جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1357
تأملی در حقیقت ادراک حسی بر اساس دیدگاه‌های شیخ اشراق و صدرالمتألهین
نویسنده:
محمود شریفی ، احمد سعیدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ اشراق ادراک حسی را- دست کم در محدودة ابصار- از مقولة علم حضوری می‌داند. صدرالمتألهین با نقد دیدگاه وی، تصویری حصولی از ادراک حسی را می‌پذیرد. ایشان بر این باور است نفس در ادراک حسی صورت‌هایی مجرد را که مماثل با صورت‌های موجودات مادی هستند در صقع خود انشا می‌کند. مطابق این بیان، محسوس بالذات از نگاه شیخ اشراق صورتِ خارجیِ مادی و از منظر صدرالمتألهین صورتِ ذهنیِ مجردِ مماثل با صورت خارجی مادی است. در این مقاله پس از تبیین مختصر دیدگاه شیخ اشراق دربارة حقیقت ادراک حسی، شش اشکال عمدة صدرالمتألهین بر دیدگاه مزبور را بررسی کرده‌ و نشان داده‌ایم اشکالات مزبور دست کم با کمک مبانی حکمت متعالیه قابل پاسخ هستند. سپس با طرح برخی ایرادهای دیدگاه صدرالمتألهین ثابت کرده‌ایم دیدگاه ایشان گرچه می‌تواند برای ادراک خیالی تبیینی مناسب به شمار آید، برای توجیه ادراک حسی ناکافی است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهد دیدگاه شیخ اشراق در زمینة ادراک حسی با کمک مبانی صدرالمتألهین قابل دفاع است و اندیشه‌های این دو حکیم برجسته، بیشتر مکمل هم‌اند تا نافی یکدیگر.
صفحات :
از صفحه 7 تا 36
اشعار و کلمات قصار عربی سهروردی
نویسنده:
فیروز حریرچی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 338 تا 364
تعریف‌پذیری وجود خدا از منظر ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
سید وحید کاشانی ، عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش امکان‌سنجی تعریف وجود خدا از منظر فلاسفۀ صاحب‌مکتب و تأثیرگذار در جهان اسلام، یعنی ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا است. روش این پژوهش، کتاب‌خانه‌ای و رویکردش تحلیلی، توصیفی و تطبیقی است. بعد از بررسی و تحلیل دیدگاه‌ها و راهکارهای مطرح‌شده به این نتیجه رسیدیم که: 1. خدا تعریف‌پذیر است؛ 2. خدا از طریق تعاریف حدّی حقیقی تعریف‌ناپذیر است؛ 3. خدا را از طریق لوازم عقلی می‌توان تعریف کرد. تعریف به لوازم عقلی از نوع تعریف رسمی است و به دلیل اشتمال لوازم قریب شیء کارکرد حدّ حقیقی را دارد. با این تبیین نظریه تعریف‌پذیری وجود خدا با قاعده «الواجب لاحدّ له» تعارضی نخواهد داشت؛ زیرا مفاد قاعده، خدا را از طریق تعاریف حدّی ماهوی حقیقی تعریف‌ناپذیر می‌داند، ولی با پذیرش تعریف به لوازم عقلی این تعارض حل خواهد شد.
