جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1780
بررسی مقایسه‌ای جاودانگی انسان در مکتب اگزیستانسیالیسم الهی و حکمت متعالیه با تأکید بر آرای یاسپرس و کی یرکگارد
نویسنده:
نویسنده:منصور کریمی علویجه؛ استاد راهنما:عباس ایزدپناه,سیداحمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسش هر انسانی که‌اندکی آشنایی با اطراف خود پیدا می‌کند و از لوازم زندگی کنونی سر در می‌آورد، این است که آیا پس از مرگ بدن باقی هست یا مرگ، پایان وجود اوست؟و اگر باقی هستیم کیفیت زندگی بعدی ما به چه نحوی است؟ اگر چند پرسش حساس در زندگی آدمی وجود داشته باشد، این پرسش یکی از برجسته ترین آن پرسش ها است. شاهد این سخن آن است که پرسش مذکور نه در دوره‌ای خاص از تاریخ محصور شده و نه در مرز خاصی از جغرافیا محدود گشته است. باورمندان به ادیان توحیدی به نغمه‌های جاودانگی انبیای خویش گوش فرا می‌دهند و بدان دل می‌سپارند و ایمان دارند. این ادیان وقتی کسی را مؤمن تلقی می‌کنند که به جاودانگی و رستاخیز باور داشته باشد. دیگر ادیان هم هر یک به نوعی به زندگی پس از مرگ قائل هستند.آنچه در پی می‌آید، تلاشی است که متفکران عرصه کلام و فلسفه در ارزیابی زندگی پس از مرگ و کیفیت آن بر فرض وجود، ارائه کرده‌اند. درست است که مؤمنان، به دلیل وحی، که بالاترین حجت و شاهد است، به زندگی پس از مرگ و جاودانگی انسان ایمان دارند ، اما متفکران مؤمن کوشیده‌اند تا در باب چگونگی و کیفیت آن به تأمل پبردازند. مسلّماً این تلاش در حد بشری است و از این رو در طول تاریخ با تغییرات و دگرگونیها و پیشرفتهایی قرین بوده است. پرسشهای فراوانی در این باره پیش رو قرار دارند که همگام با پیشرفتها در عرصه‌های دیگر به پاسخ نزدیک می شوند و هم زمینه‌ساز پرسشهای عمیقتر می‌گردند. هر پاسخی به پرسش یاد شده، متوقف بر دو مساله دقیق فلسفی است.مساله اول به این مطلی بر میگرددکه بدن ما آیا فقط این جسم مادی است یا اینکه یک بعد غیر مادی هم دارد و اگر بعد غیر مادی هم دارد، چه رابطه ای بین ساحت مادی و ساخت غیر مادی وجود دارد؟ این مساله از مهمترین مسائل در مور هویت انسان به شمار می‌آید، زیرا نه فقط تحقیق در مورد مساله «بقای فرد پس از مرگ جسمانی» بر موضوع یاد شده مبتنی است، بلکه بحثهای دیگر فلسفه ذهن همچون هویت شخصی و نقش ذهن در رفتارانسان نیز بر آن تکیه دارد. ماحصل این مساله در مبحث ما به دو پرسش منجر می شود:اول اینکه «حقیقت انسان چیست؟». که به مساله هویت شخصی معروف است.و سوال دیگر اینکه اگر قرار باشد که هویت انسان از دوساحت مادی و مجرد تشکیل شده باشد بر چه اساسی می‌توان گفت که فرد خاصی که در عالم دیگر وجود خواهد داشت همان فردی است که در این جهان به سر برده است تا بتوان از طریق ملاک این همانی اثبات کرد که انسان در عوالم مختلف همواره یک هویت دارد و لذا در تمام عوالم همواره زنده و جاویدان است.تحقیق پیش رو در صدد بررسی آرا و نظرات فیلسوفان و متفکران دو نحله ی فلسفی با دو خاستگاه و ریشه تاریخی متفاوت درباره موضوع حیات جاودانه انسان می باشد.نحله و مکتب اول ،مکتبی شرقی و برخواسته از متن شریعت وتعقل و عرفان اسلامی است که معروف به حکمت صدرایی و حکمت متعالیه می باشد و نحله و مکتب دوم برخواسته از جهان غرب بعد از جنگ جهانی دوم و بر گرفته از تعقل و اوضاع اجتماعی و روانی جامعه آن دوران یعنی مکتب اگزیستانسیالیسم است.
