جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1358
بررسی تطبیقی ارزشها در فلسفه اسلامی و فلسفه لیبرالیسم و دلالت های آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
زینب اعرابی چم علیشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که دوام و قوام جوامع بشری به فرهنگ و استحکام فرهنگ، به ارزش‌های رایج در هر جامعه وابسته است؛ مطالعه ارزشها و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها، می‌تواند گام مهمی ‌در بقای جوامع و تمدنها باشد. بر این اساس، اولین هدف این پژوهش که از نوع پژوهش‌های کیفی است، بررسی تطبیقی مقوله‌ی ارزش‌ها در دو مکتب مهم جهان امروز یعنی اسلام و لیبرالیسم است تا در سایه این بررسی تطبیقی، درک بهتری از عمق و اعتبار ارزشهای اسلامی‌حاصل گردد. در چنین وضعیتی است که استنتاج برخی اهداف و اصول برای تربیت اخلاقی مورد نظر اسلام با دقت بیشتری امکان پذیر می‌گردد. از آنجا که دیدگاه لیبرالیسم بر پایه‌ی «فردمحوری»، «عقل‌گرایی» و «جدایی دین از زندگی اجتماعی» استوار گردیده، استقلال و آزادی فردی، ارزش غالب محسوب شده و برای تأمین این آزادی، ارزش‌هایی چون «برابری حقوقی افراد در برخورداری از این آزادی‌ها»، «تساهل و تسامح نسبت به اعتقادات مذهبی» به وجود آمده است. چنین نگاهی به انسان و جهان، دلالتهای خاصی را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که از آن جمله اهدافی چون آموزش همگانی و مدنی و پرورش عقلانی و اصولی چون خودگردانی فردی و اصالت فرد در برابر جامعه و نسبیت گرایی را می‌توان ذکر کرد. در نقطه مقابل، اندیشه‌ی اسلامی‌ بر پایه‌ی «خدامحوری»، «وحی‌گرایی» و «حضور دین در تمام عرصه‌های زندگی»، بنا شده است. در تفکر اسلامی،ارزشهای حقیقی عبارتند از «اعتقاد به حاکمیت مطلق الهی در همه امور»، «آزادی معنوی انسان از قید هواهای نفسانی»، «رعایت اعتدال در همه‌ی امور زندگی» و «مدارا به عنوان یک شیوه مناسب برخورد اخلاقی با دیگران». بر این اساس، در تربیت اخلاقی مورد نظر اسلام، هدف‌هایی چون «دستیابی به حیات طیبه» و «عبودیت خدا جهت رسیدن به قرب الهی» واصولی چون «احترام به اراده و اختیار فرد» و « معنویت و تربیت روحی» از اهمیت خاصی برخوردار هستند. بنابراین گرچه در مواردی بین برخی اهداف و اصول تربیت اخلاقی اسلام و لیبرالیسم مشابهت‌های ظاهری دیده می‌شود، اما ماهیت خداگرایانه اسلام و انسان‌گرایانه لیبرالیسم، افتراق‌های عمیقی را در حوزه ارزشها و تربیت اخلاقی بین این دو مکتب به وجود می‌آورد که در این پژوهش، به گوشه‌ای از آنها اشاره شده است.