بررسی تطبیقی مفهوم عرفانی عشق دراندیشۀ‌ عطّار و سهروردی
نویسنده:
الهام علی جولا ، هنگامه آشوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نگاه عطّار نیشابوری به مقولۀ «‌عشق»،‌ نگاهی عارفانه و عقل گریز است. او عقل را در ساحت عشق ناکارآمد می‌شمارد و راه وصول به عشق را گذر از حصار عقل می‌داند؛ اما درمقابل، سهروردی با نگرش فلسفی و اشراقی خویش عشق را فرزند عقل و ملازم آن می‌خواند و رسیدن به حُسن را جز از طریق علم و آگاهی میسّر نمی‌داند. از منظر این دو اندیشمند، عشق در مجموعۀ هستی سریان دارد و هر موجودی - اعمّ از مادّی و غیرمادّی - از آن بهره و نصیبی دارد و درحقیقت، عشق رابط وجودی میان موجودات عالم است. از نگاه این دو متفکّر، غایت عشق فنای در معشوق است. مقدّمۀ عشق، به اعتقاد عطّار، «طلب» و به عقیدۀ سهروردی، «معرفت» و «محبّت» است. در نگاه عرفانی این دو حکیم، بریدن از خویش، مبارزه با نفس و وحدت گرایی، از مهم‌ترین آثار و نتایج عشق است. این نوشتار درصدد یک بررسی تطبیقی در باب عشق از منظر این دو عارف حکیم است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 105
آثار و لوازم اصالت ماهیت ابن سینا، سهروردی و میرداماد در مقایسه با اصالت وجود ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: جلیل محمدی خانقاه ؛ استاد راهنما: عبدالله نصری ؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن درزی ؛ استاد مشاور: حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اصالت ماهیت و اصالت وجود نزد فیلسوفان پیش از ملاصدرا مطرح نبوده است و یا اگر مورد توجه بعضی از فیلسوفان همچون شیخ اشراق قرار گرفته است به عنوان یک مساله فرعی و در ضمن دیگر مباحث فلسفی همچون اعتباریات و معقول ثانی طرح شده است.اما اصالت وجود نزد صدرالمتألهین نه به عنوان یک مساله فرعی بلکه به عنوان یک اصل رصین در صدر مباحث فلسفی قرار می گیرد و دیگر مباحث فلسفی مبتنی بر آن پایه ریزی میگردد. بسیاری از شارحان حکمت متعالیه معتقدند توجه به اصالت وجود و نگرش اصالت وجودی داشتن به مباحث فلسفی چهره بسیاری از مسائل فلسفی را دگرگون می کند و تبیین دقیق تری از آنها ارائه می دهد.و اساسا ملاصدرا توفیقات خویش در حل معضلات فلسفی و تولید ابتکارات متعدد فلسفی را مرهون همین نگرش اصالت وجودی است و محرومیت دیگر فلاسفه به جهت نگرش اصالت ماهیتی است که خواسته یا ناخواسته بر فلسفه آن ها سایه افکنده است. قضاوت در میزان تاثیر گذاری اصالت ماهیت و اصالت وجود در دیگر مباحث فلسفی و سهم هریک در تبیین دقیق و حل سریع و آسان مسائل فلسفی و همچنین تولید مباحث نوین فلسفی مارا بر آن داشت که آثار و لوازم اصالت ماهیت در اندیشه سه فیلسوف بزرگ یعنی ابن سینا ، سهروردی و میرداماد را در مقایسه فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا مورد بررسی قرار دهیم و توفیقات هریک در حوزه های گوناگون فلسفی را برشماریم.
بررسی ظرفیت های علم اشتدادی نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با التفات به تناظر حقیقی میان انسان با مراتب «هستی» و «حقیقت» و افزودن «شهود» - در حکمت اشراق - و «تأویل» - در حکمت متعالیه-، به مثابه یک روش در طول سایر طرق فهم حقیقت، امکان کشف ساحت وسیع­تری از علم میسور می­گردد که نه تنها با سایر ابزارها و روش­ها منافات ندارد بلکه جامع همه آن­ها قلمداد می­شود. هدف نوشتار حاضر این است که با بررسی مؤلفه­های مذکور در حکمت اشراق و متعالیه، ظرفیت­ این ساحت از علم، که می­توان آن را «علم اشتدادی» خواند، را مورد سنجش قرار دهد و در راستای نظریه­های مختلف فلسفه علم، به ارائه علم شناسی نوینی بپردازد. در این دو مکتب هستی ذومراتب بوده و انسان همواره در مسیر کشف حقیقت اعم از آفاقی و أنفسی در تکاپو است و به موازات ارتقای درجات وجودی افراد، طیف ممتدی از دریافت­ها و فهم­های متعدد نیز رخ می­دهد. از این­رو به نظر می­رسد با شناسایی ظرفیت­های علم اشتدادی در حکمت اشراق و متعالیه، علم به ابعاد مختلف یک شیء و حذف شکاف میان عالم و معلوم ممکن گردد؛ به گونه­ای که با مجوز دریافت­های متعدد از حقیقت واحد، به شکاکیت و نسبیت مذموم نیز منجر نگردد.
