جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
آخرت شناسی در عصر سکولار: بررسی استفاده از آخرت شناسی در فلسفه هایدگر، بردایف و بلومنبرگ [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John R. Lup, Jr
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : موضوع آخرت شناسی عموماً به حوزه الهیات محدود می شود. با این حال، این موضوع بر بسیاری از زمینه های دیگر مانند سیاست و تاریخ تأثیر گذاشته است. این پایان نامه به بررسی این سوال می پردازد که چرا آخرت شناسی موضوع بحث در فلسفه قرن بیستم باقی مانده است. مفاهیم مرتبط با آخرت شناسی، مانند پایان زمان و امید به عصر اتوپیایی در آینده، تا حد زیادی در میان روشنفکران در عصر مدرن پیش‌فرض باقی ماندند. اما مارتین هایدگر، نیکلای بردیایف و هانس بلومنبرگ در فلسفه های خود به صراحت به این موضوع پرداختند. انگیزه این مطالعه عبارت هایدگر است که «خود هستی ذاتاً معاد شناختی است» که نشان دهنده مرکزیت سوژه در درک او از هستی است. این بیانیه به این پرسش منتهی شد که آیا آخرت شناسی نقش بیشتری در تفکر غربی ایفا می کند؟ همچنین این پرسش را در مورد رابطه میان آخرت شناسی و موضوعات فلسفی دیگر مانند غایت شناسی مطرح کرد. به دلیل انبوهی از مفروضات مربوط به معنای آخرت شناسی، فصل اول تعاریف کاری اساسی را ارائه می کند. برای به دست آوردن درک کافی از موضوع و پرداختن به استفاده از این اصطلاح در میان سه فیلسوف، لازم بود ببینیم که آخرت شناسی در اندیشه غربی چگونه درک می شود و بر اساس آن عمل می شود. فصل دوم به تاریخ معاد شناسی در غرب می پردازد و به این نتیجه می رسد که دو جریان کلی از اندیشه آخرت شناختی وجود دارد که توضیح می دهد چرا همچنان موضوعی برای فیلسوفان معاصر باقی مانده است. فصل سوم تا پنجم به چگونگی استفاده از آخرت شناسی توسط هایدگر، بردیایف و بلومنبرگ می پردازد. هر یک از این موضوع به طرق مختلف استفاده کردند: زیرا آخرت شناسی هایدگر وجود دازاین را تشکیل می دهد. آینده نگری ("مسیر رو به جلو") شرطی است دازاین به عنوان یک کلیت. دازاین «به سوی پایان بودن» یا «به سوی مرگ» است. بردیایف سنت آخرت شناختی را با دستاوردهای فلسفی ترکیب می کند و «متافیزیک آخرت شناختی» را ارائه می دهد. او آخرت‌شناسی را از غایت‌شناسی که بر ضد غایت‌شناسی استدلال می‌کند متمایز می‌کند و خاطرنشان می‌کند که فقط یک آخرت‌شناسی «شخص‌گرا» می‌تواند مشکلات دوگانگی و عینیت‌سازی را حل کند. بلومنبرگ با هایدگر و بردیایف با ارائه یک ارزیابی منفی از باور آخرت شناختی در غرب که مدعی است عصر سکولار مدرن نتیجه یک معاد شناسی شکست خورده است، متفاوت است. نتیجه‌گیری این اثر به دنبال ادعای چارلز تیلور در «عصر سکولار» است که «احساس ما از جایی که هستیم تا حدی با داستانی از چگونگی رسیدن به آنجا تعریف می‌شود». نتیجه این است که آخرت شناسی، در بیشتر اندیشه های غربی، عمدتاً به عنوان پیش فرضی برای درک زمان و تاریخ عمل می کند. گذار از مفهوم خطی زمان به مفهوم چرخه ای تا حدودی عصر سکولار مدرن را تعریف می کند. مفهوم زمان آینده یک بعد مهم و اغلب نادیده گرفته شده از درک هرمنوتیکی است. تأثیر مستمر تفکر آخرت شناختی در تاریخ غرب توضیح می دهد که چرا فیلسوفان مورد بررسی در این اثر به معاد شناسی می پردازند و نشان می دهد که تأثیر آن بر اندیشه فلسفی احتمالاً در آینده کاهش نخواهد یافت.
