جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4332
بررسی عقلی- فلسفی شکر و تأثیر آن بر کمال انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدید اور : فاطمه استیری استاد راهنما: اعظم ایرجی‌نیا استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام احسن هستی که صنع پروردگار حکیم است، بر پایه ی سنن، قوانین و روابط ویژه‌ی علت و معلولی بنا شده‌است و به حکم حرکت جوهری، هر جزئی از جهان رو به سوی کمال دارد و در این مسیر، با ابزار و هدایت تکوینی الهی، طی طریق می‌کند. در این سیر تکاملی، بنابر قاعده‌ی تشکیک در وجود و مساوقت وجود با کمالات آن، هر موجودی که به واسطه‌ی صفات و آثار وجودی‌اش، به خداوند- که خیر و کمال مطلق و منشاء تمام خیرات می‌باشد- نزدیک‌تر باشد، به همان نسبت کامل‌تر و الگویی برای مراتب پایین تر از خود می باشد. انسانی که با فضل خدا از نعمت وجود برخوردار شده و فطرت و عقلی به او عطا شده تا به وسیله‌ی آن، طریق هدایت و کمال را بشناسد و در آن قدم بردارد، ضرورتا درمی‌یابد که باید قدر این نعمت‌های بزرگ را بداند و در جست و جوی آنچه سبب تقویت این قوا و هموار شدن مسیرش در سیر تکامل می‌شود، برآید تا شکر آن‌ها را به جا آورد. این پژوهش در صدد آن است با تبیین معنا، مراتب و انواع شکر و نقش آن در کمال انسان و بررسی آن بر اساس مبانی فلسفی حکمت متعالیه، از دیدگاه علامه طباطبایی بپردازد. و در یافتن پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل موارد زیر، قدم بردارد.پرسش‌هایی چون : منظور از شکر و مراتب آن کدام‌اند؟ ضرورت شکر مُنعِم چگونه تبیین می‌شود؟ رابطه‌ی عقل وانواع آن با شکر نعمت، چیست؟ مهم‌ترین نعمت‌هایی که شکر آن‌ها واجب است، کدام‌اند؟ جایگاه نعمت ولایت در سرنوشت انسان چیست و شکر آن چگونه انجام می‌شود؟ چگونه تبعیت از ولایت به عنوان مصداق عینی تحقق عدالت در اندیشه و عمل بشر، مطابق برنامه‌ی هدایتی خدای متعال، به کمال و رشد انسان و جامعه‌ی بشری و در نهایت جهان آفرینش به حکم رابطه‌ی علی و معلولی میان پدیده‌ها، از باب ضرورت بالقیاس، کمک می‌کند؟ و عدم بهره‌گیری از این نعمت الهی چه خسرانی برای انسان در بردارد؟ و...
پیامد ها وچالشهای کار معلمی مبتنی بر معرفت قلبی برگرفته از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: نجمه اصغرزاده استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: سشیشسیشسی شسیشسیشسی استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) با بررسی آیات معرفت نفس در قرآن کریم علاوه بر تعریف فلسفی از نفس، آن را موجودی معتدل و ساده دانسته که تقوا و فجور بر اساس آن نسبت پیدا می‌کند. علامه به تناسب، در مباحث علمی فلسفی خود به بحث های مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفی و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبی برای طرح ریزی یک نظام جامع تربیتی برآمده از فلسفه اسلامی است. خصوصیات کم نظیر و گاهی هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامی و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفی و آشنایی با فلسفه غرب و مبانی آن از سوی دیگر، می تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی به ایشان باشد. ازاین رو، پرداختن به آرای این اندیشمند فرزانه، گامی به سوی نظام تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائی درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشی آن و استلزامات تربیتی آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهی هم با برداشت های محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالی نظام تربیتی اسلامی بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود. به عنوان پرسش اصلی این پژوهش،می توان این سوال را مطرح کرد: کار معلمی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) به چه چالش هایی روبه رو است؟ در این جستار سعی شده است با بهره مندی از روش تحلیل داده ها، با رویکردی کیفی، که مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای است، به سوال این پژوهش پاسخ داده شود.هدف از نگارش مقاله حاضر ارایه دیدگاه صحیح از علامه طباطبایی (ره) در باره معرفت قلبی و چالش های پیش روی معلمان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد تربیت زمانی می تواند موفق شود که به پیدایی برخی صفات رفتاری مطلوب در یادگیرنده منجر شود و از آنجا که در تربیت اسلامی رسیدن به توحید و پرورش انسان خداپرست هدف غایی مطرح شده ، مییتوان اذعان کرد که نقش اسوه ای مربی یا معلم جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد.
