جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
آموزه‌های تربیتی قصص انبیا در سوره مبارکه اعراف از منظر تفاسیر الکاشف و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه رحمانی شمسی ؛ استاد راهنما: علی محمد میرجلیلی ؛ استاد مشاور: کمال صحرایی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در قرآن کریم به عنوان بالاترین راهنما و برترین چراغ راه سعادت انسانی، فرازهایی از سرگذشت و عملکرد اقوام در قالب قصص ناب و کاملی آمده است. این داستان‌های ارزشمند حاوی آموزه های تربیتی عدیده ای است و نکات ارزشمندی دربسیاری از زمینه ها به خصوص موضوع تربیت دارد. یکی از مباحث و مسایل مهم در امر تربیت، اصول و روش های تربیت است. از این رو شناخت اصول و روش صحیح تربیت برای رسیدن به جایگاه حقیقی آن تأثیر فراوانی دارد و این معرفت سهم بسزایی در موفقیت مربی دارد و بدون چنین شناختی، نیل به نتایج مورد نظر با مشکلات فراوان و چالش‌های جدی روبرو خواهد شد. نتایج این نوشتار نشان می‌دهدکه برخی از روش‌های تربیتی انبیا در سوره اعراف مانند روش محبت و ایجاد عشق و علاقه و برخورد محبت‌آمیز، داستان‌سرایی و قصه‌گویی، اسوه‌سازی و معرفی الگوهای مثبت و صحیح، دعوت به تفکر و اندیشه مطلوب، خطابه، تغافل، پرسش و پاسخ، امر به معروف و نهی از منکر، انذار و تبشیر می‌تواند راه‌های سفارش شده قرآن باشد. همچنین در مورد اصول تربیتی انبیا در سوره اعراف که عبارتند از: اعتقاد به اصل توحید، نبوت، معاد، پذیرش ولایت الهی و تسلیم پذیری، عزت مداری، کرامت انسانی، تدریج، ترویج اخلاق انسانی، اصلاح شرایط و روابط انسانی، صداقت، توجه به تفاوت‌های فردی انسان‌ها و شناخت توانایی مخاطب و مخاطب‌شناسی، دلسوزی، خیرخواهی، دوری از عجب، عدم اطاعت از شیطان، طلب رحمت و بخشش، دوری از اسراف، عدم دلتنگی و حرج، ایجاد انگیزه، تلاش و پشتکار، استفاده از فرصت‌ها، تناسب محتوا با شرایط، عملگرایی، عینیت و محسوس کردن مورد بحث قرار گرفته است.
بازپژوهی تأویلی "آیه ۱۹۹ سوره اعراف" با رویکرد زبانی
نویسنده:
فاطمه سلیمی، صدیقه سلیمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیه ۱۹۹ سوره ‌اعراف با طرح سه‌گزاره کلیدی "خذ العفو"، "أْمُرْ بِالْعُرْفِ"، و"أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ"، الگویی جامع ازتعاملات اخلاقی-اجتماعی پیامبران ارائه می‌دهد.این‌پژوهش باروش توصیفی-تحلیلی وخوانش زبانشناختی به‌بازخوانی تأویلی آیه می‌پردازد.رهیافت‌های حاصل‌آنکه درسطح ساخت‌واژی، جایگزینی‌واژه "عفو" به‌جای"صفح" یا"غفران" باتوجه به ریشه-شناسی "عفو" که‌دلالت برتکرارپذیری دارد، بیانگراستمرار بخشش درتعاملات رفتاری است. برجسته‌سازی ساخت‌واژی "العُرف" به ‌صورت معرفه، اشاره به‌عرف الهی ثابت ونفی نسبیت‌گرایی اخلاقی‌دارد. در سطح نحوی نیز تقدیم واژه"عفو"بر"عرف"و"اعراض"، بیانگر تقدم اخلاق"گذشت"پیامبران بر دوکنش بعدی است. در لایه‌بلاغی نیزکاربست استعاره، ایجاز،آوای درونی..، از عفو به ‌عنوان فرایند ‌فعال و از اعراض به ‌مثابه مرزبندی هوشمندانه یادمی‌کند. خودکنترلی وراهبردهای تربیتی، معانی‌تأویلی درحوزه ‌بازخوانی نمادین واژگان است. دربافتار موقعیتی نیزتحلیل شأن نزول‌،"اعراض ازجاهلان"، را نه‌کناره‌گیری منفعلانه، بلکه استراتژی فعالِ حفظ‌گفتمان توحیدی دربرابر نظام‌های جاهلی می‌داند. تطبیق‌‌آیه با روایات نیز مؤید آن‌است که"عُرف"، فریضه‌ای الهی بامصادیق متغیر تاریخی است. گزیده ‌کلام آنکه، کاربست تکنیک‌های ساخت‌واژی، چینش‌واژگانی، استعاره‌‌شناختی وایجازو..الگویی پویا برای اخلاق اجتماعی درجوامع چندفرهنگی ومدلی نظام‌مند برای‌مطالعات بینا‌رشته‌ای قرآن (ترکیب زبان‌شناسی، هرمنوتیک و اخلاق) فراهم می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 8 تا 35
