جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1065
نقد آراء مستشرقان درباره وحی قرآنی (با تاکید بر دیدگاه های تئودور نولدکه)
نویسنده:
نویسنده:باقر ریاحی مهر؛ استاد راهنما:محمدجواد اسکندرلو؛ استاد مشاور :حسن رضایی هفتادر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
وحی به منزله «پیام الهی به پیامبران جهت هدایت مردم» ‌پایه و قوام شرایع الهی و ارزنده ترین گوهر آسمانی بر دامن زمینیان است و با سرشت و سرنوشت آدمی پیوندی ناگسستنی دارد. در سده های اخیر با گسترش موج اسلام پژوهی در غرب، فرضیه اقتباس برخی از محتویات قرآن از متون دینی و ادبی گذشته نیز یکی از زمینه های فعالیت خاورشناسان قرار گرفت. تبیین این مساله، لازم و ضروری است تا حقانیت دین اسلام و وحی قرآنی و برتری آن بر تمام ادیان الهی اثبات شود. رساله پیش رو که تازه ترین پژوهش در این زمینه به شمار می رود و با بهره جستن از شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکرد انتقادی همراه با گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات سامان یافته و به مهم‌ترین ادعاهای خاورشناسان به ویژه تئودورنولدکه (1930-1836م) در مورد وام گیری قرآن از ادیان و فرهنگ های گذشته همچون یهودیت، مسیحیت، صابئان، حنفاء، مجوس و فرهنگ جاهلی و … به بررسی و نقد ادله خاورشناسان پرداخته است. مهم ترین مبانی وحی پژوهی مستشرقان عبارتند از: معرفت شناختی، انسان شناختی، وجود شناختی، عقل گرایی، تجربه گرایی و … و نیز مهم ترین روش های وحی پژوهی مستشرقان عبارتند از: روش نقد تاریخی که در حوزه ی نقد عهدینی رشد کرده و گستره ی وسیعی از نقدها مانند نقد متنی، نقد شکلی، نقد زبان شناختی، نقد ادبی و … می باشد. به نظر نگارنده مبانی و روش های وحی پژوهی مستشرقان با اندیشه ی دینی اسلامی در تضاد می باشد که هر یک از این اصول، با اشکالات جدی مواجه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محققان غربی و خاورشناسان با تمسک به این اصول و با توجه به مشابهت های موجود در قرآن و منابع قبل از خود مانند تورات و انجیل، فرضیه‌های موجود را درباره مصادر قرآن مطرح کرده اند که هیچ کدام مورد قبول مسلمانان نیست، ادعاهای آن ها حتی بر پایه مبانی خودشان نیز دچار مشکلات روش شناختی است.
انگیزه آخرت شناختی در فلسفه معاصر فرانسه: آخرت شناسی لویناس و دریدا از زمان حال [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alice de Rochechouart
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم آخرت شناسی در اصل از الهیات سرچشمه می گیرد: با این حال فیلسوفان معاصر ابتدا توسط هایدگر سپس توسط لویناس و دریدا فراخوانده شده اند. شرایط امکان این ژست فلسفی چیست؟ به طور خاص فلسفی چگونه است؟ و عملکرد و پیامدهای آن چیست؟ مطالعه تبارشناسی آخرت‌شناسی در فلسفه کانت، هگل، نیچه و هایدگر نشان می‌دهد که آخرت‌شناسی تنها زمانی در فلسفه قابل استفاده است که ابتدا از غایت‌شناسی، الهیات و هستی‌شناسی جدا شود. سپس به یک انگیزه اصلی (هم الگو و هم یک نیروی محرکه فلسفی) در فلسفه لویناس و دریدا در گفتگو با مسیحیان و پدیدارشناسی یهودی تبدیل می شود. به عنوان یک اصل اخلاقی و بی محتوا، به شدت ضد هستی شناسانه، عبارت است از قطع حضور (هم زمان و هم ذات): آخرت شناسی زمان حال. بنابراین، مسئله‌سازی سه‌گانه حد را تشکیل می‌دهد: محدودیت‌های بین رشته‌ها (الهیات و فلسفه) را می‌شکند. محدودیت آرم مجموعه های آن (شکست آن)؛ و محدودیت تاریخی (افق) ایجاد و برداشت اخلاقی از واقعه را در هم می شکند.
