جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و تأثیر آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
محسن تاتاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، طی چند سال اخیر به عنوان یک جریان فکری نیرومند در حوزه‌ی تأملات فلسفی مطرح شده و به سایر حوزه‌ها، از جمله تعلیم و تربیت سرایت کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت می‌باشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: 1- معنای نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چیست؟ 2- چه نقدهایی بر نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی وارد است؟ 3- نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چه تأثیری بر مبانی تعلیم و تربیت (هدف تربیت، محتوای یادگیری و روش‌های تدریس) دارد؟ در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، هیچ معیار و استاندارد عینی و قابل درک برای عقلانیت و شاخصی برای تعیین صدق و کذب گزاره‌ها وجود ندارد. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی به دلیل متناقض و خودشکن بودن آن مورد نقد است. البته، اگر هم در باب معرفت و شناخت نسبیتی وجود داشته باشد، نسبیت محدود خواهد بود نه مطلق. در فرآیند تعلیم و تربیت هم نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی در قالب دیدگاه سازنده‌گرایی مطرح می شود. بر این اساس هدف‌های آموزش در محیط یادگیری باید بیشترین تأکید را بر پرورش تفکر انتقادی و تفکر عمقی داشته باشند. محتوای کتب درسی نیز باید قابل تغییر و بازنگری باشند. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی بر روش‌های تدریس غیرمستقیم یا دانش‌آموز محور تأکید می‌کند. روش‌هایی که بر اساس آنها فراگیران در محور فعالیت قرار گرفته و منفعل نیستند. به نظر می‌رسد بر اساس نتایج بدست آمده و به کارگیری آنها در امر تعلیم و تربیت، می‌توان بر یکسری از مشکلات موجود فائق آمد و نتایج تربیتی مطلوبی را انتظار داشت. در نهایت بررسی دیدگاه‌های مختلف مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی و مطالعه‌ی تطبیقی آنها پیشنهاد گردید.
مقایسه باورهای معرفت‌شناختی و راهبردهای یادگیری در دانش‌آموزان تیزهوش و عادی
نویسنده:
مریم‌السادات میرسلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور مقایسه باور های معرفت‌شناختی و راهبردهای یادگیری در دانش‌آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت بدین منظور 120 دانش‌آموز دختر مقطع متوسطه 60 تیزهوش و 60 عادی با روش تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های باور معرفت‌شناختی شومر و راهبردهای یادگیری باصری پاسخ دادند.یافته‌های پژوهش‌ نشان داد دانش‌آموزان عادی از راهبرد یادگیری مرور ذهنی بسط‌دهی بیشتر استفاده می‌کنند در حالی که دانش‌آموزان تیز هوش از راهبرد یادگیری سازماندهی بیشتر استفاده می‌کنند همچنین دانش‌آموزان عادی نسبت به دانش‌آموزان تیز هوش از باورهای معرفت شناختی منبع دانش با سرعت یادگیری بیشتر بکار می‌برند.بطور کلی دانش‌آموزان تیز هوش نسبت به دانش‌آموزان عادی از راهبردهای یادگیری پیچیده تر و باورهای معرفت شناختی رشد یافته‌تری استفاده می‌کنند.