تفسیر تطبیقی «وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ» (اعراف: 141) با تأکید بر نقد زبان‌شناختی دیدگاه‌ها
نویسنده:
سعید چراغی ، داود اسماعیلی دهاقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعبیر «وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ» از عبارت‌های قرآنی‌ای است که در زبان عربی فاقد پیشینه است و نخستین کاربرد آن در آیۀ 149 سورۀ اعراف و در جریانِ بیانِ بخشی از وقایع زندگی حضرت موسی (ع) ــ یعنی دعوت وی به کوه طور، عهدشکنی بنی‌اسرائیل و گوساله‌پرستی آنها ــ دیده می‌شود. این پژوهش درصدد تحلیلِ مفهومِ این عبارت و بیان چرایی برداشت‌های مختلف از آن است. با وجود آنکه مفسران قرآن به‌طور ضمنی به تحلیل این عبارت پرداخته‌اند، با توجه به شکل‌گیریِ دیدگاه‌های مختلف ذیل آیه و با عنایت به اینکه یافتن مقصود گوینده وامدار توجه به مباحث زبانی و فرامتنی است، ضرورت دارد این دیدگاه‌ها فراتر از مباحث لغوی، بلاغی، نحوی و به‌ویژه سیاق بررسی و تحلیل شود. برای دستیابی به این هدف، فضای سخن حاکم بر آیات بررسی می‌شود و معانی پشیمانی، ترس، ناتوانی، امر ناگهانی و تعابیری از این دست نقد و بررسی می‌شود. در این پژوهش، با تأمل در قواعد متنی و فرازبانی و تحلیل آنها نشان داده شده است که این آیات با عبارتِ «وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ» حادثه‌ای مشخص را روایت کرده که موجب تأمل بنی‌اسرائیل شده و تفسیر آن به پشیمانی، اضطراب و دیگر مفاهیم پذیرفتنی نیست.
مقایسۀ معنای«لام» در آیۀ 179 سوره اعراف از دیدگاه فخر رازی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
حسین رفیعی ، محسن حبیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفسران، معنای «لامِ» موجود در عبارت «ولقد ذرأنا لجهنّم» را به سه صورت بیان کردهاند؛ در تعیین هریک از احتمالات معنایی «لام»، دخالت دیدگاههای کلامی وجود داشته است. برای تبیین دقیق‌تر این‌مدعا، از توضیحات دو تن ازمفسرین به مثابه نمایندگان دومکتب کلامی استفاده شد. فخررازی «لام» ‌را به معنای «غایت»دانسته و بر این اساس، آیۀ 179 اعراف رادلیلی برای اثبات رویکرد فرقۀ «اشاعره» و اعتقاد به «جبر»، در نظر گرفته است. آیت الله جوادی آملی، ضمن تأکید برهم‌مبنایی با علامه طباطبائی (ره)، معنای «عاقبت» رابرای «لام» بیان داشته است. وی منکر جبری بودن خلقت برخی انسان‌ها برای جهنم شده است و مبتنی بر دیدگاه «امر بین الأمرین» نزدمتکلمین امامیه، به توضیح پرداخته است. وی در تعیین معنای «لام» به سیاق آیات و استفاده ازحداکثر ظرفیت ادبی موجود، تأکید داشته است. اوازاین جهت باعلامه طباطبائی «ره» که معنای «غایت تبعی» راتأسیس نموده، اختلاف دارد. مقالۀ حاضر با بررسی تطبیقی تفسیر الکبیر فخر رازی و تسنیم آیت الله جوادی آملی در رویکرد ادبی-کلامی و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای، به بیان تأثیر سه معنای مطرح شده برای «لام» در مباحث کلامی «جبر و تفویض» و «معاد» و تطبیق دو تفسیر با سایر آیات هم موضوع، براساس روش تفسیری قرآن به قرآن پرداخته و در نهایت معنای معیار برای «لام» موجود در این آیه را تعیین نموده است.
