جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336752
عشق‌الهی و نقش آن در سلوک معنوی انسان از نگاه عین‌ القضات همدانی و ملاصدرا
نویسنده:
نوید فرهمند؛ استاد راهنما: مهدی گنجور، محمد بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتالهین با ایده‌ی وحدت‌وجود، همه موجودات را آینه‌ی قدرت حق می‌بیند. در نظر او هر موجودی به‌سان آینه‌ای است که مظهر و مجلای جمال و جلال حق است ولی این آینه‌ها همه نمودی از آن بود و نمادی از آن نهاد است که هستی مطلق و وجود حقیقی است. بدین ترتیب وقتی که عارف با اعتقاد به وحدت‌وجود، خدا را حقیقت جاری در تمامی عالم دانسته و غیرخدا را صرفا هستی‌نما بداند، یعنی در نظر او، ماسوی‌الله، چیزی جز عدم نیست و هرچه هست، همه پرتو روی حبیب است، لذا اولا به هر چیزی عشق می‌ورزد چرا که می‌بیند که همه عالم از اوست و ثانیا: درصدد آزادی خویش از قید هستی که نمودی بیش نیست برمی‌آید تا با کنار زدن حجاب‌ها، خود را مورد توجه جلوه‌ی جمال حق قرار دهد و در وجود حقیقی حق، فانی شود. این فنای در هستی خداوند، تنها با عشق ورزیدن به او تحقق‌پذیر است و نیروی معجزه‌آسای عشق، یگانه پر و بال انسان در پرواز بسوی آن حقیقت مطلق است. (خلیلی، 1396: 83) ملاصدرا در طی کتاب اسفار، در حال سیر ذهنی از کثرات ذهنیه بسمت وحدت است و به همین منظور نام کتاب فلسفی خویش را با مراحل سیروسلوک عرفا تطبیق داده است. اگر نگاهی دقیق‌تر به مقدمه‌ی اسفار بیندازیم، از نظر صدرا، فلسفه‌ای که به عرفان ختم نگردد، عقیم مانده و از دست یازیدن به حقیقت باز میماند. انسان در سیر تکاملی خویش، نه با علم حصولی بلکه با علم حضوری باید با آن حقیقت یگانه، متحد گشته و خود، نقش هستی را از ضمیر وجود خویش بخواند. در واقع باید از سیر آفاقی متوجه سیر انفسی شده و در عوالم درون و خودشناسی به آن حقیقت مطلق نظر اندازد. این مهم با سعی و تلاش فکری و حصولی بدست نمی‌آید بلکه لازمه‌اش تهذیب نفس و تزکیه‌ی باطن بوسیله‌ی عشق است. افق اندیشه‌ی عرفانی از سطح تفکر فلسفی، عالی‌تر است چرا که تشبه انسان به خیر محض و کمال مطلق، غرض نهایی و کمال مطلوب فلسفه است، در حالی که عارف رهسپار کوی فنای در خداوند و بقای به اوست. در واقع از نظر نگارنده، فلسفه و عرفان چیزی جدای از هم و در عرض هم نیستند بلکه عرفان در راستای فلسفه و در ادامه‌ی آن می‌باشد. یعنی همانطور که فیلسوف، به مثابه‌ی جهانی عقلانی گردیده که اکثر افراد فاقد چنین عالم ذهنی‌ای هستند، عارف نیز واجد جهانی قلبی شهودیست که فیلسوف را از آن بهره‌ای نیست. این امر در مقدمه اسفار، رساله کسر اصنام جاهلیه و رساله سه‌اصل صدرا کاملا مشهود است. (ملاصدرا، 1391: 72 و 1393: 7) . فیلسوف برای تکامل وجودی خویش و رفتن به مراحل بالاتر ادراک و معرفت راهی جز قدم گذاشتن در راه عرفان ندارد.این مهم با عشق میسر خواهد شد، هرچند ظهور عشق حقیقی مستلزم عنایت معشوق حقیقی‌ست. لذا عرفا، عشق الهی را از مواهب خدادادی میدانند و نه از مکاسب بشری. (خلیلی، 1396، 79) عین‌القضات هم به این نتیجه رسیده است که انسان برای کسب معرفت و تکامل وجودی خویش، راهی جز عاشق شدن و قدم گذاشتن در وادی عرفان ندارد. هرچند او سلوک عقلانی ملاصدرا را طی نکرده است و مستقیما قدم در راه عرفان گذاشته است. از همین رو تبیینی که ملاصدرا میتواند از عشق الهی و تطبیق آن بر سیر ذهنی فیلسوف ارائه دهد از عهده‌ی عین‌القضات خارج است. هر دو به آن حقیقت لایزال رسیده‌اند اما یکی میتواند هم با زبان فلسفه و هم با زبان عرفان آن را منتقل کند و دیگری فقط با زبان تمثیل عرفانی از عهده این امر برمی‌آید. در واقع همانطور که خواجه نصیرالدین طوسی، فلسفه را با کلام آشتی داد و بین آنها تطبیق برقرار کرد و پس از او کلام شیعی رنگ فلسفی به خود گرفت، صدرالمتالهین هم فلسفه‌ی حصولی مشائی و فلسفه‌ی تماما ذوقی اشراق را با عرفان نظری آشتی داد و بیشتر مفاهیم فلسفه را منطبق بر عرفان نمود. در واقع وی عرفان را، ادامه‌ی فلسفه دانسته و فلسفه را طریق و مسیر بسوی معرفت‌نفس و عرفان میداند. (صدرالمتالهین، 1391: 7 و 1392: 3-18) نگارنده نیز درصدد برقراری گفتگو و دیالکتیک در مورد عشق بین این دو شخصیت بزرگ عرفانی می‌باشد. در پی اینکه هر کدام از این دو عارف، با توجه به شاکله‌ی وجودی خویش، عشق را چگونه تجربه کرده‌اند و آن حقیقت لایزال چگونه خود را به این دو عاشق، نمایانده است؟ در رساله عشق از کتاب تمهیدات، عین‌القضات برای عشق حالات و مراتبی قائل است‌ و عشق را برای سالک فرض راه شمرده و در تمامی مراحل سیروسلوک، شرط لازم برای شناخت و معرفت را عاشق‌شدن می‌داند. عین‌القضات در تمهید ششم در بیان حقیقت و حالات عشق، طیف دیگری از معنای عشق را به تصویر می‌کشد. او به صراحت می‌گوید: «اگر عشق خالق نداری باری عشق مخلوق مهیا کن تا قدر این کلمات تو را حاصل شود» (عین‌القضات، 1396: 56) با توجه به دیدگاه این عارف بزرگ معنای عشق در «عاشق شدن» به آن شکوفایی درونی منجر می‌شود. او برای این‌که آدمی بتواند به این تجربه منحصربه فرد درونی «دیدار با خویشتن» دست پیدا کند، تجربه‌ عاشقی را فرض راه می‌داند. در واقع عشق زمینی و مجازی می‌تواند دریچه‌ ورود به شناخت همان حقیقت عشق باشد و البته شناخت هوای نفسانی و خواهش‌های درونی و امیال از نظر او بخشی از سیروسلوک سالک است که در مسیر کمال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. «در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود کند و خود را ایثار عشق کند». او در تمثیل، عشق را به مثابه‌ آتشی می‌بیند که هرجا باشد و به هرجا رسد می‌سوزاند و به‌رنگ خود درمی‌آورد و سالک همانند پروانه‌ای است که قوت خود را از آتش می‌گیرد و بی آتش قراری ندارد و خود را به آتش می‌زند تا همه نار گردد و از خود خبری ندارد. عین‌القضات کوشیده است تا با نشان دادن درجات عشق (صغیر و کبیر و میانه) بگوید به غایت، حساب عاشق با عشق است نه با صورت معشوق و نه حساب او با فراق و وصال باشد و عاشق باید تمامی خود را به عشق بدهد. ملاصدرا نیز در یک تقسیم‌بندی جامع دقیقا عشق را به سه نوع اکبر، اوسط و اصغر تقسیم میکند (ملاصدرا، 1393، ج7: 183) یکی از راه‌های نیل به عشق حقیقی الهی، عشق مجازی نفسانی عفیف است.
مبانی قرآنی آموزه های اخلاقی امام علی (ع) درخطبه های نهج البلاغه
نویسنده:
عدنان چلداوی؛ استاد راهنما: قاسم عبیداوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اخلاق اسلامی یکی از اساسی‌ترین ابعاد دین اسلام است که در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان تأثیرگذار است. از دیدگاه اسلامی، اخلاق نه‌تنها به‌عنوان یک نظام ارزشی برای رفتارهای فردی و اجتماعی شناخته می‌شود، بلکه وسیله‌ای برای نیل به کمال انسانی و قرب الهی نیز به شمار می‌آید. قرآن کریم به‌عنوان اصلی‌ترین منبع معرفتی مسلمانان، اصول و مبانی اخلاقی متعددی را مطرح کرده است که در سیره و گفتار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز بازتاب یافته است. در این میان، سخنان و خطبه‌های امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، گنجینه‌ای ارزشمند از آموزه‌های اخلاقی است که ارتباط عمیقی با تعالیم قرآنی دارد. اخلاق اسلامی به‌عنوان یکی از شاخصه‌های بنیادین اندیشه دینی، در طول تاریخ اندیشه اسلامی جایگاه ویژه‌ای داشته است. قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی تعالیم دینی، اصول و مبانی اخلاقی را به‌صورت جامع و نظام‌مند ارائه کرده و این آموزه‌ها در سیره و سخنان پیشوایان دین تجلی یافته‌اند. در این میان، نهج البلاغه اثر ارزشمند گردآوری‌شده از کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، یکی از مهم‌ترین منابع برای شناخت اخلاق اسلامی به شمار می‌آید که تعالیم اخلاقی آن ریشه در قرآن کریم دارد.
