جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
معاد جسمانی از دیدگاه غیاث‌الدین منصور دشتکی و ملاصدرا
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرن دهم هجری در زمینه‌ی بحث عقلی از معاد جسمانی نخستین قدم از سوی «غیاث‌الدین منصور دشتکی شیرازی» در مکتب فلسفی شیراز برداشته شد. وی با تألیف کتاب حجّه الکلام نظریه‌ای بدیع در این مسأله ارائه کرد. صدرالمتالّهین که به این کتاب دسترسی داشت، نظریه‌ی ابتکاری غیاث‌الدین منصور را در این مسأله مورد مناقشه قرار داد و اشکال تناسخ را بر آن وارد دانست. وی با تمسّک به مبانی ابتکاری‌اش در حکمت متعالیه، برهانی فلسفی بر اثبات معاد جسمانی اقامه نمود و بسیاری از مطالب و عبارات دشتکی را بدون ذکر نامی از او عیناً در کتب خویش آورد. همین امر موجب شد تا منتقدین ملّاصدرا همچون «ضیاءالدین درّی اصفهانی» به ایشان نسبت انتحال و سرقت علمی داده و وصف بدیع بودن را از نظریه‌ی صدرالمتالّهین بستانند. بنابراین، پاسخ به این پرسش‌ که «آیا نظریه‌ی معاد جسمانی ملّاصدرا همان گونه که از ضیاءالدین درّی اصفهانی نقل شده است، رونوشتی از آراء غیاث‌الدین منصور دشتکی می‌باشد؟ یا اینکه با فرض تأثر ملّاصدرا از دشتکی، نظریه‌ای ابداعی است؟» انگیزه‌ی اصلی تألیف این رساله گردید.پژوهش و دقّت نظر در مبانی نظری دشتکی و ملّاصدرا برای اثبات معاد جسمانی نشان داد که نقل بخش اعظم کتاب حجّه الکلام توسط صدرالمتالّهین، بدون ذکر نامی از کتاب مزبور هرگز به معنای اخذ نظریه‌ی غیاث‌الدین منصور و انتحال آن به خود نمی‌باشد، زیرا این دو حکیم در مسأله‌ی معاد جسمانی با هم اختلاف مبنایی و جوهری داشته‌ و بر اساس مبانی متفاوت در عین استفاده از عبارات مشابه، به نتایج مختلفی دست یافته‌اند. به اجمال می‌توان گفت ملّاصدرا در طرح نظریات فلسفی خود همچون اصالت وجود، حرکت جوهری، ترکیب اتّحادی نفس و بدن، حدوث جسمانی نفس و تجرّد قوّه‌ی خیال وام‌دار آراء دشتکی‌ها بوده است و می‌توان منشأ و ظهور ابتدایی مبانی خاصّ ملّاصدرا را در آثار غیاث‌الدین منصور یافت.
سیرى تطبیقى در معناى «برزخ» و «مثال» از دیدگاه فلاسفه، عرفا، و متکلّمان
نویسنده:
احسان ترکاشوند, اکبر میرسپاه
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
کلیدواژه‌های فرعی :
صقع ربوبی , اتحاد عاقل و معقول , عقول طولی , وجود منبسط , عالم قبر , تجرد خیال , عالم ماده , صادر اول , عالم عقول , عقبه محشر , اراده الهی به شر , فیض اقدس و فیض مقدس , برزخ صعودی , قاعده «الواحد» , برزخ نزولی , تجرد برزخی , وجود جمعی اشیاء , احکام مجرد , صورت , صورت مثالی , عقول طولیه , عقل اول , هیولی , ماده ثانیه , بدن مثالی , مُثُل , نوع , شی ء محسوس , وحدت تشکیکی , مرتبه احدیت , مرتبه واحدیت , فیض الهی , نظام احسن , اَظلال ( عام ) (عرفان نظری) , حضرات خمس , قاعده امکان اشرف(حکمت اشراق) , حضرت غیب مطلق , حضرت جامع(کَون جامع) , عالَم شهادت((عام)، قسیم عالم غیب و انسانی) , عالم ارواح(قسیم عالم مثال و اجسام و معانی) , عالَم مثال(قسیم عالم معانی و ارواح و اجسام) , مظهر وجود مطلق(وجود منبسط) , صورت ذهنیه(مقابل معلوم حضوری) , امکان اخس , غیب امکانی , غیب محالی , صادر دوم , اثبات کثرت عقول , تروح اجساد , انطباع کبیر در صغیر , معنای لغوی