جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4350
مطالعه تطبیقی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و ژان ژاک روسو
نویسنده:
پدیدآور: شادی نادی؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: اکبر رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دارای ابعاد و گونه‌های مختلفی است که توجه به همه گونه‌ها در تربیت انسان، امری است که گریزی از آن نمی‌باشد. از میان گونه‌های تربیت، تربیت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می‌باشد چرا که انسان موجودی است اجتماعی و باید خود را برای ‌این نهاد آماده کند. برخی از ‌اندیشمندان دینی بر‌آنند که بنای زندگی انسان، برپایه زندگی اجتماعی شکل گرفته است و این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده و به علت نیاز او نمی‌توان انسان را از آن دور کرد. این نظر به خلاف برخی دیگر از ‌اندیشمندان است که قایلند، پیدایش جامعه و نیز تن‌دادن انسان به زندگی اجتماعی محصول تکامل طبیعی و تاریخی اوست. (طباطبایی، 1360) اخلاق و تربیت اجتماعی در عصر حاضر از بنیادی‌ترین موضوعات بشریست که همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مختلف در اقصا نقاط جهان بوده است. تربیت اجتماعی یکی از اصلی ترین و مهمترین مباحثی است که در جوامع امروزی مطرح است. تربیت به عنوان نیاز امروز و دیروز بشر درگذر زمان به شکل های مختلفی اعمال شده اند. از جمله تربیت جسمانی، اخلاقی، روانی و بحثی که در اینجا ما به دنبال آن هستیم یعنی تربیت اجتماعی. دلایل اهمیت تربیت اجتماعی برای افراد ولزوم به کارگیری این نوع تربیت توسط مدارس و خانواده ها. از این رو با بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی که بیشتر بر مبنای تقرب انسان به سوی خدا می‌باشد، و دیدگاه طبیعت‌گرایانه روسو روشن می شود، که عمده هدف آن ها جامعه پذیر کردن افراد می باشد. یکی از بهترین آثار تربیت اجتماعی، تحقق مهمترین آرمان اندیشمندان و متفکران یعنی تشکیل جامعه سالم ‌نام برده شده است. در بستر جامعه رشد یافته است که می‌توان افرادی سالم و صالح ساخت و‌ این امر با جامعه‌گریزی به ‌دست نمی‌آید و این خود نشان از اهمیت و ضرورت بسیار بالای تحقیق و تفحص در این زمینه را روشن میسازد. (امیدی و همکاران؛1396). تمامی روابط نسل‌ آینده یک جامعه، متاثر از تربیتی است که در عصر حاضر حاکم بر جامعه است. اگر جامعه‌ای ظالم بوده و تعدی و خیانت در آن جامعه رواج داشته باشد، همین صفت‌ها را می‌توان در نسل‌های بعدی ‌ایشان دید و اگر جامعه‌ای راه رستگاری را بپیماید، نسلی که در آن زندگی می‌کند در زمانی‌که خود حاکم بر سرنوشت خویش شود همین راه را می‌پیماید؛ چرا که فواید زندگی همراه با عدالت را چشیده است.در تربیت اجتماعی، فرد از خود‌محوری گذشته و با خروج از سلطه‌ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قایل است و هم برای خویشتن خویش و بیهوده هیچ‌کدام را فدای دیگری نمی‌کند. در بستر جامعه هست که صلاح خویش را بهتر می‌شناسد و با مقایسه خود با دیگر افرادی که در‌ این اجتماع هستند می‌تواند مطلوب را بشناسد و آن‌چه به‌عنوان انسان از او خواسته می‌شود را درک کند. فرد با تربیت اجتماعی می‌تواند در جامعه به‌درستی انتخاب کند و از آسیب‌های اجتماعی که ممکن است با حضور فرد در اجتماع پدید بیاید، خود را دور کند. همزیستی درست اجتماعی و زیستن آسوده در کنار هم با داشتن آرامش و امنیت‌خاطر یکی دیگر از فوایدی است که در‌ این تربیت عاید انسان می‌شود.
