جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
حدوث جسمانی نفس؛ بررسی و مقایسۀ دیدگاه شارحان ملاصدرا
نویسنده:
ابراهیم مسلم پور انگرابی ، سهراب حقیقت ، منصورايمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا نفس را در مرحلۀ پیدایش، جسمانی و در مرحلۀ بقا، روحانی دانسته است. بعقیدۀ وی، مادۀ جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح و تبیین جسمانیةالحدوث بودن نفس از منظر ملاصدرا، اهتمام ویژه نموده‌اند و هر¬یک با ¬توجه به نگرش و دریافت خودشان از موضوع، به شرح و تبیین این نظریه پرداخته‌اند و همواره اختلاف‌نظرهایی با یکدیگر داشته‌اند. بطور کلی، در تشریح معنا و ماهیت حدوث جسمانی نفس، شارحان آثار ملاصدرا را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: بعضی منظور از جسمانی در این نظریه را جسم طبیعی دانسته‌اند، برخی جسمانی را چیزی که تعلق شدید به جسم دارد، تفسیر کرده‌اند، و گروهی، معنای عامی از جسمانیت را بکار برده‌اند که شامل جسم طبیعی و موجود مجرد، هر دو میشود. تشریح دیدگاههای این سه گروه و بتبع آن، روشن ساختن معنای حقیقی حدوث جسمانی نفس، با روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی، محور اصلی پژوهش حاضر است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 34
تأملی بر تفسیر حرکت بر اساس مبانی حکمت متعالیه در نگاه شارحان معاصر
نویسنده:
سیده رقیه موسوی ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفی، مبحث حرکت بوده است که مثبتین آن از یونان تاکنون همواره در تفسیر آن کوشیده‌اند. یکی از تفاسیر رایج آن در فلسفۀ اسلامی، تفسیر به «خروج تدریجی از قوه به فعل» است. اکنون سؤال این است که در نگاه شارحان معاصر بنا بر مبانی حکمت متعالیه، قوه و فعل چیست؟ و بنا بر هویت جدید قوه و فعل در حکمت متعالیه، حرکت چگونه تفسیر خواهد شد؟ در نوشتار حاضر با روش توصیفی – تحلیلی حاصل شد که بر پایۀ مبانی فلسفۀ صدرا و در نگاه شارحان معاصر حکمت متعالیه، قوه و فعل مفهومی انتزاعی و معقول ثانی فلسفی است که از مقایسۀ وجود ضعیف در حال حرکت با مرتبۀ بعدی آن، انتزاع می‌شود. با قرائت مذکور، تفسیر حرکت به‌معنای «خروج تدریجی از قوه به فعل» تفسیری معرفت‌شناسانه و حاکی از عالم اثبات و تعریف آن به «اشتداد در وجود»، تعریفی وجودشناسانه و حاکی از عالم ثبوت و واقع خواهد بود. تشریح و تبیین این نکات بنیادی، همان وظیفه‌ای است که این مقاله بر عهده‌ گرفته است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 108
بررسی و نقد نظریه‌ی سویین برن درباره علم مطلق خدا
نویسنده:
طیبه شاددل ، منصور ایمانپور ، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«علم مطلق» وصفی از خداباوری کلاسیک است که چگونگی فهم آن بر سایر آموزه‌های خداباوری کلاسیک، همانند تغییرناپذیری، اختیار خداوند، و اختیار انسان تأثیر‌گذار است. سویین‌برن، فیلسوف انگلیسی معاصر دین، بر این نظر است که تلقی کلاسیک علم مطلق، نگاه منسجمی نیست و با اختیار انسان، اختیار خداوند، گزاره‌های ناظر برشخصِ اول، گزاره‌های زمانمند و در نهایت متن مقدس ناسازگار است؛ لذا وی از تلقی کلاسیک «علم مطلق» گذر نموده و تبیینی تعدیل‌یافته‌تر از این مفهوم ارائه نموده است. وی معتقد است که چون محدود بودن علم خداوند یا به جهت قواعد منطقی یا برنامه‌هایی است که خداوند هنوز تصمیم نگرفته است؛ یا از این جهت است که خداوند خود علمش را محدود ساخته است، بنابراین چنین محدودیت هایی از پرستش او نمی‌کاهد. اما به نظر می‌رسد نظریه‌ی علم مطلق تعدیل‌یافته‌ی سویین‌برن با دیگر وصف خدا، یعنی خالقیت او سازگار نیست. همچنین سویین‌برن علم را منحصر در معرفت گزاره‌ای نموده است و از علم شهودی خدا، غفلت نموده است. از آنجا که سویین‌برن خداوند را زمانمند در نظر گرفته است برای زمانی که خداوند علم خود را محدود نموده است مرجحی نمی‌توان در نظر گرفت. توصیف و تفصیل منسجم مطالب فوق و بررسی آن ها به شیوه تحلیلی، موضوع و دغدغه اصلی این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 193
