جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4355
هستی و چیستی ملک و حقیقت تمثل آن از منظر علامه طباطبائی با تکیه بر آیات و روایات و نگاهی به آراء عرفانی
نویسنده:
پدیدآور: زهره یوسفی نیسیانی استاد راهنما: رضا سعادت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعات قابل توجه که در آیات زیادی از قرآن مطرح گردیده موضوع ملک یا ملائکه می باشد. موضوعی که علاوه بر قرآن ، در منابع روایی شیعی و سنی بازتابی گسترده دارد. اما آنچه که در قرآن و روایات و منابع تفسیری با آن روبرو هستیم بیشتر درباره صفات و ویژگی ها و نیز اعمال و مقامات ملائکه است اما اینکه این فرشتگان ماهیتشان چیست بحث و گفتگویی جز مواردی نادر دیده نمی شود .که در این زمینه اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. بخش قابل توجهی از دانشمندان اسلامی در حوزه کتب کلامی و تفسیری ، ملائکه را موجوداتی جسمانی ولیکن از نوع جسم لطیف میدانند. برخی ماده اولیه ی آنها را از جنس نور می دانند.در حالیکه برخی از فلاسفه اسلامی فرشتگان را دارای تجرد و به دیگر سخن مجرد از جسم و جسمانیات می دانند. به گفته علامه طباطبائی ، آنچه در روایات درباره مشاهده ملائکه در شکل ها و صورت های جسمانی آمده تمثل است. (یعنی چیزی برای کسی در صورت خاص پدید آید.) همچنین به گفته او اینکه مشهور شده که فرشته و جن اجسام لطیفی اند که به صورت ها و اشکال مختلف در می آیند ؛ دلیل معتبری ندارد. (المیزان ، ج17 ، ص13) همانگونه که گفته شد در قرآن و روایات ویژگی های متعددی برای چنین موجوداتی بیان شد از جمله : اینکه آنها عاقل و دارای شعورند و نیز سر به فرمان خدا دارند و هرگز نافرمانی نمی کنند ، مدبرات امر خدایند و دارای صنوف مختلف برای مأموریت های مختلف هستند و همواره تسبیح و حمد خدا میگویند البته در مواردی به صورت انسان بر انبیاء و یا انسان های شایسته و دارای قلبی پاک متمثل می‌شوند چنانچه طبق آیه10 سوره مبارکه مریم(س) فرشته روح بر حضرت مریم (س) به صورت بشری در نهایت زیبایی متمثل شد. و این تمثل برای بسیاری از انبیاء الهی در روایات گزارش شده است. لذا یکی از اهداف این پژوهش علاوه بر معرفت نسبت به چیستی و ماهیت فرشتگان آشنایی با حقیقت تمثل است از منظر علامه طباطبائی و بررسی تطبیقی آن با برخی از مفسران بزرگ و مطرح جهان اسلام و جواب به سوال هایی که در این خصوص مطرح است. به عنوان نمونه: آیا فرشتگان می توانند تغییر ماهیت دهند و مبدل به انسان شوند؟یا اینکه نه ، حقیقت تمثل چیز دیگری است و مربوط به ظرف ادراکی انسان میشود. ... بنابراین با توجه به اینکه قرآن یکی از شاخصه های مؤمن بودن را ایمان و باور به ملائکه خدا دانسته است (بقره/285) و کمال ایمان و بهره مندی هرچه بیشتر از این موجودات معصوم و مکرم منوط به شناخت و معرفت هرچه بیشتر نسبت به چیستی و حقیقت آنهاست این پژوهش در پی آن است که با تاکید بر تفسیر گرانسنگ المیزان و نگاهی به آراء برخی دیگر از فیلسوفان و عارفان مسلمان گامی در جهت معرفت افزایی نسبت به آنها بر دارد . مسئله شناخت موجودات غیر مادی و آسمانی همواره برای انسان مهم و جذاب بوده است. در جایی که تعالیم ناب آموزه های الهی مورد توجه قرار نگیرد ، بالتبع مباحث پیرامون دین هم به تحریف و خرافه و خیال پردازی کشیده می شود و همچنین در پرتو شناخت و معرفت است که انسان میتواند خوب رشد کند و حرکت کند ضرورت دارد که ما این موجودات را در حد توان خود بشناسیم. هدف از این نوشتار، آشنایی با نظر اسلام در مورد ماهیت ملائکه ، آشنایی با دیدگاه علامه طباطبائی در مورد حقیقت ملائکه و نیز آشنایی با حقیقت تمثل فرشته بر انبیاء و صالحان با تکیه بر تفسیر المیزان و آراء برخی از فیلسوفان و عارفان مسلمان می باشد.
