جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1355
جایگاه عقل در مکتب تفکیک
نویسنده:
ام‌البنین حیدری‌امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ در میان اندیشمندان، عقل به عنوان ابزاری انکارناپذیر برای شناخت هستی و حقایق آن مطرح بوده و هست اما در کم و کیف شناخت و حد و توان آن اختلاف نظر وجود داشته است، این مهم در خصوص مشربهای فکری مسلمانان نیز صدق می کند،‌ اندیشمندان علم کلام، فلسفه، عرفان و … دیدگاههای خاصی درباره عقل و توان معرفتی آن دارند.در سده اخیر نظریات جدیدی در میان متکلمیندر خصوص ابزار معرفت و راههای دست یابی به آن ظهور کرده اند که هر یک به نحوی ذهن محققین و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را بخود مشغول داشته است که از جمله آنها مکتب تفکیک است. از دیدگاه این مکتب عقل به معنای موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است که عامل شناخت می باشد. و انسان که ذاتاً‌ و با قطع نظر از نور عقل،‌ مظلم الذات است، به خواست پروردگار،و با بهره مندی از آن نور، ذات خود و سایر معلومات را مشاهده و کشف نموده و با فقدان آن نور در حالاتی مانند خواب و نسیان، مجدداً‌ به جهل ذاتی خود برمی گردد. از نگاه مکتب تفکیک،‌ علوم حصولی ذاتاً اموری ظلمانی اند و همانند دیگر اشیای ظلمانی،‌ توسط نور عقل و علم حقیقی آشکار می گردند. لذا به نظر اصحاب این مکتب، فراگیری علوم بشری، نه تنها بر علم انسان نمی افزاید بلکه مانع رسیدن به معرفت حقیقی می شود، و صرفاً‌ ذهن را از ظلمات،‌آکنده می سازد.بر این اساس شرط رسیدن به فهم صحیح و معرفت ناب دینی، چنگ زدن به متون وحیانی، و دوری از تأویل و تطبیق آن بر معارف بشری است و برای این کار باید ذهن را از علوم بشری پاک نمود. اینان ریشه و سابقه چنین اعتقادی را به صدر اسلام مستند می سازند. اما با بررسی عقاید آنان می توان دریافت که اگر چه استناد آنان صرفاً‌ به متون وحیانی است ولی با استدلال از همان متون می توان درصدد پاسخ به شبهات و رد بعضی از عقاید و استدلالهای آنان برآمد.
تبیین معاد و ضرورت آن و بررسی شبهات از دیدگاه متکلمین مسلمان
نویسنده:
زینب آزادمقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوعی که در این پایان نامه مورد بحث است تبیین معاد و ضرورت آن و بررسی شبهات از دیدگاه متکلمین مسلمان است . پس از بیان مقدمه و کلیاتی از مسائل رساله راجع به ضرورت و امکان معاد ، معاد در لغت و اصطلاح و در آیات و روایات ، در فصل دوم نگارنده به بررسی و تبیین معاد از دیدگاه متکلمین مسلمان می پردازد . کوشش شده است در حد توان و یارای خویش آراء و اندیشه های گوناگون گروه های مختلف مسلمان ، چه از لحاظ کلامی همانند معتزله و اشاعره و شیعه و چه از لحاظ قرآنی بررسی شود . در فصل سوم نگارنده به بررسی و واکاوی مرگ و حقیقت آن و همچنین به بررسی حقیقت انسان می پردازد . در فصل چهارم به بیان دلایل وقوع معاد ، اعم از دلایل عقلی و نقلی و حسی و تجربی و همچینین دلایل عینی و تاریخی معاد پرداخته شده است . در فصل پنجم شبهات منکرین معاد علی الخصوص معاد جسمانی و پاسخهای متکلمین به این شبهات و اشکالات مورد بررسی قرار می گیرد .
