جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1781
خداناباوری تکامل گرایانه ریچارد داوکینز و ارزیابی آن بر اساس آراء فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:ناصر علی دادی؛ استاد راهنما:مهدی گلپرور روزبهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ریچارد داوکینز زیست شناس تکاملی و علم شناس مشهور بریتانیا، با تکیه بر نظریه تکامل داروین، بحث و جدال مهمی ایجاد کرد. وی که یکی از منتقدان شاخص آفرینش‌گرایی محسوب می شود، با تکیه بر دو مقولۀ نظریه تکامل داروین و علم تجربی رویکردی خداناباورانه را در پیش گرفته و معتقد است که انتخاب طبیعی داروینی، به عنوان عامل اصلی و قلب نظریه تکامل، برای توضیح کارآمدی آشکار و پیچیدگی موجودات زنده کافی است. وی ضمن این که نظریۀ آفرینش باوریِ خلقت گرایان را غیر علمی توصیف می کند، داروینیسم را تنها راه پاسخگوییِ علمی برای پرسش ها می داند. داوکینز در نگاه خود به هستی و رویکرد انحصاری در علوم طبیعی و تجربی، طبیعت را همه هستی، و نظریه تکامل داروین را تبیین هستی، و علم تجربی را روش تبیین هستی می داند، لذا دو رویکرد مهم او که اساس خداناباوری وی را نیز تشکیل می دهد، یعنی نظریه تکامل داروین و علم تجربی، بر اساس آراء فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه قابل بررسی و ارزیابی می باشد. از نظر فیلسوفان مذکور، نظریه تکامل داروین اولاً یک فرضیه بیش نیست و هنوز نصاب و بلوغ لازم به عنوان یک نظریه قطعی علمی را به خود نگرفته است، و ثانیاً این فرضیه در صورت تحقق به عنوان یک نظریه علمی قطعی، خدشه ای به توحید و خداباوری وارد نمی کند؛ چرا که بر اساس نظر فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه، طبیعت عبارت است از آفرینش الهی، و با نظر به مبدأ فاعلی و غایی، طبیعت، خودسر عمل نمی کند. و علم تجربی نیز در اندیشه فیلسوفان یادشده در جایگاه و قالب محدود خویش نمی تواند روشی برای تبیین حقایق فرامادی باشد، بلکه برای تبیین هستی و همه حقایق آن، قلمرو علمی ای به کار می آید که همه لایه های هستی، از امور مادی تا حقایق فرامادی را در بر گیرد و توانایی تبیین هستی و حقایق آن را داشته باشد.
نقش آموزه امامت با رویکرد حکمت متعالیه در نقد کثرت گرایی و انحصار گرایی
نویسنده:
نویسنده:زهرا کوچکی زفره؛ استاد راهنما:پروین نبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث درباره وحدت و کثرت ادیان از مسائل مهم در حوزه ی دین پژوهی است که همواره مورد توجه متفکران و دین شناسان بوده است. پذیرش پلورا لیسم دینی به رسمیت شناختن همه ادیان است و مراد از به رسمیت شناختن ادیان مختلف، به رسمیت شناختن حقانیت و نجات‌بخشی آن‌هاست.جان هیک و فیلسوفان دین مسیحیت، این نوع از تفکر را به صورت منسجم مطرح کرده‌اند. انحصارگرایان معتقدند که رستگاری، رهایی، کمال یا هر چیز دیگر که هدف نهایی دین تلقی می شود، منحصراً در یک دین خاص وجود دارد یا از طریق یک دین خاص بدست می آید. هر چند که ادیان دیگر نیز حامل حقایقی هستند، اما منحصراً یک دین حق وجود دارد. بنابراین پیروان سایر ادیان حتی اگر دینداران اصیل و درستکاری باشند، نمی توانند از طریق دین خود رستگار شوند و لازم است که به تنها دین حق روی آورند. کثرت گرایی و انحصار گرایی با تعریفی که معتقدان به آن دارند خالی از اشکال نیست و قابل نقد است. در این پایان نامه با توجه به مسئله امامت (انسان کامل) و شناخت مقام انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا همچنین اعتقاد و محبت به او و در نتیجه اطاعت از او رویکردی به نام وحدت گرایی را مطرح می کنیم که هیچ یک از مشکلات انحصارگرایی و کثرت گرایی را نخواهد داشت. این رویکرد هم به نوعی با انحصارگرایی سازگاری دارد و هم به نوعی با کثرت گرایی سازگاری دارد.