بررسی استدلال‌های سوئینبرن در اثبات انسجام نظریۀ شخص مجرد
نویسنده:
طیبه شاددل ، منصور ایمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارائه تصویری منسجم از شخص مجرد برای سوئینبرن اهمیت فراوانی دارد، زیرا مبنای پذیرش حقایقی همچون خداوند، فرشتگان و نفس در فلسفه اوست. سوئینبرن با بهره‌گیری از آزمایش فکری‌ای مشابه «انسان معلق» ابن‌سینا، وجود شخص مجرد را امری ممکن و پذیرش چنین موجودی را امری معقول می‌داند. او در مقابل مخالفان نظریه شخص مجرد معتقد است که می‌توان صفاتی همچون امید و طلب را به شخص مجرد نسبت داد، هرچند ممکن است به صورت اوصاف پنهان در شخص مجرد باقی بمانند یا از طریق مداخله در عالم مادی بروز یابند. او نظریاتی که وجود شخص مجرد را با تمسک به عدم امکان تمایز آنها از یکدیگر زیر سؤال می‌برند عجولانه می‌داند و استفاده از حافظه و مغز به عنوان ملاک این‌همانی شخصیت را نادرست می‌شمارد. به نظر او، هرچند می‌توان از حافظه و مغز به عنوان ملاکی معرفت‌شناختی برای این‌همانی شخصیت استفاده کرد، اما به دلیل مواجهه با مشکلات فراوان، نمی‌توان آنها را ملاک‌هایی متافیزیکی در نظر گرفت. دیدگاه سوئینبرن در معرض انتقاداتی است که از جمله آنها می‌توان به مواردی همچون استفاده از مبانی متعارض، تصورناپذیری فرض انسان بدون بدن، و ضرورت وجود مغز برای هر گونه آزمایش فکری درباره حقیقت شخص اشاره کرد. این مقاله، با رویکردی تحلیلی-انتقادی مباحث فوق را مورد بررسی قرار داده است.
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت
نویسنده:
سکینه غریبی ، سهراب حقیقت ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
حقیقت هیولای اولی بر اساس مبانی فلسفه صدرا (از منظر شارحان معاصر حکمت متعالیه)
نویسنده:
سیده رقیه موسوی ، منصور ایمانپور ، غلامحسین احمدی آهنگر ، حسن فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ماده اولی یکی از ارکان فلسفه اسلامی است که در بسیاری از مسائل مهم هستی شناسی و معرفت ­شناسی آن، نقش سازنده­ای دارد، لیکن هویت هیولا در حکمت متعالیه با چالش­ها و ابهاماتی مواجه شده و همواره مورد اختلاف مفسرین حکمت متعالیه از جمله شارحان معاصر واقع شده است. اکنون پرسش این است که آیا از نظر شارحان معاصر، ماده اولی با همان تفسیر ارسطویی و مشائی همچنان مورد قبول این متفکران است یا تفسیر دیگری از آن ارائه شده است؟ و اگر هم اسمی و نامی از آن به میان می­آید تنها اشتراک لفظی با تعبیر مصطلح و ارسطویی دارد؟ پاسخ این است که بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی می­توان گفت که ماده اولی، بر پایه مبانی فلسفه صدرایی به ویژه نظریه تحوّل و اشتداد وجودی، دیگر همان مادة المواد مرسوم و مشهور در بستر تاریخی و ارسطویی نیست و مفهوم ماده به عنوان یک مفهوم انتزاعی و معقول ثانی فلسفی از مقایسۀ وجود ضعیف در حال استکمال با مرتبۀ بعدی آن، انتزاع و حاصل می­شود. تعبیرات صریحی نیز (مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه) در آثار خود ملاصدرا و شارحان و مفسران آثار او وجود دارد که بر نفی هیولا به عنوان یک جوهر مستعد (مشائی) دلالت دارد و ماجرای حرکت را بر اساس تحول و شکوفایی وجود ضعیف و رقیقه تبیین می­کند. تشریح و تبیین این نکته بنیادی، همان وظیفه­ای است که این مقاله بر عهده­ گرفته است.