صفحات :
از صفحه 547 تا 563
مبادی کنش از دیدگاه شیخ اشراق
نویسنده:
سعید حسن زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
براساس آثار شیخ اشراق می­توان به مسئله مبادی کنش پرداخت. شیخ اشراق ادراک، ترجیح، شوق و اراده را مبادی کنش می­داند. کنش متوقف بر علم حضوری به بدن و قوای آن، تصور پیشین کنش و تصدیق به مصلحت و اولویت آن است. پس از تصور کنش، انجام آن نیازمند ترجیح انجام بر ترک است. این ترجیح بر اساس غلبه شوق و یا براساس تصدیق به مصلحت رخ می­دهد. پس از ترجیح کنش، انسان شوق بدان کنش پیدا می­کند چرا که آن را کمال خود می­یابد. با شکل‌گیری شوق، اراده نیز شکل می­گیرد. پس از جزم شدن اراده کنش انجام می‌شود. اگر کنش، کنش بدنی باشد، انجام آن بر قوای محرکه نیز متوقف است. در این مقاله پس از معرفی هر یک از این مبادی، ابعاد مختلف آن از دیدگاه شیخ اشراق بررسی شده است و در نهایت برخی از تفاوت‌های دیدگاه شیخ اشراق با دیدگاه ابن‌سینا بیان گشته است.
صفحات :
از صفحه 347 تا 363
بررسی ساختار روایت در رسالۀ فی حقیقة العشق سهروردی
نویسنده:
لیلا رضایی ، میثم قلخانباز
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
رسالۀ فی حقیقة ­العشق بازآفرینی دو داستان قرآنی «یوسف» و «آدم» طبق مشرب اشراقی سهروردی است. او حقیقت حیات و مبدأ و مقصد هستی را از نگاه فلسفی- عرفانی خود در قالب پیرنگ این روایت بیان کرده است. پیرنگ تقابلی روایت در این رساله رویارویی دو عنصر نور و تاریکی (معنویت و ماده) را بیان می­کند و فشرده­‌ای از دو قوس نزولی حیات (افاضۀ فیض آفرینش از نورالانوار و خلق آسمان­‌ها و زمین) و قوس صعودی (سیر و سلوک و تلاش انسان برای برگشت به سرچشمۀ نور) در آن مطرح شده است. این ساختار با نظریۀ تقابلی و الگوی کنشی گریماس همخوانی دارد. بررسی روایت براساس الگوی مذکور نشان می‌­دهد دو کنشگر اصلی این روایت یعنی حسن و عشق که در بخش زیرساختی و یوسف و زلیخا که به‌‌عنوان بازیگران این دو نقش در بخش روساختی روایت حضور دارند، جلوه­‌هایی از دو عنصر متقابل نور و ظلمت‌اند که در رویداد آفرینش با هم آمیخته شده‌اند. بر پایۀ تقابل موجود در زیرساخت داستان که سبب فراق میان حسن و عشق می‌­شود، مهم‌­ترین پیرفت به‌کار‌رفته در این روایت نیز انفصالی است.
