جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336530
آموزه تسلیم در برابر خداوند از منظر قرآن کریم و عهد عتیق و آثار تربیتی آن
نویسنده:
فاطمه تیموری؛ استاد راهنما: علی بنائیان اصفهانی؛ استاد مشاور: جمیل حنا الاسکندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در متون دینی ادیان ابراهیمی، مفهوم "تسلیم" به‌عنوان مفهومی مهم در ارتباط انسان باخدا و تعامل او با مشیت الهی مطرح است. در دین اسلام، "تسلیم" به معنای اطاعت کامل و بدون تردید از دستورات خداوند تعریف می‌شود. این مفهوم نه‌تنها مفهومی مهم در ساختار ایمان اسلامی به شمار می‌رود، بلکه تأثیرات عمیق تربیتی و اخلاقی بر زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها نیز دارد. قرآن کریم با ذکر آیات متعددی این مفهوم را برجسته کرده و آن‌ها را در جهت هدایت انسان به‌سوی آرامش درونی و رضایت قلبی تبیین می‌کند. از جمله این آیات عبارت است از: - " بَلَیٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ" (بقره 2: 112) آری، هر کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، پس مزد وی پیش پروردگار اوست، و بیمی بر آنان نیست، و غمگین نخواهند شد. -" وَ مَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلیَ اللَّهِ وَ هُوَ محُسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَی‌ وَ إِلیَ اللَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُور" (لقمان 31: 22) ، و هر کس خود را- در حالی که نیکوکار باشد- تسلیم خدا کند، قطعاً در ریسمان استوارتری چنگ درزده، و فرجام کارها به سوی خداست‌. -" قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِیَ الْبَیِّنَاتُ مِنْ رَبِّی وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ" (غافر 40: 66) ، بگو: «من نهی شده‌ام از اینکه جز خدا کسانی را که [شما] می‌خوانید پرستش کنم [آن هم‌] هنگامی که از جانب پروردگارم مرا دلایل روشن رسیده باشد، و مأمورم که فرمانبر پروردگار جهانیان باشم.» تسلیم در برابر خداوند نیز یکی از مفاهیم کلیدی در کتاب عهدین است که به عمق روابط انسان باخدا و درک اراده الهی اشاره دارد. (McGrath, 2016) در عهد عتیق، تسلیم به‌عنوان عملی از ایمان و احترام به قدرت خداوند مورد تأکید قرار گرفته است، به‌گونه‌ای که ابراهیم و موسی به‌عنوان نمونه‌هایی از تسلیم و اطاعت در برابر ندای الهی معرفی می‌شوند. (Wright, 2011) داستان ابراهیم و قربانی‌کردن اسحاق (پیدایش 22:1-18) و همچنین فراخوانی موسی و تسلیم او در برابر اراده الهی (خروج 3:1-22) از جمله مصادیق برجسته این مفهوم در عهد عتیق به شمار می‌روند. علاوه بر این، مفهوم تسلیم در برابر خداوند در آموزه‌های عرفانی یهودیت نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. در عهد قدیم در کتاب دوم سموئیل (15:25-26)، داود پادشاه در هنگام مصیبت‌ها و سختی‌ها، بر لزوم تسلیم در برابر اراده الهی تأکید می‌کند و خضوع در برابر او را راه‌حل مشکلات معرفی می‌نماید. همچنین، در کتاب ایوب (1:21، 40:3-5)، شخصیت اصلی داستان باوجود همه آزمایش‌های الهی، به تسلیم در برابر اراده خداوند متمسک می‌شود و به این طریق به آرامش و سکینه