جهت گیری علامه طباطبایی در تفسیر آیات احکام
نویسنده:
پدیدآور: احمد قاصد بشیر البومصطفی استاد راهنما: علی أمین رستمی استاد مشاور: سجاد دلیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت این تحقیق ناشی از کمک های ارزنده علامه طباطبایی در فهم و تفسیر آیات احکام است و بررسی آیات احکام از آنجایی که جهان اسلام در استنباط احکام شرعی بر آنها تکیه کرده است از اهمیت آشکاری برخوردار است. روش شناسی علامه طباطبایی را نیز پذیرفت، زیرا علامه طباطبایی در میان مفسران، علمای شیعه و دیگران جایگاه والایی دارد و دیدگاه های تفسیری او از اهمیت بالایی برخوردار است و طباطبایی در تفسیر خود بر منابع متعددی چون حدیث و تاریخ تکیه می کند و محدود نیست. فقط به کتب امامیه، بلکه از منابع اهل سنت نیز استفاده می کند و این همان چیزی است که با پاسخ به سؤال اصلی در این تحقیق که جهت علامه طباطبایی در تفسیر آیات احکام است، بررسی خواهیم کرد؟ با رویکردی توصیفی و تحلیلی با بررسی تفاسیر علامه طباطبایی در کتب متعدد و تفاسیر ایشان از آیات احکام، این تحقیق بر آن است تا جهت گیری علامه طباطبایی در تفسیر آیات احکام و تبیین دیدگاه های تفسیری ایشان را نشان دهد. آیات احکام، آیاتی است که به تشریع و قوانین اسلام و احکام حقوقی در زمینه های مختلف مربوط می شود. این آیات موضوعات مختلفی از جمله عبادات، معاملات مالی و اقتصادی، قوانین جزایی و حقوقی، احکام خانواده و میراث و سایر مسائل حقوقی را در بر می گیرد و همچنین بر مبانی فقهی و ادله حقوقی که بر آن استناد شده است، توجه شده است. در استنباط و تفسیر حکم. این پژوهش همچنین به تمرکز بر متون خاص قرآنی که طباطبایی در تفسیر خود به آنها پرداخته است و چگونگی تفسیر آنها و استنباط احکام حقوقی از آنها و کتابهای مهمی که به اندیشه های طباطبایی در تفسیر پرداخته است، می پردازد و بحثی جامع در مورد آن ارائه می کند. بینش فقهی و تفسیری او از احکام شرعی در قرآن کریم و تعداد آیات آن، سپس تبیین واژگان آیات مرتبط با احکام، ذکر حکم و تبیین فایده آنچنان که فرمود. گرایش به جریان اجتماعی دارد، چنان که آیات را از طریق ساختار اجتماعی اسلامی و ماهیت ساختارهای اجتماعی تفسیر می‌کرد و رویکرد تطبیقی را نیز در پیش گرفت، چنان که تفاسیر پیش از خود را مفسران نخبه شیعه یا مفسران عامه، مقایسه و رجحان مقایسه می‌کرد. بین آنها.
