جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 336
رابطه اخلاق و معناداری زندگی
نویسنده:
عطیه مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
پرسش از معنای زندگی، پرسشی به قدمت حیات بشر است و در عین حال همواره محتاج پرسیدن و جست و جو از پاسخ. به طور کلی سه زمینه اصلی برای پرداختن به مسأله معنای زندگی وجود دارد؛ حوزه روانشناسی، حوزه فلسفه دین و حوزه فلسفه اخلاق. به نظر می‌رسد پرداختن به مسأله معنای زندگی در فلسفه اخلاق حتّی مناسب تر از سایر حوزه‌ها باشد چرا که اساسا «اخلاق»، علم معنای زندگی است، اگر زندگی معنایی نداشته باشد، چه معنای مجعول و چه مکشوف، آنگاه دیگر این که چه باید کرد و چه نباید کرد قابل طرح نیست.موضوع این رساله رابطه اخلاق و معناداری زندگی است که با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.در اینرساله ابتدا مختصری در باب فلسفه اخلاق و مهم ترین نظریات آن بحث شده و گزارشی از مبانی سه رویکرد سودگرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی ارائه می شود ، پس از آن به تبیین پرسش معنای زندگی پرداخته و نظریات این حوزه را مورد بررسی قرار می دهیم، در این فصل به این نتیجه می رسیم که معنای زندگی مفهومی مشکک و نه متواطی است . در نهایت از طریق تطبیق شروط معناداری زندگی با معیارهای فلسفه اخلاق، نقش اخلاق را در معناداری بررسی کرده و به ترتیبی از معیارهای فلسفه اخلاق به لحاظ میزان معناداری دست پیدا می کنیم.
خودآگاهی و تبیین استنتاج گرایانه کسام از آن
نویسنده:
زهرا سرکارپور، زهرا خزاعی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان در پاسخ به این سؤال که چگونه حالات ذهنی خودمان را می دانیم، تبیین های متعددی ارائه کرده اند.کسام در پاسخ به این سؤال، نظریه استنتاج گرایی را مطرح کرده است. به اعتقاد او بر خلاف آنچه شهوداً احساس می کنیم، هیچ نوع دسترسی بیواسطه به حالات ذهنی خود نداریم؛ بلکه ما بر اساس یک سری شواهد بیرونی و درونی، و از طریق فرایند استنتاج، حالات ذهنی مان را می شناسیم. بویل این تبیین را تبیین خوبی برای خودآگاهی نمی داند. او معتقد است تبیین استنتاجی از خودآگاهی به گونه ای است که گویا ما از حالات ذهنی خودمان بیگانه ایم . کسام هم در مقابل، اشکال بویل را نمی پذیرد. در این مقاله نشان خواهیم داد که اولاً کسام مقصود بویل از مفهوم بیگانگی را به درستی درنیافته است و اگر مقصود او را دریابد، وجود آن را در استنتاج گرایی گریزناپذیر خواهد یافت. ثانیاً اگر کسام در پی پذیرش این مسئله ادعای خود را محدودتر کند و استنتاج گرایی را تبیینی برای همه انواع خودآگاهی معرفی نکند، مسئله بیگانگی، حیات استنتاج- گرایی را، به عنوان تبیینی خوب برای طیف قابل توجهی از مصداق های خودآگاهی، به خطر نخواهد انداخت.