دست می‌یابد. از دیدگاه تربیتی و روان‌شناختی، مطالعه آثار و نتایج ناشی از تسلیم در برابر خداوند می‌تواند به درک بهتری از این مفاهیم و تأثیرات آن‌ها بر رشد اخلاقی، آرامش درونی، و تعاملات اجتماعی انسان کمک کند. آموزه‌های مرتبط با تسلیم ، فرد را به سمت پذیرش وقایع ناخوشایند و توسعه ویژگی‌های مثبت مانند استقامت، صبر، و اعتماد به مشیت الهی سوق می‌دهد. بااین‌حال، تفاوت‌ها و شباهت‌های موجود در ارائه این مفاهیم در قرآن و کتاب مقدس (عهد قدیم)، و تحلیل تأثیرات تربیتی آن‌ها همچنان نیازمند پژوهش بیشتر است. همچنین بررسی دقیق این مفاهیم نیازمند رجوع به چارچوب‌های نظری اخلاق دینی است که توسط متفکران بزرگ اسلامی و یهودی ارائه شده است. متفکرانی مانند علامه طباطبایی، غزالی و شهید مطهری در اندیشه اسلامی و ربی شلومو اسحاق (راشی) و دموسی بن میمون (رمبم) در یهودیت، نظریات مهمی پیرامون این اصول اخلاقی بیان کرده‌اند. در این راستا و باتوجه‌به این چارچوب نظری، پژوهش حاضر تلاش می‌کند تا مفهوم "تسلیم" را از دیدگاه قرآن و عهد قدیم مورد بررسی تطبیقی قرار دهد و تأثیرات تربیتی این مفاهیم را در زندگی فردی و اجتماعی تحلیل کند. ازآنجاکه این اصول اخلاقی از دیدگاه متفکران مسلمان و یهودی، نقشی بنیادین در تربیت روحی، اخلاقی و اجتماعی انسان ایفا می‌کنند، بررسی این مفاهیم می‌تواند به روشن‌تر شدن ابعاد مشترک اخلاقی و دینی در این دو سنت کمک کند و زمینه‌ای برای گفت‌وگو و تعامل دینی میان اسلام و یهودیت فراهم آورد.
امکان و ضرورت معاد از دیدگاه مذاهب کلامی
نویسنده:
محمد حسین؛ استاد راهنما: محمد باقر مرتضوی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معاد و سرانجام انسان در عالم آخرت از موضوعات اعتقادی مهم در اندیشه کلامی ، مذاهب اسلامی(امامیه، زیدیه، اسماعیلیه، معتزله، اهل حدیث ، اشاعره، ماتریدیه و اباضیه) می باشد و بخش زیادی از آموزه های کلامی آنان به تبیین مسئله معاد و قیامت اختصاص یافته است، اهمیت گسترده این موضوع و شبهات متعدد پیرامون معاد ،موجبات تنوع دیدگاه های کلامی در ارتباط با معاد را فراهم نموده است و هریک از مذاهب جهت اثبات عقیده و اندیشه خویش به بحث پیرامون آن پرداخته اند به همین جهت در تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب به بررسی امکان و ضرورت معاد از دیدگاه مذاهب کلامی پرداخته ایم، یافته های تحقیق حاکی از آن است که گرچه مذاهب کلامی در اصل امکان و ضرورت معاد و حتمیت رستاخیر و معاد انسان باورهایشان یکسان است، اما اختلاف نظرهای قابل توجهی بین این مذاهب کلامی در خصوص مسائل پیرامونی امکان و ضرورت معاد همچون اعاده معدوم، معاد جسمانی، روحانی بودن معاد و...وجود دارد با توجه به بررسی های انجام شده می توان اذعان نمود دقیق ترین دیدگاه در مسئله امکان وضرورت معاد را مذهب کلامی امامیه ارائه نموده است. امامیه امکان معاد را از آیاتی مانند دوباره زنده‌شدن زمین و نمونه‌هایی از زنده‌شدن انسان‌ها مانند اصحاب کهف و عُزَیْر و روایات وارده از ائمه(ع) اثبات کرده‌ است. برای اثبات ضرورت و وقوع معاد به ادله‌ی مانند برهان تعبدی صدق، دلیل فطرت، دلیل حکمت، دلیل عدالت، وعد و وعید تمسک جسته است.