حل تعارض شر با اوصاف الهی از نگاه علامه طباطبایی(ره) و شارحان
نویسنده:
پدیدآور: علی کاظمی استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر که از قرون باستان ذهن متفکران زیادی را به خود مشغول کرده است، در این دوران نیز یکی از مسائل بسیار مهم و بحث برانگیز است. ملحدان معاصر وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقادات دینی دانسته و مدعی‌اند که میان وجود شر و اعتقاد به خداوندی که دارای صفات قدرت مطلق و خیرخواه محض است تناقض وجود دارد. قوی‌ترین استدلال در مسأله منطقی شر توسط جی ال مکی مطرح گشته است. او مدعی است مسأله شر ثابت می‌کند که خداباوری سنتی نه تنها پشتوانه عقلانی ندارد، بلکه ایجابا غیر عقلانی است و برخی از تعالیم اصلی آن به عنوان یک مجموعه، با یکدیگر سازگار نیستند. مکی برای اثبات مدعیات خویش بین سه قضیه‌ای که مورد قبول خدا شناسان است ناسازگاری برقرار می‌کند. این سه قضیه عبارتند از(خداوند قادر مطلق است)، (خداوند خیرخواه محض است) و (شر وجود دارد) وی بیان می‌کند هرچند میان این سه گزاره تناقض اشکار وجود ندارد اما با انضمام چند گزاره تناقضی اشکار محقق خواهد شد، که حاصلش عدم تحقق صفات کمالیه برای خداوند است.موحدین برای حل تعارض شر با اوصاف الهی نظریه‌ها و دفاعیه‌های مختلفی را ارائه کرده‌اند، اما مکی برخی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده و هیچ یک را قابل قبول ندانسته‌ است و بیشترین اشکال را به قوی‌ترین جواب در مسأله شر که دفاع مبتنی بر اختیار است وارد می‌نماید و می‌گوید دفاع مبتنی بر اختیار قابل اثبات نیست.او ادعا کرده است تنها به واسطه نفی یکی از گزاره‌ها می‌توان تعارض موجود را حل کرد. و از آنجایی که استقرار تعارض مساوی با نفی صفات کمالیه الهی است بر آن شدیم که به واسطه روش کتابخانه‌ای به نحو تحلیلی و توصیفی و برهانی به حل این تعارض همانگونه که مکی گفته بود، به صورت نفی گزاره‌های مطرح شده، مبتنی بر مبانی علامه طباطبایی و شارحان ایشان که تفاوت اساسی با هم ندارند مگر در روش بپردازیم. علامه نیز در رفع تعارض مانند سایر علما از عدمی بودن شر همراه با تقریری جدید، و نسبی بودن شر کمک گرفته است. اما به واسطه تعریف متفاوت از خیر و شر و بیان نظام احسن مبتنی بر مسأله عنایت تفاوتی اساسی در اقسام شر و وجود شرور در عالم ایجاد نموده است. چرا که مبتنی بر این تعریف بعضی از اقسام شر تخصصاً از عالم خارج می‌شوند. علامه به واسطه تعریف دقیق اختیار و بیان فروض موجود در آن، انسان را دارای قدرت اختیار می‌داند که باعث شرور اخلاقی گشته و تمام اشکالات مکی را در مسأله اختیار جواب می‌دهد، او علاوه بر این مطالب مبتنی بر قواعد فلسفی و آیات الهی مصرانه در پی اثبات اثرگذاری شر اخلاقی بر شر طبیعی می‌باشد. ایشان شر را لازمه جهان مادی می‌داند و خلقت جهان مادی را بدون لازمه آن محال می‌شمارد و از آنجا که قدرت به محال‌های ذاتی تعلق نمی‌گیرد خلق جهان بدون شر را محال می‌داند.
