جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87
گذر به ایده‌آلیسم عینی و تحقق شناخت و آگاهی در بستر پدیدارشناسی هگل
نویسنده:
کاوه خورابه ، احمد علی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة شناخت یکی از مسائل مهمی است که فیسلوفان بر آن بوده‌اند تا با مواجهه به جهان واقعیت بیرون فرایند شناسایی و تعامل آن را با ذهن یا سوژة اندیشنده دریابند. در این فرایند آنچه مقدم بر شناخت است، مسئلة هستی‌شناختی واقعیت موجود است و تعامل سوژة اندیشنده با جهان بیرون. از آنجا که فیلسوفان میان شناخت و واقعیت فاصله انداخته و ذهن را ابزار و رسانه‌ای به منظور دستیابی به حقیقت و واقعیت در نظر گرفته‌اند، هگل ضمن انتقادات جدی بر این نگرش‌ها بر آن بوده تا از شناخت به مثابة علم، به تعریفی نوین از آن دست یابد. از این رو، او را باید پیشگام طرح پدیدارشناسی در حوزة تفکرات فلسفی دانست. در پدیدارشناسی او پرسمان فرایند شناخت انسانی با کل تفکر فلسفی در طول تاریخ همسان انگاشته می‌شود. در این نوشتار، نویسندگان بر آن بوده‌اند تا نشان دهند هگل چگونه با رد دوپاره‌ساختن واقعیت موجود از سوی کانت به دو حوزة پدیداری و ناپدیداری، امکانی را فراهم می‌سازد که فاهمه دوباره بتواند به وسعت و گسترش خود آگاه شده و با عزیمت از آگاهی از پدیدارهای جزئی به‌سوی صور عالی‌تر هستی و در نهایت رویارویی با امر نامتناهی و مطلق دست یابد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 68
کلام و جامعه، در سده های دوم و سوم هجری
نویسنده:
یوزف فان اس، ترجمه : فرزین بانکی، احمدعلی حیدری؛ ویراستار علمی: سید محمدرضا بهشتی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
کـلام و جامعه در سده های دوم و سوم هجری، اثر جاودانِ یوزف فان اس مشتمل بر شش جلد است. مجلدات این اثـر بـه تـدریج طی سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ به چاپ رسیده است. این کتاب از سه بخش عمده مقدماتی، تاریخی و تبیین نظام های کلامی اندیشمندان قرون دوم و سوم هجری در جـهان اسـلام تشکیل شده است. جلد نخست به مقدمات تاریخی و ملاحظات روشی مـؤلف اخـتصاص یافته است. مجلدات دوم تا بخشی از جلد چـهارم بـیانگر مـسائل تاریخی و توصیف تحول و تطور کلام با مـحور قـرار گرفتن مناطق مختلف جهان اسلام در این مقطع تاریخی است. بخش دیگر جلد چـهارم، تـبیین نظام های کلامی و شرح و بیان مـسائل آنـها است. مجلدات پنجم و شـشم هـم به متون کلامی این دوره اخـتصاص یـافته است و غرض از نقل این متون بیان مصادیق و نمونه هایی است از آنچه به طور خـاص در جـلد چهارم در خصوص نظام های کلامی آورده شـده اسـت. این متون جـمع آوری شده منابع و مـواد مـناسب برای خوانندگانی است کـه مایلند به طور مستقل در این مقطع و مسائل آن کنکاش کنند و حتی آراء و استنباط مؤلف را مورد جـرح و نـقد و تعدیل قرار دهند. فان اِس مؤکدا تـوصیه کرده کـه متن های جـلدهای پنـجم و شـشم به طور پیوسته بـا توصیفی که از نظام های کلامی در سایر مجلدات آمده است، خوانده و مقایسه شود. ترجمه جلد اول این مجموعه زیر عنوان تاریخ اندیشه دینی در صدر اسلام منتشر شده است. جلدهای دیگر نیز ترجمه شده و به مرور منتشر خواهد شد.
