جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30
پدیدارشناسی ذهنیّت فرهنگی و سیاسی جامعه ایران در دهه منتهی به انقلاب اسلامی (با تحلیل محصولات فرهنگی)
نویسنده:
پدیدآور: فرزاد نعمتی؛ استاد راهنما: محمدجواد غلامرضاکاشی؛ استاد مشاور: شجاع احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تحلیل محصولات فرهنگی به‌طور اعم و سینمای ایران به‌طور اخص، سه جریان سینمایی قابل‌تشخیص است. در آغاز دهه چهل، فیلمفارسی، به‌مثابه رسانه‌ای صنعتی، «متن غالب» و «گفتمان هژمونیک» سینمای ایران بود. در همین دهه، سینمای مستقل و روشن‌فکرانه، به‌منزله رسانه‌ای هنری، در حکم آنتی‌تز سینمای فیلمفارسی، خود را در مقام «گفتمان مقاومت» صورت‌بندی کرد و بازنمایی متفاوت و متضادی از جامعه ایرانی ارائه نمود. از بطن تحولات و تنازعات گفتمانی، و در سال‌های پایانی دهه چهل، سینمای موج‌نو، در حکم رسانه‌ای هنری ـ صنعتی سر برآورد که با تلفیق مضمون‌ سینمای فیلمفارسی‌ و فرم سینمای مستقل، سنتزی از دو جریان پیشین بود. در دهه پنجاه، سینمای موج‌نو، طی تطورات انگاره‌های درون‌گفتمانی و متأثر از عناصر گفتمان‌های رقیب، رفته‌رفته، متن غالب سینمای ایران شد. در کنار آن، سینمای مستقل، با تثبیت خود در مناسبات سینمایی، به «متن سرگردان»ای بدل گشت که اگرچه از فقدان امکان بسیج عمومی رنج می‌برد؛ اما نزد گروه‌های نخبه، از جایگاهی ممتاز برخوردار بود. فیلمفارسی، اما از میانه دهه پنجاه به سراشیبی ورشکستگی افتاد و در آستانه انقلاب اسلامی ایران، «متن حاشیه‌ای» سینمای ایران بود. در این پایان‌نامه، و با تحلیل گفتمان جریانات سینمایی، وجود تناظرات و تشابهاتی میان گفتمان‌های سینمایی و گفتمان‌های سیاسی ـ اجتماعی در جامعه ایرانی، مورد بررسی قرار گرفته و تلاش گشته نشان داده شود که چگونه تطور، تعدیل، تغییر و تکامل گفتمان‌های سینمایی بر تحولات اجتماعی تأثیرگذاشته و از آن متأثر بوده است. بدین‌سان، همان‌سان که تحولات ایجادشده در سینمای ایران در دو دهه چهل و پنجاه خورشیدی، نشانی از شیوع نگرش‌های رادیکال، خشونی و انقلابی در جامعه ایران است؛ تحولات موجود در گفتمان‌های سیاسی و اجتماعی نیز موید این نکته است که پس از کودتای28مرداد1332 و قیام15خرداد1342، گفتمان انقلابی بر دایره شیوع گفتمانی خود افزود و نزاع گفتمانی عالم سیاست را از دوقطبی گفتمان‌های اصلاح‌طلبانه (منتقدین قانونی) ـ گفتمان حکومتی (پهلویسم) به دوقطبی انقلاب ـ ارتجاع بدل ساخت؛ به‌نحوی که در سال 1357، گفتمان‌ حکومتی، متن حاشیه‌ای و گفتمان اصلاح‌طلبانه، متن سرگردانِ متن آشوب‌ناک و انقلابیِ نظام نوین اجتماعی بود.