بررسی مبانی تقریب در آرای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله) و مقایسه آن با دیدگاه های برخی از معاصران اهل سنت( شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد غزالی، دکتر عبدالله بن بیه، شیخ عبدالمجید سلیم و... )
نویسنده:
فاطمه نیک زادالحسینی؛ استاد راهنما: رضا سعادت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرآن کریم آیات متعددی دعوت به وحدت و همدلی بین مومنان کرده است همچنان که می فرماید : « یا ایّها الّذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان انّه لکم عدوّ مّبین » (بقره آیه 208 ) و نیز تاکید می کند که مومنان به شدت از تفرقه و دوری پرهیز کنند. همچنان که می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ...» (آل عمران آیه 103). این دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه از جهات مختلف در قرآن قابل بررسی است. پیامبران الهی همیشه بر اصل وحدت بین امت ها اهمیت قائل بودند و تلاش می کردند تا از بروز نفاق و تفرقه جلوگیری کنند. پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز برای تحقق وحدت بین مسلمانان و جلوگیری از تفرقه همواره اقداماتی داشته اند برای مثال فتح مکه بدون جنگ و خونریزی، خطبه ی پیامبر در غدیر خم و ... . موضوع وحدت و یکپارچگی اجتماع مسلمین به طور مستقل مورد توجه و عنایت ائمه اطهار (علیهم السلام) قرار داشته است، به گونه ای که آن بزرگواران ضمن تأکیدهای فراوان بر ضرورت حفظ اتحاد مسلمین، آن را از وظایف اصلی شیعیان در بر خورد با مخالفان مذهبی می دانسته اند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: به شدت از اختلاف و تفرقه بپرهیزید ، چه اینکه انسان های اندک پراکنده دستخوش دام های شیطان می گردند ، چنان که گوسفندان پراکنده و از محور به دور افتاده، طعمه گرگ می شود. بنابر آنچه گفته شد می توان گفت مسئله وحدت، یکپارچگی و همدلی یکی از عناصر مهم حفظ جامعه اسلامی است و تفرقه همانند آتشی ست که به جان امت اسلام می افتد و سبب منفعل شدن و در نهایت نابودی جامعه اسلامی خواهد شد. در میان مذاهب اسلامی اعتقادات، باورها و اصول مشترک زیادی وجود دارد از جمله اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، کتاب آسمانی مشترک و ... اما با این حال در میان این مذاهب، مفاهیم و عقایدی نیز وجود دارد که در آن اختلاف است و مسلمانان از دیر باز تا کنون با استفاده از روایات، آیات قرآن، دلایل عقلی و مستندات تاریخی در تلاش برای اثبات درستی این عقاید مخالف هستند. از جمله این عقاید مخالف مسئله امامت، عدالت خداوند، برخی از احکام و .... می باشد. از دیر باز دشمنان اسلام از همین اختلافات بین مسلمانان سوءاستفاده کرده و با دامن زدن به این اختلافات و تحریک مسلمانان از راه های گوناگون دست به تفرقه افکنی بین مسلمانان زدند و از همین مسئله به عنوان مهم ترین سلاح خود استفاده می کنند. در خلال تحولات اخیر منطقه ای در رابطه با درگیری و تنش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی مشاهده شد که برخی از مسلمانان اهل تشیع به کمک رسانی و حمایت شیعیان از مردم مظلوم غزه به دلیل سنی مذهب بودن آن ها معترض هستند. بررسی این موضوع نشان می دهد ریشه این اعتراضات نابخردانه در تلاش های دشمنان اسلام برای تفرقه افکنی میان مذاهب اسلامی می باشد. با توجه به ضرورت و اهمیت وحدت مسلمین و جلوگیری از تفرقه بر اساس مطالبی که به آن اشاره شد برخی از علمای اسلام اندیشه تقریب مذاهب را پایه گذاری کردند. و هدف آن ها نزدیک کردن هر چه بیشتر مذاهب مختلف مسلمانان به یکدیگر و از بین بردن اختلاف بین آن ها است. در تاریخ اسلام گاهی برخی از خلفا برای تقریب مسلمانان تلاش کرده اند اما به دلیل اینکه بیشتر اهداف آن ها مسائل سیاسی بوده است، سرانجام موفق نداشته اند. اما از قرن چهاردهم هجری به بعد با مقالات سید جمال الدین اسدآبادی، تقریب مذاهب جان تازه ای به خود گرفت. و پس از او با تلاش و اهتمام برخی علمای شیعه و اهل سنت مانند محمد عبده، محمد تقی قمی و .... مجامع مهمی برای تقریب مذاهب تشکیل شد که نقش بسزایی در تحقق این اندیشه ی مهم داشته اند. در قرن اخیر و با ظهور بیشتر جریان‌های تندروی اسلامی همانند وهابیت، اسماعیلیه، صوفیه و... و علنی شدن دشمنی بدخواهان اسلام و تلاش بیشتر آنان برای تفرقه افکنی بین مسلمانان جهت جلوگیری از قدرت گرفتن آنها، مسئله‌ی تقریب مذاهب اسلامی به یکی از دغدغه‌های مهم دلسوزان جهان اسلام تبدیل ‌شده است. کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشته شده است؛ ولی با این همه، بحث تقریب هنوز در چهارچوب احساسی و شعارگونه محدود شده است. و همچنان دچار خلا های پژوهشی می باشد. یکی از تأثیرگذارترین رهبران وحدت‌طلب و پیشوایان اصلاح‌گرای معاصر، امام خمینی(ره) است. او نیز همچون سید جمال‌الدین اسدآبادی، بنیان گذار حرکت اصلاحی و وحدت‌طلبی، از برجسته‌ترین منادیان همبستگی و انسجام اسلامی به شمار می‌رود. در نگاه امام خمینی(ره) تعالیم اسلامی بر محوریت امت اسلامی و برادری و برابری اسلامی استوار است. وی تعدد و اختلاف و دشمنی را در جامعه اسلامی از دسیسه‌های استعمار و قدرت‌های جهان‌خوار می‌داند. امام خمینی(ره) سخت معتقد به وحدت مسلمانان- با قطع نظر از گرایش‌های مذهبی آنان- در مقابل استعمارگران و دشمنان اسلام بود و وحدت اسلامی را رمز پیروزی و موفقیت مسلمانان می‌دانست. و هر حرکتی را که به تفرقه و تشتت صفوف مسلمانان و بهره‌برداری و استیلای استعمارگران می‌انجامید، محکوم می‌کرد و با صدور فتاوای تقریب‌گرایانه و پیام‌های پیاپی راه‌های عملی وحدت شیعه و سنی را بیان می‌نمود. آیت الله خامنه ای، به عنوان رهبر مقتدر حکومت اسلامی یکی از طلایه‌داران تقریب مذاهب اسلامی دارای مبانی و شاخص هایی منطبق بر آموزه‌های اصیل اسلامی است. وحدت از نگاه ایشان یک مسأله استراتژیک است ، ایشان نه تنها با گفتار و بیانات‌شان در این زمینه گام برداشته‌اند بلکه در حیطه عمل ، با تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب و مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم‌السلام که هر دو در راستای تقریب مذاهب و وحدت اسلامی فعالیت می‌کنند در این جهت قدم برداشته‌اند.
