جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نامه فرهنگستان > 1383- دوره 6- شماره 4
نویسنده:
خزاعی فر علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
1. تکیه جملهدر این مقاله، هدف ما این است که جا و نقش تکیه را در جمله ساده فارسی بررسی کنیم. اما، قبل از آن، لازم  است جمله ساده و تکیه جمله را تعریف کنیم. جمله ساده جمله ای است که، بر خلاف جمله مرکب (جمله دو یا چند فراکرد اصلی) و جمله مختلط (جمله متشکل از یک یا چند فراکرد اصلی)، دارای یک بند و در نتیجه یک فعل است.در این مقاله، بحث ما محدود به جمله ساده است. جمله ساده را می توان، بر مبنایی نحوی، با الگوی کلی V (S)(X)  نشان داد. در این الگو، پرانتز نشانه اختیاری بودن، S فاعل، V فعل و X بیانگر هر عنصر اعم از مفعول (مستقیم یا غیر مستقیم)، متمم و گروه حرف اضافه ای است. همچنین ترتیب عناصر در این الگو ترتیب عادی یا بی نشان است. تکیه برجستگی یکی از هجاهای کلمه نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه یا سایر کلمات جمله است. این تعریف، در واقع، دو پدیده مجزا را در بر می گیرد: یکی تکیه کلمه و آن برجسته ساختن یک هجای کلمه است نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه با زیرتر ادا کردن آن؛ دیگری جمله و آن برجسته ساختن یکی از عناصر جمله است نسبت به عناصر دیگر آن. در زبانهایی که کلمات تکیه پذیرند، از جمله زبان فارسی، تکیه کلمات ذاتی کلمه و قابل پیش بینی است و لذا توصیف تکیه کلمه و قواعد تکیه گذاری کمتر محل اختلاف است. اما تکیه جمله، به دلیل ماهیت و گونه گونی و عوامل دخیل در آن، از مباحث بحث بر انگیز است...
صفحات :
از صفحه 30 تا 47
نویسنده:
معدن کن معصومه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
قرن ششم هجری عصر درخشان علمی و ادبی و هنری ایران زمین و به وجود بزرگانی چون خیام، سنائی، جمال الدین عبدالرزاق، خاقانی، نظامی، نجم الدین کبری و بسیاری دیگر از اندیشه مندان و گویندگان آراسته است. در این عصر، تنی چند از سلاطین و وزرا و دولتمردان حامی علم و ادب بوده اند. در در همین اوان بود که در بلخ، نیشابور، هرات و اصفهان مدارس نظامیه تاسیس شد و شاهکارهای هنری و معماری به جای مانده از این دوران نیز نظرگیر است. مع الوصف، این قرن، از نظر اجتماعی و سیاسی، یکی از قرون تاریک و پر آشوب تاریخ سرزمین ماست. امرا و سلاطین عموما فاسد، بی رحم، شرابخواره، عیاش، بی حفاظ، سفاک، و متعدی به جان و مال مردم بوده اند. دارالملک اصفهان یکی از مراکز آشوب و فتنه بوده است. این احوال هم در متون تاریخی معتبر و هم در جای جای اشعار شاعران بازتاب یافته است. دواوین شاعران، به دلیل توجه آنان به مسائل فرهنگی و اجتماعی، از این حیث حایز اهمیت است. یکی از این آثار، دیوان جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی است که از اشارات تاریخی  و اجتماعی سرشار و روشنگر اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران به خصوص اصفهان، زادگاه شاعر، در آن روزگار است. آنچه از ناامنی و کشت و کشتار و نهب و غارت و منازعات فرقه های مذهبی و ویرانگری و قحط و خشکسالی در اشعار این شاعر انعکاس یافته نمونه هایی است جان آشوب از اوضاع پریشان و نابسامان آن ایام. در این مقاله، بر آنم که، با ذکر اشارات شاعر، به بررسی سوانح روزگار و زندگی او بپردازم ...
