جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > تاریخ فلسفه اسلامی > 1403- دوره 3- شماره 12
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
حسن عباسی حسین‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقل یکی از مباحث مهم در سیر تاریخ فلسفه از ارسطو و شارحان او است که برخی شارحان ارسطو رساله‌ای دربارۀ آن نگاشته‌اند. آنچه مسئلۀ عقل را به مسئله‌ای چالش‌برانگیز نزد شارحان ارسطو تبدیل کرد نگاه به چیستی خود عقل فعال یا عقل اول به‌عنوان بخشی از قوۀ نفس انسان یا مرتبه‌ای در نظام مراتب موجودات است. بررسی آن می‌تواند چیستی و جایگاه عقل و وظایف آنرا نیز تبیین کند. پرسش اینست حقیقت «عقل اول» نزد کندی چیست و چه جایگاه وجودشناسانه و معرفت‌شناسانه‎‌ای در اندیشۀ فلسفی او دارد؟ براین اساس در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به این یافته‌ها دست یافتیم که عقل اول همیشه بالفعل است و علت برای معقولات و علت برای عقول ثانی است و مقدم بر همۀ آنهاست و عقول ثانی سه مرتبۀ دیگر عقل هستند و این سه مرتبه از مراتب عقل، جزئی از نفس ناطقه هستند، اما دربارۀ جدایی عقل اول از نفس صراحتی در بیان کندی وجود ندارد از حیث معرفت‌شناسانه، نفسی را که عاقل بالقوه است بالفعل می‌کند. به این نتیجه دست‌یافتیم نظریۀ عقل اول کندی، تلفیقی از نگاه ارسطوئی، افلاطونی و کتاب خیرالمحض است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 128
نویسنده:
لیلا کیان خواه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعة النجاة یکی از مهم‌ترین آثار ابن‌سینا شامل رساله‌های منطق، طبیعیات، الهیات و ریاضیات است که بحث معاد از جمله مهم‌ترین مباحث ارائه شده در بخش الهیات است و تشریح و تبیین فلسفی آن، از جمله اهداف ابن‌سینا از تألیف النجاة بوده است. ابن‌سینا در الهیات النجاة تبیین معاد را بر بسیاری از مبانی حکمت نظری و عملیِ خود بنا کرده است و به نوعی می‌توان آن را ماحصل حکمت نظری و عملیِ او دانست. از آنجا که همة چاپ‌های فعلی الهیات النجاة علاوه بر این‌که معیارهای تصحیح انتقادی را رعایت نکرده‌اند، از نسخة نفیس و کهن مرادملا 1410 نیز غافل مانده‌اند، متنی مصحَّح محسوب نشده و بازتصحیح این اثر را ضروری‌ می‌نمایند. نسخة مرادملا 1410، توسط رضوان بن الساعاتی یکی از علمای قرن ششم ه.ق کتابت شده و پس از کتابت، بارها در طول حدود پانزده سال با نسخه‌های دیگر و نیز آثار دیگر ابن‌سینا مقابله شده و دارای پنج گواهی بلاغ در انتهای نسخه و نیز بلاغ‌های متعددی در طول متن است. نظر به اهمیت معاد در نظام فکری ابن‌سینا و در الهیات النجاة، تصحیح انتقادی بخش معاد بر سایر مباحث مقدم شده و در این مقاله ارائه می‌شود. این تصحیح انتقادی بر اساس سه رسالة کهن و نفیس متعلق به قرن ششم ه.ق، موجود در کتابخانه‌های آستان قدس، حراجچی اوغلو و مرادملاست که به لحاظ قدمت و صحت بر تمام نسخه‌های موجود ارجحیت دارند. آنچه در این مقاله ارائه می‌شود، بررسی و ارزیابی بحث معادِ الهیات النجاة و نیز نسخه‌شناسی این سه نسخة ارزشمند است
صفحات :
از صفحه 31 تا 74
نویسنده:
یوسف فضیلت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
داستانِ دقوقی تبیینِ تمثیلیِ قاعده «کل شیء» و بلکه ذکرِ وحدتِ وجود به لحن و سیاقِ اختصاصیِ عرفانِ مولوی است؛ بی‌آن‌که لازم باشد او را وحدتِ وجودیِ عرفان نظری بدانیم. نسبتِ داستانِ دقوقی به مثنوی، نسبتِ قاعده‌ی «کل شیء» به عرفانِ ابن‌عربی است که هر کس به مدلول و معنای آن‌ها توجه نداشته باشد نتوانسته است جان‌مایه‌ی عرفان نظری و نیز مثنوی معنوی را دریابد. مقاله‌ی حاضر معتقد است علی رغم تفاوت های زیادی که میانِ عرفان ابن عربی و عرفان مولوی وجود دارد اما توحیدِ حق تعالی اساسی‌ترین مفهومی است که هر دو مکتب حول آن شکل گرفته‌اند. مهم‌ترین تمثیل‌هایی که در داستانِ دقوقی به کار رفته‌اند، شمع = نور، درخت و انسان هستند. وجه اشتراکِ مهمِ تمثیل‌های یاد شده این است که: هر سه قایم و ایستاده و راست‌قامت‌اند: و این با مسیرِ طول و عمقِ هستی تناسب دارد. هر سه با سوختن نسبتی دارند؛ و در عینِ حال هر سه با تزکیه مرتبط‌اند. هستی با نور یکی است و نور از اسمای الهی است. نور و وجود، وحدتِ محض‌اند و همه‌ی کثرات، ظهورِ همین وحدت‌اند؛ حقیقت انسان حقیقت نوری است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 155
نویسنده:
مجید زمانی علویجه ، فاطمه نظری ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابنِ ‌رشد به‌هدفِ نقدِ روشی که «متصوّفه» در استنباط‌هایِ الاهیاتیِ خود برگزیده اند، دو ادعا به آنان نسبت می‌دهد: یک-متصوفه به روش‌هایِ نظری باور ندارند و، دو-به‌باورِ متصوفهْ معرفتْ تنها با پیراستنِ نفس از شهوت‌، و القاء از جانبِ خداوند شکل می‌گیرد. او معتقد است، تنها دلیلِ صوفیان بر این دعاوی ظاهرِ آیاتی از قرآن است؛ امّا ظواهرِ آیاتِ یادشده برایِ اثباتِ مقصودشان بسنده نیست. یک روش برایِ آن‌که موجّه و مقبول افتد، باید هم‌زمان سه مؤلّفه‌یِ «عمومیّت»، «سازگاری با ظواهرِ قرآن»، و «سازگاری با چارچوبِ منطقِ ارسطویی» را برآورد. ازنظرِ اوْ روشِ «متصوّفه» هیچ‌یک از سه مؤلّفه‌یِ گفته‌شده را ندارد. ما فهمِ ابنِ‌رشد از متصوفه را مفروض می‌گیریم و در درستیِ آن چون‌وچرا نمی‌‌کنیم و؛ سپس استدلال می‌آوریم که: (1) می‌توان از مُدّعایِ نسبت‌داده‌شده به صوفیان، صورت‌بندیِ منطقی و نظری ارائه داد؛ صورت‌بندی‌ای که حتا با پیش‌فرض‌هایِ روش‌شناختیِ ابنِ رشد سازگار باشد. (2) ظواهرِ آیاتِ موردِنزاع، به یک‌سان می‌تواند هم مُدعایِ صوفیان را اثبات نماید و هم مُدعایِ ابنِ رشد را. (3) ابنِ رشد در ظهوریابیِ خود از آیاتِ قرآن به شکاکیّتِ معناشناختی دچار می‌شود، ازاین‌رو نمی‌تواند ازپسِ تبیینِ هیچ آیه‌ای برآید. (4) ابنِ رشد در معناشناسیِ خود، تأویل براساسِ مبانیِ فلسفه‌یِ ارسطویی را برگزیده است؛ این‌نحوه تأویل‌کردن نه عمومیّت دارد و نه با ظواهرِ قرآن سازگار است؛ ازاین‌رو ایرادی که ابنِ‌رشد به متصوفه وارد می‌کند، خودشکن است. (5) ابنِ‌رشد از یک‌سو حقِ تأویل را از متصوفه سلب می‌کند؛ اما خودْ فراوان با مفروضاتِ ارسطویی به تأویل مبادرت می‌ورزد. (6) ابنِ رشد بینِ «اطلاق» و «عمومیّت» خلط کرده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 106
نویسنده:
حسین خرسندی امین (خوردوستان)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطالعه تحلیلی قواعد فلسفی در پرتو مطالعه تاریخی آنها، هم زمینۀ فهم بهتر آنها را فراهم می‌آورد و هم میزان تأثّر آنها از مکاتب و آرای فلسفی را به خوبی آشکار می‌سازد. از جمله قواعد مهم و پرکاربرد در حکمت اسلامی قاعدۀ «العلم بالعلّة یستلزم العلمَ بالمعلول» است. پیوند این قاعده با دو مسأله اصالت وجود و حقیقت علم و تحولات این دو در حکمت اسلامی، ضرورت بازخوانی این قاعده را آشکار می‌سازد. نوشتار پیش رو، نخست پیشینۀ این قاعده را از نظر گذرانده و به تبیین این مهم می‌پردازد که علم به علت در چه صورتی مستلزم علم به معلول است. آنگاه با توجه به سیر تاریخی آن به تبیین ادله اقامه شده بر آن پرداخته؛ و در پایان، به مهم‌ترین کاربردهای این قاعده اشاره می‌کند. علم حضوری به معلول در پرتو علم حضوری به علت، اقامه براهینی نو بر این قاعده بر اساس مبانی حکمت متعالیه و بیان تفاوت آن با قاعدۀ «ذوات الأسباب لاتعرف إلا بأسبابها» از جمله مهم‌ترین دستاوردهای این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 157 تا 184
نویسنده:
قاسمعلی کوچنانی ، محمدمهدی داور ، ریحانه صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با تأکید بر آراء فارابی درباره چیستی و مختصات دو مفهوم «فلسفه سیاسی» و «فقه سیاسی» در آراء فارابی بحث کرده است و با استفاده از تبیین و سپس تحلیل نظرات ابونصر فارابی به دنبال پاسخی برای اینکه آیا «فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در فلسفه فارابی یکسان هستند؟» بوده است. با بررسی آنچه که فارابی در باب حکمت مدنی در کتاب المله، سیاست مدنیه، و آراء اهل مدینه فاضله سخن رانده است می‌توان دریافت که هر دو مفهوم فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در فلسفه مدنی فارابی موجود هستند و حتی بعد نظری آن نیز در حکمت نظری موجود است. با این حال، نمی‌توان چیستی این دو را یکی دانست ولی از حیث مختصات که شامل مبانی و غایت می‌باشد، می‌توان این دو مفهوم را دو جزء از یک کل واحد دانست. مبنا و غایت فلسفه سیاسی و فقه سیاسی فارابی از آن جهت که جزئی از اجزای فلسفه مدنی این فیلسوف مؤسس می‌باشند همان است که به عنوان مبنا و غایت حکمت مدنی مطرح است. وجه ممیز مکتب فلسفی فارابی با سایر مکاتب فلسفی، تأکید اکید وی در بحث سعادت است و این مفهوم کلیدی، مبنا و غایت حکمت مدنی در وهله نخست و سپس فلسفه سیاسی و فقه سیاسی می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 6