اثبات عدم اشتراط تأثیرگذاری در وجوب امر به معروف و نهی از منکر با تکیه بر آیه 164 اعراف
نویسنده:
البرز محقق گرفمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از فریضه­‌های بنیادین شریعت اسلامی فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر است. فقیهان برای استقرار وجوب این فریضه شروطی برشمرده‌اند که یکی از آن­ها «شرط تأثیر» است. پژوهش حاضر به روش اکتشافی­ _ ­تحلیلی و با بهره­‌گیری از منابع کتابخانه‌ای درپی تبیین ادلۀ قرآنی دربارۀ عدم اشتراط این شرط در استقرار وجوب فریضۀ یادشده است. فرضیۀ پژوهش حاضر این است که براساس عمومات و اطلاقات قرآنی با محوریت آیۀ 164 سورۀ اعراف و همچنین روایات معتبر نمی‌توان چنین شرطی را به­‌عنوان شرط وجوب فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر درنظر داشت. برای اثبات این مدعا به مدلول آیاتی که بیان‌کنندۀ دو اصل ذیل هستند، استناد شده است: عمومات رهنمون به انجام وظیفۀ دینی در مواجهه با منکرات اجتماعی و منتفی نبودن احتمال اثرگذاری در روند تبلیغ و انذار به‌­نحو مطلق. ادلۀ ادعایی باورمندان به شرط تأثیر نیز به سه بخش روایات، اجماع و حکم عقل تقسیم و بررسی شده و ناکافی بودن هریک برای اثبات مدعای آنان به اثبات رسیده است.
صفحات :
از صفحه 110 تا 136
بررسی پاسخ‌های مفسران شیعه به شبهه ناسازگاری آیۀ 96 اعراف با برخورداری غیرمؤمنان از نعمت‌ها
نویسنده:
روح اله زینلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
براساس آیۀ 96 سورۀ اعراف می‌توان رابطه‌ای معنادار میان ایمان و تقوا و برخورداری از برکت‌های آسمانی و زمینی برقرار دانست؛ اما وجود جوامعی از افراد مؤمن و باتقوا ولی محروم و افراد غیرمومن اما متنعم، با ظاهر آیه ناسازگار بوده و شبهه ایجاد کرده است. از بررسی تفسیرهای شیعی شش پاسخ به این شبهه قابل برداشت است که به دو بخش ایجابی و سلبی تقسیم می‌شوند. پاسخ‌های ایجابی مواردی مانند اختصاص آیه به زمان و مورد خاص، استدراجی بودن برخورداری غیرمؤمنان و تأمل در معنای ایمان و تقوا و پاسخ‌های سلبی مواردی مانند انکار برخورداری غیرمؤمنان از برکات آسمانی و زمینی، انکار برخورداری غیرمؤمنان از برکات معنوی و انکار برخورداری کامل غیرمؤمنان از برکات را شامل می­‌شود. هریک از این پاسخ‌ها به نوبۀ خود ارزشمند است و بخشی از شبهه را پاسخ می­‌دهد؛ اما برای حل کامل و همه‌­جانبۀ شبهه پاسخی جامع‌تر لازم است. ازاین‌رو با لحاظ کردن بخش‌هایی از پاسخ‌های یادشده و تأمل در معنا و مصادیق برکات کوشیده شده پاسخی جدید ارائه شود. در این پاسخ، مراتب متعدد مقامات معنوی و معارف الهی از جمله برکات آسمانی معرفی شده و برای تقوا نیز معنایی گسترده و دارای مراتب مختلف در نظر گرفته شده است؛ چنان­که همۀ گناهان اعم از گناهان ذکرشده در متون دینی و غیر آن را دربر بگیرد. براین‌­اساس، اگرچه غیرمؤمنان از برخی مراتب برکت‌های آسمانی محروم می‌شوند، از برخی مراتب برکت‌های زمینی بهره‌مندند و مؤمنان نیز اگرچه از برخی مراتب برکات زمینی محروم‌­اند، از برکات آسمانی بهره‌ها می‌برند. پژوهش حاضر با روش توصیفی_ ­انتقادی سامان یافته است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 81