واکاوی سیر اندیشه معاد در مکتب تفکیک با رویکرد نقدی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه جعفری استاد راهنما: حمید حسین‌نژاد استاد مشاور: مهدیه نزاکتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و حیات واپسین همواره یکی از مسائل مهم در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام بوده است، بطوری که یک چهارم از آیات قرآن و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته‌اند و در پی اثبات و بیان کیفیت حیات پس از مرگ هستند. از آنجا که این عقیده یکی از اصول مسلم دین اسلام است و منکر آن کافر است، در اصل پذیرش آن اختلافی وجود ندارد و اختلافها به علت تفاوت روش در کیفیت معاد است. یکی از این مکاتب، مکتب تفکیک است که در تبیین این مسئله به روش نقلی و تکیه بر ظاهر آیات و روایات و بدون قائل شدن به تفاوت میان نص و ظاهر عمل نموده است و چون روش عقلی را برای اثبات معاد قبول ندارد؛ لذا به نقد آرای فلاسفه صدرایی پرداخته است. فلاسفه صدرایی که به روش عقلی و برهانی به تبیین معاد پرداخته‌اند، همه متون دینی را ظاهر در نص نمی‌دانند و قائل به تاویل هستند و معتقدند برخی از این متون علاوه بر معنای ظاهر، دارای معارف عمیقی هستند که جز با بررسی های دقیق و جزئی حاصل نمی‌شوند. معاد جسمانی و روحانی از جمله بحث هایی است که میان فلاسفه و فلاسفه تفکیکی و نیز در میان خود تفکیکیها نظرات مختلفی را به خود اختصاص داده است. دیدگاه بزرگان این مکتب در مورد کیفیت معاد یکسان نیست و اختلاف نظرات قابل توجهی در آن وجود دارد. به طوری که بررسی این اندیشه ها دگرگونی آن را در طول زمان نشان می‌دهد. به عنوان مثال اگرچه هم فلاسفه تفکیکی و هم فلاسفه صدرایی قائل به غیریت نفس و بدن هستند؛ ولی فلاسفه صدرایی جسمانی بودن بدن و تجرد روح را قبول دارند؛ در حالی که مکتب تفکیک با برگرداندن روح به جسمانی بودن قائل به معاد جسمانی شده‌اند که این دیدگاه پیامدهایی از جمله تعارض با متون دینی را در بردارد. مسئله‌ای که در این مورد مطرح است این است که دلیل این مکتب برای این باور چیست و برای توجیه اشکالات وارده از فلاسفه چه دلایلی را آورده‌اند؟ آیا سیر تغییر در اندیشه مکتب تفکیک باعث گرایش به سمت فلسفه و توجه به ادله عقلی شده است یا همواره با ادله عقلی فلاسفه درباره معاد مخالفت می‌نمایند؟ نظر علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر قرآن درباره معاد چیست و میزان تطابق و یا مغایرت آرای ایشان با مکتب تفکیک در این مورد تا چه اندازه است؟
تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: مهتاب راک استاد راهنما: سلماز فرامرزی گروسی استاد مشاور: بهاره عزیزی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی است. روش پژوهش تحلیلی و مقایسه ای است. یافته‌های سوال اول پژوهش نشان داد که اهداف تربیت اسلامی از دیدگاه علامه جعفری عبارتند از: هدف غایی، رسیدن به توحید در مرحله اعتقاد و عمل، اهداف وسطی نیز عبارتند از: اهداف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی. یافته‌های سوال دوم پژوهش نشان داد که ضرورت اخلاق در نظام آموزشی از منظر علامه طباطبائی عبارت است از: طبیعت اجتماعی انسان، وجود حقیقی و شخصیت واحد جامعه و هویت جمعی انسان. یافته‌های سوال سوم نشان داد که مقایسه دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی پیرامون ضرورت اخلاق در نظام آموزشی حائز دلالت‌هایی است که از منظر علامه جعفری عبارتند از: تعقّل و اندیشه ورزی در تربیت اخلاقی، توّجه به ارزشها و فرهنگ جامعه، خلاقیّت یابی و پرورش آن، نقش خود شناسی در تربیت اخلاقی. دلالت های تربیتی دیدگاه اخلاقی علامه طباطبائی در نظام آموزشی عبارتند از: سطح اولیه ـ مدرسه (به عنوان جامعه تربیتی کوچک)، سطح پیشرفته ـ کل جامعه (به عنوان جامعه تربیتی). نتایج نشان می دهد که طبق دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی، اخلاق و تربیت اخلاقی شا‌ه‌راه پیشگیری از آسـیب‌های روانـی اجتمـاعی و هـم چنـین، ریشـه تمامی اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و ناهنجاریهای جوامع است. بـه همـین دلیـل، ارتقای اخلاقمندی در جامعه از جمله آرمانهای بزرگ و دیرپای بشـری، و در طـول تـاریخ مـورد توجه مکاتب گوناگون بشری و الهی بوده است.