صادر نخستین از منظر فلاسفه با تکیه بر آراء امام خمینی (ره)
نویسنده:
مرضیه رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مساله صادر نخست، سخن از چیستی و هستی امری است که به عنوان نخستین فعل الهی و حلقه اتصال میان کثرات با مبدأ هستی، ایفای نقش می‌کند. تحقیق حاضر در راستای کاوش از این مطلب در دو نظام فلسفی و عرفانی، در چهار بخش تنظیم شده است.بخش اول: با عنوان «کلیات» شامل مباحث مقدماتی، مفهوم‌شناسی و گذری مختصر بر حیات علمی امام خمینی(ره) است؛ بخش دوم: با عنوان «صادر نخستین در هستی شناسی فلسفی» از سه فصل تشکیل می‌شود. در فصل اول به تفسیر نظام وحدت و کثرت و در فصل دوم، به اصل علت و معلول پرداخته می‌شود. این دو فصل از مقدمات مهمی هستند که در تقریر قاعده «الواحد لایصدر عندالاالواحد» که متولّی بحث از صادر نخست در نظام فلسفی است نقش اساسی ایفا می‌کنند. در این دو فصل نوع وحدت مبدأ هستی، وحدت حقه حقیقی، نوع فاعلیت او، فاعلیتی تام و بی‌نیاز از غیر، نوع جعل حق، جعل بسیط، و اثر چنین فاعلی در نزد متفکران اصالت وجودی، وجود صادر نخست و در نزد متفکران اصالت ماهوی، ماهیت صادر نخست معرفی می‌شود. در فصل سوم با تقریر و اثبات قاعده الواحد، به مصداق صادر نخست در نظام هستی پرداخته می‌شود و نزد حکمای جمهور و صدرالمتألهین در حکمت متعالیه متقدم و هم چنین دیدگاه تعلیمی امام خمینی(ره) عقل اول به عنوان أحق موجودات به مقام صادر نخست شناخته می‌شود.بخش سوم: با عنوان «صادر نخست در هستی‌شناسی عرفانی» به بررسی تفاوت‌های بنیادی هستی شناختی عرفانی با فلسفی می‌پردازد. در فصل اول آن، تحت عنوان «مبانی بحث» اصول هستی‌شناسی عرفانی چون نظریه وحدت شخصی وجود به جای تشکیک در وجود، تجلی و ظهور به جای نظریه علت و معلول و مظاهر وجود به جای ممکنات فلسفی تقریر می‌شود با چنین بینشی صادر نخست به ظاهر نخست عرفانی متحول می‌شود.بخش چهارم: با عنوان «دیدگاه جمع فیلسوفان عارف» در فصل اول به تحلیل نظریه جمع متفکرانی چون صدرالمتألهین و امام خمینی می‌پردازد که در جهت توجیه وجیه دو قول فلاسفه و عرفا و جمع بین اقوال آنها در مصداق صادر نخست تلاش می‌کنند. در فصل دوم با استفاده از معنای لغوی کلمه «خلق»، نص صریح اهل معرفت و استشهاد به روایات ثابت می‌کند که ساخت نفس رحمانی بسی والاتر از ساحت عقل اول است.
ماهیت معرفت عرفانی با تأکید بر دیدگاه اندیشمندان مسلمان
نویسنده:
مسعود اسمعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بحث از این مطلب می‌پردازد که معرفت عرفانی چه سنخ معرفتی است و چه مولفه-ها و مقوماتی دارد. از میان متفکران اسلامی، عارفان اسلامی، به ویژه ابن‌عربی و پیروان مکتب وی، و فیلسوفان اسلامی، یعنی به طور خاص فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین، به تفصیل به این موضوع پرداخته‌اند. صاحب‌نظران و فیلسوفان دین و عرفان در غرب نیز در این زمینه، چند نظریه مهم ارائه نموده‌اند. همگی این دیدگاه‌ها و نظریات، در مجموع، در چند گروه قابل دسته‌بندی هستند: 1) احساسی و عاطفی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه احساس‌گرایان غربی)، 2) متناظر بودن معرفت عرفانی و معرفت حسی (تجلی‌بنیاد بودن معرفت عرفانی؛ دیدگاه آلستون)، و 3) ساخت‌یافته بودن معرفت عرفانی (دیدگاه ساخت‌گرایان غربی) که این سه نظریه از آنِ غربیان بوده و در این رساله به بررسی نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته شده و روشن شده است که هیچ‌یک، نظریه‌ای کاملاً صحیح نیستند؛ 4) نظریه اتحادی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه عارفان اسلامی): دیدگاه عارفان اسلامی به ویژه ابن‌عربی و اتباع وی، به طور خلاصه فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا یک وجهی ترسیم می‌کند. 5) نظریه ارتسامی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت مشاء): فارابی و شیخ‌الرئیس، معرفت عرفانی را تا آنجا که مورد تحلیل قرار می‌دهند از سنخ انتقاش صور کلی و جزئی از عالم عقول به در عقل و سپس در قوه خیال انسان و پس از آن در حس مشترک می‌شمرند و آن را ارتسام می‌نامند؛ 6) نظریه حضوری و اشراقی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت اشراق): دیدگاه شیخ اشراق در این زمینه به طور خلاصه این است که معرفت عرفانی از سنخ اضافه اشراقیه علمیه است و هرچند بی‌واسطه است، وجودی و اتحادی نیست ولذا وی، ساختاری دو وجهی را برای معرفت عرفانی در نظر می‌گیرد؛ 7) نظریه حضوری و اتحادی بودن معرفت عرفانی: ملاصدرا با استفاده از نظریه عرفا، معرفت عرفانی را معرفتی حضوری، تشکیکی، وجودی و اتحادی می‌داند و از ساختاری دو وجهی تا ساختاری یک‌وجهی برای مراتب مختلف معرفت عرفانی در نظر می-گیرد. همه دیدگاه‌های عارفان و فیلسوفان اسلامی، حاوی نکات بسیار دقیقی است که در قسمت مربوط به هریک به تفصیل روشن شده است. در نهایت به نظر می‌رسد، یافتن بهترین تبیین برای این مسأله، همچون روش متفکران اسلامی، در گرو بازگشت به رهیافت متافیزیکی، در عینِ توجه به شواهد و قرائن انضمامی و ملموس (همچون روشِ اندیشمندان غربی) است و به هیچ‌وجه رویکرد غیر متافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است. با توجه به این جمع‌بندی و با عنایت به نقاط ضعف و قوت هریک از دیدگاه‌ها می‌توان به دیدگاهی نسبتاً جامع‌تر و هماهنگ‌تر در این خصوص دست یافت که در پایان رساله بدان پرداخته شده است.
