جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 486
ميشيل أونفراي.. أم لا؟
نویسنده:
أوسكار برينيفير، حبطيش وعلي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
جنايات “الكوجيتو” وحيرة ديكارت
نویسنده:
محمود حيدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تطبیق دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت درباره نظام احسن
نویسنده:
سیدمجتبی جلالی ، علی طاهری دهنوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن می‌پردازد. از یافته‌های پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل اعتقاد داشته و براساس مبانی خود نظیر نظام احسن در عوالم مافوق­الطبیعه، عالم طبیعت و مجموع عالم، از اموری نظیر تعلق علم، اراده و رضای حق، حکمت و غایت‌مندی افعال خدا، فقر ذاتی موجودات و اصالت وجود، در جهت اثبات نظام احسن بهره برده است. دکارت همانند صدرا به وجود نظام احسن اذعان داشته و آن را در تبیین­هایی چون کمال عالم خلقت، اجزاء تکامل­بخش عالم، انسان جزئی از عالم کبیر، کامل‌تر بودن جهان با وجود نقص برخی اجزاء و محال­ بودن صدور کامل از ناقص مورد تأیید و تصدیق خود قرار داده است که از نظر مفهومی و محتوایی با دلایل صدرا مشابه و گاه منطبق است. این در­حالی­است که برخلاف صدرا در کلام وی قائلیت به مصداق عینی مشخص برای علت غائی در نظام احسن ملاحظه نمی‌شود.
کاربست معرفت فطری در شناخت اوصاف الهی از منظر دکارت و ملاصدرا
نویسنده:
مرضیه عبدلی مسینان ، زهرا حدادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: کاربست معرفت فطری در شناخت صفات خدا از دیدگاه صدرا و دکارت با نظامهای فلسفی مختلف، تلاش برای بازنمایی نقش فطرت در کسب معرفت یقین‌بخش و استخراج وجوه اشتراک و افتراق خداشناسی فطری در فلسفة اسلامی و فلسفة غرب با هدف دستیابی به معیار و مبنایی مستحکم در اثبات معناداری گزاره‌های الهیاتی و تکامل مباحث خداشناسی است. روش: در این پژوهش عقلی، به نگرش این دو اندیشمند به شناخت صفات خدا مبتنی بر ادراک فطری با روش توصیفی، تحلیلی پرداخته شد. یافته‌ها: مهم‌ترین وجوه اشتراک صدرا و دکارت در این زمینه، ابتنای شناخت اوصاف الهی بر معرفت فطری و بهره‌مندی از عقل و شهود در شناخت صفات خدا؛ و از جمله وجوه افتراق این دو اندیشمند، تفاوت در تعیین مصادیق اوصاف الهی و اقسام و گسترۀ صفات خدا می‌باشد. نتیجه‌گیری: وجود اختلاف در مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی نظیر اصالت وجود، اعتقاد به علم حضوری و به کار‌گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل در فلسفۀ صدرا و نیز اصالت مفهوم، عدم شناخت علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت، در کنار رویکرد عرفانی صدرالمتألهین نسبت به صفات خدا در مقابل نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزۀ مباحث خداشناسی، این دو دیدگاه را متمایز گردانده است؛ اما اتفاق در برخی مبانی، موجب آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت فطری خدا و صفات او شده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 120
ذهنیت پس از ویتگنشتاین: موضوع پسا دکارتی و مرگ انسان [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Chantal Bax
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Continuum,
چکیده :
ترجمه ماشینی : اگرچه ویتگنشتاین اغلب در قبال به اصطلاح مرگ انسان، همانطور که در قرن گذشته گفته شد، مسئول شناخته می‌شود، هیچ توضیح مفصلی از جایگزین او برای روایت سنتی یا دکارتی از انسان تاکنون در دسترس نیست. سوبژکتیویته پس از ویتگنشتاین با رجوع به چندین بخش از آثار بعدی ویتگنشتاین قصد دارد این شکاف را پر کند. با این حال، با بحث در مورد انتقاداتی که بازاندیشی سوبژکتیویته دریافت کرد، به بحث در مورد موضوع دکارتی و نابودی آن کمک می کند، زیرا استدلال شده است که چرخش ضد دکارتی در فلسفه قاره ای منجر به از دست دادن مرکزی برای هر دو شده است. اخلاق و سیاست این کتاب با بررسی بیشتر مفاهیم روایت ویتگنشتاینی از انسان، روشن می‌سازد که دیدگاه غیر دکارتی در مورد این موضوع لزوماً از نظر اخلاقی و سیاسی بی‌تفاوت نیست. علاوه بر این، استدلال می کند که بحث های اخلاقی و سیاسی نباید به طور خودکار در بحث در مورد ماهیت انسان اولویت داشته باشند. >
عقل گرایان: دکارت: گفتاری درباره روش و مدیتیشن. اسپینوزا: اخلاق; لایب نیتس: مونادولوژی و گفتمان متافیزیک [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Rene Descartes, Benedict de Spinoza, Gottfried Wilhelm Von Leibniz
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Anchor,
چکیده :
ترجمه ماشینی : عقل گرایی که در اواسط قرن هفدهم تأسیس شد، اولین گام فلسفه به سوی عصر مدرن بود. این جلد حاوی اظهارات اساسی سه شخصیت بزرگ عقل گرایی است: دکارت که آن را آغاز کرد. اسپینوزا که مظهر آن بود. و لایب نیتس که آخرین بیان جدی آن را بیان کرد.