مقایسه و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون افاضه و استفاضه
نویسنده:
پدیدآور: آرزو احمدی استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث پیرامون مسئله فیض و افاضه و استفاضه از جمله مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. نظریه فیض از باسابقه ترین مباحث فلسفی است و مقصود از آن این است که از آن جا که هستی حقیقی تنها منحصر در خداوند است و خارج از گستره ی هستی اش هیچ هستی متصور نیست بنابراین افعال خداوند معلل به اغراض نبوده، هدفی جز ذات متعالیش ندارد و از آن روی که ذات هستی بخش خداوند پیوسته و جاودان است فاعلیت او بر سبیل دوام خواهد بود (رحیمیان،1381:ص226). مطابق این نظریه فیض نوعی ایجاد است که طی آن فیاض با وجود صدور معلول از آن همچنان در کمالات خود باقی است، هیچ موجودی جدای از او نیست اما در عین حال خود او هم نیست (همان:ص 71-40). علامه طباطبایی و فخر رازی از جمله اندیشمندان مسلمانی هستند که در باب نظریه فیض به بحث و نظر پرداختند. فخر رازی مخالف نظریه فیض حکما است و با توجه به توحید افعالی صدور همه موجودات را بدون واسطه از جانب خداوند می داند (رازی،1986،ج:ص257). او معتقد است وسایط فیض علل ایجادی نیستند بلکه علیت آن ها بر سبیل اعداد است (رازی،1370،جلد1:ص508). اما علامه طباطبایی معتقد است صدور بی واسطه موجودات از خداوند به مقتضای قاعده الواحد محال و غیر ممکن است (طباطبایی،1393،جلد2:ص82). با توجه به آن چه گفته شد یکی از ارکان اصلی مسئله فیض تبیین وساطت در خلقت و کیفیت صدور کثرت از وحدت است که در این زمینه مطالعات مناسبی به انجام رسیده است اما این مسئله در پژوهش حاضر محوریت ندارد و به میزانی که برای ورود به بحث افاضه و استفاضه مورد نیاز است به صورت اجمال به آن پرداخته می شود بنابراین نگارنده در این پژوهش درصدد است تا به ابعاد دیگر این مسئله از جمله به شرایط و عوامل موثر در افاضه و نسبت افاضه با عدل الهی و همچنین شرایط و صفات موثر در بهره مندی از فیض از دید علامه طباطبایی و فخر رازی بپردازد. بررسی وجوه افتراق و اشتراک این دو اندیشمند که نمایندگانی از مکتب کلامی شیعه و اشاعره هستند می تواند ما را در جهت فهم دقیق تر مسئله و در اتخاذ دیدگاهی صحیح تر نسبت به خداوند و انسان و جهان رهنمون سازد. شناخت افاضه کننده ها در جهان هستی و بررسی اوصاف و ویژگی های موثر در افاضه از جمله اهداف این پژوهش است. میان دو متفکر مورد نظر رساله در این که خداوند فیاض علی الاطلاق است اختلافی وجود ندارد اما شناخت سایر واسطه های فیض باید بررسی شود. به عنوان نمونه فخر رازی معتقد است ارواح عده ای از انسان ها به دلیل عدم توجه به علایق جسمانی و شوق فراوان برای اتصال به عالم روحانیات پس از مرگ به آن عالم انتقال می یابند و به دلیل برخورداری از این صفات بعید نیست با واسطه گری خود موجودات عالم ماده را از فیض بهره مند سازند (رازی،1420،جلد31:صص31-29). در این بخش همچنین به بررسی صفاتی پرداخته می شود که در صورت فقدان آن ها افاضه از جانب خداوند یا واسطه های فیض ممتنع می گردد. به عنوان نمونه یکی از صفاتی که علامه طباطبایی در این مبحث به آن اشاره کرده ربوبیت است. ایشان معتقد است اگر ربوبیت تنها منحصر به خداوند نباشد و رب های متعددی در عرض خداوند و به صورت مستقل در رساندن فیض به مخلوقات موثر باشند موجب بطلان فیض و از بین رفتن فیاضیت می شود (طباطبایی،1374،جلد10:ص74). اوصافی نظیردائم الوجود بودن، دوام صدور فعل و بی نیازی از دریافت عوض نیز در همین مجموعه اوصاف قرار می گیرد. بررسی عوامل موثر در استفاضه و بهره مندی از فیض بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد هستیم تا پاسخ برخی سوالات این حوزه را مشخص کنیم مانند این سوال که تفاوت متعلَقات فیض در دریافت آن به چه صورت است؟ و یا این که امور اکتسابی و ارادی نقشی در بهره مندی از افاضه دارند یا خیر؟ علامه طباطبایی و فخر رازی در این باب دیدگاه های متفاوتی ابراز داشته اند. علامه طباطبایی معتقد است اگر چه انسان ها به صورت گوناگون از فیض برخوردار هستند اما این امر ریشه در اعمال اکتسابی خودشان دارد (طباطبایی،1374،جلد8:ص200). در مقابل مطابق دیدگاه فخر رازی اکتساب انسان و سایر عوامل و شرایط در کم و کیف استفاضه بی اثرند و این امر صرفا بر طبق اراده و خواست الهی رقم می خورد (رازی،1420،جلد14:صص292-291). افاضه و نسبت آن با عدل الهی بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد پاسخ گویی به این مسئله هستیم که در صورت تفاوت در افاضه، جایگاه عدل به عنوان یکی از صفات خداوند چگونه قابل تبیین است. در هر بخش تلاش بر آن است تا نقش تفاوت های مبنایی علامه طباطبایی و فخر رازی در افاضه و استفاضه که ناشی از اختلاف مذاهب کلامی آن هاست مد نظر قرار گیرد.