پیچش و تلاطم در کار امانوئال لویناس: بررسی انتقادی صحنه‌سازی و تنظیم فضای اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Edward Brian Patrick Roesch-Marsh
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه با قرار دادن «تولید» چیزی که لویناس «چهره» (/e visage) را در برابر افق نهادش می‌نامد، به مشکل فضای اخلاقی در کار امانوئل لویناس می‌پردازد. در برابر این افق‌ها است که حفظ می‌شود، افق‌هایی مناسب برای بازسازی پدیدارشناختی، که چهره به‌عنوان صورت آشکار می‌شود. از طریق گستردگی تبیین‌های لوینازی مانند «فرزندپرستی»، «باروری»، «برادری»، «آموزش» و «مادری»، وراثت‌پذیری چهره استنتاج می‌شود و چهره در چارچوب محیط ضروری آن - اخلاقیات قرار می‌گیرد. شرایط دلالت آن این محیط دستوری، صحنه‌پردازی یا میزانسن برای رابطه رو در رو که لویناس می‌گوید، با سرعت لویناس، بر اساس اساسنامه و منشأ آن به نمایش گذاشته می‌شود تا میراث چهره ممکن باشد. پیچیده باشد و وضعیت غیر تاریخی آن به چالش کشیده شود. استدلال می‌شود که لویناس، به‌طور غیرضروری، گستره‌ی آنچه را که اجازه می‌دهد به‌عنوان صورت دلالت کند، محدود می‌کند، و بنابراین، فرض‌های نهفته در ضمن، ترکیب و پیکربندی صورت را در اثر او تنظیم می‌کنند. این پوزیتاها از جایگاه خود رها شده و با هدف ارزیابی تأثیر آنها بر توسعه اندیشه لویناس مورد بررسی انتقادی قرار خواهند گرفت. با توسل به پدیدارشناسی های ادموند هوسرل و مارتین هایدگر، ارائه لویناس از فضای اخلاقی (فضای اخلاق) در پرتو پدیدارشناسی هایی که ظاهراً آنها را قطع می کند، ارزیابی خواهد شد. قاطعیت بینش اخلاقی اولیه لویناس در رابطه با تصویرهای فرهنگی و مذهبی که او به آنها متوسل می شود ارزیابی خواهد شد. تنش یا پیچش بین آثار «اعترافی» و «فلسفی» لویناس آشکار خواهد شد و تلاقی زیربنایی آنها مطرح خواهد شد. تلاش شده است تا خط سیر کلی اندیشه لویناس ترسیم شود و پروژه لویناس به عنوان یک کل مورد بررسی قرار گیرد، به گونه ای که ممکن است مشکل انتخاب شده به اندازه کافی مورد توجه قرار گیرد.
تخیل و زبان دینی در امرسون و نیچه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Irena S. M. Makarushka
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Palgrave Macmillan,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد امرسون و نیچه را عمدتاً متفکران دینی پسا الهیاتی می داند و به درک آنها از ماهیت دین و زبان می پردازد. این استدلال می کند که انتقاد آنها از مسیحیت و رد تعالی، که به آنها امکان بازیابی الوهیت در درون فرد را می دهد، با تأکید آنها بر انسانیت عیسی است. ایده عیسی به عنوان انسان همچنین کلید تفسیر آنها از زبان است.