صفحات :
از صفحه 85 تا 97
نویسنده:
تفضلی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
Sard. 1بنا بر متون پهلوی زردشتی درباره جهان پس از مرگ، روان همه درگذشتگان، در سپیده دم چهارمین روز پس از مرگ، به سوی پل چینود می روند – جایی که رشن راست، در آن، با ترازوی مینوی خود، اعمال آنان را می سنجد. اگر روانی درستکار باشد، بی هیچ خطری از پل می گذارد و، از آسمانهای سه گانه که نماد اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک است، به بهشت عروج می کند. این عروج مینوی روان درستکار، چنان که در عباراتی از دادستان دینیگ (xxx,2) آمده است، همچون سفر با شکوه شاهانه، با گردونه ای باشکوه و مجلل صورت می گیرد. اما، کیفیت عروج همیشه چنین مساعد نیست؛ چون، همان گونه که از عبارت زیر می آید، روان عموما باید از وسیله ای محقرتر به نام slt بالا برود:بندهش بزرگ 203، 12 – 44 (TD1, fol. 86 V ; DH. Fol. 218 V):u-s an Kanlg pad rah nimaylh o slt – e bared ke – s se payag padis, ud pad an slt o garodman sawed pad se gam ast I humat, huxt ud huwarst.                                             و آن دوشیزه آن [روان] را به سوی slt برد دارای سه پایه و از آن slt با سه گام اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار به گرودمان (= بهشت) رود.بر اساس عبارت دیگری از گزیده های زاد سپرم (43.35)، درباره رستاخیز، سه پایه آسمانی به صورت شاخه های درخت شبیه slt ی سه پایه وصف شده است. در این عبارت چنین آمده است:An tagan pad homakaglh l slt – e bawed l se – payag l zarren homanag, u – s ahlawan                               padis a bar o wahist sawend.آن شاخه ها همانند sltی بود سه پایه  و زرین که اهلوان (= پرهیزگاران) از آن به بهشت روند.در این دو عبارت، معنای درست slt، فرائت و اشتیاق آن چیست؟ تاکنون چند تفسیر ازاین واژه  شده است که به اختصار آنها را نقل می کنیم: ه. و. بیلی هوشمندانه قرائت srat  را برای این واژه پیشنهاد کرده و آن را با لاتینی strata و یونانی óvpxux و عربی صراط (راه) خویشاوند شمرده است. می توان گفت که مدلول راه مناسب فحوای متن نیست. کسانی دیگر از محققان درباره هویت و قرائت این واژه حدسهایی زده اند که به این استواری نیست؛ مع الوصف، با بررسی بافت متون برای این واژه مدلولی ظاهرا پذیرفتنی به دست داده اند. انکلساریا این واژه را در عبارتی از بندهشن nart خوانده و معنی نردبان را برای آن پیشنهاد کرده، اما نتوانسته است در گزیده های زاد سپرم آن را بخواند و معنی کند ...
صفحات :
از صفحه 171 تا 178
نویسنده:
همایون سرور
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
حکیم ابوالمجد مجدود (حسن) بن آدم سنائی غزنوی، شاعر دوران ساز دوره دوم غزنوی، در ادب فارسی مقامی والا دارد؛ با این وصف، هنوز برخی از زوایای زندگی او در تاریکی مانده و درباره آثاری از او آگاهی کافی در دست نیست. یکی از دلایل این فقر چند اثر هست که عده ای  از دانشمندان آنها را از  خامه حکیم می دانند و عده ای دیگر در انتساب آنها به او تردید نشان می دهند و حتی گاهی آنها را به ضرس قاطع به دیگرانی نسبت می دهند که در وجود خارجیشان یقین کامل نداریم. از جمله این آثار است منظومه  طریق التحقیق.در این گفتار، نویسنده کوشیده است روشن کند که منظومه طریق التحقیق از حکیم سنائی است و کسانی که آن را به شاعری صوفی مشرب به شهرت احمد بن حسن بن محمد نخجوانی نسبت داده اند به خطا رفته اند. این انتساب را با اول مرحوم احمد آتش، دانشمند مشهور ترک، مطرح ساخته سپس محقق محترم دکتر بواوتاس سوئدی در رساله دکتری خود پرورانیده و ضمیمه طریق التحقیق در سال 1937 به نشر سپرده است. اشکالاتی که ایشان برای انتساب این منظومه به حکیم غرنه بر شمرده اند به شرح زیر است:1. در تذکره لباب الالباب، این اثر از حکیم غزنوی خوانده نشده است.این ایراد موجه به نظر نمی رسد؛ زیرا که عوفی، در تذکره خود، نه فقط از طریق التحقیق به نام حکیم غزنوی یاد نکرده بلکه ذکر آثار او را کلا از قلم انداخته و این رساله را به نام شاعر دیگری هم ننوشته و به نقل صرف یک قصیده از سنائی بسنده کرده است. بنابراین، نام نبردن از طریق التحقیق این گمان و شک را پدید نمی آورد که این منظومه را از قلم حکیم نمی دانسته است ...