واکاوی سیر اندیشه معاد در مکتب تفکیک با رویکرد نقدی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه جعفری استاد راهنما: حمید حسین‌نژاد استاد مشاور: مهدیه نزاکتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و حیات واپسین همواره یکی از مسائل مهم در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام بوده است، بطوری که یک چهارم از آیات قرآن و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته‌اند و در پی اثبات و بیان کیفیت حیات پس از مرگ هستند. از آنجا که این عقیده یکی از اصول مسلم دین اسلام است و منکر آن کافر است، در اصل پذیرش آن اختلافی وجود ندارد و اختلافها به علت تفاوت روش در کیفیت معاد است. یکی از این مکاتب، مکتب تفکیک است که در تبیین این مسئله به روش نقلی و تکیه بر ظاهر آیات و روایات و بدون قائل شدن به تفاوت میان نص و ظاهر عمل نموده است و چون روش عقلی را برای اثبات معاد قبول ندارد؛ لذا به نقد آرای فلاسفه صدرایی پرداخته است. فلاسفه صدرایی که به روش عقلی و برهانی به تبیین معاد پرداخته‌اند، همه متون دینی را ظاهر در نص نمی‌دانند و قائل به تاویل هستند و معتقدند برخی از این متون علاوه بر معنای ظاهر، دارای معارف عمیقی هستند که جز با بررسی های دقیق و جزئی حاصل نمی‌شوند. معاد جسمانی و روحانی از جمله بحث هایی است که میان فلاسفه و فلاسفه تفکیکی و نیز در میان خود تفکیکیها نظرات مختلفی را به خود اختصاص داده است. دیدگاه بزرگان این مکتب در مورد کیفیت معاد یکسان نیست و اختلاف نظرات قابل توجهی در آن وجود دارد. به طوری که بررسی این اندیشه ها دگرگونی آن را در طول زمان نشان می‌دهد. به عنوان مثال اگرچه هم فلاسفه تفکیکی و هم فلاسفه صدرایی قائل به غیریت نفس و بدن هستند؛ ولی فلاسفه صدرایی جسمانی بودن بدن و تجرد روح را قبول دارند؛ در حالی که مکتب تفکیک با برگرداندن روح به جسمانی بودن قائل به معاد جسمانی شده‌اند که این دیدگاه پیامدهایی از جمله تعارض با متون دینی را در بردارد. مسئله‌ای که در این مورد مطرح است این است که دلیل این مکتب برای این باور چیست و برای توجیه اشکالات وارده از فلاسفه چه دلایلی را آورده‌اند؟ آیا سیر تغییر در اندیشه مکتب تفکیک باعث گرایش به سمت فلسفه و توجه به ادله عقلی شده است یا همواره با ادله عقلی فلاسفه درباره معاد مخالفت می‌نمایند؟ نظر علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر قرآن درباره معاد چیست و میزان تطابق و یا مغایرت آرای ایشان با مکتب تفکیک در این مورد تا چه اندازه است؟
نقش باورهای کلامی در معنویت با تاکید بر آراء علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی یارمحمدی استاد راهنما: عباس ایزدپناه استاد راهنما: سید احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر دستگاه معنوی، بر مجموعه‌ای از نظام‌های توصیفی و تجویزی ازجمله باورهای کلامی مبتنی است. پژوهش حاضر با روش گردآوری کتابخانه‌ای و شیوه اندیشه‌ورزی توصیفی، تحلیلی و استنتاجی و رویکردی ایجابی در تلاش است تا باورهای کلامی معطوف به معنویت را استخراج و معنویت مطلوب مبتنی بر آنان را با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی تبیین کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که معنویت نوعی وضعیتی وجودی در انسان و حاصل باور، توجه و ارتباط با بُعد فرامادی انسان و جهان است. در اندیشه علامه طباطبایی معنویت مطلوب فراورده‌ای مبتنی بر اصالت عالم معنا و مدارج باطنی انسان است که به‌مثابه کمالی انسانی و معطوف به قرب الهی، با حرکت جوهری وجود انسان را متعین می‌سازد. این پدیده هویتی متطور و مشکک، مبتنی بر دین، ملازم با عدالت، عقلانیت و اخلاق محور دارد. منبع معنا به‌مثابه بنیان معنویت، هویتی متشخص و شخص‌وار دارد که در عین فرا‌بودگی، درون‌بوده و واجد صفاتی نظیر طهارت و قدسیت، شایستگی عبادت و خیر محض است. تشخص و شخص‌وارگی در کنار شایستگی عبادت، بستر پرستش و ارتباطی از جنس من-تو را فراهم می‌کند. فرا‌‌بودگی، مانع زمینی شدن معنویت و درون‌بودگی، عامل نزدیکی و پیوند با سالک معنوی است و قدسیت منبع معنا، در کل دستگاه معنوی تسری می‌یابد. این پژوهش مدعی است که دین خصوصا در دستگاه فکری علامه طباطبایی برای وصول به معنویت، لازم، کافی و نیاز به آن همیشگی است. راهنمای معنوی واجد صفاتی نظیر جامعیت علمی، راهبری باطنی، عصمت، رأفت و مهربانی و در یک‌کلام انسان کامل است. معنویت مطلوب به‌مثابه امتداد سیر معنوی در قالب معاد و تجسم اعمال -و نه تناسخ- محقق می‌شود. باور به معاد، فصل ممیز معنویت دینی و مدرن است و ضمانت اجرایی لازم برای پایبندی به مناسک معنوی را فراهم می‌آورد.
بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: مطهره اسمعیل زاده آرائی استاد راهنما: حکیمه السادات شریف زاده استاد مشاور: حجت صفارحیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از موضوعات اساسی در تربیت انسان ها تربیت جنبه اخلاقی انسان است زیرا در نظام دینی ما تربیت به معنای احیای هویت دینی و طی کردن مسیر کمال و سعادت اوست و بعد اخلاقی تربیت از همه ی ابعاد مهم تر می باشد. سعادت و رستگاری همه انسان‌ها در گرو تزکیه و تذهیب نفس است و در قرآن کریم هم بدان تاکید شده‌است و به‌همین دلیل هم هدف بعثت پیامبران قرار گرفته‌است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با بهره گیری از اندیشه های علامه طباطبایی (ره )می باشد. روش پژوهش به جهت ماهیت کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از آن است که از جمله مهم‌ترین مباحث فلسفه اخلاق رابطه دین و اخلاق می‌باشد .در دیدگاه علامه طباطبایی می‌توانیم به نوعی استقلال دین و اخلاق را نتیجه بگیریم به این معنا که درعین استقلال بین اخلاق و دین تعامل سازنده وجود دارد. علامه مهم‌ترین نوع تعامل بین دین و اخلاق را استکمال اخلاق توسط دین و دستیابی به اخلاق توحیدی می‌دانند زیرا قوانین جامعه تنها در صورتی به سرانجام می‌رسند که در چارچوب اخلاق کریمه باشند و اخلاق کریمه هم با ایمان به توحید محقق می‌گردد. شکل‌گیری هر عمل اختیاری نیازمند شناخت و انگیزه و انجام عمل در انسان مبتنی می‌باشند و در نتیجه مراحل تربیت اخلاقی موثر در شکل گیری هویت دینی که شامل شناخت، شکوفایی میل و انگیزه و درنهایت اراده انجام عمل است با مولفه های هویت دینی که شامل مولفه های شناختی، عاطفی ،فرهنگی و اجتماعی وآسیب پذیری هویت دینی است ، در ارتباط می باشند.