صفحات :
از صفحه 11 تا 44
دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی (رساله تحصیلی)
نویسنده:
محمدرضا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله که به تحلیل و بررسی دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی پرداخته است، در سه فصل و یک نتیجه گیری سامان داده شده است. در فصل نخست که در واقع، مقدمات ورود به بحث بحساب می آید، به ایضاح، تحلیل و بررسی چهار مسأله زیر پرداخته ایم: ‎1. تحلیل و بررسی علل و دلایل پیدایش مسأله معنای زندگی در مغرب زمین. ‎2. تحلیل و بررسی علل و دلایل رشد اندک نظریه های معنای زندگی در قرن بیستم. ‎3. ایضاح مفاهیم و تفکیک تقریرهای گوناگون از معنای زندگی. ‎4. نگاهی به فلسفة تحلیلی در قرن بیستم. در دو فصل بعد نظریه های فیلسوفان تحلیلی درباره معنای زندگی را توضیح و نقد و بررسی کرده ایم. نظریه های معنای زندگی را می توان به سه دسته نظریه های طبیعت گرا، ناطبیعت گرا و فراطبیعت گرا تقسیم کرد. نظریه های طبیعت گرا بر این نظرند که امکانات و قابلیتهای موجود در همین جهان مادی برای معنادار ساختن زندگی آدمی کافی است ولی نظریه های فراطبیعت گرا بر این عقیده اند که وجود خداوند و یا جاودانگی آدمی برای معناداری زندگی لازم است. اما، نظریه های ناطبیعت گرا ضمن انکار دو دیدگاه رقیب، بر این باورند که به مدد اصول و پیش فرضهای عقلی می توان از معناداری زندگی آدمی دفاع کرد. نظریه های طبیعت گرا به نظریه های انفسی و آفاقی و نظریه های فراطبیعت گرا به نظریه های مبتنی بر وجود خداوند و نظریه های مبتنی بر جاودانگی آدمی تقسیم می شوند. در واقع، فیلسوفان تحلیلی عمدتا از نظریه های طبیعت گرایانه یا ناطبیعت گرایانه در معنای زندگی دفاع می کنند و بیشتر به نقد و بررسی نظریه های فراطبیعت گرایانه می پردازند که در واقع، از لزوم اساسی ترین آموزه های دینی یعنی وجود خداوند و زندگی پس از مرگ برای معنای زندگی دفاع می شود. البته، پیش از بحث از نظریه های معنای زندگی به معنی شناسی فیلسوفان از معنای زندگی پرداخته ایم تا روشن سازیم که هر یک از نظریه های آنها درباره معنای زندگی بر چه معنایی از معانی چندگانه ای که فیلسوفان تحلیلی برای معنای زندگی برشمرده اند، استوار است. در آثار فیلسوفان تحلیلی معنای زندگی به یکی از معانی هدف، تعالی و احترام و افتخار عظیم و کارکرد گرفته شده است. در این بخش توضیح داده ایم که ارزش، یکی از معانی اساسی معنای زندگی است و دو معنای تعالی و احترام و افتخار عظیم دو تفسیر از ارزشمند که فیلسوفان تحلیلی برای معنای زندگی ارائه کرده اند زیرا بر این باورند که هر ارزشی نمی تواند به زندگی آدمی معنا دهد بلکه ارزشهایی می توانند به زندگی معنا دهند که باعث تعالی یا احترام و افتخار عظیم در زندگی گردند. در این رساله تلاش شده است تا از این دیدگاه فیلسوفان تحلیلی دفاع شود که معنای زندگی مقوله ای متمایز از دیگر مقوله های هنجاری اخلاق و خوشبختی است و در واقع، هر یک از سه مقوله فوق اضلاع یک زندگی برتر یا بهترین زندگی یا یک زندگی شایسته زیستن را تشکیل می دهند و لذا، نباید آن را به دیگر مقولات. هنجاری تقلیل داد. از سوی دیگر، از این دیدگاه دفاع کرده ایم که می توان میان اصرار نظریه های طبیعت گرایانه بر کفایت ارزشهای موجود در این جهان با تأکید نظریه های فراطبیعت گرا بر لزوم وجود خداوند یا جاودانگی برای معنای زندگی و عدم کفایت ارزشهای موجود در این جهان برای معنای زندگی آشتی داد زیرا معنای زندگی به معنای ارزش زندگی