واکاوی خوانش تصویری خورشید از گزارۀ عقل فعال و نورالانور در رساله های رمزی سهروردی
نویسنده:
داود اسپرهم ، عباس علی وفایی ، احمدعلی حیدری ، مریم حق شناس
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تصاویر مرکزی یا کلان‌استعاره­ ها در مقام گزاره­ حاوی اندیشه­های نابی‌اند که از تجربه­های شخصی عارف نشأت می ­گیرند. ازاین‌رو، رمزگشایی و تبیین معانی ثانویۀ آن­ها جهان­بینی عارف را بیش از پیش آشکار می­کند. این تصاویر ایماژهایی معرفتی‌اند که هم در شکل تجلی سطحی و هم شهودی قابلیت بروز دارند. این جستار به بررسی پیوند خورشید از یک سو با مفاهیم فلسفی و اسطوره­ای (عقل فعال و نورالانوار) و از دگر سو با ایماژهایی چون سیمرغ، درخت، کیخسرو و پیر سعی دارد کارکرد تصویر خورشید را به‌عنوان رمزی که با معنی به وحدت رسیده است، تبیین نماید. یکی از دستاوردهای این پژوهشِ توصیفی و تحلیلی، تجلی شهودیِ پدیدار خورشید است که اسباب تمایز داستان­های رمزی سهروردی را فراهم می­کند؛ به‌نحوی که سبب می­شود خورشید سطوح زبانی را پشت سر نهد و به یک «معنی­واره» یا ادراکی مفهومی تبدیل شود. دستاورد دیگر، درهم تنیدگی تصویر و معنا در نظام فکری و زبانی سهروردی است که بیان­کنندۀ دو رهیافت محوری است: این تصاویرند که معنی را می­سازند نه معانی تصاویر را. و دیگری، ایماژهای پدیداری هویت مشترکی را بین دریافت ذهنی و جسم برونی­ ایجاد می­کنند. بنابراین چنین تصاویری علاوه بر گریزپذیری و غامض بودن، لغزان و نامشروط نیز هستند و برای معانی متعدد به‌کار می­ روند.
تبیین اصل‌های باطنی و هستی شناختی آموزه‌های نانوشته در مکتب توبینگن و نقش آن در سیاست
نویسنده:
احمدعلی حیدری ، معین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریۀ وجود آموزه‌های نانوشته در فلسفۀ افلاطون که مبتنی بر دو اصل یا مبدأ هستی‌شناختیِ «واحد» (The One) و «ثُنائی نامتعین» (The Indefinite Dyad) است، با پژوهش‌های اخیر مکتب توبینگن قوام پیدا کرده است. آموزه‌های نانوشته به صورت شفاهی، در آکادمی افلاطون محل گفت‌و‌شنود بوده است و به عقیدۀ دانشوران مکتب توبینگن شواهد آن در آثار ارسطو و افلاطونیان موجود است. مستندات آنان نشان می‌دهد این دو اصل بنیادین مبدأ تبیین مسائل دیگر فلسفۀ افلاطونی بوده و سنگ‌بنای مابعدالطبیعۀ اوست. نقش اصل «واحد» تعین‌بخشی به تمام چیزها و اصل «ثنائی نامتعین» منشأ تکثر و ابهام است. «واحد» یا «خیر» نه تنها یک اصل هستی‌شناختی بلکه علت تمام امور نیک است. به این ترتیب در آثار افلاطون «واحد-خیر» که نظام‌بخش عالم و الگوی عدالت است، نقشۀ راه پولیس (اجتماع سیاسی) و تعین‌بخش کثرات است. نفس و پولیس از طریق عدالت مکنون در طبیعت که از این دو اصل پیروی می‌کند، می‌توانندآینۀ عالم باشند و به وحدت و عدالت نزدیک شوند.
