جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی رابطه‌ قرآن با نیازهای انسان معاصر از منظر متفکران مسلمان و مستشرقان
نویسنده:
اسماعیل ابراهیمی؛ استاد راهنما: محمد جواد اسکندرلو؛ استاد مشاور: محمد باقر ریاحی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
انسان مخلوقی است دارای نیازهای گوناگون، همین نیازهای گوناگون سبب شده که انسان یک موجود فعال و تلاشگر در عرصه‌ی زندگی اجتماعی ظاهر شود. از آنجایِ که در اندیشه‌ی انسان‌شناسی قرآنی، انسان موجودی است مرکب از ماده و روح و روح نیز برگرفته از موجود لایتناهی، پس نیازهای او نیز به تناسب این اندیشه، مادی و معنوی و نیز بی‌حد و حصر خواهد بود. بنابراین، در اینجا با این سؤالات مهم مواجه هستیم: نیازهای انسان کدام است؟ آیا قرآن چگونه بعد از چهارده قرن می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای انسان مدرن باشد؟ از منظر متفکران مسلمان قرآن دارای چه مکانیزمی در پاسخگویی نیازهای انسان معاصر است؟ و نگاه خاورپژوهان، نسبت به پاسخگوی قرآن به نیازهای انسان معاصر چگونه است؟ در این رساله، کوشش شده است با شیوه پژوهش کتابخانه‌ی تحلیلی- تطبیقی، به سؤالات فوق پاسخ داده شود. متفکران غیر مسلمان، غالبا به بُعد مادی انسان توجه کرده و از بُعد روحی غافل شده‌اند؛ اما متفکران مسلمان، با الهام از گزاره‌های وحیانی به هردو بُعد انسان توجه کرده و نیازهای او را کاملا مطابق این دو بُعد دانسته‌اند؛ چون هم دین فطری است و هم نیازها، در نتیجه پاسخگویی به نیازها از طریق دین، یک امر کاملا طبیعی و فطری خواهد بود. در این نوشتار از باب اختصار، دیدگاه ده تن از متفکران برجسته مسلمان و دو تن از متفکران غیر مسلمان در باره مسئله «نیاز» مورد بررسی و مورد تطبیق قرار گرفته است. در نتجیه‌ی این پژوهش، مهم‌ترین ساز و کار-مکانیزم- پاسخگویی به نیازهای انسان معاصر با توجه به چهار عنصر- خاتمیت دین اسلام، جامعیت، جهانی و جاودانگی قرآن- «اجتهاد پویا» همراه با عقلانیت معرفی شده است که متفکر و مجتهد می‌تواند با به کارگیری آن، به تمام نیازهای انسان معاصر پاسخ شایسته دهد. دانشمند غیر مسلمان که نیازهای انسان را با رویکرد قرآنی به صورت مستقل بررسی و تحلیل کرده باشد بجز دو مورد پیدا نشد.
بررسی تطبیقی تأویلگرائی نزد أمامیه و إسماعیلیه
نویسنده:
سلیمان سلیمان؛ استاد راهنما: مصطفی فقیه اسفندیاری؛ استاد مشاور: محمد موسوی بایگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
متن مقدس اساس همه ادیان آسمانی است، در واقع این متن پایه و اساس هر دین و مکتبی است. شکی نیست که هر موضوع مرتبط با این متن از اهمیت بالایی برخوردار است. مسئله «تأویل و معرفت باطنی» از آن مسائل بسیار مهمی است که به متن مربوط می شود. تأویل موضوعی فکری و علمی است که در تاریخ معارف و اندیشه بشری و در تاریخ اندیشه اسلامی جایگاهی فاخر و تأثیر بسزایی دارد. تأویل یکی از ارکان اصلی اندیشه و عقاید فرقه اسماعیلیه بوده است و علیرغم همه مطالعاتی که در مورد آن صورت گرفته است، این موضوع همچنان نیازمند بررسی و بررسی بیشتر در سطوح مختلف خود است و همچنان نیازمند روشنگری بیشتر است. از آنجایی که اسماعیلیه فرقه ای منشعب از تشیع است، بررسی تطبیقی ابعاد