جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 594
بنیادهای نیچه ای فلسفه سیاسی میشل فوکو
نویسنده:
آرمان سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «چرا و چگونه بنیادهای فلسفه سیاسی میشل فوکو را متأثر از فلسفه سیاسی فردریش نیچه می‌دانیم؟» فرضیه‌‌ی مطرح شده در پاسخ به این پرسش اساسی بر این قرار است که «با عنایت به مولفه‌های کلیدی فلسفه سیاسی فردریش نیچه، می‌توان فلسفه سیاسی میشل فوکو را در سه مولفه بنیادینِ تبارشناسی در مقامِ روش، رابطه متقابل قدرت با دانش و حقیقت، و نهایتاً سوژه‌زدایی تاریخی، متأثر از نیچه تلقی نمود». در واقع، این نکته که فلسفه‌ی سیاسی فوکو تحت تأثیر اندیشه سیاسی نیچه قرار گرفته است، را مفروض اساسی پژوهش قلمداد نموده‌ایم. اندیشه‌سیاسی نیچه با دخالت دادن اراده‌ی (خواستِ) قدرت در تمامی امور زندگی انسانی و اعلان عصر هیچ‌انگاری با مرگ خدا (بت‌های حقیقت) که در آن ارزیابی دگرگونه تمامی ارزش‌ها یک اصل می‌‎گردد، مسأله انسان و چگونگی رهایی او از وضعیت هیچ‌انگاری موجود در عصر جدید، را محوریت بخشید . او با طرح نقدهای عمیق در حوزه معرفت‌شناسی و به چالش کشیدن محوریت سوژه انسانی انقلابی عمیق را در مطالعات فلسفه ‌سیاسی ایجاد نمود، و از این رو طیف وسیعی از فلاسفه سیاسی قرن بیستم را متأثر ساخت. در این میان، میشل فوکو مهم‌ترین متفکری بود که فلسفه‌ی سیاسی او از نیچه متأثر شد. فوکو با بهره‌گیری از روش تبارشناسی نیچه و گسترش دادن آن، به طور جدی مفهوم اراد‌ه‌ی (خواستِ) معطوف به قدرت نیچه را در بازخوانی و تفسیر وقایع سیاسی عصر جدید به‌کار گرفت. در واقع فوکو با توجه به نقش قدرت در برساختن حقیقت‌های انسانی و تاریخی، لایه‌های مختلف رژیم‌های حقیقت را در عصر مدرن مورد تبارشناسی قرار داد و با توجه به نحوه شکل‌گیری و توسعه سوژه‌ی انسانی در معنای جدید آن، به تأسی از نیچه پایان معرفت‌شناسی و مرگ سوژه به عنوان عامل و معلول شناخت را اعلان نمود. علاوه بر این، فوکو با تأثیرپذیری از پایه‌های معرفت‌شناسی و روش‌شناسی نیچه حوزه‌ای گسترده و سیال را برای قدرت و سیاست در نظر گرفت، که در بطن آن همه چیز امر سیاسی‌ای تلقی می‌شود که در روابط قدرت و دانش برساخته می‌شود و به شدت متأثر از روابط درون گفتمانی است. در ضمن ذکر این نکته ضروری است که از چارچوب روشی «جامعه‌شناسی شناخت کارل مانهایم» در سراسر پژوهش برای بازخوانی فلسفه‌سیاسی نیچه و فوکو تا آن‌جا که ممکن بوده، بهره گرفته شده است. همچنین، این پژوهش در قالب پنج فصل به تشریح مسأله پرداخته و سعی دارد فرضیه‌ی مزبور را به آزمون نهد.