تحلیل محتوای سوره سبأ
نویسنده:
مژگان سیدی؛ استاد راهنما: زهرا صرفی؛ استاد راهنما: فاطمه علایی رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
برخی از سوره‌های قرآن دارای آیاتی به ظاهر پراکنده هستند که برای یافتن پیوستگی آیات و غرض واحد سوره که به همان دلیل نازل شده‌اند، نیاز دارد از روش‌های نوین از جمله تحلیل محتوا استفاده شود. پژوهش حاضر با بهره‌گیری از رویکرد تحلیل محتوا، سوره سبأ را مورد بررسی قرار داده است. در همین راستا، نخست در بخش کمی مضامین سازمان‌دهنده، پایه و فراگیر سوره سبأ استخراج شد و در بخش کیفی هم‌گرایی محتوایی و موضوعی مضامین استخراج شده، تبیین گردید. بررسی انجام شده نشان می‌دهد، سوره سبأ دارای سه مضمون فراگیر خدا‌شناسی، معاد‌شناسی و رسول‌شناسی است. مضمون خدا‌شناسی، بیشتر مباحث را به خود اختصاص داده است و دارای مضامین فرعی 1- صفات الهی 2- عدم شایستگی شرکای الحاقی 3- آیات الهی 4- انبیاء کارگزاران الهی 5- عامل گمراهی تبعیت ابلیس، است. همچنین برخی از صفات الهی مانند حکیم، خبیر، حفیظ و... در این مضمون تبیین شده است و اینکه فقط خدای یکتا سزاوار پرستش است. دربخش معاد‌شناسی، وقوع قیامت را حتمی و ضروری می‌داند؛ همچنین وضعیت مشرکان را در قیامت توصیف می‌کند و شامل زیر مجموعه های آن: چیستی معاد، انکار قیامت، منکران قیامت، پاسخ به منکران و فرجام انکار است. دو مبحث خدا‌شناسی و معاد‌شناسی، 89 درصد مباحث سوره را در‌بر دارد و در واقع مباحث معاد‌شناسی بر اساس خدا‌شناسی بیان شده است که نشان‌دهنده اهمیت خدا‌شناسی می‌باشد. رسول‌شناسی، 11 درصد و بخش کوچکی از سوره را به خود اختصاص داده است، این مضمون فراگیر شامل مضامین پایه : نیاز انسان به هدایت الهی، منشأ وحی، مزد رسالت، هشدار از عذاب قیامت، جاودانی و جهانی بودن رسالت خاتم و غلبه مطلق می باشد.
نقش مؤلفه‌های معنویت اسلامی در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا از منظر قرآن کریم
نویسنده:
خدیجه ضیایی؛ استاد راهنما: محمود کاویانی؛ استاد مشاور: طاهره ماهروزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معنویت، عنصر اساسی دین و حلقه ارتباطی انسان با خدا، یعنی «تقرب الی الله» است. این نوع ارتباطِ ملکوتی و باطنی که بر مبنای اصالت روح، شریعت، فطرت و عالم غیب استوار است، در قالب باور به خدا، عشق و محبت، تسلیم‌پذیری محض، بندگی و اطاعت از دستورات الهی و دوری از پلیدی‌ها در انسان شکل گرفته، اولاً نیاز اساسی بشر که ارتباط عمیق او با خداوند است را هدف غایی خود می داند و ثانیاً بر پایه آموزه‌های قرآن کریم و برنامه دعوت انبیاء و اولیاء، به رشد ابعاد وجودی انسان می‌پردازد. یکی از دلایل برقراری ارتباط انسان با خدا، دریافت این نکته است که پروردگارش غنی مطلق است و انسان در فقر مطلق به سر می‌برد و نیازمند رحمت حق‌تعالی است. انسان با ابراز فقر به درگاه خداوند، مشمول فیض و رحمت خاص الهی و عنایت ویژه پروردگار می‌شود؛ لذا این نوشتار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به آیات الهی و روایات معصومان ,در پی استخراج مولفه‌های معنویت اسلامی است که به انسان در برقراری ارتباطی صحیح و عمیق با خداوند متعال و همچنین تقویت احساس نیاز و فقر به درگاه او، که غنی مطلق است، یاری رساند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مولفه‌های معنویت اسلامی را می‌توان در سه حیطه شناختی، گرایشی-عاطفی و رفتاری استخراج کرد. در حیطه شناختی و نظام خداباوری، خداشناسی،خودشناسی، راهنماشناسی، هستی‌شناسی و معادشناسی موجب ایجاد و تقویت احساس فقر عمیق انسان به غنی مطلق عالم می‌شود. در حیطه گرایشی، ارتباط میان انسان و خداوند که ناشی از عشق و محبت الهی، در قالب دعا و مناجات و اطاعت بی چون و چرا از اوامر الهی است، در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا منشأ اثر است. نهایتاً، در حیطه رفتاری، پذیرش محض عبودیت بنده و ربوبیت خداوند و تثبیت و تحکیم این دو، به تقوای الهی و قرب الی الله می‌انجامد. نتیجه هر آنچه بیان شد، آن است که بینش، گرایش و کنش انسان تحت تأثیر مؤلفه‌های معنویت اسلامی رنگ و بوی معنوی به خود گرفته و انسان معنوی، عبودیت و نیازمندی خود را به معنای واقعی درک نموده و به هدف نهایی و سعادت جاودانه و هم‌جواری با عظمت حضرت حق نائل می آید.