بررسی تطبیقی اندیشه‌های تفسیری اجتماعی و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابوالکلام آزاد
نویسنده:
پدیدآور: محمد بشیر مقدسی استاد راهنما: عباس الهی استاد مشاور: یعقوب بشوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی اندیشه‌های اجتماعی تفسیری و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابو الکلام آزاد باهدف استخراج اندیشه‌های اجتماعی تفسیری و تاریخی و کشف وجوه تشابه و تمایز در اندیشه آنان سامان‌یافته است. تشکیل حکومت و اجرای نظام قوانین اسلامی از مهم‌ترین اهداف دین و نیاز بشر است جهت نیل به این مطلب ضروری به نظر می‌رسد که اندیشه‌های متفکران فر یقین که در تحولات جامعه نقشی اساسی داشته‌اند موردبررسی و تطبیق قرار گیرد از برجسته‌ترین دانشمندان معاصر که نقشی اساسی در تحول علمی و روحی جامعه داشته‌اند مفسران برجسته قرآنی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابوالکلام آزاد هستند که موفق شدند با برقراری پیوند بین دین و دنیا، مدل نظام اجتماعی اسلامی در مقابل نظام اجتماعی غیر اسلامی را ارائه دهند؛ بنابراین، جهت دستیابی به هدف تحقیق، پس از مباحث مقدماتی، مبانی اندیشه‌های اجتماعی، قوانین اجتماعی، سپس اندیشه‌های تاریخی آنان تبیین و مورد تطبیق قرارگرفته است. روش این پژوهش بر پایه توصیفی و تطبیقی و گردآوری مطالب کتابخانه‌ای بوده است. همسانی وجوه تشابه در اندیشه‌های اجتماعی و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی در ارتباط با مبانی اجتماعی، قوانین اجتماعی و همچنین همسانی در گزاره‌های تاریخی ازجمله بحث از یافته‌های تحقیق هست که با توجه به شخصیت ابوالکلام در اهل سنت و علامه سید محمدحسین طباطبائی، زمینه بسیار خوبی را برای تقریب مذاهب اسلامی فراهم می‌سازد. همچنین کشف اختلاف آنان در ارتباط با اندیشه مدل حکومت اسلامی که از مبانی اعتقادی آنان نشاءت گرفته است از دیگر یافته‌های این تحقیق هست.
