جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1070
زمان در فلسفه گابریل مارسل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Helen Tattam
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه تعیین ویژگی های متمایز فلسفه گابریل مارسل (1889-1973) است. در حالی که آثار او عمدتاً به‌عنوان شکلی از «اگزیستانسیالیسم مسیحی» (به‌ویژه توسط ژان پل سارتر) پذیرفته شده است، و بنابراین در رابطه با سایر فلسفه‌های هستی تفسیر شده است، به نظر من این مانع از درک ویژگی او می‌شود. بنابراین، خوانش جدیدی از اندیشه او را توصیه می‌کنم، که از طریق تحلیل ارائه‌های مختلف فلسفی او از زمان، او را دوباره در سنت فکری قرن بیستم فرانسه قرار می‌دهد. بخش اول پایان نامه مقدمه ای بر فلسفه زمان او ارائه می کند و موقعیت او را در رابطه خاص با هانری برگسون (1859-1941) تحلیل می کند. فصل اول این سؤال را مطرح می‌کند که آیا موقعیت او با درگیری او با ابدیت به خطر می‌افتد، زیرا به نظر می‌رسد که این امر اهمیت زمان را تضعیف می‌کند. با این حال، آنچه از فصل دوم به بعد شروع به ظهور می کند، این است که چنین پرسشی ممکن است با توجه به درک مارسل از فلسفه نامناسب باشد. بخش دوم (فصل سوم و چهارم) سپس به بررسی مفاهیمی می‌پردازد که حالت‌های مختلف کار او بر محتوای استدلال‌هایش دارد: اول، شکل دفتر خاطرات آثار شکل‌دهنده او و استفاده (ادامه) او از سبک روایت اول شخص در داستان‌هایش. مقالات و سخنرانی ها؛ و دوم، شکل (غیر روایی) تئاتر او، که مارسل برای آن اهمیت فلسفی نیز قائل بود. در اینجا، مارسل در کنار پل ریکور (1913-2005) و امانوئل لویناس (1906-1995) خوانده می شود، که همچنین سعی کردند به گونه ای متفاوت به فلسفه بپردازند - چنانکه به ویژه در تصوراتشان از زمان آشکار است. در نهایت، بخش سوم (فصل پنجم) رابطه بین فلسفه و دین مارسل را مورد بازنگری قرار می‌دهد و می‌پرسد ارجاعات او به خدا چگونه بر اساس فلسفه او تأثیر می‌گذارد، و این امر برای تفسیر زمان در کار او چه می‌خواهد. در پرتو این بحث‌ها، نتیجه‌گیری سپس به این موضوع می‌پردازد که فلسفه برای مارسل چیست و بنابراین چگونه باید از او استقبال کرد.
تبدیل اخلاق به "فلسفه اولی": اخلاق و رنج در آثار امانوئل لویناس، الی ویزل و ریچارد روبنشتاین
نویسنده:
Ingrid Lisabeth Anderson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه او به بررسی سیستم های اخلاقی ایجاد شده در پاسخ به بحران هولوکاست توسط امانوئل لویناس، الی ویزل و ریچارد روبنشتاین می پردازد. قبل از هولوکاست، فیلسوفان یهودی اروپایی اخلاق را در متافیزیک سنتی پایه گذاری کردند. بر خلاف پیشینیان خود، لویناس، ویزل و روبنشتاین همگی اخلاق را با پایه‌گذاری اخلاق در تجربه زمانی رنج به جای هستی‌شناسی یا الهیات، «فلسفه اول» می‌سازند و عمداً دیدگاه‌های اخلاقی را که ریشه در ادعاهای متافیزیکی سنتی دارند، رد می‌کنند. با درجات مختلف موفقیت، همه آنها از متون و سنت های یهودی برای انجام این کار استفاده می کنند. کاربرد آنها از منابع یهودی هم ارتدکس و هم بدیع است و نشان می دهد که چگونه رویکردهای فلسفی به اخلاق می توانند از دین بهره ببرند. رنج نه تنها به اولویت اول اخلاق تبدیل می شود، بلکه تجربه ای است که به طور همزمان پاسخ اخلاقی را ضروری و فعال می کند. بر اساس این دیدگاه، انسان‌ها لوح‌های سفیدی نیستند که ارزش‌هایشان منحصراً از طریق فرهنگ و آموزش اخلاقی مشخص شود. همانطور