بررسی سور تبارک از طریق روش ساختاری و همگونی محتوایی آنها
نویسنده:
نویسنده:فاطمه آقابراریان؛ استاد راهنما:زینب السادات حسینی؛ استاد مشاور :محمدمهدی شاهمرادی فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر ساختاری روشی نوین در جهت کشف و همگرایی آیات الهی است که در قالب ساختارشناسی سوره‌ها به جهت دست‌یابی به ارتباط منسجم میان آیات سوره‌ها و ارائه تصویری زیبا و پیوسته از آیات سوره رخ می‌نماید. سوره فرقان و سوره ملک جز سوره‌های مکی قرآن کریم می‌باشند که دارای کلمات آغازین مشترک می‌باشند که به‌اصطلاح سور «تبارک» نامیده می‌شوند لذا این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اصلی که آیا شروع مشترک دو سوره نشانه‌ای از مفاهیم مشترک در آنان است صورت پذیرفت. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه‌بر منابع کتابخانه‌ای و نرم‌افزار جامع تفاسیر نوشته‌شده است. در سوره فرقان طی هفت گفتار به مؤلفه‌های زوال‌ناپذیری، توحید، حاکمیت مطلق خداوند در ادامه این سوره به بیان این حقیقت است که دعوت رسول خدا(ص) دعوتی از جانب خداوند است به موضوع توحید، حاکمیت و قدرت مطلق خدا و بیان پاره‌ای از اوصاف قیامت و معاد و حتی به ربوبیت نیز اشاره دارد و در سوره‌ی ملک طی سه گفتار موضوع ربوبیت خداوند به‌تفصیل بیان می‌شود و سپس موضوع معاد موردتوجه قرارگرفته است. این سوره با تحسین خداوند در مورد فرمانروایی و زوال‌ناپذیری، حاکمیت و قدرت مطلقه خداوند، آفرینش مرگ و حیات اشاره می‌کند و سرانجام نشانه‌های ربوبیت و بحث معاد بیان می‌شود لذا هر دو سوره در گفتار اول دارای تشابه مضمونی بوده که کلمه «تبارک» در آیه آغازین هر دو سوره مورد تأکید قرارگرفته و دارای همگونی محتوایی می‌باشند. در سوره فرقان به‌صورت مختصر به بحث ربوبیت و معاد اشاره‌کرده ولی در سوره ملک به‌تفصیل درباره دلایل حاکمیت و قدرت خداوند و اثبات ربوبیت و به بحث معاد اشاره‌شده است لذا دو سوره که دارای آغاز مشترک می‌باشند به‌نوعی مکمل یکدیگرند پس رابطه دو سوره این است که سوره ملک در دو گفتار یک و سه، تفصیل گفتارهای یک و شش سوره فرقان است. رابطه دیگر موجود بین این دو سوره این است که گفتار سوم سوره ملک، از نوع تفاوت در تأکید گفتارهای دوم، سوم و ششم سوره فرقان است و گفتار پنج و هفت سوره فرقان با هیچ‌یک از گفتارهای سوره ملک قرابت معنایی ندارد که در بررسی گفتارها این موضوع تصدیق می‌شود.
The Turn to the Neighbor: Emmanuel Levinas's Conceptual Affinities with Liberation Theology
نویسنده:
Alain Mayama
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه من برخی قرابت های مفهومی را بین پروژه فلسفی امانوئل لویناس و الهیات رهایی بخش برقرار می کند. من کار لویناس را با مقایسه آن با دو الهی‌دان مهم آزادی‌بخش، گوستاوو گوتیرز و جان سوبرینو، تحلیل می‌کنم، که آثارشان، مانند او، باید به بحث‌های معاصر بیشتری درباره مواجهه سوژه با دیگری وارد شود. من استدلال می‌کنم که بنیادی برای لویناس، گوتیرز و سوبرینو این واقعیت است که همه آنها یک ویژگی اصلی را به نمایش می‌گذارند: بعد امر الهی در چهره انسان آشکار می‌شود. برای لویناس، گوتیرز و سوبرینو، تعهد به همسایه زمینه لازم برای «درک» خداست. آنها دیگری انسانی را امکان سوبژکتیویته سوژه قرار می دهند. انسان بودن یعنی رفتار با محبت نسبت به همسایه. پایان نامه من با استفاده از روشی تحلیلی- تطبیقی ​​و بدون ادعای تطابق کامل بین فلسفه لویناس و الهیات رهایی بخش، نشان می دهد که گفت و گو بین این دو رویکرد به ناکافی چرخش فلسفی مدرن به موضوع برای پرداختن مناسب به مسئله عدم