بررسی تطبیقی محدودیت های آزادی از منظر علامه طباطبایی(ره) و ژان پل سارتر
نویسنده:
پدیدآور: زهره غلامی استاد راهنما: مرتضی مزگی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آزادی ازجمله مسائلی است که موردتوجه بسیاری از فلاسفه چه در جهان اسلام و چه در جهان غرب قرارگرفته است. دراین ‌بین آزادی و کاربست آن از ابزارهای مهم برای رسیدن به کمال انسانی است. همچنین اندیشه‌ها و آزادی انسان است که او را برای رسیدن به هدف به حرکت درمی‌آورد؛ پس اگر آزادی نباشد هر نوع تلاش او بیهوده خواهد بود. در این پژوهش آزادی از منظر علامه طباطبایی (ره) به‌عنوان یک فیلسوف مسلمان و ژان پل سارتر به‌عنوان یک فیلسوف اگزیستانسیالیست بررسی خواهد شد. درعین‌حال که هر دو فیلسوف قائل به آزادی برای انسان هستند، اما آن را به‌طور مطلق نمی‌پذیرند و محدودیت‌هایی برای آن برشمرده‌اند. ما در این پایان‌نامه به دنبال بررسی مفهوم، اقسام، مبانی و محدودیت‌های آزادی با مراجعه به کتب و منابع دسته اول علامه طباطبایی و ژان پل سارتر هستیم و بعد از جمع‌آوری اطلاعات به توصیف، تحلیل و درنهایت مقایسه تطبیقی نظریاتشان پرداخته‌ایم. بعد از بررسی مفهوم و اقسام آزادی به‌طور جداگانه از منظر این دو فیلسوف به مبانی می‌رسیم که هر دو فیلسوف، مبانی انسان شناسانه و هستی شناسانه برای آزادی قائل شده‌اند. پس از بررسی مبانی به محدودیت‌های آزادی می‌رسیم؛ علامه طباطبایی (ره) در تبیین محدودیت‌های آزادی به 3 امر: 1) محدودیت حاصل از قوانین (شرعی/ غیرشرعی) 2) محدودیت حاصل از حقوق دیگران 3) محدودیت حاصل از علل طبیعی اشاره می‌کند و ژان پل سارتر در این زمینه به محدودیت‌های زیر می‌پردازد: 1) آزادی دیگران 2) مسئولیت‌های انسان 3) عدم آگاهی از آزادی 4) موقعیت.
امثال مصرحه در قرآن کریم توسط علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نهادکاظم عبدالحسین مزیداوی استاد راهنما: محمدعلی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بارزترین جنبه هایی که قران کریم به آن توجه دارد، مَثَل ها هستند، مَثَل ها از شیواترین روش های بیان و خلاصه ترین آنها از لحاظ تاثیر بر دل هاست. مَثَل قرانی نوعی از اَشکال بیانی و تمثیلی به حساب می آید و روش های آموزشی مختلفی دارد مانند برانگیختن، ترساندن، یادآوری، نصیحت و تشویق. بسیاری از علماء، ادباء و مفسرین از مکاتب فکری مختلف و در طول اعصار از أمثال استفاده کرده اند. تعریف ضرب المثل، همانند و انواع و اقسام آن را به تفصیل بیان کرده اند، ضرب المثل خلاصه را به تفصیل بیان می کند، مبهم را آشکار می کند و هدف را از لحاظ تجسم آن به صورت محسوس به ذهن نزدیک می کند. استفاده از مَثَل ها در قران و از طرف خدای تعالی برای بندگانش، به منظور آسانی فهم و درک و آسانی دسترسی به آن است تا جایی که در روز قیامت برای کسی حجّتی نباشد و تمام دلائل، عقلی، موجود و اشاره به یگانگی خداوند متعال است. در بحث خودم به مَثَل های تفسیر المیزان از علامه محمدحسین طباطبایی پرداخته ام، بحث بر پایه روش استقرایی است و در خلال مجموعه آیات قرانی که ویژه اَمثال قرانی صریح است، به مثل ها می پردازم، و همچنین نظر علامه طباطبایی و نظرات برجسته ترین مفسران در تفسیر المیزان را آورده ام و در پایان احادیث و روایات تفسیری از پیامبر و اهل بیت ایشان در خلال سخنان، اعمال و تایید آنان درباره اَمثال قرانی و اهمیت آنها است. مَثَل هایی که در قران آمده، مثل های عامه هستند که به گوش همه مردم می خورد، ولی اِشراف به حقیقت معانی و نیّات اصلی آن خاص اهل علم است از کسانی که حقایق امور را درک می کنند و در ظواهر آنها ثابت نمی مانند.
