جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
بررسی و نقد روش ابن تیمیه در استنباط و اثبات عقاید دینی و رد مخالفان
نویسنده:
محمدجواد حسین‌زاده استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبرحسینی استاد مشاور: علی امیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علم کلام، علمی است که هم، متکلفل استنباط عقاید دینی و هم، موظف به دفاع از این عقاید است. با توجه به این تعریف، وظایفی که بر عهده متکلم است را میتوان اینگونه برشمرد: استنباط (مقام ثبوت)، تبیین و توضیح مطلب، تنظیم، اثبات، رد شبهات، رد عقاید معارض دین (این پنج قسم در مقام اثبات است). در مقام ثبوت متکلم به عقاید دینی دست می یابد و پس از آن در مرحله اثبات به توضیح آموزه های استنباط شده به زبان مخاطبین (تبیین و توضیح مطلب)، دسته بندی(تنظیم)، اثبات گزاره ها متناسب با وضعیت مخاطب، رد شبهات وارد شده و رد عقاید معارض با دین حتی اگر باورمندان به آن عقاید متعرض باورهای دینی متکلم نشده باشند، می پردازد. با توجه به این تعریف از علم کلام و وظایفی که بر عهده متکلم است، هرگاه در صدد شناسایی، ارزشگذاری و داوری درباره اندیشه های متکلمی باشیم، لازم است روش او را در بخش ثبوت و اثبات عقاید دینی مورد توجه قرار دهیم، چرا که روش شناسی در هر علمی به معنای راه رسیدن به معرفت در آن علم است و بدون شناخت آن و فقط با مطالعه گزاره ای عقاید یک متکلم نمیتوان به مجموعه اندیشه های او و احیانا به تناقضات روشی او پی برد و داوری درست و کاملی درباره او داشت. از سوی دیگر، ابن تیمیه از متکلمانی است که نقش اندیشه های او در دگرگونی های عالم اسلام بر کسی پوشیده نیست. اندیشه های کلامی او که در جای جای نوشته های او پراکنده است، تأثیرات غیر قابل انکاری در میان مسلمان داشته است. اما متأسفانه چندان به نقد روش شناسی او توجهی نشده است. با توجه به میزان تاثیر گذاری ابن تیمیه بر جریان های سلفی- تکفیری و نقشی که اندیشه های کلامی او در شکل گیری چنین حرکت هایی دارد و از آنجایی که نقد ریشه ای اندیشه ای می طلبد که بجای نقد گزاره ای آن اندیشه، مبانی روشی صاحب آن اندیشه شناسایی، تحلیل و نقد شود، این پژوهش به نقد و بررسی روش ابن تیمیه در استنباط و اثبات عقاید دینی اختصاص یافت. چیستی و نقد روش ابن تیمیه در استنباط، به معنای شناسایی منابع استنباط و جایگاه و تقدم یا تأخر هر یک بر دیگری، یکی از چالش های پیشروی این پایان نامه است. شناسایی روش او در مرحله اثبات عقاید دینی و نقدهایی که بر تناقضات روشی او وارد است و همچنین روش مواجهه او با مخالفانش از چالش های دیگر این پژوهش است. برای نمونه، در روش استنباط به این مسأله اشاره می شود که در دیدگاه ابن تیمیه، مرجعیت معرفتی ادله نقلی از آنجا ناشی می شود که مصدر آن یقینی و پیراسته از خطا و اشتباه است و برای همه اصناف انسان ها قابل فهم می باشد. بهرگیری همگانی از ادله نقلی موجب شده است که قرآن کریم در آیه 59 سوره نساء همگان را برای رفع نزاع ها و درگیری ها به کتاب و سنت فرابخواند. همین نیز دلیلی