جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 201
بررسی مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه ملا احمد نراقی
نویسنده:
غلامحسین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پایان نامه بررسی مبانی، اصول و روش‌های تربیت اخلاقی و نیز شناخت موانع و آسیب های آن از نظر ملا احمد نراقی، معروف به فاضل نراقی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پایان نامه، روش کیفی از نوع تحلیلی- توصیفی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه‌ای است. برای این منظور در وهله‌ی نخست به آثار و تألیفات ملا احمد نراقی به ویژه کتاب معراج السعاده و سپس به کتاب‌ها و مقالاتی که درموردتربیت اخلاقی بود مراجعه گردید. نظام اخلاقی فاضل نراقی مبتنی بر شناخت نفس و اعتدال قوا است. بر این اساس، مهم ترین نتایج و دستاوردهای این تحقیق عبارت است از: شناسایی مبانی تربیت اخلاقی شامل: ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قوای نفس و قابلیت نفس در وصول به کمال حقیقی، و شناسایی اصول تربیت اخلاقی شامل: شرافت و ارزشمندی انسان، ترتیب در اقتدا به سیر استکمال طبیعی طفل، غلبه قوه عاقله بر سایر قوا، محوریت شریعت، تقدم تشخیص بر سبب شناسی و درمان، تقدم تخلیه بر تحلیه، اکتساب، استمرار و مداومت و جامعیت. برای تحقق این اصول، روش‌هایی مانند: اجتناب از مصاحبت با بدان و پرهیز از شنیدن حکایات آنان، احتراز از تحریک قوه شهویه و غضبیه، مجالست با صاحبان اوصاف حسنه، مطالعه زندگی بزرگان و الگوهای موفق دینی و اجتماعی، مشاهده افعال و شنیدن احوال صاحبان اوصاف حسنه و مشاهده کیفیت سلوک آن‌ها، و مداومت در شنیدن چگونگی احوال و افعال بزرگان دین و ملت، مواظبت از اعمالی که آثار صفات طیبه است، تأمل در رفتار قبل از اقدام، استقصاء عیوب و تکرار و تلقین، به عنوان روش‌های حفظ صحت نفس، پرورش و کسب فضایل، و نیز روش عمل به ضد، سرزنش و ملامت نفس، تعذیب و تأدیب نفس، به عنوان روش‌های دفع و درمان رذایل شناسایی شده است. همچنین نتایج نشان داد که، موانع و آسیب‌های تربیت اخلاقی ناشی از عدم شناخت حقیقی از خود، نشناختن صحیح فضایل و خروج از اعتدال، وسوسه‌های شیطانی، فقدان بصیرت، خروج از ترتیب طبیعی کمال طفل، غفلت و سهل انگاری می باشد.
تمایزات مبانی اخلاقی امام خمینی (ره) با مبانی ارسطو
نویسنده:
کریم نیک نام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:این نوشته بررسی و مقایسه ای است بین مبانی اخلاقی ارسطو و امام خمینی در چند حوزه مختلف شامل؛ معرفت شناسی، هستی شناسی و نگاه اخلاقی. لازم به ذکر است که نگاه هستی شناسانه خود دربردانده مصادیقی چون؛ خداشناسی، انسانشناسی و جهان شناسی میشود.برای شناخت هر چه بهتر این دو طرز تفکر و دریافتن ارتباط آنها، ابتدا نظر ارسطو و سپس نگاه حضرت امام در این حوزه ها طرح شده، و بعد از طرح نوع نگاه به مقایسه وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته شده است. درضمن در فصل دوم اشاره ای بسیار مجمل و گذرا به زمینه هایی از فرهنگ یونان و چند تن از اندیشمندان برجسته یونانی که در حوزه فرهنگ اسلامی تاثیر بیشتری داشته اند بعمل آمده است.در حوزه معرفت شناسی حضرت امام با پذیرش تفکر منطقی و قیاسی ارسطویی، منابع دیگری چون کشف و شهود عارفانه و آموزه های وحیانی را هم وارد می کند.