جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 129
 با دمیده شدن صور اسرافیل آیا روح انسان همانند سایر موجودات می میرد و یا زنده است ؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : براي روشن شدن سؤال بعضي از آيات مربوط به موضوع را مي‌آوريم: 1- و يوم ينفخ في الصور ففزع من في السموات والارض الا من شاءالله روزي را كه صور دميده شود آن روز هر كه درآسمان‌ها و زمين است جز آن را كه خدا خواسته هراسان و تراسان باشند{M، (نمل، آيه 8 بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
اگر شخص مریض در روز عاشورا بمیرد، آیا ثوابی از آن روز برای او نوشته می شود؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
کلیدواژه‌های فرعی :
آيا روح مجددا در عالم برزخ از بدن خارج مي شود و جسم ديگري را تجربه مي کند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : به اين امر در اصطلاح تناسخ مي گويند که از نظر حکما و فلاسفه اسلامي محال است، در ابطال تناسخ به طور عام دو برهان اقامه شده است. ابن سينا در «اشارات » به دو دليل اشاره کرده است و در «مبدا و معاد»، «نجات » و «شفا» در مبحث نفس نيز در ابطال آن سخن بیشتر ...
چرا بدن برخي از مردگان در قبر نمي‏پوسد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : آيت‌الله حسيني تهراني در کتاب »معادشناسي«، بحث مفصلي پيرامون ارتباط برزخ انسان با ماده و بدن وارد شده در قبر کرده است و پس از اثبات ارتباط بدن مثالي و برزخي با بدن مادي واقع در قبر، مي‌فرمايد: »از جمله شواهد اين ارتباط، نپوسيدن بدن پيامبران، ا بیشتر ...
آیا درست است که بعد از تدفین روح به جسد برمی گردد؟ حکمت گذاشتن سنگ لحد چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : روح هیچ وقت به جسد برنمی گردد . روح که وارد برزخ شد دیگر به این دنیا و جسد برنمی گردد . روح ما در این دنیا در جسد قرار دارد که از قوای جسد استفاده بکند . جسمی که از دنیا رفته است دیگر قوایش کار نمی کند و برگشتن روح به آن جسد فایده ای ندارد. ا بیشتر ...
تجربه گونه های مرگ در زندگی در مثنوی معنوی
نویسنده:
حسینی زهرا, قراملکی احدفرامرز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مرگ در مثنوی، امری دفعی نیست که به یکباره اتفاق افتد و کوس ختم حیات را بکوبد، بلکه پدیده ای است ساری در متن زندگی، که انسان در حیات جسمانی خود بارها آن را تجربه می کند یا می تواند تجربه کند. این اندیشه از آنجا می خیزد که مولانا مرگ را اعم از مرگ جسمانی و دارای مراتب و گونه های گوناگونی می داند. به نظر او، خواب، تکامل انسان، خلق مدام و موت اختیاری، گونه هایی از مرگ در زندگی دنیوی اند. شاید در نگاه نخست، به نظر آید که بیان او در این موارد، بیانی مجازی است و مولوی، قصد تشبیه و نمادسازی دارد، اما مبانی اعتقادی که در پس آن ها وجود دارد، از یکسو و نتایجی هم که وی از مرگ بودن آن ها می گیرد از سوی دیگر، نشان می دهد وی آن ها را گونه هایی از مرگ می داند، نه تشبیهات و نمادهایی برای مرگ. از آنجا که مولانا در شناخت، قائل به تجربه است: «درنیابد حال پخته هیچ خام» با این گونه ها نیز معمولا به مثابه تجربه هایی از مرگ برخورد می کند، زیرا در پی ایجاد شناخت نسبت به مجهول ترین مساله و ملموس ساختن آن و در نتیجه، زدودن هراس ناش از جهل است؛ اگرچه اغلب آن ها ناآگاهانه اند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 116
اجل چند قسم است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
در آيه دوم سوره انعام ، به دو نوع اَجَل ، اشاره شده است : اَجَل مطلق و اَجَل مُسمّا : « هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ. [۱] اوست كسى است كه شما را از گِل آفريد ، آن گاه مدّتى را [ براى شما عمر ]مقر بیشتر ...