این موضوع بین اسماعیلیه و تشیع اثنی عشری را برگزیده ایم. این مبحث دارای فواید، انگیزه ها و اهداف منطقی فراوانی است که در فصول رساله به توضیح آنها پرداخته ایم. روش توصیفی تحلیلی را در رساله انتخاب کردیم زیرا مناسب ترین رویکرد با ماهیت مطالعه ما است. این رساله چه در تبیین معانی تأویل و معارف باطنی و چه در جهت تبیین و تبیین جهات و فروع موضوع تأویل در بین دو گروه و چه در جهت روشن ساختن شباهت ها و تفاوت های آنها، نتایج و فواید بسیاری داشت. در هر موضوع فرعی تأویل رکن اساسی با تأثیر عمیق و سرنوشت ساز در میان اسماعیلیان است، اما تأویل در میان شیعیان اثنی عشری از اهمیت و حضور کمتری برخوردار بوده و تأویل در میان گروه اول شامل همه چیز در عالم خلقت می شود و از جمله برخی عارفانی که از گروه دوم پیروی می کنند. این دو گروه از نظر کاستی در ادله ارائه شده در اثبات تأویل و علم باطنی بر حسب دلالت ادعا شده مشابه بودند و در شناسایی صاحبان تأویل و صاحبان علم باطنی مشابه بودند. تأویل و قول علم باطنی در تغییر مسیر نهضت اسماعیلیه تأثیر سرنوشت‌ساز داشت و آن را همراه با عوامل دیگر به انحراف از مسیر اسلام واقعی سوق داد و در گروه دوم این تأثیر را نداشت. نتایج دیگری نیز وجود دارد که به آنها رسیدیم و آنها را در بخش نتایج این پایان نامه ارائه کردیم.
بررسی تطبیقی محتوایی و روش شناسانه قصص قرآن و عهدین (با تأکید بر آرای مستشرقان معاصر)
نویسنده:
عبدالقادر محمدبلو؛ استاد راهنما: محمدجواد اسکندرلو؛ استاد مشاور: محمدباقر قیومی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پژوهش به مطالعه‌ای تطبیقی روش‌های قصه پردازی و محتوای قصص کتاب مقدس و قرآن کریم می‌پردازد، با تأکید بر دیدگاه‌های مستشرقان معاصر. این تحقیق با بررسی منابع دینی اولیه و آثار ثانوی مستشرقان، به شناسایی شباهت‌ها و تفاوت‌ها در بازنمایی قصص مشترک انبیا پرداخته و دیدگاه‌های ایشان را درباره روش‌های قصه پردازی و محتوای قصص پنج پیامبر (آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی) که در کتاب مقدس و قرآن ذکر شده‌اند، تحلیل می‌کند. روش این پژوهش کیفی و تطبیقی بوده و با بهره‌گیری از تحلیل محتوا، دیدگاه‌های مستشرقان معاصر در باب روش‌های قصه پردازی و محتوای قصص کتاب مقدس و قرآن بررسی شده است. از رهگذر مواجهه انتقادی با متون اصلی و آثار علمی مستشرقان برجسته، این پژوهش به تحلیل تفسیرهای موضوعی، ساختارهای روایی و رویکردهای هرمنوتیکی پرداخته و به ارزیابی اعتبار و پیامدهای مدعیات آنان می‌پردازد. یافته‌ها بیانگر تفاوت‌های روش‌شناختی چشمگیر است؛ بدین معنا که قصص قرآنی بر هدایت اخلاقی و انسجام موضوعی تأکید دارند، در حالی که قصه های کتاب مقدس غالباً بر ترتیب تاریخی و تبارنامه‌های تفصیلی متمرکز هستند. همچنین پژوهش به ارزیابی انتقادات و تفسیرهای مستشرقان معاصر درباره روش‌های قصه‌پردازی و دلالت‌های کلامی هر دو متن پرداخته است. نتیجه‌گیری بر ویژگی‌های ادبی و تعلیمی منحصر به فرد هر یک از دو کتاب آسمانی تأکید کرده و شیوه‌های متمایز آن‌ها در روایت دینی را نشان می‌دهد. این پژوهش به گسترش گفتمان مطالعات تطبیقی ادیان و دیدگاه‌های مستشرقان در خصوص سنت‌های اسلامی و کتاب مقدس یاری می‌رساند.