حدوث و بقاء نفس بر اساس حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه محرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملاصدرا بر اساس حرکت جوهری و تشکیک مراتب وجود، نظریه ای را پی ریزی ‌می‌نماید که بر اساس آن، نفس، جسمانی الحدوث و روحانیه البقاء است. او با تبیین اصل فوق الذکر، سعی در حل مشکلاتی همچون بیان چگونگی رابطه‌ی نفس و بدن دارد و در نظریه ی خود از آیات،روایات و منابع عرفانی بهره‌های بسیاری برده استفلسفه‌ی ملاصدرا بر سه محور برهان، عرفان و قرآن بنا گشته است. آثار او مشحون از نوشته‌های ابن عربی ‌می‌باشد که آنها را در راستای عقاید خود و تطبیق آن با فلسفه اش مورد تعبیر و تفسیر قرار داده و در جای جای تألیفاتش به عقاید و افکار این عارف بزرگ استناد نموده است. ملاصدرا، خود یکی از مفسرین صاحب نام قرآن ‌می‌باشد که با رویکردی فلسفی آیات این کتاب مقدس را تأویل و تفسیر کرده است. علاوه بر این تمام آثار این فیلسوف گرانقدر، مزین به آیات و روایات اسلا‌می‌‌ می‌باشد و این نشانگر عمق ایمان و دلبستگی او به اسلام و مذهب تشیع است.ملاصدرا را باید نخستین فیلسوفی دانست که معاد جسمانی را به شکلی نظام مند وارد فلسفه کرده و بر آن اقامه ی برهان نموده است. اگرچه بسیاری از اندیشمندان مسلمان معاد مثالی او را مغایر با معاد جسمانی مورد نظر قرآن و احادیث و روایات ‌می‌دانند، ولی باید گفتهمین اندازه که او باب بحث از معاد جسمانی را در فلسفه باز کرده، تحولی در معاد شناسی بوجود آورده است.
فضیلت حکمت در اخلاق فلسفی اسلامی
نویسنده:
کرمرضا سروری کنشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فضیلت حکمت یکی از فضائل چهارگانه اصلی در اخلاق فلسفی اسلامی است. حکمت فضیلت قوه عاقله انسان است و بر اساس تقسیم قوه عاقله، به عقل نظری و عملی، به حکمت نظری و حکمت عملی تقسیم می شود.در آثار همه فیلسوفان اسلامی سعادت انسان صراحتاً با کمال قوه نظری و عملی، ارتباط پیدا می کند. ارسطو سعادتمند را کسی می داند که فعالیتش مطابق بهترین فضیلت باشد. فلاسفه، عقل را به عنوان یکی از قوای نفس ناطقه انسانی، و وجه تمایز انسان از دیگر موجودات، و آن را دارای دو جزء عقل نظری و عملی می دانند. اما دربیان چیستی این دو عقل، و نیز تبیین حکمت و انقسام آن به حکمت نظری و عملی، در میان آنان اختلاف نظر وجود دارد. با تأمل در گفتار ایشان طیف وسیعی از رویکردهای متعدد، در باره عقل نظری و عملی و نیز حکمت نظری و عملی، قابل استنباط است. برخی از حکمای اسلامی گرچه در تعریف حکمت نظری اتفاق نظر دارند و آن را علم به حقایق اشیاء آنگونه که هست تعریف نموده اند ولی در اینکه اعتدال در قوه عقل نظری شرط فضیلت است یا نیست، اختلاف نظر دارند. برخی اعتدال را در حکمت نظری فضیلت شمرده اند و برخی افراط در آن را . اما حکمای اسلامی در تعریف عقل عملی و حکمت عملی اختلاف نظر دارند. دست کم دو معنا برای عقل عملی و وظیفه آن بیان شده است. برخی عقل عملی را قوه ادراک حسن و قبح، و حق و باطل در عقاید تعریف نموده اند و بر اساس آن عقل عملی را از جنس علم و دانش عملی تعریف نموده اند و برخی عقل عملی را قوه عملی و تدبیری که دو قوه شهوی و غضبی را تدبیر و اداره می کند، تعریف کرده اند در نتیجه حکمت عملی نه از جنس علم و دانش ، بلکه از جنس خلق و فعل دانسته اند.