صفحات :
از صفحه 98 تا 108
نویسنده:
یمین محمدحسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
زبان، به مثابه پدیده اجتماعی و وسیله افاده کننده مفاهیم، رسالت دارد که تحولات متداول اجتماعی را در عرصه های گوناگون منعکس سازد. برای ایفای این وظیفه، در هر برهه زمانی، گنجینه واژگانی آن ناگزیر باید دستخوش دگر گونی هایی گردد که یکی از عوامل آن واژه گزینی و واژه سازی است.این امر در زبان فارسی دری، طی روند تکامل آن، همواره الزامی بوده و، در هر مرحله، نحوه ویژه خود را داشته است. مثلا در دوره میانه زبان های ایرانی، از واژه بیم با پیشوند واژه ساز بی – و یا با پسوند واژه ساز – گین واژه های بی بیم و بیمگین ساخته شده است. حال آنکه امروزه، به جای بیمگین واژه بیمناک به کار می رود و بی بیم متروک است. یا، در ادوار گذشته تاریخ زبان فارسی دری، از واژه های زیان و شوی (= شوهر) با پسوند – مند زیانمند و شوی مند ساخته می شد. اما امروزه زبان فارسی دری راهکارهای و ضوابط ویژه واژه گزینی پیدا کرده که در خلال حیات تاریخی این زبان شکل گرفته و راه انکشاف و تکامل را می پیماید. در جنب این شیوه های نو، بعضا طرزهای واژه گزینی و واژه سازی در زبان فارسی تا حدی استواری خود را حفظ کرده و حتی در درازنای قرنها معروض دگرگونی نشده است.در واژه گزینی زبان فارسی دری، وندها، همانند واژه های آزاد، بعضا ویژگی های چند معنایی، هم معنایی و هماوایی یا هم نگاشتی دارند. مثلا – وار در بزرگوار پسوند تملیکی، در دیوانه وار پسوند تشبیهی و در شاهوار پسوند لیاقت است. یا پسوند – آر با بنهای فعلی متعدد نقشها و معناهای متعدد پیدا می کند: خریدار (فاعلی)، رفتار (اسم مصدر)، گرفتار (مفعولی). همچنین، در این زبان، وندهای هم معنا وجود دارد، مانند پیشوندهای نا – و بی در واژه های ناکاره و بیکاره، ناقرار و بی قرار؛ یا پسوند های – زا و – ستان در واژه های گلزار – گلستان، چمنزار – چمنستان، ریگزار – ریگستان، نیزار – نیستان، و جز آن ...