قطب‌الدین شیرازی و علم‌الانوار در فلسفه اسلامی، نوشته: جان والبریج، ترجمه جواد قاسمی
نویسنده:
جواد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پی بردن به عمق معنا و جان کلام بسادگی ممکن نیست و بدون داشتن قریحتی ذاتی و رحمتی ربوبی میسر نمی‌شود. ظاهر گفتار حکما از مفاهیم عمیق و ژرف آن حکایت نمی‌کند، علی‌الخصوص وقتی با رمز و تمثیل همراه باشد. گاه افسون کلام و آرایه‌های سخن بعضی را مفتون ظاهر می‌سازد و از درک معانی باطنی بازشان می‌دارد. خام‌اندیشی آفتی است که در اذهان بعضی رسوخ کرده و آنان را گرفتار جهل مرکب ساخته است . اینان با هر گفتار در ظاهر آراسته‌ای به وجد می‌آیند، با هر نشانی از تشخص و روشنفکری ساده‌لوحانه مجذوب می‌شوند و هویت و اصالت خود را از یاد می‌برند و در این پندار باقی می‌مانند که با خواندن ورقی معانی دانسته‌اند. آنگاه به خود اجازه می‌دهند در ژرفترین مسائل فلسفی و غامضترین مضامین عرفانی که حاصل عمر حکیم یا عارفی بزرگ بوده است وارد شوند و اظهارنظر کنند. دقت‌نظر و تلاش مولف این کتاب در بیان اندیشه‌های فلسفی حکمای اسلامی قابل تقدیر است ، اما قضاوت در این موضووع را که وی تا چه حد در فهم و استنباط فلسفهء قطب‌الدین شیرازی و شیخ اشراق بر صواب رفته به اهل فن می‌سپارم. شرح زندگانی و آثار قطب‌الدین شیرازی از آنچه تاکنون درباره او نوشته‌اند کاملتر و محققانه‌تر است . مولف ، بیشتر منابع مربوط به شرح حال او را از نظر گذرانده و گاه به تحلیل اخبار و گزارشهای رسیده و مقایسه آنها با یکدیگر می‌پردازد. سیر تحول زندگی قطب‌الدین، مسافرتها و ویژگیهای اخلاقی او با استناد به منابع موجود بیان می‌شود. نوشته‌ها و افکار قطب‌الدین با بررسی مهمترین آثارش : شرح حکمه‌الاشراق و دره‌التاج آغاز می‌شود. مولف با تامل در متن عبارات و گفته‌های قطب‌الدین و آگاهی از مشرب فیلسوفان پیش از او به شرح و تحلیل افکار وی می‌پردازد. از آنجا که قطب‌الدین در اصل فیلسوفی اشراقی است ، باز نمودن نکات اساسی فلسفهء اشراق و تحلیل فلسفهء سهروردی در این کتاب هدف اصلی آن را تشکیل می‌دهد. افکار و اندیشه‌های سهروردی در حکمه‌الاشراق ابتدا از طریق ذوق برای او حاصل می‌شود، سپس برای اثبات آنها به اقامهء براهین فلسفی توسل می‌جوید. شیخ اشراق در کتاب خود روی سخن با کسانی دارد که هم در جستجوی حکمت ذوقی هستند و هم در جستجوی حکمت بحثی، حکمت بحثی صرف را باید در کتابهای دیگر او مثل تلویحات جستجو کرد. مقایسهء فلسفه اشراق با فلسفهء مشاء - البته به گونه‌ای که سهروردی آن را تفسیر می‌کند - و نگاهی انتقادی به آن - که اساس حکمه‌الاشراق را تشکیل می‌دهد از جمله مسائل دیگر مورد بحث در این کتاب است .
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی
نویسنده:
عبدالحمید شهیدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی عنوان و موضوع این نوشته است. پژوهش حاضر در محور ماهیت یقین منقطقی که خود از مبانی، بلکه مهم‌ترین مبنای استدلال، حجت و برهان است و هم چنین در بردارنده بحث از انواع و اقسام یقین، تعداد یقینیات و بدیهیات، نقل آراء صاحب نظران و نخبگان در این مورد و بالاخره تبیین نظریه مختار و مورد قبول، سامان دهی شده و مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور مطالب این رساله در حقیقت در دو بخش تنظیم شده؛ بخش اول آن مربوط است به مباحث شناخت و معرفت و در یک کلام جنبه معرفت شناسانه دارد، که ماهیت یقین را به تفصیل مورد بررسی و دقت قرار می‌دهد و بخش دوم حاوی مباحث منطقی موضوع است. بخش اول تنها یک فصل دارد به عنوان ماهیت یقین که شامل مباحث لغوی و اصطلاحی، تعاریف، امکان یقین، بررسی عقاید شک گرایان، حسیون و سوفیسط‌ها، بیان تفاوت یقین از جزم، ظن و شک، علم مقلد و جهل مرکب و سفسطه می‌شود. و بخش دوم سه فصل دارد: به این ترتیب که فصل اول از بخش دوم مربوط به انواع یقین است و هم چنین مباحث امتیاز یقین از سایر باورها، نسبیت یقین و ذاتیت یقین را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در فصل دوم از این بخش به تفصیل به بیان دیدگاه‌ها و نظریات پرداخته شده و حتی المقدور سعی شده نظریات عمده از فلاسفه و منطق دانان اسلامی مطرح و بررسی شود. و بالاخره در فصل سوم از بخش دوم بررسی کوتاه و مختصر این دیدگاه‌ها و نظریات و بیان تفاوت‌های آنان و احیاناً نقد این نظریات پرداخته شده است.