که توسط deontologists استدلال می شود، آگاهی انسان بیدار یا حتی اساساً توسط عقل ساخته نمی شود. در عوض، آگاهی با تأثیرپذیری و حساسیت به عنوان توانایی های به هم پیوسته ای که به طور هماهنگ برای ایجاد پاسخ اخلاقی کار می کنند مشخص می شود. این پایان‌نامه استدلال می‌کند که اگر آنچه پاسخ اخلاقی را ممکن می‌سازد در آگاهی انسان قرار گیرد تا در متافیزیک یا فرهنگ، جهت‌گیری مجدد فلسفه به سمت بررسی تأثیرپذیری انسان و نقش آن در پاسخ اخلاقی ضروری است. هر سه متفکر مورد بررسی فعالانه در برابر طبقه بندی مقاومت می کنند و این ادعاها را رد می کنند که یک سیستم فلسفی واحد را می توان با موفقیت در تمام جنبه های زندگی به کار برد، و این پایان نامه یکی از سه پروژه مورد بررسی در اینجا را به عنوان متقاعد کننده ترین یا مهم ترین پروژه انتخاب نمی کند. در عوض، بررسی می‌کند که چگونه کار لویناس، ویزل و روبنشتاین ممکن است ترکیب، ساخته و گسترش یابد تا اخلاقی را شکل دهد که عمیقاً از تجربیات بشری آگاه است و رنج‌های انسانی و غیرانسانی را به بزرگترین اولویت‌های ما تبدیل می‌کند.
اسلام و علم: ارتدکس دینی و نبرد برای عقلانیت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Pervez Hoodbhoy (پرویز هودبهویی)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Zed Books,
چکیده :
ترجمه ماشینی: اسلام و علم به بررسی رابطه بین اندیشه علمی و نظریه و عمل اسلامی، هم از نظر تاریخی و هم در جهان اسلام معاصر می پردازد. بحث بحث برانگیز، اما مهم نویسنده این است که علم امروز در این کشورها در وضعیت هولناکی قرار دارد و ارتدکس دینی و ظهور بنیادگرایی مسئول آن است. بنابراین، کتاب او به یکی از عوامل حیاتی می پردازد که احتمالاً تعیین کننده موفقیت یا روش دیگری است که جهان اسلام با آن به چالش های شتابان پیشرفت علمی و فناوری پاسخ می دهد. علیرغم افراط و تفریط مضحک تاریک گرایی علمی (که در اینجا به طور هوشمندانه توضیح داده شده است) که به اصطلاح علم اسلامی اخیراً در کشورهایی مانند پاکستان و عربستان سعودی به وجود آمده است. دکتر هودبهوی پیشنهاد می کند که هیچ تعارضی ضروری بین اسلام و علم وجود ندارد. برعکس، در دوران طلایی حکومت مسلمانان. برای چندین قرن شکوفایی پایدار در اندیشه علمی وجود داشت که ادامه یافت تا اینکه یک ارتدکس دینی تهدیدآمیز حمله ای مستمر به تفکر عقلانی را آغاز کرد. این کتاب شجاعانه و اصیل در سراسر تاریخ مسلمانان و بحث های اسلامی در جستجوی پاسخ به سؤالات اساسی است که از جمله اینکه چرا در نهایت انقلاب علمی تحت اسلام رخ نداده است. این یک کمک اساسی به درک ما از چشم انداز توسعه آینده جوامع مسلمان، و همچنین نقد دقیق و مرتبط با سیاست از سیاست و عملکرد آموزشی فعلی است. "تحلیلی قانع کننده و تحریک آمیز از رابطه بین روح علمی و ارتدوکسی یکی از ادیان بزرگ توحیدی. هر خواننده مسلمان یا غیرمسلمان، مسلماً تحت تأثیر استدلال های روشن و قانع کننده دکتر هودبهویی قرار خواهد گرفت." ادوارد دبلیو سعید، استاد ادبیات دانشگاه کلمبیا، بنیانگذار رشته دانشگاهی مطالعات پسااستعماری، نویسنده شرق شناسی شاید مهمترین کتابی باشد که در سالهای اخیر در پاکستان نوشته و منتشر شده است». - عرفان حسین، ستون نویس و نویسنده، سپیده دم (کراچی) دکتر پرویز امیرعلی هودبهوی، فیزیکدان هسته ای، ریاضیدان و دانشگاهی پاکستانی است که به عنوان استاد برجسته فیزیک و ریاضیات در کالج مسیحی فورمن در لاهور خدمت می کند.
