جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل تطبیقی مساله حمل در فلسفه اسلامی و معرفت شناسی کانت
نویسنده:
مرتضی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله شناخت یا بحث معرفت در مقایسه با سایر مباحث فلسفی از اهمیت بسزائی برخوردار است . با عنایت به ضرورت تلاش عقلی و فلسفی برای حل مسائل مربوط به شناخت هستی و با توجه به جایگاه ویژه مساله حمل در شناخت عقلانی انسان نسبت به جهان خارج، حمل یکی از مسائل مهم انتولوژی در فلسفه به شمار می‌آید زیرا حمل به معنای این همانی در "استی" و "هستی" است و ما به وسیله حمل است که رابطه میان ذهن و عین و علم و معلوم و موضوع و محمول را تبیین می‌نماییم. این موضوع در حوزه فلسفه نظری کانت و در قسمت تحلیل استعلایی و در بخش تقسیم احکام و قضایا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . کانت در یک تقسیم‌بندی کلی، احکام و قضایا را به دو دسته تحلیلی و ترکیبی تقسیم می‌نماید، این تقسیم‌بندی همانند تفکیکی است که فلاسفه اسلامی کاملا با حکم تحلیلی نزد کانت منطبق است ، همچنین بر حسب تعریف حمل شایع صناعی مساوی با احکام ترکیبی است . وجه مشابهتی که بین احکام ترکیبی و حمل شایع وجود دارد این است که چون موضوع و محمول در آنها مغایرت ماهوی با یکدیگر دارند، برای اینکه با یکدیگر متحد شوند به یک امر ثالثی نیاز دارند. این امر ثالث گاهی به گونه‌ای است که رابطه محمول با موضوع را ضروری می‌گرداند و گاهی غیرضروری. در فلسفه کانت قضایای ضروری را تالیفی ماتقدم و در فلسفه اسلامی حمل شایع بالذات می‌نامند. هر دو فلسفه احکام و قضایای علمی را از اینگونه قضایا به شمار می‌آورند. کانت سر امکان این قضایا و یا به تعبیر دیگر امر ثالثی که باعث ایجاد رابطه ضروری بین محمول و موضوع می‌گردد را با توسل به ویژگیهای دستگاه فاهمه آدمی یعنی شهود حسی و مقولات فاهمه توجیه می‌نماید در حالی که فلاسفه اسلامی با تمایز بین مقومات موضوع و عوارض ذاتی موضوع و تفکیک بین ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان ثابت می‌کنند که عقل می‌تواند با مقایسه و سنجش بین مفاهیم موجود در ذهن - که می‌توانند حاکی از امور واقعی باشند - به نسبت ضرورت و قطعیت بین موضوع و محمول پی ببرد. گاهی این مقایسه‌ها مستقیم و ساده انجام می‌شود و گاه با تشکیل قیاسات و براهین عقلی تواءم می‌گردد. از دیگر موارد قابل بررسی در باب احکام و قضایای وجودی است : یعنی قضایایی که محمول آنها "موجود" می‌باشد. از شعارهای معروف فلسفه کانت انکار وجود محمولی و انحصار وجود، در "وجود رابط" است . فلاسفه اسلامی هر چند همانند کانت به وجود روابط قائل هستند اما برخلاف وی تماما به وجود محمولی اذعان داشته و آن را یکی از امهات مسائل فلسفی به شمار می‌آورند.
فلسفه اخلاق کانت و قراردادگرایی راولز
نویسنده:
فرشته شکور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در نظرگاه اول در فلسفه ی کانت مورد توجه قرار می گیرد جنیه ی شخصی آموزه ی اخلاقی وی می باشد .اما با یک نگرش عمیقتر می توان جنبه ی اخلاقی فلسفه ی کانت را برجسته تر دید . وی در حوزه ی اخلاق شخصی وظیفه گرا می باشد درحالیکه در حوطه ی اجتماعی به مقوله ی قرارداد اجتماعی اعتقاد دارد . البته دیدگاه قراردادگرایانه ی او مبتنی بر وظیفه گرایی می باشد. با توجه به اهمیت کانت به اصل کرامت انسانی و استقلال فردی ، به زعم وی انسان باید در مملکت غایات نه تنها تابع قانون ، بلکه واضع قانون نیز باید باشد. وی برای جلوگیری از هرگونه هرج و مرج اجتماعی ، ایده ی قرارداد را مطرح می سازد که در آن ، افراد برای تامین آزادیهای یکدیگر و اصول عدالت با یکدیگر به اجماع می رسند.راولز یکی از فیلسوفان برجسته می باشد که از نظریه ی کانت با اسلوب و روشی متفاوت بهره می جوید . راولز با انتقاد به دیدگاههای غالب در زمانه ی خویش و با پیروی از کانت به طرح نظریه ی عدالت می پردازد .مرکز ثقل نظریه ی وی ، وضع اصیل می باشد .او وضع فرضی را به تصویر می کشد که در آن افراد در پس پرده ی چهل دست به انتخاب می زنند. بدیهی است آنچه در این شرایط پذیرفته می شود منصفانه است. بدینگونه راولز به دو اصل عدالت خویش یعنی آزادیهای برابر و تمایز فرصتهای برابر می رسد.شباهت اصلی هر دو در این می باشد که به شخص به مثابه غایت نگاه می کنند اما اصول عدالت کانت نشات گرفته از عقل محض و برای هدفی محدود می باشد ، در حالیکه در نظریه ی راولز ، عنصر تجربه دخالت دارد و اصول عدالت وی برای پی ریزی ساختار کلان جامعه می باشد .بدینگونه است که کانت و راولز جامعه ی بسامان خویش را ترسیم می کنند.