واکاوی مسئله ی شرور با تکیه بر رویکرد علامه طباطبایی در المیزان و مولوی در مثنوی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا رمضانی کیوانی استاد راهنما: علی حسن بیگی استاد مشاور: محمدرضا قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائلی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه گروه‌های مختلف بوده است، بازنگاری تعاریف شر، تشریح اصل شرور و تعیین راه حل برای رفع شبهات مرتبط با آن می‌باشد. شبهات پیرامون مسئله شر، به زمان و مکان و آئین خاصی محدود نمی‌شود و به جهت ارتباط و نقش این موضوع در تفکر اعتقادی، پرداختن به آن در همه ی ادوار ضرورت می‌یابد. یکی از تقریرهای رایج آن اینست که یا خدا می‌خواهد شرور را نابود کند و نمی‌تواند، یا می‌تواند و نمی‌خواهد، یا نه می‌خواهد و نه می‌تواند، یا هم می‌خواهد و هم می‌تواند؛ اگر او می‌خواهد و نمی‌تواند پس عاجز است ولی این با اوصاف خداوند مطابق نیست، اگر او می‌تواند و نمی‌خواهد پس بخیل است که این نیز با خداوند سازگار نیست، اگر او هم می‌خواهد و هم می‌تواند که تنها فرض متناسب با خداست، در این صورت شرور از چه منبعی سرچشمه می‌گیرند و چرا او آنها را از بین نمی‌برد؟ سوالات پیرامون مسئله ی شرور، گاه منجر به انکار وجود خداوند، گاه منجر به انکار قدرت مطلق و علم مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند و گاه منجر به شکل‌گیری باور به ثنویت خالق، شده است. منکران معتقدند چون نمیتوان پاسخ شایسته ای بر آن پرسش‌ها یافت، این مسئله، دلیل محکمی بر ضعف مدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا است. از آنجا که مسئله ی شرور، تنها استدلال ملحدان علیه خداست؛ پاسداری از باور به خداوند یکتای قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه مطلق ایجاب می‌کند تا در مسیر پاسخگویی به اشکالات آسیب زننده به نظام دینی قدم برداشته و از آسیب هایی مانند دوری جامعه از اصل خداباوری و یکتا پرستی که نهایتا منجر به شیوع ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم و ایجاد ناامنی می‌شود، پیشگیری کنیم. هدف از پژوهش پیش رو، حل معمای شر با توجه به دیدگاه مفسر و فیلسوف بزرگ علامه طباطبایی و عارف نامدار حوزه ی ادبیات تعلیمی، مولوی است؛ بدین منظور با در نظر گرفتن " تبیان لکل شئ " بودن قرآن، به قیاس رویکرد فکری علامه طباطبایی و مولوی در برخورد با مسئله ی شر پرداخته می‌شود. نحوه ی ورود هر دو فرد به این چالش، پرداختن به بحث هستی شناختی و الهیاتی است و هر دو به عدمی بودن و نسبی بودن شر باور دارند. در این بررسی، به سبب نظری بودن موضوع، به صورت توصیفی ـ تحلیلی به پردازش محتوای کیفی مطالب گردآوری شده، توجه می‌شود. در این پژوهش، به ترتیب به شرح اصل مسئله ی شر، بیان ناسازگاریهای موجود، راه حل ها و پاسخهای دگرگون ارائه شده توسط اندیشمندان، تحلیل و نقد راهکارهای اراِئه شده، تبیین مبانی و رویکرد علامه طباطبایی نسبت به شرور، تبیین مبانی و رویکرد مولوی نسبت به شرور، تطبیق یابی رویکرد علامه طباطبایی و مولوی با آیات متناظر به بحث و در نهایت، با دقت در انسجام متن و پیوستگی محتوا، به کشف وجوه تشابه و تمایز و قیاس بین رویکرد علامه طباطبایی و مولوی پیرامون مسئله ی شرور خواهیم پرداخت تا هدف پژوهش که تبیین رهیافتی برای حل معمای شر می‌باشد، محقق گردد. ان شاء الله تعالی.