بررسی اندیشه‌های کارل پوپر و دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
حمیدرضا بهروان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی این پایان نامه بررسی آراء و اندیشه‌های کارل پوپر و استنتاج دلالت‌هایی در زمینه‌ی مبانی، اصول و روش‌های تربیت اخلاقی است. روش تحقیق عبارت است از تحلیل و توصیف اندیشه‌های پوپر و جمع آوری اطلاعات به شیوه مطالعات کتابخانه‌ای. برای این منظور در وهله‌ی نخست به آثار و تألیفات پوپر و سپس به کتاب‌ها و مقالاتی که درمورد دیدگاههای اخلاقی پوپر و تربیت اخلاقی بود مراجعه گردید. از دستاوردهای مهم این تحقیق می‌توان به استنتاج هدف‌های تربیتی از آراء پوپر اشاره کرد. این اهداف به دو گروه فردی و اجتماعی و هرکدام نیز به دو شاخه‌ی سلبی و ایجابی تقسیم شدند. دستاورد دیگر این پایان نامه که شاید مهم‌ترین نتیجه‌ی این تحقیق نیز باشد، استخراج برخی مبانی تربیت اخلاقی از آراء پوپر بود. این مبانی عبارتند از آزادی و کرامت انسانی، عقلانیت، لغزش پذیری و نقص دانش بشری، و باز بودن آینده. از مبانی مذکور اصول اخلاقی ذیل به دست آمد: خود آیینی و تصمیم گرایی اخلاقی، برابری انسان‌ها در دانش و ارزش، گفت وگو و بحث نقادانه، و خوش بینی. آن‌گاه براساس مبانی و اصول فوق الذکر روش‌هایی درتربیت اخلاقی پیشنهاد گردید که عبارت‌اند از: واگذاری مسئولیت، آزمون و خطا و استقبال از اشتباه، ‌مباحثه انتقادی و یادگیری فعال، و امید بخشی.
ارزیابی الگوی تحلیلی میشل فوکو در مطالعات دینی
نویسنده:
الهام نصیری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه یکی از حوزه های مورد توجه محققان و پژوهشگران اجتماعی حوزه ی اندیشه ها است؛ که با توجه به اهمیت این حوزه بر دانشمندان اجتماعی است تا به بررسی انتقادی اندیشه های ورودی و داخلی متأثر از آنها بپردازند. در میان اندیشه های معاصر ورودی، اندیشه ی متفکر شالوده شکن معاصر فرانسوی، میشل فوکو، به دلیل بداعت در روش و فتح باب نگاهی جدید و واژگونه به مسائل اجتماعی، با استقبال چشمگیری در میان متفکران علوم انسانی ایران روبه رو شده است؛ به طوری که آنان را به مطالعه ی مسائل اجتماعی- سیاسی دینی از این دریچه واداشته است. اما نکته ی حائز اهمیت در این تأثیرپذیری، عدم توجه به اقتضائات فکری و فرهنگی ایران اسلامی است. این دیدگاه به طور مفرطی در نسبی گرایی معرفت شناسی و تاریخی گرایی غوطه ور است. در توجه به این مسائل نگارنده بر خود فرض دانست تا به بررسی این مسأله بپردازد که آیا امکان انطباق یا تلفیق دو مبانی اندیشه ای دین و میشل فوکو وجود دارد؟ اگر مطالعه ای متأثر از این دیدگاه صورت گرفته است، در چه سطحی مبادرت به تلفیق یا انطباق نموده است؟ در این پژوهش به بررسی توصیفی - تحلیلی اندیشه ی میشل فوکو، و متفکرین علوم انسانی وامدار او، با تو جه به دو پیش فرض پرداختیم . آن چه با انجام این پژوهش به آن دست یافتیم آن است که انطباق یا تلفیق آراء میشل فوکو به دلیل آن مبانی نسبی گرایانه و رد معنا و حقیقت ثابت، با مبانی اندیشه ای دین سازگار نیست اما از آ ن جهت که ما را متوجه یک امر بیرونی می نماید مطلوب است ومی تواند مورد توجه ما باشد. این همان توجه به زمینه است که در روش رئالیسم نیز مورد توجه است. اما باید توجه داشت که اسیر این زمینه ها نشد.