 در باب انسان بودن: گفتگویی با لانرگان و لویناس (مطالعات مارکت در الهیات، #35) [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Michele Saracino
نوع منبع :
کتاب , مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Marquette University Press ,
اسلام و روشنگری انگلیسی، 1670-1840 [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Humberto Garcia (هامبرتو گارسیا)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The Johns Hopkins University Press,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب که ضمیمه‌ای اصلاحی به شرق‌شناسی ادوارد سعید است، بررسی می‌کند که چگونه بازنمایی‌های همدلانه از اسلام کمک قابل توجهی به هویت ملی و امپریالیستی بریتانیای پروتستان در قرن هجدهم داشته است. با نگاهی تاریخی، هامبرتو گارسیا بازخوانی ادبیات بریتانیای قرن هجدهم و دوران رمانتیک را با تحقیقات اصیل در مورد روابط انگلیسی-اسلامی ترکیب می کند. او دریافت که جمهوری‌خواهی اسلامی به دور از آن‌که توسط متفکران آن دوره بیگانه تلقی شود، نقش تعیین‌کننده‌ای در بحث‌های روشنگری رادیکال، به ویژه در دوران انقلاب شکوهمند، انقلاب فرانسه، و دیگر لحظات بحران حاد مشروطه، و همچنین در بحث‌های ملی و سیاسی ایفا کرد. در مورد انگلستان و امپراتوری ماوراء بحار. گارسیا نشان می دهد که نویسندگانی مانند ادموند برک، لیدی مری وورتلی مونتاگو، ساموئل تیلور کولریج، رابرت ساوتی و پرسی و مری شلی نه تنها تحت تأثیر رویدادهای بین المللی در جهان اسلام قرار گرفتند، بلکه در آن جهان و تاریخ آن مسیری مناسب برای رسیدن به آن را دیدند. بازجویی، رقابت، و تعریف مجدد مفاهیم بریتانیایی آزادی. این کاوش ماهرانه از لحظه فراموش شده در اوایل تاریخ مدرن، زمانی که تبادل بین فرهنگی بین جهان اسلام و غرب مسیحی رایج بود، تاریخ ادبی و فکری انگلیسی را در بافت وسیع‌تر قرن هجدهم جهانی بازگرداند. چالش مستقیمی که با ایده روشنگری یهودی-مسیحی انحصاری ایجاد می کند، به عنوان یک بازنگری مهم در روایت های پس از 11 سپتامبر در مورد برخورد تاریخی بین ارزش های دموکراتیک غربی و اسلام عمل می کند.
انقلاب آرام ایران: سقوط دولت پهلوی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Ali Mirsepassi (علی میرسپاسی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: علی میرسپاسی با ارائه دیدگاهی جدید به سیاست و فرهنگ ایران در دهه‌های 1960 و 1970، دیدگاه غالب در مورد ایران پیش از انقلاب را به چالش می‌کشد و چگونگی ترویج یک سری گفتمان‌های غرب‌زادگی یا «وستوکسیف» توسط نخبگان فرهنگی دولت پهلوی را مستند می‌کند. این‌ها که به‌عنوان جایگزین‌های ایدئولوژیک برای نگرش‌های فرهنگی مدرن و الهام‌گرفته از غرب در نظر گرفته شده بودند، بر سیاست‌های هویتی فارسی تأثیر گذاشتند و مدرنیته ایرانی را به‌عنوان یک «مدرنیته اشتباه»، علی‌رغم برنامه‌ی وحشیانه‌ی مدرن‌سازی رژیم، پیش‌بینی کردند. میرسپاسی با تمرکز بر دگرگونی‌های فرهنگی که دوره را تعریف می‌کند، نور جدیدی بر دولت پهلوی به‌عنوان یک قمارباز ایدئولوژیک می‌افکند و ناخواسته به دشمنان بنیادگرا قدرت می‌بخشد و «انقلاب آرام» را از طریق جامعه مدنی سکولار و مذهبی گسترش می‌دهد. انقلاب آرام ایران، با ارائه چارچوب نظری جدید برای درک گفتمان های ضد مدرن احمد فردید، جلال آل احمد و علی شریعتی، تفسیری رادیکال از تاریخ سیاسی ایران در قرن بیستم است که این وقایع را در درون جامعه معنا می کند. تجربه خلاق و در عین حال غم انگیز ملت سازی ایران.
