جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی مبانی معرفتی مدینه فاضله از دیدگاه افلاطون، آگوستین و فارابی
نویسنده:
زینب پیرداده بیرانوند؛ استاد راهنما: مهرداد امیری؛ استاد مشاور: عابدین درویش پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم "مدینه فاضله" به عنوان جامعه ای آرمانی که در آن عدالت، سعادت و فضیلت حاکم است، از دیرباز در کانون توجه فیلسوفان قرار داشته است. این مفهوم نه تنها بازتابی از آرزوهای بشر برای زندگی بهتر است، بلکه نشاندهنده تلاش فیلسوفان برای ترسیم چارچوبی نظری است که در آن انسان بتواند به کمال وجودی خود دست یابد. در این میان، افلاطون، آگوستین و فارابی به عنوان سه تن از برجسته ترین فیلسوفانی که به این موضوع پرداخته اند، هر یک با رویکردی خاص، مبانی معرفتی مدینه فاضله را مورد بررسی قرار داده اند. افلاطون در کتاب "جمهور" مدینه فاضله را بر پایه عدالت و حکومت فیلسوفان بنا می کند. از دیدگاه او، شناخت حقیقی و دستیابی به مُثُل، به ویژه مُثل خیر، شرط اساسی برای تحقق مدینه فاضله است. مبانی معرفت شناختی افلاطون بر این اصل استوار است که تنها از طریق عقل و فلسفه میتوان به حقیقت دست یافت و حکومت فیلسوفان، که به این حقیقت آگاهند، می تواند جامعه را به سوی سعادت هدایت کند. در این نظام، معرفت به عنوان ابزاری برای کشف حقیقت و تحقق عدالت در جامعه عمل می کند. آگوستین، در اثر خود "شهر خدا"، مدینه فاضله را در چارچوبی الهیاتی و مبتنی بر آموزه های مسیحی ترسیم می کند. از نگاه او، سعادت حقیقی انسان تنها در اتحاد با اراده الهی و زندگی در "شهر خدا" محقق می شود. مبانی معرفت شناختی آگوستین بر وحی و ایمان استوار است و او معتقد است که شناخت حقیقت و سعادت انسان، بدون توجه به عنصر الهی و لطف خداوند، ممکن نیست. در این دیدگاه، معرفت به عنوان موهبتی الهی در نظر گرفته می شود که از طریق ایمان و عشق به خداوند به دست میآید. فارابی، به عنوان فیلسوفی که اندیشه های یونانی و اسلامی را تلفیق کرده است، در کتاب "آراء اهل المدینه الفاضله" مدینه فاضله را به عنوان جامعه ای عقلانی و فضیلت محور معرفی می کند. از دیدگاه او، رهبری حکیم و فیلسوف، که به حقایق عقلی و وحیانی آگاه است، نقش محوری در هدایت جامعه به سوی کمال دارد. مبانی معرفت شناختی فارابی بر ترکیب عقل و وحی استوار است و او معتقد است که شناخت حقیقت و تحقق سعادت، نیازمند هماهنگی بین معرفت عقلی و وحیانی است. در این نظام، معرفت به عنوان ابزاری برای کشف حقیقت و هدایت جامعه به سوی فضیلت عمل می کند. با وجود مطالعات گسترده درباره مدینه فاضله، بررسی تطبیقی مبانی معرفتی این مفهوم در اندیشه افلاطون، آگوستین و فارابی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مبانی معرفت شناختی مدینه فاضله از دیدگاه این سه فیلسوف چیست و چه وجوه اشتراک و افتراقی در نگاه آنها به این مفهوم وجود دارد؟ این پژوهش با تحلیل مبانی معرفتی همچون نقش عقل، وحی، عدالت و سعادت در شکل گیری مدینه فاضله، به دنبال تبیین این مسئله است که چگونه این فیلسوفان با رویکردهای متفاوت فلسفی و الهیاتی، به ترسیم آرمانشهری پرداختهاند که در آن انسان به کمال و سعادت حقیقی دست مییابد. این بررسی نه تنها به درک بهتر اندیشه این فیلسوفان کمک می کند، بلکه می تواند زمینه ساز بازخوانی مفهوم مدینه فاضله در جهان معاصر باشد.