در حوزه وجودشناسی ابتدا مسئله خداشناسی مطرح می شود. و سوای از میزان اهمیتی که این مسئله برای این دو اندیشمند دارد، خدای صانع ارسطو در مقابل خدای خالق و شارع امام قرار می گیرد، و همین شارع بودن خدای مورد اعتقاد حضرت امام مقتضای اخلاق بندگی می شود که رکن رکین ادیان وحیانی است و وجه امتیاز از ادیان طبیعی و ساخته دست بشر. در خصوص ارتباط جهان با خدا هم موضع مرحوم امام نزدیک به موضع وحدت وجودی افلوطین و موضع عارفان مسلمان است. درخصوص مراتب هستی، جهان مورد نظر امام با افزودن عالم مثال شیخ اشراقشامل وسعت بیشتری میشود. در عین حال این جهان بجز نظم و هماهنگی مورد نظر ارسطو به اعتقاد حضرت امام، شاعر هم بوده و گوش به فرمان حضرت حق دارد.در انسانشناسی، انسان مورد نظر ارسطو مرکب از ماده و صورت است و بهره او از عقل هم بعد از مرگ، فردی و شخصی نخواهد بود. در حالیکه انسان مورد اعتقاد امام مرکب از روح خدایی و جسم خاکیست و به نظر ایشان رابطه روح و جسم مانند سایه و صاحب سایه است. یا به تعبیر دیگر مثل رابطه ظاهر و باطن. همانطوریکه رابطه دنیا و آخرت هم رابطه ظاهر و باطن است و انسان در جهان آخرت به صورت تمام و کمال و با همه وجودش حضور یافته و حقیقت وجودی اعمال و افعالش را مشاهده خواهد کرد و به حیات ابدی ادامه خواهد داد. در نگاه اخلاقی هدف ارسطو بدست دادن معیارهای یک زندگی خوب برای انسان است، با دسته بندی از فضائل و ترسیم معیارهای سعادتمندی که آن را حاکمیت و پرورش عقل با ترضیه متوازن امیال انسانی می داند. حضرت امام با پذیرش حدوسط ارسطویی و تقسیم بندی از فضائل و رذائل مطرح شده توسط ایشان و قائل شدن به ریشه حدیثی و روایی برای حدوسط یا اعتدال، هدف نهایی خود را بسیار فراتر از شکوفایی و تعادل قوای انسانی در زندگی دنیایی قرار داده و هم خود را مصروف شناخت خداوند، پرستش او و تقرب به حضرت حق، و در نهایت پوشیدن ردای بندگی و خلیفة اللهی قرار می دهد.
مطالعه‌ی تطبیقی درباره‌ی دلایل تجرد نفس و بقای آن نزد ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
حسین رستمی جلیلیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلاسفه از جمله ارسطو و ابن سينا از ديرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشته اند. همواره يكی از پرسشهای اساسی نزد آنها مسأله بقای نفس در انسان است. ترديدی نيست كه ابن سينا نفس را مجرد دانسته و به تفصيل بر آن استدلال كرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در اين مقام، همواره موجب اختلاف نظر شارحان شده است، به طوری كه گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر ماديت نفس و از اينرو، بهمثابهی دليلي بر فساد و عدم بقای نفس بعد از مرگ آن استنباط كرده اند. در اين بررسی، دلايلي براي رفع تعارض بين تعريف صورت بودن نفس براي بدن و تجرُّد و بقای آن اقامه شده است؛ مثلاً با اينكه در نظر ارسطو، نفس صورت بدن است و صورت در عين ملازمت با ماده، مفهومی مستقل از آن دارد، اما در برخی مواقع، امكان وجود صورت بدون ماده محتمل بوده و نفس در مقايسه با بدن، اصيل و مستقل دانسته شده است. از اينرو بر مبنای براهين ضمنی ارسطو و دلايل مصرَّح ابن سينا، استدلال شده است كه نفس انسان نمی تواند امری مادی باشد. بنابراين در نظر آنها، نفس به منزله موجودی فی نفسه كه ذات آن عقل است، مجرد و باقی است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