بررسی تحلیلی، انتقادی حرکت نفس نزد ابن‌ سینا و ملاصدرا با تأکید بر دیدگاه استاد فیاضی
نویسنده:
نادر شیراوند؛ استاد راهنما: مهین کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش درباره حرکت نفس از دیدگاه ابن‌سینا، ملاصدرا و استاد فیاضی پرداخته شده است که هر کدام بر اساس مبانی فلسفی خود درباره حرکت نفس نظریاتی بیان نموده‌اند. از نظر ابن‌سینا تغیر و تحرک در نفس در اعراض نفس می‌باشد و نفس فاقد هر گونه تغیر و حرکت جوهری است و اساس جوهر نفس ثابت و پایدار است و چون نفس مجرد است هیچ‌گونه تغیری در آن راه ندارد و تغیرات در نفس، از نوع تحول در اعراض است زیرا مشائیان حرکت را از خواص جسم می‌دانند اما ملاصدرا حرکت جوهری را حرکتی ذاتی و درونی اشیاء مادی می‌داند و حرکت جوهری او در برابر نظریه مشهور حرکت در عرض مشائیان است و معتقد است حرکت نفس پس از مرگ محال است و با مرگ و قطع تعلق نفس به بدن دیگر حرکت در نفس وجود ندارد او جهان ماده را جهان حرکت جوهری و سیلان جوهری می‌داند و بر اساس مبانی خودش در حرکت جوهری و مادی دانستن یکی از مراتب نفس، به وقوع حرکت جوهری در نفس تا زمانی که به بدن تعلق دارد، اعتقاد دارد و مبنای حرکت نفس از نظر وی از سنخ وجود است نه ماهیت. اما استاد فیاضی می‌گوید نفس با اینکه ذاتاً مجرد است و از ابتدا وجود تا ابد قابلیت حرکت دارد و حرکت به زندگی دنیوی محدود نیست و امکان حرکت در نفس همیشه وجود دارد، یعنی نفس تا نفس است و وجود دارد چه در دنیا چه در برزخ و چه در محشر حرکت دارد اما ممکن است حرکت در برزخ و قیامت اختیاری نباشد بلکه اجباری باشد. بنابراین هر سه فیلسوف معتقد به حرکت در نفس هستند که ابن‌سینا معتقد به وحدت نفس و تعدد قوا است و ملاصدرا به وحدت نفس و قوا که عین هم هستند و استاد فیاضی به دو نفس نباتی و حیوانی ناطق معتقد است.
تحلیل امکان تکامل جسمانی و روحانی انسان در عالم برزخ و آثار اجتماعی مترتب بر آن از دیدگاه صدرالمتالهین شیرازی
نویسنده:
جمال بابالیان؛ استاد راهنما: صالح حسن زاده؛ استاد مشاور: علی کربلایی پازوکی، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله به تحلیل امکان تکامل جسمانی و روحانی انسان در عالم برزخ و آثار اجتماعی مترتب بر این تکامل، با عنوان «تکامل اجتماعی»، به روش تحلیلی و توصیفی و رویکردی میان‌رشته‌ای پرداخته است. مسئله اصلی این بحث است که در صورت اثبات این تکامل بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین، چه ارکانی از مبنا و اصول صدرایی قابل‌استنباط است؟ نقش این ارکان در تبیین علت، شاخصه‌ها و آثار تکامل اجتماعی مدنظر وی که از آن تعبیر به «حکمت متعالیه نبوی و ولایی» می‌شود، چیست؟ اهمیت و ضرورت بحث از دو جهت است: اولاً با تقریر صدرایی روشن می‌شود که استکمالات دنیوی سایه و ظلی از تکاملات حاکم بر عالم برزخ بوده و «ولایت»، حلقه اتصال این عالم‌ها، بر اساس قافله‌سالاری و رهبری «انسان کامل» می‌باشد و ترقی و تعالی حقیقی برای افراد و جوامع بشری فقط از این رهگذر امکان‌پذیر است. ثانیاً شناخت بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی من‌جمله معیار شقاوت و سعادت حقیقی، آزادی‌های فردی و اجتماعی، حقوق شهروندی و... متوقف بر تبیین علت، شاخصه‌ها و آثار تکامل اجتماعی