صفحات :
از صفحه 159 تا 162
نویسنده:
زیپولی ریکاردو
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
از آنجا که قافیه در شعر فارسی پیش از اسلام نقشی چندان نداشته و نخست علم قافیه به زبان عربی و برای شعر عربی وضع و تدوین شده، مصطلحات این علم نیز، همه، از فرهنگ و زبان عربی اقتباس شده است. علم قافیه از زبان عربی به زبان فارسی آمده است و ایرانیان در آن تصرفاتی کرده اند. در زبان فارسی، خط عربی، در موضع قافیه، برای شاعران امکان نفنن و هنرنمایی های متعدد فراهم کرده اما مشکلاتی را نیز موجب شده است که علل عمده آن به این شرح است: 1. ساختار هجایی دو زبان عربی و فارسی با یکدیگر تفاوت دارد.  2. در زبان فارسی، ممکن است دو یا سه ساکن متوالی در آخر کلمه قرار گیرد و در عربی نه. 3. در فارسی، ممکن است در آخر قافیه کسره اضافه قرار گیرد و در عربی نه.4. در فارسی، امکان استفاده از پسوندها وجود دارد و عربی وجود ندارد.  5. در فارسی، امکان استفاده از ردیف هست و در عربی جایی ندارد.  6. در زبان فارسی، حروفی مانند ز، ذ، ض، ظ همه یکسان  تلفظ می شود؛ اما، در عربی، میان آنها تفاوت آوایی هست.   7. در فارسی، روی باید جزو ریشه کلمه باشد و رعایت این قاعده بیش از عربی اهمیت دارد.    8. در قافیه سازی، توالی برخی از حروف و حرکات در فارسی و عربی تفاوت دارد.  9. در عربی، اگر کلمات قافیه به صامت ختم شود، رعایت اشتراک صامت آخر کافی است؛ اما، در فارسی، اشتراک هر دو صامت باید رعایت شود حتی اگر کلمه رعایت شود حتی اگر کلمه قافیه دارای پسوند باشد.    10. در عربی، ممکن است مصوت کوتاه کسره در برابر مصوت بلند «ی»، و مصوت کوتاه ضمه در برابر مصوت بلند «وُ» (u) قرار گیرد وقافیه بسازد؛ اما، در فارسی، قافیه کردن آنها جایز نیست.  11. در عربی، کلمات مختوم به مصوت بلند «ی» (i) با یکدیگر قافیه می شوند و رعایت اشتراک حرف دیگری ضرورت ندارد؛ اما، در فارسی، صرف رعایت اشتراک مصوت بلند «ی» برای درستی قافیه کافی نیست ...
صفحات :
از صفحه 109 تا 113
نویسنده:
سبزیان پور وحید
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
قرنهاست که وجدان جامعه اسلامی از زخم کربلا آزرده و خسته است. حادثه کربلا از حوادث بی نظیر تاریخ بشریت است. حیرت انگیز و باورنکردنی است. در یک سوی آن، بلندترین قله شرف و، در دیگر سو، ظلم و رذالت و درنده خوبی و، از دیدگاهی دیگر، تمام حق در مقابل تمام باطل جا دارد. آزادگان و عاشقان حسین قرنهاست که عزادار و سوگوارند و با ذکر مصیبت در پی آن اند که این درد جان سوز را تسکین دهند. این کیفیات عاطفی در آثار نویسندگان و شاعران و هنرمندان به رنگ های گوناگون – شرح و روایت، مرثیه و نوحه، تصویر - بیان شده است. از آثار شعری که حادثه کربلا درون مایه آنهاست ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی، بزرگ ترین شاعر مرثیه گوی ایران (حدود 950 کاشان - 996)، پس از قرنها هنوز زیب مجالس و مراسم محرم است و جانشینی نیافته است. در این مقال بر آنیم که به تحلیل عناصر بلاغی این سوگ نامه بپردازیم و رموز موفقیت آن را نشان دهیم. در ابیات خون چکان این اشعار، لطیف ترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قوی ترین تعبیرات در بیان هولناک ترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.آنچه ترکیب بند محتشم را قدرت تاثیر داده، علاوه بر شیوه های هنری، سوز درون و شرر جان شاعر است. اخلاص و عشق شاعر به شهید کربلا در اشعارش پرتو افکنده است. پیام اشعار، با آنکه در فضای سبک هندی سروده شده، دیریاب نیست و آسان در دسترس عامه مردم قرار می گیرد. در حقیقت، شاعر، با ذایقه و ذوق سلیم مردمی آشنا بوده و به مقتضای آن از بعضی شیوه های سبک خراسانی مدد جسته و از استعاره های دور از ذهن و دست و پا گیر به دور مانده و، در سروده خود، تصاویر پویا و زنده و کنایه های ملموس و آشنا به کار برده و از مصرف تعبیرات مغلق و دشوار پرهیز کرده است ...
