جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
 بررسی نقش قیام امام حسین ( ع) در عزت و افتخار حسینی
نویسنده:
عزت حسین زاده مقدم تیتکانلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسای حوزه: ,
چکیده :
این نوشته تحت عنوان پرتوهای آفتاب عزت، به بررسی نقش قیام امام حسین ( علیه السلام) در عزت و افتخار حسینی می پردازد ولی قبل از آن می گوید که قیام عاشورا، روح انقلابی مردم را بیدار کرد و به آنان آموخت که زندگی با ذلت ننگ است و مرگ با عزت سعادت. نقش عزت آفرینی به قیامی داده شده که رهبر آن وارث بزرگترین میراث معنوی انبیاء، یعنی عزت می باشد و او به خاطر فساد حکومت یزید و حفظ اسلام، قیام کرد و در این امر هدفی جز احیاء اسلام و سنت جدش و امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح طلبی نداشت و این اهداف تنها در سایه تشکیل حکومت اسلامی تحقق می یافت، پس به فرموده امام خمینی ( رحمه الله علیه) تشکیل حکومت اسلامی نیز جزء اهداف فرزند علی بود. قیام کربلا ویژگی های خاصی داشت که باعث امتیاز آن بر سایر قیام ها شده بود. از جمله آن که جنگ از اول طلوع آفتاب آغاز شد، پیر و جوان و کودک در آن شرکت داشتند، اسراء بر جنازه شهدا عبور داده شدند، سر امام را از میدان جنگ خارج کردند و بسیاری از ویژگی های دیگر که یزیدیان در آن از هر جهت قوانین جهاد را زیر پا گذاشتند، اما سرور آزادگان نیز از هر فرصتی برای حفظ عزت مسلمین می کوشید. از این رو در جلسه ای که معاویه برای بیعت با یزید تشکیل داد امام یزید را هوسران، سگ باز و فاسق و کبوتر باز معرفی کرد و حاضر به پذیرفتن ذلت نشد، بلکه با مرگ خود و یارانش بالاترین عزت را آفرید و این نیست مگر جلوه ای از عزت الهی که خداوند از باب رحمتش به او ارزانی کرده بود. سرور آزادگان عزت عاشورایی را به وارثان خود بخشید که از جمله آنها مقام معظم رهبری است، ایشان سال 1381 را سال عزت و افتخار حسینی نامید و با این اقدام مردم را بیدار کرد و اوضاع حاکم بر جهان امروز را یادآوری کرد. اول آن حادثه 11 سپتامبر و تهدید آمریکا مبنی بر حمله نظامی به ایران ، حاکی از آن است که کشور ما نیاز به تقویت عزت مداری دارد، دیگر آن که وابستگی به غرب، اسلام و هویت دینی مسلمین را به دست فراموشی سپرده و این نام گذاری به منظور شناخت هویت اعتقادی سید الشهدا است و نهایت آنکه جامعه ما به خاطر تهاجم فرهنگی نیاز به اصلاحات دارد. یکی دیگر از مباحث این نوشته عزت آفرینی زنان در روز عاشورا و بعد از آن است، آنان رسولان عاشورا و مبلغان اسلام بودند و فرهنگ عزاداری را احیا کردند و با خطبه های آتشین خود به رسوایی امویان پرداختند، حضرت زینب ( سلام الله علیها) با پرستاری از امام سجاد ( علیه السلام) وارث امامت را از گزند دشمن حفظ کرد. آخرین مبحث از این نوشته تعدادی از قیام هایی را که در بلند مدت دنباله رو قیام عاشورا بوده اند را معرفی کرده و تأثیرات قیام عاشورا بر آن ها را بیان می کند. اولین آن ها انقلاب اسلامی ایران است. رهبر این قیام، با سردادان شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا به همه ثابت کرد که انقلاب ایران جدای از کربلا و اهداف سید الشهداء نیست. در طول هشت سال دفاع مقدس رزمندگان و شهداء ثابت کردند که جهاد آنان عاشورایی دیگر است و آنان مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح می دهند. تا زمانی که اسلام پا برجاست یزیدیان زنده اند و عاشوراییان نیز باید بیدار باشند حادثه عاشورای حرم این نکته را ثابت کرد. در حال حاضر مردم فلسطین و عراق شاهد تکرار عاشورا هستند و با در پیش گرفتن عملیات شهادت طلبانه، عزت حسینی را زنده نگه داشته اند و عزت و افتخار نهایی با ظهور امام زمان ( عجل الله ) نثار تمامی کسانی خواهد شد که در برابر باطل ایستاده اند و پرچم افتخار حسینی را پابرجا نگه داشتند. هدف، آگاهی نسل جوان از فلسفه برگزاری عزاداری حسینی است و تمسک به شعار ذلت ناپذیری اوست و راه نجات قیام های عصر حاضر رفتن به راه و روش سرور آزادگان است. نوع منابع استفاده شده شامل کتاب، هفته نامه ها و سایت اینترنت است. نتیجه آن که ، امکان تکرار عاشورا در ایران و هر نقطه شیعی وجود دارد و تأسی به امام حسین ( علیه السلام) رمز سعادت اخروی است. کلید واژه ها: قیام، عزت، فخر و افتخار، افتخار، ذلت، اصلاح، احیاگری، معروف و منکر، انتفاضه، مفتضح، حضیض