انسان است که این امر می‌تواند از نحوه نگرش بر تکامل برزخی انسان، قابل‌استفاده و استدلال باشد. مهم‌ترین نوآوری در تبیین اصول چهارگانه مبتکرانه عقلانی صدرایی در «فاعلیت نفس ناطقه»، «جایگاه نفس ناطقه»، «کمالات و سلطنت قوه خیال در برزخ» و «نورانیت و بساطت نفس ناطقه»، در حل امکان تکامل برزخی و انبعاث ارکانی از این اصول با عنوان «انسان کامل» و «ولایت» می‌باشد. ضمن آنکه با همین رهیافت و ارتقای حکمت متعالیه صدرایی به «حکمت متعالیه نبوی و ولایی»، علت و شاخصه‌ها و آثار تکامل اجتماعی مدنظر وی نیز نمایان می‌شود. یافته این رساله بدین قرار است که بر اساس مبنای جدید و ارکان ملاصدرا، کمال‌یابی و ارتقای وجودی در برزخ و فردی و اجتماعی در دنیا، حاصل ظهور و تجلی لحظه‌به‌لحظه نفس ناطقه، با سرمایه وجودی که انسان به میزان تحقق ولایت انسان کامل در خود از علم و عمل ایجاد کرده است، می‌باشد. نتیجه آنکه نوع بشر و اجتماعات انسانی، با تمسک به ولایت انسان کامل و علم و عمل به اقتضای آن، تولدی دوباره یافته و به استکمالات حقیقی و سرمنزل مقصود در دنیا و برزخ رهنمون می‌شوند.
تبیین نظرات علامه مجلسی رحمه الله علیه و تحلیل رویکرد ایشان در مسئله شناخت خداوند متعال
نویسنده:
ضرغام عباس شاه؛ استاد راهنما: مهدی آزاد پرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه مجلسی رحمه الله علیه یکی از بزرگترین و شهیر ترین علماء شیعه در قرون اخیر است. کارنامه ی علمی او گویای همه چیز است و همین از او یک متکلم، محدث و صاحب نظر بزرگ ساخته است. نظرات علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در مباحث و ابواب گوناگون علمی از گذشته مورد بحث جوامع علمی بوده است. یکی از مباحث مهمی که از قدیم الایام در بین علماء و متکلمین شیعه مورد بحث و بررسی بوده، مبحث شناخت خداوند متعال است. همچون دیگر علماء، علامه مجلسی (رحمه الله علیه) نیز در گنجینه ی گرانبهای علمی که از خود بجای گذاشته، درباره این موضوع نیز صحبت ها و بیانات گران سنگی از خود به جای گذاشته است. تحقیق پیش رو در صدد این است که رویکرد علامه مجلسی رحمه الله علیه در باب شناخت خداوند متعال را در چهار فصل پیش رو تبیین و تحلیل نماید. در فصل اول به مباحث مربوط به کلیات موضوع و مفهوم شناسی و تعریف رویکرد های حدیثی و فلسفی و همچنین زندگینامه علامه مجلسی رحمه الله علیه پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان راه های شناخت خداوند متعال و همچنین براهین اثبات خداوند متعال از دیدگاه علامه مجلسی رحمه الله علیه و تمسک او به استفاده از ادله نقلی در باب اثبات خداوند پرداخته شده است. در فصل سوم به بیان صفات خداوند متعال در کتب علامه مجلسی رحمه الله علیه و تقسیم بندی ایشان از صفات پرداخته شده و در نهایت در فصل چهارم به تبیین و تحلیل رویکرد علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در باب شناخت خداوند متعال پرداخته شده و همچنین رویکرد ایشان تبیین شده است. علامه در مطالب خود، مباحث عقلی و فلسفی را گنجانده و از آنها به کرات استفاده نموده است. علامه رویکرد اخبارگرایانه را دارد اما اخباری محض نیست. ایشان هم عالمی عقل گرا بوده و هم توجه به اخبار داشته، و هر دوی این رویکردها از آثار ایشان قابل اخذ است.
