جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
بررسی مقایسه‌ای سبک و فرم در ادبیات و فلسفه
نویسنده:
ابوالفضل توکلی شاندیز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی یکی از عناصر مشترک میان ادبیات و فلسفه یعنی سبک و فرم است تا از این طریق نشان داده شود محتوای یک متن فلسفی را نمی‌توان جدای از فرم و سبک ارائه آن دریافت. برای این‌کار با استفاده از روش کتابخانه‌ای و تحقیق اسنادی، نخست به پی گرفتن تعریفی از ذات و ماهیت فلسفه پرداخته شد و نشان داده شد که پرسش از چیستی فلسفه باید از تعریف آن فراتر رود و به ذات آن برسد و برای این‌کار وجوه اشتراک و امتیاز تعاریف گوناگون فلسفه را برشمردیم و با استفاده از نظریه شباهت خانوادگی ویژگی‌های گفتمان فلسفی را مشخصه‌هایی نظیر: منش فراگیر، تحلیل مفاهیم، فعالیت عقلانی و استفاده از زبان معین و از یک منظر توجه آن‌را به عمیق‌ترین مسائل پیش‌روی انسان دانستیم. سپس ادبیات را نیز با همین شیوه مورد بررسی قرار دادیم و منش فراگیر آن، تخیل، روایت و استفاده از زبان و گاهی پرداختن به مسائل مهم زندگی انسان را در آن تشخیص دادیم و از رهگذر مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو نوع گفتمان را برشمردیم.در بخش دوم این تحقیق نخست شرحی از فلسفه تحلیلی به‌عنوان فلسفه تحلیل مفاهیم به‌دست داده‌ایم، سپس نگاهی به فلسفه پدیدارشناسی هرمنوتیکی از دید متفکرانی همچون هایدگر و گادامر انداخته‌ایم و طرح دازاین و حضور را به همراه منطق و مبحث علم مبتنی بر هرمنوتیک بررسی کردیم. در پایان این بخش مقایسه‌ای بین آموزه‌های بنیادین این دو رویکرد فلسفی صورت دادیم.در بخش پایانی ابتدا زبان را به عنوان بستر رخ دادن فلسفه و ادبیات از منظر این حوزه‌ها بررسی نمودیم. و سپس ضمن تعریف سبک و فرم در ادبیات، تاریخچه آن را در متون فلسفی نیز بررسی کردیم و سپس از الگوهای تعامل سبک و فرم در کالبدشناسی سبک فلسفی سخن گفتیم و ریخت‌شناسی بنیادین سه نوع مهم سبک فلسفی یعنی رساله، اعترافات و مکالمه را با ویژگی‌های هر یک بررسی کردیم. در پایان کوشیدیم دوری یا نزدیکی هر یک از ژانرهای بنیادین فلسفه را به این دو نحله فلسفی بررسی کنیم.
تحلیل قرآنی نظریة پدیدارشناسی شوتس
نویسنده:
عبدالحسین مشکانی,مهدی سلطانی,محمد فولادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی اجتماعی نظریه ای نوپدید به شمار میآید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمه های فلسفی خود، اصول پدیدار شناسی فلسفی را در مسائل جامعه شناختی به کار بندد. خروجی گزاره های این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازندة جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزه ها، کنش اجتماعی و موقعیت های بحث انگیز است. تحلیل و تجزیة این گزاره ها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون میسازد که از بین این گزاره ها برخی در تطبیق با گزاره های قرآنی قرار گرفته اند. روش پژوهش تطبیق گزاره ای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را دربارة این نظریه به دست آوریم. یافته های کلی تحقیق نشان میدهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزاره ها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.
بررسی پدیدارشناختی پدیده چنار خونبار الموت قزوین
نویسنده:
محمود تقی زاده داوری,کریم خان محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله موضوع جاری شدن خون از درختی در زرآباد قزوین، معروف به «چنار خونبار» در روز عاشورا مورد بررسی انسان شناختی قرار گرفته است. نگارنده با تلقی موضوع به عنوان یک «پدیده اجتماعی تام» و با بهره گیری از تکنیک های مختلف، تلاش می کند از جنبه های مختلف، ابهامات را شفاف نماید. یافته های پژوهش چنین است: بر اساس آزمایش انجام گرفته، ماده مترشحه از چنار ماهیت خونی ندارد، بلکه صمغ ویژه ای است که بر خلاف سایر صمغ ها پس از جریان یافتن، خشک می شود. رابطه علی میان عاشورا و جریان صمغ اثبات نمی شود; حداکثر یک رابطه تقارن است; زیرا جریان صمغ در سایر ایام نیز قابل مشاهده است. آنچه بر مردم پدیدار می شود، حاصل نگرش آنها به موضوع بوده است و هیچ گونه تصنعی در بین نیست; از این رو هر آنچه مردم احساس می کنند، بیشتر از واقعیت به ذهنیت شان نزدیک است.