تبیین و بررسی ارتباط مخلوق با خالق در حکمت متعالیه (ملاصدرا،علامه طباطبایی،آیت الله مطهری و امام خمینی)
نویسنده:
نویسنده:سارا نورعلی؛ استاد راهنما:زهره توازیانی؛ استاد مشاور :مهرداد امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه خالق و مخلوق و همچنین لزوم اثبات و یا نفی این رابطه از بزرگترین مسائل در میان خاص و عام بوده است.تحلیل از این رابطه با توجه به مبانی پذیرفته شده هر گروهی متفاوت است؛حکمت متعالیه از مکاتب فلسفی است که امروز طرفدران آن در جوامع فلسفی ایران به مراتب بیشتر از گروهای دیگر است؛دلیل این امر را می توان استفاده از تجارب پیشینیان و ارائه مکتب نظام مند،برای آیندگان دانست.ملاصدرا با مبنای حکمت خود که به حکمت متعالیه معروف است به طرح مسئله خالق با مخلوق پرداخته است.در نگاه وی مخلوقات با خداوند فقط رابطه علی-معلولی ندارند بلکه صدرا با تکیه بر امکان فقری،رابطه علیت میان خالق و مخلوق را تا مرتبه تجلی،افاضه خالق و در نهایت عین الربط بودن مخلوق به خالق تعالی می بخشد.او مخلوقات را حادثی دانسته که در اثر افاضه و فیض بخشی خداوند،به جلوه گری می پردازند و بازگشت همه این مخلوقات به وجود اصیل خداوند است.بر اثر نظریه تجلی وی که استخراجی از قاعده فلسفی علت و معلول است،مخلوقات به عنوان شئون وجوی حق مطرح می شوند که در مراتب هستی علاوه بر رابطه علی و معلولی میان آنها،جمیعاً عین الربط به خالق محسوب می شوند.در حکمت متعالیه برای انسان از میان مخلوقات جایگاه ویژه ای قائل هستند که آن جایگاه حاصل توانایی بالفعل انسان در درک این تجلی گری ماسواست.این تفکر عرفانی صدرا در تبیین رابطه خالق و مخلوق مورد عنایت فیلسوفان دیگری چون علامه طباطبایی،شهید مطهری و امام خمینی قرار گرفته است که می توان از آنها به عنوان نو صدرائیانی یاد کرد که ضمن حفظ اصالت تفکر صدرایی،هر کدام با سبک خاص خود به بسط و تبیین ارتباط خالق با مخلوق پرداخته اند.نویسنده در این پایان نامه با طرح دیدگاه صدرا در پی نشان دادن روند عقلانی خداباورانه از خلقت در جریان حکمت متعالیه است.از نتایج این پژوهش می توان به سیطره عرفان بر حکیمان متعالیه در بررسی رابطه خالق با مخلوق اشاره کرد که مهم ترین تشابهات این نوصدرائیان به شمار می رود و همچنین نباید از ابتکارات خاص این افراد در بررسی رابطه خالق با مخلوق در حکمت صدرا غافل شد.