بررسی مفهوم «إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا» در آیه 89 سوره مبارکه اعراف از دیدگاه مفسران شیعه و سنی
نویسنده:
عزت الله مولایی نیا ، فاطمه ایمن شهیدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دین اسلام، شرک ورزیدن به خداوند متعال از گناهان کبیره محسوب می‎شود و اهمیت این موضوع تا جایی است که قرآن کریم می‎فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا» (نساء: 48). درآیه 89 سوره مبارکه اعراف، پس‌ازاینکه حضرت شعیبm به قوم خود می‎فرماید: «وَمَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِیهَا»، عبارتی را بیان می‎فرماید که شبهه برانگیز است.ایشان بلافاصله پس ازجمله ذکرشده، می‎فرمایند: «إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا»؛ این جمله این مفهوم را به ذهن متبادر می‎کند که حضرت شعیبm ویاران وی درصورتی‌که خداوند اراده کند، به آیین کفر بازمی‌گردند و از این مطلب مهم‌تر این نکته است که خداوند در شرایطی به کفر امر می‎فرماید. این مطلب، با آموزه‎های ادیان آسمانی به‌ویژه قرآن و سنت در تضاد است.مفسرین تلاش کرده‌اند به این شبهه پاسخ دهند ولی هرکدام به قسمتی از پاسخ پرداخته‌اند و جمع‌بندی کاملی انجام‌نشده است. در مقاله پیش رو دلایل متقنی را در رد این شبهه بر اساس روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه‎ای ارائه خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
تفسیر تطبیقی ابوالفتوح رازی و دیگر مفسران از «نور» در آیۀ ۱۵۷ سورۀ اعراف
نویسنده:
علی حسن بیگی ‍
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آیۀ ۱۵۷ سورۀ اعراف از نوری سخن رفته که همراه پیامبر اکرم (ص) نازل شده است. بسیاری از مفسران معتقدند مقصود از «النُّورَ» در این آیه «قرآن کریم» است، و برخی از مفسران دیدگاه‌های دیگری را مطرح کرده‌اند که عبارت‌اند از: قرآن ناطق؛ قرآن کریم، امام علی (ع) و دیگر امامان (ع)؛ و ولایت. این دیدگاه‌ها هر یک دچار نقدهایی است، افزون بر این‌که هیچ‌کدام نتوانسته‌اند که پاسخ درخوری به این پرسش بدهند که دلیل آمدن «معه» همراه با «انزال» چیست. ولی تفسیری که ابوالفتوح رازی از این بخش از آیۀ ارائه کرده با تفاسیر دیگر متفاوت است. وی این «نور» را حضرت علی (ع) دانسته است. در این نوشتار، دیدگاه‌های مفسران طرح و ارزیابی و نقد می‌شود و نشان داده می‌شود که تفسیر ابوالفتوح رازی از آیۀ مذکور، بر خلاف تفسیر دیگر مفسران، نیازمند توجیه و تأویل نیست.