تبیین و تحلیل مبانی تناقض‌نمای هبوط و عروج از منظر حکمت متعالیه و عرفان نظری
نویسنده:
مهدی(کورش) نجیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جستار پیش رو با روش گردآوری کتابخانه‎ای- نرم‌افزاری و نیز داده‌پردازی تحلیلی- انتقادی و استدلالی با هدف تبیین، تحلیل و نقد دیدگاه‎ها و مبانی آنها درباره هبوط آدم (ع)و تنزل مقام یا ترفیع و عروج وی به منظور پاسخ به شبهه تناقض میان هبوط و عروج به نگارش در آمده و به بررسی دو دیدگاه اصلی و مبانی آن‌ها در این باره پرداخته و به این نتیجه می‎رسد که نه‌تنها –به خلاف دیدگاه برخی مفسران و متکلمان اسلامی- تناقضی میان هبوط و عروج، تکریم و ترفیع مقام وجود ندارد؛ بلکه با تبیین استدلالی مبانی نظریه حکیمان حکمت متعالیه و عارفان مسلمان درباره لزوم هبوط آدم (ع) به جهت عروج و کرامت انسان و با نقد و زیر سؤال ‎بردن مبانی دیدگاه‎های مقابل که هبوط را نوعی تنزل مقام دانسته‌اند‎، همچنین با ارائه دو تحلیل و تبیین حکمی و عرفانی، بیان می‎دارد که تنها راه عروج آدم (ع) به کمال نهایی‌اش هبوط بوده است و هبوط ملازمتی با معصیت تشریعی یا ترک اولی و اخراج از بهشت و در نهایت تنزل مقام ندارد؛ چرا که درحقیقت هبوط گسترش شعاع وجودی حقیقت آدم(ع) و به‌کارگیری ابزارهای موجود در عالم ماده برای عروج است. درباره هبوط آدم(ع) و پاسخ به پرسش‎هایی پیرامون آن، کتب و مقالاتی نوشته شده است؛ اما دغدغه اصلی هیچ یک پرسش اصلی این مقاله نبوده است؛ در حالی که پاسخ به آن، راهگشای پاسخ به آن پرسش‎ها و مبنای حل آنهاست.
صفحات :
از صفحه 123 تا 152
خدا و هستی از دیدگاه آکویناس و رابطه آن با اصالت وجود و برهان صدیقین در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی مشگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین و اثبات گزاره های دینی و الهیاتی از طریق گزاره های فلسفی یکی از روشهای متفکران دینی است که بسیاری از متفکران و متألهان اسلامی و مسیحی از آن بهره برده اند. در میان متألهین اسلامی ابن سینا، خواجه نصیر، علامه حلی، صدرالمتألهین چنین کردند و از متفکران مسیحی "توماس آکویناس" از این روش استفاده کرده است. وی که در فلسفه از آثار ابن رشد و ابن سینا بسیار استفاد نموده، در کتاب "هستی و ذات"تلاش می کند تا از مسأله فلسفی "وجود و موجود" کمک گرفته و تبیینی دقیق از وجود خداوند متعال و خلقت ارائه کند. .وی "وجود" و"خداوند" را یکی تلقی می کند و خداوند را فعلیت یا فعل وجود می داند و معتقد است مخلوقات، وجود را از خداوند دریافت می کنند.هر چند آکویناس با فلسفه ارسطو و تفسیر ابن رشد و ابن سینا پایه های فلسفی خود را بنا کرده است اما با یک تفسیر می توان لازمه نظریه وی را نزدیک شدن به اصالت وجود و برهان صدیقین تلقی کرد.مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی نظریه وی را درباره وجود و خداوند از کتاب "هستی و ذات" بررسی، تحلیل کرده و لوازم آن را بیان می کند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 143