 فلسفه امید بردیایف [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jakub Múčka
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم مسیحی امید اغلب به دلیل زاهد بودن نسبت به دنیای کنونی ما، مستعفی و منفعلانه منتظر آمدن ملکوت خدا در "عصر آینده" مورد انتقاد قرار می گیرد. از سوی دیگر، آخرت‌شناسی در فلسفه مسیحی N.A.Berdjaev از ضرورت تغییر شکل فعال جهان توسط انسان صحبت می‌کند که شرط ظهور ملکوت خداوند است. بنابراین، وظیفه پایان نامه دیپلم، تحلیل این مفهوم امید در ارتباط با جهان است که در حالت بیگانگی و عینیت قرار دارد و متعاقباً ارجاع به زمینه فلسفه امید با گرایش معادشناسی مشابه توسط ارنست بلوخ، الهیات سیاسی. توسط J.B. Metz و Theology of Hope توسط J. Moltmann. این اثر تلاش خواهد کرد تا ببیند تفکر برجایف تا چه اندازه می‌تواند حتی برای بحث‌های معاصر درباره فلسفه امید مسیحی مفید باشد. کلیدواژه: فلسفه مسیحی، شخص گرایی، فلسفه امید، فلسفه تاریخ، آخرت شناسی مسیحی، الهیات سیاسی
فلسفة الدين عند كيرككورد وبرديائف
نویسنده:
حسن يوسف طه
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار التنوير (بالاشتراك مع مركز دراسات فلسفة الدين في بغداد),
کلیدواژه‌های اصلی :
آراء ژاک ماریتن و نیکلای بردیایف در باب معنای تاریخ (۱): تکوین نظرگاه مذهبی قرن بیستم در باب تاریخ
نویسنده:
بوریس ل. گوبمن؛ مترجم: سیدرضا وسمه‌گر
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ماریتن همچون بردیایف اعتقاد داشت که ابعاد قدسی و دنیوی تاریخ به هم پیچیده ­اند و پیوند نزدیک این دو بُعد در روابط گاه دوستانه و گاه پرتنش «شهر خدا» و «قلمرو ناسوت» خود را نشان می­دهد . با وجود این، ماریتن در تضاد با دیدگاههای مدرنیستی از وجودِ جداگانه‌ی ابعاد قدسی و دنیوی تاریخ و جدایی آن دو قلمرو سخن می­گوید. با توجه به این مسئله، فلسفه‌ی تاریخ او با فلسفه‌ی تاریخ بردیایف یا مونیه متفاوت می­شود.
فلسفة الدين عند كيركارد وبرديائيف
نویسنده:
حسن يوسف طه
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
دار التنوير للطباعة والنشر والتوزيع ,
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی و نقد الاهیات اگزیستانسیالیستی نیکلای بردیایف
نویسنده:
حمید بخشنده آبکنار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگزيستانسياليسم نهضتى فلسفى و ادبى در قرن بیستم است كه مبتنى بر آموزۀ تقدم وجود بر ماهيت است. برطبق دیدگاه اگزیستانسیالیسم، انسان كاملا آزاد و كاملا مسئول اعمال خود است و اين مسئوليت خاستگاه دلهره‌اى است كه زندگی او را احاطه مى‌كند. در فلسفۀ اگزيستانسياليسم، درخت‌ها و كوه‌ها، كارخانه‌ها و شاهراه‌ها همگی واقعيت‌های نفس‌الامرى هستند که «هستى» دارند اما برحسب مصطلحات این فلسفه، «وجود» ندارند. در اين فلسفه، کاربرد كلمۀ «وجود» محدود به نوعى از هستى متمثل در انسان است. از لحاظ تاریخی، در گذر زمان، انواع گوناگون و متباينى از اگزيستانسياليسم ظهور کرده است. در شاخۀ اگزیستانسیالیسم دینی، اندیشمند پروتستان سورن کیئرکگور در دانمارك و متفکر کاتولیک گابریل مارسل در فرانسه، دو روايت از اگزيستانسياليسم مسیحی را ارائه كرده‌اند. نيكلاى برديايف، فيلسوف و الاهیدان ارتدوکس روسی نیز روايتى دیگر از اگزيستانسياليسم مسیحی را مطرح كرده است. رسالۀ حاضر که به بررسی نقادانۀ الاهیات اگزیستانسیالیستی نیکلای بردیایف می‌پردازد، مشتمل بر یک پیش‌گفتار و چهار فصل اصلی و یک پیوست است. در پیش‌گفتار رساله، دو روایت سابق‌الذکر از اگزیستانسیالیسم مسیحی بیان و ذهن خواننده برای فصل‌های اصلی آماده می‌شود. آنگاه در فصل اول، زندگى و تعامل فکری بردیایف با آثار اندیشمندان مختلف جهان تشریح می‌شود. در فصل دوم، نگرش فلسفى نيكلاى برديايف ترسیم مى‌‌شود؛ و در فصل سوم، نگارنده به‌طور تفصیلی آرای الاهياتى وى را بیان می‌کند. بالاخره، در فصل چهارم از پایان‌نامه، نگرش الاهیاتی وی مورد ارزیابی قرار مى‌گيرد. خاطر‌نشان می‌شود که در پیوست رساله، نکات متنوع سودمندی برای خوانندگان بیان شده است.
  • تعداد رکورد ها : 6