بررسی تطبیقی مبانی فکری و آراء کلامی علامه حلی و ابن تیمیه در باب شرک و بدعت
نویسنده:
عبدالمحمد شیروانی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم که جهان اسلام به آن دچار شده است، خشونت دینی است. خشونت دینی از سوی کسانی انجام می شود که خود را موحد واقعی و سایر مسلمانان را مشرک و بدعت گذار می دانند. این اندیشه منحرف ، ریشه در آراء محمد بن عبد الوهابو قبل از وی به صورت مفصل و تبویب شده در آراء ابن تیمیه دارد. ابن تیمیه به مفهوم شرک و بدعت توسعه داده و هرگونه توسل و دعا را از پیامبران و ائمه شرکو بدعت می داند. وی گرچه در این زمینه به مشرکین تاخته ولی با پذیرش رویت خداوند و قائل شدن اعضا برای ذات کبریایی خداوند، نا خواسته به دام آنچیزی افتاده است که خود آن را بهانه ای برای تکفیر مسلمانان می داند. علامه حلی شرک و بدعت را در مفهوم اصیل اسلامی اشمی پذیرد و با مصادیقی که مطرح می نماید دقیقاً به بدعت هایی که امت اسلامی در طول تاریخ با آن مواجه شده است می پردازد. وی بدعت شرعی را یک نوع بیشتر نمی داند و آن را حرام می داند. ولی ابن تیمیه بدعت را به دو دسته خوب و بد تقسیم می نماید و در مصادیق آن دچار تعارض آشکاری می شود..
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه آگوستین و غزالی
نویسنده:
الهام عسگریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف رساله حاضر آن است تا نشان دهد در بررسی تطبیقی رابطه دین و اخلاق میان فلسفه ی مسیحی آگوستین و فلسفه ی اسلامی غزالی، با توجه به نقطه تمایز اصلی آنها، آگوستین به عنوان فیلسوفی نو افلاطونی در ملاک تعیین ارزش اخلاقی فعل اختیاری انسان می پندارد که عقل آن را در وصول به سعادت نهایی انسان تشخیص می دهد و از طرفی تحت تاثیر آموزه های مسیحی، باور به گناه فطری و اندیشه ی نجات را اقتباس می کند که خود دلیلی بر اراده انسان است ولی به مسیحیت وفادار مانده و ملاک حسن و قبح را اطاعت از فرامین الاهی دانسته و قائل به حسن و قبح شرعی است و غزالی نیز به عنوان اندیشمندی اشعری مسلک، ملاک حسن و قبح فعل اختیاری انسان را مطابقت آن با فرامین الهی می شمارد و قائل به حسن و قبح شرعی است و از آنجا که جبر گرایی فاتالیستی و باور به خداوند به عنوان حقیقت محض مهمترین مبانی وجود شناختی تفکر اخلاقی این دو اندیشمند است، می توان در مورد آنها به نتیجه یکسان رسید و هر دو فیلسوف را از زمره ی قائلین حسن و قبح شرعی به شمار آورد.