آموزه‌‏ها یا جایگاه شریعتی؟ گفت‌وگوی احمد زیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
روزنامه هم میهن,
چکیده :
«اگر شریعتی زنده بود... حتما از آن حرارت کلامش می‌‌کاست.» این جملات بخشی از اظهارنظر محمدجواد غلامرضاکاشی، پژوهشگر علوم سیاسی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی است که در گفت‌وگو با احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل سیاسی و بین‌الملل به آن اشاره کرده است. تجربه 44ساله ایران و جهان پس از علی شریعتی، بخشی از مباحثه درباره پروژه «نوشریعتی» بود. آنچه که پاسخ‌هایش بیش از آنکه از نگاه شریعتی ممکن باشد از نگاه علاقه‌مندان به او قابل تامل و بررسی است. در این گفت‌وگو اشاراتی به تحولاتی که مبتنی بر تجربیات جدید در میان باورمندان به شریعتی و همفکران او به شمار می‌رود مطرح شده است که در ادامه می‌آید. ‌
نگاهی از نو به شریعتی کنیم؛ گفت‌وگوی احمد زیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
روزنامه هم میهن,
چکیده :
بسیاری از آنها که پس از 44سال هنوز مدافع افکار و دیدگاه‌‌های علی شریعتی هستند؛ بر این باورند که پروژه شریعتی طرحی ناتمام است و هنوز نیاز به بازاندیشی عمیق‌‌تر، ویرایش و تفسیر تازه و خوانش و صورت‌‌بندی مجدد دارد؛ پروژه «نوشریعتی» همان موضوعی است که این اشخاص بر اهمیت آن باور و بر ضرورت این بازبینی تاکید می‌‌کنند. هاشم آقاجری، مقصود فراستخواه، فرزندان علی شریعتی و بسیاری دیگر همچنان دل در گرو آن پلی دارند که او می‌‌خواست میان سنت و مدرنیته بزند و هنوز از تحقق و موفقیت آن در زندگی بشری ناامید نشده‌اند. در این میان و در باب آنچه به عنوان پروژه «نوشریعتی» مطرح است؛ گفت‌وگویی میان احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل و محمدجواد غلامرضاکاشی، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعه‌‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی صورت گرفت. کاشی در بخشی از این گفت‌وگو درباره این پروژه گفت: «نوشریعتی تلاشی برای تحقق یک پروژه است و مدعی نیستم که تماماً وجود پیدا کرده است. بعضی از دوستان ما این وضعیت را به صدور شناسنامه قبل از تولد نوزاد تعبیر کرده‌‌اند. من به تلاش برای فهم نو از شریعتی علاقه‌‌مندم. تلاش دوستانم را رصد می‌‌کنم و در آن مشارکت دارم. بررسی می‌‌کنم کجاها هرچه تلاش می‌‌کنیم و دست‌‌وپا می‌‌زنیم پیش نمی‌‌رویم و کجاها کمی می‌‌توانیم پیش برویم»؛ زیدآبادی هم این سوالات را درباره نگاهی نو به شریعتی مطرح می‌‌کند که:«الان مشخصا در این فضایی که ما داریم زندگی می‌‌کنیم، با توجه به ضعف‌‌هایی که نمایان شده و نیازهایی که برای زندگی داریم، آن مولفه‌‌ای که از شریعتی می‌‌تواند تاثیرگذار بر زندگی ما باشد، چیست؟ یعنی شریعتی الان در سیاست خارجی چه راه‌‌حلی ارائه می‌‌کند؟ در اقتصاد چه راه‌‌حلی ارائه می‌‌کند؟ در نوع همبستگی اجتماعی ما چطور؟ در نوع نظم سیاسی که باید مستقر باشد چه؟» در ادامه، بخش اول این گفت‌وگو می‌‌آید. بخش دوم در شماره فردا درج خواهد شد.