استعاره مفهومی خدا با تاکید بر اراء امام محمد غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: وحید جعفری نوش آباد استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ارسطو اولین کسی است که به طور رسمی درباره استعاره بحث کرده است. در قرن 20 لیکاف و جانسون از نخستین افرادی بودند که نظریه جدید در مسئله استعاره مطرح کردند ارسطو در تعریف استعاره چنین می آورد" تشبیه با حذف توضیحات به صورت استعاره ظاهر می گردد"( ارسطو 1398). اما تعاریف دیگری هم مطرح شده است. به تعبیر بلک "قاعده الف به عنوان ب را داریم و در واقع الف را به جای ب می نشانیم و تمامی احکام الف را احکام ب می شناسیم"(black1993). در دیدگاه کلاسیک استعاره ها محدود به زبان وتحت عنوان بلاغت مطرح می شد.اما در نگاه جدید به عنوان یک فرایند شناختی است که با ذهن بشر پیوند خورده است. بحث از چیستی خدا از جمله مباحثی است که تاریخ بشر را به خود مشغول ساخته است. ویژگی هایی برای خدا در ادیان ابراهیمی مطرح می شوند که مهمترین آنها قادر مطلق بودن، عالم مطلق بودن، حی محض بودن است. اما ویژگی دیگری نقش مهم دارد، غیب بودن خداوند است .خدا بازیگر اصلی غیب است . دو متفکر که در دو فضای متفاوت دغدغه شرح عقاید دینی و هدایت دیگران را داشته‌اند، درباره امر پیچیده خدا به ایضاح مفهومی پرداخته اند و استعاره هایی را درباره خدا به کار برده اند.. ازجمله استعاره هایی که امام محمد غزالی استفاده می کند، عبارتند از پادشاه، فرمانده، مقنن، نورو... .هرکدام از این استعاره ها از مبانی و نظریات کلامی یا فلسفی یا اخلاقی متفاوتی بیرون می ایند.. علامه طباطبایی نیز از استعاره هایی مثل معلم، نور، داور، مقنن، نجار و محبوب و محب(معشوق و عاشق) استفاده کرده است. این دو نه تنها در ابتدا و انتهای مسیر وجوه اشتراک و اختلاف هایی دارند بلکه استعاره های به کار رفته توسط ان دو لوازم خاصی را خواهد داشت
تأثیر مرگ‌اندیشی بر معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: سکینه برقبانی استاد راهنما: محمد رضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی از موضوعات مهمی است که ذهن بشر را به خود مشغول نموده، بشر به دنبال این است که چه عواملی باعث معناداری زندگی می‌شود. یکی از این عوامل معناداری زندگی اندیشه در باب مرگ است. این پژوهش با روش همبستگی مفهومی به رابطه‌ی معناداری زندگی و مرگ‌اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی که ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، می‌پردازد. معمولاً معناداری زندگی به سه معنای هدف، ارزش و کارکرد به کار می‌رود. در این نوشتار دیدگاه علامه طباطبایی از جهت کارکرد تبیین می‌گردد و ارتباط معناداری با مرگ‌اندیشی از این زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایشان بر اساس اعتقاد به مبدأ و معاد، مرگ‌اندیشی را عامل مهمی در معناداری زندگی انسان می‌داند.که زندگی انسان را معنادار می‌سازد و انگیزه و شوق انجام عمل صالح و اجرای قوانین الهی را در وی ایجاد می‌کند.‌ مرگ‌اندیشی بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارد. چون تمام اعمال انسان در جهت رسیدن به هدف نهایی زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند و چنین زندگی معناداری از کارکردهای بسیاری در حوزه‌های ارتباطی انسان با خود، دیگران، عالم طبیعت و خداوند برخوردار است.