تحلیل و بررسی فرقه های اعتزال (معتزله) بر اساس منابع فرقه نگاری
نویسنده:
رامین فروزان؛ استاد راهنما: بهرام امانی چاکلی، آیت الله زرمحمدی؛ استاد مشاور: لیلا تقوی سنگدهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معتزله، یک مذهب عقل گرا در جهان اسلام می باشد. هدف این پژوهش، شناخت فرقه های این مکتب و تفاوت های آن ها با یکدیگر و بررسی تفاوت مکتب های بصره و بغداد و ارزیابی معتزله ی ری است. در این پژوهش، از روش کتاب خانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد که فرقه های معتزله، در کلام جلیل (خداشناسی و...) و کلام دقیق (جهان شناسی و انسان شناسی) تفاوت های اساسی دارند. و عمده وجه تمایز مکتب بغداد با مکتب بصره، افضل دانستن حضرت علی(ع) از سایر خلفای راشدین، تمایل به تشیّع و کافر دانستن قائلان به قدیم بودن قرآن است. در دوره ی آل بویه، با توجّه به حمایت های صاحب بن عبّاد، وزیر این دودمان، از معتزله و شخص قاضی عبدالجبّار، آن ها جانی دوباره یافتند. ولی با مرگ صاحب بن عبّاد و به خصوص با حملات محمود غزنوی به ری، معتزله دوباره رو به افول نهادند. با این وجود، این آئین از بین نرفت و به ولایات کناره ی دریای خزر، بیهق، یمن و ... انتقال پیدا کرد.
اینهمانی شخصیت انسان پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و متکلمین جسم‌ انگار مسلمان
نویسنده:
فاطمه البرزی؛ استاد راهنما: روح الله سوری؛ استاد مشاور: نادر شکرالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش پیش‌رو از زاویه‌ای خاص به حیات پس از مرگ می‌نگرد و درپی تبیین این‌همانی شخصیت انسان پس از مرگ با شخصیت پیش از مرگ اوست. در اینجا دو رویکرد کلان از سوی ملاصدرا و متکلمان جسم‌انگار ارائه شده است. با نظر بر آراء متکلمان جسم‌انگار مسلمان در رابطه با این‌همانی شخصیت انسان پس از مرگ و همچنین با توجه به تعاریف و لوازم دیدگاه آنان، نتیجه حاصل شده این است که شخصیت انسان محصور و محدود به جسم اوست و برای انسان خارج از بعد مادی، ملاک دیگری قائل نیستند؛ دیدگاه آنان باتکیه بر ظواهر آیات و روایات دینی به صورت جسم‌انگارانه شکل گرفت و رشد یافت. در مقابل ملاصدرا باتکیه بر اصول فلسفی و با بهره‌گیری از ستون اصلی حکمت متعالیه- اصل حرکت جوهری و تجرد نفس- نادرستی و ناروایی دیدگاه متکلمان را اثبات کرده و به دفع شبهات وارده پرداخته است. طبق دیدگاه ملاصدرا شخصیت انسان وابسته به جسم نیست و نفس نمی‌تواند جسمانی باشد. درنتیجه مسئله این‌همانی نفس پس از مرگ و معاد، متناسب با این دیدگاه تبیین می‌شود. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه میان دو رویکرد یادشده می‌توان نتیجه گرفت که نظریه متکلمین جسم‌انگار پایه و اساس فلسفی و عقلانی نداشته و همچنین با نصوص دینی که نظریه خود را بر آن استوار کرده اند نیز در تناقض است.