تسلی بخشی‌های فلسفه در حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:مریم بابایی؛ استاد راهنما:نرگس نظرنژاد؛ استاد مشاور :فروزان راسخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر در حوزۀ فلسفه کاربردی است و در آن به این پرسش اصلی پرداخته شده است که حکمت صداریی چه کمکی به تسلی بخشی انسان می‌کند. در این خصوص، با بهر‌ه‌گیری از مبانی و اندیشه‌های ملاصدرا، تسلی‌بخشی در چهار محور اساسی، ارتباط انسان با خدا، خود، جهان هستی و دیگران مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج گرفته شده از این پژوهش، دریافتیم که انسان با آگاهی از وجود و احکام آن مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و وحدت وجود در عین کثرت به عنوان عناصر اصلی فلسفه ملاصدر و آگاهی از نحوه ارتباط وجود خود با وجود خدا و وجود ماسو‌ی‌الله می‌تواند از درد و رنج‌هایش در سیر زندگی بکاهد و در برابر ناملایمات آرامش بیشتری به دست آورد. همچنین دانستیم که آگاهی از نحوه سیر تکاملی نفس انسان و آگاهی از مبانی حرکت جوهری و آگاهی از اتحاد خود با جهان هستی و جمیع موجودات، چگونه می تواند به انسان کمک کند تا ضمن شناخت جایگاه رفیع خود در میان موجودات، بداند که در جهان تنها نیست و در سلسله موجودات و همراه با آن ها با خالق هستی، پیوندی ناگسستنی دارد؛ چنین شناختی، می تواند در ناملایمات، بهترین تسلی بخش انسان باشد.
تبیین و بررسی ارتباط مخلوق با خالق در حکمت متعالیه (ملاصدرا،علامه طباطبایی،آیت الله مطهری و امام خمینی)
نویسنده:
نویسنده:سارا نورعلی؛ استاد راهنما:زهره توازیانی؛ استاد مشاور :مهرداد امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه خالق و مخلوق و همچنین لزوم اثبات و یا نفی این رابطه از بزرگترین مسائل در میان خاص و عام بوده است.تحلیل از این رابطه با توجه به مبانی پذیرفته شده هر گروهی متفاوت است؛حکمت متعالیه از مکاتب فلسفی است که امروز طرفدران آن در جوامع فلسفی ایران به مراتب بیشتر از گروهای دیگر است؛دلیل این امر را می توان استفاده از تجارب پیشینیان و ارائه مکتب نظام مند،برای آیندگان دانست.ملاصدرا با مبنای حکمت خود که به حکمت متعالیه معروف است به طرح مسئله خالق با مخلوق پرداخته است.در نگاه وی مخلوقات با خداوند فقط رابطه علی-معلولی ندارند بلکه صدرا با تکیه بر امکان فقری،رابطه علیت میان خالق و مخلوق را تا مرتبه تجلی،افاضه خالق و در نهایت عین الربط بودن مخلوق به خالق تعالی می بخشد.او مخلوقات را حادثی دانسته که در اثر افاضه و فیض بخشی خداوند،به جلوه گری می پردازند و بازگشت همه این مخلوقات به وجود اصیل خداوند است.بر اثر نظریه تجلی وی که استخراجی از قاعده فلسفی علت و معلول است،مخلوقات به عنوان شئون وجوی حق مطرح می شوند که در مراتب هستی علاوه بر رابطه علی و معلولی میان آنها،جمیعاً عین الربط به خالق محسوب می شوند.در حکمت متعالیه برای انسان از میان مخلوقات جایگاه ویژه ای قائل هستند که آن جایگاه حاصل توانایی بالفعل انسان در درک این تجلی گری ماسواست.این تفکر عرفانی صدرا در تبیین رابطه خالق و مخلوق مورد عنایت فیلسوفان دیگری چون علامه طباطبایی،شهید مطهری و امام خمینی قرار گرفته است که می توان از آنها به عنوان نو صدرائیانی یاد کرد که ضمن حفظ اصالت تفکر صدرایی،هر کدام با سبک خاص خود به بسط و تبیین ارتباط خالق با مخلوق پرداخته اند.نویسنده در این پایان نامه با طرح دیدگاه صدرا در پی نشان دادن روند عقلانی خداباورانه از خلقت در جریان حکمت متعالیه است.از نتایج این پژوهش می توان به سیطره عرفان بر حکیمان متعالیه در بررسی رابطه خالق با مخلوق اشاره کرد که مهم ترین تشابهات این نوصدرائیان به شمار می رود و همچنین نباید از ابتکارات خاص این افراد در بررسی رابطه خالق با مخلوق در حکمت صدرا غافل شد.