ابداعات علّامه طباطبایی در ادراکات
نویسنده:
پدیدآور: سیما ترابی دشت بیاض استاد راهنما: سیدمرتضی حسینی شاهرودی استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تفحّص مسأله محورانه ابداعات ویژه علّامه طباطبایی در ادراکات را شناسایی، بازنمایی و نقدهای محتمل بر آنرا گزارش و بررسی نموده است. علّامه طباطبایی با ابتناء بر مبانی فلسفه وجودگرایانه صدرایی، به این ابداعات نائل گردیده است.علّامه، حقیقت علم را حضور مجرّد نزد مجرّد و در مورد هر علم حصولی علمی حضوری را تعریف و تحدید نموده است. فرض مادّی بودن ادراک حسّی، ایدهآلیسم، شکّاکیت و نسبیت را درپی دارد. این هر سه در تضادِّ با واقعگرایی علّامه طباطبایی واقع شده است و به اثبات نوآورانه ایشان در تجرّد ادراک حسّی میانجامد. علّامه، عقل اعظم را مفیض صور کلّی و عقل اصغر را مفیض صور جزئی به نفس میداند. توجّه به عالم عقل اصغر مبنای ابداعات علّامه در ادراکات است. علّامه با ابداع علم حضوریِ افاضه شده از ناحیه عقل اصغر در ادراک حسّی اذعان داشته که علم حضوری نمیتواند خود به خود علم حصولی بار آورد بلکه در فرآیند ادراک «قوّه تبدیل کننده علم حضوری به علم حصولی» را معرّفی مینماید. قوّه متخیّله نفس، از سر اضطرار برای انتقال داده‌ها و مفاهمه با دیگران علم حصولی را از علم حضوری می‌سازد.ابداع علّامه در ارجاع علم حصولی به علم حضوری و نقش مادّه در انتقال ادراکات نکته فلسفی مهمّی است که مبنای ساخت ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی در انقلاب انفورماتیک قرار گرفته است. علّامه قوّه وَهم را به حسِّ مشترک نسبت داده است. لذاست که به مراتب دوگانه ادراک، یعنی ادراکات حسّی _خیالی و ادراکات عقلی قائل است. در مسأله اتّحاد عاقل و معقول تعبیر بدیع اتّحاد «ناعت و منعوت» را بکار برده، با اشکالاتی که بر برهان تضایف صدرا در اتّحاد عاقل و معقول آورده آنرا ناتمام دانسته و به اقامه برهان ویژه خود پرداخته است. علّامه از طریق درک مفاهیم ربطی در قضایا و تبدیل معانی حرفی به اسمی، درک مفاهیم ربطی مبتنی بر ادراکِ نفس و حالات نفسانی و طریق تحلیل معلومات تصوّری و تصدیقی کیفیت انتزاع معقولات ثانی فلسفی را شرح داده است که هریک، از ابداعات علّامه در ادراکات محسوب میشوند. «اعتباریات عملی» یا «اعتباریات بالمعنی الأخّص» که در آن تحدیدی بدیع از نفس الامر حاکم میباشد؛ بارزترین ابداع ویژه علّامه در ادراکات است. این بداعت مرهون تفکّر فازی و پایبندی علّامه به تشکیک در ظهورات وجود میباشد، که اسّ و اساس تفکّر ایشان در اعتباریات است ملاک‌های علّامه طباطبایی در «حسن و قبح» که ابتناءِ قضایای اخلاقی برآنست، ریشه در معیار تشخیص ابنسینا در این خصوص دارد و بازگشت همه ملاک‌ها به ملاک «ملائمت و منافرت با طبع»، واقعگرایی اخلاقی هر دو حکیم را محرز مینماید. علّامه طباطبایی به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی، اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عامند که از ملاک «ملائمت و منافرت با طبع» در حسن و قبح بدست میآید و در منطق فازی با مقادیری پیوسته ارزشگذاری میشود. استاد مطهری از جمله منتقدانی است که به نسبیگرایی اعتباریات علّامه در اخلاق رأی داده است. به نظر میرسد رمز مخالفت بسیاری از معاصران علاّمه با این بحث، نرسیدن آنان به این پایه تفکّری علّامه بوده است.اعتباریات ظرفیتی شگرف در بازخوانی فلسفه اسلامی همگام با جهان معاصر و تفکّرات پست مدرنیته و درک تکثّر فرهنگ‌ها و ارز ش‌ها در جوامع انسانی فراهم آورده است.