بر تقدم ادله نقلی بر ادله عقلی است، زیرا با توجه به گوناگونی اندیشه ها و تفاوت های چشمگیر انسان ها در داوری های عقلی، اگر حل نزاع ها و پایان دادن به درگیری ها متوقف بر آراء و اندیشه ها و قیاس ها و براهین انسانی باشد، راه به جایی نمی برد و فقط موجب بیشتر شدن دامنه اختلاف ها و شک و تردیدها می شود. یکی از نقدهایی که بر او وارد است این است که علی رغم اینکه مدعی حجیت عقل است و هیچ یک از عقل و نقل را بر دیگری مقدم نمی داند اما در اینجا می گوید بر تقدم نقل تصریح می کند و این حرف با مدعای او در بحث تعارض عقل و نقل، ناسازگار است. نمونه ای از روش اثبات ابن تیمیه نیز این است که او گاهی از روش استلزام بهره می گیرد. در روش استلزام، شخص هنگامی که گزاره ای را ثابت می داند، آنچه را لازمه عقلی آن است نیز ثابت می شمارد. ابن تیمیه با بهره گیری از این روش در صدد است که در جهت بودن خداوند را ثابت کند. به این منظور، او در ابتدا گزاره ای استواء به معنای ظاهری آن بر عرش را که به آن معتقد است را مطرح می کند و می گوید بنا بر نص قرآن خداوند متحیز در عرش است. سپس به ملازمه میان تحیز و در جهت بودن اشاره می کند و می گوید: «الجهه و الحیز متلازمان فی الوجود» (بیان تلبیس الجهمیه، ج3، ص14). در نهایت نتیجه می گیرد که خداوند در جهت است. این در حالی است که گزاره ای که روش استلزام بر آن بنا شده است، باطل است استواء بر عرش به معنای ظاهری آن درباره خداوند، صادق نیست. همچنین نمونه ای از روش ابن تیمیه در رد مخالفان بدین شرح است که اساس اندیشه ابن تیمیه در مباحث الهیات بر تجسیم است و هر کس را که قائل به تجسیم نباشد، صاحب بدعه و ضلالت می نامد. این عقیده، مبانی برای اوست. از این رو، در جواب و برای رد مخالفانی که می گویند قول به جسمانیت خداوند مستلزم حدوث و قدیم نبودن خداوند است، می گوید که من قبول ندارم که هر جسمی حادث است، بلکه اجسام به دو قسم اجسام حادث مانند زمین و آسمان و جسم قدیم تقسیم می شوند. او تا آنجا پیش می رود که می گوید: طوایف زیادی از مسلمان و غیر مسلمانان به حدوث همه اجسام اعتقادی ندارند و قائل به جسم قدیم نیز هستند. (بیان تلبیس الجهمیه، ج1، ص373). این در حالی است که جسم، طول و عرض و عمق است و با این سه محدود می شود و محدودیت قرین نیازمندی به غیر است و نیازمندی با ذات الهی سازگار نیست. نقد روش ابن تیمیه در سه مرحله استنباط، اثبات و رد مخالفان یکی از دو بخش اصلی پایان نامه است. درباره چگونگی نقد همانگونه که در بالا اشاره شد، بخشی از نقد، نشاندن تناقض های روشی است که ابن تیمیه مرتکب آن شده است و گاهی علی رغم اینکه روشی را برگزیده است اما در مسیر استدلال به آن توجهی نکرده و بر خلاف مقتضای آن دلیل، گزاره ای را ثابت می شمارد. اما از آنجایی که اشکالات بنایی و تناقضات روشی نمی تواند بطلان یک مکتب فکری را مشخص کند و فقط می تواند منبهی برای باورمندان به آن مکتب باشد تا اشتباهاتش را تصحیح کند، عمده اشکالاتی که متوجه روش ابن تیمیه می شود، اشکالات مبنایی است و مبانی او مورد نقد قرار می گیرد.
