جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30
بررسی انتقادی نظریه مستوریت الهی شلنبرگ بر مبنای خداشناسی فطری
نویسنده:
علیرضا درویشی چاری؛ استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی؛ استاد مشاور: کوکب دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود خداوند از زمان‌های قدیم از جمله مسائلی بوده است که مورد توجه فیلسوفان قرار داشته است. فیلسوفان به دنبال مبدأ اصلی هستی یا وجود، که امری مشترک در میان همه چیزهای مادی و غیرمادی است، بوده‌اند؛ زیرا همه‌ی این‌ها موجوداتی هستند که ذاتاً از جانب ذات خود هستی ندارند و آن را باید از موجود دیگری بگیرند تا موجود شوند. از مهم‌ترین مسائلی که در این زمینه مورد بحث بوده است، وجود یا هستی داشتن خود مبدأ (خدا) بوده است که از دیرباز چه فیلسوفان خداباور و چه فیلسوفان خداناباور به آن توجه داشته‌اند. اینکه آیا مبدئی که آن را مد نظر داریم و همه‌ی موجودات را از او می‌دانیم، آیا واقعاً و به حیث خارجی وجود دارد یا فاقد وجودی خارجی و عینی است و فقط صرفاً وجود ذهنی دارد. فیلسوفانی که اعتقاد به خدا و مبدئیت او دارند، سعی بر این دارند که با استفاده از استدلال‌های عقلانی منطقی، براهین مختلف و با استفاده از روش‌های غیر استدلالی، هستی عینی خداوند را تبیین کنند و به مسائلی که در حیطه عدم وجود خدا یا عدم علیت خدا ایجاد می‌شود، رد یا نقض کنند. در مقابل، فیلسوفان خداناباور هستند که به مبدئیت خدا و وجود او اعتقاد ندارند و به عبارتی می‌گویند خدا اصلاً وجود ندارد و برای اثبات این دیدگاه خود از مسائل مختلفی کمک می‌گیرند که اساساً این قضایا که بدان تمسک می‌جویند، قالب این مسائل مادی است. بحث بر سر هستی خداوند، چنانچه بیان شد، در گذشته موضوع دغدغه متفکران بود و در جهان معاصر نیز در زمره موضوعات مورد توجه فیلسوفان قرار دارد. در فلسفه غرب، برخی متفکران از جمله جی. ال. شلنبرگ در قالب استدلالی مبتنی بر پنهان و مستور بودن خداوند تلاش نمود تا بر ضد عقلانیت ایمان استدلال ارائه نماید. گرچه این مسئله از زمان‌های گذشته تا کنون به صورت اشکال مختلف در بین انسان‌ها وجود دارد. در زمان پیامبران الهی از اول تا آخرشان، گاه مردم این را از پیامبر می‌خواستند که ما خدای تو را ببینیم و می‌گفتند چون او را نمی‌بینیم به خدای تو ایمان نمی‌آوریم؛ اما امروزه فیلسوفانی به طور دقیق به این قضیه پرداخته‌اند و آن را فلسفی تقریر و پر و بال داده‌اند. جی. ال. شلنبرگ از فیلسوفان دین معاصر کانادایی است که در مورد مستوریت الهی پرداخته است و آن را به شکل استدلال در آورده است و این بحث را قوت بخشیده است. دیدگاه شلنبرگ چنین است: خدایی که وجود دارد، خدایی مهربان است؛ پس باید برای همه‌ی انسان‌ها آشکار و مشخص باشد. حال چنین نیست، پس خدا وجود ندارد. دیدگاه مستوریت الهی شلنبرگ با نقدهای متفاوتی روبه‌رو شده است، زیرا هرکدام از این نقدها برخاسته از چارچوب ذهنی یک فیلسوف یا یک مکتب است که دیدگاه خاص خود را در مورد جهان، وجود و یا خدا دارد و با توجه به نوع تفکر خود به این مسئله پاسخ داده‌اند. به همین دلیل نقدهای متفاوتی وجود دارد. یکی از راه‌هایی که در مورد خداشناسی وجود دارد، «خداشناسی فطری» است. البته خود فطرت، توسط فیلسوفان فراوان شرقی و غربی تعریف شده است که گاه از یکدیگر متفاوت و گاه مشترک هستند که در جای خود به آن می‌پردازیم. اما آنچه که در این پژوهش مد نظر است، آن کشش درونی انسان نسبت به یک مبدأ غیرمادی است. یک کشش درونی که می‌توان از آن به میل درونی نیز تعبیر کرد که در ما انسان‌ها وجود دارد و ما را به سوی خود می‌کشاند. مانند میل به زندگی در بین امیال متفاوت فطری، میل به شناخت خدا نیز در ما وجود دارد که ذاتاً گرایش به این داریم. میل داریم که بیابیم خدا وجود دارد و دارای چنین افعال و صفاتی است و از آن برای ما انسان‌ها گریزی نیست. هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی استدلال مبتنی بر مستوریت الهی شلنبرگ با تکیه بر نظریه خداشناسی فطری است. از نظر محقق، می‌توان با توجه به خداشناسی فطری که یکی از راه‌های شناخت خدا است، به مسئله مستوریت الهی پرداخت و به استدلال‌ها در این زمینه بر ضد عقلانیت ایمان پاسخ داد. در این پژوهش سعی بر این است که نقدهایی با توجه به خداشناسی فطری به مستوریت الهی که شلنبرگ آن را به‌طور برهانی و استدلالی مطرح کرده است، وارد شود.