تفسیر تمثیلی از نگاه آگوستین
نویسنده:
فریبا عاکف؛ استاد راهنما: احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
روش تفسیر تمثیلی یکی از روش‌های مهم تفسیری در مسیحیت است که از همان ابتدا برای تفسیر کتاب مقدس مورد استفاده قرار گرفت. تفسیر تمثیلی، تفسیری غیرلفظی و باطنی است که در آن برای متن علاوه بر معنای ظاهری، معنای عمیق‌تری در نظر گرفته می‌شود. الاهی‌دانان بزرگ مسیحی متأثر از فرهنگ و فلسفه‌ی یونانی، به‌ویژه تحت تأثیر مکتب اسکندریه، تفسیر تمثیلی را پذیرفتند تا در مواردی که ظاهر متن قابل پذیرش عقلانی نبود به کمک تفسیر تمثیلی معنایی غیر از معنای ظاهری برای متن در نظر بگیرند و بتوانند متن کتاب مقدس را موافق فلسفه نشان دهند. آگوستین یکی از مهم‌‌ترین آبای کلیسا والاهی‌دانان بزرگ مسیحیت نیز در تفسیر کتاب مقدس روش تفسیر تمثیلی را به‌کار برده است. تفسیر تمثیلی از نظر او به این معناست که بعضی عبارات در کتاب مقدس به صورت مجاز بیان شده‌اند که با توجه به نشانه‌ها می‌توان به معنای حقیقی آن‌ها دست یافت. هماهنگ بودن معنای به‌دست آمده، با هدف کتاب مقدس که عبارت است از محبت به خدا و همسایه‌ی خویش، معیار درستیِ تفسیر از نظر اوست. آگوستین اعتقاد به تاریخمندی رخدادهای نقل شده در کتاب مقدس دارد و آن‌ها را با اتفاقات مربوط به ظهور عیسی تطبیق می‌دهد و مسیح را تحقق کامل آن موارد می‌داند. پذیرش تفسیر تمثیلی از نظر آگوستین به معنای کنار گذاشتن معنای ظاهری و لفظی وقایع کتاب مقدسی نیست. در این تحقیق دیدگاه آگوستین درباره‌ی روش تفسیر تمثیلی براساس آثار خود آگوستین و آثار مرتبط با وی توصیف شده و نمونه‌هایی از تفاسیر تمثیلی آگوستین براساس کتاب شهر خدا بیان شده است.
فلسفه مسیحی سنت آگوستین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Étienne Gilson
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Random House,
مقدمه‌ای بر مطالعه سنت آگوستین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Etienne Gilson
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Librarie Philosophique J. Vrin,
تجربه تحولی و عقلانیت اختلاف درونی: بازخوانی معرفت‌شناختی تحول دینی در پرتو روایت آگوستین
نویسنده:
غزاله حجتی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تحول دینی دگرگونی عمیقی در هویت، ارزش‌ها و معیارهای عقلانی فرد ایجاد می‌کند و با دو ویژگی اصلی همراه است: عدم امکان پیش‌بینی کامل پیامدها پیش از وقوع، و تغییر بنیادین در ساختار شخصیت و معرفت پس از آن. این امر تصمیم برای ورود به چنین تجربه‌ای را به یک پارادوکس تبدیل می‌کند که در آن عقلانیت سنتی کارایی ندارد و اراده و شجاعت معرفتی اهمیت می‌یابند. در این فرایند پرسش از اعتبار خویشتنِ پیشین و جدید مطرح می‌شود اما هیچ‌یک به طور مطلق برتر نیستند. گفت‌وگوی عقلانی درونی، که ریشه در معیارهای اجتماعی و بین‌الاذهانی دارد راهی برای مقابله با این شکاف است. به عنوان مثال، روایت آگوستین در اعترافات نشان می‌دهد که اختلاف با خویشتن پیشین نه‌تنها گسست نیست، بلکه فرصتی برای تعمیق عقلانیت و بازسازی خودفهمی است. بنابراین، عقلانیت در حوزه‌ی دین به معنای ایستادگی در برابر تغییر نیست، بلکه توانایی رشد درون آن است.