جمع بين رایی الحكيمين
نویسنده:
محمد بن محمد ابونصر فارابی؛ مقدمه نويس: بير نصري نادر
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دارالمشرق ,
چکیده :
کتاب «الجمع بين رایی الحكيمين» نوشته ابونصر فارابی است. مقصود فارابی از نگارش این کتاب نشان‌ دادن‌ سازگاری و وفاق‌ میان‌ آرای افلاطون‌ و ارسطو بوده‌ است‌، وی می‌ گوید چون‌ بحث‌ و نزاع‌ افراد را درباره حدوث‌ و قدم‌ جهان‌ دیده‌ و متوجه‌ شده‌ که‌ برخی مدعیان دو حکیم‌ مبرِّز، افلاطون‌ و ارسطو، در اثبات‌ مُبدِع‌ اول‌، وجود اسباب‌، نفس‌ و عقل‌، پاداش‌ و کیفر اعمال‌ خیر و شر و بیشتر امور مدنی و اخلاقی و منطقی با هم‌ اختلاف‌ دارند، بر آن‌ شده‌ تا بر مبنای مضمون‌ سخنانشان‌ نشان‌ دهد که‌ عقاید آن‌ دو متفق‌ و سازگار است‌. فارابی در این کتاب آراء دو حکیم یعنی ارسطو و افلاطون را با هم جمع کرده و در بعضی مسائل به کتاب اثولوجیا استناد کرده است. به نظر فارابی سیزده مطلب است که گفته اند دو فیلسوف در آنها با هم اختلاف دارند. او قبل از اینکه در موارد اختلاف وارد شود سعی می کند با دلائلی که بیشتر خطائی است اثبات کند که افلاطون و ارسطو نمی توانسته اند با هم اختلاف داشته باشند چون آن دو پدیدآورنده فلسفه اند و همه حکمای بعد کم و بیش در پی ایشان رفته اند. وقتی آن دو در موضوع فلسفه با هم اختلاف ندارند و هر دو فلسفه را علم به مطلق موجود (موجود از آن حیث که موجود است) می دانند و معاریف حکمای خلف ایشان مقام آموزگار فلسفه به آنان داده اند، فقط یک مورد باقی می ماند و آن این که بگوییم در تفسیر کسانی که اختلاف دیده اند خلل و نقصانی باشد و چون عدد کسانی که به اتفاق آراء دو فیلسوف قائلند بسی بیش از اختلاف بنیان است، هیچ وجهی ندارد که اکثریت را مخطی بدانیم و حق را به شمار اندک نویسندگانی بدهیم که در موارد سیزده گانه ای که ذکر می شود بر اثر توجه به ظاهر به اشتباه افتاده اند. سیزده مسئله را فارابی تحت سه عنوان کلی آورده است. 1- روش زندگی دو فیلسوف. 2- شیوه تألیف و تدوین کتاب ها 3- آراء و اقوال دو فیلسوف.