شناخت می پردازد. انسان دیگری در تاریخ; من همچنین اظهار می‌کنم که تعهد تزلزل ناپذیر آنها به همسایه انسانی چیزی از حساسیت پست مدرن را آشکار می‌کند که در این مطالعه بر حسب غیریت و تفاوت، رابطه و وابستگی متقابل تعریف شده است. من ادعا می کنم که اخلاق متعالی لویناس، الهیات رهایی بخش را با چارچوب فلسفی قابل اجرا که با حقیقت مسیحیت سازگار است فراهم می کند: نگرانی برای همسایه. به نوبه خود، تبدیل الهیات رهایی بخش به همسایه گواه مسئولیت اخلاقی لویناس در زمان واقعی تاریخ است. به منظور نشان دادن ارتباط فلسفه لویناس برای الهیات مسیحی به طور کلی، سه محقق مسیحی، انریکه دوسل، ژان لوک ماریون و مایکل پورسل را مورد بحث قرار می‌دهم که در عین به چالش کشیدن برخی از جنبه‌های فلسفه لویناس، همچنان اهمیت آن را برای الهیات مسیحی می‌دانند. مردم شناسی. این پایان نامه با پیشنهاد فلسفه و الهیات رهایی بخش لویناس به همسایه به عنوان مهمی برای پرداختن به درگیری های اجتماعی-سیاسی و قومی آفریقای جنوب صحرای معاصر به پایان می رسد. من همچنین به چند نمونه تاریخی عینی از این چرخش به همسایه اشاره می‌کنم که اگر دنبال شود، می‌تواند از انحطاط انسان در جنوب صحرای آفریقا و به طور کلی در جهان بکاهد.
مراقبت معنوی به عنوان وقفه خلاق: کاوش یک استعاره مولد برای روحانی خدمات بهداشتی بین فرهنگی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jamie Beachy
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : موسسات مراقبت های بهداشتی عمومی به طور فزاینده ای از نظر فرهنگی متنوع هستند و چالش های اخلاقی را ایجاد می کنند که از پیچیدگی های ارزش ها و باورهای رقابتی ناشی می شود. مسئولیت اخلاقی روحانیون برای ارائه مراقبت معنوی در زمینه‌های مختلف مراقبت‌های بهداشتی مستلزم بازنگری در باورها و شیوه‌های عمیق است که با هم بودن و درک متقابل را بر تفاوت‌های جذاب اولویت می‌دهد. وقفه خلاق به عنوان یک استعاره الهیاتی برای مراقبت معنوی می تواند به عنوان یک چارچوب مولد برای درگیر کردن دیگران فرهنگی و مذهبی در زمینه روحانیت و آموزش مراقبت های بهداشتی عمل کند، که بر اساس کار اخیر الهیدانان شبانی در ارتباط با مراقبت بین فرهنگی است (دویرینگ، 2010، 2012، 2015؛ لارتی، 2003، 2006). یک روش همبستگی انتقادی مفاهیم کلیدی را از امانوئل لویناس فیلسوف و گوردون کافمن الهی‌دان به گفت‌وگو با داستان‌های بالینی بین فرهنگی و بین مذهبی می‌آورد. بینش‌های لویناس پایه‌ای فلسفی برای درک مراقبت به‌عنوان وقفه‌کننده و لزوماً جابجایی برای روحانی و مربی مراقبت معنوی فراهم می‌کند. درگیر شدن در زمینه نظریه کاربردی لویناس، پدیده های دگرگونی. چهره دیگری؛ و گفته ها و گفته ها در چهارچوب نقاشی های مراقبت معنوی مورد بررسی قرار می گیرد. نقش انسان ساز روحانی شامل توجه به مرئی ساختن نامرئی و برتری دادن حکمت عشق بر عشق به حکمت نظام پزشکی است. الاهیات گوردون کافمن از خدا به عنوان خلاقیت و نه خالق بیشتر به درک مراقبت به عنوان یک ظهور خلاق و منقطع کمک می کند. وقفه خلاقانه به عنوان استعاره ای برای مراقبت معنوی، درک کافمانی از خلاقیت را به عنوان ظهور غالباً ناخوشایند جدید و بدیع از طریق تکامل خلاقانه و منقطع مداوم جهان درگیر می کند. وقفه خلاق به عنوان یک استعاره راهنما، نیازمند توجه به حرکت و رمز و راز وقفه ای خلاقیت به عنوان مولد و ضروری برای مراقبت معنوی و آموزش مراقبت معنوی است. وقفه خلاق به عنوان یک استعاره مولد می تواند مراقبت معنوی را به عنوان یک فرآیند پویا و نوظهور که توسط آن امر الهی از طریق درگیری با دیگری شناخته می شود، نشان دهد.
