جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > غرب شناسی بنیادی > 1395- دوره 7- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 2
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، محمدجلیل آل امین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفة حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان‌وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان‌وطن تقریر کرده باشد، می‌توان فهمی فرا‌اروپایی از فلسفة حقوق وی داشت و فلسفة حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان‌ها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود. کانت در فلسفة حقوق، از حقوق خصوصی و حقوق عمومی به‌تفکیک سخن می‌گوید. حقوق خصوصی به مالکیت محدود می‌شود. انسان آزادی مالکیت دارد اما این آزادی در حقوق کانت مطلق نیست. حق عمومی در فلسفة کانت، به سه دستة حق حکومت، حق ملی و حق بین‌الملل تقسیم می‌شود. حق خصوصی بسترِ حق عمومی و در حق عمومی، حق حکومت، بستر حق ملی و حق ملی بستر حق بین‌المللی است. بنابراین برای توجیه حق بین‌المللی باید از حق خصوصی آغاز کرد. در نتیجة این مراحل است که می‌توان درک کرد کانت متأثر از هابز، ضرورت حکومت را در حفاظت از آزادی افراد می‌داند. پس آزادی فردی حقی طبیعی است که حق حکومت اجتماعی را طبیعی می‌سازد و بر این اساس، مدنیت در شأن اجتماعی انسان‌ها، قابل تحقق خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
نویسنده:
کمال کشیک نویس رضوی، عباس احمدوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از تعریف‌های بیان شده درباره «شرق‌شناسی»، دربردارنده مفهوم غربی آنها است؛ ابهام این واژه با بارمعنایی منفی، به‌ویژه در ارتباط با استعمارِ اروپا، تصدیق شدنی‌است. تلاش‌های ادوارد سعید برای ابهام‌زدایی از آن، چیزی از این پیچیدگی نکاست بلکه در گفتمانی ضد غربی، به محور و مبنای نقد تبدیل گردید. تاکید بر تقابل دو جهان شرقی(شرقی شده) و جهان غربی(غربی شده)، فاصله‌ای در ذهن پژوهشگر میان موضوع و حقیقت آن ایجاد می‌کند؛ فاصله‌ای که سبب ساخت تصویری ناروا از موضوع می‌شود. تغییر این اصطلاح در مواجه با موضوع، نشان از تغییر رویکرد غربیان درباره آن است و متاسفانه این تغییرات از طرف منتقدان، به ویژه مسلمانان، نادیده گرفته می‌شود. بی توجهی به نقش زمان در ارایه تعریف ها، به ویژه در حوزه مطالعات اسلامی درغرب، بر این تقابل تاثیر گذاشته و مفهومی منجمد را به نقد کشیدن عمق اختلاف نظرها را بیشتر کرده‌است. در این مقاله تلاش شده‌است با بررسی زمینه‌های ساخت اصطلاح«شرق‌شناسی» در فرهنگ اروپایی، قلمروشناسی یا کاربردهای آن، فهم ما ازشرق‌شناسی، نقش شرقیان درتحول فکرغربیان با حضور و همکاری مسلمانان درمطالعات اسلامی، به چالش امروزین و تغییرپارادایم شرقشناسی پرداخته شود. همچنین درپایان بحث شرق‌شناسی همدلانه را، با برشمردن مهمترین عوامل آن، پیش کشیده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 99 تا 133
  • تعداد رکورد ها : 2