جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1555
امام مهدی عجله الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه محی‌الدین ابن عربی و صدرالدین قونوی
نویسنده:
محمدحسین مختاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مهدویت و ظهور یکی از مسائل مورد اتفاق بین همه مذاهب کلامی و فقهی اسلام است و تفاوت های موجود، نه اختلاف عقیده در اصل نظریه بلکه اختلافاتی فرعی در مواردی مانند شرایط تولد و یا ظهور است. عرفان نیز مانند دیگر جنبه های اسلامی در اعتقاد به این اصل نه تنها با دیگر شاخه های اسلامی مشترک است؛ بلکه تاکید بیشتری بر این اصل داشته است. زیرا ولایت که ارتباط تنگاتنگی با این موضوع دارای از ارکان عرفان اسلامی به شمار می رود و ولایت و ختم آن از موضوعات بسیار مهم و البته مناقشه انگیز در عرفان است. عرفا و محققان شیعی به اتفاق ختم ولایت خاصه را از آن امام مهدی عجله الله تعالی فرجه الشریف دانسته اند، اما دربین عرفانی سنی مذهب، در اعتقاد به این موضوع اختلاف وجود دارد. پژوهش پیش رو در پی آن است که نظر ابن عربی و ممتازترین شاگرد وی، صدرالدین قونوی را درباره ی امام مهدی عجله الله تعالی فرج الشریف بررسی کند. برای این مهم ناگزیر طرح مسائلی در باب ولایت و ختم ولایت لازم می اید. پس از توضیحات در باب اهمیت و جایگاه این این بحث در عرفان اسلامی، نگاه ابن عربی و صدرالدین به ختم ولایت و جایگاه امام مهدی عجله الله تعالی فرج الشریف از خلال مهم ترین آثارشان و شارحان و مفسران بررسی شده و پس از آن به نگاه کلی ایشان به ویژگی ها و منزلت امام مهدی عجله الله تعالی فرجه الشریف می پردازد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 164
مقایسه‌ی خاتم انبیا و اولیا در اندیشه‌ی ابن‌عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمد رسول احمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی خاتم انبیا و اولیا از جمله مسایل مهم در عرفان نظری ابن‌عربی و فلسفه‌ی ملاصدرا است. پرسش مطرح این است: خاتم انبیا و اولیا در اندیشه‌ی آنان چه کسی است؟ تردیدی نیست در اینکه در اندیشه‌ی این دو قطب عرفان و فلسفه، خاتم انبیا حضرت محمد (ص) است؛ اما اینکه خاتم اولیا کیست؟ اتفاق نظر وجود ندارد. در آثار ابن‌عربی از افراد مختلف به عنوان خاتم اولیاء نام برده شده است، این در حالی است که از نظر ملاصدرا خاتم اولیا حضرت مهدی (عج) است. دیدگاه این دو عارف و حکیم اسلامی در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفته است. نتیجه این تحقیق نشان می‌دهد ابن‌عربی، در مورد خاتم اولیا دیدگاه روشن و یگانه نداشته است. مبتنی بر همین مفروض، -با اینکه خاتمیت حضرت مهدی (عج) بر اساس منابع اسلامی اثبات ‌شده است-، مسأله ختم ولایت، در عرفان ابن‌عربی گرفتار ابهام و باعث سوء برداشت گردیده است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 58
محي الدين در آئينه فصوص - جلد دوم
نویسنده:
مرتضى رضوى
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مولف,
محي الدين در آئينه فصوص - جلد اول
نویسنده:
مرتضى رضوى
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
فخر دین,
ختم الاولیاء: نبوت و ولایت از دیدگاه ابن عربی
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: الهام,
چکیده :