اخلاق و هنر در تفکر نیچه
نویسنده:
میثم یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درآمد نسبت بین اخلاق و هنر از آغاز اندیشه فلسفی موردنظر فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. گاه این دو با هم پیوند خورده و ممزوج می شدند (دوره باستان و مسیحی )، گاه هنر و زیبایی واسطه بین اخلاق و معرفت بوده (کانت) ، گاه هنر برتر از اخلاق و گاه اخلاق مهم تر از هنر شده است . در برخی دوره ها نیز هر کدام از این مفاهیم خود محور می شدند تا جایی که در دوره ای هنر برای هنر شعار اندیشه های زیبایی محور گشت. نیچه به عنوان فیلسوف ناقد فرهنگ ، مدرنیته و اندیشه های باستانی در حوزه های اخلاق و هنر، فردی کلیدی برای درک جریان های هنری و زیبایی شناسی پس از خود می باشد. لذا بررسی اندیشه های او در نسبت بین اخلاق و هنر می تواند راهگشای درک جریان های هنری و زیبایی مدرن باشد. هدف اصلی این تحقیق در واقع درک نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه می باشد . فرضیه این پژوهش مبتنی بر گزاره ذیل است:نیچه در فلسفه خود هنر را جایگزین اخلاق می کند.سوالات کلیدی این تحقیق عبارتند از: (1) نقد نیچه بر اخلاق افلاطونی، مسیحیو مدرن چه نسبتی با دیدگاه اودر مورد هنر دارد؟ (2) رابطه بین نیست انگاری، هنر و اخلاق در اندیشه نیچه چیست؟(3) چه نسبتی بین هنر ، اخلاق و حقیقت در نظر نیچه برقرار است؟ پاسخ این سوالات در فصل سوم به تفصیل بررسی خواهد شد و سپس در فصل جمع بندی با عنایت به مسائل، مفاهیم، رویکردها و مکاتب مطرح شدهنتیجه پژوهش و نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه ارائه خواهد شد. روش تحقیق روش تحقیق این پایان نامه به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیلی بوده است. با فیش برداری از منابع مطالعاتی ، داده های اولیه تحقیق بدست آمد. با توجه به موضوع، فیش ها دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت. ابتدا کلیات و مبانی تحقیق که همانا مبانی ارزش شناسی است تحلیل شد، سپس مبانی اندیشه ای پیش از نیچه که وی منتقد آنها بوده و همچنین اندیشه هایی که او از آنها متاثر گشته مورد معرفی و بررسی قرار گرفت. قسمت اعظم تحقیقات و مطالعات به خود آثار نیچه می پردازد و سعی بر آن شد تا از خلال مطالب پراکنده نیچه در ارتباط با موضوع تحقیق سیری منطقی و چیدمانی قابل استدلال صورت پذیرد. در بخش بعدی تحقیق به بررسی چند مورد بارز از تاثیر نیچه بر اندیشه زیبایی شناسی و همچنین مکاتب هنری پس از وی پرداخته شد و در نهایت با ارزیابی، تحلیل و تطبیق و نقد مبانی، رویکردهای پیشین و خود نیچه نتیجه گیری ها صورت پذیرفت. جهت درک بهتر و تفسیر فلسفی از نیچه و رویکردهایش سعی بر آن شد که از مهمترین و مستدل ترین منابع تفسیر و توضیح اندیشه های نیچه بهره گرفته شود. آثار فیلسوفان مطرحی همچون هایدگر، یاسپرس و کاپلستون اصلی ترین منابع تفسیری و تحلیلی رویکردهای فلسفی، زیبایی شناختی و اخلاقی نیچه در این پژوهش بوده اند. البته از منابع دیگری چون کتاب های پژوهشگرانی همچون استرن، شولته، هیل، شلکنز، رایدلی، کمال و دکتر صانعی نیز در این تحقیق استفاده شده است. جهت بهره گیری از واژگان معیار فلسفی در ترجمه هایی که از منابع انگلیسی صورت گرفته، از فرهنگ واژگان فلسفه و علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بهره گیری شده است. درنهایت باید گفت که شیوه تحقیق و ارائه این پایان نامه به نوعی، تحلیلی و استدلالی بوده است و سعی بر آن شده تا از مقدمات و مفروضات بنیادینی که بدان ها در فصول نخستین پرداخته شده به طور مطلوب در فصولی که به تحلیل و نتیجه گیری رویکرد نیچه به هنر، اخلاق و زیبایی پرداخته می شود استفاده شود. طرح کلی در بخش نخست از پایان نامه تبیین مبانی و تعاریفو همچنین چگونگی رابطه بین هنر و اخلاق مطرح شده است. سپس از منظر ارزش شناسی (Axiology) مدخلی به بحث باز کرده و با بررسی ارزش شناسی اخلاقی که خود شامل ماهیت داوری اخلاقی و سپس مکاتب اخلاقی است وارد ارزش شناسی هنری شده و رویکردهای متعدد ارزشی به هنر را مورد سنجش قرار می دهیم. همچنین مبانی ارزش و و زیبایی شناسی در این بخش مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به بررسی نسبت بین اخلاق وهنر در تفکر پیش از نیچه ازدوران باستان(افلاطون و ارسطو) تا دوران ایده آلیسم پیش از نیچه؛ یعنی کانتهگل و شوپنهاور می پردازیم. در این فصل رویکرد تاریخی و تحلیلی را پیش خواهیم گرفت و سیر تحول و تطور رویکردهای اخلاقی به هنر و رویکردهای جدید تر پیش از نیچه را بررسی خواهیم کرد.