جایگاه تراژدی در پایدیا و فلسفه‌ی یونانی
نویسنده:
پدیدآور: احمد خداداد حسینی ؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری ؛ استاد مشاور: احمدعلی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این رساله تلاش شده تا با بررسی سیر تحول اسطوره در تراژدی یونانی، با توجه به دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی در یونان قرن پنجم، مسئله‌ی "گذار از شعر به فلسفه" به جای دیدگاه رایج "گذار موتوس به لوگوس" (اسطوره به فلسفه) پی‌گیری شود. اصل چنین پژوهشی درباره‌ی "گذار شعر به فلسفه" بر تفسیری اجتماعی- سیاسی از فلسفه‌ی افلاطون استوار است. بنابراین پایدیای آتنی در قرن پنجم به عنوان زادگاه هم تراژدی و هم فلسفه‌ی افلاطونی، بستر این پژوهش است، یعنی همان نقطه‌ی مکانی و زمانی که تراژدی یونانی افول و فلسفه‌ی افلاطونی ظهور می‌کند.
اندیشه‌ی سیاسی مارتین هیدگر
نویسنده:
پدیدآور: محمدجواد سیدی ؛ استاد راهنما: احمدعلی حیدری ؛ استاد مشاور: رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
آنچه باید در اندیشه‌ی سیاسی هیدگر مورد توجه ما باشد این است که به فرآیندهای سلطه و انقیاد در تمدن مدرن توجه کنیم.جامعه‌ی انضباطی مورد نظر فوکو نیز تجسّم غایت همین رویکرد سلطه‌جویانه‌ی انقیاد است.هیدگر با مطرح کردن دغدغه‌ی تکنولوژی و تسلط تکنولوژی بر طبیعت و انسان و نیز مطرح کردن نقد سوبژکتیویته راهی گشود برای بررسی نقاط ریز انقیاد در تمدن غربی.اندیشه‌ی سیاسی هیدگر مسیری تازه برای بررسی سازوکارهای قدرت می‌گشاید.هیدگر در بحث از تمدن تکنولوژیک از نهادهایی همچون دولت سخن نمی‌گوید.آنچه مورد توجه هیدگر است در واقع نوعی از عقلانیت است که در سرتاسر جامعه پراکنده شده است و افراد را تحت انقیاد درآورده است.هیدگر با مطرح کردن مساله‌ی تکنولوژی توانست راه را برای تصوری جدید از قدرت بگشاید.تصوری که فوکو آن را بسط می‌دهد.به نظر می‌رسد با بررسی اندیشه‌ی هیدگر در دو دوره‌ی متقدم و متاخر می‌توان صورت‌بندی‌ای از آنچه می‌توان «اندیشه‌ی سیاسی هیدگر» خواند به دست داد.
پدیدارشناسی و «ممنوعیت انسان‌شناختی» مسئله‌ی امکان یک انسان‌شناسی پدیدارشناختی
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی ، احمد علی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرایش به یک انسان‌شناسی فلسفی در اوایل قرن بیستم، وجه غالب در فضای فکر آلمانی بوده، و تأثیر آن چندان عمیق و گسترده بوده که پدیدارشناسی، از همان آغاز لازم دانسته است که موضع خود را در برابر آن روشن کند. این موضع‌گیری اولیه تا حد زیادی به صورت یک تعارض ذاتی نمود کرده، تا آنجا که بلومنبرگ از آن به «ممنوعیت انسان‌شناختی» در پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر تعبیر می‌کند. ما در این نوشتار به نسبت میان پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر با انسان‌شناسی فلسفی پرداخته‌ایم و کوشیده‌ایم نشان دهیم که برخلاف برخی اظهارات صریح این دو، این تعارض نه ذاتی است و نه مطلق. از این رو، می‌توانیم از امکان یک انسان‌شناسی فلسفی بر پایه‌ی پدیدارشناسی این دو سخن بگوییم. پیرنگ و مختصات کلی یک انسان‌شناسی پدیدارشناختی را بر وفق تحلیل اگزیستنسیال دازاین بدست داده‌ایم، و نشان داده‌ایم که انسان‌شناسی پدیدارشناختی از جهت اسلوب و الگو با انسان‌شناسی سنتی از اساس متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 33