صفحات :
از صفحه 74 تا 84
نویسنده:
ذاکرالحسینی محسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار، منسوب به قطران تبریزی، تصحیح علی اشرف صادقی، انتشارات سخن، تهران1380، 18+244+30 صفحه.در سفر نامه ناصر خسرو (ص7) آمده است:در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می گفت، اما فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد، و پیش من بخواند، و هر معنی که او را مشکل بود، از من بپرسید. با او گفتم، و شرح آن بنوشت. و اشعار خود بر من خواند.در مقدمه بعضی نسخه های لغت فرس اسدی طوسی (ص1) آمده است: دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند. و قطران شاعر کتابی کرد. و آن لغت ها بیشتر معروف بودند.در مقدمه صحاح الفرس (ص8) آمده است:اول کسی که به تربیت لغت فرس مشغول شد، و آن را به قید کتابت مقید گردانید، حکیم قطران ارموی بود. اما او بیش از سیصد لغت ذکر نکرد. (نخجوانی، ص8) معلوم می شود که حکیم قطران تبریزی، گوینده قرن پنجم هجری، فرهنگی حاوی سیصد لغت مشهور فارسی داشته است که، در مقدمه فرهنگ جهانگیری میر جمال الدین حسین انجو شیرازی (انجو شیرازی، ص5)، از آن به صورت «فرهنگ حکیم قطران»، و در کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون (حاجی  خلیفه، ص327) به صورت «تفاسیر فی لغه الفرس» یاد شده و مسلم است که تا قرن یازدهم هجری در دسترس اهل علم قرار داشته است، اما امروزه نشانی از آن به دست نیست ...
صفحات :
از صفحه 128 تا 133
نویسنده:
پورجوادی نصراله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مینوی، در مجموعه خود، شش اثر را آورده است که یکی از آنها کتاب السعاده و الاسعاد (به عربی) منسوب به ابوالحسن عامری است و مینوی آن را، مستقلا و از روی خط خود، در سال 1336 شمسی چاپ کرده است. یک اثر دیگر رساله «ملخص جامع الحکمتین» (به فارسی) است که از روی نسخه 2669 متعلق به کتابخانه بادلیان در آکسفورد نوشته شده است. چهار اثر دیگر رساله هایی است به فارسی که از روی مجموعه خطی شماره 134 متعلق به کتابخانه چستربیتی استنساخ شده است. این چهار رساله عبارت اند از: 1) «رساله چنگ»، از سراج الدین قمری یا کمال الدین مراغی؛   2) «نزهه العاشقین»، از محمد زنگی بخاری؛ 3) «مناظره گل و مل»، از ابوسعید ترمذی؛  4) «مناظره شطرنج و نرد»، از حسام بن (یا حسام الدین) محمد رشید صراف خوارزمی.«رساله چنگ» را، که اثری است زبان حالی، هم به سراج الدین قمری نسبت داده اند و هم به کمال الدین مراغی. نگارنده این رساله را در جای دیگر معرفی کرده است. محمود طیار مراغی  هم آن را از روی نسخه کتابخانه دانشگاه استانبول چاپ کرده است. رساله «نزهه العاشقین» را نیز ایرج افشار از روی دو نسخه دیگر چاپ کرده است. رساله سوم را هم حسن عاطفی از روی نسخه خطی دیگری که متعلق به خود  وی بوده است چاپ کرده است. چهارمین رساله که «مناظره شطرنج و نرد» است تاکنون به چاپ نرسیده بوده و نسخه خطی دیگری از آن پیدا نشده است و ما آن را از روی همین نسخه مینوی تصحیح کرده ایم که در اینجا چاپ می شود...
صفحات :
از صفحه 16 تا 29