بحث مدرنیته آشفته ایران درباره میراث احمد فردید [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
(علی میرسپاسی)Fardīd, Aḥmad; Mirsepassi, Ali(احمد فردید)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: احمد فردید و میراث او -- مقدمه -- زندگی فردید -- مرد و زندگی او -- گفتگو در مورد زندگی و اندیشه فردید : -- حسین نصر: برای فردید، کوربن بی ارزش بود، اما شاه بزرگ بود -- داریوش عاشوری : فردید چندان مذهبی نبود -- رامین جهانبگلو : فردید در مرکز فردیدیه بود (فردید و فردیدیه) -- عباس امانت : فردید که من با او آشنا شدم -- علی رضا میبدی : فردید "جهنم دانته" بود -- بهروز فرنو : اندیشه فردید پست مدرن بود - احسان شریعت اول: فردید هایدگر را اشتباه فهمیده است - سیدعلی میرفتاح: "سرمایه ستیزی و ضد آمریکایی بودن او را تحسین می کردم" - محمدرضا جوزی: فلسفه فردید سیاسی نبود - منصور هاشمی: فردید پیشگام فلسفه پسا برگسون در ایران شد - عطاءالله مهاجرانی: فیلسوفان به قدرت نیاز دارند - سید جواد موسوی: فردید مرد بزرگی بود با ناکامی های فراوان - عبدالکریم سروش: فردید اصلا مرا تحت تاثیر قرار نداد. بیوگرافی ها -- واژه نامه -- کتابشناسی احمد فردید (1994-1910)، فیلسوف «غرب ستیز» که برای بسیاری به عنوان هایدگر ایرانی شناخته می‌شود، سخنگوی فلسفی خودخوانده جمهوری اسلامی شد و اصطلاح معروف «غرب‌گرایی» را ابداع کرد. علی میرسپاسی با استفاده از مطالب جدید درباره زندگینامه روشنفکری فردید و مصاحبه با سیزده نفر، داستان خیره کننده زندگی و میراث فکری فردید را در کنار هم قرار داده است. هر مصاحبه به نوبه خود بر خودسازی فکری و سیاسی ایران در قرن بیستم می افزاید و نقش و تأثیر مهم فردید را در ایجاد مدرنیته ایرانی برجسته می کند. پدیده فردید منحصر به داستان ایرانی بود و در عین حال به سنت هایدگری گسترده‌تر قرن بیستم کمک کرد که سرنوشت سیاسی کشورهای دیگر را تحت تأثیر ایدئولوژیک مشابهی رقم زد. از طریق این گزارش ها، میرسپاسی به اعصاب این که چگونه "جنبش های اصالت" سیاسی مرگبار جوامع مدرن را تحت سلطه خود درآورده و ایدئولوژی آنها را گسترش می دهد، بریده می شود. او با ترکیب چارچوبی جامعه‌شناختی با واقعیت‌های تجربه زیسته، به بررسی تحولات، آزمایش‌ها و بسیج توده‌ای اخیر و شگفت‌انگیز ایران می‌پردازد. ادامه مطلب...
فراملی گرایی در اندیشه سیاسی ایران: زندگی و روزگار احمد فردید [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Ali Mirsepassi (علی میرسپاسی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در جریان انقلاب 1978 ایران، نفوذ روشنفکران عمومی گسترده بود. بسیاری از دیدگاهی مبنی بر رهایی از تأثیرات «غرب زدایی» که از مفاهیم هایدگری در مورد بومی گرایی ضدغربی الهام گرفته شده بود، حمایت کردند. علی میرسپاسی با پیگیری سیر فکری فیلسوف ایرانی احمد فردید در این کتاب شرحی از ظهور اسلام سیاسی در ایران مدرن ارائه می دهد. فردید از طریق شخصیت جنجالی و حضورهای عمومی و خصوصی متعدد خود در قبل، حین و به ویژه پس از انقلاب، دیدگاهی اسلام گرایانه را که خصمانه ستیزه جویانه با دنیای مدرن است، رواج داد که تا به امروز بخشی اساسی از فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی باقی مانده است. میرسپاسی با آوردن عناصری از اندیشه فردید پس از انقلاب و همچنین تحلیل انتقادی نوشته‌های فوکو درباره «سیاست معنویت»، خواندنی ضروری را برای همه کسانی که سیر تحول اندیشه و فلسفه سیاسی در ایران مدرن و فراتر از آن را مطالعه می‌کنند، ارائه می‌کند.