مؤلفه‌های فلسفۀ ‌فرهنگ در رویکرد کثرت‌گرای ابن‌خلدون
نویسنده:
وحید احمدی ، احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این مقاله، مقایسۀ آراء ابن‌خلدون در مقدمه با مباحث مطرح شده در حوزۀ فلسفه فرهنگ در دوران مدرن است. با نگاهی به کتاب مقدمۀ ابن‌خلدون از این منظر، متوجه خواهیم شد که ابن‌خلدون در مقدمه، از رهگذر بحث دربارۀ مفاهیمی چون عصبیت، پادشاهی و تأثیر آب و هوا بر عمران و ... برخی از مهم‌ترین مؤلفه‌های فلسفۀ فرهنگ را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه از آدمیان از شرایطی نزدیک به طبیعت گام به گام به مرحلۀ عصبیت و سپس به مرحله رفاه و تن‌آسایی صعود می‌کنند و به واسطۀ فرهنگ از طبیعت فاصله می‌گیرند و او نشان می‌دهد که برای طی این راه، جنگ و نفی دیگری امری ضروری است. او در ادامه نیز نشان می‌دهد که خود با اتخاذ چشم‌اندازی فلسفی، دیگری را به رسمیت می‌شناسد و بدین‌سان از افق‌های محدود به فرهنگ خود فراتر می‌رود و دیگری را در منطقه -الفراغی که همانا عمران است مد نظر قرار می‌دهد. او دین را بازاندیشی می‌کند تا راهی را برای کثرت‌انگاری فرهنگی باز کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 37
نقد فلسفی دین شناسی عبدالکریم سروش
نویسنده:
پدیدآور: خدیجه کاردوست فینی استاد راهنما: احسان قدرت‌اللهی استاد راهنما: بیژن عبدالکریمی استاد مشاور: احمد علی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
چکیده :
بدون شک یکی از گفتمان‌های تأثیر‌گذار در فضای فکری ایران معاصر جریان نواندیشی دینی است. از آنجا که عبدالکریم سروش برجسته ترین چهره نواندیش دینی پساانقلاب است، در این پژوهش، به تحلیل، بررسی و نقد دین شناسی عبدالکریم سروش پرداخته‌ایم. عبدالکریم سروش به درستی دریافته است که دیگر نمی‌توان بر اساس نظام‌های متافیزیکی، تئولوژیک و زبانی گذشتگان، به دفاع از مقوله سنت تاریخی و دینی پرداخت، لذا وی درصدد بازاندیشی، بازفهمی و بازتفسیر مقولات موجود در سنت تاریخی و دینی ما، از جمله مقولات وحی و متن مقدس، به منظور بازتعریف آنها در هندسه معرفتی دوران جدید، پرداخته است. عبدالکریم سروش در جست‌وجوی مفهوم ذاتی و عرضی در دین و تحت تأثیر نومن و فنومن کانتی معتقد است که باید بین دین و معرفت دینی تمایز قائل شد. «معرفت دینی(یعنی فهم ما از کتاب و سنت) معرفتی بشری است و مانند دیگر شاخه‌های معرفت، در تحول و تکامل و قبض و بسط مستمر است. و این قبض و بسط، محصول مستقیم قبض و بسطی است که در دیگر معارف بشری رخ می-دهد»(سروش، 1370، 155). سروش در بسط تجربه نبوی و نهایتاً محمد راوی رویاهای رسولانه، بیش از پیش بر وجوه انسانی و تاریخی و عرفی مقوله وحی و متون مقدس تأکید ورزید. به گفته دکتر سروش، ما نیازمند یک شیفت پارادایمی و عبور از تفسیر و تأویل، به رویا و تعبیر می باشیم. «رفتن از تفسیر به تعبیر، مستلزم یک شیفت پارادایمی و یک تغییر الگوی بنیادی است» عبدالکریم سروش صراحتاً اظهار می‌دارد: «زبان قرآن، انسانی و بشری است، و قرآن مستقیماً و بی‌واسطه، تألیف و تجربه