صفحات :
از صفحه 55 تا 78
نکات تربیتی در سوره اعراف از منظر تفاسیر عصری برگزیده
نویسنده:
پدیدآور: حوراء جحیل خفیف استاد راهنما: غلامرضا رئیسیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خداوند متعال اهداف متعددی را با وحی و قرآن کریم در نظر گرفته است، زیرا هدف اصلی از نزول قرآن، هدایت و هدایت مردم به سوی کمال و تقرب به خداوند متعال است. سوره اعراف پس از سوره بقره و نساء هفتمین سوره از نظر تعداد، ششمین سوره و سومین سوره از نظر طول است. آیات آن دویست و شش است. در این سوره فرقه های تربیتی متعدد و مهمی وجود دارد که نمی توان آنها را برشمرد، اما به برخی از آنها اشاره می کنم از جمله: آثار سوء استکبار (آیه 12)، غفلت (آیه 179)، نقش بلا در زندگی انسان. آیه 94) نقش محیط و خانواده در تربیت فرزندان صالح (آیه 58) پیروی از امیال نفس را به هلاکت می رساند (آیه 176)، ایمان و تقوا موجب نزول برکت و بصیرت و رهایی از شر شیطان می شود. زمزمه می کند (آیات 96، 200، 201). من می خواهم این ظرایف را با استناد به تفاسیر امروزی بررسی کنم، منظورم «ترازو» علامه طباطبایی، «از نزول قرآن» سید محمد حسین فضل الله و «از رهنمودهای قرآن» نوشته است.
مختصر الميزان في تفسير القرآن المجلد 2 (المائدة - التوبة)
نویسنده:
محمدحسین طباطبایی؛ خلاصه کننده: الياس كلانتري
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دار الاسوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مختصر الميزان في تفسير القرآن، خلاصه تفسير الميزان في تفسير القرآن نوشته علامه طباطبايى(ره) است كه توسط الياس كلانترى در شش مجلد به زبان عربى به انجام رسيده است. الياس كلانترى درباره چگونگى تدوين اين كتاب با اجازه علامه طباطبايى(ره) چنين مى‌نويسد: «در ضمن بررسى و مطالعه كتاب الميزان، با توجه به ارزش و كارايى مباحث تفسيرى آن، خصوصاً مباحث مستقل از تفسير معمولى آيات، تصميم گرفته شد كه يك كتاب راهنما و فهرست موضوعات و همچنين يك دوره مختصر از الميزان تهيه و تنظيم شود، تا راه استفاده از مباحث آن به‌طور تفصيلى و منظم و دسته‌بندى شده، براى محققان علوم قرآنى هموارتر گردد و همچنين استفاده از اين كتاب براى كسانى هم كه فقط فرصت و امكان آشنايى اجمالى با معانى آيات قرآن را دارند، به‌راحتى مقدور شود. در ابتدا به تنظيم كتاب ر اهنما و فهرست اقدام شد و موضوع كتاب با مؤلف الميزان حضرت علامه طباطبايى(ره) در ميان گذاشته شد كه با اقبال ايشان مواجه گرديد. اين كتاب هم براى متن اصلى (عربى) كتاب تحت عنوان «دليل الميزان في تفسير القرآن» و هم براى ترجمه فارسى آن تحت عنوان: «راهنما و فهرست ترجمه‌ى الميزان في تفسير القرآن» تنظيم و منتشر گرديد و از استقبال پژوهشگران و علاقه‌مندان به علوم قرآنى برخوردار شد. در ضمن بررسى دقيق الميزان، براى نوشتن كتاب راهنما و فهرست موضوعات، طرح تنظيم كتاب «مختصر الميزان» نيز ريخته شد و بعداً با روشى كه در اين مقاله روشن خواهد شد، اين كتاب تنظيم و آماده گرديد». وى در مقدمه كتاب جهت روشن شدن كار در تلخيص كتاب الميزان، توجه به بعضى از جهات روش به‌كاررفته در تفسير الميزان را ضرورى مى‌داند: * مؤلف كتاب الميزان غالباً بعد از نوشتن يك يا چند آيه، ابتدا به بحث لغوى درباره مفردات آيات پرداخته است. * بعد از بحث