در فصل سوم وارد اندیشه نیچه می شویم. ابتدا اهمیت نیچه و اینکه چرا وی به عنوان مبنای ارزیابی نسبت بین هنر و اخلاق قرار گرفته به بحث گذاشته خواهد شد. سپس به واسطه درهم تنیده بودن اندیشه نیچه با تجربه زیستی اش در خلال چند صفحه مهمترین اتفاقات زندگی وی را که نظریات اخلاقی و زیبایی شناختی اش را می سازند معرفی می شوند. سپس بخش مبانی اخلاقی نیچه و مبانی زیبایی شناسی او مطرح می شود که از متون خود او استخراج شده اند و یا از تفسیرهای هایدگر، یاسپرس و یا کاپلستون بهره برداری شده است. منابعی چون تبار شناسی اخلاق، فراسوی نیک و بد، غروب بتها، اراده قدرت و دجال در حوزه اخلاق و نیز زایش تراژدی ، دانش شادو شامگاهبتان و اراده قدرت در حوزه زیبایی شناسی نیچه منابعی هستند که رویکردهای ارزش شناختی نیچه از آنها استخراج شده اند . در فصل چهارم تبعات و تأثیرات اندیشه و نقدهای نیچه بر هنر و زیبایی شناسی را در دو بخش بررسی خواهیم کرد: نخست چند سبک و مکتب هنری متاثر از نیچه همچون اکسپرسیونیسم انتزاعی، و کوبیسم مطرح و بررسی شده و سپس زیبایی شناسی و ارزش شناسی پس از وی معرفی مختصر و گزیده ای خواهد شد. به تاثیراتی که هایدگر، فوکو، دریدا، و دلوز از نیچه در این حوزه ها گرفته اند مختصراً اشاره خواهد شد. در واقع هدف ثانویه ای که این فصل در پی آن بوده است، طرح موضوع است؛ طرح حوزه هایی که امکان عمیق مطالعه جهت درک تاثیر نیچه در دوران مدرنیسم،معاصر و پست مدرن را دارند.در انتها با بهره گیری از آنچه در فصل اول که مبانی ارزش شناسی بود سعی بر آن شده تا نشان دهیم نیچه چه مبانی ای را رد می کند، چه مبانی ای را پایه گذاری کرده و چه مدلی برای مواجهه با هنر در نسبت با زندگی و نه صرفاً اخلاق ارائه کرده است.منابع مورد استفاده این پژوهش نیز در بخش منابع و مآخذ (کتاب شناسی) در سه بخش منابع فارسی، انگلیسی و وب سایتها ارائه شده است. سعی نگارنده بر آن بوده است تا با تفکیک منابع بر اساس موضوعات مطرح شده در این پایان نامه به نحوی کتاب شناسی مختصری را نیز برای علاقمندان به مطالعه در حوزه های مورد بحث ارائه دهد.
نیچه: معنای زندگی، قدرت و اخلاق
نویسنده:
کاوه دینوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله همه ی کوشش خودرا به کار گرفتیم تا معنای زندگی،قدرت و اخلاق از نگاه نیچه را دریابیم دشواری کار این فیلسوف گرانمایه از آنجا آغاز می شود که هیچ معنای کلی و ثابتی را بر نمی تابد و هر ضرورتی را در شناخت و هستی،نیست و نابود می داند گفتنی است که او رویاروی فیلسوفان،خردمندان،پیشوایان دینی و زمامداران دیارخود ایستادگی می کند و همه ی فرهنگ غرب را مایه شرمساری می داند.بر چنین زمینه ای تنها معنای زندگی،دگرگونی و شدن است و سرانجام این نگاه به نفی هر گونه شناختی می انجامد او در پشت پرده ی این نا ایستایی هیچ حقیقتی را نمی پذیرد و بنیاد همه ی حقایق را موهم میداند از این رو از گونه ای پوچی یا نیست انگاری خبر می دهد که تنها را چیره شدن به آن آفرینش ارزش های نو می باشد که در این میان از همه ارجمند تر معنای ابر انسان است که با توانمندی،قدرت و نیرومندی پیوندی ناگسستنی دارد با چنین رویکردی اخلاق نیز دگرگون می شود و ارزش هایی چون برابری،همدردی و نوع دوستی و حتی دین باوری رنگ می بازد و آنچه می ماند فردیت است و برداشت و تفسیر آدمی از هستی و زندگانی.از این رو در آموزه های نیچه تنها فلسفیدن و یگانگی هر فرد است که به اوج می رسد و معنای زندگی از قدرت و اخلاق جدایی ناپذیر است به دیگر سخن تنها بالندگی،شور و بی پروایی و راستی است که به زندگی و اخلاق معنا می بخشد.