واکاوی رویکرد نقادانه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به تمدن غربی از عصر روشنگری
نویسنده:
پدیدآور: محمدجواد رحمتیان استاد راهنما: نصرت نیل ساز استاد مشاور: کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت‌های تمدن غربی در دو سده اخیر، موجب ایجاد رویکردهای مختلفی در میان اندیشمندان مسلمان درباره جایگاه و قلمروی حضور دین در دنیای مدرن شده است. عده ای تحت تأثیر اندیشمندان غربی دوره رنسانس، ضمن تأکید بر ناکارآمدی دین در پاسخ به نیازهای انسان امروزی، نجات جامعه را در محدود کردن قلمروی دین به امری شخصی دانستند. اما عده‌‌ای دیگر از جمله مفسران ضمن تأکید بر کارآمدی اسلام در همه عرصه‌های حیات بشر وظیفه خود را یافتن پاسخ‌های درخور، برای نیازهای جدید و متنوع جامعه امروزی با شیوه استنطاق قرآن دانستند و در این ضمن با اشاره به مبانی نظری و شیوه-های عملی تمدن غربی به ارزیابی و نقد آنها هم پرداختند. در میان این مفسران، نقش علامه طباطبایی در رویکرد نقادانه به تمدن غربی به‌ویژه از زمان روشنگری که یکی از مراحل مهم این تمدن به شمار می-آید، بسیار برجسته است. در این پژوهش با روش کتابخانه‌ای اطلاعات مربوط به مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب در عصر روشنگری در تفسیر المیزان گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. از مهم‌ترین مبانی تمدن غربی که در المیزان مطرح و نقد شده می‌توان به پوزیتویسم، اومانیسم، نسبیت اخلاق، دموکراسی اشاره کرد. در میان شیوه‌های عملی هم مسائلی چون آزادی زن، کاپیتالیسم بشتر مورد توجه علامه قرار گرفته است. بر اساس نظر علامه طباطبایی ادعای ناکارآمدی قوانین دین در عصر حاضر و برتری مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب، باطل است زیرا تمدن غربی در بعد نظری و عملی سرشار از تناقض، ناتوانی در سعادت مردم و محدود به بازه زمانی دنیاست. علامه ضمن روشن کردن نسبت مادیگرایی با اندیشه تقلیدی بودن دین، اصل مادیگرایی را منجر به رواج خرافه‌های اجتماعی متعدد دانسته‌اند. در حوزه اخلاق نیز قائلان به نسبیت اخلاق مطالبی را مطرح کرده‌اند که علامه طباطبایی با استدلالاتی دقیق از جمله تبیین طبیعت نوعیه و تطبیق آن با اجتماع شخصی و نیز تذکر به خطاء در تشخیص و تفاوت مصادیق و... به آنها پاسخ داده و اطلاق اخلاق را به اثبات می‌رسانند، در مورد دموکراسی به‌عنوان قله افتخار و ادعای تمدن غرب نیز، علامه پس از رد صفت اکثریت از دموکراسی به ناکارآمدی آن در بعد اخلاق پرداخته و بیان می‌دارند که دموکراسی غربی تنها قابلیت مدیریت ظواهر و امور مادی و نه معنوی را دارد. در بخش دیگری، ایشان به شیوه‌های عملی تمدن غرب اشاره دارد، یکی از این اصول، جایگاه زن و آزادی اوست که پس از بیان مفهوم صحیح آزادی و نیز محدودیت‌های معقول آن، آزادی زن در غرب را وسیله‌ای برای دست‌یابی به خواسته‌های دنیوی این جوامع دانسته که از زن به‌عنوان ابزاری برای تسهیل این روند استفاده می‌شود، و اما در مورد ساختار اقتصادیِ این تمدن، که همان سرمایه‌داری است، ایشان این نظام مالی را از ریشه باطل، و عاملی در ایجاد تضاد طبقاتی، و تقسیم جامعه به دو دسته بسیار فقیر و بسیار غنی می‌داند.