و جوشش و رویش جان محمّد (ص) و زبان و بیان اوست». «گفته‌ایم که آن دستاوردهای کلان [قرآن] به زبان عربی و عرفی و بشری... از منبع ضمیر پیامبر برخاسته‌اند، ... یعنی خدا سخن نگفت و کتاب ننوشت، بل انسانی تاریخی به جای او سخن گفت و کتاب نوشت و سخنش همان سخن او بود.» لذا وحی امری به تمامی انسانی و عرفی و حاصل ضمیر، جان و تجربه نبوی و نه سخن خداوند است. نادیده انگاشتن امکان منادات انسان و امر قدسی، ابتدا از وحی و متون مقدس و سپس از سراسر جهان سبب بسط سکولاریسم و بی معنایی جهان کنونی می شود. می توان گفت با توجه به مبانی نظری و فلسفی عبدالکریم سروش، در پروژه وی، امر دینی (در معنای گشودگی به ساحت قدس و منادات با حضرت حق) به لحاظ فلسفی و وجودشناختی امکان پذیر نیست. چرا که بر پایه مبانی فلسفی و سوبژکتیویسم جدید، حقیقت و هستی(وجود) وجه استقلالی و بنیادین خود را از دست می‌دهد و به قلمرو ذهنیت آدمی سقوط می‌کند. از همین روی، دیگر سخن از استعلای انسان به سوی وجود فی‌نفسه، قیام و حضور انسان در امر قدسی و یکی شدن انسان و امر قدسی در ساحتی فراسوی رابطه سوبژه-ابژه بی‌معنا خواهد بود. بدین سبب، امکان نیل آدمی به امری فراسوی آگاهی و ساحت قدس از اساس انکار می‌گردد، زیستن و مأوا گزیدن در ساحت قدس تا حدود بسیار زیادی غیرممکن می‌گردد تا آنجا که شاید بتوان از پایان زیست دینی و عدم امکان ظهور و تجلّی امر قدسی بر جان، احساس، تفکر، کنش و زبان انسان در روزگار ما سخن گفت. نتیجه چنین شرایطی حاکمیت نیهیلیسم گسترده‌ای است که در پرتو آن کلیه ارزش‌های والای تفکر، یعنی معرفت، حقیقت و فضیلت فاقد اعتبار می‌شود.
گذر از دیالکتیک استعلایی کانت به ایدئالیسم دیالکتیکی هگل
نویسنده:
پدیدآور: زهره شفیعی نژاد ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: احمد علی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث از «امر مطلق» و نحوه ی مواجهه ی آدمی با آن، یکی از مسائل اصیل و عمیق تفکر، در تاریخ فلسفه و اندیشه است؛ بر این اساس در طول سیر اندیشه، هریک از فلاسفه و متفکران نسبت به این مفهوم، نظرات و اکتشافاتی مهم و ارزشمند داشته اند. کانت و هگل نیز از جمله ی این فیلسوفان نام آور محسوب می شوند. در این رساله کوشیده ایم تا ابتدا به درک درستی از مفهوم امر مطلق نزد کانت نائل شویم؛ سپس اظهارات کانت را از دیدگاه هگل به نقد بکشیم و آن گاه به ترسیم دیدگاه هگل در خصوص امر مطلق بپردازیم. به طور کلی کانت معتقد است امر مطلق متعلق به ساحت اشیاء فی نفسه ایی است که عقل محض راهی برای شناخت آن ندارد و به همین علّت در تلاش برای دست یابی به چنین شناختی، دچار دیالکتیک و توهم می شود؛ اما هگل معتقد است در سیستم فلسفی کانت اختلالاتی وجود دارد که منجر به این نتیجه ی نادرست از امر مطلق شده است و بر این اساس او معتقد است تنها دغدغه ی اندیشه ی بشر در طول سیر تاریخ، اندیشه و فلسفه، امر مطلق و دست یابی به شناختی جامع و متقن از آن بوده است؛ همچنین آن که وی بر خلاف کانت، آدمی و قوای شناختی آن را مستعد شناخت و معرفت از امر مطلق می داند و از همین رو هگل در مهم ترین آثار خویش، به ترسیم سیر آگاهی در شناخت وجوه گوناگون امر مطلق پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 87