مقایسه روش شناسی هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
حسن احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه کمتر حوزه پژوهشی در علوم انسانی و کمتر اندیشمندی در این حوزه را می توان یافت که بدون توجه به روش و اتخاذ رویکردی در روش شناسی، پژوهش ها و اندیشه های خود را مطرح کنند. اساساً خودِ روش شناسی، امروزه به عنوان زمینه پژوهشیِ جدی و جداگانه ای قلمداد شده که توجه اغلب اندیشمندان در علوم انسانی، چه در غرب و چه در عالم اسلام، را به اهمیت و جایگاه خود جلب نموده است. در این جستار برآنیم تا با توجه به روش فلسفه ورزیِ دو فیلسوف نام دار در غرب و جهان اسلام، مبانی روش شناسانه هر یک را در نظام فلسفی شان بررسی نماییم. این دو فیلسوف، مارتین هایدگر و ملاصدرا می باشند که اندیشه ها و روش خاص فلسفه ورزی شان، همواره برای پژوهشگران علوم انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. هایدگر با آنچه خود، روش پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی می نامد، نظام فلسفیِ خود را برمی سازد و برای رسیدن به فهمی از وجود، از دازاین آغاز می کند. ملاصدرا نیز بر آن است تا حقیقت وجود را دریابد اما با روشی تألیفی یا ترکیبی، که در آن، هم از عقلانیت برهانی و استدلالی بهره می برد و هم از تفکر وحیانی و عرفانی.
استراتژی تحقیق پدیدار شناسی
نویسنده:
اعرابی سیدمحمد, بودلایی حسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پدیدار شناسی می تواند به عنوان یک استراتژی تحقیق مطرح شود. هدف نوشتار حاضر، تبیین پدیدارشناسی در قالب یک استراتژی تحقیق و در اصل به عنوان یک ابزار پژوهشی است. همانند هر استراتژی تحقیق دیگری، پدیدارشناسی نیز در موضع ابزار پژوهش، مراحلی دارد که محقق را در جریان تحقیق از ابتدا تا انتها هدایت می کند. سه گام اساسی آن بر اساس نظر هوسرل عبارت اند از: اپوخه (تعلیق)، ایدیسیون (تقلیل گرایی) و همدلی. بر اساس تلاش موستاکاس و تبدیل آن به هفت گام متوالی و عملیاتی، محقق قادر خواهد بود تا این ابزار پژوهش را در جریان تحقیق خویش به کار بندد. از آنجا که سابقه مشخصی در خصوص کاربست این استراتژی تحقیق در داخل کشور موجود نیست، در پایان بحث، امکان و مطلوبیت بکارگیری آن به عنوان الگویی برای تحلیل تجارب بررسی می شود تا به مثابه فتح بابی برای مطالعات بیشتر پدیدارشناسی قرار گیرد
صفحات :
از صفحه 31 تا 58
تجربه‌ نخبگان از موانع تجاری‌سازی ایده‌ها؛ مطالعه موردی: اعضای بنیاد نخبگان شهر اصفهان
نویسنده:
ژیان پور مهدی, ناجی اصفهانی زهرا, کاوه زاده عادله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در بررسی موانع تجاری‌سازی ایده‌های نو، دو رویکرد وجود دارد؛ یکی رویکرد عینی که به بررسی موانع مشهود و قابل اندازه گیری تجاری‌سازی می‌پردازد و دیگری رویکرد ذهنی است که بر روی ادراکات و برداشت کنش‌گران از این موانع تاکید دارد. این مطالعه ذیل رویکرد دوم، در سنت پدیدارشناسی و با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق در گروه‌های کانونی صورت گرفت. مصاحبه‌ها با سه گروه شش نفری که به صورت هدفمند از بین اعضای بنیاد ملی نخبگان انتخاب شده بودند، انجام شد و پس از پیاده‌سازی و استخراج با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل شدند.تجربه‌ نخبگان، در سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی حاکی از شکل‌گیری نخبه‌ای معضله‌دار می‌باشد که در میدان اقتصادی-اجتماعی، سوژه‌ای تنها؛ در میدان آموزشی سوژه‌ای نابالغ؛ و در میدان اداری، سوژه‌ای سرگردان است. محققان مفهوم «تحقق نخبگی» را به عنوان راه حلی برای پرکردن شکاف میان رویکرد عینی به نخبگان و رویکرد ذهنی به مساله (تجربه‌ آنان از خود به عنوان نخبه) ارائه کردند.