غرور و تکبر در قرآن و سنت، آثار و پیامدهای آن
نویسنده:
زهره حسینی چالکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
غرور یعنی تمایل به چیزی که با هوای نفس موافق است و طبع انسان به آن تمایل دارد و تکبر یعنی خود بزرگ بینی. یعنی این که من خودم را بزرگ پنداشته و از دیگران بالاتر بدانم. ضد صفت غرور و تکبر تواضع و فروتنی است. تواضع یعنی اظهار نقصان مقدار خود از مقدار دیگران. تواضع دارای مراحلی است از جمله تواضع در برابر خدا، تواضع در برابر پیامبران، تواضع در برابر قانون تشریعی و تواضع در برابر قوانین تکوینی پروردگار و تواضع در برابر بندگان خدا. غرور و تکبر باعث از خودبیگانگی و جهل نسبت به خویشتن و دیگران است. غرور انسان را از خدا دور می کند و به شیطان نزدیک می سازد. غرور و تکبر سرچشمه صفات رذیله دیگری مانند عجب، کینه و حسد نسبت به دیگران و تحقیر آن ها می باشد. و غرور و تکبر نوعی تورم شخصیت و از القائات شیطانی است. فرد متکبر موجود ذلیل است، که چون ذلت را در نفس خود ادراک می کند، می کوشد تا در سایه تکبر این نقص خود را بپوشاند و امام صادق ( علیه السلام) می فرمایند: سرچشمه تکبر چیزی جز عقده حقارت نیست. تکبر با عزت نفس متفاوت است، هم در مبادی و هم در غایات و هم در ثمرات، تکبر مبدأش خودبینی و خودخواهی و جهل است و غایتش نفس و خودنمایی و نتیجه اش سرکشی و طغیان است ولی عزت نفس، مبدأش توکل علی الله و اعتماد بر حق تعالی و غایتش خدا است و ثمره اش ترک غیر است. اسباب و علل غرور و تکبر یا امور دینی است یا دنیوی بدین شرح، غرور و تکبر نسبت به علم و دانش، غرور و تکبر به حسب و نسب و شرفت خانواده، غرور و تکبر به داشتن مال و جمال و زیبایی و غرور و تکبر به قدرت و شهوات دنیوی و غرور و تکبر به لطف و کرم خداوند و به عمل و عبادت. نشانه های غرور و تکبر گاهی بسیار آشکار است به گونه ای که انسان در نخستین برخورد به آن پی می برد و می فهمد که فلان شخص گرفتار غرور است و گاهی حالت غرور و تکبر مخفی است و به این سادگی خود را نشان نمی دهد بلکه با دقت می توان به وجود چنین صفتی در خویشتن یا دیگران پی برد. غرور و تکبر دارای اقسامی است یکی تکبر نسبت به خداوند و دیگری تکبر نسبت به خلق که این قسم خود بر دو نوع است، یکی تکبر بر انبیاء و رسل و ائمه و دیگری تکبر بر سایر مردم. کبر، تکبر، استکبار از درجات غرور و تکبر می باشند که در معنی به هم نزدیکند. کبر یعنی خود بزرگ بینی و صفتی است که به مرحله عمل نرسیده و تنها در ذهن فرد وجود دارد و آثارش از عمل او مشخص نمی شود. تکبر زمانی است که اثر کبر در ظاهر انسان نمایان شود و به مرحله عمل برسد و استکبار یعنی طلب بزرگی کردن که شخص از دیگران طلب می کند که او را بزرگ بدانند. غرور و تکبر برای انسان متکبر آثاری در زندگی دنیوی و اخروی اش دارد که از جمله آثار دنیوی می توان به کفر و بی ایمانی، مهر خوردن بر قلب، بازماندن از توبه، پذیرش شکست و آشکار شدن رذایل و ... نام برد. و از آثار اخروی هم می توان به ورود به جهنم، دوری از پیامبر، تحقیر و طرد شدن و جای گرفتن در جایگاه مخصوص متکبرین اشاره نمود. همان طور که می دانیم انسان مبتلا به بیماری برای درمان خود به پزشک مراجعه و بیماری خود را مداوا می کند. فردی هم که مبتلا به بیماری غرور و تکبر می باشد باید به راه های درمان غرور و تکبر مراجعه نماید. راه های درمان غرور و تکبر عبارتند از درمان علمی، درمان عملی، درمان تفصیلی و آزمایش های درمانی. بزرگان علم اخلاق در برخورد با بیماری خطرناک غرور و تکبر پیشنهاد کرده اند که انسان برای اطمینان از درمان کامل غرور و تکبر و اطمینان از ریشه کن شدن آن، خود را در معرض آزمایش قرار دهد تا از ریشه کن شدن بیماری مطمئن گردد.