نقش باورهای کلامی در معنویت با تاکید بر آراء علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی یارمحمدی استاد راهنما: عباس ایزدپناه استاد راهنما: سید احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر دستگاه معنوی، بر مجموعه‌ای از نظام‌های توصیفی و تجویزی ازجمله باورهای کلامی مبتنی است. پژوهش حاضر با روش گردآوری کتابخانه‌ای و شیوه اندیشه‌ورزی توصیفی، تحلیلی و استنتاجی و رویکردی ایجابی در تلاش است تا باورهای کلامی معطوف به معنویت را استخراج و معنویت مطلوب مبتنی بر آنان را با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی تبیین کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که معنویت نوعی وضعیتی وجودی در انسان و حاصل باور، توجه و ارتباط با بُعد فرامادی انسان و جهان است. در اندیشه علامه طباطبایی معنویت مطلوب فراورده‌ای مبتنی بر اصالت عالم معنا و مدارج باطنی انسان است که به‌مثابه کمالی انسانی و معطوف به قرب الهی، با حرکت جوهری وجود انسان را متعین می‌سازد. این پدیده هویتی متطور و مشکک، مبتنی بر دین، ملازم با عدالت، عقلانیت و اخلاق محور دارد. منبع معنا به‌مثابه بنیان معنویت، هویتی متشخص و شخص‌وار دارد که در عین فرا‌بودگی، درون‌بوده و واجد صفاتی نظیر طهارت و قدسیت، شایستگی عبادت و خیر محض است. تشخص و شخص‌وارگی در کنار شایستگی عبادت، بستر پرستش و ارتباطی از جنس من-تو را فراهم می‌کند. فرا‌‌بودگی، مانع زمینی شدن معنویت و درون‌بودگی، عامل نزدیکی و پیوند با سالک معنوی است و قدسیت منبع معنا، در کل دستگاه معنوی تسری می‌یابد. این پژوهش مدعی است که دین خصوصا در دستگاه فکری علامه طباطبایی برای وصول به معنویت، لازم، کافی و نیاز به آن همیشگی است. راهنمای معنوی واجد صفاتی نظیر جامعیت علمی، راهبری باطنی، عصمت، رأفت و مهربانی و در یک‌کلام انسان کامل است. معنویت مطلوب به‌مثابه امتداد سیر معنوی در قالب معاد و تجسم اعمال -و نه تناسخ- محقق می‌شود. باور به معاد، فصل ممیز معنویت دینی و مدرن است و ضمانت اجرایی لازم برای پایبندی به مناسک معنوی را فراهم می‌آورد.