بررسی و تحلیل سبک زندگی مهدوی از نگاه تسنن و تشیع
نویسنده:
مرضیه فرائی؛ استاد راهنما: سکینه رستگار مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تطبیقی سبک زندگی مهدوی از دیدگاه تشیع و تسنن، به مقایسه مفاهیم، اصول و آثار این سبک زندگی بر رفتارهای فردی و اجتماعی پرداخته است. مهدویت به‌عنوان یکی از اعتقادات بنیادین اسلامی، در هر دو مکتب شیعه و سنی مورد تأکید قرار دارد، اما تفاوت‌هایی در تفسیر مفهوم انتظار، غیبت، ظهور و هویت امام مهدی (عج) وجود دارد. در دیدگاه شیعه، سبک زندگی مهدوی با انتظار فعال، خودسازی، عدالت‌خواهی و آمادگی برای ظهور تعریف می‌شود، در حالی که در تسنن، این سبک بیشتر شرعی‌محور بوده و بر پایبندی به شریعت و امید به مصلح آخرالزمان متمرکز است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی، نشان می‌دهد که با وجود تفاوت‌ها، اشتراکات اعتقادی نظیر باور به عدالت‌گستری مهدی و اصلاح جامعه، می‌تواند زمینه‌ساز وحدت اسلامی و ترویج سبک زندگی مهدوی باشد. نتایج تحقیق بر تأثیر مثبت این سبک بر تقویت معنویت، انسجام اجتماعی و امید به آینده تأکید دارد و پیشنهادهایی برای توسعه مطالعات میدانی و برنامه‌های فرهنگی جهت ترویج این سبک ارائه می‌دهد.
بررسی و مقایسه نگاه به دیگری دینی از منظر دو مکتب کلامی شیعه: بغداد و حله
نویسنده:
زهیر اسلامی قرائتی؛ استاد راهنما: حمیدرضا شریعتمداری؛ استاد مشاور: باقر طالبی دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله در دانش مربوط: از مهم ترین مباحث پژوهشی در ادیان، نحوه نگاه و برخورد هر دینی، نسبت به پیروان سایر ادیان و مذاهب می باشد. همین دیدگاه است که راه را برای گفتگو و تعامل میان ادیان یا نزاع و تعارض ادیان می گشاید. از این رو بررسی آراء و نظرات اندیشمندان و نظریه پردازان ادیان، در این عرصه سودمند و راهگشاست. 2- بیان مسئله از کلی به جزئی: موضوع "دیگری دینی" یکی از پرسش‌های محوری در الهیات جدید، فلسفه‌دین، و مطالعات فرهنگی دوره معاصراست. «دیگری دینی» یعنی انسان یا گروهی که دین یا باور مذهبی متفاوتی از من دارد. درک این مفهوم نیازمند حرکت از رویکردهای تقابلی Them .vs Us )) به سمت رویکرد تعاملی و مبتنی بر مسئولیت متقابل است که اساس یک گفت‌وگوی صادقانه و سازنده را تشکیل می‌دهد. این مساله‌ در معنای جدیدش از قرن نوزدهم میلادی به بعد شکل گرفت و در قرن بیستم به اوج رسید. پیش‌تر، در الهیات سنتی(مسیحی، اسلامی، یهودی)، «دیگری» معمولاً بمثابه‌ باطل یا گمراه تلقی می‌شد و نگاه به پیروان دیگر ادیان عمدتاً انحصارگرایانه بود. هر دین، خود را «صراط مستقیم» و ادیان دیگر را «باطل یا منحرف» می‌دانست و هدف از گفت‌و‌گو، تنها دعوت یا رد طرف مقابل بود و نه شناخت و تایید حقانیت او. نگاه هر دینی نسبت به غیر همکیشان خود، بسیار مهم است. در تاریخ کلام شیعی، دو مکتب مهم بغداد و حله، تاثیر مهمی در نگرش شیعیان به پیروان مذاهب و ادیان دیگر داشته و دارد که زیربنای عمده باورها و رفتارهای شیعه معاصر نیز می باشد. از این رو در این تحقیق بدنبال بررسی و نگاه دو مکتب شیعی عقل گرای بغداد و حله نسبت به افراد غیر شیعه اثنی عشری -غیر همکیشان و نیز سایر فرق اسلامی غیر شیعه اثنی عشری- هستیم. 