فلسفه زکات در کتاب و سنت
نویسنده:
فاطمه پارسافر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
زکات واجب بر دو نوع است: زکات اموال، زکات فطره. زکات در لغت به معنی « رشد و نمو» و « تطهیر و پاک کردن» است و در اصطلاح به مقداری از مال که به حد نصاب رسیده باشد گفته می شود، که در راه خدا به مستحق آن داده می شود و در اسلام ( کتاب و سنت) به هر عمل پسندیده ی اخلاقی و عبادی گفته می شود. زکات در معنای عبادی آن از ارکان پنج گانه اسلام ( نماز، زکات، روزه، حج و ولایت) است که در اداء آن باید نیت قربه الی الله داشته باشیم. زکات هم ردیف نماز و شرط قبولی آن و بی اعتنایی نسبت به آن عواقبی بسیار وحشتناک و دردناکی را هم در دنیا و هم در آخرت به دنبال دارد و شخص بی اعتنا به آن فاسق و دزد خوانده می شود و منکر وجوب آن کافر و مرتد خواهد بود. در بسیاری از آیات و روایات با عنوان صدقه و انفاق بیان شده که به تناسب قرائنی که در آنها است از عبارات صدقه و انفاق، زکات واجب برداشت می شود. زکات در اسلام حقی است که برای فقرا در اموال ثروتمندان واجب شده، پس در اداء آن نباید هیچ نوع منت و آزاری از طرف غنی بر شخص فقیر گذارده شود. علت تشریع زکات در اسلام، علاوه بر تطهیر و پاکی فرد و اموال او و جامعه، این است که فقر مادی و فرهنگی به کلی از جامعه اسلامی برطرف شود، و ثروت در بین افراد جامعه به صورت نسبتا متعادلی تقسیم شود و همه از موهبت های خدادای بهره مند شوند. پرداخت زکات دارای آثار و فواید مفیدی برای فرد و جامعه، هم در دنیا و هم در آخرت است و نپرداختن آن از سوی افراد ثروتمند باعث آثار سوئی می شود که علاوه بر خود ثروتمندان، تمام افراد جامعه نیز گرفتار آن خواهند شد. برای مترتب شدن آثار مفید پرداخت زکات بر افراد باید در اداء آن یک سری شرایط رعایت شود. مانند، اخلاص و تقوی داشتن، آشکار بودن آن برای ترغیب و تشویق دیگران و دوری از تهمت نپرداختن آن، و این که مورد زکات را باید از اجناس مرغوب پرداخت، اعتدال در پرداخت آن رعایت شود که نه باعث سختی و دشواری برای خانواده خود شود و نه این که بر اثر بخل، دیگران از ثروت فرد غنی بهره مند نگردند. کم شمردن انفاق و زکات و منت نگذاردن بر فقیر و مستمند، عوض آن را نخواستن نیز از دیگر شرایط پرداخت زکات است که در این صورت زکات پرداخت شده دارای آثار مفید خود خواهد بود و مورد قبول خداوند می باشد. قرآن شیوه هایی را برای ترغیب و تشویق به زکات بیان کرده است. از جمله این که می فرماید: زکات به سود خود شماست. نوعی قرض دادن است به خداوند، زکات و صدقات اول به دست خدا می رسد و بعد به دست فقیر و دیگر این که به پرداخت کنندگان زکات، وعده ی پاداش عظیم در مقابل آن پردامت و بخشش گناهان گذشته آنها را می دهد و رستگاری آنها را در آخرت تضمین می کند و همچنین روش داستانی، که با بیان سرگذشت اقوام پیشین، دیگران را از عاقبت انجام کار خیر مثل زکات یا ترک آنها آگاه می کند. آگاهی از این موارد باعث بیشتر شدن انگیزه ی مردم برای احسان ونیکی به هم نوعان خود می شو. مصارف و منابع زکات هم در آیات و روایت بیان شده است، که زکات را باید فقط به هشت موردی که در آیه ی شریفه قرآن بیان شده رساند، یعنی فقرا، مساکین، عاملین، مؤلفه القلوب، آزاد کردن برده ها، رهایی بدهکاران از بند و زنجیر زندان، در راه خدا، و در راه ماندگان. و منابع زکات واجب هم از نه مورد تجاوز نمی کنند که در روایات به آن اشاره شده است و از دیگر اجناس عفو شده اند. و آن نه مورد: گندم، جو، خرما، کشمش، گوسفند، گاو، شتر، طلا و نقره می باشد. مستحقین زکات نیز باید دارای شرایطی باشند. یعنی مؤمن باشند، واجب النفقه فرد زکات دهنده نباشد، سید هم نباشد. هم چنین در پرداخت زکات اولویت هایی را باید در نظر گرفت، افراد با فضیلت نسبت به کسانی که در علم و فقه و عقل و ... برتری ندارند و کسی که حیا می کند سؤال کند به نسبت به کسانی که درخواست کمک می کنند و اقوام و خویشان نسبت به بیگانگان دارای اولویت هستند.
غیبت از دیدگاه قرآن و سنت، عوامل و ریشه های آن
نویسنده:
معصومه رجب هی هی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
غیبت سخن گفتن در غیاب شخص را گویند منتهی سخنی که عیبی از عیوب او را فاش سازد خواه این عیب جسمانی باشد، یا اخلاقی، در اعمال او باشد یا در سخن او. قرآن هم در رابطه با غیبت صراحتاً می فرماید: بعضی از گمانها گناه است. سوء ظن زمینه تجسّس و تجسّس زمینه غیبت و غیبت مهمترین عامل برای از هم گسستن محبتها، پیوند ها و اعتمادهاست. در روایات اسلامی هم از غیبت به عنوان: خوردن گوشت مرده، نوعی خیانت بدتر از زنا، بدتر از ربا خواری، بزرگترین عیب، عذری بدتر از گناه، خوراک اهل جهنم و سگان دوزخ، بدترین بهتان آمده است. از غیبت کننده در روایات به عنوان منافق، نماد بی عقلی، تلاش عاجز، مبغوض ترین بندگان، محروم از رحمت الهی، بدترین مردم، محروم از بهشت، نام برده شده است. ترک غیبت دارای فضائلی از جمله بهتر از هزار رکعت نماز مستحبی، عبادت، همنشینی پیامبر در بهشت، محبوبترین بندگان نزد خدا و بهره مند در دنیا و آخرت است. شرایط غیبت عبارتند از، جنبه