مرگ مؤلف [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
ROLAND BARTHES؛ translated by Richard Howard
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مرگ مؤلف (به فرانسوی: La mort de l'auteur) مقاله‌ای از رولان بارت، منتقد ادبی و نظریه‌پرداز فرانسوی می‌باشد. این مقاله، روش سنتی نقد ادبی را که قصد نویسنده و تاریخچه زندگی وی را در خوانش و تفسیر متن دخالت می‌دهد، به چالش می‌کشد و در عوض پیشنهاد می‌دهد که نویسنده یا پدیدآور از متن جدا باشد. در این مقاله، بارت به مخالفت با روش معمول برای خوانش و نقد آثار ادبی بر اساس جنبه‌های مختلف هویت و شخصیت نویسنده (مثلاً، عقاید سیاسی، شرایط تاریخی، محیطی، مذهبی، قومی، روان‌شناختی، یا سایر صفات و خصوصیات شخصی او) به کشف معنای نوشته‌ها می‌پردازد. در این نوع نقد، تجربه ها و سوگیری‌های نویسنده به عنوان نوعی «توضیح» قطعی و نهاییِ نوشته مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عقیدهٔ بارت، این روشِ خواندن ظاهراً روشی شسته و رفته و آسان است اما در واقع پر ایراد و بدون تفکر و تأمل کافی است. «اختصاص دادنِ یک نویسنده به یک نوشته»، و دادنِ یک تفسیر منفرد، مطابق و معادل با آن، یعنی «تحمیلِ‌ محدودیت به آن نوشته». به این ترتیب، خواننده باید نوشتهٔ ادبی را از خالق آن جدا در نظر بگیرد تا بتواند نوشته را از استبدادِ تفسیری (interpretive tyranny) آزاد سازد. هر نوشته حاوی چندین لایه و معنا است. در لاتین، text (نوشته، متن) و textile (پارچه) هم ریشه هستند. بارت نوشته و پارچه را به هم تشبیه می‌کند و می‌گوید نوشته نوعی پارچه است که از نخ‌هایی به نام گفته‌ها بافته شده‌است. این گفته‌ها از تعداد بسیار زیاد یا غیرقابل شمارشی از مراکز فرهنگ (centers of culture) گرفته شده‌اند و نه از یک تجربهٔ منفرد که فقط یک بار اتفاق افتاده‌است. معنای اصلی یک کارِ ادبی (نوشته) به برداشتی که خواننده از آن دارد وابسته است نه به احساسات یا سلیقه‌های نویسنده. وحدت (یکپارچگیِ) نوشته در ریشه‌های آن (یعنی، نویسنده، خالق) نیست، بلکه در مقصد آن (خواننده) است. اکنون که نویسنده دیگر مرکز توجه و تأثیرگذاری نیست، می‌توان گفت که به یک scriptor (مؤلف) تبدیل شده‌است (بارت از اصطلاح scriptor (مؤلف) به جای author (نویسنده) استفاده می‌کند تا پیوندِ حاکی از اقتدار بین اصطلاح author و authority را قطع کند. authority یعنی اقتدار، قدرت، دست بالا داشتن، تحکم. author نیز یعنی کسی که چیزی می‌نویسد و در نتیجه، بر خواننده غلبه دارد، عقیدهٔ خود را بر او تحمیل می‌کند، و در رابطهٔ نویسنده- خواننده، دست بالا را دارد. scriptor یعنی کسی که صرفاً می‌نویسد، مثل یک تایپیست، حروف چین، یا کاتب، که فقط می‌نویسد و با آنچه می‌نویسد پیوند فکری ندارد). به عقیدهٔ بارت، scriptor صرفاً باید بنویسد اما نباید نوشتهٔ خود را توضیح دهد. او هم‌زمان با نوشته به دنیا می‌آید. او قبل از نوشته وجود نداشته و بعد از آن نیز به وجود خود ادامه نخواهد داد. چنین نیست که نویسنده نوشته را روزها، هفته‌ها، یا سال‌ها پیش نوشته باشد. او آن را همین حالا نوشته‌است، همین لحظه‌ای که خواننده در حال خواندن آن است. هر بار که خواننده متن را دوباره می‌خواند، متن دوباره نوشته می‌شود. به عبارت دیگر، با هر بار