3- - بیان قلمرو پژوهش (تشریح ابعاد زمانی، مکانی، محتوایی، ...) : بغداد و حله، دو خاستگاه مهم کلامی شیعه هستند که ویژگی ها و خصوصیات هر یک از این دو مدرسه، در آثار بزرگان این دو مکتب، به خوبی دیده می شود. در این میان، نحوه نگرش و تعامل این دو مکتب به غیر شیعیان از پیروان فرق و مذاهب دیگر اسلامی گرفته تا غیر مسلمانان اعم از کفار و منکرین دین تا اهل ادیان و ملل و نحل دیگر، از جنبه الهیاتی و کلامی جای تامل و بررسی دارد. و در عین حال، نحوه تعامل آنان با دیگری محل دقت نظر است. گستره زمانی این دو مکتب: مقارن بودن مکتب بغداد با امامان متاخر و آغاز عصر غیبت، همچنین قرار داشتن در پایتخت خلافت عباسی و در تعامل بودن با اهل ادیان و مذاهب دیگر و نیز هم عصری با دوران اوج اندیشه اعتزال، ویژگی منحصر به فردی برای آن فراهم نموده است. مکتب حله نیز در امتداد بغداد و معاصر با انقراض خلافت عباسی و هجوم و حکومت ایلخانان و مغول است. این مکتب از نوعی عقل گرایی اعتدالی نص گرا برخوردار است که در آن متکلمان بزرگی که فقیهان زبردست هم هستند به چشم می خورد. دیگری دینی و مذهبی هم به پیروان هر آیین و مذهبی غیر از مسلمان شیعه اثنی عشری گفته می شود. 4- - توضیح مسئله و دلیل مسئله بودن آن (توضیح و توجیه مسئله): مساله نحوه تعامل با غیر همکیشان و هم مذهبی ها، از مهم ترین مسایل جهان امروز است که می تواند نقش مهمی در تفاهم و صلح و رعایت حقوق انسان ها داشته باشد. بررسی اقوال متکلمین ادیان مختلف و زمینه ها و بسترهای آرای کلامی آنها در این مساله می تواند کمک شایانی به امر گفتگوی ادیان داشته باشد و زمینه ها و موانع آن را بیش از پیش نمایان کند. دو مکتب عقلگرای شیعی بغداد و حله، با دارا بودن ویژگی های خاص خود، در ساحت نظر و عمل نسبت به دیگری دینی و مذهبی، نگرش و رفتارهایی دارند که از نوعی دوگانگی برخوردار است؛ در عرصه نظر، هر کسی غیر از شیعه داوزده امامی باشد، بعلت عدم معرفت صحیح به خداوند و پیامبر اکرم و دوازده امام شیعه، از دایره ایمان خارج بوده، کافر نامیده می شود و مستحق عذاب ابدی است. اما در میدان عمل و زیست و زندگی اجتماعی، شاهد تعامل های گسترده بزرگلن این دو مکتب با دیگری دینی و مذهبی هستیم و رفتارهای اخلاقی و توام با همزیستی و اخلاق فضیلت محور به چشم می خورد. از این رو باید به این دوگانه در نظر و عمل پرداخت و به تحلیل و بررسی آن همت گمارد. یعنی این نگاه های کلامی برخاسته از چیست و رفتار عملی آنها با دیگری برآمده از چیست و چه تحلیلی نسبت بدان می توان ارائه نمود؟ 5- اشاره به راه رسیدن به حل مسئله: بررسی اراء متکلمین شیعه در ادوار مختلف ما را به سرچشمه آراء و اندیشه های این مکتب می رساند. مطالعه آراء دو مکتب بغداد و حله، ما را به مبانی مهم اعتقادی و رفتاری آنها با دیگری می رساند.
بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان
نویسنده:
امیر داوری دولت آبادی؛ استاد راهنما: علیرضا کاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان مفسران شیعه بر پایه آیات و روایات معتقدند اهل‌بیت مرجع علمی مسلمانان پس از پیامبر هستند. ازنظر مفسران شیعه مصداق آشکار اهل ذکر، اهل‌بیت هستند. علاوه بر دانش اهل‌بیت، یاران آن‌ها نیز از دانش بی‌بهره نبودند و با علم و تجربه‌ای که در طول عمرشان کسب کرده بودند و هم‌نشینی با پیامبر اکرم و امام علی علم و دانش خود را به بالاترین حد خود رسانده بودند و از عالم‌ترین افراد محسوب می‌شدند. در این میان دیدگاه مستشرقان نسبت ‌به اهل‌بیت متفاوت است. برخی مستشرقان دیدگاه مثبتی نسبت به اهل‌بیت پیامبر داشته‌اند و برخی دیگر نیز منکر این امر هستند. مستشرقانی که به منابع اصیل اسلامی مراجعه کرده و کتب فرق اسلامی را جست‌وجو کرده‌اند، نسبت به اهل‌بیت اظهار ارادت می‌کنند و عده‌ای نیز دیدگاه منفی نسبت به این خانواده داشته اند. چگونگی برخورد شیعیان با این‌گونه روایات و بررسی نظرات مستشرقان می‌تواند دیدگاهی جامع در ارتباط با الگو گیری از دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان به ارمغان آورد و مهم‌تر از آن می‌توان به نقش سازنده‌ی اسلام و مربی‌گری اهل‌بیت در تعلیم علوم به یاران خاص ( یاران کبار) و عام خود پی برد. با توجه به جایگاه دانشی که اهل‌بیت و یاران ایشان از آن برخوردار بودند و با توجه به اینکه بحث شیعه پژوهی و مسئله دیدگاه خاورشناسان به اسلام و مسائل دانشی اهل‌بیت همواره مورد توجه بوده است، این پژوهش درصدد است که دیدگاه‌ها و نظرات مفسران شیعه و مستشرقان (خاورشناسان) را در مورد جایگاه علوم و دانش اهل‌بیت و همچنین یاران کبار اهل‌بیت مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و ببیند آیا می‌توان اعتبار و ارزشی که در علم پیامبر و اهل‌بیت وجود دارد را برای یاران کبار ایشان در نظر گرفت یا خیر؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه‌ای به بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت پیامبر, و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان می‌پردازد. در نتیجه ازنظر روایات شیعه، علوم اهل‌بیت از جانب خداوند می‌باشد و اهل‌بیت این علوم را به یاران کبار خود نیز منتقل کرده اند، اما مستشرقان معتقدند که علم تنها می‌تواند از طرق علوم دنیایی به دست آید و به علوم وحیانی اعتقادی ندارند، بنابراین یاران کبار نیز از این دانش برخوردار نبوده‌اند. کلیدواژه: دانش، اهل‌بیت پیامبر، یاران کبار، روایات شیعه، مستشرقان.
بررسی تطبیقی ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان درقرآن وروایات
نویسنده:
طیبه طاهری اسمعیل کندی؛ استاد راهنما: علیرضا رستمی هراتی؛ استاد مشاور: حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شرح و بیان مسئله پژوهشی: در نظام هستی شناختی اسلام انسان و فرشتگان به عنوان دو موجود متمایز با ویژگی ها، وظایف و جایگاه های خاص خود همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و مفسران قرآن بوده اند. انسان به عنوان خلیفه الله روی زمین از موهبت عقل اراده و توانایی یادگیری برخوردار است، در حالی که فرشتگان به عنوان موجوداتی مطیع و فاقد اراده ،وظایفی خاص در نظام خلقت بر عهده دارند. یکی از جنبه های مهم در مطالعه این دو موجود ،بررسی ظرفیت تعلم و دانش اندوزی آن هاست. این موضوع نه تنها از منظر فلسفی و کلامی حائز اهمیت است ،بلکه در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام نیز