فرشته‌شناسی از دیدگاه علاّمه طباطبایی با تأکید بر المیزان
نویسنده:
بهجت موسوی احمدی؛ استاد راهنما: ابوالفتح پرهامی، قدرت الله خیاطیان؛ استاد مشاور: عبدالکریم زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واژه ملک و مشتقات آن نزدیک به نود مرتبه در آیات قرآن کریم آمده است.« اصل مَلَک ، مألَک به تقدیم همزه از ألوک به معنای رسالت است ، سپس لام در آن مقدم است و مَلّاک خوانده می شود و سپس همزه به دلیل کثرت استعمال حذف و به مَلَک تغییر پیدا می کند و هنگام جمع ، همزه آن بر گردانده شده و گفته می شود ملائکه.» (قرشی ، 1354، قاموس قرآن ، ج6 ، ص275). علامه طباطبائی (1281-1360 ه ش) در ذیل آیه 1 سوره فاطر بحث فرشتگان را این چنین مطرح می کند« جاعل الملائکه رسلا اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » ، کلمه " ملائکه " جمع ملک ـ به فتحه لام ـ است ، که موجوداتی هستند مخلوق خدا ، و واسطه هایی بین او و بین عالم مشهود ، که آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است ، و بندگان محترمی هستند که هرگز خدا را در هر صورتی که به ایشان فرمان بدهد نافرمانی نمی کنند ، و به هر چه مأمور شوند انجام می دهند. بنابرآین ، جمله « جاعل الملائکه رسلا » اشعار بلکه دلالت دارد بر اینکه تمام ملائکه ، چون کلمه ملائکه جمع است و در آیه با الف و لام آمده افاده عموم می کند ـ رسولان و واسطه هایی بین خدا و بین خلق هستند ، تا اوامر تکوینی و تشریعی او را انجام دهند ، و دیگر وجهی ندارد که ما کلمه «رسل » را که در آیه است ، اختصاص دهیم به آن ملائکه ای که بر انبیاء نازل می شدند ، با اینکه قرآن کلمه «رسل » را بر ملائکه ای که واسطه وحی نبودند نیز اطلاق کرده ،از آن جمله در آیه 61 سوره انعام فرموده «حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا » و نیز در آیه21 سوره یونس فرموده:« انّ رسلنا یکتبون ما تمکرون » ونیز درآیه 31 سوره عنکبوت فرموده: « ولمّا جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا انّا مهلکوا اهل هذه القریه » و کلمه « أجنحه » جمع « جناح » است که در پرندگان به منزله دست انسان است ، وپرندگان به وسیله آن پرواز می کنند ، و به فضا می روند و بر می گردند ، واز جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند. وجود فرشتگان نیز مجهز به چیزی است که می توانند با آن کاری را بکنند که پرندگان آن کار را با بال خود انجام می دهند ، یعنی ملائکه هم مجهز به چیزی هستند که با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان می روند ، و از جایی به جای دیگر که مأمور باشند می روند ، قرآن نام آن چیز را « جناح » (بال) گذاشته ، و این نامگذاری مستلزم آن نیست که بگوییم ملائکه دو بال نظیر پرندگان دارند ، که پوشیده از پَر است ، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح ، نیست ، همچنان که الفاظ دیگری نظیر جناح نیز مستلزم معانی معهود نمی باشد ؛ مثلاً ، وقتی کلمه عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن را در باره خدای تعالی اطلاق می کنیم ، نمی گوییم عرش آنها و کرسی و لوح و قلمش نظیر کرسی و لوح و قلم ماست ، بله این مقدار را از لفظ جناح می فهمیم که : نتیجه ای را که پرندگان از بالهای خود می گیرند ، ملائکه هم آن نتیجه را می گیرند ، و امّا اینکه چطور ان نتیجه را می گیرند از لفظ جناح نمی توان به دست آورد. جمله « اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » صفت ملائکه است ، و کلمه «مثنی » و « ثلاث » و کلمه « رباع » هر سه الفاظی هستند که بر تکرار عدد دلالت دارند ، یعنی کلمه «مثنی »به معنای دو