بررسی رویکرد علوم اعصاب به تجربه دینی از دیدگاه پاتریک مک‌‌نامارا و ارزیابی آن از منظر حکمت متعالیّه
نویسنده:
نویسنده:مصطفی مرآتی؛ استاد راهنما:سیدمحمود موسوی؛ استاد مشاور :حسن عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
همواره یکی از راه‌های مهم توجیه باورهای دینی از سوی دینداران، تجربه دینی بوده است؛ هرچند که این موضوع مخالفان و موافقان زیادی را هم داشته است، امّا به هرحال بررسی تجربه دینی از نگاه علوم اعصاب در قرن حاضر یکی از مباحث مهم به حساب می‌آید. این بررسی‌ ‌ها به این مسأله می‌پردازند که عامل اصلی وقوع تجربه‌های دینی "خود" است یا عصب‌های مغز؟ و در این پژوهش به مطالعه این موضوع از دیدگاه مک‌نامارا و ارزیابی نتایج او از منظر حکمت متعالیّه پرداخته شده است. دکتر پاتریک مک‌نامارا این موضوع را به خوبی مورد آزمایش قرار داده‌ و نتیجه بررسی ‌های خود را در آثار علمی مختلفی عرضه کرده است. همانگونه که در حکمت متعالیّه حقیقت انسان به نفس او نسبت داده می‌شود، دکتر مک‌نامارا نیز "خود" را به عنوان واحد اصلی وقوع تجارب دینی نگریسته و نقش وساطت عصب‌های مغز را در وقوع تجربه دینی به خوبی شرح داده‌است. قطعه‌های گیجگاهی راست و پیش‌پیشانی از جمله بخش‌های محوری هستند، امّا موارد متعدّد دیگری نیز در سیر بحث، بیان خواهند شد. آنچه که برای نتیجه این بررسی در نظر گرفته شده، این است که نفس یا به تعبیر مک‌نامارا "خود" مسئولیّت تحوّلات درونی انسان و حتّی تحریک مغز را به عهده دارد؛ برای این ادّعا نیز از دلایل عقلی و شواهد آزمایشگاهی بهره گرفته شده تا اتقان پژوهش بیشتر گردد. از جمله نقاط مثبت دکتر مک‌نامارا این است که یک نگاه متعادل به بحث علم و دین داشته و در صدد آشتی میان دینداران و بی‌دینان است. از نگاه صدرالمتألّهین نفس دارای مراتبی است که با حرکت جوهری به استکمال می‌رسد و با گذر از هر مرحله می‌تواند بتدریج به تجربه‌ها و حالات عرفانی نایل آید. دراینجا، مراتب نفس و حرکت جوهری ملاصدرا تا حدودی بر خودهای مورد نظر مک‌نامارا و رشد آن‌ها قابل تطبیق است.
نقد نظریه کارکرد‌گرایی درباره رابطه ذهن (نفس) و بدن بر پایه حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:هومن سنایی اصل؛ استاد راهنما:محمد سربخشي؛ استاد مشاور :احمد محمدي پيرو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی نفس/ذهن و بدن، از مهم‌ترین مباحث در فلسفه‌ی ذهن و منشأ بسیاری از مباحث دیگر بوده است. چگونگی ارتباط ذهن و حالات ذهنی با حالات بدنی، دغدغه‌ی اساسی فیلسوفان ذهن است. نظریه‌ی کارکردگرایی ماشینی یکی از متأخرترین پاسخ‌ها به این مسئله است. هرچند کارکردگرایی به‌خودی‌خود مستلزم فیزیکالیسم نیست، رویکرد فیزیکالیستی و ماشینی آن، انسان را موجودی مادی و نظیر رایانه‌ای پیچیده در نظر می‌گیرد. بر این اساس آنچه تعیین‌کننده‌ی رفتارهای انسانی است، روابط علّی محیطی و درونی مغز است و توضیح اراده آزاد انسان با توجه به جبر علی نیاز به بررسی جدی دارد. کارکردگرایی