صفحات :
از صفحه 141 تا 159
نقش مخاطب در نگاهداشت شبیه خوانی
نویسنده:
پیراوی ونک مرضیه, نیک نفس اقدس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
شبیه خوانی سنتی نمایشی است که مضمون غالب آن را نمایش واقعه های تاریخی - مذهبی زندگی و مصائب خاندان پیامبر و به ویژه واقعه کربلا تشکیل می دهد. جنبه آیینی این سنت نمایشی به گونه ای است که مخاطب سنتی در نسبتی خاص با آن قرار می گیرد و این ویژگی در برداشت و فهم مخاطب از آن نقش عمده ای ایفا می کند. در حالی که فهم مخاطب نیز شکل نخواهد گرفت مگر به واسطه تماشا کردن قدسیانه و فهم پیشین برآمده از متن سنت. از سویی دیگر به دلیل ارتباط دو سویه بین مخاطب و این نمایش، شبیه خوانی نیز جز با وجود مخاطبانی که به فهم آن نائل آیند تداوم نخواهد یافت.این نوشته بر آن است تا بر اساس رویکرد پدیدارشناختی - هرمنوتیکی، تفاوت مخاطب با تماشاگر صرف را در شبیه خوانی مشخص کرده و نشان دهد که مخاطب در شبیه خوانی نقش نگاهبان کار هنری را ایفا کرده و در نهایت در این نمایش، چهار وجه مخاطب - بازیگر – نگاهبان - شاعر شکل می گیرد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 116
ادراک دانش آموزان فارغ التحصیل سوم متوسط نظری از مهدویت: پژوهشی پدیدارشناسانه
نویسنده:
ادیب یوسف, فتحی‌ آذر اسکندر, ابراهیمی هرستانی اصغر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
رابطه نشانه شناسی با پدیدارشناسی با نمونه ای تحلیلی از گفتمان ادبی - هنری
نویسنده:
شعیری حمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده می شود به دست می آید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطه حسی - ادراکی که ما با چیزها برقرار می کنیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که دریافت ما از آنها بدون پیش شرط شناختی صورت می گیرد. با توجه به همین دریافت حسی - ادراکی است که نشانه شناسی صورت گرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه - معناشناسی وجودگرا و هستی مدار می دهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطه ای متقابل بین دال و مدلول نمی داند، بر این اساس، دیگر نشانه شناسی متکی به ذات خود نیست، چرا که دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب می شود تا نشانه، نه آن گونه که هست، بلکه آن گونه که ما آن را دریافت می کنیم، آن گونه که می تواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا می نامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربه پدیداری و فوری کنش گر از چیزها آن گونه که بر او تجلی می یابند، تبدیل می گردد. در واقع، هدف اصلی از ارایه این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانه شناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسی - ادراکی است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 81
سیر نظریه های ادبی معطوف به خواننده در قرن بیستم
نویسنده:
جواری محمدحسین, حمیدی کندول احد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سه گرایش اصلی در نقد آثار ادبی با سه محوریت نویسنده، متن و خواننده که در طول زمان هر یک جایگاه خود را داشته اند، مطرح است. در گرایش اول، منتقد با مطالعه بیوگرافی نویسنده برای رسیدن به معنی و مفهوم موجود در متن ادبی اقدام می کند. در گرایش دوم که اساس نقد ساختارگرایان است، منتقد با مطالعه بر روی متن و ساختار آن درصدد درک نیات نویسنده است. در گرایش سوم با محوریت خواننده، منتقد او را عامل تعیین کننده، هم در آفرینش اثر و هم در دریافت معنی آن، می داند و با تکیه بر خواننده محوری، نقد خود را بر پایه تمایلات هویتی و زمانی او بنا می کند. این مقاله با هدف نشان دادن سیر تحول نظریه های ادبی معطوف به خواننده، به توضیح درباره نظریات منتقدین گرایش سوم می پردازد که تئوریهای خود را بر پایه فلسفه پدیدارشناسی بنا نهاده و با تکیه بر آزادی انسان و به تبع آن آزادی خواننده، برداشت فردی و تفسیر معنایی وی را اساس نقد خود قرار می دهند.
صفحات :
از صفحه 143 تا 176
  • تعداد رکورد ها : 79