مفهوم «فصل» در فلسفه ابن‌سینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین
نویسنده:
رؤیا تیزهوش ، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«فصل» تنها مفهومی از کلیات خمس است که ذاتاً ماهوی نیست؛ نه جوهر است و نه عرض، بلکه به قول ابن‌سینا اعم‌المفاهیم است. اعم‌المفاهیم بودن «فصل» و خروج آن از مقولات، می‌تواند نمایانگر وجودی بودن این مفهوم باشد که البته ابن‌سینا به آن تصریح نمی‌کند. نزد سهروری مفهوم «فصل» اساساً به دلیل بساطتِ هویت نوری، جایگاهی در فلسفه او ندارد و در منطق نیز با نقد تعریف مشایی، اجزای حدی، یعنی جنس و فصل را قبول ندارد. صدرالمتألهین با در نظر داشتن انتقادات سهروردی به اجزای ماهیت و با الهام از ابن‌سینا، براساس اصالت وجود بر وجودی بودن مفهوم فصل تصریح می‌کند. نزد صدرالمتألهین صورت نحوه وجود شیء در خارج است که اعتبار بشرط لایی از آن که همان فصل است از سنخ مفاهیم فلسفی است، نه ماهوی. در این مقاله نشان داده می‌شود که فصل چگونه از جایگاه منطقی به جایگاه اصیل خود در فلسفه راه می‌یابد و از عوارض ذاتی وجود بما هو وجود می‌شود.
صفحات :
از صفحه 43 تا 58
تبیین تجربه‌های نزدیک به مرگ بر مبنای نظریه عالم مثال سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: لیلا فیروزی ؛ استاد راهنما: اسدالله آژیر ؛ استاد مشاور: فاطمه بختیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تجارب نزدیک به مرگ به تجاربی گفته می‌شود که افراد طی مرگ بالینی یا وضعیتی نزدیک به آن، بنا بر ادعا لحظاتی معجزه‌گونه، رمزآمیز و متعالی را از حیات پس از مرگ تجربه کرده‌اند، اما از طریق فرایند احیا(ماساژقلبی، تنفس‌مصنوعی، شوک و غیره) مجدداً به حیات جسمانی خویش بازگشته‌اند و رویدادهایی را که در خلال تجربه از سر گذرانده‌اند برای دیگران بازگو کرده‌اند. بررسی‌ها حاکی از آن است که اظهارنظر درباره ویژگی‌های تجارب نزدیک به مرگ متنوع و توأم با اختلاف نظرهای فراوانی بوده است؛ به‌طوریکه برخی از پژوهشگران ویژگی‌های مشترک تجارب را نه عنصر و برخی تعداد آن را بیشتر و یا کمتر دانسته‌اند. اگرچه تجربه‌گران نمی‌توانند تمام جزئیات تجربه خود را به‌دقت شرح دهند و میان اظهارات آن‌ها مشابهت‌هایی دیده می‌شود، اما به‌طور کلی برخی از ویژگی‌های برجسته تجارب نزدیک به مرگ آن‌ها عبارت‌اند از: احساس وقوع مرگ و شگفتی ناشی از این احساس، احساس خروج از بدن، تجربه گذر از تونل، ورود به قلمرویی ماورایی، ادراک نوری درخشان یا وجودی نورانی، مواجهه با اقوام و آشنایان متوفی یا وجودهای ناشناخته، مرور وقایع زندگی و از سر گذراندن نوعی حس از خودداوری، مواجهه با نوعی مرز یا مانع، بازگشت به جسم اعم از داوطلبانه یا غیرداوطلبانه. پژوهشگران حوزه‌های مختلف علمی با تکیه بر مبانی متفاوت خود، تبیین‌های مختلفی از تجربه‌های نزدیک به مرگ ارائه کرده‌اند. برخی از این تبیین‌های عمده و قابل‌توجه عبارت‌اند از: الف) تبیین‌های فیزیولوژیکی؛ برخی از پزشکان و فیزیولوژیست‌ها در پی آن‌اند تا فارغ از باور به وجود بُعدی غیر مادی در انسان، تجارب نزدیک به مرگ را نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی مغز و ناکارآمدی‌های زیستی-عصبی وابسته به جریان مغز قلمداد کنند. بنابراین تجارب نزدیک به مرگ را شاهدی دال بر وجود روح و حیات پس از مرگ نمی‌دانند، بلکه متعلق ادراک تجربه‌گران را امری غیرواقعی و توهمی قلمداد می‌کنند. ب) تبیین‌های روانشناختی؛ برخی از محققین معتقدند منشأ وقوع تجربیات نزدیک به مرگ را باید در ساحت روانی تجربه‌گران جست‌وجو کرد. بر این اساس، تجربیات نزدیک به مرگ را جلوه‌های دگرگونی در آگاهی و شعور و مکانیزم دفاعی تجربه‌گران در تنش ناشی از مواجهه با رویدادهای بحرانی قلمداد می‌کنند و مدعی‌اند که این تجربیات در خوشبینانه‌ترین حالت بازتاب عقده‌های ناخودآگاه، توهم، هذیان و ناشی از بیماری‌های روانی و در بدبینانه‌ترین حالت، دروغین و ساختگی‌اند. پ) تبیین‌های فراطبیعی؛ مدافعان این دیدگاه اگرچه بروز برخی تغییرات فیزیولوژیکی و عصب‌شناختی در حین تجربه را انکار نمی‌کنند، اما در نهایت تجربیات نزدیک به مرگ را امری واقعی و شاهدی دال بر وجود نیروهای ماوراِِءالطبیعی از قبیل ارواح و خدایان و آگاهی مستقل از کالبد مادی تلقی می‌کنند و معتقدند که متعلق تجربیات نردیک به مرگ امری فراتر از بدن مادی است. این دسته از تبیین‌ها خود طیفی از تبیین‌های فراروانشناختی تا تبیین مبتنی بر اعتقاد به روح مجرد را در بر می‌گیرد. به نظر می‌رسد که در چارچوب تبیین‌های فراطبیعی بتوان از طریق نظریه عالم مثال سهروردی، تبیینی دیگر از تجربه‌های نزدیک به مرگ ارائه کرد. عالم مثال(عالم خیال منفصل یا عالم اشباح مجرده) به‌عنوان یکی از ابتکارات سهروردی، عالمی است که به‌لحاظ مرتبه وجودی در یک نشئه تجردی خیالی میان عالم عقل و عالم ماده، یعنی فروتر از انوارقاهره و مُثل افلاطونی(عالم عقول) و فراتر از عالم برزخ(عالم ماده) قرار دارد. موجودات مثالی اگرچه ماده ندارند، اما خصوصیات ماده از قبیل زنگ، شکل، اندازه و مقدار در آنان مشهود است، ولی این خصوصیات را با حواس ظاهری نمی‌توان درک کرد، بلکه متعلق ادراک خیالی و باطنی قرار می‌گیرند. سهروردی خود با استفاده از نظریه عالم مثال منفصل، به تبیین امور مختلفی در معتقدات دینی و فلسفی می‌پردازد، از جمله اینکه وی از عالم مثال برای توجیه قیامت و بعث اجساد و معاد جسمانی استفاده کرده است. تمثیلات عارفان بر اثر ریاضت، احوال خوش دریافت شده از افلاک توسط عارفان، صور مثالی ربانی همچون شهود جبرئیل به‌صورت دحیه کلبی، وجود اجنه و شیاطین را به عالم مثال مرتبط می‌داند. معجزات و کرامات انبیاء و اولیا از مغیبات را توسط عالم مثال تبیین می‌کند و نیز رؤیت صور خیالی، خواب و رؤیای صادقه را تنها در عالم مثال ممکن می‌داند. به نظر می‌رسد که تبیین تجربیات نزدیک به مرگ می‌تواند یکی دیگر از کارکردهای نظریه عالم مثال سهروردی باشد. ویژگی‌هایی را که تجربه‌کنندگان در تجارب نزدیک به مرگ بیان می‌کنند و برخی از محققان آن‌ها را دسته‌بندی کرده‌اند، عالم مثال سهروردی را به ذهن متبادر می‌سازد. در این پژوهش خواهیم کوشید علاوه بر بیان چیستی و ویژگی‌های عالم مثال سهروردی و تجارب نزدیک به مرگ، کارکرد عالم مذکور را در تبیین تجارب نزدیک به مرگ مورد بررسی قرار دهیم.
  • تعداد رکورد ها : 1357