برزخ , ریشه شناسی واژه برزخ , معنی فلسفی برزخ , معنی عرفانی برزخ , برزخ اول , برزخ اخیر , صور اعمال دنیوی , معنی کلامی برزخ , برزخ به معنی قدرت خدا , قوه دماغی , تشخص اخلاق , شهود مجردات , اشباح جسمانی , دیدن فرشته وحی , معنای لغوی مثال , معنی عالُم , عوالم ثلاثه , شمول عالَم بر خدا , کثرت عرضی در عالم عقل , تقسیم موجود به مادی و غیر مادی , اثبات عقول , کثرت ذاتی در عین وحدت ذاتی , اثبات عالم ماده , معانی ماده , اسامی عالم مثال , ادله اثبات عالم مثال متصل , ادله اثبات عالم مثال منفصل , احکام عالم مثال , اتصال به عالم مثال ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واژه «برزخ» در لغت و نیز در اصطلاح، معانى گوناگونى دارد که عدم توجه دقیق به این معانى، گاه موجب سوء برداشت از آن واژه مى شود. از این رو، شایسته است که در یک پژوهش تطبیقى، معانى واژه «برزخ» را در اصطلاح فلاسفه، عرفا، و متکلّمان به طور دقیق بررسى نماییم تا به این وسیله مانع از هرگونه سوء برداشت از این واژه در اصطلاحات گوناگون شویم.از دیدگاه فلاسفه مسلمان، برزخ به مرتبه اى از وجود گفته مى شود که حدّ وسط بین عالم مادّه و عالم عقل است و به دو قسم متّصل و منفصل تقسیم مى شود. امّا از نظر عرفا، برزخ به دو قسم نزولى و صعودى تقسیم مى گردد؛ قوس نزول و صعود برزخ عرفا هرکدام حصّه اى از مثال منفصل فلاسفه محسوب مى شود. از دیدگاه متکلّمان، برزخ همان عالم حدّ فاصل مرگ و قیامت انسان است که از نظر مفهوم، با برزخ در اصطلاح فلاسفه و عرفا تباین دارد؛ ولى از نظر مصداق، همان قوس صعودى برزخ عرفاست و با برزخ فلاسفه رابطه عامّ و خاصّ من وجه دارد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 132
منهج الرشاد فی معرفة المعاد المجلد3
نویسنده:
محمد نعیم بن محمدتقی المدعو بالملا نعیما العرفی الطالقانی؛ تحقیق: رضا استادی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی,
چکیده :
مَنهَجُ الرَّشاد فی مَعرفَةِ المَعاد کتابی کلامی به زبان عربی نوشته محمد نعیم طالقانی از عالمان شیعه در قرن ۱۲ق. وی با استفاده از مبانی فلسفی، عرفانی و تفسیری درباره معاد جسمانی و روحانی بحث کرده است. وی بیشترین تأثیر در ارائه مباحث را از ملاصدرا برده است. محتوای کتاب: این کتاب که در سال ۱۱۵۱ق تألیف شده، از یک مقدمه، پنج باب و یک خاتمه تشکیل یافته است. وی در مقدمه از حقیقت و ضرورت معاد بنابر آیات و روایات و نقد کلام متکلمین در این زمینه سخن گفته است. ابواب پنجگانه کتاب که هر کدام دارای شرح و تفصیل بوده، از این قرار است: باب اول: بیان نفس و تحدید آن باب دوم: بیان حقیقت نفس و ماهیت آن باب سوم: تعدید قوای نفس و اثبات قوای پنجگانه ظاهری نفس باب جهارم: اثبات حدوث نفس با حدوث بدن باب پنجم: اثبات معاد جسمانی و پاسخ به شبهات. سخن آشتیانی: سید جلال الدین آشتیانی درباره کتاب می‌گوید: این کتاب در باب خود بی‌نظیر است. مدتها بود که به سراغ کتابی در معاد می‌رفتم که مؤلف آن مفسر، فقیه، حکیم. عارف باشد تا اینکه نسخه این کتاب را در کتابخانه مجلس یافتم... مؤلف با احاطه به کلمات اَعلام فن، بخصوص صدرالمتألهین و احاطه به روایات تفسیری با حفظ قواعد عقلی و افکار محققان، معاد جسمانی را ثابت کرده و به حل مشکلات و دفع شبهات پرداخته است.