امثال مصرحه در قرآن کریم توسط علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نهادکاظم عبدالحسین مزیداوی استاد راهنما: محمدعلی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بارزترین جنبه هایی که قران کریم به آن توجه دارد، مَثَل ها هستند، مَثَل ها از شیواترین روش های بیان و خلاصه ترین آنها از لحاظ تاثیر بر دل هاست. مَثَل قرانی نوعی از اَشکال بیانی و تمثیلی به حساب می آید و روش های آموزشی مختلفی دارد مانند برانگیختن، ترساندن، یادآوری، نصیحت و تشویق. بسیاری از علماء، ادباء و مفسرین از مکاتب فکری مختلف و در طول اعصار از أمثال استفاده کرده اند. تعریف ضرب المثل، همانند و انواع و اقسام آن را به تفصیل بیان کرده اند، ضرب المثل خلاصه را به تفصیل بیان می کند، مبهم را آشکار می کند و هدف را از لحاظ تجسم آن به صورت محسوس به ذهن نزدیک می کند. استفاده از مَثَل ها در قران و از طرف خدای تعالی برای بندگانش، به منظور آسانی فهم و درک و آسانی دسترسی به آن است تا جایی که در روز قیامت برای کسی حجّتی نباشد و تمام دلائل، عقلی، موجود و اشاره به یگانگی خداوند متعال است. در بحث خودم به مَثَل های تفسیر المیزان از علامه محمدحسین طباطبایی پرداخته ام، بحث بر پایه روش استقرایی است و در خلال مجموعه آیات قرانی که ویژه اَمثال قرانی صریح است، به مثل ها می پردازم، و همچنین نظر علامه طباطبایی و نظرات برجسته ترین مفسران در تفسیر المیزان را آورده ام و در پایان احادیث و روایات تفسیری از پیامبر و اهل بیت ایشان در خلال سخنان، اعمال و تایید آنان درباره اَمثال قرانی و اهمیت آنها است. مَثَل هایی که در قران آمده، مثل های عامه هستند که به گوش همه مردم می خورد، ولی اِشراف به حقیقت معانی و نیّات اصلی آن خاص اهل علم است از کسانی که حقایق امور را درک می کنند و در ظواهر آنها ثابت نمی مانند.
ابداعات علّامه طباطبایی در ادراکات
نویسنده:
پدیدآور: سیما ترابی دشت بیاض استاد راهنما: سیدمرتضی حسینی شاهرودی استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تفحّص مسأله محورانه ابداعات ویژه علّامه طباطبایی در ادراکات را شناسایی، بازنمایی و نقدهای محتمل بر آنرا گزارش و بررسی نموده است. علّامه طباطبایی با ابتناء بر مبانی فلسفه وجودگرایانه صدرایی، به این ابداعات نائل گردیده است.علّامه، حقیقت علم را حضور مجرّد نزد مجرّد و در مورد هر علم حصولی علمی حضوری را تعریف و تحدید نموده است. فرض مادّی بودن ادراک حسّی، ایدهآلیسم، شکّاکیت و نسبیت را درپی دارد. این هر سه در تضادِّ با واقعگرایی علّامه طباطبایی واقع شده است و به اثبات نوآورانه ایشان در تجرّد ادراک حسّی میانجامد. علّامه، عقل اعظم را مفیض صور کلّی و عقل اصغر را مفیض صور جزئی به نفس میداند. توجّه به عالم عقل اصغر مبنای ابداعات علّامه در ادراکات است. علّامه با ابداع علم حضوریِ افاضه شده از ناحیه عقل اصغر در ادراک حسّی اذعان داشته که علم حضوری نمیتواند خود به خود علم حصولی بار آورد بلکه در فرآیند ادراک «قوّه تبدیل کننده علم حضوری به علم حصولی» را معرّفی مینماید. قوّه متخیّله نفس، از سر اضطرار برای انتقال داده‌ها و مفاهمه با دیگران علم حصولی را از علم حضوری می‌سازد.