روش استنباط عقائد در مدرسه کلامی شیراز
نویسنده:
محسن احمدی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علم کلام یا عقائد علمی است که به بحث پیرامون مباحث اعتقادی و اصول دین می پردازد.به طور کلی مباحث علم کلام را می توان به دوبخش کلی روش شناسی و مسائل تقسیم بندی کرد.روش شناسی، بیانگر و توصیف کننده ی روش یک متکلم در استخراج مسائل کلامی است که خود به دوبخش روش شناسی استنباط و دفاع تقسیم می شود.در این پایان نامه صرفا به بحث روش شناسی استنباط اشاره خواهد شد،بدین صورت که این بحث به چه صورت در جامعه ی آماری مکتب کلامی شیراز تطبیق داده خواهد شد ،زیرا مدرسه کلامی شیراز یکی از مکاتب میانی علم کلام و معقول است. مکتب کلامی شیراز در طول 3 قرن (قرن 8 تا 10) فعالیت علمی و بخصوص کلامی فلسفی با وجود علمای مذهب اهل سنت از جمله اشاعره ملاک کشف عقائد را عقل می دانند اما اینگونه نیست که نقل را به کلی فراموش و کاشف ندانند. متکلمین این مکتب برای اثبات مسائل کلامی از ادله مبتنی بر عقل نظری و عقل عملی و نقل استفاده کرده اند. روش ها و براهین عقلی نظری متعددی چون بطلان دور و تسلسل ، ترجیح بلامرجح، برهان خلف، سبر و تقسیم، برهان لم و انّ، برهان تطبیق، برهان تضایف، برهان واحد و جمع و قیاساتی چون قیاس ذوحدین و قیاس اقترانی و کشف استلزامات عقلی در جهت کشف استفاده شده است..در مبحث نقل از تمسک به ظواهر ، استلزامات نقلی، استناد به نقل مشهور و متواتر،اعتبار بخشی نقل ،ضروریات دینی ثابت شده با نقل استفاده شده است. در مبحث تعارض بین عقل و نقل از میان اقسام چهارگانه ی تعارض هیچ کجای از مطالب کلامی تعارضی صریحا موردبحث قرارنگرفته است .در مدرسه ی کلامی شیراز برای محدوده ی کارکرد عقل در کشف معارف دینی و تعامل با نقل هشت نظریه جود دارد؛که از میان این هشت نظریه کارکرد تکمیلی عقل ،تعاملی استقلالی، و دفاعی را با توجه به استدلالات موجود از کارکردهای عقل می توان مشاهده نمود.کلید واژه : روش استنباط، مدرسه کلامی شیراز، استنباط، روش نقلی، روش عقلی، تعارض و تعامل عقل و نقل
آراء راهنماشناختی علامه بیاضی با تاکید بر کتاب الصراط المستقیم
نویسنده:
هادی پیرمحمدی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی آراء راهنماشناختی علامه بیاضی موضوع این تحقیق است. تحقیق درباره آراء ایشان از آن رو اهمیت دارد که کتاب وی منبع برای کتاب های دیگر مثل بحارالانوار قرار گرفته است. دست یابی به این هدف با توصیف و تحلیل کلمات ایشان میسر خواهد شد. علامه بیاضی در نگرش کلامی خود برخلاف جو حاکم آن دوره گرایش زیادی به اندیشه‌های فلسفی نشان نداده و نمونه‌هایی چون رد استدلال فلسفی بر ضرورت بعثت انبیا و نپذیرفتن تعریف فلاسفه از عصمت، نشان‌دهنده رویگردانی او از رویکرد فلسفی به علم کلام در آن دوره بوده است. علامه در ادله عقلی بر نبوت و امامت بیشتر به قاعده لطف بر پایه حکمت خداوند استدلال کرده است. ایشان نبی و رسول را در مفهوم و مصداق یکی دانسته است و نظر متفاوتی ارائه می‌دهد. علامه در بحث اعجاز قرآن وجه صرفه را می‌پذیرد و از دیدگاه سید مرتضی دفاع می‌کند، در مباحث امامت نیز به کلمات سید مرتضی عنایت ویژه نشان می‌دهد. علامه بیاضی هرچند در خلال مباحث خود از نام و تألیفات علامه حلی سخنی به میان نیاورده است اما بسیار تحت تأثیر آثار علامه حلی بوده است و شش اثر از تألیفات علامه حلی را از منابع مستقیم کتاب الصراط المستقیم نام برده است. مرحوم بیاضی امامت را لطفی واجب از سوی خداوند دانسته و راه شناخت امام را منحصرا نص می داند. ایشان صدور معجزه بدون ادعای نبوت را از امام جایز و واقع می داند و آن را به منزله نص می داند. او ماهیت و گستره عصمت امام را همانند نبی دانسته و با ادله عقلی و نقلی به اثبات آن پرداخته است.اثبات امامت امیرالمومنین علی علیه السلام محوری ترین موضوعی است که علامه با تمسک به نصوص قرآنی و نبوی و صدور معجزات از آن حضرت به اثبات آن پرداخته است. علامه بیاضی با اثبات حیات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، دولت آن حضرت را آخرین دولت قبل از بروز نشانه های قیامت می داند. نقطه دیگری که در مباحث کلامی علامه بیاضی چشمگیر است سبک طرح مباحث کلامی است. ایشان در طرح مباحث اشراف کامل بر اقوال متکلمین و فرقه‌های مختلف داشته است و با ادله محکم عقلی و با استناد به آیات قرآن و احادیث مورد اتفاق فریقین و مورد قبول عامه مباحث کلامی را قوام بخشیده است. ایشان در کنار ارائه مبانی کلامی امامیه به تفصیل شبهات پیرامون هر بحثی را پاسخ داده است تا جایی که گاهی فصول متعدد و مستقلی را به این مهم اختصاص داده است.