مقایسه دیدگاه آگوستین و بوئتیوس در باب مسأله شر
نویسنده:
پدیدآور: عزیزه محمودپور مندولکانی ؛ استاد راهنما: لیلا هوشنگی ؛ استاد مشاور: حجت‌اله جوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله شر یکی از مشکل‌ترین مسائل پیش روی اندیشه بشریت است که ملحدان برای انکار وجود خداوند به آن استناد می‌کنند. بنابراین مسئله، وجود خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه محض با وجود شرور هیچ توجیهی نمی‌تواند داشته باشد. به‌دنبال این مسئله، پژوهش حاضر در پی آن است تا در وهله نخست به مسئله شر، اقسام شر، ابعاد شر، هستی‌شناسی شر، ماهیت شر، وجود این مسئله در آیین مسیحیت و فواید آن از جنبه‌ای مختلف بپردازد و در وهله دوم در تلاش است تا طبق دیدگاه دو متأله مسیحی، آگوستین قدیس و بوئتیوس، به مسئله شر از جنبه‌های مختلف؛ اختیار انسان، گناه نخستین، لطف الهی، ضرورت شرور، نظام احسن و عدل الهی به این مهم بپردازد. در نتیجه در این پژوهش ابتدا به بررسی مسئله شر در آیین مسیحیت می‌پردازیم، سپس به شرح دیدگاه‌های دو متفکر مذکور در باب این مسئله خواهیم پرداخت تا وجوه افتراق و اشتراک این دو متفکر را در باب مسئله شر یادآور شویم.
بررسی مقایسه‌ای ابعاد جامعه آرمانی از دیدگاه آگوستین قدیس با خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
پدیدآور: مسعود فتاحی عدل ؛ استاد راهنما: عبدالرضا باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
جامعه آرمانی همواره یکی از موضوعات مرکزی فلسفه سیاسی و الهیات بوده است که به دنبال تعریف یک نظام زندگی ایدئال برای انسان‌ها می‌گردد. در این راستا، دو فکر بزرگ، آگوستین قدیس و خواجه نصیرالدین طوسی ، از دیدگاه‌های مختلف و تحت تأثیر سنت‌های فرهنگی و دینی خود، به تصویر کشیدن چهره‌ای از جامعه آرمانی پرداخته‌اند. آگوستین قدیس به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان مسیحیت و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی، نمایندگان دو سنت فکری و دینی مختلف هستند. مقایسه دیدگاه‌های آن‌ها درباره جامعه آرمانی می‌تواند به درک عمیق‌تری از تأثیر سنت‌های دینی و فرهنگی بر تصورات از جامعه آرمانی کمک کند. هم‌چنان‌که در دوران حاضر، چالش‌هایی مانند چندفرهنگی، تعادل بین معنویت و منطق، و رسیدن به عدالت اجتماعی، نیازمند تحلیل دیدگاه‌های قدیمی و استفاده از آن‌ها برای حل مشکلات معاصر است. با وجود تعدادی از تحقیقاتی که به تحلیل دیدگاه‌های آگوستین و طوسی درباره جامعه آرمانی پرداخته‌اند، تحقیقاتی که به صورت مستقیم به مقایسه این دو فکر در این زمینه می‌پردازد، محدود است. بیشتر تحقیقات به بررسی جداگانه دیدگاه‌های آن‌ها یا مقایسه آن‌ها با فیلسوفان دیگر (مانند فارابی) اختصاص دارد. این پژوهش قصد دارد تا شکاف موجود در تحقیقات قبلی را پر کند و به بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های اساسی در دیدگاه‌های آگوستین و طوسی درباره جامعه آرمانی بپردازد. بر همین اساس می‌توان گفت که آگوستین با تأکید بر معنویت و ارزش‌های مسیحی، و طوسی با تلفیق معنویت و منطق، دو تصویر متفاوت از جامعه آرمانی ارائه داده‌اند. بررسی این تفاوت‌ها می‌تواند به درک اثر سنت‌های دینی و فرهنگی بر تصورات از جامعه آرمانی کمک کند. هم‌چنین تحلیل دیدگاه‌های آگوستین و طوسی می‌تواند به حل چالش‌های مدرن مرتبط با عدالت اجتماعی، حکومت عادلانه، و هماهنگی فرهنگی کمک کند.