به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع دانش و تعلم اشاره کرده است برای مثال در سوره بقره، آیات 30 تا 33 به داستان خلقت آدم علیه السلام و تعلیم اسما به او اشاره می شود که نشان دهنده ظرفیت بالای انسان در یادگیری و دانش اندوزی است. از یک سو انسان به عنوان موجودی دارای عقل و اراده توانایی یادگیری تفکر و پیشرفت در زمینه های مختلف را دارد این ویژگی ها او را قادر می سازد تا به عنوان خلیفه الله مسئولیت های مهمی را در زمین بر عهده بگیرد. از سوی دیگر فرشتگان دانش محدود و خاصی دارند که از سوی خداوند به آن ها اعطا شده است این تفاوت ها نه تنها در جایگاه این دو موجود در نظام خلقت تاثیرگذار است بلکه نشان دهنده رویکرد متفاوت قرآن و روایات به مسئله دانش و تعلم است . روش شناسی :این پژوهش با استفاده از روش تفسیر موضوعی قرآن و تحلیل فلسفه اخلاق اسلامی به بررسی آیات و روایات مرتبط موضوع تعلم انسان و فرشتگان می پردازد. داده های تحقیق از طریق مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای آیات قرآن و روایات معتبر جمع آوری شده اند. پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق : در خصوص عنوان ظرفیت تعلم در انسان و فرشتگان مقاله ،پایان نامه یا کتابی به طور جامع در منابع الکترونیکی و کتابخانه ای یافت نشد. اهمیت و ارزش تحقیق : این پژوهش از منظر تئوری انسان شناسی دینی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به دو پرسش بنیادین پاسخ می دهد . اول :تمایز هستی شناختی انسان و فرشتگان درقرآن کریم با طرح مفهوم تعلیم اسما درسوره بقره آیه سی و یک ،انسان را موجودی با ظرفیت کشف اسرار هستی و تسخیر طبیعت معرفی می کند .در حالی که فرشتگان به دانش تکوینی و اطاعت محض مجهزند این تمایز نیازمند بازخوانی فلسفی مفاهیمی مانند( اراده ،اختیار و مسئولیت پذیری)در نظام معرفتی اسلام است. دوم :نوآوری و پژوهش : پر کردن خلا مطالعاتی تطبیقی. مطالعات پیشین اغلب بررسی انسان با فرشتگان به صورت مجزا و نسبتا محدود پرداخته اند اما این تحقیق با رویکرد تطبیقی ساختارمند، تفاوت ها و شباهت های این دو موجود در حیطه های منشا دانش ،محدودیت های ادراکی و نقش انهادر نظام خلقت را تحلیل می کند. سه :اهمیت کاربردی ترویج فرهنگ علم محوری با استخراج مبانی دینی. تاکید بر تعقل (افلاتعقلون در بقره آیه چهل و چهار) می تواند الگویی برای نهادهای آموزشی اسلامی طراحی کند که بر تربیت انسان های پرسشگر و خلاق مناسب باشد و در برابر مادی گرایانی که انسان را موجودی صرفا مادی می دانند این تحقیق با استناد به قرآن انسان را موجودی چند بعدی ترکیبی( از عقل، روح و جسم) معرفی می کند که با داشتن ظرفیت علمی بالا ،قادر به تعالی تا مرزهای اسما الله است . اهداف تحقیق: تحلیل ویژگی های فرشتگان: شناخت ظرفیت های یادگیری فرشتگان به ما کمک می کند تا نقش آن ها در زندگی را بهتر درک کنیم . تحلیل آیات و روایات: بررسی آیات و روایات مرتبط می تواند به ما در درک تفسیرهای مختلف کمک کند و ما را به غنای علمی و دینی برساند. فرضیه ها :سوال اصلی تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات از چه ظرفیت و ویژگی هایی برخوردار است؟ سؤال فرعی 1:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه شباهت هایی دارند؟ 2:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه تفاوت هایی دارند؟ روش تحقیق :به شیوه کتابخانه ای کاربرد نتایج تحقیق :در انتشارات علمی
بررسی تطبیقی تفسیر آیات علم غیب و قلمرو آن از دیدگاه قرآن پژوهان دیوبندیه و مفسران مکتب اهل بیت
نویسنده:
عون محمد؛ استاد راهنما: رئیس اعظم شاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائلی که مورد توجه قرآن و سنت قرار گرفته است علم غیب است. در این موضوع گرچه نوشته های دیده شده است ولی نوشته مستقلی بیان کننده نظر شیعه و یکی از گروه های فعال دینی به نام دیوبندیه به صورت تطبیقی دیده نشده است. با توجه به اینکه اغلب دیوبندیه از استفاده از تعبیر علم غیب برای غیر الله سر باز می زنند، در نوشته پیش رو با توجه به استفاده از روش کتابخانه ای همچنین استفاده از منابع الکترونیکی اثبات شده است که نه فقط میان شیعه و دیوبندیه جز در تعابیر، اختلافی نیست بلکه در مصادیق علم غیب هم هیچ گونه اختلافی ندارد و هدف نوشته حاضر تقریب دیدگاه های شیعه و دیوبندیه است. علم غیب به معنای پیشین گویی بیان شده است و هر آنچه که از حس انسان دور باشد، غیب گفته می شود. درباره خود علم می توان گفت که اقوال گوناگون در این زمینه وجود دارد و تمامی مفسران از آیات قرآن استدلال نموده اند. بعضی از آیات اشاره دارند که علم غیب مختص به ذات احدیت است و برخی از مفسران بر این باور اند که غیر از خداوند هیچ کس علم غیب ندارد و برخی دیگر با استدلال از آیات قرآن بر این معتقد اند که علاوه بر خداوند، انبیای الهی و رسولان او به این علم آگاهی دارند. این اثر با استفاده از تفاسیر تشیع و همچنین از آثار قرآن پژوهان دیوبندیه مربوط به آیات علم غیب مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی جایگاه تقیه در فقه امامیه و اهل سنت
نویسنده:
گلی نظری؛ استاد راهنما: رضا مظفری؛ استاد مشاور: سید محمد ادیب ال علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
تقیه که به معنای در امان قرار دادن خویشتن به وسیله موافق نشان دادن خود با اهل خلاف می باشد, برخلاف نفاق که به منظور جلب منفعت, تظاهر به همانندی با دیگران می شود برای حفظ دین انجام می گیرد, به گونه ای که گاهی شخص در اثر اکراه, عمل به تقیه می کند و گاهی برای حفظ حتی امت اسلامی؛ در حالی که در همه مذاهب اسلامی به مشروعیت تقیه تصریح شده است. از آنجا که در تاریخ اسلام، شیعیان همواره با حکومت‌های جائر، که به نام اسلام بر مسلمانان حکومت می‌کرده‌اند، درگیر بوده و به ناچار، بیش از سایر فرقه‌های اسلامی از تقیه استفاده کرده‌اند، چنین تصور شده که تقیه اعتقادی ویژه شیعیان بوده و برخی از نویسندگان آگاهانه یا ناآگاهانه از آن به عنوان وسیله‌ای برای کوبیدن تشیع استفاده کرده‌اند گویا تقیه ملاکی در قرآن‌، حدیث و سیره پیشوایان دینی ندارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جایگاه تقیه در فقه امامیه و اهل سنت به روش توصیفی -تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد؛ بزرگان فقه مـذاهب اربعه اهل سنت، مشروعیت آن را مسلم تلقی کرده اند تا جایی که حتی‌ تقیه‌ مسلمان نسبت به مسلمان دیگر تجویز شده است؛ البته در مذاهب اربعه اهل‌ سنت‌، تحمل اکراه و صبر بر جفاء و قتل ظالمانه را از تقیه کردن أفضل دانسته اند که در فقه امامیه نیز به أفضلیت فی الجمله تصریح گردیده اسـت؛ ولی در بـعضی‌ موارد‌، تقیه را واجب و در بعضی موارد تقیه را حرام دانسته اند به ویژه در مواردی که اساس اسلام در خطر قرار گیرد، تصریح به حرمت تقیه شده است؛ لذا‌ اختلاف‌ مذاهب‌ فقهی امامیه و اهل سـنت در‌ فـروعات‌ احکام‌ تقیه است اما نسبت به مشروعیت اصل تقیه، اتفاق نظر دارند. «تقیه» راه‌کاری مشروع در شرایط استثنایی است و در منابع روایی و تفسیری، فریقین بر آن تأکید کرده‌اند و از ابداعات شیعه نیست، گرچه برخی از ناآگاهان یا مغرضان تلاش کرده‌اند تقیه را از مختصات و جعلیات شیعه معرفی کنند.