ابداع علّامه در ارجاع علم حصولی به علم حضوری و نقش مادّه در انتقال ادراکات نکته فلسفی مهمّی است که مبنای ساخت ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی در انقلاب انفورماتیک قرار گرفته است. علّامه قوّه وَهم را به حسِّ مشترک نسبت داده است. لذاست که به مراتب دوگانه ادراک، یعنی ادراکات حسّی _خیالی و ادراکات عقلی قائل است. در مسأله اتّحاد عاقل و معقول تعبیر بدیع اتّحاد «ناعت و منعوت» را بکار برده، با اشکالاتی که بر برهان تضایف صدرا در اتّحاد عاقل و معقول آورده آنرا ناتمام دانسته و به اقامه برهان ویژه خود پرداخته است. علّامه از طریق درک مفاهیم ربطی در قضایا و تبدیل معانی حرفی به اسمی، درک مفاهیم ربطی مبتنی بر ادراکِ نفس و حالات نفسانی و طریق تحلیل معلومات تصوّری و تصدیقی کیفیت انتزاع معقولات ثانی فلسفی را شرح داده است که هریک، از ابداعات علّامه در ادراکات محسوب میشوند. «اعتباریات عملی» یا «اعتباریات بالمعنی الأخّص» که در آن تحدیدی بدیع از نفس الامر حاکم میباشد؛ بارزترین ابداع ویژه علّامه در ادراکات است. این بداعت مرهون تفکّر فازی و پایبندی علّامه به تشکیک در ظهورات وجود میباشد، که اسّ و اساس تفکّر ایشان در اعتباریات است ملاک‌های علّامه طباطبایی در «حسن و قبح» که ابتناءِ قضایای اخلاقی برآنست، ریشه در معیار تشخیص ابنسینا در این خصوص دارد و بازگشت همه ملاک‌ها به ملاک «ملائمت و منافرت با طبع»، واقعگرایی اخلاقی هر دو حکیم را محرز مینماید. علّامه طباطبایی به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی، اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عامند که از ملاک «ملائمت و منافرت با طبع» در حسن و قبح بدست میآید و در منطق فازی با مقادیری پیوسته ارزشگذاری میشود. استاد مطهری از جمله منتقدانی است که به نسبیگرایی اعتباریات علّامه در اخلاق رأی داده است. به نظر میرسد رمز مخالفت بسیاری از معاصران علاّمه با این بحث، نرسیدن آنان به این پایه تفکّری علّامه بوده است.اعتباریات ظرفیتی شگرف در بازخوانی فلسفه اسلامی همگام با جهان معاصر و تفکّرات پست مدرنیته و درک تکثّر فرهنگ‌ها و ارز ش‌ها در جوامع انسانی فراهم آورده است.
بررسی تاثیر شروراخلاقی درنزول بلایا براساس دوتفسیر المیزان علامه طباطبایی وتفسیر کبیر فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: اکرم سادات درج ور استاد راهنما: سیدمحمدرضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین تحقیق به بررسی آیات مرتبط با شروراخلاقی دردیدگاه علامه طباطبایی وفخررازی خواهیم پرداخت و تفاوت وبرداشت تفسیری این دو فیلسوف مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. هدف آن است که ارتباط شروراخلاقی با بلایای طبیعی ازنظراین دومفسربیان شود وبرداشت های تفسیری آن درقرآن مورد واکاوی قرار گیرد. براساس آیات قرآن کریم دومحور آیات درباره بلایا وجود دارد. آیات به صورت عام وآیات‌ به صورت خاص. باتوجه به کثرت آیات، آیات خاص را دسته بندی کردیم و به شروراخلاقی دراین چندین موضوع پرداختیم. باتوجه به کثر‌ت آیات، آیات خاص را با نگاه به هفت موضوع دسته بندی کردیم که عبارتند: شرک، فسق، تقلید ناروا، نفاق، کفر، اطاعت ازطاغوت و دنیاطلبی. 1:فسق: سوره بقره آیات8تا20سوره بقره26و27 سوره آل عمران ،149-15 وآیات163-167ال عمران 2:شرک وتقلید ناروا: سوره بقره آیات 168تا171وایه 221 3:منافقین: سوره بقره آیات 204_207بقره 4: طاغوت:سوره بقره ایات256_257 سوره بقره ایات136_147 ترک ولایت مومنین وقبول ولایت کفار نفاق است و شرایط ازبین بردن ریشه های نفاق 5:دنیاطلبی:سوره بقره آیه 255 گناهان اجتماعی:سوره بقره آیه 275_281 6:میگساری:سوره بقره آیه 219_220 مضرات جسمانی واخلاقی میگساری
  • تعداد رکورد ها : 4332