جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 89
تناسخ و اقسام آن را توضيح دهيد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : تناسخ در لغت از ماده ى «نَسْخ»، به معناى انتقال[1] و يا زايل شدن يك چيز به وسيله ى چيز ديگرى است كه جاى گزين آن مى شود؛ مانند زايل شدن سايه با نور خورشيد و ازبين رفتن جوانى با پيرى؛[2] و در اصطلاح عبارت است از انتقال نفس مادى و طبيعى به بدن دي بیشتر ...
آیا روح ما قبل از این در بدن هاى دیگرى بوده و اکنون به بدن فعلى ما منتقل شده است؟ از نظر عقلى و دینى، تناسخ چه جایگاهى دارد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : تناسخ دو قسم است: 1. تناسخ مُلکى؛ به این معنا که نفس آدمى با رها کردن بدن مادى خود، به بدن مادى دیگرى وارد شود. 2. تناسخ ملکوتى؛ به این معنا که نفس با عقاید، اندیشه ها، نیّت ها، گفتارها و کردارهاى خود، بدنى مثالى متناسب با عالم برزخ؛ و بدنى قی بیشتر ...
الف) كدام آية قرآن كريم دربارة روح است. ب) با كدام آيه مي‌توان اعتقاد به تناسخ را رد كرد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : الف) روح به معناي مبدأ حيات است و داراي اقسام و مراتبي است و گاهي حقيقتي در عموم آدميان و گاه تأييد كننده و... است. خداوند در سورة اسراء آية 85، روح را امر خداوند مي‌داند كسي از اسرار آن به جز خداوند آگاهي ندارد و انسان نسبت به آن دانش كمي دار بیشتر ...
آيا روح مجددا در عالم برزخ از بدن خارج مي شود و جسم ديگري را تجربه مي کند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : به اين امر در اصطلاح تناسخ مي گويند که از نظر حکما و فلاسفه اسلامي محال است، در ابطال تناسخ به طور عام دو برهان اقامه شده است. ابن سينا در «اشارات » به دو دليل اشاره کرده است و در «مبدا و معاد»، «نجات » و «شفا» در مبحث نفس نيز در ابطال آن سخن بیشتر ...
 تناسخ یا عود ارواح به چه معنى است؟ آیا تناسخ در اسلام صحیح است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : تناسخ اصطلاحي است در علم كلام و فلسفه و عرفان، به معناي انتقال روح از جسمي به جسم ديگر. در لغت از ريشة نَسَخَ به معناي برداشتن چيزي و گذاشتن چيزي ديگر به جاي آن يا تغيير دادن چيزي به چيز ديگر است (1) عقيده مندان به تناسخ چنين مى پندارند كه: ان بیشتر ...
 در کتابى خواندم که برخى دانشمندان توانسته اند ثابت کنند روح یک انسان (قبل از تولدش)، متعلّق به یک انسان دیگر بوده است و حتّى روانشناسان توانسته اند با روش هیپنوتیسم، این فرضیه را آزمایش و تجربه کنند . آیا میتوان به این امور و عقاید اطمینان کرد؟ آیا در روایات اسلامى نیز به این موضوع (تسلسل روح) اشاره شده است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : یکى از مباحث دشوار علمى، مسئله «تناسخ» است. تناسخ دو قسم است: 1 . تناسخ مُلکى؛ به این معنا که نفس آدمى با رها کردن بدن مادى خود، به بدن مادى دیگرى وارد شود. 2 . تناسخ ملکوتى؛ به این معنا که نفس با عقاید، اندیشه ها، نیت ها، گفتارها و کردارهاى خ بیشتر ...
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
نویسنده:
سمیه کامرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال می‌طلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نموده‌اند.بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشم‌پوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد.شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمده‌ترین بخش آن را نظام نوری رقم می‌زند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره می‌خورد که جهت دست‌یابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانی‌ای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری می‌شود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر می‌کند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمی‌دهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان می‌آورد، چرا که در نفس‌شناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمی‌شود.ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار می‌سازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح می‌نماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان می‌دارد.فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.