شان تعلیمی روایات تفسیری از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: محسنعلی شهرکی استاد راهنما: عباس یوسفی تازه‌کندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم تفسیر قرآن ، رابطه قرآن با سنت است. در این خصوص مفسران نظرات مختلفی را ابراز کرده اند. از مفسران معاصر علامه طباطبایی(ره) قرآن کریم را در دلالت مستقل و بی نیاز از روایات می دانند و نیازمندی قرآن در بیان جزئیات و تفاصیل احکام به روایات معتبر نقل شده از پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام را نفی کننده استقلال قرآن در دلالت نمی دانند. ایشان نقش روایات تفسیری را تعلیم شیوه تفسیر قرآن می دانند و وظیفه مفسر را غور در روایات و استخراج روش فهم قرآن می دانند. توجه به این کارکرد روایات تفسری از منظر صاحب تفسیر المیزان با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف استخراج شان تعلیمی روایات تفسیری از منظر علامه طباطبایی(ره) ضرورت دارد. بررسی دیدگاه ها ی علامه طباطبایی(ره) در خصوص شان تعلیمی روایات نشان داد که برخی از روایات تفسیری بطور مستقیم، کارکرد روایات تفسیری را آموزش می دهند و بعضی دیگر به طور غیر مستقیم نقش روایات تفسیری را نمایان می کنند. تفسیر قرآن با آیات قرآن، ارجاع متشابهات به محکمات، اخد روایات موافق و رد روایات مخالف قرآن، قاعده جری و تطبیق از جمله مهم‌ ترین کارکردهای روایات تفسیری است که بطور مستقیم در روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام به آنها اشاره شده است. اصل معناداری فرازهای مستقل آیات قرآن، پدیدار شدن معانی جدید با قیود جدید و استفاده از سیاق، کارکردهایی هستند که بطور غیر مستقیم و از عمل تفسیری اهل بیت علیهم السلام بدست می آید.
تبیین مسئله شخصیت از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی ره
نویسنده:
پدیدآور: زینب جهان‌نورد سروندی استاد راهنما: علیرضا رسولی شربیانی استاد مشاور: مرضیه اخلاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد تببین مسئله شخصیت از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی (ره) است. داده‌های این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده با روش تحلیل اسنادی، بررسی شده است. ماهیت انسان در مکاتب فلسفی و روانشناسی مختلف مثل آگوست کنت و اثبات گرایی، فیلسوفان تجربه‌گرا، روانشناسی رفتارگرا،روانکاوی فروید از مناظر مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس ماهیت انسان در مکاتب دینی و الهی مورد توجه قرار گرفت و به انسان روحانی، شاخص‌های روحانیت در انسان و رابطه انسان با خدا در قران، ادبیات و عرفان و معرفی فطرت انسان در نهج البلاغه پرداخته شد. ساحت‌های نفس از دیدگاه علامه تامل خاص و نگاه ساختاری می توان، مهم ترین جنبه‌های وجودی انسان که به شخصیت او شکل می‌دهند و منشا سعادت و شقاوت او هستند را این گونه برشمرد: ساحت شناختاری، ساحت غریزی، ساحت اراده، ساحت عمل و ساحت الوهی (فطری). در یک تقسیم‌بندی دیگر در اندیشه علامه می‌توان هفت ساحت با کارکرد تقریباً مستقل و در تعامل با یکدیگر را برای انسان برشمرد که عبارت اند از: ساحت جسمانی، عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، هنری و دینی «ویژگی‌های فی نفسه نوع انسان»، «ویژگی های نوع انسان با لحاظ حرکت استکمالی در سه ساحت نگرش، گرایش و رفتار» و «ویژگی‌های نوع انسان با لحاظ اثر حرکت استکمالی بر نفس»" ارائه شده است.
  • تعداد رکورد ها : 4350