جایگاه ارزش‌ها در نگاه نیچه نقدی بر دیدگاه اخلاقی نیچه
نویسنده:
رضا سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش و ارزش‌گذاری رویه‌ای عمیق در مناسبات انسان با جهان خویش است. کل تاریخ بشری چنان بهحنای ارزشی رنگین شده که هر کنش و واکنش احساسی از جانب آدمی بدون تأثر از آن محال شده است. ارزش‌ها نه تنها یکی از عوامل شکل‌دهی به عادات و اخلاق بشری اند، بلکه در جوامع پیچیده‌ی امروزین تفهیم و تفاهم منظم در بین اعضا بدون این ویژگی غیرممکن شده است. حوزه‌ی بحث از ارزش‌ها در تمام علوم انسانی خصوصاً در فلسفه از اهمیت بسزایی برخوردار است. ارزش و ارزشداوری هسته‌ی چالشی و میدان زورآزمایی و نظریه‌پردازی فلاسفه خصوصاً فلاسفه اخلاق است. از میان فلاسفه اخلاق آن که بیش از همه در حوزه فرا اخلاق به دنبال مفاهیم ارزش و معنا در زندگی و فلسفه بوده است نیچه می‌باشد. وی که فیلسوف اگزیستانسیالیستی و نیای پست‌مدرن است به مانند دیگر فلاسفه وجودی شدیداً به عقل‌گرایی انتزاعی بی‌اعتقاد بود. از منظر وی حیات و زندگی به مثابه وضعیتی فیزیکی است که موجود زنده به مانند شرکت‌کننده نه تماشاگر در آن نمودار می‌شود. تعریف ارزش برای نیچه منفصل از تعریف موجود نیست زیرا زمانی که نیچه به تعریف ارزش و موجود می‌پردازد هر دو تعریف را در نظریه‌ی اراده‌ی معطوف به قدرت ترکیب می‌نماید. از نگاه وی موجود و زندگی از رهگذر ارزش داوری و اراده‌ی معطوف به قدرت است که معنا می‌یابند. زندگی از منظر وی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزش‌ها است که باید اصل حیات و ارزش‌گذاری از بطن آن استخراج شود. نیچه روش تبارشناسی را به عنوان معیار سنجش ارزش خاستگاه و خاستگاه ارزش‌ها به کار می‌گیرد. وی در این روش برای بازبینی ارزش‌ها رو به بیرون داشته و خاستگاه ارزش‌ها را در تاریخ بشر و زبان وی جستجو می‌نماید . از منظر وی اخلاق و ارزش همیشه دارای رویه‌ای متکثر بوده است؛ زیرا اولاً از بدو تشکیل جامعه بشری همواره دوگونه اخلاق فروتباری و والاتباری در جامعه حکم‌فرما بوده است و ثانیاً ساحت نیازهای مادی و روانی متفاوت افراد و روش مفهوم پردازی متفاوت آن‌ها مهر تأییدی بر این دیدگاه بوده است. نیچه به مانند پست‌مدرن‌ها کثرت‌باوری را طریقه درست فلسفیدن می‌دانست، زیرا به زعم وی اولاً حقیقت مطلق در مفاهیم و شناخت مفهومی وجود نداشت و ثانیاً وی اخلاق‌پردازی‌های مطلقی را که رویدادها را ذیل مدل‌هایی قرار می‌دادند که فقط می‌بایست با آن انطباق داشته باشند به شدت مورد نقد قرار می‌داد. با توجه به همین رویکرد می‌توان وی را یک فیلسوف ضد عینیت‌گرا در باب اخلاق و ارزش‌ها معرفی کرد.