پدیدارشناسی مرگ: بعد مذهبی در اندیشه اخلاقی امانوئل لویناس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Changhyun Kim
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی پدیدارشناسی مرگ لویناس می پردازد تا با بررسی لحظه سیاسی شخص ثالث، بعد دینی را در اندیشه اخلاقی او آشکار کند. من استدلال می‌کنم که مرگ نه پدیده‌ای ناب است که به وضوح در ساختار نوئما-نوزیس غرض‌ورزی قابل درک است و نه یک غیرپدیده محض است که کاملاً به بررسی پدیدارشناختی بی‌ربط است. بلکه مرگ پدیده‌ای فراپدیده‌ای است که ویژگی غیرقابل درک آن دو پیشینه مهم فلسفی لویناس را زیر سؤال می‌برد: 1) پدیدارشناسی استعلایی هوسرل، به معنای روش‌شناختی، و 2) تفسیر هستی‌شناختی هایدگر از مرگ، به معنای موضوعی. از یک سو، لویناس در فراپدیداری مرگ با شکست پدیدارشناسی مواجه می شود، به این معنا که پدیدارشناسی نمی تواند ویژگی پارادوکسیکال مرگ را در قالب یک همبستگی نوئتیکو-نوئماتیک به تصویر بکشد. از سوی دیگر، لویناس بی‌وقفه با مضمون‌سازی هستی‌شناختی هایدگر، که فراپدیده‌گرایی مرگ را خنثی می‌کند، به چالش می‌کشد و در نتیجه راز معمایی مرگ را به تسلط قهرمانانه مرگ تقلیل می‌دهد. در مجموع، فرا پدیدار بودن مرگ در ساختار معنایی هستی‌شناسی قرار می‌گیرد. این رساله با توسل به خصلت پارادوکسیکال مرگ، ادعا می‌کند که ساختار معماری هستی‌شناسی هایدگر، دلالت اولیه‌تر و ضروری‌تری از مرگ دیگری را غیر از مینیت هستی‌شناختی [Jemeinigkeit] مرگ، شبیه‌سازی می‌کند یا می‌پوشاند. بنابراین، پدیدارشناسی مرگ لویناس، دلیل وجودی خود را نه در دستاورد ماهرانه اش در مضمون سازی مرگ، بلکه در ناکامی اش در مضمون سازی و معنا بخشیدن به آن توجیه می کند، زیرا معنای اخلاقی مرگ از سقط مضمون سازی معنایی- هستی شناختی مرگ ناشی می شود. . لویناس برای آشکار ساختن معنای اخلاقی مرگ که در معماری هستی‌شناسی «راس بالای سین» پنهان، مبهم و سرکوب شده باقی می‌ماند، تلاش می‌کند تا آنچه را هستی‌شناسی پوشانده است، یعنی برهنگی بی‌رحمانه وجود [être] را آشکار کند. در برخورد اخلاقی با دیگری که دستور می‌دهد: «نباید بکشی» مشخص می‌شود. این منع اولیه، بیش از اضطراب [ترس] برای مرگم، مرا وسواس می‌کند و بر من غالب می‌کند، گویی مرگ دیگری برایم مهم‌تر از مرگ من است. دلالت اخلاقی مرگ از ندای اولیه ناشی می‌شود در مواجهه با دیگری که مرا نسبت به مرگ دیگری هوشیار، بیقرار و بی تفاوت می کند، اما ظهور شخص ثالث مسئولیت انحصاری، بی قید و شرط یا بی چون و چرای من را در قبال دیگری زیر سوال می برد و دستور می دهد که چه دیگری دستور می دهد: "من صدایم." با وجود این، بازجویی سیاسی از شخص ثالث هرگز ساختار اخلاقی را به خطر نمی اندازد، بلکه برعکس، این امکان را برای اخلاق فراهم می کند که بدون بازگشت به شکل ناتوان، خاموش یا فرشته ای از اخلاق، که مستلزم خشونت، غیرسیاسی و ضد اخلاقی است، اخلاقی باقی بماند. این پایان نامه اصرار دارد که ویژگی رادیکال پدیدارشناسی مرگ لویناس در برداشت پارادوکسیکال او از دین، «Raport sans rapport» به اوج می رسد، که در آن رابطه اخلاقی همیشه به عنوان یک پرسش عالی در زمینه سیاسی باقی می ماند. دینی بودن مستلزم پرسش هستی شناسانه «بودن یا نبودن»، بودن یا نبودن نیست؛ بلکه غیر از بودن، فراتر از ماهیت، یا فراتر از conatus essendi است که در آن لویناس معنای اولیه را تشخیص می دهد. مرگ، مانند جانشینی، فداکاری، یا مردن برای دیگران.