بررسی ماهیت تجربه دینی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت با تاکید بر آرای ویلیام آلستون
نویسنده:
هادی امیری کاربندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله با هدف بررسی ماهیت تجربه دینی از نظر ویلیام آلستون(فیلسوف معاصر آمریکایی) و امکان کاربرد آن در تعلیم و تربیت انجام شد. براین اساس ازنظر آلستون،تجربه دینینوعی از ادراک است که علاوه بر داشتن ساختار مشترک با تجربه حسی،نقش موثری در موجه ساختن باورها و اعتقادات دینی ایفاء می نماید. لزوم برخورداری از گوهرآگاهی(درونی) بی واسطه به خداوند،وجه متمایز دیدگاه آلستون با سایر فیلسوفان دین محسوب می گردد. لذا از این حیث، برقراری ارتباط و تعامل با خداوند به عنوان هدف آفرینش انسان تلقی شده که با رویکرد اعتماد گرایی سعی در موجه نمودن باورهای صادق می باشد.این تحقیق در صدد پاسخگویی به سئوالاتی اساسی شامل: بررسی مبانی معرفت شناسی وماهیت تجربه دینی ، دلالتها و پیامدهای ناشی از کاربرد آن در تعلیم و تربیت و انتقادهای وارده به دیدگاه آلستون می باشد.به نظر می رسد این تلقی از تجربه دینی حداقل می تواند در سه حوزه اهداف آموزشی، روش یاددهی – یادگیری وپرداختن به هوش معنوی به عنوان روش تربیتی قابل استفاده باشد وهمچنین از حیث ماهیت در زمره تحقیقات نظری و فلسفی قرار دارد و روش پژوهش نیز استنتاجی – تحلیلی است.نظرات و دیدگاههای آلستون و مقالات و کتابهای ترجمه شده در این موضوع به عنوان منابع دست اول و دوم مربوط به جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه به بررسی انتقادات وارده بردیدگاه آلستون از حیث معرفتی و شباهت تجربه دینی و حسی پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این بررسی، ارائه یک الگوی پیشنهادی مبتنی بر گزاره- هایی با هدف داشتن ارتباط معنوی با خداوند و با در نظر گرفتن اصل تعالی و کمال متربی و همگانی بودن امکان تجربه می باشد. و لازمه چنین رویکردی، داشتن مربیانی با اوصاف معنوی و ملتزمبه روش مباحثهو مشارکت متربی درفرایند تعلیم و تربیت می باشد.
تاریخ نگری از منظر ائمه معصومین (ع) (با تکیه بر نهج البلاغه)
نویسنده:
قدسیه خدامی دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع اسلامی در بردارنده‌ی گزاره‌هایی سودمند درباره‌ی تاریخ می‌باشد که با بررسی آن می‌توان به تدوین مبانی نظری و انتقادی تاریخ از منظر امام علی(ع) نائل آمد. این رساله بر همین مبنا به اندیشه‌ی تاریخی امیر مومنان(ع) توجه نموده و طی چهار فصل در پی تبیین دیدگاه فلسفی ایشان درحوزه‌ی تاریخ و فلسفه انتقادی آن برآمده است. بررسی یافته‌های تاریخی نهج البلاغه نشان می‌دهد که ایشان امکان دست‌یابی به حقایق را مسلمدانسته و بر همین مبنا یکی از ارکان یقین و معرفت را شناخت تاریخی می‌دانند که با روش انس با تاریخ و درون فهمی حاصل می‌شود. با اینحال ایشان نیز موانعی را برای دست‌یابی به حقیقت بر شمرده‌اند که وابستگی‌های عاطفی و فتنه‌های اجتماعی از موانع بیرونی و پیروی ازهوای نفس و شیطان به عنوان مانع درونی به حساب می‌آید. ایشان سمت‌گیری‌های عاطفی که سبب تحریف تاریخ شده‌است را از اصول مسلم عقیدتی، که به عنوان پیش داده‌های ذهنی مطرح است، تفکیک نموده‌اند. امکان دست‌یابی به حقیقت تاریخی، بستر مناسبی برای شناخت حقیقی سنن و کشف روابط علی و معلولی به وجود می‌آورد که امیرمومنان وجود قوانین تاریخی را با الفاظ گوناگون بیان نموده‌اند و بر همین اساس با تعمیم کلی و پیش‌بینی‌های آینده نگرانه گذشته را معیار سنجش امروز و آینده دانسته‌اند. ایشان درتبیین گزاره‌های تاریخی، تاریخ را به ابعاد مادی و ظاهری آن تقلیل نداده‌ بلکه با تحلیل‌های فرامادی و غیر محصور در چارچوب‌های صوری تاریخ را دو لایه و واجد مفاهیم کلی‌تر دانسته‌اند. و در نهایت ایشان در مقام اثبات درستی گزاره‌های تاریخی، از ساز و کار ادبیات نگارشی با استفاده از وحی، عقلانیت و بلاغت بهره برده و با بهره‌گیری از منبع وحیانی و سخنان پیامبر و به کارگیری اسناد مکتوب و غیر مکتوب در صدد اعتبار بخشی به داده‌های تاریخی خویش برآمده‌اند.