ارزیابی انتقادی برهان خفای الهی شلنبرگ بر اساس مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی ابن سینا
نویسنده:
یاسر هاشمی ، احمد ولیئی ، محمدجواد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 167 تا 186
الحاد در فلسفه غرب معاصر؛ نقد استدلال مبتنی بر اختفای الهی شلنبرگ
نویسنده:
رمضان مهدوی آزادبنی ، روح الله عشریه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازجمله مسائل مهم در فلسفة دین، بررسی هستی خداوند و سنجش عقلانیت آن، با تکیه بر معیارهای مختلف است. فیلسوفان خداناباور و منتقد عقلانیت ایمان، همواره به دلایل مختلف تمسک می‌جویند. در عصر حاضر، اندیشمندانی مانند شلنبرگ، با تکیه بر ایدة اختفای الهی تلاش می‌کنند استدلالی علیه وجود خداوند ارائه نمایند. جوهر استدلال او مبتنی بر نوعی نگرش خداشناسی است که بر اساس آن، خداوند خالقی خیرخواه و مهربان است که از نظر علم و قدرت، بی‌کران است. با تکیه بر این نگرش نسبت به خداوند، استدلال شلنبرگ بیان می‌کند که اگر خداوند وجود دارد، پس باید خود را به ما نشان دهد، چراکه او هم به‌اندازة کافی مهربان است، هم به‌اندازة کافی قدرت این کار را دارد. هدف مقالة حاضر، بررسی و سنجش استدلال شلنبرگ است. پژوهش حاضر، ضمن ارائة تقریر شرطی رفع تالی از استدلال شلنبرگ، نارسایی منطقی و وجود رابطة ضروری میان مقدم و تالی را به‌چالش کشیده و درنتیجه، عدم آشکارگی بصری و غیر بصری خداوند را نمی‌توان قرینه‌ای بر ضد وجود خداوند در نظر گرفت. برای تبیین عدم ارتباط منطقی میان مقدمات استدلال شلنبرگ، بر ایدة اختیارگروی ایمان تکیه شده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی‌ـ‌تحلیلی، با رویکرد انتقادی است. نتیجة پژوهش نشان می‌دهد که اختفای الهی نمی‌تواند الحاد را توجیه نماید.