تریلکتیک عهد قدیم:  تفسیری پدیدارشناسانه از عشای ربانی به مثابه تجلی- اعلامیه- تصدیق
نویسنده:
Donald Lee Wallenfang
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز به دنبال ایجاد انقلابی در تفکر مقدس، به ویژه عشای ربانی است. به جای اینکه عشای ربانی را بر حسب ماهیت یا نماد تفسیر کنیم، از نظر پدیدارشناسانه به مظهر- اعلام- تصدیق تعبیر می شود. به این ترتیب، تأکیدات خاص تفکر کاتولیک (تجلی)، یهودی و پروتستان (اعلام، تصدیق) حول مسئله پدیداری پدیده دینی، به‌ویژه پدیده عشای ربانی، جمع می‌شود. به عنوان نماینده هر یک از این سه سنت ایمانی، متفکران برجسته زیر در تقابل دیالکتیکی قرار می‌گیرند: ژان لوک ماریون (کاتولیک، تجلی)، پل ریکور (پروتستان، اعلام/تصدیق) و امانوئل لویناس (یهودی، اعلام/تصدیق). این پایان نامه با تکیه بر اثر اصلی لوئی-ماری شووه، نماد و مقدسات: un relecture sacramentelle de l'existence chrétienne (1987)، به منظور پیشبرد هرمنوتیک انتقادی از آیین مقدس، جنبه پدیدارشناختی متمرکزی را اتخاذ می کند. علاوه بر این، روش الهیات تجدیدنظر طلبانه دیوید تریسی به منظور انجام فرآیندهای توصیف پدیدارشناختی، و به دنبال آن تامل استعلایی، برای ارزیابی وضعیت ادعاهای حقیقتی که توسط پدیده عشای ربانی بیان شده است، به کار می رود.
آینده در پدیدارشناسی: وعده و روش در هوسرل، لویناس و دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Neal DeRoo
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Fordham University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از گزارش هوسرل در مورد توجه تا چرخش اخیر به آخرت شناسی در پدیدارشناسی «الهیاتی»، آینده همیشه جنبه کلیدی نظریه های پدیدارشناختی زمان بوده است. این کتاب اولین تأمل پایدار را در مورد اهمیت آینده برای خود روش پدیدارشناسی ارائه می دهد. در ردیابی توسعه این موضوع، نویسنده نشان می دهد که تنها درک درست از ماهیت دوگانه آینده (به عنوان قانون اساسی و به عنوان باز بودن) می تواند راهی را که در آن پدیدارشناسی موضوع و جهان را به هم نزدیک می کند، روشن کند. از این رو آینده ما را به محوریت وعده پدیدارشناسی اشاره می‌کند و پدیدارشناسی را به‌عنوان رشته‌ای قول‌دهنده از نو می‌سازد. این کتاب که به وضوح نوشته شده و به دقت استدلال شده است، بینش تازه ای را در مورد منشأ پدیدارشناختی چرخش «الهیاتی» و نتایج پدیدارشناختی هوسرل، لویناس و دریدا ارائه می دهد. با بررسی دقیق مضامین پروتشن، آخرت شناسی و مسیحا، خواندن آن برای هر کسی که به پدیدارشناسی، فلسفه دین، ساختارشکنی، یا الهیات فلسفی علاقه دارد ضروری خواهد بود.
  • تعداد رکورد ها : 1065