جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 958
ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺁﺭاء ﺍﺑﻦ ﻣﺴﮑﻮﯾﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻧﺼﯿﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻃﻮﺳﯽ
نویسنده:
نویسنده:شقایق عچرش؛ استاد راهنما:علی‌محمد حسین‌زاده؛ استاد مشاور :عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اخلاق، مطالعه فلسفی در باب اخلاق است. که در پی یافتن پاسخ برای پرسش‏های ‏بنیادین در حیطه مباحث اخلاقی است. قلمرو فلسفه اخلاق، بیشتر در حوزه مسائل اخلاق هنجاری و فرااخلاق است. این پژوهش بر مبنای بررسی تطبیقی فلسفه اخلاق آراء ابن مسکویه و خواجه نصیر الدین طوسی است. ابن مسکویه که در نظریه اخلاقی خویش وامدار تفکر ارسطویی بود از نخستین فیلسوفان مسلمان است که در محیط اسلامی به طرح نظام اخلاقی همت گماشت. خواجه نصیر در اخلاق ناصری با ترجمه تهذیب الاخلاق ابن مسکویه شباهت‏های ‏زیادی با آراء وی دارد. یافته‏های ‏این پژوهش نمایانگر این است که هر دو متفکر در حوزه‌ی هنجاری بیشترین قرابت را با دیدگاه فضیلت‌گرا دارند و در حوزه‏ی ‏فرا اخلاق واقع گرا می‏باشند. در نظریات اخلاقی آنان نفس را عامل اخلاقی می‌دانند، که با اکتساب فضایل برای رسیدن به هدف غایی خود که همان سعادت تام است در تلاش است.
بررسی شناخت‌گرایی اخلاقی محقق طوسی
نویسنده:
حسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت‌گرایی اخلاقی یکی از مباحث فلسفۀ اخلاق و معرفت‌شناسی اخلاق محسوب می‌شود و محقق طوسی در زمرۀ شناخت‌گرایان اخلاقی قرار می‌گیرد؛ زیرا وی اولاً به راه‌های گوناگون شناخت واقعیت هم‌چون عقل، شهرت، تجربه و وحی و الهام اشاره دارد؛ ثانیاً به حدوسط به‌عنوان معیار شناخت پرداخته است؛ ثالثاً برهان‌پذیری جملات اخلاقی عقلانی را می‌پذیرد و رابعاً به مطلق‌گرایی اخلاقی پای‌بند است؛ با توجه به شناخت‌گرا بودن محقق طوسی و این‌که تمام شناخت‌گرایان اخلاقی، وحدت‌گرای اخلاقی محسوب می‌شوند، محقق طوسی نیز در زمرۀ وحدت‌گرایان اخلاقی قرار می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد محقق طوسی در تبیین برهان‌پذیری جملات اخلاقی، رابطۀ حقیقی میان اعطای نعم الهی و وجوب شکر را برهانی نکرده است و با ادعایی به نتیجه رسیده است که می‌توان این رابطه را نتیجۀ رابطۀ علّی ـ معلولی قلمداد کرد که میان فعل اخلاقی و نتیجۀ آن وجود دارد، یعنی هر فعل اخلاقی مانند شکرگزاری سبب سعادت‌بخشی و به کمال رسیدن انسان می‌شود و این وجوب شکرگزاری خدا مبین رابطۀ علی و معلولی میان شکر خدا و سعادت حاصل از آن برای شکرگزار خواهد بود؛ پس اگر پرسیده شود چرا شکر مُنعِم واجب است، پاسخ داده می‌شود برای کسب سعادت و کمال، این شکرگزاری واجب است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 101
بررسی تحلیلی- تطبیقی آراء کلامی امام خمینی و فیاض لاهیجی
نویسنده:
نویسنده:رقیه حق شناس؛ استاد راهنما:مصطفی جعفرطیاری دهاقانی؛ استاد مشاور :امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله آراء کلامی امام خمینی و فیاض لاهیجی ذیل موضوعات توحید، نبوت، امامت و معاد توضیح، تبیین و سپس مقایسه شده است. اهمیت این تحقیق به سبب جایگاه این دو اندیشمند در مباحث کلام شیعی است. به طوری که امام خمینی با تأثیرپذیری از عرفان و ملا عبدالرزاق لاهیجی (فیاض) در جهت سنت کلامی ـ فلسفی شیعی ـ که خواجه نصیرالدین طوسی پرچم‌دار آن بوده است ـ مباحث خود را مطرح کرده اند. مقایسه‌ نیز در این رساله بر اساس نظریه امکان گفتگو میان متفکران است و این بحث ذیل مسائل بنیادی تشیع که در هر دو متفکر وجود دارد، ایجاد شده است. امکان گفتگو و شباهت‌های آراء این دو متفکر بر اساس تلاقی نظریه این دو متفکر در کلام و در مباحث و اصول عام تشیع است و در این رساله امکان گفتگو در معرفت‌پذیری، عصمت، محال بودن امر غیرعقلانی از خداوند و غایت و هدف داشتن خالق از خلق انسان در سعادت دنیوی (اجتماعی) و اخروی بررسی ‌شده است. ضرورت تحقیق به‌واسطه ویژگی اندیشه های کلامی و تغییرات ایجاد‌شده در آن از مدارس اصفهان تا تهران و از فیاض لاهیجی تا امام خمینی است. نتایج تحقیق چنین است که فیاض لاهیجی بیش از آنکه اندیشه های کلامی مکتب اصفهان و استادش ملاصدرا، در ترکیب شیوه‌های عقلانی، عرفانی و قرآنی را پی بگیرد، به سبب تأثیرپذیری از خواجه نصیرالدین طوسی و شرحی که بر تجریدالاعتقاد نگاشته، روش عقلانی و مشائی صِرف را در کلام برگزیده است اما از سوی دیگر، امام خمینی با تأثیرپذیری از ملاصدرا و شیوه او در جمع میان عقل و شهود و نقل، مباحث کلامی درباره موضوعات اصول دین را با تأویلات عرفانی اخذشده از عرفان نظری ابن‌عربی پیوند می‌زند. روش تحقیق تحلیل محتوای نظریات این دو متفکر و مقایسه‌ آرائشان با استفاده از منابع کتابخانه‌ای است.
سیر تطور کلام امامیه در مدرسه حلّه
نویسنده:
نویسنده:غلامعباس عشرتی؛ استاد راهنما:محمدتقی سبحانی؛ استاد مشاور :محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حوزه دانشی حلّه در قرن‎های 6تا 8 هجری خودنمایی کرد و تحولات عظیمی در علوم مختلف مانند فقه، کلام و... به وجود آورد و زمینه حضور متکلمانی بزرگی مانند سدیدالدین حمصی(م600ق)، ابن‎میثم بحرانی(م699ق)، خواجه نصیرالدین طوسی(م672ق) از خارج آن منطقه جغرافیائی و برآمدن بزرگانی مانند ابن‎ادریس حلّی(م597ق)، محقق حلی(م676‎‌ق)، علامه حلی(م726ق)، فخرالمحققین(م771ق)، فاضل مقداد(م826ق) و... از همان خطه را رقم زد. مدرسه کلامی حلّه ضمن اثرپذیری از مدرسه کلامی بغداد و ری و تأثیرگذاری بر مدارس نجف و جبل عامل، خود دارای سه دوره علمی است. دوره اول در شخصیت‌هایی چون سدیدالدین و محقق حلی تجلی می‌گردد. سدیدالدین برغم بهره‌مندی از کلام بغداد اما ترتیب کلی کتاب المنقذ من التقلید خود را نیز هماهنگ با کتاب الذخیره سیدمرتضی(م436ق) قرار نداده است و این تغییرات به خوبی از تحول در ادبیات کلامی دوره اول مدرسه حلّه حکایت دارد. دوره اول را می‌توان دوره بهره‌مندی و ورود مباحث عقلی نام نهاد. این مدرسه که اساساً میراث‌دار کلام مدرسه بغداد بود، به تدریج با ورود سدیدالدین به حله، کلام و ادبیات متفاوتی به مدرسه حله منتقل شد. دوره دوم گرایش کلامی فلسفی است که در خواجه نصیرالدین و ابن‌میثم تبلور یافت و با آمدن ایشان گام بعدی مدرسه حله رقم خورد. در این گام، تلاش برای دفاع از کلام امامیه بر اساس ادبیات فلسفی مشاء صورت گرفت و خواجه ضمن بهره‌مندی از الگوی اشاعره و فخر رازی، از مبانی و امور عامه فلسفه استفاده کرد اما در امور خاص، بر اعتقادات کلامی امامیه محکم ایستادند. دوره سوم که گرایش عقلی نقلی است و در ادامه دوره دوم است در علامه حلی، فخرالمحقیین، شهید اول و فاضل مقداد خلاصه می‌گردد. در این دوره یک نهضت ترکیبی جدید کلامی که در رأس آن علامه ‌حلی است، رقم خورد و کلام امامیه با وجود بهره‌گیری از اندیشه‌های فلسفی در آثار متکلمان اما در مقابل فلسفی شدن کلام از خود مقاومت بیشتری نشان دادند و در کنار براهین