علم حضوری، معیار بداهت گزاره‌های بدیهی از نگاه صدرا و دکارت
نویسنده:
علی کرباسی زاده ، مهدی دهباشی ، سید محمد داود علوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دستیابی به معرفتِ خطاناپذیر، دغدغه‌ی همیشگی فیلسوفان است، بر این اساس مبناگرایان گزاره‌ها را به نظری و بدیهی تقسیم و دلیل صدق گزاره‌های نظری را ارجاع آن‌ها به گزاره‌های بدیهی می‌دانند. امّا چرا گزاره‌هایی بدیهی خطاناپذیرند؟ پرسشی‌ است که این مقاله سعی نموده‌است با اشاره به نگاه متفاوت صدرا و دکارت در باره‌ی شهود (صدرا شهود را مترادف حضور می‌داند، ولی دکارت ذوات بسیط را متعلق شهود می‌شمارد) و یقین (صدرا معتقد است یقین به مثابه رخدادی وجودی افاضه‌ی واهب الصور است، ولی مقصود دکارت از یقین، یقین معرفت‌شناسی است.) این واقعیت را آشکار ‌سازد که علم حضوری معیار و سرّ بداهت گزاره‌های بدیهی است. با این تفاوت که دکارت علم حضوری را محدود به گزاره‌های وجدانی دانسته و اولیّات را به جهت وضوح مفهومی خطاناپذیر می‌داند. در حالی‌که به نظر می‌رسد ملاصدرا نه تنها گزاره‌هایی وجدانی و اوّلی که هر علمی حصولی را مبتنی بر علم حضوری می‌داند. روش به کار رفته در این نوشته جمع آوری، دسته بندی، تحلیل و تبیین و در نتیجه نشان دادن اشتراک‌ها و تفاوتهای این دو فیلسوف است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 122
Formal Epistemology and Cartesian Skepticism: In Defense of Belief in the Natural World
نویسنده:
Tomoji Shogenji
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب تکنیک های جدیدی را در معرفت شناسی رسمی توسعه می دهد و آنها را در چالش شک گرایی دکارتی به کار می برد. این دو قالب ارزیابی معرفتی را معرفی می‌کند که باید مورد توجه معرفت‌شناسان و فیلسوفان علم باشد: قالب دو مؤلفه‌ای که یک گزاره را بر اساس ایمنی و آموزنده بودن آن ارزیابی می‌کند و قالب واگرایی نسبی که یک مدل احتمالی را ارزیابی می‌کند. بر اساس پیچیدگی و تناسب آن با داده ها. توموجی شوگنجی نشان می دهد که اولی از شک دکارتی حمایت می کند، اما دومی به ما اجازه می دهد که شک دکارتی را شکست دهیم. در طول مسیر، شوگنجی به تعدادی از موضوعات مرتبط در معرفت شناسی و فلسفه علم می پردازد، از جمله چرخش معرفتی، بسته بودن معرفتی، و شک استقرایی.
Mechanical Epistemology and Mixed Mathematics: Descartes’s Problems and Hobbes’s Unity
نویسنده:
Marcus P. Adams
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ProQuest Dissertations & Theses Global,
نظر دکارت در مورد دیدن: معرفت شناسی و ادراک بصری [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Celia Wolf-Devine
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Southern Illinois University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: سلیا ولف-دیوین در این اولین بررسی کتاب تئوری ادراک بصری دکارتی به بررسی مفاهیم فلسفی بسیاری از نظریه دکارت می پردازد و به این نتیجه می رسد که او در نهایت نتوانست یک نظریه کاملاً مکانیکی از ادراک بصری ارائه دهد. ولف-دیوین توسعه را دنبال می کند. اندیشه دکارت در مورد ادراک بصری در پس زمینه گذار از ارسطوگرایی به علم مکانیستی جدید - تغییر پارادایم علمی اصلی در قرن هفدهم رخ داد. او کار فیلسوف را برحسب پیشینه آن در اندیشه ارسطویی و مکتبی متأخر می‌داند نه اینکه از طریق آثار متأخر تجربه‌گرایان بریتانیایی و کانت به آن «عقب» نگاه کند. ولف دیوین با ایده‌های دکارت در مورد ادراک در قوانین شروع می‌کند و از طریق نوشته‌های علمی بعدی که در آن نظریه مکانیکی خود را درباره نور، رنگ و ادراک فضایی بصری توسعه می‌دهد، ادامه می‌دهد. او در طول بحث خود، هم تداوم دکارت با سنت ارسطویی و هم گسست از آن را نشان می دهد. ولف-دیوین با تمرکز بر مشکلاتی که از استفاده او از سه مدل مختلف برای توضیح رفتار نور و همچنین بر روی روش هایی که علم مدرن برخی از فرضیه های اصلی دکارت در مورد بینایی را تایید نکرده است. او نشان می دهد که تغییرات دکارت در چارچوب ارسطویی مجموعه جدیدی از مشکلات را در فلسفه ادراک ایجاد کرد. در حالی که جانشینان دکارت مانند Malebranche، Locke، Berkeley و Hume هسته نظریه بینایی او را پذیرفتند، آنها تلاش کردند تا وضعیت هستی شناختی رنگ ها را روشن کنند، تا آنچه را که به طور دقیق به حس بینایی «داده شده» است از آنچه که هست جدا کنند. نتیجه قضاوت‌های ذهن، و مقابله با شکاکیت «پرده ادراک» که در چارچوب ارسطویی غیرقابل تصور بود. از این رو، او هم پیشنهاد می کند که تغییرات در چارچوب مفهومی دکارت درست است و هم اینکه ممکن است بازگشت جزئی به برخی از ویژگی های سنت ارسطویی ضروری باشد.
  • تعداد رکورد ها : 486