کشف اسرار داشته باشد، عیب مذکور دروغ نباشد، انگیزه عیبجویی در میان باشد، شخص مورد غیبت مشخص باشد و متجاهر به فسق نباشد. موضوع غیبت: ذکر و یادآوری عیوب می باشد. و انواع غیبت بر حسب تعدد موضوع: غیبت بدنی، نسبی، اخلاقی، مربوط به کارهای دنیوی، در معاملات، مذهبی و در اموری که راجع به فرد است می باشد و سرچشمه غیبت، سوء ظن که به آن غیبت قلبی گویند. علل و اسباب فردی غیبت: همراهی و موافقت با دوستان، تبرئه نفس، شوخی و بذله گویی، مسخره و استهزاء، تعجب از فحشاء و منکر، رحمت و شفقت، غضب به خاطر خدا، کینه و عداوت، تصدیق بدون تحقیق، حسادت و پرحرفی. علل و اسباب اجتماعی: عرفی شدن غیبت، بیرون کردن رقیب از صحنه اجتماعی. آثار اخروی غیبت: محشور شدن با حلال کنندگان حرام الهی، کندن صورت، غذایی دردآور، آزار دادن جهنم، جداشدن از خوبان، تأخیر در ورود به بهشت، و تقدّم در ورود به جهنم، سنگین شدن بار گناه انسان در قیامت، و صورت ملکوتی غیبت کننده. آثار فردی غیبت، آثار تکلیفی عبارتند از: بر باد رفتن ایمان، حبط و از بین رفتن اعمال نیک، خارج شدن از ولایت خدا به ولایت شیطان، از بین رفتن اجر روزه، قبول نشدن نماز و روزه تا چهل روز، مبطل روزه و وضو، مانع قبولی اعمال، اولین مرتبه کفر و پذیرفته نشدن توبه است. آثار فردی جسمی روحی: بی رغبتی به عبادات و مشکلات، افسردگی ها و ناراحتی های روحی، پایمال گشتن ارزش وجودی و شخصیت معنوی. آثار فردی انتقالی: انتقال اعمال خوب به دیگران. آثار فردی وضعی: فاش شدن اسرار و رسوایی، بی اثر شدن سخن، غفلت از عیب های خود، تغییر هویت و سلب اطمینان و افتادن از چشم مردم. آثار خانوادگی: تأثیر افراد خانواده از غیبت، گناه مضاعف والدین. آثار اجتماعی: اختلال در همبستگی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، بی نظمی اجتماعی، کاهش روحیه جمعی و بهره وری در محیط سازمان، تزلزل موقعیّت و منزلت اجتماعی افراد، واگیری اجتماعی، ایجاد کینه و دشمنی . پشتوانه و ضمانت اجرایی که قبل از درمان غیبت مورد توجه است: پشتوانه اعتقادی و ایمان، یاد خدا، خودآگاهی و انتقاد پذیری یا انتقاد از خود. درمان شناسی غیبت: راه کارهای درمان: 1)آگاهی بیمار از وجود بیماری 2) آگاهی از منشأ بیماری و تشخیص راه کار درمان 3) تصمیم و اراده بیمار بر درمان بیماری 4) به کارگیری همه برنامه ها و راه کارهای درمان. راهکارهای عملی فردی رفع غیبت: دقّت در آیات و روایات، توجه به آثار غیبت، توسّل به اهل بیت، ذکر خدا، خوش بینی ، امر بر عیب پوشی مسلمین، استفاده از روش صندلی خالی، مراقبت از زبان، توجه به عیوب خود، تأمل در حال غیبت شونده، برخی ایرادها، عیب جویی از خداست، محبوبیّت ترک غیبت نزد خداوند، توجه به علل و عوامل غیبت، پرهیز از شبهه غیبت و اشتغال به کار مثبت. راه کارهای عملی اجتماعی رفع غیبت: نظارت و کنترل اجتماعی، روش یادآوری و تذکّر، تشویق صالحان و تنبیه غافلان، مسؤولیت اجتماعی برای حفظ حقوق دیگران.
علل گرایش ایرانیان به تشیع
نویسنده:
فاطمه تیره دست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسای حوزه: ,
چکیده :
اختلاف اعتقادی مهم یعنی اختلاف بر سر امامت و خلافت پیامبر(ص) نخستین اختلاف بین مسلمین بود که امت اسلامی به لحاظ این اختلاف به دو شاخه ی اهل سنت و شیعه تقسیم شدند. لذا اگرچه افکار شیعی ظاهرا و موقتا به حاشیه رانده شد اما در مقام عمل باز شیعیان در سایه ی پیروی از علی(ع) وفاداری خود را به آرمان های مقدس ایلامی حفظ نمودند. در این راستا ریشه ها و ضرورت مهاجرت بزرگان علوی به نقاط امن سرزمین های شرقی اسلامی از همان صدر اسلام به حکومت جابرانه ی امویان بر می گردد؛ به ویژه لینکه از نقطه نظر موقیت سیاسی کوهستان های زاگرس و به ویژه البرز،مانند دیواری در برابر سد مهاجمین محسوب می شد. از سوی دیگر آیین زرتشت که براساس خوشبینی و سعی و عمل مبتنی بود در پایان روزگار ساسانیان در نزد عامه با عقاید و افکار تازه یی آمیخته شد و اختلاف بوجود آمده در عقاید حذهبی از موجبات انتشار اسلام در بین محبوس گردید. ایرانیان درابتدا در محدوده ی تأثیر پذیری به مذهب تشیع روی آوردند و بعد ها خود به صورتی تأثیر گذار در گسترش آن درایران و خارج عمل کردند. بدنبال این مسأله ایرانیان از بزرگان مهاجر شیعی، هواداری کردند، بدین طریق تشیع درایران نفوذ کرد. دلیل محبوبیت علویین عمدتا فضائل خاصی است که از پیامبر(ص) در مورد اهل بیت(ع) نقل شده بود. علی الخصوص فشار خلفای اموی سبب شد که مهاجران علوی به نواحی شرق پناهنده شوند در این راستا جو خفقان آور و وحشتناکی که بنی امیه و عمال او بوجود آورده بودند امکان هر گونه فعالیت سازنده را برای شیعیان ید کرده بودند. شیعیان نیز به صورتی جدی با قیام های خود با آنان مبارزه می کردند. بنی عباس نیز که شیوه ی ظالمانه بنی امیه را در پیش گرفته بودند بعد از مدتی با حمله قوم مغول نابود گشتند. مغولان نیز به کمک بزرگان شیعی مانند علامه حلی، خواجه نصیر الدین طوسی، محقق حلی، علاءالدین عطامک جوینی و ... با اسلام آشنا شدند. با گذشت زمان در دوره صفویان مذهب شیعه به وسیله شاه اسماعیل اول به عنوان مذهب