خداناباوری تکامل گرایانه ریچارد داوکینز و ارزیابی آن بر اساس آراء فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:ناصر علی دادی؛ استاد راهنما:مهدی گلپرور روزبهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ریچارد داوکینز زیست شناس تکاملی و علم شناس مشهور بریتانیا، با تکیه بر نظریه تکامل داروین، بحث و جدال مهمی ایجاد کرد. وی که یکی از منتقدان شاخص آفرینش‌گرایی محسوب می شود، با تکیه بر دو مقولۀ نظریه تکامل داروین و علم تجربی رویکردی خداناباورانه را در پیش گرفته و معتقد است که انتخاب طبیعی داروینی، به عنوان عامل اصلی و قلب نظریه تکامل، برای توضیح کارآمدی آشکار و پیچیدگی موجودات زنده کافی است. وی ضمن این که نظریۀ آفرینش باوریِ خلقت گرایان را غیر علمی توصیف می کند، داروینیسم را تنها راه پاسخگوییِ علمی برای پرسش ها می داند. داوکینز در نگاه خود به هستی و رویکرد انحصاری در علوم طبیعی و تجربی، طبیعت را همه هستی، و نظریه تکامل داروین را تبیین هستی، و علم تجربی را روش تبیین هستی می داند، لذا دو رویکرد مهم او که اساس خداناباوری وی را نیز تشکیل می دهد، یعنی نظریه تکامل داروین و علم تجربی، بر اساس آراء فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه قابل بررسی و ارزیابی می باشد. از نظر فیلسوفان مذکور، نظریه تکامل داروین اولاً یک فرضیه بیش نیست و هنوز نصاب و بلوغ لازم به عنوان یک نظریه قطعی علمی را به خود نگرفته است، و ثانیاً این فرضیه در صورت تحقق به عنوان یک نظریه علمی قطعی، خدشه ای به توحید و خداباوری وارد نمی کند؛ چرا که بر اساس نظر فیلسوفان معاصر حکمت متعالیه، طبیعت عبارت است از آفرینش الهی، و با نظر به مبدأ فاعلی و غایی، طبیعت، خودسر عمل نمی کند. و علم تجربی نیز در اندیشه فیلسوفان یادشده در جایگاه و قالب محدود خویش نمی تواند روشی برای تبیین حقایق فرامادی باشد، بلکه برای تبیین هستی و همه حقایق آن، قلمرو علمی ای به کار می آید که همه لایه های هستی، از امور مادی تا حقایق فرامادی را در بر گیرد و توانایی تبیین هستی و حقایق آن را داشته باشد.