ماشینی و نگاه محاسباتی به ذهن در توضیح پیشرفت-های علوم عصب شناسی و نیز توضیح توصیفات روان‌شناسی عامیانه گام‌هایی برداشته است و آن دسته از کارکردگرایان که فیزیکالیسم تحققی معتقدند، جهان‌بینی چند سطحی و دارای مراتب را نسبت به علوم ارائه داده‌اند. ملاصدرا با تکیه بر مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی خاص حکمت متعالیه با نفی دوگانگی بین نفس و بدن به مسئله‌ی تاریخی ارتباط نفس و بدن پاسخ می‌دهد. او نفس را حقیقتی واحد و دارای مراتب تشکیکی می‌داند که هم مرتبه‌ی مادی و هم مرتبه‌ی مجرد را شامل می‌گردد. در نگاه ملاصدرا به انسان، کرامت انسان و قابلیت دستیابی انسان به مراتب مختلف کمال، در نظر گرفته شده است. او آزادی و اختیار انسان و ارتباط بین انسان با مبدأ هستی‌بخش و معاد و غایت نهایی را منطبق بر مبانی هستی‌شناختی حکمت متعالیه تبیین می‌نماید. با توجه به مبانی ملاصدرا حالات ذهنی را نباید صرفا از جهت کارکردی و انتزاعی دید و حالات ذهنی ویژگی‌های یک شی و از شئون نفس هستند. بنابر این نیاز به جوهری مستقل که حامل ویژگی‌های ذهنی باشد، وجود دارد. بنابر فلسفه ملاصدرا بین حالات ذهنی و بدن از لحاظ وجود اتحاد برقرار است و نفس انسان مطابق با هستی میتواند دارای مراتب مختلفی باشد. با توجه به انسان‌شناسی حکمت متعالیه، می‌توان علوم انسانی را در جهت تعالیم اسلام تدوین نمود.
حیات برزخی در حکمت صدرایی وحکمت سهروردی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه مظفریان لائین؛ استاد راهنما:حسن رضائی؛ استاد مشاور :مصطفی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر همان طور که از عنوان آن پیداست بررسی حیات برزخی از دیدگاه دو فیلسوف گرانقدر جهان اسلام سهروردی و ملا صدرا است. واژه برزخ در برخی از آثار سهروردی به معنای جسم به کار رفته لذا در ابتدای فصل دوم، مباحثی در این مورد (جسم) بیان شده و سپس به موضوع عالم برزخ که هدف این پژوهش است پرداخته شده. روش: در این پژوهش از شیوه کتابخانه‌ای یا اسنادی استفاده شده و از نوع تحقیقات نظری و توصیفی- تحلیلی بوده و از روش های استدلالی و تحلیل عقلانی استفاده شده است. این دو فیلسوف گرانقدر گر چه عالم برزخ ، را به عنوان یکی از عوالم هستی مطرح نموده اند، اما در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر نیز دارند. آنان معتقدند بدن مادی انسان بعد از مرگ از بین می رود ولی نفس انسان، با بدن های مثالی به حیات خود در برزخ ادامه می دهد. سهروردی به علت این که قوه خیال را مادی می داند نتوانسته است برزخ در قوس صعود را اثبات کند. این دو فیلسوف تناسخ را محال دانسته و معتقدند انسان ها بر حسب علم و عمل خود جایگاه های متفاوتی در عالم برزخ خواهند داشت. و در برزخ قسمتی از نتایج اعمال خود را خواهند دید.هر دو فیلسوف به تکامل در برزخ معتقد بوده و ملا صدرا عالم برزخ را قیامت صغری دانسته و معتقد است که هر اتفاقی که در قیامت کبری رخ می دهد در برزخ نیز اتفاق خواهد افتاد.