رسمی کشور اعلام شد و بدنبال آن شاهد رواج واقعی تشیع در زمان شاه طهماسب اول بودیم که زمینه مهاجرت علمای عرب را ( که دولت عثمانی با آنان درگیر بود)، فراهم آورد. سیر تعامل علما و دربار صفوی به طور یکنواخت پیش نرفت بدین نحو که در اوایل دوره صفویه قدرت روحانیون زیاد بود کم کم سلاطین صفویه بخصوص شاه عباس یکم از قدرت آن ها کم کرد ولی در اواخر دوره صفویه مجددا قدرت روحانیون زیاد گردید. در زمان شاهان قاجار نیز تاریخ شاهد بی کفایتی آنان است. تمایل به مشروطیت که از زمان ناصرالدین شاه قاجار آغاز شده بود موجب گردید، علما به 3 دسته تقسیم شوند یک دسته علمانی که مدافع مشروطیت بودند نظیر طباطبایی و بهبهانی دسته ای دیگر مخالف مشروطیت بودند که برجسته ترین آن ها شیخ فضل الله نوری بود که با افزودن ماده ای بر متمم قانون اساسی، به تعارض با انقلاب مشروطه برخواست، و دسته سوم علمای نجف بودند که نوعی نظارت و حمایت مشروط داشتند و در این میان می توان به شخصیت هایی چون یزدی، مازندرانی، خراسانی اشاره نمود. نقطه مقابل روحانیون، روشنفکران بودند که خواستار جدایی دین از سیاست شدند در واقع روشنفکران در زمان عباس میرزا در سفری به خارج از کشور، خواهان تأسیس مجلسی همانند اروپاییان می شوند که در آن قانونی شبیه روحانیون تشکیل می دهند دراین میان شیخ فضل الله نوری به مخالفت با روشنفکران بپا می خیزد و علنا اعلام می دارد که قانون باید اسلامی باشد.
ضرورت حجاب از دیدگاه قرآن و سنت
نویسنده:
ام لیلا عبدالرحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این مختصر تحقیق در مورد حجاب و نظر اسلام و قرآن و آیات و روایات در مورد حجاب می باشد که در این تحقیق بر آن شدیم تا بررسی کنیم این حجاب در لغت به معنای مانع پرده، و پوشش آمده ولی حجاب اصلی آن حجابی است که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد، حجاب مفهوم جدید است قبلا علما با واژه ستر بیان می کردند و منظور این بود که زن در مباشرت و معاشرت با مردان پوشش اسلامی خود را به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام حفظ و رعایت نماید. در مورد تاریخچه گفته قبل از اسلام هم حجاب بود منظور از زمان حضرت آدم و حوا که خودشان با برگ های درخت خرما و علف پوشانیدن و این پوشش به خاطر پیدا شدن عورت اعضایی که باید پوشیده باشند و آدم و حوا از برهنه شدن آن شرم داشتند پس خودشان را با برگ درخت خرما و علف ها پوشاندن و منحصر به بعد از ظهور اسلام نیست. حدود پوشش برای مردان فقط عورت از ناف تا زانو پوشاندن بقیه اعضا واجب نیست ولی به قول اکثر علما تمام اعضا بدن زن تهیج آور است پس عورت است و باید پوشیده شود به جز صورت و دو دست در قسمت فلسفه حجاب به جنبه های مختلف جون جنبه روانی پیوند خانواده که هر رعایت حجاب و مراعات نگاه از طرف زن و مرد صورت گیرد استحکام خانواده پایدارتر می شود و هرچه ضعیف شود بنیان خانواده هم ضعیف و سست می شود. و همین طور رعایت حجاب آرامش و آسایش زن را فراهم می کند و حرمت و احترامش را بالا می برد. در فصل بعدی حجای از نظر قرآن و اسلام مورد بررسی واقع شد حجاب از ضروریات و احکام شرعی اسلام است و رعایت ان بخصوص برای بانوان جزء واجبات است و ترک آن از محرمات و موجبات عقاب می شود چنان که رسول اکرم در معراج دیدند که زنانی را از موی سر آویزان و مخلد در آتش نموده اند و مار و عقرب به آن آویزان است علت را پرسید گفتند اینان در دنیا رعایت حجاب از نامحرم و اجنبی را نمی کردند، الگوی کامل یک زن مسلمان حضرت زهرا(س) می باشد که با زندگی خودشان درس های لازم برای سعادت دنیا و آخرت به ویژه برای بانوان بیان فرموده اند چند نمونه در این تحقیق آورده شد. در فصل پنجم حجاب از نظر بزرگان انقلاب بیان شده چون نظر امام خمینی(ره) به زنان سفارش کرده همان طور که اوایل انقلاب با ایثار ازخودگذشتگی انقلاب را به پیروزی رساندن حال هم آن را حفظ نمایند و همین طور بیاناتی از مقام معظم رهبری آورده شد. و در فصل آخر این مجموعه از آثار بدحجابی و علل آن که آثار آن مثل سقوط کردن شخصیت زن زیرا خود مردان هم از رابطه برقرار کردن با زنان بی بندو بار به صورت قلبی متنفر ولی به عنوان مضحکه و ملعبه به بازی می گیرند ولی قلبا و دائما دوستش ندارند، و زن بدحجاب هم باعث تزلزل در زندگی و خانواده خودش و موجب متزلزل شدن زندگی های دیگران می شود به این صورت که ممکن است جوانی که قبلا به زندگی وابسته بود با دیدن یک زن بدحجاب و بی بند لحظه ای دچار لغزش و خطا شد و یک عمر بدبختی و عواقب بد آن در زندگی شاید شیرین خودش قبل از دیدن این بی بند و باری را تحمل کند. پس با این حساب زن اگر حجابش را رعایت کند هم موجب محکم شدن پایه های زندگی می شود و هم زندگی دیگران را به خطر نمی اندازد و مرد و زن اگر رعایت حجاب و حریم نظر را داشته باشند می توانند در نهایت صحت و سلامت روحی روانی در جامعه به فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بپردازند و در آخر به شبهات چون دست و پاگیری حجاب و حجاب باعث عقب ماندن و مانع فعالیت اجتماعی و اقتصادی او می شود ما با دلیل این نظر را رد کرده ایم.