کتاب الملة و نصوص أخرى
نویسنده:
محمد بن محمد فارابی؛ محقق: محسن مهدی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دارالمشرق,
چکیده :
«کتاب الملة و نصوص أخرى» نوشته ابونصر فارابی، در مجموعه آثار سياسى فارابى از جايگاه نظرى ويژه‏ اى برخوردار است. فارابى در اين كتاب با تقسيم علم مدنى به دو بخش‏ فلسفه مدنى و فقه مدنى و ايجاد تناظر تئوريك بين آن دو، در واقع‏ مبنايى نظرى براى ديگر مباحث ‏سياسى خود در آثارى چون آراء «اهل‏ مدينه فاضله‏»، «سياست مدنيه‏»، «فصول مدنى‏» و «احصاء العلوم‏» تدارك ديده است. ملة (دين و آيين) عبارت است از آراء و افعال وضع شده، مقيد به ‏شرايطى كه رئيس اول براى جمع وضع مى‏ كند. و هدف او اين است كه به مدد بهره‏ گيرى مردمان از دين، به غرضى كه در مورد آنها دارد، نائل شود و يا به كمك آنان، به غرض مشخص برسد. و جمع، ممكن است عشيره باشد و ممكن است مدينه (شهر) يا ناحيه باشد و ممكن است امت‏ بزرگ و يا امت هاى‏ بسيار باشد. و رئيس (اول) اگر فاضل باشد و رياستش هم در حقيقت فاضله‏ باشد، همانا در تقدير و ترسيم دين، خواهان آن است كه هم خود و هم‏ همه كسانى كه تحت رياستش هستند به سعادت قصوى كه سعادت حقيقى است، برساند. این کتاب شامل دو بخش است، بخش نخست ملت (دین و آیین) و رابطه آن با فلسفه، رئیس ملت و جانشینانش، و پیشه فقه و پیوندش با فلسفه را معرفی می کند. بخش دوم علم مدنی را به طور عام و علم مدنی را به مثابه بخشی از فلسفه به طور خاص معرفی می کند و گویا فصل پنجم کتاب احصاء العلوم فارابی یعنی درباره علم مدنی، علم فقه و علم کلام را به ذهن خواننده متبادر می سازد. این کتاب به طور کلی ملت و واضع آن، علم مدنی و تحقیق و تفحص درباره آن و تبیین آن را معرفی می کند. یعنی این کتاب ملتی را که باید واضع شریعت برای هر امتی با هر شهری یا در هر زمانی مشروعیت ببخشد، ارائه نمی دهد، بلکه اصولی را که واضع ملت باید بداند و در وضع ملت از این اصول پیروی کند تبیین می سازد.
قاعده‌الواحد و ثمرات آن
نویسنده:
علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از یک جزء یک پایدار نگردد و یک جزء از یک برنیاید. این، مفاد قاعده‌الواحد به کوتاه سخن است . اینکه از یک ، جزء یک ، در هستی نیاید، تعبیری است که از آنکه علت یگانه از هر سوء، جز یک معلول ندارد و یک جزء از یک بر نیاید، ترجمان عکس اصل است یعنی معلول واحد هستی نمی‌یابد مگر از یک علت . قاعده‌الواحد یکی از قواعد بسیار مهم فلسفه اسلامی است که از آن در مواضعی بهره برده‌اند. واژه‌های مهم و فلسفه اسلامی نیازند توضیحند. وجه اهمیت قاعده در آن است که چگونگی ظهور کثرت را بیان می‌کند. تبیین نظام جهان که دلمشغولی بیشتر فیلسوفان است بمدد این قاعده میسر می‌گردد و هر که هر پاسخی برگزیند نمی‌تواند بی‌دیدار الواحد از طریق بگذرد. نفی یا اثبات ، باید با قانون الواحد اتخاذ وضع کند. ربط الواحد به سنخیت و الواحد را سنخ واحد می‌دانند و قومی گر چه به دوگانگی دو قانون معرفند اما به ربطی وثیق میان آنها باور دارند و می‌دانیم که قانون علیت و قوانین بر آمده از آن، که سنخیت یکی از آنهاست ، سرمایه‌های اندیشه بشری‌اند. بدون آنها نه علمی خواهد بود و نه تحقیقی. در این مقام سخن محقق داماد بسنده است که الواحد را از امهات اصول عقلی و از فطریات عقلی و از فطریات عقل صریح دانسته است . مراد از ایضاح "فلسفه اسلامی" بحث در این باب نیست که آیا چنین فلسفه‌ای اصلا وجود دارد و یا خیر و آیا آنچه بدین نام می‌شناسیم تراث اسلامی است یا میراث یونانی و آیا وحی را با فلسفه اخوتی است یا بیگانگانند به اجبار دست در دست هم نهاده، دین می‌تواند فلسفه داشته باشد و اگر می‌تواند شرع مصطفی نیز همچنان است ؟ پرسشهائی از این دست ، مطلوب ما نیست ولی مراد از این توضیح فلسفه اسلامی آن است که مجموعه شناخته شده به این نام و فیلسوفانی که آنها را به اسم حکیمان مسلمان می‌شناسیم، در تدوین و استدلال برای اثبات قاعده‌الواحد بسیار کوشیده‌اند بنابراین اضافه قاعده‌الواحد به فلسفه اسلامی امری مجاز است . راست است که این اصل را نخست بار یونانیان طرح کردند اما شرح و بسط آن بواقع مرهون مسلمانان بود. میان طرح ابتدایی که یک اصل فلسفی یا علمی و گسترش و تنظیم آن باید تفاوت گزارد. گویا در انتساب قاعده به دانایان یونان نباید تردید داشت . واژه گویا می‌آموزد که به تاریخ فلسفه میراث گذشتگان در اسلام، نمی‌توان چندان اعتماد کرد. پیشینان ما تاریخ فلسفه را بجد نمی‌گرفتند و تصویر ایشان از فیلسوفان یونان به پیامبران ماننده‌تر است تا دانشمندان و فلاسفه آزاده خدا داند که افلاطون الهی اصلا الهی می‌شناخته است یا نه و فرزانگانی که حکمت ایشان را مقتبس از مشکوه نبوت می‌دانند و معاشران انبیاء می‌شمارندشان آیا پیام‌آوری را دیده و از او سخنی شنیده بودند یا آنچه گفته شده افسانه واهی افواهی بوده که از سر آرام ساختن غوغا و گریز از تکفرساز شده است . به هر روی اگر منابع ما درخور اعتماد باشند از آنها برمی‌آید که مبتکر قاعده یکی از این دانشمندان بوده است : ارسطو، افلاطون، دموکریتوس و تامسطیوس . اسلوب کار در این رساله آن است که ابتدا صورت منطقی و مفردات قاعده را بقدر ضرورت معلوم کنیم. و سپس به قانون علیت و سنخیت که بسیار مرتبط با الواحد است بپردازیم. استدلالها و اعتراضات بخش دیگری از نوشتارند و سرانجام عکس قاعده و ثمرات آن را بازگو می‌سازیم.
برهان درجات کمال
نویسنده:
حسین اشتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله مذکور در چهار فصل تدوین گشته است که فصل اول در مورد اثبات و ماهیت آن بحث می‌کند و همینطور رابطه آن با معلومات انسان و تجربه دینی که شکلی از آگاهی است و در فصل دوم به تاریخچه این برهان و تقریزات گوناگون اندیشمندان در مورد آن پراخته می‌شود و سعی شده است در هر دو سنت غربی و شرقی تا حد ممکن از نظر بهره گرفته شود و در فصل سوم یکی از موثرترین و مشکلترین جنبه الهیات طبیعی یعنی مسئله شر و مبارزه آن با اندیشه‌ای یکسره خداوندگار هستی را مطلق و کاملترین می‌داند بیان می‌شود و در این باره به نظرات گوناگون شرقی و غربی در تبیین آن پرداخته می‌شود و در پایان تقویم و ارزیابی این برهان و همینطور بیان نقلی برهان درجات کمالی اشاره می‌شود و می‌دانیم که اگر چه کتابهای آسمانی در این خصوص بنحو مشخص و مستوفا خرید سبیل اندیشه‌های فلسفی بحثی ندارند، بلکه نگارنده در تکاپوی پیدایش ردپایی در این خصوص بوده است تا بتواند توضیحی در این باره داشته باشد و یا تائیدیه‌ای نقلی که بعضی را مزید اطمینان حاصل آید آورده باشد.
وحدت و کثرت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی‌اکبر حایری موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث وحدت و کثرت از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد تتبع و تفحص بشر بوده است ، زیرا در این مورد دو مسئله عمده، یعنی وحدت خالق و چگونگی ارتباط میان خالق یگانه و مخلوقات متکثر بررسی می‌شود. مسئله وحدت و کثرت از طرف متکلمین، عرفا، مفسرین و فلاسفه مورد تحلیل قرار گرفته است که در این پایان‌نامه بیشتر به اقوال فلاسفه توجه شده است و همچنین با قید "فلاسفه اسلامی" متعرض اقوال دیگر اندیشمندانی که در محدوده این قید نبوده‌اند، نشده است . این رساله دارای یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است . بدین منوال که مقدمه شامل تعریف چندی از اصطلاحات کلیدی و سیر تاریخی بحث فوق می‌باشد. بخش اول دارای دو فصل است . فصل اول مشتمل بر تعریف "وحدت و کثرت "، و فصل دوم مشتمل بر اقسام و مراتب "وحدت و کثرت " می‌باشد. بخش دوم دارای دو فصل و یک نتیجه است . فصل اول مشتمل بر "هوهویت " و "حمل" است و فصل دوم شامل بیان "غیریت " و اقسام آن می‌باشد. و در نتیجه نحوه تمانع "وحدت و کثرت " ذکر شده است . و در آخر نیز تبعات بحث "وحدت و کثرت " را در سه قاعده فلسفی متذکر شده است . در خاتمه از باب ختامم مسک به آیایت و روایات تمسک جسته و نحوه بساطت و نفی ترکیب در حق تعالی را بیان نموده است .
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 1355