بدن و رابطۀ آن با علم و ادراک از منظر ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا حسن پور ، زهرا امامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان اسلامی،‌ به­ خصوص مشائیان، براساس تبیینی که از رابطۀ نفس و بدن و ماهیت این دو به ­دست می­ دهند، علم و ادراک را فعل نفس و نه بدن می‌دانند. از نظر ایشان، علم نفس به بدن از سنخ علم حصولی است. اما براساس دیدگاه ملاصدرا علمِ نفس به بدن همانند خودآگاهی نفس است و از سنخ علم حضوری به­ شمار می‌آید. طبق نگرش صدرایی نه تنها بدن متعلَّق علم حضوری و خودآگاهی نفس قرار می‌گیرد، بلکه در تمام مراتب ادراک نیز حضور دارد و در هر کدام از آنها نقشی ایفا می‌کند؛ تا جایی که اگر اختلالی در بدن ایجاد شود تمام مراحل ادراک و حتی ادراک عقلی نیز دستخوش تغییر و تحول قرار می‌گیرد. در این نوشتار ابتدا به ذکر انواع بدن از منظر ملاصدرا می­ پردازیم و سپس مسئلۀ علمِ نفس به بدن و نقش بدن در ادراک از نظرگاه صدرایی را تبیین و تحلیل می کنیم و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که بدن، مرتبه‌ای از مراتب نفس و نه جوهری جدای از آن است. این امر به ما امکان می‌دهد تا بپذیریم که حضور و نقش بدن در ادراک اگرچه به اندازۀ نفس نیست، اما کمتر از آن هم نیست و از این دیدگاه جمهور فلاسفه که معتقدند فقط نفس در ادراک نقش دارد فاصله بگیریم. در واقع، علم‌النفس صدرایی، فقط بررسی نفس نیست، بلکه تبیینی از ماهیت انسان است که بدون توجه به بُعد جسمانی او ناکافی است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 78
بررسی نطبیقی دیدگاه ملاصدرا و جان هیک در باب بدن اخروی
نویسنده:
طاهره کردی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهچکیدهملاصدرا براساس اصولی ضرورت وجود بدن اخروی و نحوه‌ی پیدایش آن و همچنین کیفیت آن را بیان می‌کند. طبق دیدگاه او بدن اخروی بدنی مثالی است که عینیت آن با بدن دنیوی براساس ملاک این‌همانی شخصی روشن می‌گردد. جان هیک نیز با اعتقاد به بازآفرینی انسان به عنوان واحد جسمی ـ روانی توسط قدرت پروردگار و ارائه‌ی نظریه‌ی بدل، وجود بدن اخروی را اثبات کرده و آن را بدلی مشابه بدن دنیوی با ماده‌ی متفاوت اما غیر روحانی معرفی می‌کند. او ملاک این‌همانی شخصی را حافظه می‌داند و به همین سبب بدن اخروی را بدنی جدید و غیر از بدن دنیوی تلقی می‌کند. در مقام مقایسه، دو دیدگاه دارای نقاط اشتراک و افتراقی هستند که بر اساس آن‌ها می‌توان دیدگاه جان هیک از فلاسفه‌ی سنت دینی مسیحی را به دیدگاه صدرالمتألهین بزرگ‌ترین فیلسوف اسلامی نزدیک دانست.