این کتاب در زمرۀ معدود کتاب‌هایی است که تبیین و توضیح مفهوم ولایت و گشودن بسیاری از رازهای این مفهوم کانونی در نوشته‌های ابن عربی را طی تحلیل علمی کاملاً دقیقی بر عهده گرفته است. نویسنده با حضور منحصربه‌فرد و خاصش در قلمرو میراث شیخ اکبر توانسته است صفحات فراوانی را روشن سازد که در نظر بسیاری از دانشمندان و پژوهندگان تاریک و مجهول می‌نموده است. در واقع این کتاب اثر محققانۀ دست‌اولی است در بررسی تاریخی و تشریحی یکی از مهم‌ترین مفاهیم در قلمرو عرفان و تصوف، یعنی مفهوم «ولایت» و ابعاد مختلف آن به‌ویژه موضوع «ختم ولایت» و ارتباط آن با «نبوت» از دیدگاه ابن عربی به قلم استاد میشل (علی) شوتکیویچ، یکی از بزرگ‌ترین متخصصان عرفان ابن عربی در سطح جهانی در عصر کنونی. اصل کتاب به زبان فرانسوی است و اهمیت و شهرتش موجب شده به چند زبان از جمله انگلیسی و ایتالیایی و عربی و ترکی ترجمه شود. در درآمد کتاب، نویسنده سیری دارد بر پیشینۀ آشنایی غربیان، کسانی مانند فلوگل، نیکلسون، پالاسیوس، ماسینیون، کربن، ایزوتسو و چیتیک با تصوف ابن عربی و پژوهش‌هایی که دربارۀ آثار و اندیشه‌های ابن عربی انجام داده‌اند و رویکردها و محاسن و معایب کارهایشان. سپس به ذکر مقاطع برجستۀ زندگانی ابن عربی می‌پردازد. در ادامه نویسنده پس از بیان موضع فکری و عقیدتی مسلمانان دربارۀ اولیا و اشاره به جلوه‌های تکریم و تعظیم آنان به‌ویژه از سوی عموم مردم، یادآور می‌شود ولایت و تصوف/عرفان از هم جدا نیستند و در حقیقت تصوف و عرفان مولود وجود ولایت و اولیاست و از آن تغذیه می‌کند و آسمانی است که ستارۀ هدایت اولیا در آن طالع می‌شود. به دنبال این نویسنده به بررسی پدیده‌ای به‌شدت وابسته به مفهوم ولایت، یعنی پدیدۀ «زیارت» مقابر بزرگان دین و اولیا و ریشه‌های تاریخی آن در صدر اسلام می‌پردازد و طعن و رد تند ابن تیمیه بر این پدیده و نیز نقدهای صوفیه و شیعه را بر دیدگاه او یادآور می‌شود. نویسنده فصل اول را با یکی از رؤیاهای ابن عربی آغاز می‌کند که طی آن وی انبیا را یکایک به همراه اتباعشان مشاهده کرده است. از این رؤیا هم جایگاه روحانی وی معلوم می‌شود و هم آشکار می‌شود که او از همان آغاز اعتقاد به این داشته است که اولیا منفصل از انبیا نیستند و ولایت به هیچ‌وجه از نبوت مستقل نیست، بلکه تابع و دنبالۀ آن است و ولی بر قدم نبی است و در علم و عمل و حال از او تبعیت می‌کند. نویسنده در ادامه به‌تفصیل وارد مباحث لغوی واژۀ «ولی» و «ولایت» شده و ریشه و معانی آن را بررسی می‌کند. در فصل دوم، نویسنده به پی‌جویی نخستین کاربردهای لفظ و مفهوم ولایت در آثار صوفیه می‌پردازد و این اندیشه را نزد دانشمندان مسلمان دنبال می‌کند تا به نوشته‌های ابن عربی می‌رسد. در این پی‌جویی به این نتیجه می‌رسد که برخی از دانشمندان مسلمان واژه‌های ولی و ولایت را منحصراً هم‌معنی مؤمن و ایمان گرفته‌اند و آن را دارای معنی تولیت نشمرده‌اند، هرچند مخالف کرامات و خوارق عادات و علوم الهامی نبوده‌اند. سپس نویسنده متعرض نظر کسان دیگری چون ابن تیمیه، شریف جرجانی و ابن عجیبه در این زمینه می‌شود. در فصل سوم، نویسنده به تعریف مفهوم ولایت و اشکال و صور و کارکردهای آن از دیدگاه ابن عربی می‌پردازد. نویسنده این مفهوم را اولاً بر اساس متن‌های متضمن مفهوم ولی و ولایت صورت‌بندی می‌کند و سپس با استفاده از متن‌های دیگری که این مفهوم را در قالب واژه‌های دیگری آورده‌اند به تکمیل این صورت‌بندی می‌پردازد. مهم‌ترین متن در این زمینه «فصوص الحکم» است. فصل چهارم کتاب اختصاص به تبیین مفهوم «حقیقت محمدیه» دارد. نویسنده فصل را با این سخن ابن عربی آغاز می‌کند که همۀ انبیای مقدم بر حضرت رسول (ص) نایبان او در عالم خلق بوده‌اند و حضرتش به صورت روح مجرد وجود و حضور داشته تا