تبیین آفرینش عالم از دیدگاه مکتب تفکیک
نویسنده:
خدایار خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک قائل به جدایی سه جریان معرفتی یعنی عقل، وحی و عرفان می‌باشد این مکتب، اولین بار (به طور مصطلح) توسطمحمدرضا حکیمی در زمان معاصر مطرح گردید. از آن جایی که پیروان این مکتب یکی از مخالفان جدی مباحث فلسفی می‌باشند و اکثر نظریات فلسفی را مورد نقد قرار می‌دهند در بحث پیرامون چگونگی آفرینش عالمنیز به طرح نظریات ویژه‌ای می‌پردازند که با آراء فلاسفه تفاوت دارد. بحث آفرینش عالم و چگونگی آن از مباحث مهمی است که همواره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. در حوزه‌ی اندیشه‌ی اسلامی، فلاسفه و متکلمان به طرح نظریات خاصی در این مورد (آفرینش) پرداخته‌اند. این مباحث عمدتا تحت عنوان حدوث و قدم عالم مطرح شده است. باید گفت فیلسوفان اسلامی در بحث آفرینش عالم، معتقد به حدوث ذاتی عالم بوده و متکلمان حدوث زمانی عالم را می‌پذیرند.با توجه به این که پیروان مکتب تفکیک بیشتر به آیات و روایات نظر داشته، گرایش به نظریه حدوث زمانی عالم دارند. این نظر در مورد آفرینش عالم هماهنگی زیادی با گفته‌های متکلمان به ویژه غزالی دارد، که همان مطالب را به شکل دیگری بیان می‌کند.مکتب تفکیک کل جهان را حادث به حدوث زمانی می‌داند. به عقیده‌ی این مکتب نور حضرت ختمی مرتبت اولین مخلوق خداوند می‌باشد. هم‌چنین آفرینش عالم جسمانی از شیء لطیفی به نام "ماء" صورت گرفته است.
کارکرد فلسفه اسلامی در مقام تأمین مبادی تصدیقیِ وجودشناختی و معرفت شناختی علم کلام
نویسنده:
علی شفابخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برخی از مخالفان فلسفه اسلامی، فلسفه را دانشی آسیب زا و مخرب معرفی کرده، آن را عاری از هرگونه کارکرد مثبت و فاقد هر نوع فواید علمی و معرفتی پنداشته اند. ازاین رو، سایر علوم اسلامی را از فلسفه بی نیاز و مستغنی قلمداد کرده، و تأثیر و کمک رسانی فلسفه به این علوم را از اساس «مورد انکار» قرار داده اند. این مقاله بر این باور است که فلسفه اسلامی، دانشی است بسیار «کارآمد» و «اثربخش» که واجد کارکردهای متعددی در حوزه های گوناگون معرفتی می باشد. یکی از این کاربردها عبارت است از: تأمین مبادی تصدیقیِ وجودشناختی و معرفت شناختی دانش کلام. متکلمان با وام گرفتن «اصل امتناع تسلسل» از فلسفه، به منزله مبدأ تصدیقیِ هستی شناختی؛ و همچنین اخذ «اصل امکان وصول به شناخت یقینیِ مطابق با واقع»، به مثابه مبدأ تصدیقی معرفت شناختیِ علم کلام، حاجتمندی کلام به فلسفه را آشکار نموده و کارکرد مثبت و «فایده آفرینی فلسفه» را در گستره این دانش، احراز و تثبیت کرده اند. این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی سود برده است.
تحلیل فلسفی
نویسنده:
رضا محمدزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مقاله حاضر از دو بخش تشکیل گردیده است. در بخش اول که قسمت اصلی مقاله را تشکیل می دهد و طبعا هم از اهمیت بیشتری برخوردار است و هم دارای تفصیل بیشتری است، تحلیل فلسفی از منظر فیلسوفان غربی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش سه قسم تحلیل فلسفی معرفی خواهد شد. تحلیل تجزیه ای، تحلیل بازگشتی و تحلیل تفسیری. تحلیل تجزیه ای عبارت است از هر نوع روشی در تحقیق که مبتنی است بر کاویدن یک کل و مرکب- همچون مرکبهای مفهومی - به گونه ای که توجه به اجزا و نشان دادن نحوه ترکیب آنها با یکدیگر، تصدیق به گزاره مشتمل بر حکم آن کل را امکان پذیر می سازد. تحلیل بازگشتی عبارت است از بررسی کلیه مقدماتی (قریب و بعید) که در یک استدلال مرکب، نهایتا منجر به اثبات یک گزاره معین می گردد. تحلیل تفسیری آن است که با تفسیر یک یا چند گزاره یا مفهوم بتوان صدق و حقانیت یک گزاره معین را نشان داد.در بخش دوم نشان داده شده است که فیلسوفان مسلمان در مباحث خویش، از هر سه قسم تحلیل بهره برده اند و بر خلاف بعضی مشربهای فلسفی غربی، روش تحلیل فلسفی خود را در هیچیک از آنها منحصر نکرده اند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 99
  • تعداد رکورد ها : 1358