بررسی تربیت عرفانی در اندیشه و عمل تربیتی رودولف اشتاینر
نویسنده:
فاطمه شفاعت؛ استاد راهنما: علی ستاری؛ استاد مشاور: افسانه نراقی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به طور کلی با وجود اهمیت عرفان و تاثیر شگرف آن در روح و روان آدمی، تاکنون توجه چندانی به این مقوله در حوزه عمل تربیت عرفانی نشده است. این بی توجهی به ویژه در ایران که از آغاز یک تمدن معنوی به حساب آمده بسیار کم رنگ است. شاید دلیل این مساله این است که ما ایرانیان معمولا تفسیرمان از تربیت عرفانی به بعد دینی تربیت مربوط می شود؛ از این رو در جامعه ایران وقتی از تربیت عرفانی سخن به میان می آید، خیلی سریع موضوع معنویت از نوع دینداری به ذهنمان می رسد (قاسم پور مقدم،1396). در حالی که تربیت عرفانی نوعی تربیت معنوی است که لزوما با تربیت دینی یکی نیست. در دیدگاه رودولف اشتاینر تربیت عرفانی صرفا به بعد تربیت دینی مربوط نمی شود و شامل مفهومی گسترده تر از بعد دینی و حتی گسترده تر از بعد معنوی است. (اشتاینر1989 ) اشتاینر که پایه گذار مدارس معنوی والدروف است تربیت عرفانی را به طور گسترده تری به عنوان یک سبک زندگی به کار برده و تفسیری متفاوت از تربیت عرفانی دارد. واقعیت این است که با وجود این که جامعه ما در بستر تمدن معنوی ایرانی و اسلامی و به عنوان یکی از مهم ترین جوامع دینی تاریخ بشر، تجارب مهمی را در معنویت گرایی پشت سر گذاشته، اما تمرین کافی در عمل تربیت عرفانی نداشته است. یا اگر در این حوزه اقداماتی صورت گرفته بیشتر جنبه شخصی داشته و به تعلیم و تربیت عمومی راه پیدا نکرده است. به عنوان مثال ما با وجود عرفای بزرگی که نام آن ها در تذکره الاولیای عطار نیشابوری آمده و یا با وجود عرفای معروفی همچون منصورحلاج و بایزید بسطامی که در اختیار داریم و برای ما تاریخ درخشانی را در عرفان رقم زده اند، اما نتوانسته یا نخواسته ایم تجارب عرفانی آنان را به حیطه عمل تعلیم و تربیت وارد سازیم. لذا این تجارب در سطح عموم و نیز مراکز تعلیم و تربیت تجربه نشده است. بنابراین می توان گفت تربیت عرفانی با تمام امتیازاتی که به همراه دارد، در حد تجارب فردی باقی مانده است. حتی در ارتباط با عرفان پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیز فکری برای عمل تربیت عرفانی با الگوگیری از سبک زندگی عرفانی آنان به عمل نیامده است. پیرو این مساله در این پژوهش ما به دنبال آن هستیم تا با بررسی تجارب عملی تربیت عرفانی مانند آن چه که در تجارب مدارس والدروف وجود دارد، زمینه و امکان کسب تجارب عرفانی را در ایران بررسی نماییم. البته این کار را با احتیاط انجام خواهیم داد. چرا که ایران خود کشوری ایدئولوژیک و دارای اعتقادات معنوی پایه ای و اصولی در دین مداری بوده و خود دارای فرهنگ و اندیشه غنی در عرفان نظری و عملی است. با این حال مدارس والدروف می تواند نمونه عملی همراه با تجارب عملی برای تربیت عرفانی باشد. لذا بررسی تربیت عرفانی اشتاینر در مدارس والدروف را به عنوان یک نمونه که برای ما فرصت مناسبی فراهم می سازد تا خودمان را به تربیت عملی در عرفان نزدیک سازیم، برگزیده ایم.