نوبت به ظهور جسمانی‌اش در این عالم رسیده است که دیگر حکمی برای نایبان باقی نمی‌ماند. فصل پنجم با ذکر این عقیدۀ ابن عربی آغاز شده که حضرت رسول (ص) جامع همۀ اشکال و صور نبوت است و از همین‌رو شخص او همۀ مزایای اختصاصی هریک از آنان را در وجود خود جمع دارد. به این ترتیب ولی‌ای هم که وارث روحانی یکی از انبیاست، از حقیقت محمدیه وجه مخصوص به نبی مورث را ارث برد. سوتکبویچ پس از بررسی ماهیت ولایت و هویت ولی و گونه‌ها و سرمشق‌های مختلف اولیا، در فصل ششم وارد بحث جغرافیای ولایت می‌شود؛ به این دلیل که هر ولی‌ای به حسب مرتبۀ ولایتش مرکز و منطقه‌ای از جغرافیای زمین را به خود اختصاص می‌دهد و از آنجا به انجام دادن مأموریت و ایفای نقشی که بر عهده دارد می‌پردازد. نویسنده در این فصل با تقریر و توضیح قسمتی از «فتوحات» به تشریح جغرافیای حضور اولیا می‌پردازد. فصل هفتم را نویسنده با توضیح منازل و مراتب رجال الهی از دیدگاه ابن عربی آغاز می‌کند. به این منظور سراغ باب هفتادوسوم «فتوحات» می‌رود که ابن عربی طی آن حدود هشتاد طبقه از طبقات رجال روحانی را می‌شناساند. در این فصل نویسنده به پیروی از ابن عربی، ابدال هفت‌گانه را مورد بررسی قرار می‌دهد، کسانی که به امر الهی نگهبانان هفت اقلیم‌اند. شوتکیویچ پس از ترسیم جغرافیای کرۀ ولایت و ذکر طول و عرض آن در هفت فصل گذشته، در فصل هشتم به موضوع مهم و اساسی ختم/ خاتم ولایت یا ختم/ خاتم‌های ولایت می‌پردازد. نویسنده با ذکر نقل‌قول‌های مفصل از آثار ابن عربی، سه خاتم را نوشته‌های او شناسایی می‌کند: خاتم ولایت عامه، خاتم ولایت محمدیه، و خاتم الاولاد و به تشریح آنها می‌پردازد. فصل نهم به موضوع شناسایی شخص خاتم ولایت فارغ از کارکرد و مأموریتش می‌پردازد. خاتم ولایت عامه چنان‌که از نوشته‌های ابن عربی برمی‌آید، شخص حضرت عیسی است؛ اما دربارۀ شخص خاتم ولایت محمدیه باید گفت با وجود اشارات متعدد به وی، در هر مورد گویی این شخص مورد اشاره با مورد دیگر فرق دارد، به گونه‌ای که خواننده متحیر می‌شود. گاه ابن عربی می‌گوید در فاس با شخصی دیدار کرده است که خاتم ولایت محمدیه بوده، گاهی هم خود را خاتم ولایت محمدیه دانسته است. در فصل پایانی کتاب اصول و مقدماتی که در فصول گذشته مجال بیان یافته، از رهگذر نقل و تفسیر فقراتی از «رسالة الانوار» و شرح مجهول‌المؤلف آن به نتیجه می‌رسد. نویسنده بحثش را با این نکته آغاز می‌کند که دیدگاه ابن عربی دربارۀ ولایت بر سه مفهوم اصلی وراثت و نیابت و قربت مبتنی است. قربت در حقیقت حاقّ مفهوم و معنای ولایت است که در این فصل روشن می‌شود. فهرست مطالب کتاب: مقدمۀ مؤلف بر ترجمۀ عربی مقدمۀ مترجم عربی مقدمۀ مترجم فارسی درآمد فصل اول: اسم مشترک فصل دوم: هرکس تو را دید، گویی مرا دیده است فصل سوم: سپهر ولایت فصل چهارم: حقیقت محمدیه فصل پنجم: وارثان انبیا فصل ششم: اوتاد اربعه فصل هفتم: اعلی‌مرتبۀ ولایت فصل هشتم: سه خاتم فصل نهم: ختم ولایت محمدیه فصل دهم: نردبان دوسویه نمایه
خوانش توصیفی-تحلیلی جایگاه عقل از دیدگاه ملاصدرا و ابن‌عربی
نویسنده:
زهرا صفاری نژاد ، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی با رویکردی عرفانی و ملاصدرا به مثابه یک حکیم متأله در آثار خود به بررسی عقل، خواه به عنوان موجودی مستقل از انسان و خواه به مثابه قوه ای ادراکی در انسان پرداخته اند. مقاله حاضر در صدد تحلیل و مقایسه این دو دیدگاه است. از نظر ابن عربی، عقل اول، نخستین مخلوق روحانی و اولین مفعول ابداعی است که همه معلومات علوی و سفلی است که بدون واسطه از خداوند دریافت می کند. وی عقل نظری را در معرفت به حق، ناتوان می‌شمارد و معتقد است عقل در شناخت حق‌تعالی، دو مقام دارد: مقام ادراک و مقام قبول و پذیرش. عقل از ادراک و شناخت ذات حق و بعضی از مراتب تعینات و تجلیات حق، ناتوان است، اما در مقام پذیرش و قبول، قادر به شناخت حق بوده و محدودیتی ندارد. ملاصدرا در برخی آثار خود، عقل را صادر نخستین به شمار می آورد، ولی در برخی آثار دیگر به پیروی از دیدگاه عرفا، وجود منبسط را صادر نخست می‌پندارد. وی هرچند برای عقل، جایگاه رفیع معرفت‌شناسی درنظر می‌گیرد، اما با پذیرش محدودیت‌های آن و ردّ حجیت مطلق برای عقل، مدعی است فرد می‌تواند با شناخت‌های عقلانی به‌سوی استکمال نفسانی خویش پیش رفته و زمینه را برای دریافت‌هایی فراتر از عقل فراهم آورد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 86
مبانی تجربه عرفانی از منظر ابن‌عربی و جایگاه آن در هنر
نویسنده:
آذر جهان یار ، داوود رنجبران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربه عرفانی که یکی از انواع تجربه دینی هست، یکی از جلوههای معنویت در حیات بشری و موضوعی جذاب برای فیلسوفان و عارفان هر دورهای بوده است. یکی از این فیلسوفان محیالدین ابنعربی فیلسوف قرن 7 هق است. در اندیشه ابنعربی، کشف و شهود مهمترین مصداق تجربه دینی می‌باشد. وی تلاش کرده هستی را در نظام عرفانی خود به همان صورتی که انسان کامل مشاهده می‌کند یا در تجربیاتی که بر اساس عرفان انسان کامل شکل می‌گیرد‌، بیان کند. نمونههای این تجربه را می‌توان در هنر مشاهده کرد. ماهیت و ذات هنر خود مسالهای عرفانی و نوعی علم حضوری است و جزو معارف شهودی به حساب میآید. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و کتابخانهای انجام شده است .هدف اصلی شناخت مبانی عرفانی موثر بر هنر است. به این جهت در این پژوهش به تحلیل مفهوم کشف و شهود در ساختار معرفت شناختی ابنعربی و جایگاه کشف و شهود در هنر پرداخته شده است. بر اساس نتایج اثر هنری با الهام گرفتن از شهود و حس فرد هنرمند شکل میگیرد، هنرمند در این مرحله برای رسیدن به کشف و شهود نیازمند خیال است سپس برای عینیت بخشی به صور خیالی که در ذهنش شکل می‌گیرد از عناصر تجسمی بهره میگیرد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
‏«خودگرایی» سرشتی و «دیگرگرایی» اخلاقی در اندیشۀ عرفانی ابن عربی
نویسنده:
حسن مهدی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن‌عربی، از یک سو، دربارۀ «خودگرایی سرشتی» سخن می‌گوید و تأکید می‌ کند، سرشت انسان چنان است که گرایش حاکم بر اعمالش، کسب خیر فردی است، و آدمی خود می‌داند که ثمرۀ هر عملی، از لحاظ مادی یا معنوی، به خود او باز می‌گردد؛ اما شیخ اکبر از سوی دیگر، بر «دیگرگرایی اخلاقی» با محوریت شفقت و کاستن از درد و رنج‌های همۀ انسان‌ها تأکید می‌کند. مسئله مقالۀ حاضر این است که چگونه سازگاری‌ میان خودگرایی سرشتی و دیگرگرایی اخلاقی امکان‌پذیر است؟ به‌منظور پاسخ به این پرسش با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا خودگرایی سرشتی بر اساس مبانی عرفانی ابن‌عربی دربارۀ مظهریت خاص اسمایی انسان‌ها و استعدادهای اعیان ثابته‌شان و فردانیت‌ آنها از حیث سلوک معنوی و نیز غایت شخصی‌شان تبیین می‌شود؛ آنگاه با تکیه بر دیدگاه ابن‌عربی دربارۀ خلقت انسان‌ها به صورت الهی و یگانگی بنیادین‌شان، دیگرگرایی اخلاقی بر مبنای حرمت ذاتی انسان‌ها و بازگشت خیر هر عمل خیرخواهانه به خود فرد، البته با وسعت دادن معنای «خود» به‌ «خود کلی»، توجیه می‌شود و در نهایت، با تأکید بر توقف خیر و سعادت فردی بر خیر و سعادت جمعی، سازگاری مذکور نشان داده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 28