بررسی استنادهای نقلی صدرا در بحث فرجام شناسی «کتاب اسفار اربعه»
نویسنده:
مهدی زارعی کچوسنگی استاد راهنما: محمد رنجبر حسینی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان مسلمان،مکتب فلسفی خود با نام حکمت متعالیه را با داعیه جمع بین قرآن و برهان و عرفان در کتاب اسفار اربعه به عالم اندیشه عرضه کرد،بحث فرجام شناسی این کتاب،به سبب بدیع بودن نظریات فلسفی او و فراوانی معارف قرآنی وارده در این موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. از رهگذر تحقیق حاضر که با روش مطالعه تطبیقی استنادات نقلی صدرا با آیات و روایات انجام شده معلوم شد که او در نقل شواهد حدیثی اهتمامی به اتقان اسناد و اکتفا به مصادر حدیثی شیعه نداشته و علاوه بر اعتماد به منقولات عامه و عرفا در مواجهه با ظهورات آیات و روایات برخوردی تاویلی و مبتنی بر رهیافتی فلسفی از خود بروز داده است؛معاد در اندیشه او امری نفس مدارانه و فلسفی و به معنای یک حرکت جوهری در قوس صعودی وجود در قالب نفسی جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است و فرجام هر انسان،در درون نفس مجرد از ماده عنصری او و با درک باطن ملکات نفسانی و خیالات متناسب با آن رخ می دهد و این در حالی ست که نصوص و ظواهر روشن آیات و روایات صحبت از ایجاد دوباره عالم بعد از فنا و بازگشت روح اموات به بدن های عنصریِ دوباره احیا شده شان به میان آورده است.
چگونگی مواجهۀ متکلمان امامیه با بخش فیزیک هیئت قدیم در مسائل مربوط به عالم آخرت
نویسنده:
رضا دارینی ، رسول رضوی ، محمد رنجبر حسینی ، سید عیسی مسترحمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علم هیئت قدیم که به دلیل شهرت بطلمیوس، با نام هیئت بطلمیوسی نیز از آن یاد می‌شود، از دو بخش هیئت ریاضی و هیئت فیزیک تشکیل‌شده است. طرح مباحثی مانند ازلی بودن افلاک، کروی بودن آسمان، امتناع خرق و التیام افلاک و بحث امتناع خلأ در عالم افلاک، دربخش هیئتِ فیزیک باعث شده بود تا آموزه‌های دینی همچون اصل وجود عالم دیگر، معاد جسمانی، مکان بهشت و جهنم و فرجام دنیا به چالش کشیده شود؛ بنابراین ضروری بود که مکاتب کلامی و متکلمان مسلمان دیدگاه خود دربارۀ تطبیق یا عدم تطبیق دیدگاه این هیئت با آموزه‌های اسلامی دربارۀ مباحث عالم آخرت را اعلام کنند. پژوهشِ حاضر با تبارشناسی میان‌رشته‌ای و با رویکردی تاریخی به روابط دوعلم هیئت قدیم و کلام اسلامی پرداخته و با روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین چگونگی مواجهۀ متکلمان امامیه با هیئت فیزیک قدیم در مسائل مربوط به عالم آخرت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که متکلمان امامیه با توجه به رویکرد فلسفی یا غیر فلسفی خود، در برابر این چالش یکی از سه نوع مواجهه یعنی سکوت، قبول چالش و دفاع از عقاید دینی و استفاده از داده‌های هیئت برای توجیه آموزه‌های کلامی را برگزیده‌اند.