ضرورت وجودی بهشت و جهنم در ادیان توحیدی
نویسنده:
مهتاب باختری؛ استاد راهنما: عباس عباس‌زاده؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ادیان الهی مشـابهت های بسـیاری در عقاید خود همچون سـرنوشـت روح آدمی پس از مرگ، رسـتاخیز، داوری و بهشـت و جهنم وجود دارد که این امر حاکی از داشـتن ریشـه واحد با یکدیگر می باشـد. اسـاس و بنیان عقیده داشـتن به جاودانگی زندگی پس از مرگ ( یا همان معاد)، ابتدا ایمان به وجود و خلقت بهشت و جهنم و سـپس ضـرورت وجودی آن ها خواهد بود. علی رغم اعتقاد هر سـه دین به بهشـت و جهنم، دلایل ضـرورت آن ها متفاوت بیان شـده اسـت. یهودیت اوایل با تاکید به جاودانگی روح، به نتیجه داشـتن اعمال آدمی در بهشت و جهنم اشاره می نمود اما به مرور زمان (با در نظر گرفتن تحریفات) خدا و اعمال مرتبط به او، این دنیایی گشت. مسیحیت نیز به همان دلیل یکی بودن تعالیم، اعتقادی جز پاداش و جزا در بهشـت و جهنم به همراه نداشـت. اعتقادی که بعدها به دلیل فدا شـدن حضـرت عیسـی (ع) و تاثیر آن بر گناهان آدم و آدمی، تاکید خود را صرفاً بر روی بهشت نهاده و جایگاه اصلی جهنم کمرنگ شد و سنگینی بار بر دوش بهشـت قرار گرفت. ضـمن اشـاره به یکی بودن منبع اسـلام با سـایر ادیان الهی، این دین به طرح وجود و ضـرورت بهشـت و جهنم با عنوان نمودن دلایلی مانند برقراری تعادل میان رحمت خدا و غضـب او، تحقق عدالت الهی، ضـمانت رعایت اخلاق و قانون و... پرداخته اسـت. بنابراین، موضـوع و هدف اصـلی این نوشــتار و پژوهش، ضـرورت وجودی بهش ـت و جهنم در ادیان توحیدی می باش ـد که به صـورت توصـیفی_ تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام می گیرد. سـوال اصـلی؛ ضـرورت وجودی بهشـت و جهنم در ادیان توحیدی چیسـت؟ سـوالات فرعی؛1 .ضـرورت وجودی بهشـت و جهنم در دین یهود چگونه تبیین شــده اســت؟ 2 .ضــرورت وجودی بهشـت و جهنم در دین مســیحیت به چه صــورت تبیین می شــود؟ 3 .ضرورت وجودی بهشت و جهنم در دین اسلام چگونه قابل تبیین می باشد؟
مولفه های انسجام متنی سوره واقعه با تاکید بر مسأله اعجاز
نویسنده:
زهرا موسوی؛ استاد راهنما: جواد فرامرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره از سوره‌های مفصلات قرآن است که در جزء بیست و هفتم قرآن قرار دارد. سوره واقعه از سور مکی قرآن است ولی ابن عباس و طبرسی برخی آیات نظیر آیات 81 و 82 این سوره را مکی نمی‌دانند. این سوره 96 آیه دارد و بطور کلی به قیامت، رستاخیز و اتفاقات آن و شرح حال نیکوکاران و بدکاران می‌پردازد. موضوعاتی که این سوره با تفصیل بدان می‌پردازد شامل: ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک آن (1-6)، گروه بندی انسان‌ها به اصحاب یمین، شمال و مقربین، بیان شرح مقامات مقربین و انواع پاداش آن‌ها در بهشت (7-11)، شرح مواهب الهی اصحاب یمین (12-40)، شرح مجازارت‌های اصحاب شمال در دوزخ (41-56)، ذکر دلایل مختلفی برای مسئله معاد با اشاره به خلقت انسان، نزول باران و رشد گیاهان، ترسیم حالات احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر(57- 87) ، بیان اجمالی پاداش مومنان می‌باشد. از نکات ویژه این سوره آن است که با توجه به اهمیت موضوع قیامت، خداوند سوره را بدون مقدمه چینی با وقوع واقعه‌ای سهمگین آغاز می‌کند و از همان ابتدا با صلابت خاصی، قیامت و رخداد حتمی رستاخیز را به انسان‌ها یادآور می‌شود. بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که بطور تصادفی کنار هم قرار می‌گیرند، متمایز می‌کند. مجموعه این روابط را انسجام متنی می‌نامند. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم این است که در هر سوره موضوعات گوناگونی را بیان می‌کند که در نگاه نخست ممکن است به زعم دشمنان اسلام و قرآن به پراکنده گویی تعبیر شود و آن را به عنوان عامل ضعف قرآن بدانند. از این رو برای دفاع از حقانیت قرآن لازم است تا کیفیت انسجام متنی قرآن بررسی و ارائه شود تا راه بر این دشمنان مسدود گردد. در پاسخ به این شبهات، اندیشمندان دینی نظریات متعددی برای اثبات انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه نموده‌اند که می‌تواند انسجام آیات سوره‌ها را تا حدودی نشان دهد. یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره‌های قرآن یاد می‌شود. بررسی کیفیت تناسب و همبستگی آیات قرآن در نحوه نگرش به محتوی قرآن و چگونگی برداشت از محتوی آن و درک بهتر و دقیق تر از قرآن منجر می‌شود. تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه شده است(خامه گر 1397). انسجام متنی بر سه مولفه انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام پیوندی استوار است. انسجام واژگانی، نوعی از انسجام است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوی و معنی با یکدیگر ارتباط می یابند. در انسجام دستوری این ارتباط بین واحدها بر پایه روابط نحوی است و در انسجام پیوندی ارتباط معنایی و منطقی در میان جملات وجود دارد(مهدی زاده 1402). از آنجا که واژگان قرآنی می‌توانند در ساختارها و کاربردهای مختلف، معانی متفاوتی را بیان کنند، لازم است تا با درک درست معانی و مفاهیم واژگان به درک صحیح از منظور مورد نظر قرآن دست پیدا کرد تا در این میان از انحرافات تفسیری و برداشت‌های احکام و ترجمه‌های نادرست جلوگیری شود. سوره واقعه سیصدوهفتادوهشت کلمه دارد که در میان آن‌ها تعدادی کلمات کلیدی و با بار معنایی بالا همچون واقعه ، وقعت، بست، کاذبه ، السدر، المخضود، الحنث، الطلح وجود دارند که در کتبی همچون مجمع البیان ارائه شده‌اند و در کتب تفسیری برآن‌ها تاکید شده و مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته اند.