بدن اخروی از دیدگاه صدرالمتالهین و مقایسه آن با علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن بطحائی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کیفیت بدن اخروی ازمباحث مهم معاد جسمانی است.پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت, عنصری یا مثالی است ویا به طور کلی بابدن دنیوی ومثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا براساس مبانی عقلی از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود ، حرکت جوهری، تجرد خیال در صدداثبات عینیت بدن اخروی ودنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است . علامه طباطبایی از پیروان حکمت متعالیه با استناد به برخی از دلایل وحیانی ومبانی عقلی از جمله,قاعده حکم الامثال,تلازم نفس و بدن,تبعیت جسد از نفس, اصیل بودن نفس درهویت آدمی, معتقد است آنچه که در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود ولازم نیست بدن اخروی در همه اجزاء وصفات عین بدن دنیوی باشد, از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است اگرچه از نظر نفسانی,انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است .پایبندی به مبانی حکمت متعالیه واستناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی وحضور و تبعیت بدن ازنفس در عالم آخرت مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند که در این پژوهش با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 51
تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد مرادپور دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با وجود به اینکه موضوع تحقیق، تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدراست ولی بیان این نکته لازم است که اصل بدن مثالی از دیدگاه حکما و عرفا و متکلمان (مگر عده قلیلی از آنها) پذیرفته شده است ولی در نحوه وجود آن اختلاف دارند. از دیدگاه حکمت متعالیه و صدرالمتالهین بدن با تمام انحاء وجودی آن ظل نفس می‌باشد، به تبع آن بدن مثالی ظهور و نمود نفس است. از دیدگاه ملاصدرا بدن مثالی بدنی است مجرده از ماده ولی واجد بعضی از عوارض ماده است و بمراتب لطیف‌تر از بدن مادیست و میزان درک و شعور آن بسیار بالاست، بلکه عین درک و شعور است. ملاصدرا جسمانی بودن نشئه ثانی رابه صورت اعم و بدن مثالی را بصورت اخص با ارائه 7 اصل اساسی در آثار خود (که از جهت کمیت با هم اختلاف دارند) اثبات کرده است. اصل حرکت جوهری و اصل تجرد قوه خیال دو اصل اساسی و تاسیسی هستند که آخوند بواسطه آنها دیدگاه خود را تبیین کرده است. از بیان ایشان فهمیده می‌شود که حیثیت و اقتضاء بدن مثالی با عالم مثال یکی است. در ضمن برخی ازآیات و روایاتی که بدن مثال را تبیین می‌کند، بررسی شده. انتقاد و اشکال عده‌ای از حکما، مبنی بر روحانی بودن بدن مثالی و اخروی ملاصدرا آورده شده و جواب آنها هم ذکر شده، به این صورت که با توجه به اصولی که ملاصدرا در آثار خود تبیین کرده است، جسمانی بودن بدن مثالی و اخروی، نتیجه طبیعی آن اصول است و فهم درست آن انسان را به جسمانی بودن نشئه ثانی بصورت عمومی راهنمایی می‌کند.
بازخوانی انتقادی دیدگاه مدرس زنوزی در مسئله ی معاد جسمانی
نویسنده:
فردین جمشیدی مهر، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا با براهین عقلی و برپایه ی مبانی فلسفی خود، توانست به گونه ای خاص، معاد جسمانی که مورد تصریح شرایع مقدسه قرار گرفته است، را مبرهن سازد. او معتقد شد که بدن عنصری با ارتقاء وجودی – زوال نقایص – و تبدیل به بدن مثالی، در نشئه ی دیگری مورد تعلق نفس قرار می گیرد. در عقیده ی صدرالمتألّهین با توجه به گره خوردن هویت شخصی، به بقای صورت و نیز حفظ بقای شخصی در مسئله ی اشتداد، عینیتِ بین بدن عنصری و بدن مثالی محفوظ است. این نظریه، با تمام اتقانی که داشت، مورد اعتراض برخی از صاحب نظران قرار گرفت. از جمله ی این معترضین آقاعلی حکیم معروف به مدرّس زنوزی بود. وی تعطیل بدن عنصری، را نپذیرفت و معتقد شد بدن عنصری بعد از عروض مرگ در اثر حرکت جوهری و با ارتقای وجودی، به افقی از وجود نائل می شود که می تواند دوباره مورد تعلق نفس واقع شود. در این مقاله به شیوه ی تحقیق کتابخانه ای نظریه ی حکیم زنوزی تقریر و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 33