صفحات :
از صفحه 671 تا 699
بازتاب فرضیهٔ هیئت بطلمیوسی در آثار متکلمان امامیه دربارهٔ مسئلهٔ عرش و کرسی
نویسنده:
رضا دارینی ، رسول رضوی ، محمد رنجبر حسینی ، سید عیسی مسترحمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیئت بطلمیوسی یکی از دیدگاه‌های مشهور در بحث اخترفیزیک و کیهان‌شناسی است که در قرن سوم ه.ق. و با ترجمه متون تمدن یونانی‌هلنی، وارد جامعه مسلمانان شده و تا اواسط قرن سیزدهم ه.ق. در مباحث جهان‌شناسیِ برخی از مکاتب کلامی تأثیر گذاشت. از جملهٔ این تأثیرگذاری‌ها می‌توان به تلاش برای جای‌دادن عرش و کرسی، که در بحث جهان‌شناسی اسلامی محیط بر هفت‌آسمان معرفی شده بود، در میان افلاک ادعاییِ هیئت بطلمیوسی اشاره کرد. در ظاهر، مفاد هیئت بطلمیوسی، جایگاه عرش و کرسی و کارکردهای آن در جهان‌شناسی اسلامی را در معرض پرسش قرار داده بود و لازم بود مکاتب اعتقادی و متکلمان مسلمان دیدگاه خود دربارهٔ مطابقت‌داشتن یا نداشتن دیدگاه این هیئت با آموزه‌های اسلامی دربارهٔ عرش و کرسی را اعلام می‌کردند. این پژوهش با روش توصیفی‌تحلیلی، چگونگی مواجههٔ متکلمان امامیه با هیئت بطلمیوسی در مسئلهٔ کلامی عرش و کرسی را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که فیلسوف‌متکلمان، یعنی متکلمانی که رویکرد فلسفی داشته‌‌اند، همراهی بیشتری با هیئت بطلمیوسی در تطبیق‌دادن آموزه‌های اسلامی درباره عرش و کرسی با هیئت بطلمیوسی داشته‌اند، در حالی که متکلمان نص‌گرا و عقل‌گرایِ غیرفلسفی، در بحث عرش و کرسی اگرچه مخالفتی با هیئت بطلمیوسی اظهار نکرده‌اند، اما همراهی ملموسی با این هیئت از خود نشان نداده‌اند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
نقد ديدگاه دكتر سروش در اثبات ناپذيری تاريخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی (ع)
نویسنده:
زهرا پنبه پز، ابراهيم شفيعی سروستانی، محمد رنجبرحسينی
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از ديدگاه شيعه، شناخت ائمه اطهار لازم است. امروزه در دوره غيبت كبراي امام مهدي (عج) ، شيعيان بيش از هر زماني نيازمند كسب معرفت درباره آن حضرت هستند؛ به خصوص اين كه برخي افراد زمينه ساز برداشتهاي ناصحيحي شده و با قابل اثبات ندانستن وجود تاريخي امام مهدي (عج) ، اعتقاد به آن حضرت را ضروري ندانسته اند. مقاله حاضر با روش توصيفي تحليلي در صدد اثبات تاريخي وجود امام مهدي (عج) است؛ از اين رو، با ذكر شواهد تاريخي بي شماري كه در منابع شيعي و حتي غيرشيعي بر وجود تاريخي آن حضرت گواهي مي دهد، وجود تاريخي آن حضرت را اثبات كرده و ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدي (عج) را تبيين كرده است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 138
کاربست عدالت عرفی در انگاره اسلام رحمانی و نقد آن
نویسنده:
عذرا جعفری موحد ، محمد رنجبرحسینی ، احمد کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اسلام رحمانی، عنوان قرائتی نواندیشانه از دین اسلام است که با مبنا قرار دادن عقلانیت مدرن، که عقلانیتِ سود‌محورِمادی است؛ فهم و تفسیر جدیدی از برخی مفاهیم مانند «عدالت» ارائه می‌دهد. طراحان اسلام رحمانی از میان دو تعریف عدالت یعنی؛ عدالت استحقاقی و عدالت مساواتی، عدالت مساواتی را که مورد پذیرش عرف عصر حاضر است پذیرفته و عدالت استحقاقی را مختص زمان پیامبر و اسلام حامل آن را اسلام تاریخی می‌دانند. نوشتار حاضر، به تبیین کاربست عدالت عرفی در انگاره اسلام رحمانی و نقد آن پرداخته است. در انگاره اسلام رحمانی، برمبنای عقلانیت مدرن، عدالت و نتایج آن، با چهار مقدمه تبیین می‌شود: یکی اینکه عدالت عرفی، ضابطه فهم اسلام است. دیگر اینکه خردجمعی، معیار فهم عدالت است. سوم اینکه احکام شرعی، طریقیت دارند نه موضوعیت و آخر اینکه عدالت عرفی و کرامت ذاتی، مبنای قوانین حقوق بشر است. عرف و خرد جمعی که واضع قوانین حقوق بشر است، رعایت تساوی را عدالت می‌داند. لذا احکام شرعی غیرعبادی که با عدالت مساواتی ناسازگار هستند، از حوزه دین خارج گردیده و جای خالی آن با قوانین حقوق بشر که بر مبنای عدالت عرفی است، پر می‌شود. در نقد این دیدگاه می توان به عدم نظام وارگی آن، خلط مقام ثبوت و مقام اثبات عدالت و تامل در معنای عقلی بودن عدالت عرفی و عدم تنافی طریقیت احکام با موضوعیت آنها اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 58
بررسی تطبیقی جبر و اختیار در مدرسه حله و اصفهان (با تکیه به آرای خواجه، علامه، فیض و فیاض)
نویسنده:
پدیدآور: روح‌الله حاجی‌محمدی ؛ استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور ؛ استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
جبر در افعال و یا اختیار داشتن انسان در کارهایش از مسائل و دغدغه‌های بشر بوده است. متفکران شیعه با توجه گرایش های مختلف کلامی از این امر غافل نبوده و به تبیین آن پرداخته‌اند. بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر اندیشمندان مدرسه حله (خواجه نصیرالدین و علامه حلی) و اصفهان ( فیض و فیاض) مسئله اصلی این پایان نامه است. با توصیف و تحلیل عبارت های این اندیشمندان و مقایسه آنها می توان به هدف مذکور دست یافت. در مدرسه حلّه خواجه با گرایشات کلامی و با پذیرش تنها برخی از اصول فلسفی از جمله اصل علیت، امر بین الامرین را به علت قریبه در افعال که از سوی انسان است و به علت بعیده که همان اسباب فعل و از سوی خداوند است، تفسیر نموده است، ولی علامه حلّی با روشی متفاوت و متأثر از معتزله تنها اختیار را در افعال انسان عقلاً ثابت نموده و اشاره ای به امر بین الامرین نکرده است. در مدرسه اصفهان که کلام شیعه با فلسفه ترکیب شده و فلسفه بر آن غلبه یافته است، شرایطی را فراهم نموده تا متکلمان این مدرسه نیز با اصول و مبانی فلسفی به تقریر امر بین الامرین بپردازند . فیاض با تبعیت از خواجه، امر بین الامرین را به علت قریبه و علت بعید در افعال تقریر نموده است ولی در نوع علت قریبه با خواجه تفاوت نظر دارد. ایشان علت قریبه را علت معده فعل قلمداد می‌کند که نتیجه آن فاعلیت معده برای انسان است. فیض با مشرب عرفانی همچون استادش ملاصدرا به تلفیق عرفان و فلسفه و کلام با روایات برآمده است و بنابر مبنای وحدت وجود، انسان را تجلی و ظهور خداوند می‌داند. در نتیجه فعل انسان را نیز تجلی فعل خداوند دانسته و فاعل حقیقی را خداوند می داند.