عقلی، از نقل نیز در اثبات مفاهیم کلامی بهره‌مند شدند. این رساله، یک پژوهش بنیادی و روش آن توصیفی تحلیلی است که به موضوع تطور در ابعاد مختلف مدرسه کلامی حله مانند تطور در روش و رویکرد و در مواردی تطور در ادبیات و نیز تطور در مسائل و موضوعات می‌پردازد و با گزینش محورهای مشخصی در الهیات بالمعنی الاعم و الهیات بالمعنی الاخص به مقایسه اندیشه متکلمان حله در این دوره‌های تاریخی پرداخته می‌شود. مباحثی مانند علت و معلول، فعل و فاعلیت، وجوب و امکان و مبحث حدوث و قدم، از جمله مواردی هستند که به عنوان نمونه از مجموعه عناوین الهیات بالمعنی الاعم مورد بحث قرار گرفت. اما در الهیات بالمعنی الاخص یا(همان جلیل‎الکلام) که مباحث اصلی کلامی است علیرغم تغییراتی که در حوزه شناخت و دقیق الکلام به سود ادبیات فلسفی صورت گرفته اما تأثیر در این قسمت، اندک است بطوری که آراء متکلمان در آغاز مدرسه با پایان مدرسه، چندان تفاوتی نداشت در این میان مباحثی مانند وجوب نظر و معرفت، ادله اثبات صانع، انسان‎شناسی و در ذیل آن ماهیت نفس و جبر و اختیار، سرفصل و بُرشی از مباحث الهیات بالمعنی الاخص می‎باشند که تطور آن در کلمات محققان مدرسه حلّه مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش بعثت نبی اکرم در تکامل عقل نظری و عملی از دیدگاه فخررازی و نصیرالدین طوسی
نویسنده:
نویسنده:سید حیات الله حسینی؛ استاد راهنما:سید محمد مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلقی همگانی متدینان از ادیان توحیدی از بعثت پیامبران الهی این است که کار اصلى آن بزرگواران، راهنمایى انسان است و خداوند متعال انبیا را برای هدایت او فرستاده است. اما بلا فاصله پرسـش اساسی دیگر مطرح می شودکه انسـان چـه کاستی هایى داشته است که با بعثت پیامبران و وحى الهى برطرف مى شود؟اصولاچرا انسان عاقل نیاز به راهنمای خارجى دارد و چرا خـرد و قوای ادراکى او برای یافتن راه صحیح،کفایت نمى کند؟ دانشمندان و متکلمان بنام اسلامی، این پرسشها را از زوایای مختلفى مورد کاوش قرار داده وکوشیده اند به آنها پاسـخى مناسب دهند . محور اصلی این تحقیق پاسخ هایی دو متکلم پر اوازه جهان اسلام: فخر رازی و نصیرالدین طوسی است، که با توجه به مراتب عقل نظری و عقل عملی و نیازآنها درگذار از مراتب نقص به مراتب کمال به داده های وحیانی به این پرسش پاسخ داده اند وعقل و خـرد آدمـى منهای دین را بدون استمداد از وحی، کافی نمی دانند. تحقیق حاضرمشتمل برچهار بخش و سیزده فصل است. در بخش نخست مبادی و مقدمات بحث، مورد تحقیق قرار گرفته است. ونیز ، به عقل نظری و عملی و تعریف ها،کار برد ها و مراتب عقل عملی وعقل نظری و تعریف نبوت از منظر فخررازی و نصیرالدین طوسی، اختصاص یافته است. در بخش دوم رویکرد فخررازی در نقش بعثت نبی اکرم در تکامل عقل نظری وعملی و مبانی ایشان در این مساله موردکاوش قرار گرفته است. بخش سوم به بررسی رویکردخواجه نصیرالدین طوسی در نقش بعثت نبی اکرم در تکامل عقل نظری وعملی و مبانی ایشان در این مساله، اختصاص یافته است. دربخش چهارم ، مواضع وفاق و خلاف فخرالدین رازی وخواجه نصیرالدین طوسی در مساله مورد بحث، بیان شده و در پایان به این نتیجه رسیده است، که فخررازی ونصیرالدین طوسی عقل نظری و عقل عملی را درفهم بسیاری از مسایل مربوط به اعتقادات و فروعات عاجز می شمارند و بعثت نبی اکرم،آن دو را در وضـع قوانین برای اداره اجتماع، رساندن انسان به سعادت ابدی و کمال مطلوب ودرک احکام غیر مستقل عقلی یاری نموده واز این طریق به تکامل می رساند.