تحلیل و بررسی نظام احسن در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مریم حسنی نژاد؛ استاد راهنما:محمد حسین گنجی؛ استاد مشاور :مجید طاوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ملاصدرا نظیر حکمای پیش از خود به مساله «نظام احسن» به عنوان یکی از موضوعات محل بحث در فلسفه خویش پرداخته است. او این بحث را در پیوند با مساله «قضا و قدر» و مساله «شرور» مطرح ساخته است. ملاصدرا علاوه بر بحث عقلی و استدلالی، شواهدی را به عنوان تصریحات آیات و روایات در این خصوص آورده است. به علاوه از طریق طرح مثالهایی از شگفتی های آفرینش تلاش می کند تا احسن بودن نظام خلقت را نشان دهد. در بخش استدلالی، ملاصدرا دو برهان، یکی انّی و دیگری لمّی، اراءه کرده است. برهان انّی که در این بحث از ابداعات او به شمار می آید همواره مورد نقد قرار گرفته و در نهایت در لسان فلاسفه بعدی به این نحو مورد ارزیابی قرار گرفته است که این برهان انّی نهایتا حُسن نظام خلقت را اثبات می کند و نه احسن بودن آن را. ملاصدرا در تنظیم برهان لم]ی تکیه بر مبانی خاص خود در حکمت متعالیه، نظیر اصالت و صرافت وجود، دارد. اتقان صنع عنوان دیگری است که صدرا در خلال آن اثبات می کند که عالم ماده و مجموع عالم به گونه ای ایجاد شده است که کمال در بیشترین موجودات ممکن متحقق شود. ملاصدرا در مسیر این اثبات، از جریان علم عنایی خداوند در قضا و قدر، از بحث شر به عنوان لوازم عالم هستی و فواید شرور و در نهایت از بحث خیریت کلّ نظام بهره می جوید.
نقد مبانی فلسفی روان درمانی وجودی(با محوریت آثار اروین یالوم) براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مهدی خالصی موسی آبادی؛ استاد راهنما:حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات روانی و عاطفی از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگو با او درمان می شود. روان درمانی وجودی یکی از شاخه های روان درمانی است که تحت تأثیر فیلسوفان اگزیستانسیالیست رشد یافت. در بین روان درمانگران وجودی اروین یالوم یکی از مشهورترین افراد در روان درمانی وجودی است. هدف این پژوهش نقد مبانی فلسفی روان درمانی وجودی یالوم براساس حکمت متعالیه است. روش پژوهش براساس یافته های کتابخانه ای است. در این پژهش ابتدا به بررسی مبانی فلسفی اگزیستانسالیسم و حکمت متعالیه پرداخته ایم و سپس به نظر یالوم و ملاصدرا در مورد مساله مرگ، آزادی، تنهایی و معناداری زندگی. در انتها تلاش کردیم که مبانی فلسفی جوابهای یالوم به این مسائل را بر اساس حکمت متعالیه مورد نقد و بررسی قرار دهیم. نتیجه این بود که بر اساس تحلیل اگزیستانس ما نمی توانیم از دایره محدود یک انسان محصور در زمان و مکان خارج شویم در حالیکه بر اساس تحلیل وجود یک انسان در پرتو نظریه وحدت تشکیکی وجود، انسان این امکان را دارد که وجود مادی و تشخص ماهوی خود را فقط بخشی از وجود جامع و نامتناهی خود بداند و محدودیت این وجود مادی موجب احساس ناخوشایند مرگ، جبر، تنهایی و پوچی نشود. بر اساس نظریه وحدت تشکیکی تعارضی بین این چهار حقیقت مربوط به وجود مادی و جاودانگی، آزادی، وحدت و معناداری آن وجود جامع و واحد نیست.