سوء ظن در قرآن و سنت و آثار و پیامدهای آن
نویسنده:
نرگس قادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
خداوند انسان را ملزم کرده که سه اصل اخلاقی که موجب اخوت و برادری دینی می شود رعایت کند که آنها عبارت است از:1- بدگمانی نسبت به دیگران ممنوع است 2- کنجکاوی در امور مردم ممنوع است 3- غیبت چه زبانی و چه قلبی حرام است. سوءظن مرکب از دو کلمه سوء و ظن می باشد، سوء به معنی بدی و زشتی و ظن به معنای گمان و حدس می باشد. سوءظن به معنای اصطلاحی بدبینی و بدگمانی نسبت به دیگران می باشد. در دین مقدس اسلام، سوءظن که منشأ بیماری های قلبی و عقیدتی است شرعا ممنوع است به طوری که پیامبر اکرم ( ص) حرمت سوءظن را در کنار حرمت خون ریزی بیان می کند. سوءظن یک امر اختیاری نیست که بتوان از آن خودداری کرد برای رفع این اشکال سه راه بیان شده: سوءظن به خودی خود ممنوع نیست، مراد از تحریم سوءظن عدم ترتیب اثر قلبی است، سوءظن اگر چه در بدو امر غالبا جنبه اختیاری ندارد ولی ادامه آن اختیاری است توضیح برای رفع ابهامات که: بی تردید نمی توان مطلق، ظن را بدون قید و شرط گناه و حرام دانست، ترتیب اثر دو گونه است: الف: ترتیب اثر قلبی، ب: ترتیب اثر عملی اقسام سوءظن: سوءظن به خود، که این نوع سوءظن مورد ستایش است و انسان را به کمال و ترقی می رساند، سوءظن به دیگران: که باعث می شود انسان به دیگران با عینک بدبینی بنگرد، سوءظن به روزگار: به خاطر حوادث و مشکلات و امتحانات و بلاهای روزگار، روز و شب زمامداران حاکم بر روزگار، سوءظن به خداوند: بدترین نوع از اقسام سوءظن است که موجب می شود انسان در عذاب فکر و روحی به سر می برد. علل عواملی که انسان به خداوند سوءظن می برد: توقع استجابت فوری دعا. توفیق بی جا برای نیل به مقامات عالی. عدم اطمینان به وعده های خداوند، انتظار خوشی و رفاه کامل. مراتب سوءظن: سوءظن به دیگران در اعتقادات است، سوءظن به دیگران را امور اخلاقی است، سوءظن به دیگران در امور عبادی و شرعی، سوءظن به دیگران در امور عادی و عرفی است. منشأ و موجبات سوءظن: ترس و ضعف نفس، حس انتقام و کینه توزی و حسد، دیانت و پستی، مسائل حکومتی، خودمحوری، گروه گرایی، محیط تربیتی، شتاب در داوری، تکبر و خودخواهی، القای شیطان، همنشینی با افراد ناصالح و بدان. زیان های فردی سوءظن: موجب افسردگی انسان می شود، قلب را تیره و ضمیر را فاسد می کند، آفت دین و ایمان است، آفت عبادت است، عدم تکامل و رشد فکری انسان می شود، نوعی اختلال در طرز تفکر به وجود می آورد، از درک صحیح واقعیات باز می دارد. زیان های اجتماعی سوءظن: انسان را وادار به تجسس و عیبجویی می کند، انسان را وادار به خیانت می کند، بازار شایعات و شایعه سازان را داغ و پررونق می کند، موجب غیبت و هتک آبروی دیگران می شود، موجب وحشت دیگران می شود، دوستی و وحدت با یکدیگر را از بین می برد، سرچشمه عداوت ها و جنگ هاست، سوءظن به دیگران منتهی به سوءظن به خالق می گردد. زیان های اخروی سوءظن: بار گناهان را سنگین می کند، انسان را هلاک می کند بدترین و فجیع ترین ظلم است. راه های درمان و علاج سوءظن: خداوند را مهربان بدانیم، خودمان را اصلاح کنیم، توجه به مفاسد سوءظن، داشتن ایمان و تقوا، دوری از مواضع تهمت، دیگرا را بر خود برتر و مقدم انگاریم، پاک سازی محیط زندگی، اعتقاد نکردن به خیالات و اوهام، ریشه کن کردن رذایل اخلاقی، وظیفه مؤمن در برابر آن چه که از جانب دیگران موجب سوءظن می گردد، خودسازی و تزکیه نفس، حمل بر صحت کردن اعمال مؤمنان، دقت و مراقبت در دوستی و معاشرت، استاد و مربی خوب، خودداری از تجسس و تحقیق، درمان عملی.