صفحات :
از صفحه 455 تا 480
چیستی و هستی حرکت توسطیه و قطعیه در فلسفه اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: احمد شکیبایی ؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور؛ استاد مشاور: سهراب حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مبحث حرکت از دو منظر فیزیکی و فلسفی، یکی از مباحث پیچیده و همیشگی تاریخ فلسفه است و مباحث مختلفی در باب مفهوم و هستی آن مطرح شده است. پرسش اساسی در باب حرکت، به وجود و تحقق آن مربوط می‌شود و همین که در باب هستی و نحوه آن سخن به میان می‌آید حرکت موسوم به توسطیه و قطعیه به ذهن متبادر می‌شود. محل نزاع در باب نحوه وجود حرکت این است که متحرکی که حرکت آن را در واقع قبول نمودیم، حرکت به ما هو حرکت چگونه تحققی برایش دارد، به عبارت دیگر آیا حرکت امری بسیط است که در یک آن حادث می شود و فارق از اینکه عامل حرکت است یا خیر در طی حرکت باقی می ماند، و یا حرکت یک امر ممتد است؛ این امتداد خود محل نزاع دیگری است که آیا امتداد، حاصل از آنات متتالی و متلاصق هست یا اینکه امتداد، امری متصل و متصرم است که حدوث و زوالش در تزاحم با اتصالش نیست. بنابراین بحث از حرکت توسطیه و قطعیه، ناظر به عمق نحوه تحقق حرکت است. تاکید ابن‌سینا بر این بوده که مطابق مبانی علم طبیعی و فلسفی خود، هستی حرکت را به گونه‌ای تبیین نماید تا از اشکالات سهمگین مخالفان وجودِ حرکت به‌دور باشد و برای همین منظور، ابن سینا راه حل رفع ایرادات وارد بر حرکت را این دانست که همچون معلم علم طبیعیات یعنی ارسطو به هستی حرکت آنگونه که در واقع تحقق دارد نظر کند نتیجه این تعمق در نحوه وجود حرکت در نزد ابن سینا این بوده که ایشان بعد از تفکیک کمال برای حرکت به کمال اول و دوم و تعریف حرکت، توسط این دو کمال، به معرفی دو معنایی که از حرکت یک متحرک، در ذهن ایجاد می شود می پردازد، ایشان با معرفی حدود هشت ویژگی، معنای توسطیه را تعریف نموده و آن را همان حرکت موجود و همتای کمال اول معرفی می نماید. آنچه باعث اختلاف نظر در حکمای بعد از ابن سینا در این باره شده است این بوده که غیر ممتد دانستن حرکت توسطیه در عین ممتد و متصل دانستن حرکت توسط ابن سینا به ظاهر در تعارض می باشد، ولی در این تحقیق مشخص شد که ابن سینا به وجود امتداد متصل و غیر قار برای حرکت قائل است ولی معرفی یک امتداد قار به عنوان معنای حرکت قطعیه و عدم تاکید بلافاصله ایشان در قبول امتداد غیر قار، سبب ابهام برای حکمای آینده گردیده است، [هر چند اگر تمام طبیعیات شفاء توسط ایشان مطالعه می شد به قبول امتداد غیر قار برای حرکت در نزد ابن سینا اذعان می نمودند.] همچنین مشخص گردید که عدم تاکید شیخ الرئیس بر امتداد غیر قار حرکت به عنوان هویت حرکت این بوده که ایشان اتصال و امتداد را خارج از ذات حرکت می داند و حرکت را در ذات خود همان کمال اول می داند که مطابق با معنای توسطیه است. همچین محقق شد که علت تاکید ایشان بر امتداد قار به عنوان معنای قطعیه از حرکت رفع اشکالات وارد بر حرکت بوده است زیرا این معنای حرکت قطعیه امری ذهنی است و اشکالاتی که مبتنی بر فرض امتدادی متصل و قار برای حرکت است را از اساس بی اعتبار می نماید. در مطالعه دیدگاه حکمای بعد از ابن سینا این نتیجه حاصل شد که به دلیل تعارض موهومِ مذکور در دیدگاه ابن سینا حکمایی مانند بهمنیار و دوانی و خواجویی در عین قبول دیدگاه سینوی در مورد