بررسی کلامی کرامات و خوارق عادات امیرالمومنین علی علیه السلام
نویسنده:
نویسنده:فاطمه صالحی؛ استاد راهنما:عباس جوارشکیان؛ استاد مشاور :سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدور معجزه از ناحیه امام نه تنها در لسان اهل بیت:مورد توجه بوده است بلکه یکی از نشانه‌های امامت را اظهار معجزه دانسته‌اند. برخی از اندیشمندان مانند شیخ بهائی و معرفت، معجزه را مختص انبیا تلقی کرده‌اند و خوارق عادت امام را کرامت نامیده اند؛ در حالی که بیشتر متکلمان نامور مانند شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ صدوق، سیدمرتضی و ... امام را نیز صاحب معجزه دانسته اند. معجزه و کرامت به لحاظ ماهوی، هردو خرق عادت هستند. تمایز آنها از جهت وجود ادعای منصبی الهی در معجزه است که کرامت فاقد آن است. در دلالت و کارکردهای هدایتی و تربیتی نیز معجزه نسبت به کرامت تاثیرگذارتر است. در میان منابع روایی تعداد قابل ملاحظه‌ای از نقل معجزات امیرالمومنین 7 وجود دارد که نشان‌دهنده اهتمام عالمان اسلامی در جمع آوری معجزات امام، پس از اعتقاد به آن است. مهمترین دلالت مستقیم معجزه تصدیق ادعای آورنده آن است و به تبع اثبات منصب الهی، جمیع لوازم آن منصب را اثبات می کند. در این پژوهش به روش توصیفی_تحلیلی در گستره آیات و روایات، شواهد و مویدات صدور معجزه از امام، دلالت و کارکرد آن ها تبیین گردیده است و با گردآمدن بیش از ششصد روایت، تقسیمی نوآورانه سامان یافته است. از این رهگذر مشخص شد تمامی معجزات شاخص انبیا به جز قرآن کریم توسط امیرالمومنین 7روی داده است؛ مانند خارج ساختن شتر از دل کوه، زنده کردن مردگان، اخبار از غیب، نرم کردن آهن، ردالشمس و غیره، که شواهد آن از میان آیات و روایات ذکر گردیده است. تدبر در سیره امیرالمومنین7 نشان می‌دهد وجود شریف آن حضرت جامع همه فضائل و کمالات انبیا است که در مقایسه‌ای تطبیقی افضلیت در نسب، نسل، تولد، تکریم و تجلیل الهی و سایر جنبه های شخصیتی ایشان تبیین گردیده است.