تا دو تا است ، و کلمه « ثلاث » به معنای سه تا سه تا ، و کلمه « رباع » به معنای چهار تا چهار تا است. گویا خداوند بعضی از فرشتگان را ، دو بال داده و بعضی را سه بال ، و بعضی را چهار بال . و جمله « یزید فی الخلق ما یشاء » ـ بر حسب سیاق ، خالی از اشاره به این نکته نیست ، که بعضی از ملائکه بیش از چهار بال هم دارند . « انّ الله علی کلّ شیء قدیر » ـ این جمله تمامی مطالب قبلی را تعلیل می کند ، ممکن هم هست تنها تعلیل جمله اخیر باشد ، ولی ـ احتمال اول روشن تر به نظر می رسد (طباطبائی ، 1363 ، تفسر المیزان ، ج 17 ص 5 ـ10). در کتاب بحار الانوار از کتاب اختصاص نقل کرده است که وی به سند خود از معلی بن محمد ، و او با اسقاط نام راویان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود : « خدای عزّوجلّ ملائکه را از نور آفرید » (مجلسی ، بحار الانوار ، ج 59 ، ص191 ، حدیث 48). و نیز در تفسیر قمی آمده که امام صادق (علیه السلام ) فرمود : ملائکه آب و طعام نمی خورند ، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده اند ( قمی ، تفسیر قمی ، ج 2 ، ص 206 ) و نیز در تفسیر نور الثقلین آمده که امام صادق (علیه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرموده :هیچ موجودی از مخلوقات خدا نیست که عددش بیشتر از ملائکه باشد (عروسی حویزی ، تفسیر نورالثقلین ، ج 4 ، ص 34 ،حدیث 20 ). و نیز در تفسیر قمی آمده که امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در باره خلقت ملائکه فرموده : خدایا ملائکه را بیافریدی و در آسمانت جای دادی ، ملائکه ای که نه در آنان سستی هست و نه غفلت ، و نه در ایشان معصیتی مفهوم دارد. آری آنها داناترین خلق تو به تو هستند وترسنده ترین خلق تو از تواند ، و مقرب ترین خلق تو به تواند و عامل ترین خلق تو به فرمان تواند ، نه خواب بر دیدگان ایشان مسلط می شود ، و نه سهو عقول ، و نه خستگی بدن ها ، ایشان نه در پشت پدران جای می گیرند ، و نه در رحم مادران ؛ و نه خلقتشان از ماء مهین است ، بلکه تو ای خدا ایشان را به نوعی دیگر ایجاد کرده ای ، و در آسمانهایت منزل دادی ، و با جای دادنت در جوار خود اکرامشان کرده ای ، و بر وحی خود امین ساختی ، و آفات را از ایشان دور کردی ، و از بلاها محافظتشان فرمودی ، و از گناهان پاکشان ساختی ، اگر قوت تو نبود خود قوی نمی شدند ، و اگر تثبیت تو نبود خودشان ثابت قدم نمی گشتند و اگر رحمت تو نبود اطاعت تو نمی کردند ، و اگر تو نبودی آنها هم نبودند . لیکن اگر آنها که این همه نزد تو مقام دارند ، و تو را اطاعت می کنند و نزدت دارای منزلتند ، و غفلتشان از امر تو اندک است ، آنچه را که از تو بر ایشان پوشیده مانده ، مشاهده می کردند ، و آن عظمت را که تا کنون از تو پی نبرده ان
سبک شناسی سوره فاطر
نویسنده:
محمد هوشیار؛ استاد راهنما: مجید صادقی مزیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از وجوه اعجاز قرآن اعجاز ادبی ومعنایی این کتاب مقدس می باشد .از بهترین راه های سنجش زیبایی ها ،لطایف ،نظم و انسجام قرآن شناخت وجوه ادبی ومعنایی قرآن و پی بردن به غرض آیات و سور است که از طریق علم سبک شناسی میسر می شود.علم سبک شناسی با هدف کشف معانی و غرض آیات و سور قرآن کریم به تحلیل زیبایی های ادبی و معنایی قرآن می پردازد و روشن می کند که قرآن کریم کلامی است که معانی بسیار دارد و این معانی بلند در قالب کلمات و الفاظ تبلور یافته است.