امری بسیط نیست و دارای مراتب گوناگونی است ودر حقیقت، نظریه های فراطبیعت گرا وجود خداوند یا جاودانگی را برای سطح عالی ای از معنای زندگی لازم می دانند ولی نظریه های طبیعت گرا ناظر به سطح و مرتبه پایین تری از ارزشها هستند که ارزشهای موجود در این جهان را برای معنای زندگی کافی می دانند. بنابراین، می توان گفت که هر یک از نظریه های طبیعت گرا و فرا طبیعت گرا درصددند تا شرائط دستیابی به مرحله خاصی از معناداری را بیان کنند. در این رساله که صبغه ای فلسفی دارد، علاوه بر اینکه از آموزه های دینی در تبیین و نقد و بررسی دیدگاههای فیلسوفان تحلیلی بهره گرفته شده است، از دیدگاههای الاهی دانان و فیلسوفان مسلمان نیز در نقد و بررسی نظریه های فیلسوفان تحلیلی نیز استفاده شده است./
قلمروهای عدالت و ربط و نسبت آن ها با یکدیگر در اندیشه ی امام علی(علیه السلام)
نویسنده:
محمدمهدی باقریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مباحث اساسی در حوزه عدالت بازشناسی گستره‌ و نسبت قلمروهای آن با یکدیگر است. از دیگر سو امام علی? به عنوان بزرگ‌ترین اسوه‌ی عدالت در میان بشریت شناخته شده و سیره‌ی گفتاری و رفتاری آن حضرت? گنجینه‌ی بزرگی برای عدالت پژوهی است. از این‌رو تحقیق حاضر بر آن است که عرصه های عدالت و نسبت آن‌ها با یکدیگر را از منظر آن امام عدالت پیشه? باز کاود.در تمامی فصول ابعاد مختلف عدالت با تأمل بر اندیشه‌های حضرت امیر مومنان علی? مورد بررسی قرار گرفته است؛ از این دیدگاه عدالت اجتماعی یعنی رعایت مساوات و حقوق برابر انسان ها در تعاملات اجتماعی (امور قضایی،توزیع اقتصادی و ...) و عدالت در حوزه‌ی فردی و ارتباط با خویشتن شامل رعایت حقوق جسم و روح انسان می شود که ضرورت معرفت نفس و عدم اضرار به نفس را به همراه خواهد داشت. عدالت در ساحت طبیعت نیز مربوط به تکالیف انسان نسبت به طبیعت می باشد و مواردی چون سعی و تلاش بر آبادانی زمین، رعایت حقوق حیوانات و ... را در بر می گیرد. عدالت‌‌ورزی در همه‌‌ی این ابعــاد به‌هم پیوسته باعثِ سعادت انسان می‌‌شود. سعادتی در آخرت که با زندگی شیرین دنیوی نیز قابل جمع است. بنابراین عدالت هم موجب زندگی آسوده، آرام و خاطره‌‌بخش دنیوی می‌‌شود و هم سعادت جاودان اخــروی را به همراه خواهد داشت.
ضرورت علی از دیدگاه فلسفه و فیزیک جدید
نویسنده:
جواد مظلومی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
مبانی منطق احتمال
نویسنده:
محمود مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقدهای متاخرین بر نظریه عدالت جان راولز
نویسنده:
حسین توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر با روشی تحلیلی- انتقادی به بررسی نقدهای منتقدان نظریه عدالت رالز می پردازد. منتقدان رالز به دو گروه منتقدان متقدم و منتقدان متاخر تقسیم بندی می‌شوند. منتقدان متقدم بر نظریه عدالت پس از انتشار آن نقدهایی را وارد ساخته اند و در گروه های منتقدان فمینیست، منتقدان جامعه گرا، منتقدان زمینه گرا، منتقدان لیبرتارین،و منتقدان دیگر تقسیم بندی شده اند. منتقدان متاخر در دوره های بعدی بر نظریه عدالت رالز نقدهایی وارد نموده اند و بر لیبرالیسم سیاسی و قانون ملل او را نیز نقد نموده اند که این گروه شامل هابرماس، منتقدان فمینیست، و منتقدان و اندیشمندان ایرانی است. لذا به اهم نقدهای هر دو گروه منتقدان به نحو مفید و رسا پرداخته شده است. اهمیت نظریه عدالت رالز و آثار او، اهمیت مضاعفی برای نقدهای وارده بر او فراهم نموده است و از راه