برهان چرخه ‏ای افلاطون در فایدون در اثبات بقای نفس پس از مرگ
نویسنده:
مهدی قوام صفری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
چکیده :
برهان چرخه‏ای افلاطون در فایدون در اثبات بقای نفـس پـس از مرگ با محوریت «آمـوزه‏ای کهن» در باب «چرخه زایشهای متوالی» و با توسل به اصل پیدایش ضد از ضد، که در فرهنـگ یونانـی از زمان هسیـودوس تا افلاطـون وجـود داشـته است، با بیانی اسطـوره‏ای – فلسفی اقامه می‏شود. این برهان، به رغم ایرادهایش، برهانی است که افلاطون آن را به مثابه گام نخست دیالکتیک مربوط به اثبات جاودانگـی نفس تلقـی می‏کند و معتقـد است اجمالا بقای پس از مرگِ نفس را اثبات می‏کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
در آیة 11 سورة غافر می خوانیم: « قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ ..» می‌گویند: پروردگارا ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی و ...» چگونه است که انسان دوبار می‌میرد و دوبار هم زنده می‌گردد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
برخي از افراد بشر و مكاتب گمان مي‌كنند، مردن، فنا و نابودي است.[1] و بعد از مرگ همه چيز تمام مي‌شود و قيامت و حسابي، در كار نيست؛ به همين جهت به هر معصيتي آلوده مي‌شوند.[2] امّا بعد از دوبار اماته (ميراندن) و دوبار احياء (زنده كردن)، به حقانيت قيامت بیشتر ...
طرح دیدگاه های مشترکی از مولوی و اقبال
نویسنده:
ایوب هاشمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
چکیده :
مولوی و اقبال از شخصیت هایی هستند که مورد علاقه تمام مسلمانان و مذاهب اسلامی و حتی بعضی از غیرمسلمانان بوده و همواره بر نویسندگان و متفکران پس از خود تأثیرگذار بوده است. در طول تاریخ، این تأثیرگذاری به میزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به او بیشترشده است. چنانکه امروزه پس از قرن ها،آن ها بیش از همیشه مورد توجه و استقبال جهانیان قرار گرفته اند. از دلایل این استقبال، بین المللی بودن خود آن ها است، زیرابه خصوص مولانا دارای اندیشه های بی مرز و بی زمان است. او بر مسائل بنیادین انسانی تکیه دارد مسائلی همانند عشق و ایمان، که هیچ گاه کهنه نمی شوند. همچنین آن ها برای بیان این مضامین زبان شعری را برمی گزیند که یکی دیگر از ویژگی های برجسته محسوب می شود.این مقاله با عنوان «طرح دیدگاه های مشترکی از مولویو اقبال»بر آن است تا فشرده و گذرا، به تأثیرپذیری اقبال لاهوری از مولانا جلال الدین مولوی بپردازد. موضوعی که نشان می دهد ادبای ایران عزیز به خصوص مولوی با آرای بدیع و اندیشه های لطیف و روح نواز خود قرن ها است که رهپویان وادی قرب و شیدایان عشق حق و فرزانگان اهل معرفت را نه تنها در هند و پاکستان بلکه در پهنه گیتی مجذوب و دلداده خود ساخته و سخنان گرم او که زاییده اُنس مدام با قرآن شریف و روایات حضرت سیدالمرسلین بوده، تحولی شگرف در انسان ها ایجاد کرده و فرهنگ ساز و سازنده فرهنگ گردیده است.تشابهات فکری زیادی میان مولوی و اقبال است به طوری که بعضی از محققینی که در این زمینه کار کرده اند، اقبال را مولوی عصر خود نامیده اند به این معنی که اقبال در دوره ما نقش مولوی را ایفا کرده است.در این زمینه تلاش های علمی زیادی توسط دانشوران صورت گرفته ولی با همه منابع موجود، هنوز زوایای کمتر کاویده ای وجود دارد که دقت درباره موضوع را می طلبد.
صفحات :
از صفحه 68 تا 91
  • تعداد رکورد ها : 129