بررسی و نقد دیدگاه نیچه : نسبت میان عالم فرامحسوس، مسیحیت و اخلاق
نویسنده:
حمزه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه درصدد پژوهش در باب اخلاق از نظر نیچه است. نیچه خواهان سرنگونی ارزش‌های اخلاقی پیشین و ظهور انسان تازه، یا ابر انسان به همراه خلق ارزش‌های اخلاقی تازه است. نقد نیچه از اخلاق به معنای نقد مسیحیت و ریشه‌های آن و نقد افلاطون گرایی، عالم فرامحسوس و مسیح است. لذا‌این پژوهش سیر نقد و مبارزه‌ی نیچه با مسیحیت و اخلاق را از مرگ تراژدی یونان تا زایش ابر انسان پی خواهد گرفت، و در طول پژوهش سعی در بررسی کردن درگیری فکری- وجودی نیچه با شخصیت مسیح خواهد داشت. بحث نیچه درباره‌ی اخلاق به منطور ارائه‌ی یک نظریه‌ی دیگر در اخلاق نیست، بلکه نیچه خواهان نقد و ارزیابی‌ارزش و تبار خود اخلاق است. در جهان مدرن و با ظهور و غلبه‌ی کامل نیهیلیسم، حیات بشری، برخلاف روزگاران گذشته، دیگر نه فقط با بداخلاقی بلکه با بی‌بنیاد شدن و بی‌مبنا شدن ارزش‌های اخلاقی مواجه گشته است، لذا‌این پرسش که با مرگ عالم فرامحسوس، اخلاق و به دنیا آن انسان چه سرنوشتی خواهد یافت، یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که تفکر معاصر با آن رو به روست. بحث در باب تبار ارزش‌ها و اخلاق، و نیز تاملی جدی در باب ارزش خود اخلاق، نخستین گام در جهت مواجهه با معضلات اخلاقی روزگار ماست، تفکر نیچه حاوی چنین گامی‌است. اگر چه از پژوهش‌های بنیادینی از‌این دست نمی‌توان انتظار نتایج ملموس و مستقیم داشت، لیکن، از آنجا که نیچه اخلاق را پدیده‌ای تاریخی می‌داند و برای آن جوهر و خاستگاه ما بعد الطبیعی قائل نیست، مهم‌ترین نتیجه‌ای که از پژوهشی از‌این دست می‌توان گرفت لزوم نگرش تاریخی- تبارشناختی به اخلاق است.
کتاب: فلسفة الاخلاق فریدریک نیشته (فلسفه اخلاق نیچه)
نویسنده:
فریدریک نیشته؛ ترجمه سید محمد دولیدی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت: دار التنویر,
کلیدواژه‌های اصلی :
 تاریخ فلسفه (کاپلستون) جلد هفتم (از فیشته تا نیچه)
نویسنده:
فردریک چارلز کاپلستون؛ مترجم: داریوش آشوری
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
علمی فرهنگی و سروش,
نیچه و نقد روانشناسی اخلاقی کانتی
نویسنده:
حمیدرضا محبوبی آرانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روانشناسی اخلاقی یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق است که امروزه فیلسوفان اخلاق توجه خاصی بدان می کنند. تعدادی از شارحان اخیر فلسفه نیچه می کوشند تا با تقریر موضع نیچه در روانشناسی اخلاقی، در مقام موضعی نو و قابل توجه، آن را در برابر موضع روانشناسی اخلاقی کانتی و این ادعای او قرار دهند که تبیین های سوم شخصیِ روانشناسی اخلاقی هیچ نسبت و ربطی با اخلاقی که بنا به ادعا از موضعی اول شخصی رفتارها و اعمال ما را هدایت می کند ندارد. یکی از مؤلفه های اصلی روانشناسی اخلاقی کانت مفهوم اراده و تأمل برای عمل است. در این مقاله نشان داده می شود چگونه، به نظر تعدادی از مفسران اخیر، نیچه با تبیین این مفاهیم بر اساس نظامی از امیال و بدون هیچ گونه توسل به فاعل یا اراده ای مستقل و مجزا آنها را از روانشناسی اخلاقی خود طرد می کند. نتیجه روانشناسی اخلاقی نیچه - اگر تحلیل او درست باشد- این است که تبیین های سوم شخصی روانشناسی اخلاق نشان می دهند که موضع کانتی قابل دفاع نیست.
پاسخ این شبهه که «اگر خدا وجود داشت همه قبول می کردند» چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
اعتقاد ما در باره وجود خداوند (چه باور چه انکار چه تشکیک) غیر از وجود خداوند در واقعیت امر است. به عبارتی دیگر باورهای ما واقعیت را تغییر نمی دهند. منشا اعتقاد به خدا امری فراتر از متابعت از نظرات مردمان در مورد خداوند است و بلکه به تعبیر قرآن ا بیشتر ...
نقد شلر بر برداشت نیچه از مسیحیت و اخلاق آن
نویسنده:
حمزه موسوی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 594