تبیین میزان سازگاری الهیات بالمعنی‌الاعم و بالمعنی‌الاخص (ابن‌سینا) وتأثیر آن بر کلام خواجه نصیردرمسأله "توحید";و"خالقیت"
نویسنده:
نویسنده:خسرو محسنی نسب؛ استاد راهنما:رضا رسولی شربیانی؛ استاد مشاور :محمدرضا مرادی,علیرضا پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام الهیاتی ابن‌سینا به‌مثابه زیر نظام حکمت سینوی در دو قلمرو الهیات بالمعنی‌الاعم و الهیات بالمعنی‌الاخص تدوین و تکوین یافته‌است، شیخ در امور عامه، احکام «موجود بما هو موجود»، اعم از واجب و ممکن را تبیین نموده و به‌لحاظ شرافتِ وجودِ «واجب‌تعالی» قلمرو الهیات بالمعنی‌الاخص را به ‌شکل ویژه و اختصاصی مورد بررسی قرار داده‌است. بدیهی است در چنین رویکردی که وجود واجب‌تعالی، وجه مشترک بین الهیات بالمعنی‌الاعم و الهیات بالمعنی‌الاخص تلقی می‌گردد، می‌توان سازگاری و یا ناسازگاری نظام الهیاتی ابن‌سینا را رصد نمود. این مطلب به‌صورت مبسوط و مستوفی در روند تدوین رساله مورد تجزیه و تحلیل و داوری قرار گرفته‌است. نگارنده بر آن است که نظام الهیاتی ابن‌سینا به ‌لحاظ شاکله‌ی «تکثرگرایی حداکثری» و عدم ارتقاء به‌سطح «وحدت تشکیکی» در تبیین مسائِل مربوط به «وجود» و «وحدت» واجب‌تعالی، علی‌رغم توفیقاتی که در اثبات واجب و احکام تقسیمی «موجود بما هو موجود» کسب نموده از انسجام درونی صد درصدی برخوردار نبوده و بعضاً ناسازگاری‌هایی در آن مشاهده می‌گردد. تقابل و تعامل فلسفه و کلام اسلامی ماجرایی پرفراز و نشیب داشته‌است. از یک سو ما شاهد تکفیر فلاسفه توسط متکلمان و محدثان بوده و از سویی دیگر شاهد گشودن دروازه‌های کلام بر روی فلسفه بوده‌ایم. تعامل خلاق فلسفه و کلام را در آثار ابن‌سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به‌روشنی می‌توان مشاهده نمود. ما در این نوشتار مواضعی را که خواجه در محدوده‌ی دو مسئله کلامی یعنی «توحید» و «خالقیت» از اندیشه‌های فلسفی ابن‌سینا متأثر بوده و متناظر با آن مواضعی را که مقلّدانه تحت سیطره و گفتمان حکمت سینوی قرار نداشته ‌است، به ‌تفکیک بیان می‌نماییم و با اتکاء به روش «تطبیقی-تحلیلی و گاهی انتقادی» و به‌ استناد آثار برجسته‌ی خواجه و شیخ‌الرئیس، نشان خواهیم داد که بیشترین تأثیرپذیری کلام خواجوی از حکمت سینوی در مسئله توحید و خداشناسی و کمترین آن در مسأله خالقیت بوده‌است.
بررسی محاکمات قطب الدین رازی بر نمط رابع شرح اشارات محقق طوسی و فخر رازی
نویسنده:
نویسنده:سید احسان حسین موسوی؛ استاد راهنما:محمد اسحاق عارفی شیرداغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نمط چهارم فلسفه اولی کتابِ اشارات، وجود و علل آن است. قطب الدین در تمام موضوعاتی که بین دو شرح خواجه نصیر و فخر رازی اختلاف نظر وجود داشته به قضاوت پرداختند، در خیلی از مطالب نیز که محل اختلاف شارحان نبوده، نقد یا توضیح مستقلی نسبت به متن یا شرح مطرح کردند. در این پایان نامه که به چهار بخش کلیات، اثبات موجود غیر محسوس، بررسی علل وجود و ماهیت و اثبات واجب الوجود تقسیم شده، همه محاکمات و نقدهای قطب الدین داوری شده و همچنین در اکثر موارد مطالبْ فی حد نفسه تحلیل و به ابعاد و اعماق جدیدی رسیده ایم. در بخش اوّل قطب الدین ابتدا تفسیر خواجه نصیر دربارۀ معنای عنوان «فی الوجود و علله» را نقد کرده و توضیح فخر رازی را به عنوان نظر حق در این زمینه می پذیرند. در این بخش پس از تحلیل مطلب به تفسیر نوینی رسیده و اثبات کردیم که «وجود» به معنای مطلق وجود و «علله» نیز علل مطلق وجود است امّا از این حیث