تأثیر فرشتگان در رستگاری انسان در اندیشه آگوستین و ملاصدرا
نویسنده:
علی مرادی؛ استاد راهنما: سحر کاوندی؛ استاد مشاور: محسن جاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رستگاری و سعادت انسان موضوعی است که همواره دغدغه بشریت بوده است. در این بین ادیان الهی داعیه‌دارِ راهنمایی بشر برای رسیدن به آن بوده‌اند و دو دین مسیحیت و اسلام نیز پیشگام این موضوع بوده‌اند. آگوستین و ملاصدرا به عنوان دو شخصیت برجسته در سنّت مسیحیت و اسلام صاحب نظام‌های الهیاتی و فلسفی هستند که در پی پاسخگویی به این موضوع بوده‌اند. آگوستین معتقد است که انسان به وسیله مسیح رستگار می‌گردد و تصلیب مسیح عامل این رستگاری است. درواقع، مسیح خود را فدیه گناه نخستین کرد تا بشر از زیر بار آثار آن گناه رهایی یابد. درحالی‌که با بررسی الهیات او متوجه می‌شویم‌ که فرشتگان باتوجه به جهتی (خدا و خود)که در اراده خود اختیارکردند باعث شکل‌گیریِ شهری حقیقی و متشخص شدند که شهرخدا نام گرفت. در مرحله پس از آفرینش آدم نیز انحراف در اراده یکی از این فرشتگان یعنی شیطان باعث القاء به قابیل گردید و در ساحت انسانی نیز انحراف در اراده رخ داد. فرشتگان در واقع باتوجه به نحوه اراده‌ای که اتخاذ کردند باعث شدند که در ساحت هستی شناختیْ بنیان‌گذاران شهرخدا و شهر زمینی شوند و به عبارتی مقصد رستگاری و شقاوت انسان را رقم بزنند. در این بین، علاوه بر فرشتگان و مسیح، با امر سومی به نام فضائل اخلاقی مواجه هستیم که به زعم آگوستین، مؤمن مسیحی برای رستگاری به آنها نیاز دارد. این فضائل در بستر ایمانِ شخص مؤمن محقق می‌گردند و ایمان امری است که روح‌القدس آن را در قلب مؤمنان پدید می‌آورد. مؤمن مسیحی به وسیله کمک فرشتگان در ساحت دنیا و نیز فدیه شدن مسیح و پایبندی به ایمان وفضائل اخلاقی به رستگاری دست می‌یابد. به عبارتی انسان برای رستگار شدن به فرشته‌وار شدن نیاز دارد که باتوجه به آن سه مؤلفه به آن دست می‌یابد. از سوی دیگر، ملاصدرا معتقد است که رستگاری انسان امری است که به وسیله فرشتگان در دو ساحت علمی و عملی و نیز به وسیله شخص نبی اسلام (ص) رقم می‌خورد. در نظامِ الهیاتی و فلسفی او نیز برای رستگار شدن با امری به نام فرشته‌وار شدن مواجه هستیم. درواقع، فرشتگان در ساحت علمیْ تربیت نفس انسان را بر عهده دارند تا انسان را به بالاترین مرتبه یعنی اتصال و اتحاد با عقل فعال برسانند. فرشتگان موجوداتی‌اند که هویت انسان را می‌سازند و همواره در حال هدایت نفس انسان هستند. در ساحت عملی نیز آنان هستند که در امور دنیوی به یاری مؤمنان می‌شتابند و طبق نصوص دینی در جنبه‌هایِ دنیوی از جمله روزی، سلامتی و حراست از انسان می‌کوشند. علاوه بر این، فرشتگان در ساحت عملی با انتقال وحی به شخص نبی، فرآیند رستگاری انسان را تسهیل می‌کنند. در ساحت عملی با نقش ویژه شخص نبی اسلام (ص) برای رستگاری مواجه می‌شویم زیرا ایشان بالِ عملیِ رستگاری را که عبارت از تهذیب ظاهر و باطنِ شخص مؤمن است، به وسیله وحی در قالب عقاید، اخلاق و فقه تأمین می‌کند؛ لذا ایشان خود باید در بالاترین حد از تکامل علمی و عملی باشد که بتواند اولاً این بارِ انتقال و ابلاغ را برعهده گرفته و ثانیاً خود الگویی از این تکامل باشد. به زعم ملاصدرا، انسان مؤمن برای رستگاری به دو بالِ علمی و عملی نیاز دارد که فرشتگان و شخص نبی اسلام (ص)، بستر آن دو را تحقق می‌بخشند و شخص مؤمن باید با تلاش خود در آن بسترْ به رستگاری دست یابد. به نظر می‌رسد که در رستگاری‌ای که آگوستین ترسیم می‌کند، شخص مؤمن تا حد زیادی منفعل است و رستگاری اکثراً بر پایه امور بیرونی برای شخص محقق می‌گردد، درحالی که در رستگاری به روایت ملاصدرا، شخص مؤمن در فرآیند رستگاری منفعل نیست و تا حد زیادی نقش فعال در آن دارد زیرا رستگاری امری است که با وجود شخص گره خورده است و درجه آن نیز به شدت مرتبه وجودی شخص وابسته است.
بررسی تطبیقی تعریف خداوند از منظر امام علی ( ع) و سنت آگوستین
نویسنده:
عطاالله احمد یوسفی جشار؛ استاد راهنما: فرهاد زینلی بهزادان؛ استاد مشاور: اصغر سلیمی نوه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
خداوند در زبان عربی معادل «اللّه» می باشد و در ترکیبی خاص به معانی چون صاحب و مالک نیز به کار رفته است و ذات آن جامع تمامی کمالات و منزه از همه ی کاستی ها می باشد در تعریف از خداوند تاحدی که در توان انسان باشد یکی از موارد مهم سفارش شده در آموزه های دینی می باشد و خداوند نیز راههایی برای رسیدن به این تعریف در نظر گرفته است بنابراین راه برای تعریف خداوند برای انسان وجود دارد با توجه به این اهمیت و ضرورت در تعریف خداوند در این تحقیق به بررسی تطبیقی تعریف خداوند از منظر امام علی( ع) و سنت آگوستین پرداخته ایم. امیرالمؤمنین در کلام و رفتار جایگاه ویژه‌ای نزد مسلمانان و شیعیان دارد و در مقابل، سنت آگوستین جایگاه ویژه‌ای نزد مسیحیان دارد. با توجه به بررسی های صورت گرفته نتایج تحقیق نشان می دهد، در حالی که تعاریف خداوند هم در اندیشه امام علی (ع) و هم آگوستین، معتقد بر سرمدیت است، اما سنت آگوستین تعریف خود را بر مبنای تثلیث بنا نهاده است ولی در مقابل در تعاریف امام علی (ع)، چنین مفهومی از کثرت درباره خداوند نفی توحید است و با آنچه در منابع برجای مانده از ایشان که در امتداد قرآن است، وجود دارد، بیگانه است، زیرا که شرک، شریک قائل شدن برای خدا است، که در اندیشه امام علی نوعی بی‌ایمانی قلمداد می‌شود. امیر المومنین، در احادیث و روایات، به‌طور مکرر و قاطعانه بر یگانگی مطلق خداوند تصریح می‌کند، بنابراین احتمال شراکت شخص دیگری در حاکمیت یا ذات او و خدا ره سه دانستن، همانند آنچه که در اندیشه تثلیث آگوستینی است، را رد می‌نماید.