تبیین رحمت الهی و نقد و بررسی انگاره اسلام رحمانی
نویسنده:
پدیدآور: عذرا جعفری موحد ؛ استاد راهنما: محمد رنجبر حسینی ؛ استاد مشاور: احمد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش حاضر به تبیین صفت رحمت الهی و نقد وبررسی انگاره اسلام رحمانی می‌پردازد. رحمت از اوصاف ثبوتیه الهی است به معنای اعطاء فیض به موجودات نیازمند و به کمال رسانیدن تمام موجودات نیازمندِ دارای قابلیت، در جهت کمال آنها. انگاره اسلام رحمانی ، دیدگاهی از اسلام است که با تکیه بر رحمت صِرف الهی و برداشت خاص از آن، قرائتی ارائه می‌دهد که همه مسائل آن در محبت و شفقت محض، تساهل و تسامح در برابر امور دینی خلاصه شده و از قهر و غضب نسبت به ظالمان و گناهکاران و تنبیه تربیتی و... نیز به‌دور است. تبیین و بررسی موضوع مذکور، در پیراستن چهره اسلام اصیل رحمانی از قرائت‌های انحرافی، و یاری مخاطبان اسلام در فهم صحیح مبانی و مؤلفه‌های اسلام تأثیر بسزایی دارد. مهمترین دستاوردها و نتایج این پژوهش عبارتند از: اسلام اصیل، به مثابه یک مجموعه هماهنگ و سازگار با یکدیگر، اسلام رحمانی است؛ قهر و غضب تربیتی، تنبیه بازدارنده، عقاب گناهکار و جهنم و... در چارچوب رحمت الهی تبیین می‌شود. طراح قرائت رحمانی اسلام با مبنا قرار دادن عقلانیت مدرن، اسلام را به دو قسم تاریخی و معنوی تقسیم کرده و اسلام مطرح در ایران را نمونه کامل اسلام تاریخی می‌داند که در چندین حوزه، با اعلامیه حقوق بشر تعارض بنیادین دارد. در مقابل، اسلام معنوی را اسلامی سازگار با عقلانیت مدرن یا عقلانیت عرفی و سکولار و به تبع، سازگار با اعلامیه حقوق بشر می‌داند. مؤلفه رحمت، اصلی‌ترین مؤلفه و اساساً وجه تسمیه اسلام رحمانی لیبرالیستی است که بر اساس آن، رحمت از قواعد آمره در اجتهادات کلامی، فقهی و... است؛ چرا که روش خداوند و سیره معصومین  در رحمت منحصر است؛ لذا نپذیرفتن اسلام رحمانی، به معنای پذیرش اسلام طالبانی است که با روح قرآن در تعارض است. انگاره اسلام رحمانی با اشاره به اعتقاد امامیه به حسن و قبح عقلی، عدالت مساواتی یا عرفی را نیز امری فرادینی و حاکم بر تمام قوانین شریعت می‌داند. ملاک تشخیص عدالت، در این دیدگاه عقل و خرد جمعی است؛ با این معیار، اسلام تاریخی از عدالت به‌دور است. آزادی لیبرالیستی بر محور اومانیسم، آزادی مطلوب این دیدگاه است که بر اساس آن انسان در انتخاب دین و ابراز آن، برای همیشه آزاد است. دیدگاه اسلام رحمانی درباره رحمت و عدالت الهی و آزادی انسان بر مبنای عقلانیت مدرن است. لذا با ردّ عقلانیت مدرن، تفسیر این خوانش از رحمت و عدالت الهی و آزادی انسان نیز رد می‌شود. انگاره اسلام رحمانی بر اساس عقلانیت مدرن از اجتهاد در اصول و مبانی و غایت‌محوری در احکام سخن می‌گوید که با عملیاتی شدن آن، بسیاری از احکام که به نصوص قرآنی متکی هستند، زیر سؤال می‌روند، در حالی که اجتهاد در مقابل نص از نظر اسلام مردود است. افزون بر این یقین به تمام جوانب مادی و غیرمادی حکم، و کشف عدم طریقیت و سرآمدن مصلحت به طور کامل، از عهده عقل خارج است. - اسلام رحمانی با پیش‌فرض‌ها و مؤلفه‌های مذکور، بازتاب‌هایی دارد که عبارتند از: زیر سؤال رفتن فلسفه تشریع، عرفی شدن دین و نسبی‌گرایی.
  • تعداد رکورد ها : 55