بررسی تطبیقی نگاه پدیدار شناسی به قرآن از منظر مستشرقان و قرآن پژوهان شیعه
نویسنده:
اسداله مسلمی فر؛ استاد راهنما: علیرضا قائمی نیا؛ استاد مشاور: محمدجواد اسکندرلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
سعی شده است تا تمامی ارکان خلاصه شده مراعات شود. عبارتنداز: تعریف ، اهمیت، روش تحقیق، مسئله تحقیق، هدف تحقیق، نتیجه تحقیق، ساختار دو تعریف عمده در پدیدار‌شناسی عبارتند از تعریف پدیدارشناسی هوسرل و تعریف پدیدار‌شناسی هایدگر، از دیدگاه ادموند هوسرل، به عنوان روشی فلسفی مطرح می‌شود که بر درک مستقیم از پدیده‌ها تأکید دارد. در این رویکرد، تجربه‌ها و ادراکات باید به صورت خالص و بدون پیش‌فرض مورد بررسی قرار گیرند تا حقیقت ذاتی آن‌ها نمایان شود. هوسرل از مفاهیمی مانند تعلیق پیش‌فرض‌ها (epoché) و قصدیت (intentionality) بهره می‌گیرد تا شناخت پدیده‌ها به گونه‌ای بی‌واسطه و خالص امکان‌پذیر شود. اما تعریف پدیدارشناسی هایدگر عبارت است از رویکردی فلسفی، به درک وجود انسانی (دازاین) در بستر تاریخ و فرهنگ می‌پردازد. در این رویکرد، انسان به عنوان موجودی پرتاب‌شده (Geworfenheit) در جهان است که باید با شرایط ازپیش‌موجود مواجه شود. مفهوم گشودگی (Offenheit) به معنای امکان فهم و تعامل با جهان، و هستی-برای-مرگ (Sein-zum-Tode) نشان‌دهنده آگاهی انسان از نهایی بودن وجود خویش است. از این رو، هایدگر بر پیش‌فهم‌ها و نقش زمان و تاریخ در آشکار ساختن معنای هستی تأکید دارد. البته اساس بحث رساله بر مقایسه بین نگاه پدیدار‌شناسانه مستشرقان به تفسیر قرآن و نگاه پدیدار‌شناسانه قرآن پژوهان به تفسیر قرآن است. اهمیت عنوان رساله، «مقایسه نگاه پدیدارشناسانه به قرآن از منظر مستشرقان و قرآن‌پژوهان شیعه»، در این است که این تحقیق تلاش دارد با بهره‌گیری از پدیدارشناسی به فهم عمیق‌تر قرآن بپردازد و تفاوت‌ها و اشتراکات بین رویکرد قرآن پژوهان غربی و شیعی را بررسی کند. این مقایسه، به روشن‌سازی اینکه چگونه پیش‌زمینه‌های فرهنگی، تاریخی و فلسفی بر تفسیر قرآن اثر می‌گذارند، کمک می‌کند و می‌تواند افق‌های جدیدی در حوزه مطالعات اسلامی و تفسیری باز کند. روش تحقیق رساله توصیفی-تحلیلی است که بر پدیدارشناسی هوسرلی و هایدگری , و بر مقایسه نگاه پدیدار شناسانه مستشرقان به تفسیر قرآن و نگاه پدیدار شناسانه قرآن پژوهان به تفسیر قرآن، و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای و مقایسه تطبیقی، تمرکز دارد. مسئله تحقیق رساله بررسی و مقایسه رویکردهای پدیدارشناسانه به قرآن از دیدگاه مستشرقان و قرآن‌پژوهان شیعه است بررسی و تحلیل رویکردهای پدیدارشناسانه مستشرقان و قرآن‌پژوهان شیعه به تفسیر قرآن و مقایسه تفسیری آن‌ها نتیجه‌گیری رساله: رویکرد پدیدارشناسانه قرآن پژوهان شیعه با بهره‌گیری از تفسیر معنوی و شهودی، توانایی ارائه فهم عمیق‌تر از قرآن را دارد. و ضمن توجه به جهات مثبت و منفی پدیدار‌شناسی و نگاه پدیدار‌شناسانه مستشرقان، از جهات ناصحیح اجتناب و از از جهات مثبت استقبال کرد، ضمن اینکه بسیاری از مولفه‌‌های پدیدار شناسی، در عالم اسلام، در اصول فقه و علوم اسلامی، بررسی و حلّاجی شده است.