بررسی تطبیقی امکان فقری در اندیشه صدرالمتالهین و اصل بهرمندی در اندیشه سنت اگوستین
نویسنده:
محمد تعمیرکاری؛ استاد راهنما: مهدی منفرد، محمد مهدی نبویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا و اگوستین دو متفکر برجسته به ترتیب در تاریخ فلسفه اسلامی و تاریخ مسیحیت شناخته شده اند که هم وجهه فلسفی دارند و هم شخصیت عرفانی؛ لذا دارای مبانی و اصول فکری، مشابهی هستند که شایسته پژوهشی بنیادین در برخی نظریات این دو متفکر است. رابطه واجب الوجود و مخلوقات یکی از مسایل بسیار جنجال برانگیز و حیاتی هم در تاریخ فلسفه غرب و هم در تاریخ تفکر اسلامی بوده که هر متفکری چه از متکلم گرفته تا فیلسوف و عارف, هرکدام سعی در تبیین و ارائه استدلال برای رابطه واجب و ممکن نموده اند. این دو متفکر نیز, نظریه خاصی درباره رابطه واجب و ممکن مطرح کرده اند که نظریه ملاصدرا به عنوان (امکان فقری) و نظریه اگوستین به عنوان ( اصل بهره مندی) مشهور شده اند. این دو متفکر سعی در نشان دادن رابطه ضروری بین عالم هستی و خداوند هستند. مبانی فلسفی ملاصدرا: ملاصدرا بنیانگذار سیستم فلسفی خود ( حکمت متعالیه) هست که مبانی و اصول آن عبارت است: 1. اصالت وجود 2. تشکیک وجود 3. وحدت وجود 4. وجود رابط 5. حمل حقیقه و رقیقه 6. حرکت جوهریه امکان فقری و لوازم آن صدرالمتالهین با تفکیک امکان ماهوی و امکان وجودی ،توانست ثمرات بسیار مهمی در فلسفه اسلامی بر جای بگذارد که در مواضع زیادی از آثارش به آن تصریح می کند از جمله: 1.تقسیم جدید موجودات بر اساس امکان فقری الف: وجود مستقل(خداوند) ب: وجود رابط 2. تغییر مناط نیاز معلول به علت از امکان ماهوی به امکان فقری که خود ثمراتی دارد: الف: اثبات وجود رابطی ب: ارجاع اصل علیت به تشأن و تجلی ج:جانشین شدن (تقدم بالتقدم) به جای (تقدم بالعلیه) 3. تغییر مناط جعل 4. طرح برهان صدیقین توسط امکان فقر وجودی 5. ارجاع شرور به فقر و نقصان وجودی ممکنات و تنزیه ذات الهی از شرور مبانی فلسفی سنت آگوستین از این طرف اگوستین نیز سه اصل بنیادین را محور تفکر خود قرار داده است. الف: اصل بازگشت به خویشتن ب: اصل بهره مندی ج: اصل جاودانگی اصل بهرمندی و لوازم آن لذا اصل بهرمندی یکی از مهم ترین تفکرات او برای تببین رابطه واجب و ممکن به شمار می رود. (اصل بهره مندی) نیز بر یک اصل بنیادین استوار است. 1. نظریه فیض او آموزه خلق اختیاری عالم از عدم را مطرح کرد که به نوعی وامدار نظریه (فیض) فلوطین است؛ با این تفاوت که نظریه فلوطین ،خلق اجباری و سرریز عالم هستی از وجود واجب است. مطابق این نظر، خلق عالم، ناشی از فیض وجودی خداوند