صفحات :
از صفحه 77 تا 90
بی‌نشانی یا آشکارگی خداوند؟ نقد شبهه اختفای الهی بر اساس آموزه‌های توحیدی نهج‌البلاغه
نویسنده:
احمد کریمی ، مهتاب خیرالسادات محمدآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنا به تقریر جان شلنبرگ، فیلسوف کانادایی معاصر، از شبهه خفای الهی، خداوند برای بیشتر انسان‌ها شواهد و قراین تجربی کافی بر وجود خود ارائه نکرده و خداناباوری غیرمقصّرانه دلیلی بر خیرخواه نبودن خدا و ابهام در وجود الهی و در نتیجه، قرینه‌ای به سود الحاد است. پژوهش حاضر، این انگاره را در معرض ارزیابی داده‌های برگرفته از نهج‌البلاغه قرار داد. یافته‌های پژوهش نشان داد که خفای الهی دارای معانی متعدّدی است و شلنبرگ ادّعا دارد تنها معنای بی‌نشانگی را مدّنظر دارد؛ امّا وی دچار خلط این معانی با یکدیگر شده است. مدّعای شلنبرگ در خفای نشانگی الهی با وجود آثار روشن خداوند، ادّعایی مردود است. تأکید نهج‌البلاغه بر رابطه مهربانانه خداوند با انسان‌ها ناقض انگاره شلنبرگ درباره بی‌نشانگی خدا و همچنین خفای وجودی و فعلی اوست. از منظر نهج‌البلاغه، خفای مطلق معرفتی، ادّعایی ناصواب است و با وجود خفای حسی و احتجاب خداوند از عقول، امّا ظهور فراحسی‌ او از طریق آثار محسوس قدرتش ممکن است و به‌علاوه، به‌واسطه رحمت الهی، معرفت اضطراری او در وجود آدمیان نهاده شده است. از همین منظر، اتّکا بر اختفای الهی برای دفاع از خداناباوری با مشکلات معرفت‌شناختی دیگری نیز روبه‌رو است که ناشی از توجّه نداشتن به محدودیّت‌ها و گستره قوای معرفتی آدمیان است. همچنین تلقّی ظاهرگرایانه از مفهوم خدا و رویکرد تشبیهی و انسان‌‌پندارانه درباره خداوند و صفات او، همچون عشق و خیرخواهی موجب گردیده تا نشانه‌ها و قراین محکم حسی که می‌تواند هر فردی را به شناخت لازم درباره خداوند برساند، نادیده گرفته شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
دیدگاه مایکل ری درباره برهان اختفای الهی شلنبرگ
نویسنده:
معصومه سلیمانی ، رسول رسولی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله اختفای الهی از آنجا شکل می‌گیرد که بسیاری از انسان‌ها دایماً در جست‌وجوی شواهد کافی برای وجود خداوند هستند اما بدون اینکه مقصر باشند، به آن شواهد دست نمی‌یابند. برخی از فیلسوفان معاصر با روش‌های گوناگون به بررسی این مساله پرداخته‌اند. جان شلنبرگ، فیلسوف کانادایی، اولین بار با تفصیل بیشتری به بررسی این موضوع پرداخت. وی در سال 2015 برهان اختفای الهی را مطرح کرد و آن را به عنوان قرینه‌ای به سود خداناباوری ارایه داد. این برهان مدعی است که اگر خداوند وجود داشت باید شواهد و دلایل کافی برای این باور را حداقل برای انسان‌هایی که در جست‌وجوی او هستند فراهم می‌کرد، اما اکنون این‌گونه نیست، پس خداوند وجود ندارد. هدف این مقاله علاوه بر تشریح برهان اختفای الهی شلنبرگ، بررسی دیدگاه مایکل ری، فیلسوف دین آمریکایی، در مورد این مساله است.
نقد و ارزیابی تقریر استقرائی برهان اختفای الهی شلنبرگ از منظر تجربه دینی تجربه دینی
نویسنده:
یاسر هاشمی، احمد ولیعی ابرقویی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلنبرگ اصلی‌ترین مقرر برهان اختفای الهی، معتقد است اگر خدای ادیان توحیدی واقعاً وجود دارد و دارای صفاتی هم‌چون عشق و محبت نامحدود نسبت ‌به بندگان خویش است، باید بسیار بالاتر از عشق مادر به فرزند را نشان داده و به طریق اولی آن را دارا باشد‌؛ حال آن‌که نسبت ‌به سرگردانی انسان‌ها برای جستجوی خدای خویش آگاه است و توانایی رفع هرگونه مانعی را نیز دراین‌باره دارد؛ اما اختفای الهی به کرات رخ داده‌است. در نتیجه اساساً چنین خدایی با چنین صفاتی وجود ندارد. این نوشتار در‌صدد آن است تا این مسئله را با روشی تحلیلی- اسنادی و براساس رویکردی معرفت‌شناسانه، به نقدِ قرائت استقرائی او از برهان، از منظر تجربه دینی بپردازد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که با بررسی انجام شده در انواع مختلف تجارب دینی، قطعا برخی از اقسام تجارب دینی دارای ارزش معرفت‌شناختی‌اند؛ به ویژه مواردی که از سنخ علم حضوری بوده و معرفتی بی‌واسطه را نسبت به خداوند تثبیت می‌نمایند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 88
مقایسۀ میان وجهه‌نظرهای سهروردی و شلنبرگ در باب اختفای الهی
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از براهین جدید و معروف در انکار خداوند برهان اختفای الهی است. بر مبنای این برهان، که نخستین بار جان شلنبرگ، فیلسوف معاصر کانادایی، آن را طرح کرده است، اختفاء و پنهان بودن خداوند با عاشقِ مطلق بودن او در تضاد است. در پرتو توجه به این تضاد، مدافعان برهان اختفای الهی وجود خداوند را انکار کرده‌اند. شیخ شهاب‌الدین سهروردی با اتخاذ رویکردی نو به مسائل هستی و معرفت، دیدگاهی متفاوت از نظریۀ فوق ارائه کرده است. سهروردی خداوند را نورالانوار می‌نامد. در نظر او، ذات خداوند چیزی جز نوریتش نیست و نور نیز امری ظاهر و آشکار است. بنابراین لازم می‌آید که ذات خداوند نیز ظاهر و آشکار باشد. البته سهروردی نیز به بحث اختفای الهی و نسبت آن با نفس انسانی توجه کرده است. در نگاه سهروردی، اختفای الهی به دلیل عدم توجه انسان به مبدأ عالم (نورالانوار) و غفلت او از وجه وجودی (نورانی) خودش است. اما در نظر شلنبرگ، عامل پنهان بودن و خفای الهی خودِ خداوند است و مسئولیت کمتری متوجه انسان است. این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی، ضمن مقایسۀ آرای سهروردی و شلنبرگ در باب اختفای الهی، درصدد است این امر را تبیین کند که چگونه ذات خداوند در عین ظهور و آشکارگی می‌تواند مخفی باشد، اما این اختفاء به ذات او برنگردد.
صفحات :
از صفحه 177 تا 198
ایمان به‌مثابه مخاطره اعتقادی : مقایسه دیدگاه جان بیشاپ و جان شلنبرگ در باب ایمان
نویسنده:
کریم کرمی ، سید امیر اکرمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی توصیف و توجیه ایمان از موضوعات مهم در معرفت‌شناسی دینی است. در معرفت‌شناسی دینی مدل‌های توصیفی و توجیهی مختلفی برای ایمان پیشنهاد شده است. یکی از این مدل‌ها «ایمان به مثابه مخاطره اعتقادی» است. در این تلقی از ایمان، می‌توان در وضعیت ایهام معرفتی در نبود دلایل در دسترس به نفع باور یا ایمان دینی، با آگاهی از نبود دلایل موجود، مخاطرۀ اعتقادی کرد. در این مقاله، نخست دو مدل توصیفی ایمان جان بیشاپ و جان شلنبرگ -از مدافعان «ایمان به مثابه مخاطره اعتقادی»- توضیح داده شده است. سپس به این مطلب پرداخته می‌شود که این دو چگونه مبتنی بر چهار شیوه معرفتی، روان‌شناختی، اخلاقی و عملی، ایمان مد نظر خود را ارزیابی می‌کنند. جان بیشاپ مدل مخاطره اعتقادی خود را کاملاً ملتزم به باور و جان شلنبرگ ناملتزم به باور ترسیم می‌کند. در ادامه با مقایسه این دو مدل، ویژگی‌هایی که شایسته است در ارائه مدل توصیفی و توجیهی از ایمان در نظر گرفته شود برشمرده شده است: توجه به توجیه درزمانی در کنار توجیه هم‌زمانی، توجه به حساسیت معرفتی دین‌داران بر اساس یک دغدغه برون‌دینی، در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی و سنخ‌های روانی مختلف دین‌داران و غیردین‌داران.