قرآن کریم به مثابه یک متن دینی، ضمن داشتن ادبیات منحصر به فرد خود، دارای ابعاد و اعماق مختلف بوده که در لایه های ادبی و معنایی قابل بررسی است و از آنجا که هر خواننده ای با مطالعه آن، به اندازه فهم خود از سطوح مختلف این کتاب ارزشمند بهره می برد، همواره مورد توجه محققان قرار گرفته و سپس ترجمه آن نیز مورد توجه نقادان بوده است. یکی از سوره هایی که قرار است از نظر سبک معنایی و ادبی مورد بررسی قرار گیرد،سوره مبارکه فاطر است.این سوره سی و پنجمین سوره قرآن بوده و دارای 45آیه است و در جزء 22قرآن کریم قرار دارد.سوره فاطر در مکه نازل گردیده و به سبب آنکه با حمد الهی آغاز میشودجزءسوره های حامدات به شمار می رود.سوره فاطر از معاد، اوضاع و احوال قیامت و گرفتاری و پشیمانی کافران سخن می‌گوید و انسان را از فریب ظواهر دنیا و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد. اشاره به برخی نعمت‌های الهی، تاکید بر تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاق به عنوان تجارت‌های بی‌زیان از دیگر موضوعات این سوره است .سوره مبارکه فاطر، به عنوان نمونه ای کامل یک متنِ سرشار از مفاهیم ادبی به شمار میرود. نکات، معانی و نشانه های ظریف ادبی و معنایی که گاهی در جابجایی های نحوی و ساختارهای نحوی و ادبی برخی آیات وجود دارد، ازچالشهای مهم محققان علوم قرآنی می باشد.باید اذعان کرد که جلوه های ادبی ومعنایی، بیان و بدیع بسیاری در این سوره مبارکه به کار رفته است به عنوان مثال در آیه هشتم دو جمله (فَال تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ) و( إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُون (با واو به یکدیگر عطف نشدند و نوعی فصل مطرح هست زیرا جمله ی دوم در حکم پاسخی است به جمله ی اول، وچون پاسخِ سوال ارتباط نزدیکی با سوال دارد و هر سوال پاسخی را میطلبد بنابراین به حرف واو نیاز نیست چون در آن ارتباط معنایی وجود دارد سوال در اینجا مقدر است و خواننده ازمحتوا کلام قبل متوجه میشود عبارت در درون خود، سوالی در تقدیر دارد، سوال مقدره در جمله ی اول به این صورت است چرا نباید نفست را از غصه آنان هلاک کنی ؟و جواب در عبارت دوم آمده: چون خدا به آنچه که آنها می کنند داناست. بنابراین بین دو جمله شبه کمال اتصال است .آنچه در این پایان نامه بدان پرداخته خواهد شد تلاش در زمینه بررسی سوره فاطر در دوسطح ادبی و معنایی می باشد.
بررسی تطبیقی جایگاه و مکانت حضرت هارون در قرآن و تورات
نویسنده:
شیوا شفیعی؛ استاد راهنما: زهره نریمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بررسی تطبیقی جایگاه و مقام حضرت هارون (ع) در قرآن و تورات، موضوعی است که به تحلیل عمیق و همه‌جانبه نقش این پیامبر بزرگ در دو دین ابراهیمی می‌پردازد. این پژوهش با هدف شناخت تفاوت‌ها و شباهت‌های روایی، معنوی و عملکردی هارون (ع) در دو متن مقدس، تلاش می‌کند تا تصویری جامع از جایگاه او در هر دو دین ارائه دهد و به فهم بهتر ارتباطات دینی و تاریخی میان اسلام و یهودیت کمک کند.در واقع دغدغه اصلی این پایان‌نامه پاسخ به این سوال است که شباهت‌ها و تفاوت‌های جایگاه و مقام حضرت هارون (ع) در قرآن و تورات چیست؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع موجود کتابخانه‌ای انجام شده است. بر اساس یافته‌های پژوهش، جایگاه هارون در قرآن به عنوان پیامبری همراه و شریک موسی (ع) با تأکید بر فضایل اخلاقی، هدایت و فصاحت بیان شده است، در حالی که تورات علاوه بر نقش پیامبری، هارون را نخستین کاهن اعظم و معجزه‌گری معرفی می‌کند که عصا را به مار تبدیل می‌کرد. این تفاوت‌ها نشان‌دهنده تأکیدهای متفاوت هر متن بر جنبه‌های مختلف شخصیت هارون است و در عین حال، هر دو کتاب بر نقش کلیدی او در حمایت از موسی و هدایت قوم بنی‌اسرائیل اتفاق نظر دارند.
  • تعداد رکورد ها : 336530