است و عالم هستی، وجودی جدا و منحاز از وجود خداوند ندارد ؛همانند شعاع و انوار خورشید نسبت به خورشید. لذا او معتقد است که در جهان هستی صرفا یک حقیقت واحد ،وجود دارد که حقیقت جاودان، عشق برین و وجود سرمدی و منشا همه موجودات، حقایق و زیبایی ها است و جهان هستی افاضه وجود او هستند. مطابق این اصل، هر موجودی یا بالذات، حقیقت و خیر است و یا بهره ای از خیر دارد؛ یا خدا است و یا از فیض خدا، موجود شده است. بنابراین شاکله اصلی نظریه این دو متفکر بر رابطه ضروری خالق و مخلوق استوار است که در تفکر آگوستین, نظریه (فیض) و در تفکر صدرا (تشکیک وجود) محور است. از منظر سطحی, نظریه ( اصل بهره مندی) آگوستین و ( امکان فقری) ملاصدرا بسیار نزدیک هستند . وجوه تطبیق: 1. نظریه فیض آگوستین و تشکیک صدرایی. 2 . اصل بهره مندی آگوستین و امکان فقری صدرایی 3 . ( نفس ) برای آگوستین و ( اصالت وجود ) برای صدرا مبدأ آغازین 4 . رویکرد اشراقی آگوستین و رویکرد اشراقی- فلسفی صدرا تاریخ فلسفه اعم از غربی و اسلامی به دو گروه تقسیم می شوند: الف: ذات گرا (فلسفه افلاطونی) ب: جوهرگرا (فلسفه ارسطویی) فیلسوفان ذات گرا رابطه واجب و ممکنات را با نظریه فیض توجیه می کنند ؛اما دسته دوم این رابطه را با علیت تبیین می کنند. آگوستین و صدرا از فیلسوفان ذات گرا به شمار می آیند که در یک سیر خط فکری قرار دارند و فیض وجودی را مبنای فکر خود قرار داده اند و لازمه این مبنا ،دو اصل ( بهره مندی) و ( فقر وجودی) است، چرا که هر دو حاکی از رابطه ضروری واجب و ممکن هستند. با این تفاوت که صدرا توانست با تاسیس نظام حکمت متعالیه, تحلیلی عقلی و منطقی از فیض وجودی ارائه دهد و آن را وارد عرصه ( وجود) کند. به عبارتی دیگر؛ صدرا توانست (فیض وجودی) را به مرحله اوج خود برساند؛ چون که پشتوانه آن مبانی راسخ حکمت متعالیه هستند. بنابراین در این تحقیق سعی بر ان است که وجوه چهارگانه تطبیقی بین این دو اندیشمند را بررسی کنیم که نتیجه بررسی این خواهد بود که نظریه ( اصل بهره مندی) آگوستین و ( امکان فقری) صدرا یک پیام واحدی دارند که همان وابستگی ذاتی ممکنات هستی به واجب الوجود هست؛ به طوری که ممکنات آن به آن و لحظه به لحظه وابسته به خداوند هستند و ماهیت اصلی نظریه (فیض) و (تشکیک وجودی) تنها یک چیز است؛ با این تفاوت که این در فضای متفاوتی می باشد که صدرا توانست با بنیانگذاری سیستمی عقلی و منطقی خود ( حکمت متعالیه) که مبنای آن (اصالت وجود) است، تبیینی کاملا عقلی از ( فیض وجودی, تشکیک وجودی و امکان فقری) ارائه دهد. برخلاف آگوستین؛ که روش او بیشتر اشراقی و شهودی بوده است.