بررسی مفهوم عدم از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:شعله میرسلامی؛ استاد راهنما:روح الله آدینه؛ استاد مشاور :هاشم قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عدم به معنای نیستی‌‌‌‌‌‌، لاوجود و امری بسیط است و تمایزی میان مصادیق عدم راه ندارد‌. ولی عدم عامل تکثر و تنوع در موجودات است‌؛ بنابراین، درک مسئلۀ عدم در جهان هستی ضروری است‌. مفاهیم وجود و عدم در تضایف با یکدیگر ظهور پیدا ‌‌‌می‌کنند‌. در حکمت متعالیه وجود را همان ثبوت می‌دانند و عدم با سلبِ اصلِ وجود‌‌‌‌‌‌، قصور و مراتب موجود را ظهور می‌بخشد‌. عدم جز از ناحیۀ اضافه شدن به غیر متکثر نمی‌شود‌. ملاصدرا بر اساس محوریت حرکت جوهری عالم را حادث زمانی و خداوند را قدیم ذاتی و زمانی می‌داند و فیض حق تعالی را مستمر و غیر منفک از خداوند می‌داند و به دنبال آن‌‌‌‌‌‌، تصور آغازی برای خلقت را رفع می‌گرداند‌. هر معلولی فاقد کمالاتی از علت خود است‌‌‌‌‌‌، زیرا فرض علّیت در کمالات دو شیء مطرح می‌شود‌. پس کثرت مستلزم فقدان کمال است‌. حرکت عالم اجسام و تغییرات ناشی از تفکر و اراده در آدمی نیز واسطۀ فقدان کمال یا همان عدم مضاف است‌. از طرفی دیگر نیز در صورتی که ذهن بعد از دریافت مفاهیم ماهوی و معقولات اولیه آنها را قیاس می‌کند و سپس سلبِ آنها را انجام دهد‌‌‌‌‌‌، عدم درک می‌شود‌. ملاصدرا برای ارائۀ نظریۀ وجود ذهنی و اثبات آن از قضایای عدمی بهره برده است‌؛ زیرا مهمترین دلیل بر وجود ذهنی این است که ما مفهمومی از معدوم‌های خارجی را درک می‌کنیم و بعد از اثبات وجود ذهنی از طریق معدوم‌‌‌‌‌‌، می‌توانیم تصدیق یا اخبار از معدوم را در پرتو وجود ذهنی یا ظل وجود خارجی و یا مرتبه‌‌‌ای از حقیقت واحدۀ موجود که بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تأکید می‌کند‌‌‌‌‌‌ را تبیین کنیم‌. مفهوم عدم منشأ ایجاد قاعدۀ مهم امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین است‌. روش تحقیق در پزوهش حاضر توصیفی وتحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه‌ایی مطالعه وبررسی شده است. در این پایان نامه مفهوم عدم از دیدگاه حکمت متعالیه‌‌‌‌‌‌، در ساحت‌های وجود شناختی و معرفت شناختی و تحقق کثرات و اثبات وجود ذهنی و همین طور فنا و بقا و خلق و آفرینش در صدد راه حلی برای رسیدن به یک بینش متعادل حقیقی در جهت حضور و نقش عدم در هستی است.
ظرفیت‌های قالب رمان برای تبیین حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:نجمه لب خندق؛ استاد راهنما:مجید صادقی؛ استاد مشاور :محمد مهدی سیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همه نفوس انسانی معرفی می‌کند و آن را مختص گروه خاصی نمی‌داند. اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن به دلیل انتزاعی بودن بر کسی پوشیده نیست. این درحالیست که از نظر ملاصدرا قوه خیال و قدرت سخن، دو موهبت الهی هستند که امکان فهم و انتقال اینگونه مسائل را برای مخاطبین مختلف ایجاد می‌کنند. قوه خیال به کمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، مدام در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گستره‌ای که به پهنای خلاقیت ذهن دارد، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب است. داستان قالبی است که سخنِ خیال انگیزِ منثور، فصل ممیّز آن از سایر متون است. در این پایان نامه با روش توصیفی-تحلیلی درصدد تبیین عناصر داستان از نظر حکمت صدرایی و نیز بررسی ظرفیت‌های داستانی شدن آن هستیم. وجود تمثیلات و نیز قرار گرفتن حکمت صدرایی در چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهره‌گیری از کهن الگوی «سفر قهرمان» برای ما فراهم می‌نماید
  • تعداد رکورد ها : 1781