بازتاب عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی در اندیشه روشنفکران ایرانی پس از انقلاب اسلامی ایران
نویسنده:
پدیدآور: فرزاد نعمتی؛ استاد راهنما: منصور میراحمدی؛ استاد مشاور: محمدجواد غلامرضاکاشی استاد مشاور: رضا نجف‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تنش میان عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی که در قرن بیستم به اوج خود رسید، در شرایط تأسیس فلسفه و در سامانه دانش فلسفی یونان نیز مندرج بوده است؛ امری که بطور خاص در نقادی ارسطو بر نظریه مثل افلاطونی و نیز نظریه فیلسوفشاه او بواسطه بهره گیری از آموزه های حماسه سرایان، تراژدی نویسان و سوفیستها قابل آزمون است. در این رساله سیر تاریخی نقد عقلانیت متافیزیکی و پیدایش عقلانیت پسامتافیزیکی بررسی شده است و برداشت متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست مقایسه شده است. در عقلانیت متافیزیکی دو عنصر «انتزاع» و «ذات گرایی» اهمیت دارد و در عقلانیت پسامتافیزیکی بر چرخش زبانشناختی، اولویت عمل بر نظر و عقل موقعیتمند تأکید میشود. از منظر سیاسی، برداشت متافیزیکی از سیاست، سیاست را ذیل دانش فلسفی، علمی و الاهیاتی قرار میدهد، اما در برداشت پسامتافیزیکی از سیاست، در اندیشه متفکرانی چون یورگن هابرماس، هانا آرنت، ریچارد رورتی، آیزایا برلین و ... سیاست سامانه ای مستقل در نظر گرفته میشود و لزوم تبعیت آن از سایر حوزه ها، مورد تردید قرار می‌گیرد. در بخش دوم رساله، نحوه استفاده پنج روشنفکر ایرانی از اندیشه های سیاسی متافیزیکی و پسامتافیزیکی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد عموم روشنفکران ایرانی با وجود آشنایی با مباحث مربوط به عقلانیت پسامتافیزیکی و استفاده مقطعی از آنها، در تدوین نظریه سیاسی پسامتافیزیکی موفقیتی نداشته اند و عموماً با استفاده از انگاره های متافیزیکی به سیاست نگریسته اند. رضا داوری اردکانی با تأسی به مفهوم هایدگری «تفکر»، سیاست را ذیل فلسفه قرار میدهد، عبدالکریم سروش با وجود توجه بیشتر به آرای پسامتافیزیکی، سیاست را ذیل تلفیقی از فلسفه تحلیلی و عرفان قرار میدهد، مصطفی ملکیان با اصالت دادن به فرهنگ در برابر سیاست، سیاست را عنصری فرعی در تحول جوامع تلقی میکند و آن را ذیل معنویت قرار می‌دهد و داریوش شایگان با وجود تمهید مقدمات نظری در بحث «هویت چهل تکه» برای جهش پسامتافیزیکی، در تحلیل نهایی، با گرایش به نگرشهای بودایی، از عرضه نظریه ای سیاسی بازمی ماند. دراین میان، علی میرسپاسی در دو دهه اخیر با تأسی به آرای پراگماتیستهای آمریکایی کوشیده است تفسیری پسامتافیزیکی از سیاست را مورد توجه قرار دهد و با نقد بنیادگرایی معرفتی مستتر در تفکر روشنفکران ایرانی، آفات پروژه های فکری افلاطونی و متافیزیکی این روشنفکران را آشکار سازد. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که میزان استفاده از برداشتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست، با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران همبستگی دارد و همانطور که در دهه هفتاد میزان توجه به افکار پسامتافیزیکی افزایش می یابد، حوزه عمومی نیز در ایران میدان فراختری می یابد و روشنفکران دینی از مقبولیت گسترده ای برخوردار میشوند. از دهه هشتاد و با ناامیدی از موفقیت جنبش اصلاحات، عقب نشینی از عرصه سیاست به عرصه های فردی اتفاق می افتد و روشنفکرانی چون مصطفی ملکیان با ترویج آموزه های روانشناسانه محبوبیت پیدا میکنند.
شرق شناسی وارونه
نویسنده:
مهرزاد بروجردی,محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
روح سوگوار دوران انقلاب و جنگ
نویسنده:
محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
خاتمی؛ تفاوت معنی دار انتخابات
نویسنده:
محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تبلیغات سیاسی و هرم گفتارهای کلان در ایران امروز
نویسنده:
محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
اخلاق و منازعه سیاسی
نویسنده:
محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چهار الگوی برقراری نسبت میان اخلاق و سیاست
نویسنده:
محمدجواد غلامرضا کاشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 30