شاخصه های جامعه اخلاقی اسلام و مسیحیت
نویسنده:
حسن تلکابادی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع تحقیق پیرامونشاخصه های جامعه اخلاقی در اسلام و مسیحیت است ؛ که در آن، ارزش های اخلاقی در حوزه رابطه انسان با انسان های دیگر ارزیابی می شود. شاخصه هایی که وجود یا عدم آنها در هر جامعه ای ، اخلاق آن جامعه را، به سوی تعالی یا سقوط اخلاقی سوق می دهد. تلاش این نوشتار ، تطبیق اخلاق متن با اخلاق جامعه مطلوب، و استحصال مهمترین شاخصه های چنین جامعه ای است.ساختار بحث، بر دو محورمبانی اخلاق و شاخصه های جامعه اخلاقی، در دو دین اسلام و مسیحیت می پردازد. محور اول به تشریحعلل و عوامل ارزشهای اخلاقی و لایه های اخلاقی و راهکارهای اخلاقی مشترک، در قرآن و کتاب مقدس می پردازد. عوامل مشترک ارزشهای اخلاقی ؛ به معرفت و محبت و ایمان ، و در بخش لایه های اخلاقی ؛ به اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق زیستی و در بخش راهکارهای اخلاقی؛ به التفات به حضور و نظارت خدا ، باطن گرایی، آخرت گرایی، و پرهیز از عوامل انحطاط و سقوط اخلاقی اشاره خواهیم کرد.با تکیه و توجه به این مبانی ، در فصل بعد وارد محور اصلی تحقیق می شویم ، که شامل شاخصه های جامعه اخلاقی در متن قرآن و کتاب مقدس است. مانند خدامحوری، امربه معروف ونهی از منکر ، رعایت حقوق ،مدارا ، اخوت ، عفت عمومی، عدالت اجتماعی، آداب اجتماعیمی باشد. و با تحلیل و مقایسه محتوایی و تطبیقی و کمی و کیفی هر شاخص به این نتیجه رسیدیم که ؛ دین اسلام و مسیحیت، شاخصه های اخلاقی همسووهمگرادر این زمینه ها دارند. و این خود ، برای رسیدن به یک اجماع و گفتمان اخلاقی واحد در جامعه اخلاقی ادیان ابراهیمی کافی خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش ، تحلیل محتوایی و تبیینی بوده است که به صورت دقیق و موشکافانه آیه به آیهقرآن و متون عهدین، با تدبر و تامل در معانی آن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مشترکاتی در حوزه ی ارزشهای اجتماعی ادیان می پردازد . و در تحلیل محتوایی از تفسیر مدرن استفاده نشده است؛ و ملاک تفسیر سنتی از محتوی بوده است. پیشنهاد تحقیق می توان این باشد که بهترین گزینه برای گفتگوی ادیانابراهیمی ، تکیه به شاخصه های مشترک اخلاقی در متون مقدس می باشد.
بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آن
نویسنده:
حسن روح اللهی اوجاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آنانجام گرفته است . امروزه یکی از حوزه های مورد توجه محققان و پژوهش گران تعلیم و تربیت حوزه اندیشه هاست ؛ که با توجه به اهمیت این حوزه بر دانشمندان فلسفه تعلیم و تربیت است تا به بررسی انتقادی اندیشه های جدید در زمینه آموزش و پرورش بپردازند. در میان اندیشه های معاصر ، اندیشه متفکر شالوده شکن معاصر فرانسوی ، میشل فوکو ، به دلیل بداعت در روش و فتح باب نگاهی جدید و واژگونه به مسائل اجتماعی ، با استقبال چشم گیری در میان متفکران علوم انسانی ایران و غرب شده است.فوکو در باستان شناسی و تبارشناسی خویش وجود حقایق جهانی را انکار می کند و معتقد است حقیقت ها همواره درون بازی های معطوف به حقیقت تکوین می یابند .وی همچنین با تأکید بر وابستگی دانش و قدرت ، تصور دانش بی طرف را توهمی بیش نمی داند . از این رو ، نظر کلی فوکو در باب تعلیم و تربیت آن است که نظام تعلیم و تربیت موجود ، " در توزیع امکانات خویش ، چه از جهت امکانات بهره مند ساز ، چه از جهت امکانات بازدارنده اش ، از خطوطی تبعیت می کند که حدو مرز آنها را فاصله ها ، تضاد ها و مبارزه های اجتماعی تعیین می کند . هر دستگاه تعلیم و تربیتی ، نوعی شیوه سیاسی برای حفظ یا تغییر وجوه تملک گفتار ها ، همراه با دانش ها و قدرت های برخاسته از آنها ست ." با توجه به این مسائل محقق برخود فرض دانست در ضمن بررسی آرائ فلسفی میشل فوکوبه بررسی این مسئله بپردازد که چگونه مفاهیم فوکو به نقد نظام آموزشی و تربیتی دوره مدرن منجر می شود؟ آیا فوکو پس از نقد گفتمان دوره مدرن راه حلی ارائه می دهد؟ در این پژوهش به بررسی توصیفی – تحلیلی اندیشه میشل فوکو ، با توجه به چهار پیش فرض پرداختیم. جامعه آماری این پژوهش کتاب ها و مقالات خود فوکو و کتاب هایی است که دیگران در رابطه با او نوشته اند . روش محقق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد . و از نظر هدف در نوع تحقیقات بنیادی نظری است . جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . آنچه با انجام این پژوهش به آن دست یافتیم آن است که اگر از روش دیرینه شناسی و تبارشناسی درپژوهش های تربیتی استفاده شود ، می توان به حل بعضی مسائل تعلیم و تربیت منجر شود.
معیار شناخت از نظر صدرالمتالهین و دکارت
نویسنده:
مهدی علی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، از مباحث اصلی تفکر فلسفی بوده واز قدیم مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. در این مسیر از شروع تفکرعقلی تاکنون همه دانشمندان به نحوی نگرشی معرفتی درباره همه امور از جمله خدا، جهان، و انسان داشته اند. از جمله فیلسوفانی که به این مهم پرداخته اند و معرفت از مباحث عمده فلسفه آن ها به شمار می رود، صدرالمتالهین ودکارت هستند. در این تحقیق بیان معیار شناخت از نظرگاه صدرالمتالهین و دکارت مورد توجه قرار گرفته است. صدرالمتالهین قائل به امکان شناخت است ومعیار آن را در دوحوزه علم حصولی وحضوری بررسی می کند وبر این عقیده است که ما یک سری قضایا را به نحو بدیهی درک می کنیم ونیازی به شک در آن ها نیست، وی از آن جای که قائل به امکان شناخت است، مکانیزم آن را هم بیان می کند.صدرالمتالهین معیار شناخت در علم حضوری را بدیهی می داند ومعیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع مطرح می کند، هم چنین رنه دکارت هم قائل به امکان معرفت است ومعیار آن رادر دو حوزه علم حضوری وحصولی بررسی می کند وبر این عقیده است کهدر همه چیز باید شک کرد. دکارت معرفت خود را از شک شروع می کند وچون خداوند را اساس شناخت مطرح می کند(شهود) معیار قضایای فطری یا حضوری را وضوح وتمایز می داند، وهم چنین معیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع بیان می کند. مولف در این راستا به تبیین دقیق و موجز نظریه‌ی معیارشناخت صدرالمتالهین ودکارت در چهار فصل که عبارت اند از: فصل اول کلیات، فصل دوم شناخت ومعیار شناخت از نظر صدرالمتالهین، فصل سوم شناخت ومعیار شناخت از نظر دکارت، فصل چهارم تطبیق نظرات پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 274