شناخت هر دو، می توان تصویری جامع از آرا و افکار رالز و مبانی اندیشه او، و ادله منتقدان او به دست آورد و این همان هدفی است که در پایان نامه به آن پرداخته شده است. از این رو تأثیر نقدهای زمینه گرایان بر نظریه عدالت را در اثر قانون ملل و تاثیر نقدهای جامعه گرایان و لیبرتارین ها را در لیبرالیسم سیاسی نمی توان نادیده گرفت. نقدهای دورکین، سن، نوسباوم، نیگل هر یک به فراخور اهمیتی که دارند مورد توجه رالز قرار می گیرند و بررسی های منتقدان چپ گرا و منتقدان دیگر همانند دلاکمپانی، هیر، نیز نکاتی ناب و درخور تامل را پیش می کشند. اندیشمندان ایرانی نیز در این میدان فراخ، نقدهای خود را ارائه نموده‌اند و با بررسی های همه جانبه و دقت و ممارستی شایسته و با اصل گرفتن زمینه جامعه ایرانی آرای رالز را نقد می کنند. نتیجه مهم در نگرش اسلامی نشان می‌دهد که دقت در هویت فرهنگی و زمینه خاص جامعه مسلمان ایرانی در آثار احمد واعظی و علیرضا بهشتی دیده می شود و از سویی دیگر عبدالکریم سروش نیز نکات مثبت و مفید رالز را از دیدگاه خود برای جامعه ایران تبلیغ می کند و برجسته می سازد.واژگان کلیدی: رالز، نظریه عدالت، منتقدان متقدم، منتقدان متأخر، منتقدان ایرانی
اخلاق مصرف از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمد جداری عالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا ضمن بررسی و استخراج مبانی، اهداف و انگیزه‌ها، معیارها و اصول و قواعد اخلاقی مصرف،مدلی هنجاری و تئوریک برآمده از آموزه‌های اسلامی برای اخلاق مصرف، ارائه دهد، تا گامی در جهت اصلاح الگوی مصرف و تحقق مدل اسلامی ایرانی برای پیشرفت و توسعه همه‌جانبه برای جامعه اسلامی باشد. اخلاق مصرف از جمله رفتارهای پایدار افراد و خانوارها در حوزه زندگی اقتصادی و در مورد تخصیص درآمد و منابع مالی برای استفاده از کالاها و خدمات نهایی است. اخلاق مصرف به عنوان شاخه‌ای از اخلاق کاربردی و زیرمجموعه اخلاق اقتصادی است که با رویکردهای سازمانی، اجتماعی، حرفه‌ای و مصرف فرد و خانوار قابل بحث و بررسی است. و این تحقیق با رویکرد مصرف فرد و خانوار پیش رفته است. در این راستا، علیت به عنوان مبنای وجودشناختی، توحید برای مبنای خداشناختی؛ اعمیت عالم از مادی و مجرد، هدف‌مندی و نظام احسن، تفکیک‌ناپزیری دنیا و آخرت، به عنوان مبانی جهان‌شناختی؛ همچنین اصالت و استکمالی بودن روح، هدفمندی، نیازمندی، اختیار و مسئولیت پذیری انسان برای مبانی انسان‌شناختی؛ و در نهایت خود‌دوستی به عنوان مبنای اخلاقی و تئوری هنجاری برگزیده شدند. ودر ادامه هدف نهایی انسان در رفتارهای مصرف را سعادت جاودانی، و زندگی خوب و گوارا با ویژگی‌های: عدالت اجتماعی، امنیت و رشد و پیشرفت همه‌جانبه به عنوان اهداف میانی انتخاب شده است. در بررسی معیار اخلاق مصرف به میانه‌روی با شاخص‌های مصرف در حد کفاف و به اندازه نیاز‌های واقعی رسیدیم. و در خصوص مهم‌ترین اصول و قواعد اخلاقی مصرف، چهار اصل: انفاق، زهد، قناعت و تقدیر معیشت به عنوان اصول لازم الاتباع، و قواعدی مثل: نهی از اسراف، نهی از اتراف، نهی از اقتار و نهی از طمع، به عنوانی اصول لازم الاجتناب، مورد بحث واقع شده است. در خاتمه ضمن بررسی روابط منطقی بین یکایک عناصر یاد شده و اثبات سازگاری آنها با هم‌دیگر، مدل اخلاقی مصرف استخراج و اثبات شده که در صورت جامه عمل پوشیدن مدل، زندگی گواری توحیدی و با ویژگی ساده‌زیستی، همراه با پیشرفت همه‌جانبه اسلامی در دنیا تأمین، و سعادت اخروی به راحتی قابل دستیابی است.