قطعیه، توسّع ای در تعریف توسطیه قائل شدند یا اینکه مانند میرداماد و ملاصدرا دیدگاه ابن سینا در مورد توسطیه را قبول نمودند، ولی حرکت قطعیه را ناظر به امتداد غیر قار از حرکت و موجود دانستند. در این رساله برای عدم خلط محل نزاع در تعاریف در توصیفات حکما به تفکیک و معرفی دو معنای توسطیه یعنی توسطیه عامل و غیر عامل و دو معنای قطعیه یعنی قطعیه قار و غیر قار پرداختیم و سپس سعی نمودیم تا تبیین شود اشکالاتی که بر هستی و چیستی حرکت توسطیه و قطعیه وارد شده است مربوط به کدام معنا می باشد و پاسخ های حکما ناظر به کدام معنا بوده است. همچنین تا حدودی تبیین شد که بحث از نحوه وجود حرکت از جهاتی مربوط به طبیعیات است و از جهاتی مربوط به ما بعدالطبیعه، و با ورود این بحث به قلمرو حکمت متعالیه، این بحث، رنگ و چهره‌ای دیگر بخود گرفت و حرکت توسطیه و قطعیه، دو اعتبار عقلی از هویتِ تدریجیِ وجود سیلانی قلمداد شدند. هرچند ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود، معانی توسطیه و قطعیه اعتباری از حرکت دانسته ولی به اثبات هستی آنها نپرداختند. علامه طباطبایی با اختلافی اندک در حیثیات بالذات و بالعرض بودن موجودیت توسطیه و قطعیه آنها را اعتباری از حرکت دانسته اند و تلاش مستوفایی درباره اثبات وجود حرکت که همان نحوه وجود قطعیه است، داشته اند. همچنین در این تحقیق علاوه بر آوردن این اثبات و بررسی ایرادات وارد به آن، به دو نحوه اثبات برای هستی قطعیه که همان اثبات هستی امتداد غیر قار برای حرکت است، پرداخته شده که یکی مبتنی بر اصول حکمت متعالیه است و دیگری مبتنی بر مبانی فیزیک جدید. همچنین در این تحقیق به تعمیم روش علامه در تعریف توسطیه و قطعیه پرداخته شده، در تعریف حرکت توسطیه و قطعیه توسط علامه طباطبایی به ریشه تفاوت این تعاریف، یعنی فرض اتصال یا عدم امکان فرض اتصال در نسبت میان متحرک و مسافت ارجاع داده شده.
 بررسی تطور چیستی و هستی حرکت توسطیه و قطعیه در نظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
احمدشکیبایی ، منصور ايمانپور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث حرکت یکی از مباحث پیچیده و همیشگی تاریخ فلسفه است و مباحث مختلفی در باب مفهوم و هستی آن مطرح شده است. پرسش اساسی در باب حرکت، به وجود و تحقق آن مربوط میشود. در تاریخ فلسفه اسلامی در باب هستی و نحوة تحقق حرکت، دو مبحث شکل گرفته است؛ حرکت توسطیه و حرکت قطعیه. تأکید ابن¬سینا بر این بوده که مطابق مبانی علم طبیعی و فلسفی خود، هستی حرکت را بگونه¬یی تبیین نماید که از اشکالات مخالفان وجودِ حرکت بدور باشد. بهمین منظور، او اتصال و امتدادِ دارای اجزاء را به متن حرکت راه نداده و به حرکت توسطیه بسیط معتقد شده و اتصال دارای اجزاء پیوسته و باقرار (حرکت قطعیه) را به عالم ذهن و خیال مرتبط دانسته است. این دیدگاه ابن¬سینا بعدها مورد نقد، تحلیل و توجیه‌های مختلف قرار گرفت و با ورود به قلمرو حکمت متعالیه، رنگ و چهره¬یی متفاوت بخود گرفت. در حکمت متعالیه حرکت توسطیه و قطعیه، دو اعتبار عقلی از هویتِ تدریجیِ وجود سیلانی قلمداد شده‌اند. تحلیل دقیق و موشکافانه نظر ابن¬سینا و ملاصدرا در اینباره و معانی مختلف حرکت توسطیه و قطعیه، موضوع اصلی مقاله حاضر است. بدون تردید، احصای معانی مختلف این دو اصطلاح و تفکیک بحث فیزیکی و متافیزیکی آن، روشنگر بسیاری از مناقشات و مجادلات در اینباره خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 105 تا 128
