جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1835
تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان
شخص محوری:
حسن میلانی، محمدعلی ایازی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و بیستمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 24 آبان ماه 1393 ـ با موضوع "مناظره علمی تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان" با سخنرانی «استاد قاضی زاده، ایازی» به عنوان موافقان تفسیر قرآن به قرآن و «استاد میلانی» به عنوان مخالف تفسیر قرآن به قرآن و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد. در ابتدای این نشست استاد قاضی زاده گفت: سه سطح قرآن بسندگی قابل تصور است؛ قرآن بسندگی در دین و قرآن بسندگی ىر شریعت قابل قبول نیست ولی قرآن بسندگی در تفسیر، فهم قرآن با خود قرآن ممکن است و حدیث ثقلین مورد نزاع نیست. وی افزود: تاویل قرآن غیر از تفسیر قرآن است تفسیر یعنی کشف معانی قرآن و به دست آوردن مراد استعمالی و جدی است و تاویل به امور خارجیِ متعالی مرتبط است و بعضی از روایات تاویل هستند نه تفسیر. در ادامه استاد میلانی اظهار داشت: علامه طباطبایی صریحا تصریح می کند به اینکه ما نیازی به سنت نداریم، فهم قرآن برای ما رافع اختلافات است و تفکر اجتماعی برای ما ملاک است. در حالی که خدا ما را به اهل بیت(ع) ارجاع داده است تا آنها رافع اختلاف باشند. وی افزود: دکتر صادقی معتقد است که حتی در آیات فقهی نیز ما نباید به سنت مراجعه کنیم. و کسانی که ادعای استغنای قرآن را از اهل بیت(ع) را می گویند همه آنها در نهایت به اهل بیت(ع) رجوع کرده اند. وی افزود: کجای قرآن آمده است که تفکر اجتماعی رافع اختلافات است؟ باید قرآن را بر مبنای «ما آتاکم الرسول فخذوه» فهم کنیم. تا هزار سال علما معنای توحید را نمی فهمیدند در حالی که اهل بیت(ع) توحید را برای ما معنا کرده اند. وی با استناد به برخی عبارات تفسیر المیزان در ادامه گفت: علامه معتقد است که ما باید در آیات قرآن تدبر کنیم و فقط قرآن نور است. چگونه ما دنبال نور دیگر بگردیم؟ و اگر در فهم قرآن به سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید. قرآن باید تبیان خود نیز باشد و به جمیع اجتیاجات بشر پاسخ دهد. در ادامه این نشست استاد ایازی در بیان دیدگاه خود اظهار داشت: بسیاری از مسائلی که آقای میلانی فرمودند مورد نزاع نیست. ما یک سنت و عترت داریم و یک حدیث و نقل از سنت داریم. ما امروزه مواجه با عترت و سنت نیستیم ما با منقولات حدیثی مواجهیم که عمدتا خبر واحد هستند. وی افزود: عدم استفاده از خبر واحد در تفسیر، به معنای کنار گذاشتن سنت و عترت نیست. در خود روایات آمده است که روایات را به قرآن عرضه کنیم و همه علمای علم اصول جهتِ صدورِ روایت را مطرح کرده اند و ممکن است صدور روایت به خاطر تقیه یا "قضیة فی واقعة" باشد. این استاد حوزه و دانشگاه در مورد فهم قرآن خاطر نشان کرد: خود قرآن که مومنان و مشرکان را خطاب قرار داده است ومشرکان در برابر خطابات قرآن موضع گیری می کردند و واکنش نشان می دادندآیا این ها قرآن را می فهمیدندیا نه؟ بحث فهم در اینجا مطرح است. و روایات هم یک دسته نیستند. یک دسته از روایات معنا و مفهوم را می گویند، یک دسته تاویل هستند، یک دسته به تعیین مصداق می پردازند و دسته دیگری از روایات، روایاتِ تفصیل است و تفصیل غیر از کشف است. وی یادآور شد: فهم قرآن دارای مراتبی است. فردی دقت می کند و معنایی را می فهمد و می فهمد که غیر از این معنا، وجوه دیگری نیز وجود دارد و این وجوه با هم تعارضی ندارند. و گاهی امام صادق(ع) دو معنا را به دو نفر می گفتند یا امام ارشاد می کردند به معنای بالاتر و این ناقض این نیست که قرآن قابل فهم نیست. یعنی فهم قرآن درجات دارد. استاد ایازی افزود: گاهی ائمه(ع) به مایاد می دادند که چگونه قرآن را فهم کنیم، این جنبه تعلیمی دارد و با تفسیر قرآن به قرآن مشکل ندارد. اگر در جایی با هیچ قواعدی معنای روایت تفسیری را متوجه نشویم این را از باب تعبد قبول می کنیم. محل نزاع اخبار تعلیمی نیست بلکه اخبار آحاد است. در ادامه این نشست استاد قاضی زاده با بیان اینکه مخالفان تفسير قرأن به قرأن خوىشان را از این سرمایه عظیم محروم می کنند وعملا به روایاتی که غالب آنها سند قابل قبولی از جهت علم الدرایه ندارند متوسل می شوند و در بعضی از موارد که از این روایات هم نداریم فقط ثواب خواندن قرآن را می برند. وی ادامه داد: آقای میلانی فرمودند ما با مراجعه به روایات اختلافاتمان حل می شود . الان ما همه پیرو روایت مگر اختلاف نداریم؟