بررسي و تطبيق تناسخ ملكي و ملكوتي از ديدگاه افلاطون، شيخ‌اشراق و ملاصدرا (رامين)
نویسنده:
اعظم قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه جاودانگی انسان همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است و در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح، گرایش‌های متنوعی وجود دارد که تناسخ با قدمت چندین هزارساله‌اش یکی از این صورت‌ها به شمار می‌رود. اندیشمندان مسلمان با توجه به مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی در حوزه‌های فلسفه، کلام و عرفان، تلاش کردند تا براساس مبانی خود به این دیدگاه بپردازند. در حوزه فلسفی دو مکتب اشراق و حکمت متعالیه با بهره‌گیری از مبانی خاص خود علاوه بر بیان نظریات تناسخیه و پاسخ به شبهات آن‌ها، تلاش کردند تا ماجرای حضور نفس پس از مفارقت از بدن، در دنیای دیگر و پس از اتصال نفس به بدن و حشر نفس را تبیین کنند. با مطالعه آثار افلاطون در می‌یابیم که ایشان صراحتاً به انتقال نفس آدمی پس از مرگ به بدن حیوانات سخن گفته پس ایشان تناسخ ملکی را قبول دارند هر چند ملاصدرا سخن افلاطون در مورد این انتقال را حمل بر تناسخ ملکوتی می‌کند و به نظر ایشان این سخنان به زبان رمزگونه گفته شده تا مردم از کردار زشتشان دست بردارند. شیخ اشراق نیز تلاش می‌کند با بیان آراء مکاتب فلسفی، نظرات آن‌ها را با مکتب فلسفی خود مقایسه و حتی آن‌ها را در نظرات خود هضم کند ایشان در ابتدا تلاش می‌کند تا با دلایل مشائی به ابطال تناسخ و شبهات آن‌ها بپردازد به‌طوری که این نظر (تناسخ) را حشو مطلق قلمداد می‌کند، در مرحله بعد با استفاده از ذوق اشراقی خود، ماجرای سعادت و شقاوت نفوس، پس از مفارقت از بدن را به‌گونه‌ای اشراقی، توجیه می‌کند و می‌گوید تناسخ چه حق باشد و چه باطل، اهل شقاوت پس از مفارقت از بدن، به عالم مثال منفصل وارد و نصیب آن‌ها صور مثالی مظلمه خواهد بود. ملاصدرا را نیز ضمن اقامه برهان بر امتناع تناسخ ملکی، با استفاده از اصول خود، به دفاع از تناسخ ملکوتی پرداخت و آن را متناظر با معاد جسمانی می‌داند که انسان‌ها در قیامت طبق رفتار و کردار خویش، به صورت حیوانات محشور می‌شوند هم‌چنان که آیات و روایات زیاد بر تناسخ ملکوتی تأیید می‌کنند.
پرواز روح و چگونگی زندگی پس از مرگ از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
رضا حیدری نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
درک مفهوم، حقیقت و چگونگی معاد و حیات انسان ها پس از مرگ، بزرگترین مشغله ذهنی متفکران و صاحبنظران و سرلوحه دعوت پیامبران الهی و یکی از مهمترین اصول دین بوده است. سهروردی بعنوان پایه گذار و بزرگترین حکیم اشراقی با تکیه بر نور مطلق که مبداء هستی است و با استمداد از آیات قرآن کریم و متون و مفاهیم شریعت، سعی داشته است که ارتباط بین روح و مبدا هستی را پس از مرگ حفظ نماید. او با تکیه بر برخی از براهین فلسفی، نفوس ناطقه را جاودانه می داند و با مردود شمردن تناسخ، سرانجام ارواح را وصول به منبع نور و استغراق در آن می پندارد، و حدوث نفس را همزمان با حدوث بدن دانسته و حیات پس از مرگ نفوس انسانی را، مطابق با طهارت آنها، به مراتب مختلفی تقسیم می کند، وی برخی از نفوس را با اتصال به نور الانوار، در تنعم جاودانه می داند و برخی دیگر را در عالم برزخ از نعمتها برخوردار شمرده، و برخی را در عالم مثالی مظلمه، گرفتار عذاب دانسته است. هدف از نگارش این مقاله، تبیین دیدگاه سهرودی و بیان اختلاف نظر او با دیدگاه مشائین، در مورد حیات نفوس پس از مرگ، و نحوه ایجاد ارتباط بین آیات و احادیث، با فلسفه اشراق، درخصوص موضوع معاد است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
آیا رجعت، مستلزم تناسخ نیست که از نظر اسلام، مردود است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
اين اشكال از فهم نادرست معناى تناسخ و معناى رجعت ناشى شده است. تناسخ به معناى آن است كه روح كسى پس از مرگ، در بدنى ديگر، غير از بدن خودش وارد شود؛ امّا رجعت به معناى بازگشت روح به بدن خود فرد است، دقيقاً مانند همان اتّفاقى كه در معاد خواهد افتاد. اگر بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 89