که در ضمن ممکنات (که مقیّدِ آن مطلق هستند)، قهراً لحاظ می شود. در بخش دوّم ابن سینا بر اثبات موجود غیر محسوس از طریق استدلال بر نامحسوس بودن طبیعت مشترک برهان اقامه می کنند. پس از تحلیل مطالب به این نتیجه رسیدیم که ادله هیچکدام از نقدهای مطرح شده توسط قطب الدین رازی و سایر مستشکلین برای ابطال برهان کافی نیست اما با توجه به نقد ما بر کبرای قیاس اثبات شد که طبیعتِ در خارج دارای ویژگیِ مغایر با محسوسات نبوده و از قواعد خلاف آنها تبعیت نمی کند. لذا برهان ابن سینا در این خصوص کامل و تمام نیست. همچنین در این بخش اثبات شد که: 1- دلیل نامحسوس بودن قوه حس بدیهی است 2- علم انسان به محسوسات بدون واسطه صور است 3- برهان ابن سینا در غیر محسوس بودن علت اولی بر خلاف رأی قطب الدین و فخر رازی تمثیل اقناعی نیست اهم مطلبی که در بخش سوّم به آن پرداختیم عبارت اند از: 1. تفاوت جنس و فصل با ماده و صورت 2. تحلیل حقیقت مثلث و حد اشیاء 3. بررسی حقیقت معنای «جمع» در مرکّب 4. تحلیل منشأ غایات، کیفیت ارتباط فاعل با غایت و تفاوت آن در ذوی العقول با غیر ذوی العقول 5. حقیقت معنای «صیرورت» ماده مهمترین نتایج بخش چهارم عبارت اند از: 1- رد نقد قطب الدین بر کلام ابن سینا درباره احتیاج ممکن در تحقق خود به غیر 2- تحلیل معنای تقدم زمانی سبب بر مسبَّب و سازگاری آن مقصود هر دو شارح 3- رد ادله قطب الدین بر نقص برهان اجمالی ابن سینا در اثبات واجب 4- بر اساس نقد ما بر حقیقت «کل سلسله علل و معالیل» برهان ابن سینا در اثبات واجب الوجود تمام نیست.
واکاوی تاریخ حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع)با تأکید بر دیدگاه مستشرقان
نویسنده:
نویسنده:طاهره رنجبران؛ استاد راهنما:معصومه ریعان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت تاریخ حدیث شیعه در فهم صحیح سخنان ائمه معصومین (ع) نقش به‏سزایی دارد. امامان شیعه در همه اعصار به ترویج فرهنگ الهی در میان جامعه خود اهتمام ورزیده‌اند؛ از جمله آنان امام کاظم (ع) است که هر چند با شرایط سخت دوران عبّاسی روبرو بود، اما علی‏رغم آن، نشر احادیث به صورت مستقیم و شفاهی یا مکاتبه، مناظره، احتجاج و پرسش و پاسخ از ناحیه ایشان ادامه داشته است. امام کاظم (ع) در برابر فرقه‌های گوناگون مواجه بوده است اما مواضعی متفاوت با مواضع امام صادق (ع) اتخاذ نموده‌اند تا مدرسه پر رونق امام صادق (ع) رو به افول نگراید. اکنون از امام کاظم (ع) علی‌رغم اختناقات عدیده عبّاسیان بر امام (ع)، دو هزار حدیث باقی مانده است. توجّه به تاریخ تحوّلات حدیث در زمان امام موسی کاظم (ع) و جوّ سیاسی آن دوران، مورد توجّه جدّی محقّقان متقدّم و متأخّر شیعه در تبیین تاریخ حدیث عصر امام کاظم (ع) بوده است، از جمله «شیخ طوسی»، «نوبختی»، «طبرسی»، «شیخ عبّاس قمی»، در کتب خود و از معاصران دکتر «احمد پاکتچی» در دائره المعارف بزرگ شیعه، مدخل اصحاب حدیث مطالب عمده‌ای را به نگارش درآورده‌اند. مستشرقین شیعه‌پژوه نیز مانند «دوایت دونالدسون»، «حامد الگار»، «هاینس هالم»، «اتان کلبرگ» و «سلیمان کتانی» درباره این امام بزرگوار (ع) مقاله‌هایی در دائره المعارف اسلام لیدن و کتب مستقل خود به رشته تحریر درآورده‌اند. از نظر کلیّه این محقّقان، اوج تاریخ حدیث شیعه و تأثیرگذارترین دوره در حیات تاریخ شیعه، دوران امام کاظم (ع) است. از میان مستشرقان حدیث‌پژوه، «اتان کلبرگ» تاریخ حدیث شیعه را به طور کامل تفسیر و تبیین نموده و مقاله نسبتاً طولانی در مورد امام کاظم (ع) به رشته تحریر درآورده است و از 150 اثر متعلق به 67 خاورشناس شیعه‌پژوه، بیشترین تعداد از آثار وی است که او را معروف‌ترین و بزرگ‌ترین شیعه‌شناس غربی نموده ‌است. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات بوده‌ایم که چگونگی تاریخ حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع) را از نظر محقّقان شیعه و مستشرقان، خصوصاً «اتان کلبرگ» مورد بررسی قرار داده و به سؤالاتی همچون علل توجّه محقّقان مسلمان و خاورپژوهان به تاریخ حدیث در زمان امام موسی کاظم (ع)، پاسخ دهیم. در این پژوهش تغییر روند حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع) به عنوان عصری خاص در میان ائمّه (علیهم السّلام) مستند به آراء محقّقان مسلمان و شیعه‏پژوهان غربی را تببین نموده و به این نتیجه رسیدیم که از نظر هر دو گروه عواملی همچون پدید آمدن انشعابات، ظهور فرقه‌های انحرافی، مصادف بودن امامت امام کاظم (ع) با چهار خلیفه عبّاسی و فشار حاکم بر شیعیان در قرن دوّم و رعایت تقیّه، بر تضییق نشر حدیث اثر مستقیم داشته است. محققان مسلمان کلیّه عوامل مؤثر بر پیشرفت و تضییق روند تغییر حدیث را مورد بررسی قرار داده‌اند؛ اما شیعه‌پژوهان غربی صرفاً بر برخی از این عوامل تمرکز کرده و تمامی زوایای تاریخ حدیث در عصر امام کاظم (ع) را مورد تدقیق قرار نداده‌اند. این تحقیق بر اساس روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی، و بر اساس منابع مکتوب و نرم‌افزاری تدوین گردیده است.
تبیین عقلی آموزه تعارف الارواح در فلسفه اسلامی
نویسنده:
نویسنده:محمدحسین روانبخش؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛ استاد مشاور :محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم ارواح و عوالم غیر دنیایی به صورت کلی دارای ابهاماتی هستند که برای اثبات آن ها علاوه بر مسائل نقلی ، به تبیین عقلی نیز نیاز می باشد تا پذیرش آن بر همگان سهل و آسان شود . یکی از مسائل مهمی که در زمینه عالم ارواح وجود دارد و فقط بعد نقلی آن سنگینی می کند و طرف تبیین عقلی آن سبک است ، موضوع تعارف الارواح است که در روایات بدان اشاره شده است ولی از جهت بعد عقلی در این زمینه ، حرکتی صورت نگرفته است. تنها شخصی که مقداری به این مساله پرداخته است ، شیخ طوسی است که رساله ایشان در این باب در دسترس همگان نیست. برای رسیدن به نتیجه نهایی موضوع محل بحث، لازم بود که پس از بررسی مفاهیم اصلی از قبیل تعارف، تشخص و هویت فرد انسانی، کلیات موضوع تعارف الارواح و مبانی و اصول عقلی تعارف الارواح، به بررسی اصطلاحی فلسفی هویت انسان و همچنین بررسی اصطلاحی فلسفی تشخص و ملاک تشخص در فرد انسان از دیدگاه ملاصدرا ، مشاء و شیخ اشراق پرداخته شود. اما این پایان کار نیست و باید مساله این همانی شخصیت و ملاک آن را هم مورد ارزیابی قرار داد تا مقدمات لازم برای تبیین عقلی تعارف الارواح به صورت کامل بررسی شود . پس از بررسی مقدمات و نتیجه گیری در مورد ملاک تشخص و این همانی شخصیت که از دیدگاه ملاصدرا (دیدگاه برگزیده) مساله وجود و حقیقت وجود عنوان شده است، باید روایات مرتبط با تعارف الارواح را به سه دسته تقسیم نمود که این سه دسته به شرح ذیل است : الف)تعارف الارواح در مرحله قبل از تعلق نفس به بدن. ب) تعارف الارواح در مرحله بعد از تعلق نفس به بدن (مرحله دنیا). ج) مرحله جدایی نفس از بدن . پس از این تقسیم بندی و بررسی مستندات روایی هر مرحله، با توجه به ملاک نشخص و این همانی شخصیت ، تبیین عقلی تعارف الارواح صورت می پذیرد.
  • تعداد رکورد ها : 958