تأثیر نظریه‌های اخلاقی بر حقوق کیفری (با تأکید بر حقوق ایران)
نویسنده:
محسن برهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم حقوق مانند سایر علوم انسانی، دارای مبانی و مبادی فکری است که فلسفه‌ی حقوق عهده‌دار پرداختن به آن‌هاست. اخلاق و ارتباط آن با حقوق، اصلی‌ترین و شایع‌ترین موضوعی است که در فلسفه‌ی حقوق مورد بررسی قرار می‌گیرد و پذیرش هرنوع رویکردی در این موضوع، آثار و نتایج گسترده‌ای را دربرخواهد داشت. ارائه‌ی تعریفی از اخلاق و یافتن رویکردهای موثر اخلاقی گام اول در به سامان رسانده پژوهش در این ساحت است. در وهله‌ی اول با تقسیمی که ریشه در فرااخلاق دارد، نظریه‌های ناشناخت‌گرایانه از دایره‌ی بحث تأثیرگذاری کنار گذاشته می‌شود چرا که این دسته از گرایش‌ها گزاره‌های اخلاقی را قابل اثبات یا ابطال نمی‌دانند و پژوهش منحصر در نظریه‌های شناخت‌گرایانه می‌باشد. در این ساحت پرشورترین مباحث اخلاقی، در اخلاق هنجاری و تلاش برای یافتن معیار اخلاقی بودن رفتارهای انسانی است. در میان نظریه‌های موجود در اخلاق هنجاری، اخلاق فضیلت‌محور و اخلاق وظیفه‌گرا و اخلاق فایده‌باور، سه رویکردی هستند که بیشترین مباحث اخلاقی را به خود اختصاص داده‌اند و امروزه نیز دارای سیطره‌ی غیرقابل انکاری در حوزه‌ی فلسفه‌ی اخلاق هستند.تأثیر نظریه‌های اخلاقی بر حقوق کیفری، منوط به شناخت نوع تعامل میان اخلاق و حقوق است. در این راستا، شناخت تفاوت‌ها میان اخلاق و حقوق، روابط میان آن‌دو و کارکردهایی که اخلاق می‌تواند در علم حقوق داشته باشد، پیش‌شرط ورود به مباحث نهایی است. براساس این نگاه، مراد از واژه‌ی تأثیر روشن می‌شود؛ منظور بررسی استلزامات و اقتضائات و نتایجی است که پذیرش هر نگاه اخلاقی بر حقوق کیفری خواهد داشت. پس از شناخت مدعای این نظریه‌های اخلاقی و نوع تعامل موجود میان اخلاق و حقوق، بایستی حوزه‌هایی از علم حقوق را که متأثر از رویکردهای اخلاقی هستند، مورد شناسایی قرار داد. تا آن‌جا که به حقوق کیفری مرتبط می‌باشد، پنج موضوع در علم حقوق وجود دارد که اخلاق نقشی بنیادین در این موارد ایفا می‌کند؛ مفهوم قانون، چرایی تبعیت از قانون، جرم‌انگاری، مسوولیت کیفری و مجازات. دو ساحت اولیه، موضوع‌هایی هستند که اخلاق دارای تأثیر غیرمستقیم بر حقوق کیفری است؛ بدین معنا که اخلاق با تحت تأثیر قرار دادن کلّیّت علم حقوق، حقوق کیفری را نیز متأثر می‌سازد، اما سه موضوع بعدی را می‌توان در ساختار تأثیر مستقیم نظریه‌های اخلاقی بر حقوق کیفری معنا کرد زیرا در این موارد آورده‌های اخلاقی، نتایج و اقتضاهایی را در حقوق در پی دارند. در هر پنج موضوع، ابتدا به تبیین ساختار بحث و رویکردهای مختلف به موضوع پراخته می‌شود، سپس پاسخ‌هایی که هریک از نظریه‌های سه‌گانه‌ی اخلاقی ارائه می‌دهند. چنین تبیینی از ارتباط میان اخلاق هنجاری و حقوق کیفری، موضوعی است که حتی در منابع لاتین نیز بدان پرداخته نشده است.