تعلیم و تربیت عرفانی
نویسنده:
علی اکبر افراسیاب پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين مقاله به انتقاد از مبانی تعليم و تربيت عقلگرايی ارسطويی پرداخته شده و به معرفی مبانی نظريه تعليم و تربيت عرفانی پرداخته می شود كه می تواند آموزش و پـرورش را متحـول نمايد؛ در جهانِ امروز، چون گذشته، در شرق و غرب ديدگاه عقلگرای ارسـطويی مبنـا قـرار گرفته و آموزش و پرورش هايی كه زاييده چنين ديدگاهی اسـت جهـانگير شـده و «عقلانيـت» حاكميت يافته است. در حالی كه اين ديدگاه نقصی مبنايی و بزرگ دارد و ناخودآگاه جهـان را به سوی ماده گرايی حريصانه به پيش می برد. به جنبه ظاهری آمـوزش اصـالت داده و از جنبـه معنوی و تربيتی آن غافل مانده است. حتی نظريه های تعليم و تربيت كلامی و دين مدار هـم در سلطه ديدگاه عقلگرا اسير مانده اند. در حالی كه نظريه تعليم و تربيت عرفانی اين نقيصه هـا را ندارد و می تواند نيازهای بشريت را در عرصه جهانی برآورده ساخته و به خوبی بر بحران هـای فردی و اجتماعی امروز غلبه نمايد. در اينجا مبانی نظری اين ديدگاه ارائه شده و راهكارهـايی عملی در تعليم و تربيت عرفانی بيان می گردد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 36
علوم عقلی اسلامی: نقش منطق دانان اسلامی در پیشرفت علم منطق
نویسنده:
لطف الله نبوی,عسکری سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این نوشتار حاصل میزگردی، با حضور جناب دکتر لطف‌الله نبوی، حجت‌الاسلام والمسلمین عسکری سلیمانی و چند تن از استادان و محققان مرکز دائرهْْ‌‌المعارف علوم عقلی اسلامی است که در باب نقش منطق‌دانان مسلمان، به ویژه فارابی و ابن‌سینا، در پیشرفت و گسترش علم منطق و همچنین دربارة ادعای رِشِر مبنی بر تقسیم منطق اسلامی به مکتب شرقی و مکتب غربی، به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند.
پیامد کلامی نظام معرفتی پسامدرن
نویسنده:
رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
ارائه ی تفسیر جدید از شناخت در عصر پسامدرن سبب تغییر جهان بینی در فرهنگ غرب گردید. این دوره اگرچه دربردارنده ی عناصر فکری مختلفی است، نویسنده بحث خود را محدود به جزء معرفتی دوره ی مذکور می نماید. نویسنده بر آن است تا ضمن بیان تحلیلی مبانی معرفت شناختی عصر پسامدرن، پیامد و لوازم معرفت شناختی آن را در قالب نگرش دینی بررسی کند. در این باره مدعای نویسنده این است که میان مفروضات و مبانی معرفت شناختی عصر پسامدرن و مبانی معرفتی موجود در دین تعارضی وجود ندارد. عصر پسامدرن با بازنگری در مفروضات معرفت شناختی عصر جدید، تفسیر جدیدی از عقلانیت و حقیقت به همراه خود آورد. تاکید به درهم تنیدگی ذهن و عین، از دست رفتن اعتبار تفکیک سوژه - ابژه و کنار نهادن نقش بی طرفانه و منفعلانه ی ذهن در فرایند شناخت از ویژگی های عمده ی معرفت شناسی این دوره است. می توان به منزله ی نتیجه ی تحقیق پذیرفت که عصر پسامدرن با توجه به مبانی معرفتی اش در مقایسه با مفروضات معرفتی عصر جدید، قادر است شرایط مناسب تر و موفق تری را در دفاع از ارزش و جایگاه معرفتی باور های دینی فراهم نماید. وجود آموزه هایی مانند کران ناپذیری خداوند (که مستلزم کران ناپذیری فعل الاهی است) و هم چنین ایده ی وقوع من غیر احتساب امور در دین با جهان بینی پسامدرن توجیه پذیر است.