مفاهیم مقوم فرایند وحى‌یابى عرضى تشریعى رسالى از منظر دیالکتیک الهى ابن عربى
نویسنده:
علیرضا صادق شیرازی ، مرضیه اخلاقی ، سید علی علم الهدی ، میثم سفیدخوش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرایند وحی‌یابی، در نظام عرفانی ابن‌عربی با پنج مفهوم قوام می‌یابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحی‌یابی نبی، در شبکه پیچیده و درهم‌تنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابن‌عربی است. رهیافت‌های به دست آمده در این پژوهش نشان می‌دهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، «روح»، «نور» و «نکته»، در فرایند وحی‌، معطوف و مکملِ معنایی یکدیگرند. دقیقه، امکان هرگونه آگاهى و ظهور؛ من‌جمله امکان ظهور آگاهى وحیانى تشریعى رسالى را فراهم می‌آورد و رقیقه (تعین‌بخش اسماء) شعاع‌هاى داده‌هاى حقایق أسمائی است که طرف‌سازى تضایف اشراقى را به انجام می‌رساند و در فرایند وحى، اسماء دخیل در وحی؛ یعنى حى، نور، علیم، حکیم، متکلم، سمیع و بصیر را در مبدأ قابلى مرآتی قلبى متعین می‌سازد و وساطت می‌کند. روح، همان رقایق اسماء الهى (حقیقت) خصوصا اسم الحى است که تعین یافتگى حقیقت معدوم العین و معقول؛ اما مؤثر اسم الحى را در مرائی أعیان، خصوصا مرات قلب نبى وساطت می‎کند و نور؛ همان افاضه و اضافه اشراقى حقیقت اسم النور است که جنبه آشکارگى کنه ذات براى خویش و بالتبع آن، براى ظهورات خویشتن را عهده‌دار است و شعاع‌هاى ریسمان مانند او، روابط و مناسبات رقایقى و ظهور اطوار تکلمى و علمى وحى نبوى را به نحو فعل گفتارى در مرآت قلب نبى میسر می‌سازد. نکته، رد و اثرى است که از انعکاس حقایق أسمائی در مرائی قوابل وضع و رفع می‌شود.
صفحات :
از صفحه 113 تا 124
امکانات درونی قلب برای رویکرد پدیدارشناختی با تأکید بر مکتب عرفانی ابن عربی
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میراث عرفانی بطور عام بیشتر به هویت و کارکرد شناختی و سلوکی قلب توجه می­شود و منزلت قلب فراتر از عقل و فروتر از روح و زمانی پایین دست فؤاد معرفی می­شود و قلب در لطائف سته یا سبعه یا ثمانیه، در کنار لطائف دیگر قرار می­گیرد. اما ابن عربی از خصیصة وجودی قلب با عنوان تقلب در صور و تجلیات یاد می­کند و این پژوهش با تأکید بر این خصیصه در پی ترسیم ظرفیت­های درونی قلب برای نگاه پدیدارشناسانه است و سعی دارد با استفاده از پدیدارشناسی به روایت ون منن و افزودن نگرش وجودی بدان به این پرسش­ اساسی پاسخ دهد؛ چگونه می­توان از ظرفیت درونی قلب در عرفان ابن عربی برای تأملات پدیدارشناختی وجودی بهره برد؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: یکم. قلب همان لب و عصارة وجود آدمی است و به دلیل اطلاق و تقلبش پذیرای صور و تجلیات گوناگون است و مراد از این تقلب، تقلب وجودی شهودی است. به این اعتبار، قلب، ظرفیت خوبی برای تقویت نگاه پدیدارشناسانه با مؤلفه­هایی چون حیرت، تعلیق، التفات و نما دارد و کمک می­کند تا پروندة تأمل دربارة حقیقت و شناخت آن همچنان مفتوح باشد؛ دوم. قلب با مواجهة حضوری­اش با اسما و صفات، و به تعبیری مواجهة پیشاتأملی­اش، ظرفیت قدرتمندی را برای تأملات پدیدارشناسانة وجودی فراروی عقل، به عنوان یکی از شئون قلب، قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 109
  • تعداد رکورد ها : 1555