این واژگان به گونه‌ای هستند که در متن سوره قابل جایگزینی با کلمات مشابه دیگری نیستند به عنوان مثال در آیه " اذا وقعت الواقعه" کلمه "واقعه" که بیانگر قیامت است را نمی‌توان با واژه "قیامت" و یا واژه "ساعه" و یا هر واژه دیگری جایگزین کرد. این در واقع در حکم اعجاز است که حتی کلمه ای از قرآن را نمی توان تغییر و تعدیل نمود. در آیات "فَأَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ" وَأَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ وَآلسَّـٰبِقُونَ آلسَّـٰبِقُونَ " معرفی گروه-های سه گانه انسان‌ها در روز قیامت، برای هر یک توصیف و استفهام با استفاده از نام همان گروه بکار می‌برد که این سه توصیف و استفهام با یکدیگر تفاوت دارند. در مورد اصحاب یمین این استفهام در مقام بزرگداشت آنان است و به شگفت آوردن مخاطب از حال اصحاب یمین است ولی در مورد اصحاب شمال این استفهام از جهت شگفت انگیزی و هول انگیزی است. در مورد سابقون نیز تاکید بر سبقت گیرندگان از یکدیگر در انجام کارهای خیر است و توصیف بندگانی است که در برابر اصحاب یمین برترند و بلافاصله در آیه بعد از معرفی این دسته، آنان را مقربون می شمارد و سپس به بیان نعت‌های آنان در بهشت می‌پردازد این در حالی است که برای اصحاب یمین تنها از مواهب بهشتی بر ایشان را بر می‌شمارد. از اعجازهای کلامی خداوند در این سوره می‌توان به مجمل گویی و ایجاز سخن اشاره کرد که در نوع خود شگفت انگیز است. مثلا در آیه "خافضه رافعه" تنها دو کلمه پس از بیان رخداد واقعه و بیان عدم کذب آن است ولی درون خود مفاهیم زیادی را جای داده است و از این دو کلمه می‌توان چندین جمله بیان و استنباط نمود و در واقع بیان کننده این است که در روز قیامت، نظم عالم زیر و رو می شود و باطن قلب‌ها مشخص می-شود. در این سوره و در آیات مختلف آن از کلماتی موزون و هم آهنگ با یکدیگر استفاده شده است و سوره را در کمال انسجام و پیوستگی و هماهنگی نشان می‌دهد. به عنوان مثال در آیات بیان حالات اصحاب یمین در بهشت ا ز کلمات، مخضود، منضود ، ممدود و مسکوب بکار رفته است که زیبا و خوش آوا و آهنگین است و در همین حال مراتب منعم را می‌توان به صورت یک جریان پیوسته در نظر آورد. در سوره واقعه واژگانی یافت می‌شوند که تنها یک بار در قرآن بکار رفته‌اند (واژگان تکامد). از جمله این واژگان می‌توان به واژگانی همچون: اباریق، مخضود، مسکوب، طلح و المزن و موضونه اشاره کرد (کریمی نیا (1393)
تحلیل رابطه میان احکام شرعی و اخلاق در سوره بقره
نویسنده:
حیدر خمیس وهیب العنیسی؛ استاد راهنما: کریم علی محمدی؛ استاد مشاور: رقیه صادقی نیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از جنبه های اعجاز قرآن، تشریع ارزشمند آن و ارتباط احکام شرعی با اخلاق است. از این رو علما و محققین به تجزیه و تحلیل آیاتی که بیش از یک نوع اعراب را شامل می شود، علاقه داشته اند تا حکم شرعی را از آنها استنباط کنند. سوره بقره روشی قوی برای مؤمنان ترسیم کرده است. با احکام شرعی مندرج در آیات، اوصاف و رفتار اخلاقی آنان را روشن می کرد. این همان چیزی است که در این پژوهش با بررسی رابطه حکم شرعی و اخلاق در سوره بقره به آن می پردازیم، زیرا ارزش های اخلاقی مقدمه ای برای صدور حکم فقهی شرعی خواهد بود، به این معنا که احکام اخلاقی عقلایی مقدمه ای بر اجتهاد فقهی است و استنباط حکم شرعی بر اساس آن است. از این رو، اهمیت پیام از منظر این سوره شامل مجموعه ای از احکام حقوقی مرتبط با اخلاق است، چرا که بررسی مفاهیم اخلاق در قرآن به دلیل تأثیر گسترده و وسیعی که در جامعه بشری دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین معارف و معارف اخلاقی در قصص قرآن، عامل بازدارنده ای برای مبارزه با انواع مفاسد و انحرافات است. در واقع افراد در جامعه بشری در زندگی خود پیشرفت می کنند. با تکیه بر رویکرد توصیفی تحلیلی، به نتایجی دست یافتیم، یعنی رویکرد ارزشی در علم تفسیر مبتنی بر مبانی و ارکان ثابت، اخلاق اسلامی را قانون اساسی و اعتقاد راسخ را محرک و عدالت، همبستگی و برابری را هدفی برای رسیدن به پیشرفت، امنیت و آرامش اجتماعی قرار داده است. مصلحت قرآن کریم با ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی نیکو تأیید می‌کند که اصلاح اجتماعی شیوه‌ای از زندگی است که بشریت نمی‌تواند بدون آن عمل کند. سوره بقره بسیاری از احکام فقهی مربوط به عبادات و تشریعات اسلامی را روشن می کند. مانند صحبت از احکام حج و عمره، احکام قصاص، احکام روزه، احکام طلاق و برخی از احکام مربوط به زن و ارث و سوگند. و مانند آنها احکام مهمی است که رابطه مسلمان با خالقش - سبحان الله - و با دیگران از فرزندان اسلام و دیگران را تنظیم می کند. این عبادات مکتبی برای آموزش تقوا است و تقوا احساس مسئولیت و خودانگیختگی فرد است. این معیار ارزش یک فرد و مقیاس ارزیابی شخصیت اوست. تقوا بهترین رزق و روزی مومن است. انجام کار نیک برای کسب تقوای خداوند متعال به معنای التزام به دین خداوند متعال و عبادت اوست تا زمانی که مرگ ناگهانی فرا رسد و حسنات و منافعی را به همراه داشته باشد.