دوستی ازمنظر قرآن و سنت، عوامل و ریشه های پیدایش آن، اثر و پیامدهای فردی و اجتماعی آن
نویسنده:
فرخ لقا جوان بخت مایوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
موضوع این پایان نامه دوستی می باشد. دوستی یعنی عشق و محبت و در اصطلاح یعنی خلاقیت، نبوغ،ابتکار و به معنای خاص باید گفت که دوستی هنر است و یکرنگی یعنی وفا و فداکاری و به عبارت دیگر دوستی ساختن است. در جای دیگر دوستی به معنی هم نشینی ، معاشرت و گفتگوی انسان با افرادی که به آن ها علاقه و محبت دارد تعریف شده است. با توجه به این توضیحات معنای کلی که از دوستی به دست می آید این است که : دوستان طرفدار و معشوق یکدیگر هستند در پرتو عشق حقیقی وقتی نهال دوستی در دل دو کس ریشه دوانید و مهر و محبت هر روز بر شدت خود افزود و استحکام پذیرفت، استحکام چنین مهر و دوستی متکی به عشق به انجام می رسد که هر دو طرف دلباخته و مفتون هم می شوند و این دلباختگی در همه عمر پایدار می ماند. حال آنکه دوستی انجام گرفت فرد باید رازهای پیدایش بقای دوستی را نیز مدنظر داشته باشد که آن ها عبارتند از : سازگاری کردن، خوش رفتاری، تواضع و فروتنی، داشتن رفتار منصفانه. بنابراین نتیجه ای که از این صفات گرفته می شود این است که دوستی به مشابه درختی است که با گذشت زمان ریشه می کند. هر چند بهتر دوست خود را بشناسید و به نقاط مشترک تخاق خود با او واقف شوید دوستی شما پایدارتر خواهد شد. باید در نظر داشته باشید که هیچ مکتبی به اندازه اسلام به دوستی و محبت و داشتن جامعه ای همراه با مودت و برادری سفارش نشده است این تنها مکتب انسان ساز اسلام است که پایه و اسا دین و دینداری را محبت و مودت قرار داد. دوستی و اردت را یک ضرورت اجتماعی دانسته و با توجیه هایی از قبیل این که به ندای آیه شریفه واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا که یکی از شعارهای بارز مسلمین است خواهان آنست که همگی به ریسمان خدا چنگ در زده دست اتحاد و برادری به هم داده تا بهترین راه نیل به سعادت را در اخوت اسلامی و تربیت قرآن بپیمایند. در ضمن این بیانات آفت های دوستی را نیز تذکر داده است از جمله آزرده ساختن خاطر دوست است که باید سعی کنیم از گفتاری که مایه رنجش دوست می شود به شدت خودداری کرد و از شوخی های زننده اجتناب نمود و از حسادت ورزیدن که باعث می شود از انسان سلب کمال شود دوری کرد. در ضرورت و لزوم دوستی همین بس که خدای متعال حضرت ابراهیم را به عنوان دوست خود برگزیده و از نظر قرآن کریم و نهج البلاغه، زندگی اجتماعی برای انسان و رشد و تکامل جسمی و روحی او ضرورت دارد. باید دوستان خوب را شناسایی کرد و با آنها انس گرفت پس نباید دوستان را بطور تصادفی برگزید و اجازه ندهد به سرنوشت که براساس معیارهای نادرست دوستی برایش انتخاب کند. باید در نظر داشته باشیم که قبل از هر نوع رابطه صمیمی باید دوست را مورد آزمایش قرار داد که عبارتند از آزمایش روحی آزمودن به گاه نیاز، و آزمودن در وقت سختی ها و همچنین آزمودن در هنگام سفر می باشد. شالوده دوستی که موجب پیوند دو دوست می شود دوستی برای خداوند است که این رابطه را بوجود آورد. بعد از پایه ریزی دوستی بین دو یا چند نفر باید حقوق دوستی را رعایت نمود. که مهمترین آن ها از منظر حضرت علی ( ع) عبارتند از : مواسات یعنی یاری کردن برادران، وفادار بودن یعنی ثات قدم بودن، گذشت داشتن، می باشد.
نقش و وظایف مادر در تربیت فرزندان از دیدگاه علم، قرآن و سنت در دوران جوانی
نویسنده:
رقیه بابائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دوره جوانی از حساس ترین دوره های زندگی انسان است. اساس شکل گیری شخصیت جوان بر اساسنوع تربیتی است که مادر او را تربیت کرده است. مادر با نحوه تربیت خود که در قبال جوانان انجام می دهد. تعیین می کند که جوان در چه مسیری حرکت کند و اینکه او فردی مؤمن ، متعهد ، تلاش گر ، مخلص ، یا انسانی منحرف و پایبند به اصول اخلاقی و اجتماعی نباشد همه بستگی به نوع تربیتی داردکه مادر به کار می برد، بنابراین لازم است مادر در امور تربیت ، این مسئله خطیر و انسانی را به نحو صحیحی انجام دهد و از عهده آن بر آید. مادر بایدبرای تربیت جوانخود سازی داشته و مراقب اعمال و رفتار خود باشد زیرا نوع عمل مادر در جوان تأثیر بسزایی دارد و عمل بیش از گفتار نقش تربیتی دارد. و جوان مادر را به عنوان الگوی خود قرار می دهد، در مورد ویژگیها و مسائل و مشکلات جوان و سایر مسائل دوران جوانی مادر می بایست بهترین راه برخورد با هر کدام از این مسائل را انتخاب کند و این هم بستگی به آگاهی های مادر دارد، و برای به کار گیری روشهای درست از توصیه های بزرگان و اهل علم استفاده کند و به سفارشات آنها در مورد بهترین شیوه تربیتی که همان اعتدال است عمل کرده و راه پیشگیری از مسائل و مشکلات جوان خود را ارزیابی کرده و با استفاده از دستورات آنان بهترین راه را انتخاب کند.