خواندن و دوباره خواندن، متن نوشته و بازنویسی می‌شود، زیرا «ریشه» یا منبعِ معنا صرفاً و انحصاراً در «خودِ زبان» و تأثیری که بر خوانندهٔ می‌گذارد نهفته‌است. بارت پیوند بین نویسندگی (authorship) و اقتدار (authority) را قطع می‌کند و به این ترتیب، مرگِ مؤلف را رقم می‌زند. در این مقاله، بارت شرایط ذاتاً کلامی ادبیات (condition essentiellement verbale de la littérature) را پایه و اساس نقد مدرن معرفی می‌کند. یعنی، از این پس ادبیات را به نویسنده‌ای که منبع و خاستگاه آن بوده‌است ربط نخواهیم داد، بلکه به خودِ زبان مرتبط خواهیم دانست. به گفتهٔ بارت، این زبان (کلام) است که حرف می‌زند، نه نویسنده. اگر نوشتارِ مدرن به معنای مرگ نویسنده است، به معنای تولد scripteur نیز است. scripteur مدرن هم‌زمان با متن متولد می‌شود، یعنی، همان لحظه‌ای که یک نفر کتاب یا مقاله را باز می‌کند تا بخواند. به این ترتیب، بارت اوضاع را معکوس می‌کند، طوری‌که متن یا نوشته دیگر محصول خلاقیت نویسنده نیست، بلکه خودش یک سازنده و خالق است. یک مثال بارز از این تواناییِ ادبیات، همان چیزی است که در زبان‌شناسی “performatif” (اجرایی، اجراکننده، نمایش دهنده) نامیده می‌شود. در نقطهٔ عطف این معکوس‌سازی، دیگر ادبیات (متن، نوشته، داستان، نمایشنامه) نیست که از زندگی تقلید می‌کند، بلکه زندگی است که از ادبیات تقلید می‌کند. از این به بعد، بارت مفهوم author (نویسنده) را کنار می‌گذارد و همان‌طور که در بالا گفتیم، از مفهوم scripteur (مؤلف) استفاده می‌کند. ناپدید شدن author از صحنه و غیبت او از نوشتار باعث می‌شود مفهوم جدیدی از نوشتار ارائه شود و نوشتار به صورت نوعی فضا با ابعاد چندگانه محسوب شود که در آن، نوشتارهای متعدد و متنوع با هم جمع می‌شوند یا در تضاد هم قرار گرفته و با هم مقایسه می‌شوند، نوشتارهایی که هیچ‌کدامشان اصلی و منبع متنی که پیش رو داریم نیستند. یعنی، متن پیش روی ما یکپارچه (textile) از گفتارهای مختلف است که از هزاران خاستگاه در درون فرهنگ به داخل متن راه پیدا کرده‌اند؛ بنابراین، نقش نویسنده این است که این نوشتارها را با هم ترکیب کند. مرگ مؤلف به طور منطقی به مرگ منتقد منجر شده و خواننده جای منتقد را می‌گیرد. خواننده، در عمل، جایگاهی را اشغال می‌کند که در آنجا، نوشتارهای متنوع و متعدد گرد هم جمع می‌شوند و به یک واحد تبدیل می‌شوند. این وحدتِ یک متن در اصل و منبع آن (نویسنده) نیست، بلکه در مقصد آن (خواننده) قرار دارد.
تحلیلی بر مرگ مولف اثر رولان بارت [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
لورا سیمور: Laura Seymour
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
Macat Library,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: مقاله رولان بارت در سال 1967، "مرگ نویسنده"، مخالف رویه سنتی گنجاندن نیات و زمینه زندگینامه یک نویسنده در تفسیر متنی به دلیل محدودیت های ناشی از تحمیل یک متن است. بارت با تمجید از «تولد خواننده»، مفهوم انتزاعی جدیدی از خواننده به عنوان فضای مفهومی حاوی تمام معانی ممکن متن مطرح می کند. این مقاله به یکی از پراستنادترین آثار در نقد ادبی تبدیل شده است و متنی کلیدی برای هر خواننده ای است که به نظریه پاسخ خواننده نزدیک می شود.
  • تعداد رکورد ها : 1070