تاثیر پراکندگی بر حیات دینی یهودیان
نویسنده:
عالیه پارسا؛ استاد راهنما: خلیل حکیمی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پراکندگی یهودیان ()Jewish diasporaیکی از طولانیترین و پیچیدهترین پدیدههای تاریخ بشری است که از زمان تبعید بابلی در قرن ششم پیش از میلاد آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد. این پراکندگی تأثیرات عمیقی بر زندگی یهودیان در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی داشته است. در طول قرنها، جوامع یهودی در مناطق مختلف در سراسر جهان مستقر شدهاند که منجر به ایجاد مجموعهای غنی از آداب و رسوم فرهنگی، مناسک مذهبی و ساختارهای اجتماعی شده است. این پراکندگی امکان ترکیب سنتهای یهودی با آداب و رسوم محلی را فراهم کرده و سبب تقویت نمودهای منحصر به فرد هویت یهودی شده است. در نتیجه، جوامع پراکنده سهم بسزایی در تکامل کلی فرهنگ و زندگی مذهبی یهودیان داشتهاند. یکی از تأثیرات قابل توجه پراکندگی بر زندگی یهودیان، توسعه فرقهها و جنبشهای مختلف یهودی است. از آنجایی که یهودیان در کشورهای مختلف ساکن شدند، با هنجارهای فرهنگی و اعمال مذهبی گوناگونی مواجه شدند که بر باورها و ساختارهای جمعی خودشان تأثیر گذاشت. این امر منجر به ظهور جنبشهای مذهبی متمایز مانند یهودیت اصلاحگرا، محافظهکار و ارتدوکس شد که هر کدام منعکسکننده ارزشها و تجربیات جامعه مربوطه خود هستند. تنوع در عمل یهودیت، درک بیشتری از یهودیت را به عنوان یک سنت پویا و در حال تحول به جای یک ایمان یکپارچه، تقویت میکند. - سوال اصلی و فرعی تحقیق : -پراکندگی یهودیان چگونه بر زندگی آنها در جوامع مختلف تأثیر گذاشته است؟ - پراکندگی چه تأثیری بر هویت یهودیان داشته است؟ - چگونه یهودیان در جوامع مختلف با چالشهای اجتماعی و فرهنگی مواجه شدهاند؟ - نقش پراکندگی در شکلگیری و تحول مذهب یهودیت چیست؟
معاد جسمانی وروحانی از دیدگاه خواجه نصرالدین طوسی و فخرالدین رازی
نویسنده:
خالد حکیمی؛ استاد راهنما: اسدالله مصطفوی؛ استاد مشاور: محمد حسین کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی و روحانی یکی از مباحث مهم کلامی در اسلام است. خواجه نصیرالدین طوسی و فخرالدین رازی این دو عالم کلامی سعی بر آن داشته ‌اند تا اینکه این دو مباحث کلامی را به صورت یک‌پارچه بیان نمایند، خواجه نصیرالدین معاد را هم جسمانی می داند و هم روحانی؛ زیرا روح که جوهری مجرد است، با مرگ نا بود نشده و در قیامت اجزای اصلی بدن نیز باقی است و به روح بازگشت می کند و انسان زنده می شود. اشتراکات خواجه نصیرالدین طوسی و فخرالدین رازی در باره معاد جسمانی و روحانی که با هم دارند همانا در بررسی براهین معاد در یک جمله به دو برهان حکمت و عدالت اشاره می کنند.ضرورت معاد برای انسان به دلیل آن است که واجب است پاداش یا عذاب عمل‌اش را در آخرت ببیند.و همچنین حکمت خداوند اقتضا می کند که معاد و حشری باشد. افتراقات اقوال فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی در باره معاد جسمانی و روحانی عبارتند از:1- نظریه فخر رازی در اثبات امکان معاد یکی جواز اعاده ی معدوم، یکی هم قاعده ی حکم الامثال و دیگری قیاس اولویت است. 2-نظریه خواجه نصیرالدین طوسی در این مورد تکیه بر قاعده حکم الامثال است و اعاده ی معدوم را جایز نمیداند.خواجه و فخر روح را حادث میداند. در این تحقیق به بررسی معاد جسمانی و روحانی پرداخته شده است. که با در نظر گرفتن وجوه افترقات و اشتراکات که میان نظریات بیان خواهد شد
  • تعداد رکورد ها : 336752