 حد و تعریف بر مبنای فلسفة سینوی و صدرايی
نویسنده:
منصور ايمانپور ، سهراب حقیقت ، نرگس ونایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث تعریف در معرفت¬شناسی از جایگاهي ویژه‌ برخوردار است و گاه با دشواریهایی همراه است. یکی از این دشواریها نقشی است که فصل در نظام معرفتی ابن¬سینا ایفا میکند و تحدید اشیاء را با مشکل مواجه میسازد. این دغدغه از حوزه فلسفۀ مشاء فراتر رفته و به فلاسفة بعد نیز سرایت نموده، بطوری که در بررسی منشأ این مسئله و علت بروز مجادلات، گاه اشکال را به نظام فکری یکدیگر نسبت داده¬اند اما در نهایت، هر یک با خط‌مشی فکری خویش، بنحوی سعی در گره¬گشايی از آن نموده‌اند. ابن¬سینا برای حل مسئله بناچار به فصول منطقی متوسل شده، هر چند تعریف تحت این فصول را رسم و نقش آن را صرفاً تمایز معرَّف قلمداد ميكند. ملاصدرا با مدد گرفتن از اصول فلسفیش و احتساب فصل در زمرۀ لوازم وجود، تعریف به فصول منطقی را در حکم حد تلقی نموده و با این رویکرد، رسم را تا مرتبة حد، تعالی بخشیده است. او بپشتوانۀ حیثیت وجودی‌یی که در مقابل حیثیت مفهومی برای فصول قائل شده، بسنده کردن به دانش مفهومی را در شناخت حقایق ناکافی دانسته؛ بنابرین ضمن تأکید و اهتمام بر علم حضوری، آن را راهکاری در برابر اظهار عجز ابن¬سینا بر حدآوری و حلال مشکل معرفی میکند.
صفحات :
از صفحه 85 تا 110
مفهوم خدا و انسجام خداباوری سنتی از منظر ملاصدرا و سوین برن
نویسنده:
پدیدآور: طیبه شاددل ؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور ؛ استاد مشاور: حسین اترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در زمینه‌ی فلسفه‌ی دین به بررسی مفهوم خدا و انسجام خداباوری کلاسیک از نظر حکیم متأله، ملاصدرای شیرازی و فیلسوف انگلیسی معاصر دین، ریچارد سوین‌برن می‌پردازد. ملاصدرا در نظام وحدت تشکیکی خود خدایی ضروری، یگانه، متشخص غیر انسان‌وار، بسیط، فعلیت مطلق، سرمدی فرازمانی، واجد مطلق‌های سه‌گانه، متعال و در عین حال حاضر در هستی ، مفیض و خالق و ... به تصویر می‌کشد؛ از این‌رو می‌توان الهیات ملاصدرا را الهیات کلاسیک تعدیل-یافته نام نهاد. سوین‌برن نیز خدایی یگانه، منشأ تکالیف اخلاقی، خالق، سرمدی زمانمند، عالم مطلق و قادر مطلق در معنایی تعدیل یافته، خیر مطلق و شخص‌انگار ترسیم ‌می‌کند؛ که می‌توان الهیات وی را الهیات ‌شخص‌انگار و با توجه به تبیین اوصاف خداوند، مسئله‌ی شر الهیات کلاسیک تعدیل-یافته نامید. در باب انسجام خداباوری کلاسیک در باب مسئله‌ی شخص مجرد، مسئله‌ی تشخص، مسئله‌ی تعالی و مسئله‌ی انسجام سه وصف علم مطلق و قدرت مطلق و سرمدیت فرازمانی می‌توان گفت با توجه به مبانی ملاصدرا بتوان پاسخی در خور به برخی از این اشکالات ارائه داد؛ لکن برخی از اشکالات لاینحل باقی می‌ماند. سوین‌برن در باب پاره‌ای از این مسائل نظیر انسجام شخص مجرد از خداباوری کلاسیک دفاع نموده است؛ لکن در باب برخی دیگر از مسائل مانند مسئله ناسازگاری علم مطلق، سرمدیت فرازمانی و تغییرناپذیری حداکثری قائل به این نظر است که باید خداباوری کلاسیک تعدیل و تصحیح گردد. به طور ایجاز می‌توان گفت اگر این‌دو فیلسوف در یک عصر می-زیستند هر دو قائل به این بودند که الهیات کلاسیک نیازمند اصلاح و تجدید نظر است؛ اگرچه جهت اصلاحاتی که انجام می‌دادند بسیار متفاوت است.
  • تعداد رکورد ها : 55