نسبت حق و خلق در ادعیه معصومین علیهم السلام و حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:جعفر حسینی زفره ئی؛ استاد راهنما:سیدمرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور :عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نسبت حق و خلق یکی از اساسی ترین پرسش های حوزه هستی شناسی و اعتقادات است که پاسخ مکاتب دینی و بشری بدان، سرنوشت دیگر مباحث را دگرگون می سازد. این رساله می کوشد تفسیری صدرایی از برخی فقرات ادعیه معصومین علیهم السلام در این موضوع ارائه نماید. بدین منظور نخست اصل امکان فقری به عنوان یکی از ثمرات اصالت وجود بیان می‌شود. سپس ثمرات این اصل در سه ساحت هستی شناسی، علم الاسماء و انسان شناسی با ذکر شواهدی از ادعیه تبیین می گردد. در گام اول، ثمرات هستی شناسانه این اصل و اثبات ربط تام موجودات به حق تعالی از دوری و شکاف عمیق میان حق و خلق می کاهد. در گام دوم برکات علم الاسمائی امکان فقری، موجودات را در جایگاه مظاهر اسماءالله نشانده و تمام مناسبات عالم هستی را به اسمای الهی مستند می نماید. در گام پایانی و با رونمایی از حقیقت انسان کامل، وی به عنوان مظهر اسم جامع «الله» و خلیفه خداوند در میان مخلوقات معرفی می شود و بدین رو نسبت حق و خلق، تفسیری متفاوت می یابد.
فضایل و رذایل اخلاقی در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:حسین فراشیانی؛ استاد راهنما:علی حقی,عباس جوارشکیان؛ استاد مشاور :سید مرتضی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رساله: تبیین فضایل و رذایل اخلاقی و بحث از تهذیب نفس و پاکسازی وجود انسان از صفات ناپسند، همواره یکی از دغدغه‌های دانشمندان اسلامی در حوزه اخلاق و یکی از موضوعاتی است که انسان ناخود آگاه به سوی آن کشیده می‌شود. ملاصدرا ثمره فضایل اخلاق را اصلاح نفس و وسیله‌ای برای انتخاب رفتار درست در این جهان می‌داند، تا آدمی را به سلامت به روز رستاخیز برساند، و این همان هدفی است که شریعت نیز دارد، وی علاوه بر بیان بایدها و نبایدهای اخلاقی و معرفی سود و زیان آن‌ها، به درمان و معالجه هر یک از رذیلت ها نیز پرداخته و راه‌های مؤثری را در این زمینه ارائه داده است. از آنجا که بزرگ ترین دشمن سعادت و رستگاری آدمی نفس خودبین و هوس مدار انسان است. این مرتبه از نفس زمینه را برای راه یابی اخلاق ناپسند به عرصه وجود انسان فراهم می‌کند، اما تهذیب اخلاق از رذایل و معاصی و التزام به شریعت، باعث معرفت الهی و تقرب به عالم قدس، و در نهایت منجر به استکمال نفس انسان می‌شود، زیرا انسان می‌تواند به صورت آگاهانه و ارادی و بر اساس تحصیل علم، از طریق کشف یا انکشاف و معرفت نفس، برخی از فضایل اخلاقی را در خود ایجاد کند و از طریق تکرار، آن را به شکل ملکه در نفس خود درآورد، که اگر این ملکه از نوع فضایل باشد منجر به پاکی درون و موجب اتصال به عقل فعال می‌شود
هستی شناسی حکمت متعالیه از منظر آموزه های قیاس ناپذیری و پیشرفت
نویسنده:
نویسنده:احسان سروش؛ استاد راهنما:مهدی گلپرورروزبهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در تاریخ فلسفه اسلامی و با ظهور فیلسوفان بزرگ، ثمره به جای مانده آنها نه تنها آثار فلسفی، بلکه نظام فکری ایشان بوده است که به عنوان یک مکتب یا پارادایم فلسفی جریان داشته است. به طور ویژه، فلسفه ملاصدرا یا حکمت متعالیه همواره هدف مقایسه با سایر مکاتب فلسفی بوده است. امکان مقایسه، قبل از ورود به متن مقایسه، گام اول در آسیب شناسی تعدد آرای تفسیری از حکمت متعالیه به شمار می رود. به عبارتی آیا چارچوب اندیشه ملاصدرا و الگوی معنادار حکمت متعالیه که در طرح مولفه های مبانی نظری، شیوه پژوهشی، و نظام معنایی از ابتکار و نوآوری بهره برده است، از اساس قابل مقایسه با پارادایم های پیشین هست؛ یا چنین مقایسه ای تنها بازی با الفاظ و افتادن در دام اشتراکات لفظی است. برای فهم این موضوع می توان از نظریه قیاس ناپذیری پارادایم ها کمک گرفت. تامس کوهن، فیلسوف علم معاصر، این نظریه را دست مایه نفی پیشرفت انباشتی و رو به حقیقت تاریخ علم نیز درنظر گرفت. بررسی تحقق پیشرفت در فلسفه با ظهور حکمت متعالیه و مقایسه پذیری آن با سایر مکاتب فلسفی هدف پژوهش جاری بوده است، که می کوشد، شباهت ها و تفاوت های هستی شناسی حکمت متعالیه و دیدگاههای نظری کوهن را با روش فلسفه تطبیقی، تحلیل کند و با بررسی مبانی اندیشه دو فیلسوف به شناخت عمیق تری از این تطبیق دست یابد. حاصل این پژوهش در شناخت حکمت متعالیه، دست یابی به نظریه قیاس ناپذیری حقیقت گراست که فراتر از نظریه قیاس ناپذیری موضعی به معنی ترجمه ناپذیری در عین تفسیرپذیری، طرح می شود. در مسئله پیشرفت نیز با توجه به مبانی معرفتی دو فیلسوف در واقع گرایی معرفتی، برخلاف کوهن که تقرب به حقیقت را نفی و پیشرفت را به حوزه های درون پارادایمی محدود می کند، حکمت متعالیه در ارتقای نظری و روش شناختی، پیشرفته تر از گذشته فلسفه اسلامی می نماید.
نقش آموزه امامت با رویکرد حکمت متعالیه در نقد کثرت گرایی و انحصار گرایی
نویسنده:
نویسنده:زهرا کوچکی زفره؛ استاد راهنما:پروین نبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث درباره وحدت و کثرت ادیان از مسائل مهم در حوزه ی دین پژوهی است که همواره مورد توجه متفکران و دین شناسان بوده است. پذیرش پلورا لیسم دینی به رسمیت شناختن همه ادیان است و مراد از به رسمیت شناختن ادیان مختلف، به رسمیت شناختن حقانیت و نجات‌بخشی آن‌هاست.جان هیک و فیلسوفان دین مسیحیت، این نوع از تفکر را به صورت منسجم مطرح کرده‌اند. انحصارگرایان معتقدند که رستگاری، رهایی، کمال یا هر چیز دیگر که هدف نهایی دین تلقی می شود، منحصراً در یک دین خاص وجود دارد یا از طریق یک دین خاص بدست می آید. هر چند که ادیان دیگر نیز حامل حقایقی هستند، اما منحصراً یک دین حق وجود دارد. بنابراین پیروان سایر ادیان حتی اگر دینداران اصیل و درستکاری باشند، نمی توانند از طریق دین خود رستگار شوند و لازم است که به تنها دین حق روی آورند. کثرت گرایی و انحصار گرایی با تعریفی که معتقدان به آن دارند خالی از اشکال نیست و قابل نقد است. در این پایان نامه با توجه به مسئله امامت (انسان کامل) و شناخت مقام انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا همچنین اعتقاد و محبت به او و در نتیجه اطاعت از او رویکردی به نام وحدت گرایی را مطرح می کنیم که هیچ یک از مشکلات انحصارگرایی و کثرت گرایی را نخواهد داشت. این رویکرد هم به نوعی با انحصارگرایی سازگاری دارد و هم به نوعی با کثرت گرایی سازگاری دارد.
  • تعداد رکورد ها : 1780