لغوى، مؤلف غالباً نظر خود را درباره معانى آيه مورد بحث نوشته است. * بعد از بيان نظر خود، اگر مفسران ديگر درباره آن آيه نظرات قابل توجهى داشته‌اند، غالباً آن‌ها را نوشته و بررسى كرده است؛ به‌گونه‌اى كه گاهى براى آن نظرات وجهى قائل شده و گاهى آن‌ها را مردود شمرده و گاهى فقط به ذكر آن نظرات پرداخته است. * در مواردى بعد از بحث در تفسير تعدادى از آيات، مباحث مهم و مفصّل قرآنى، علمى، كلامى، فلسفى، اجتماعى، تاريخى، روايى و... كه ممكن است ارتباطى با مباحث آيات پيدا كند، به‌صورت مستقل و مجزا از بحث تفسيرى معمولى در يك يا چند فصل نوشته شده است. كلانترى با توجه به روش تفسير الميزان، جهات عمده و اساسى روش كار خود در تلخيص «الميزان في تفسير القرآن» را اين‌گونه تبيين مى‌كند: * در اين تلخيص حتى كلمه‌اى به نوشته‌هاى مؤلف اضافه نشده و تغييرى در اصل نوشته‌هاى مؤلف پديد نيامده است. * عمدتاًً نظرات خود مؤلف الميزان در معانى آيات قرآن انتخاب شده، مگر در مواردى كه مؤلف، مطلبى را از ديگران نقل كرده و آن را پذيرفته است كه در حقيقت نظر خودش مطابق نظر آن مفسر يا مبتنى بر آن بوده است. * مقدمه تفسير الميزان كه مبين روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى است، عيناً و بدون حذف قسمتى از آن در اين كتاب آمده است. * قسمت‌هاى حذف‌شده عمدتاًً عبارتند از: مباحث مستقل علمى، كلامى، فلسفى، تاريخى، روايى و... كه بعد از تفسير لفظى و معمولى بعضى از آيات نوشته شده است. * در جاهايى كه روشن شدن معانى آيات، متوقف به بحث روايى بوده، آن بحث روايى انتخاب شده و در اين كتاب آمده است. * در جاهايى كه مؤلف درباره آيه‌اى نظر خودش را به‌صورت مجزا بيان كرده و بعد از آن نظرات ساير مفسران را نقل و بررسى كرده، قسمت اول (نظرات خود مؤلف) انتخاب شده و نقل و بررسى نظر مفسران ديگر حذف گرديده است، اما در جاهايى كه بحث تفسيرى آميخته‌اى از نقل نظرات ساير مفسران بوده، همه آن قسمت انتخاب شده است. * در جاهايى كه مؤلف بعد از تفسير آيه، نظرات و تفاسيرى نيز از ساير مفسران آورده و براى آن نظرات وجهى قايل شده و يا حداقل آن را نقل كرده و ردّ و ابطال نكرده است، اين قبيل جاها نيز غالباً انتخاب شده، مگر در جاهايى كه ضرورتى در انتخاب آن‌ها احساس نشده است. * اگر در جاهايى، روشن شدن كامل معانى يك يا چند آيه، متوقف به مجموع بحث تفسيرى بوده، تمام آن بحث انتخاب شده و چيزى از آن حذف نگشته است. * تفسير سوره حمد به‌گونه كامل و بدون حذف قسمتى از آن براى آشنايى با روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى(ره) به‌عنوان نمونه انتخاب شده است. * عناوين اصلى و موضوعات مهم قسمت‌هاى حذف‌شده، به‌صورت تيترهايى در پاورقى كتاب «مختصر الميزان» نوشته شده، به‌ويژه در جاهايى كه بحث روايى، حاوى احاديثى بوده كه در متن تفسير آيات اثرى از آن به‌صورت مختلط با بحث تفسيرى لفظى نيست و مؤلف، آن موضوعات احاديث را مستقلاً در بحث روايى طرح و بررسى كرده است. از جمله ايرادات وارد بر اين كتاب، عدم تدوين فهارس حتى فهرست مطالب براى هر جلد است كه خواننده را در دستيابى به آيات دچار مشكل مى‌كند. همچنين پاورقى در كتاب مشاهده نشد. در جلد دوم سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال و توبه تفسیر شده است.
  • تعداد رکورد ها : 12