امثال مصرحه در قرآن کریم توسط علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نهادکاظم عبدالحسین مزیداوی استاد راهنما: محمدعلی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بارزترین جنبه هایی که قران کریم به آن توجه دارد، مَثَل ها هستند، مَثَل ها از شیواترین روش های بیان و خلاصه ترین آنها از لحاظ تاثیر بر دل هاست. مَثَل قرانی نوعی از اَشکال بیانی و تمثیلی به حساب می آید و روش های آموزشی مختلفی دارد مانند برانگیختن، ترساندن، یادآوری، نصیحت و تشویق. بسیاری از علماء، ادباء و مفسرین از مکاتب فکری مختلف و در طول اعصار از أمثال استفاده کرده اند. تعریف ضرب المثل، همانند و انواع و اقسام آن را به تفصیل بیان کرده اند، ضرب المثل خلاصه را به تفصیل بیان می کند، مبهم را آشکار می کند و هدف را از لحاظ تجسم آن به صورت محسوس به ذهن نزدیک می کند. استفاده از مَثَل ها در قران و از طرف خدای تعالی برای بندگانش، به منظور آسانی فهم و درک و آسانی دسترسی به آن است تا جایی که در روز قیامت برای کسی حجّتی نباشد و تمام دلائل، عقلی، موجود و اشاره به یگانگی خداوند متعال است. در بحث خودم به مَثَل های تفسیر المیزان از علامه محمدحسین طباطبایی پرداخته ام، بحث بر پایه روش استقرایی است و در خلال مجموعه آیات قرانی که ویژه اَمثال قرانی صریح است، به مثل ها می پردازم، و همچنین نظر علامه طباطبایی و نظرات برجسته ترین مفسران در تفسیر المیزان را آورده ام و در پایان احادیث و روایات تفسیری از پیامبر و اهل بیت ایشان در خلال سخنان، اعمال و تایید آنان درباره اَمثال قرانی و اهمیت آنها است. مَثَل هایی که در قران آمده، مثل های عامه هستند که به گوش همه مردم می خورد، ولی اِشراف به حقیقت معانی و نیّات اصلی آن خاص اهل علم است از کسانی که حقایق امور را درک می کنند و در ظواهر آنها ثابت نمی مانند.
نقش باورهای کلامی در معنویت با تاکید بر آراء علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی یارمحمدی استاد راهنما: عباس ایزدپناه استاد راهنما: سید احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر دستگاه معنوی، بر مجموعه‌ای از نظام‌های توصیفی و تجویزی ازجمله باورهای کلامی مبتنی است. پژوهش حاضر با روش گردآوری کتابخانه‌ای و شیوه اندیشه‌ورزی توصیفی، تحلیلی و استنتاجی و رویکردی ایجابی در تلاش است تا باورهای کلامی معطوف به معنویت را استخراج و معنویت مطلوب مبتنی بر آنان را با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی تبیین کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که معنویت نوعی وضعیتی وجودی در انسان و حاصل باور، توجه و ارتباط با بُعد فرامادی انسان و جهان است. در اندیشه علامه طباطبایی معنویت مطلوب فراورده‌ای مبتنی بر اصالت عالم معنا و مدارج باطنی انسان است که به‌مثابه کمالی انسانی و معطوف به قرب الهی، با حرکت جوهری وجود انسان را متعین می‌سازد. این پدیده هویتی متطور و مشکک، مبتنی بر دین، ملازم با عدالت، عقلانیت و اخلاق محور دارد. منبع معنا به‌مثابه بنیان معنویت، هویتی متشخص و شخص‌وار دارد که در عین فرا‌بودگی، درون‌بوده و واجد صفاتی نظیر طهارت و قدسیت، شایستگی عبادت و خیر محض است. تشخص و شخص‌وارگی در کنار شایستگی عبادت، بستر پرستش و ارتباطی از جنس من-تو را فراهم می‌کند. فرا‌‌بودگی، مانع زمینی شدن معنویت و درون‌بودگی، عامل نزدیکی و پیوند با سالک معنوی است و قدسیت منبع معنا، در کل دستگاه معنوی تسری می‌یابد. این پژوهش مدعی است که دین خصوصا در دستگاه فکری علامه طباطبایی برای وصول به معنویت، لازم، کافی و نیاز به آن همیشگی است. راهنمای معنوی واجد صفاتی نظیر جامعیت علمی، راهبری باطنی، عصمت، رأفت و مهربانی و در یک‌کلام انسان کامل است. معنویت مطلوب به‌مثابه امتداد سیر معنوی در قالب معاد و تجسم اعمال -و نه تناسخ- محقق می‌شود. باور به معاد، فصل ممیز معنویت دینی و مدرن است و ضمانت اجرایی لازم برای پایبندی به مناسک معنوی را فراهم می‌آورد.