صفحات :
از صفحه 187 تا 204
عقلانیت اخلاق
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
با آن که قرن ها از داوری سقراط درباره رابطه عقل و اخلاق می گذرد، اما هنوز<br /> پرسش از "عقلانیت اخلاق " از مهم ترین مسایلی است که ذهن فیلسوفان را به خود<br /> مشغول داشته است. قضاوت درباره عقلانی بودن یا نبودن گزینش و توجیه باورها، و<br /> تبیین و توجیه رفتارهای اخلاقی از جمله موضوعاتی است که ذیل این عنوان قرار<br /> می گیرند.<br /> عقل گر ایان حداکثری، حداقلی و اعتدالی، بر پایه رویکردهای متفاوت خود نسبت<br /> به عقل، در این رابطه مواضع مختلفی گرفته اند. حداقلی ها به دلیل گرایش بیشتر به<br /> نقش عواطف، درباره نقش معرفتی و انگیزشی عقل، متفاوت با دو گروه دیگر سخن<br /> گفته اند. و عقل گر ایان حداکثری و اعتدالی، با وجود شباهت های فراوان، درباره نقش<br /> جنبه های شناختاری و غیرشناختاری در انگیزش اخلاقی، متفاوت می اندیشند.<br /> در این نوشتار ، گذشته از تبیین تفاوت سه رویکرد مطرح، توجیه رفتارها و<br /> انگیزش اخلاقی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. درون گر ایی و برون گرایی از جمله<br /> دیدگاه هایی هستند که در این باره مورد نظر بوده اند. در نهایت، بر نقش فضیلت، به<br /> عنوان راهی برای پذیرش و توجیه عقلانیت تأکید شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 50
واقع‌گرایی یا ناواقع‌گرایی زبان دینی با تأکید بر آرای د.ز. فیلیپس و راجر تریگ
نویسنده:
امیرعباس علیزمانی، محمدرضا قائمی‌نیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نزاع میان واقع گرایی و ناواقع گرایی در زبان دینی، هنگامی اهمیت می یابد که قصد<br /> داوریِ معرفتی در باب ارزش معرفتیِ گزاره های کلامی، به طور عام، و گزاره های ناظر به<br /> خدا و اوصاف او، به طور خاص، را داشته باشیم. در این مقاله، با توجه به آغاز این نزاع که<br /> در فلسفه ی متأخر لودویک ویتگنشتاین است، پس از مروری بر فلسفه ی تحلیل زبانی، به<br /> تشریح دیدگاه های او در فلسف هی متقدم و متأخر او پرداخته شده است؛ پس از آن، به<br /> بررسی دیدگاه های فیلسوفان دینی می پردازیم که با تأثیر از فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین،<br /> معنای حقیقیِ گزار ههای دینی را در کاربردی می جویند که این باورها، به طور پسینی، در<br /> عرف خداباوران در جامعه ی دینی دارند (نه لزوماً معنایی پیشینی، از پیش معلوم و<br /> فرازبانی). آرای دی. زد فیلیپس را به عنوان اصلی ترین نماینده این دسته از فیلسوفان<br /> که مشهور به ناواقع گرایان اند، در مقابلِ آرای راجرتریگ به عنوان نماینده اصلی واقع<br /> گرایان قرار داد ه ایم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 68
بررسی تهذیب اخلاق از نگاه حکمای اسلامی در قیاس با قرآن
نویسنده:
جمال احمدی، کژال فداکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخلاق عبارت از هیأتی راسخ در نفس است که به سهولت و بدون نیاز به فکر و رؤیت، مصدر افعال باشد . اگر آن هیأت منبع صدور افعال زیبا و پسندیده باشد، آن اخلاق را نیکو گویند. و اگر بر عکس باشد آن اخلاق ناپسند است. در دین اسلام پس از داشتن عقیده و باوری صحیح و توحیدی، رسیدن به اخلاق پسندیده مهمترین هدفی است که بدان توصیه شده است. آنچه که در این مقاله خواهد آمد ، نگاهی به تهذیب اخلاق از نگاه حکمای اسلامی در قیاس با قرآن است. و اشاره خواهد شد که کتابهایی که از ارسطو تاکنون در مورد اخلاق نوشته شده دو رویکرد دارند: رویکرد اول طرح مباحثی تئوریک و نظری در باب علم اخلاق که بنیان گزار آن ارسطو بوده و بر اساس بینش فلسفی خود به ارائه‌ی مطالب به صورت عقلیِ محض پرداخته است. رویکرد دوم که در میان فیلسوفان و حکمای اسلامی دیده می ،شود از طرفی استفاده از مبانی نظری فلاسفه در مورد اخلاق است و از طرف دیگر طرح رذایل و فضایل اخلاقی عموماً بر اساس متون دینی (=قرآن و سنت) بوده است. این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده، حاوی این نتیجه است که بیشتر مباحث انسانشناسانه‌ی حکمای اسلامی، همان مباحث پیشین حکمای یونان بوده که در قالب ترجمه‌ی مواریث یونانی به ادبیات اسلامی راه پیدا کرده است. اما در شمردن رذایل و فضایل اخلاقی مهمترین منبع آنها قرآن بوده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
بررسی مقایسه‌ای تقسیم‌بندی علوم از منظر ارسطو، فارابی، اخوان الصفا و ابن سینا
نویسنده:
مهدی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو نخستین کسی بود که مطلق دانش را مورد تقسیم قرار داد و براساس ملاک غایت آنها را به سه دسته، علوم نظری، عملی و تولیدی تقسیم کرد و پس از آن برمبنای موضوع به تقسیم هریک از این علوم پرداخت. اما فارابی برخلاف ارسطو رشته های علمی را تقسیم کردو علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری که علومی نافع میباشند و علوم غیرابزاری تقسیم کرد، که علوم ابزاری شامل زبان و منطق، و علوم غیرابزاری شامل علوم نظری و عملی میباشد.اخوان الصفا نیز همچون ارسطو مطلق دانش را مورد تقسیم قرار دادند، آنان در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند، که صنایع عملی شامل حفّاری و نجّاری و غیره می‌شود. امّا صنایع علمی به سه دسته، علوم ریاضی، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می شوند، خود علوم فلسفی شامل چهار قسم، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و منطقیاتمیشود. در تقسیم بندی اخوان الصفا جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت تر از جایگاه این مسائل نزد حکمای مشایی است، و ملاک آنان در تقسیم علوم بیشتر حول محور غایت علوم می باشد. اما ابن سینا در تقسیم علوم دونوع رویکرد دارد: ابتدا رویکرد ارسطویی که در آن به تبعیت از ارسطو به تقسیم علوم پرداخته، با این تفاوت که وی تنها علوم فلسفی را تقسیم میکند. رویکرد دوم ابن سینا دیدگاه شخصی اوست. ابن سینا در تقسیم ابتکاری خویش همانند فارابی دست به تقسیم رشته های علمی می زند و براساس آن علوم را به دو دسته علوم حکمی و غیرحکمی تقسیم میکند. بدین صورت او امور عامه را از الهیات بالمعنی الاخص تفکیک می نماید. ابن سینا در حکمت عملی نیز صناعت شارعه را وارد نمود و به این صورت تقسیمی رباعی در هر دو قسم حکمت نظری و عملی انجام می دهد. ابن سینا علاوه بر دو ملاک غایت و موضوع، علوم را از حیث دوام و کارایی نیز تقسیم کند، بنابراین می کوشد تا با ارائه تقسیم بندی جدیدی تا حدی از مشکلات نظرات پیشینیان بکاهد و علوم بسیاری را در تقسیم خویش بگنجاند.
  • تعداد رکورد ها : 201