بعد از شناخت موضع نظریه‌های سه‌گانه، نوبت به نگاه به حقوق داخلی و تطبیق رویکرد آن با مواضع فکری این نظریه‌ها می‌رسد. در مفهوم قانون، با توجه به محوریت اراده‌گرایی، با نظریه‌ی اخلاقی فایده‌گرایی تطبیق می‌شود. در موضوع چرایی تبعیت از قانون، با توجه به نظریه‌ی فقه سیاسی حقوق داخلی رویکردی منحصر به فرد اتخاذ کرده است که با هیچ‌یک از نظریات اخلاقی تطبیق ندارد. با پذیرش اخلاق‌گرایی حقوقی توسط حقوق داخلی، می‌توان آن را با نظریه‌ی اخلاق فضیلت‌گرایانه منطبق دانست. در موضوع مسوولیت کیفری، حقوق داخلی در پذیرش مولفه‌های مسوولیت کیفری قابل تطبیق با وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی است و در نهایت در موضوع مجازات می‌توان گفت که در مجازات‌های مستوجب حد، حقوق داخلی رویکردی تا حدودی مشابه وظیفه‌گرایی و فضیلت‌محوری را مورد قبول قرار داده است اما در سایر مجازات‌ها رویکردی مشابه رویکرد فایده‌گرایی مورد پذیرش قرار گرفته است. در نتیجه می‌توان گفت که حقوق کیفری داخلی قابل تطبیق با یک نظریه‌ی اخلاقی نیست و در موضوعات مختلف رویکردهای متفاوتی را مورد قبول قرار داده است فلذا با نظریه‌های مختلف قابل تطبیق است.
بررسي نظريه نوميناليسم (نامگرايي) و نقد آن
نویسنده:
محمد رصافی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسي و شناخت جريانهاي اصلي نام‌گرايي و نقد و بررسي مباني شناختي و و جودي آن موضوع اصلي اين رساله است. پس از مقدمه، ابتدا فيلسوفان برجسته و اثر گذارِ نام‌گرا و سپس برخي مباحث مرتبط با نام-گرايي مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد. قبل از فيلسوفان نام‌گرا، انديشه‌هاي افلاطون و ارسطو نيز که ربط مستقيمي با مباحث نام‌گرايي دارد و در حقيقت نام‌گرايي در تقابل با آراي آنان شکل گرفته است، مطرح مي‌شود. بجز آراء و انديشه‌هاي برخي از فيلسوفان قرون وسطي از جمله اکام، فيلسوفان تجربي انگليس از جمله هابز و هيوم و برخي از فلاسفه تحليلي و زباني، از جمله ويتگنشتاين و کارناپ و کواين نيز مورد بررسي قرار مي‌گيرند و در نهايت نظريات معاصر مربوط به نام‌گرايي و انواع نوميناليسم تبيين مي‌گردد. مسئله شباهت، رفتار-گرايي، مباحثي در باب ذهن و زبان، مثل افلاطوني، و کلي طبيعي، از جمله موضوعات مباحث پاياني رساله است. مبحث نام‌گرايي يک نحوه تفکر فلسفي کاملا متفاوت با روش تفکر عقل‌گراست. تجربه‌گرايي، نفي ذات و ذات‌گرايي، نفي ذهن مجرد و امور انتزاعي، و طرفداري از رفتار‌گرايي يا کارکردگرايي در تعليم و تعلم و در نتيجه طبيعت‌گرايي از جمله مؤلفه‌هاي اصلي اين طرز تفکر است. رسالت اين رساله برداشتن گامهاي اوليه در اين زمينه است. در خاتمه نيز ضمن بيان خلاصه‌اي از مهمترين مباحث و نتايج رساله، در نهايت عدم کفايت ادله و شواهد نام‌گرايان در اثبات ديدگاهشان به عنوان نتيجه نهايي مطرح شده است.
  • تعداد رکورد ها : 336