واکاوی سیر اندیشه معاد در مکتب تفکیک با رویکرد نقدی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه جعفری استاد راهنما: حمید حسین‌نژاد استاد مشاور: مهدیه نزاکتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و حیات واپسین همواره یکی از مسائل مهم در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام بوده است، بطوری که یک چهارم از آیات قرآن و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته‌اند و در پی اثبات و بیان کیفیت حیات پس از مرگ هستند. از آنجا که این عقیده یکی از اصول مسلم دین اسلام است و منکر آن کافر است، در اصل پذیرش آن اختلافی وجود ندارد و اختلافها به علت تفاوت روش در کیفیت معاد است. یکی از این مکاتب، مکتب تفکیک است که در تبیین این مسئله به روش نقلی و تکیه بر ظاهر آیات و روایات و بدون قائل شدن به تفاوت میان نص و ظاهر عمل نموده است و چون روش عقلی را برای اثبات معاد قبول ندارد؛ لذا به نقد آرای فلاسفه صدرایی پرداخته است. فلاسفه صدرایی که به روش عقلی و برهانی به تبیین معاد پرداخته‌اند، همه متون دینی را ظاهر در نص نمی‌دانند و قائل به تاویل هستند و معتقدند برخی از این متون علاوه بر معنای ظاهر، دارای معارف عمیقی هستند که جز با بررسی های دقیق و جزئی حاصل نمی‌شوند. معاد جسمانی و روحانی از جمله بحث هایی است که میان فلاسفه و فلاسفه تفکیکی و نیز در میان خود تفکیکیها نظرات مختلفی را به خود اختصاص داده است. دیدگاه بزرگان این مکتب در مورد کیفیت معاد یکسان نیست و اختلاف نظرات قابل توجهی در آن وجود دارد. به طوری که بررسی این اندیشه ها دگرگونی آن را در طول زمان نشان می‌دهد. به عنوان مثال اگرچه هم فلاسفه تفکیکی و هم فلاسفه صدرایی قائل به غیریت نفس و بدن هستند؛ ولی فلاسفه صدرایی جسمانی بودن بدن و تجرد روح را قبول دارند؛ در حالی که مکتب تفکیک با برگرداندن روح به جسمانی بودن قائل به معاد جسمانی شده‌اند که این دیدگاه پیامدهایی از جمله تعارض با متون دینی را در بردارد. مسئله‌ای که در این مورد مطرح است این است که دلیل این مکتب برای این باور چیست و برای توجیه اشکالات وارده از فلاسفه چه دلایلی را آورده‌اند؟ آیا سیر تغییر در اندیشه مکتب تفکیک باعث گرایش به سمت فلسفه و توجه به ادله عقلی شده است یا همواره با ادله عقلی فلاسفه درباره معاد مخالفت می‌نمایند؟ نظر علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر قرآن درباره معاد چیست و میزان تطابق و یا مغایرت آرای ایشان با مکتب تفکیک در این مورد تا چه اندازه است؟
نقش حقوقی زن در تعالی خانواده از منظر علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: آمنه سادات هاشمی نسب گرجی استاد راهنما: محمد ابراهیم نتاج استاد مشاور: رامین فغانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله با رویکرد تحقیق در زمینه آثار علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی به بررسی جایگاه حقوقی زن و تاثیر آن بر رشد و تعالی خانواده در منظر علامه طباطبایی (ره) و آیت‌الله جوادی آملی می‌پردازد که در حقیقت پژوهش در قرآن، روایات و سیره‌ی پیامبر(ص) و معصومین (ع) می‌باشد. آیا علامه طباطبایی(ره) در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟ آیا استاد جوادی آملی در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟
  • تعداد رکورد ها : 4355