صفحات :
از صفحه 23 تا 46
نقد معرفت‌شناختی تقریر استقرایی برهان اختفای الهی شلنبرگ از منظر تجربه عرفانی
نویسنده:
یاسر هاشمی ، احمد ولیعی ابرقوئی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلنبرگ در خوانش استقرایی خود از برهان اختفای الهی معتقد است فقدان شواهد کافی برای اثبات حضور خدا در عالَم دلیلی بر پدیدآمدن نوعی ناباوری به وجـود خـدا می‌باشـد کـه آن را «ناباوری معـقول» می‌نامد. وی در عین حال معتقد است برخورداری انسان‌ها از تجارب دینی به‌خوبی می‌تواند این نوع ناباوری را از بین ببرد؛ لکن انسان‌ها یا واجد چنین تجاربی نیستند یا تجاربی که برای بعضی رخ داده است، فاقد وجاهت معرفت‌شناختی لازم برای اثبات حضور خدا می‌باشد. این نوشتار در صدد است با روش تحلیلی – اسنادی و رویکردی معرفت‌شناختی به بررسـی تجـربه عـرفانی به عنوان یکی از مهـم‌ترین اقسام تجربۀ دینی پرداخته، برهان اختفای الهی را از این منظر نقد کند. از این رو مسئلۀ اصلی این نوشتار آن است که چگونه می‌توان قرائت استقراییِ برهان اختفای الهی شلنبرگ را از منظر تجربه عرفانی نقد کرد؟ با قبول امکان معرفت توسط تجارب عرفانی و ارزشمندبودن آنان، همچون بحث تواتری‌بودنِ این دست تجارب و حضوری‌بودن علم حاصل از آنها، فقدان شواهد کافی برای اثبات وجود خدا در عالَم، مرتفع گشته و درنتیجه مدعای قرائت استقرایی برهان اختفای الهی شلنبرگ مردود می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 136 تا 159
غیبت الهی و چالش بی ایمانی گناه ناپذیر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Matthew R. Sokoloski
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پنهان بودن الهی این ایده است که خداوند به نوعی پنهان یا مبهم است. این پایان نامه به استدلال J.L. Schellenberg بر اساس غیبت الهی و عقل انسانی علیه وجود خدا پاسخ می دهد. شلنبرگ استدلال می کند که اگر خدای کاملاً دوست داشتنی وجود داشته باشد، ما انتظار نداریم که چنین بی اعتقادی گسترده ای به وجود خدا پیدا کنیم. با توجه به میزان بی اعتقادی معقول در جهان، شلنبرگ استدلال می کند که یک اگنوستیک باید به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد نه اینکه نتیجه بگیرد که خدا پنهان است. استدلال شلنبرگ سه مقدمه عمده دارد: (1) اگر خدایی وجود داشته باشد، او کاملاً محبت می کند. (2) اگر خدای کاملاً محبت آمیز وجود داشته باشد، بی ایمانی منطقی رخ نمی دهد. (3) بی اعتقادی معقول رخ می دهد. من پاسخی خداباورانه به استدلال از غیبت الهی ارائه می‌دهم تا پاسخی معقول به اگنوستیک ارائه کنم که مانع از نتیجه‌گیری الحادی شود. برای غلبه بر شواهد اولیه برای استدلال شلنبرگ، در تلاش برای کاهش نیروی شواهد فرض سوم شلنبرگ، ابتدا میزان عدم اعتقاد منطقی را زیر سوال می برم. این با بررسی دفاع‌های احتمالی برای به چالش کشیدن فرض دوم دنبال می‌شود که اگر خدای کاملاً دوست‌داشتنی وجود داشته باشد، بی‌ایمان معقول رخ نمی‌دهد. دفاع‌های اختیاری در نظر گرفته می‌شوند، اما نتیجه می‌گیرم که به عنوان پاسخی به چالشی که شلنبرگ ایجاد کرده کافی نیست. در عوض، من استدلال می‌کنم که خداباوری شک‌گرا دفاعی است که می‌تواند در ممانعت از اینکه یک اگنوستیک لزوماً از نظر معرفتی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد، موفق باشد. در نهایت، من دفاع دومی را با انگیزه مفاهیمی از پل ک. موزر توسعه می‌دهم که به نظر من امیدوارکننده‌ترین پاسخ به استدلال شلنبرگ از غیبت الهی است. با ارائه شواهد برای خدا در زمینه ای جدید، به این نتیجه رسیدم که چالشی که شلنبرگ ایجاد کرده است را می توان با ارائه دفاعی که نشان می دهد خدا، با انگیزه عشق الهی، ممکن است به نوعی پنهان شود تا به بی ایمانی معقول اجازه دهد. حداقل برای مدتی رخ دهد.
  • تعداد رکورد ها : 30