نقش و وظایف مادر در تربیت فرزندان در دوران بارداری از نظر علم، قرآن و سنت
نویسنده:
صغری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خانواده، مقدس ترین و اولین و مهمترین محیط تعلیم و تربیت برای فرزندان است و تربیت، باغبانی وجود انسان است. شکوفایی و رشد هماهنگ و متعالی شکوفه های زندگی ، در گروی وجود باغبان دلسوز و تواناست. تربیت، اساس انسانیست و بواسطه ی تربیت زندگی زیبا و زیبائی مفهوم می یابد. دوران بارداری از حساس ترین و مهمترین دوره های زندگی هر انسانی است. پایه و اساس شکل گیری شخصیت هر انسانی در این زمان ریخته می شود و در این شکل گیری شخصیتی مادر نقش بسیار حساس را ایفا می کند. چون مادر رنگ دهنده ی شخصیت جنین و حتی سازنده ی آن است. پیامبر اکرم ( ص) می فرمایند : « سعادتمند کسی است که او سعادت در شکم مادر پایه گذاری شده بوده و بدبخت و شقی کسی است که شقاوت او از دورانی که در شکم مادر زندگی می کرده شروع شده باشد. و اما بارداری و بچه دار شدن آسان ولی مادر شدن کاری دشوار است. مادر شدن زائیدن فرزند و تأمین غذا و پذیرائی از جنین نیست. چه بسیاری زنان که چنین وظیفه ای را انجام می دهند ولی لایق عنوان مادری نیستند. نقش مادر در تربیت فرزند یک نقش انسانی، شریف ، الهی و انسان ساز است و اهمیت تربیت در دوران بارداری بحدی است که اگر تلاش برای تربیت در این دوره ی بارداری صورت نگیرد تربیت فرزند در بقیه مراحل زندگی بعد از تولد، کودکی، نوجوانی، جوانی کاری بسیار مشکل خواهد بود. به همین جهت دوران بارداری را می توان مهمترین و حساس ترین زمان در یادگیری و تربیت انسان دانست و شالوده ی شخصیت هر انسانی در این دوره ی بارداری ریخته می شود و به همین دلیل روانشناسان از این دوره به عنوان دوره ی اساس و پایه یاد می کنندو مادر دراین دورا بارداری می تواند برای جنین خود، بنای یک زندگی سالم و سعادتمند را پی ریزی کند و از بروز بسیاری از مشکلات در آینده نیز جلوگیری کند. به همین دلیل اسلام برای داشتن نسل پاک و سالم پیش بینی ها و مراقبت هائی را از قبل معمول داشته و امر تربیت فرزند را قبل از تولد و از مرحله ی انتخاب همسر آغاز می کند. بعد از عمل همسر گزینی بر اساس معیارهای والای اسلامی، اسلام گام به گام با جنین پیش می رود و در هر قدمی که در طریق تکون و رشد برداشته می شود. اصول و قواعدی منطبق بر واقعیت ها به منظور رشد سالم، روحی ، روانی و جسمی جنین وضع می کند که مادران باید براساس آن عمل کنند. آدای معاشرت ار جمله قواعد و مسائلی است که با رعایت موازین اسلام، این عمل بشری و غریزی را رنگی معنوی می دهد و نسلی پاک و مؤمن به وجود می آورد. مادران باردار با داشتن بهداشت روانی سالم ، آمادگی لازم را برای بارداری و به دنیا آوردن جنین سالم را خواهند داشت. دوران بارداری برای زن دوره ای توأم با افتخار و پاداشی است و به حقیقت مادر باردار را باید « کارگاه عظیم و شگرف خلقت » نامید زیرا تار و پود انسان در رحم او صورت می بندد. مادر باردار با نوع رفتار خود و تربیتی که در مورد فرزند خود اعمال می کند تعیین می کند که جنین او در آینده در چه مسیری حرکت خواهند کرد اینکه او فردی با ایمان و با تقوا و یا بی ایمان و بی تقوا و منحرف یا انسانی پایبند به اصول اخلاقی و اجتماعی باشد، همه بستگی به نوع تربیتی دارد که مادر باید اجرا کند. بنابراین لازم است که در مورد وظیفه خود احساس مسئولیت داشته و وظایف خود را درست انجام دهد. مادر باردار باید برای تربیت درست جنین خود، خودسازی و عفت و پاکدامن داشته و مراقب اعمال و رفتار و کردار خود باشد. حتی فکر و اندیشه مادر در دوران بارداری در شخصیت جنین تأثیر دارد. چون مغز جنین مانند دوربین فیلم برداری همه ی رفتارها و گفتارها و خصلت های خوب و بد مادر را فیلم برداری می کند و جزء شخصیت های خود ذخیره می کند به قول معروف فرزند آینه ی تمام نمای مادر خویش می باشد. که در این رابطه امام صادق ( ع) می فرمایند : « خوشبخت کسی که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفت و طهارت فکر باشد». مادران باردار برای تربیت صحیح فرزندان خود باید مراقبتهای مهمی را انجام دهند از جمله مراقبت از اعمال، رفتار، کردار، حرکات،حتی نوع تغذیه حرام و حلال و همچنین مسموعات و مبصراتی که از راه گوش و چشم وارد مغعز جنین می شوند. شدیدا تحت مرابقت قرار گیرند چون یک سخن پلید، یک منظره ی منحرف کننده کافی است که طفل را از راه صراط مستقیم برگرداند و برای همیشه او را بدبخت و آلوده نماید. علت اهمیت تربیت در دوران بارداری بخاطر این است که آدمی در طول ایام حیات خود بر طبق خلقیات خویش عمل می کند و اساس خلق و خوی آدمی در دوران بارداری پی ریزی می شود و این وظیفه سنگین تربیتی برعهده ی مادران گذاشته شده و مادران باید جایگاه حقیقی خویش را بشناسد و به آن بها دهد تا بتواند فرزندان صالح و سالم با ایمان با تقوا تحویل جامعه دهد.
  • تعداد رکورد ها : 24