و این درست نیست. باید بگوییم که اختلافات به صورت نسبی حل می شود.و منظور علامه طباطبایی پر واضح است ایشان می گوید اگر بجای مراجعه به روایات صحابه و تابعین به قرآن مراجعه می شد اختلافات (بطور نسبی) حل میشد. مسئول موسسه فهیم با اشاره به اینکه کسانی که تفسیر قرآن به قرآن را رد می کنند سرمایه عظیمی را از دست می دهند، اظهار داشت: حدود ده درصد روایات تفسیری ما سند معتبردارند ،واین در صورتی است که کسی حجیت روایات تفسیری را بپذیرد که اکثر اصولیون قبول ندارند.حال اگر کسی حجیت خبر عادل واحد تقسیری را قبول کند این ده درصد را قبول کرده است و عملا بقیه آیات کلام الله را باید به قصد ثواب بردن آن بخواند. استاد قاضی زاده با اشاره به تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) افزود: جان علامه با قرآن مانوس بود ما نباید مردم را از شیوه ای که محکم و مستحکم است و توانسته در جامعه رشد کند، دور کنیم. همه ریزه خوار علامه در تفسیر هستند. وی تاکید کرد: تفسیر قرآن به قرآن کاربرد بیشتری نسبت به تفسیر روایی دارد. مگر روایاتِ صحیحِ تفسیری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چه مقدار است؟ بعضی آیات، روایت تفسیری ندارند و در مورد بعضی از آیات، روایات متعارض وجود دارد. استاد میلانی در جواب گفت: محل نزاع این است که آقایان قائل هستند که ما در فهم قرآن به پیامبر(ص) نیز نیاز نداریم و پیامبر(ص) حق دخالت در قرآن را ندارد. می گویند که اگر به پیامبر(ص) و سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید و برای آنها زمان حضور و غیبت تفاوتی ندارد. در حالی که امام علمی دارد که محکم و متشابه را می داند. شما چرا می گویید که ما قرآن را در حد امام صادق(ع) فهم می کنیم؟! ممکن است در فهم قرآن تعارض باشد، امروز چیزی بفهمیم و فردا یک چیز دیگر. وی افزود: ممکن است یقین ما جهل مرکب باشد. اگر تمام قواعد را در فهم رعایت کردید به این معنی است که درست فهمیده اید؟ چرا تدبر و برداشت شما صحیح باشد؟ در حالی که پیامبر(ص) می گوید علی(ع) و قرآن در کنار هم هستند. اهل بیت(ع) گفته اند تفسیر قرآن به قرآن؟ این صحیح است؟ خب پیامبر(ص) چرا حدیث ثقلین را گفت؟ با تفسیر قرآن به قرآن پیامبر(ص) حدیث ثقلین را نمی گفت. دنبال علی(ع) برویم و علی(ع) هم ما را به تفسیر قرآن به قرآن ارجاع دهد؟! ایشان تاکید کرد: آقای ایازی می گوید اخبار آحاد محل بحث است در حالی که علامه می گوید قرآن نور، بیان و تبیان است و در این صورت به پیامبر(ص) نیازی نداریم. وی ادامه داد: در رجوع به اهل بیت(ع) اشتباهات کوچک و کم می شود و اگر در فهم قرآن به اهل بیت(ع) رجوع کنیم معذور هستیم و اگر بدون رجوع به اهل بیت(ع) حتی اگر فهم درستی داشته باشیم به جهنم خواهیم رفت. استاد ایازی در پاسخ به استاد میلانی گفت: من سنت را رد نکردم و شما کلام بزرگان را تقطیع کرده و تقطیع را تفسیر می کنید. در حدیث هم"صعب مستعصب" است و آنچه در مورد فهم قرآن می گوییم در مورد فهم حدیث هم جاری است. آیا قرآن از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟ اگر استفاده کرده همه ما باید آن را بفهمیم. آیا حدیث از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟آیا در مورد فهم روایات اختلاف نظر وجود ندارد پس چرا شما در مورد روایات این کلام را بیان نمی کنید؟ وی افزود: در بعضی احادیث نقل به مناسبت و یا با چند تعبیر آمده است ولی قرآن قطعی الصدور و کلام الهی است. اینکه در روایتی معنایی آمده است آیا معنا همین است و چیزی غیر از این نیست؟ در حالی که روایات دیگر معناهای دیگر می آورد. تفسیر امام یک معنا از معانی است. این استاد حوزه و دانشگاه با طرح این سوال که چرا فرقی بین زمان حضور و غیبت نیست؟ در ادامه گفت: خبری که با هفت یا هشت واسطه به دست ما می رسد با زمان حضور امام فرق می کند. آیا اراده جدی در روایت مطرح بوده است یا نه، احتمال می دهیم که امام عام را گفته خاص را در جای دیگر فرموده است. ناسخ را گفته منسوخ را در جای دیگر بیان کرده است. استاد ایازی با بیان اینکه خود ائمه(ص) معیار رجوع به قرآن را به ما گفته اند افزود: کسی نگفته که فهم ما در سطح فهم ائمه(ع) است و تفسیر قرآن به قرآن کنار گذاشتن عترت نیست. بلکه عمل به کتاب و سنت و حدیث ثقلین است. استاد قاضی زاده به طور عینی به نقض برداشت های قرآنی آقای میلانی پرداخت و گفت: آقای میلانی شما در جواب استاد ایازی که در آیه شریفه لایمسه الا المطهرون فرمودند:" یعنی انسانهای غیرمطهر به حقیقت معنا نمی رسند و قرآن را مس نمی کنند اما درباره فهم قرآن همه می توانند قرآن را بفهمند" فرمودید: "قرآن را شما نمی توانید مس کنید تا چه رسد بفهمید" آقای میلانی گفته قبلی خود را تأیید کرد. آنگاه استاد قاضی زاده ضمن آوردن روایات ذیل آیه در تفسیر نورالثقلین و البرهان نشان داد که شما عملاً تفسیری جدای از معانی روایات ذیل آیه را آورده اید.ویک تفسیر ذوقی را ارایه کرده اید آن وقت به علامه که تفسیر قرآن به قرآن میکند اشکال می گیرید این به مراتب بدتر است. اقای میلانی افزود: برداشت ما از قرآن اشکالی ندارد و لازم نیست ضرورتاً ما تفسیر روایی را بگوئیم. استاد قاضی زاده گفت پس به هم نزدیک شدیم و شما هم تفسیر غیر روایی را می پذیرید. در ادامه استاد قاضی زاده در بیان سوالی از استاد میلانی اظهار داشت: آیا فهم از قرآن مستند به خومان باشد خوبتر است یا مستند به خود قرآن؟ و استاد میلانی در پاسخ گفت: خداوند عمدا آیاتی را آورده است تا مخاطب غلط بفهمد. سپس وی خطاب به حضار گفت آقایان گول قرآن را نخورید مثلا خدا «الی المرافق» گفته تا افرادی از اهل بیت(ع) جدا شده و به اشتباه بیفتند و در «عصی آدم ربه فغوی» نیز همچنین است. استاد ایازی در پاسخ گفت: پس قرآن وسیله ضلالت و گمراهی است. و استاد میلانی جواب داد: آری وآیه «و یضل من یشاء» را در قرآن داریم. در پایان ضمن برگزاری جلسه توسل به اهل بیت علیهم السلام حضار سوالات خود را پرسیدند.
گروه‌های تکفيری و روش های مقابله با آن‌ها
سخنران:
شفیق جرادی
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
الهیات و مسأله‌ی «بی‌عدالتی گواهی»
سخنران:
یاسر میردامادی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
ختم الاولیاء: نبوت و ولایت از دیدگاه ابن عربی
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: الهام,
چکیده :
این کتاب در زمرۀ معدود کتاب‌هایی است که تبیین و توضیح مفهوم ولایت و گشودن بسیاری از رازهای این مفهوم کانونی در نوشته‌های ابن عربی را طی تحلیل علمی کاملاً دقیقی بر عهده گرفته است. نویسنده با حضور منحصربه‌فرد و خاصش در قلمرو میراث شیخ اکبر توانسته است صفحات فراوانی را روشن سازد که در نظر بسیاری از دانشمندان و پژوهندگان تاریک و مجهول می‌نموده است. در واقع این کتاب اثر محققانۀ دست‌اولی است در بررسی تاریخی و تشریحی یکی از مهم‌ترین مفاهیم در قلمرو عرفان و تصوف، یعنی مفهوم «ولایت» و ابعاد مختلف آن به‌ویژه موضوع «ختم ولایت» و ارتباط آن با «نبوت» از دیدگاه ابن عربی به قلم استاد میشل (علی) شوتکیویچ، یکی از بزرگ‌ترین متخصصان عرفان ابن عربی در سطح جهانی در عصر کنونی. اصل کتاب به زبان فرانسوی است و اهمیت و شهرتش موجب شده به چند زبان از جمله انگلیسی و ایتالیایی و عربی و ترکی ترجمه شود. در درآمد کتاب، نویسنده سیری دارد بر پیشینۀ آشنایی غربیان، کسانی مانند فلوگل، نیکلسون، پالاسیوس، ماسینیون، کربن، ایزوتسو و چیتیک با تصوف ابن عربی و پژوهش‌هایی که دربارۀ آثار و اندیشه‌های ابن عربی انجام داده‌اند و رویکردها و محاسن و معایب کارهایشان. سپس به ذکر مقاطع برجستۀ زندگانی ابن عربی می‌پردازد. در ادامه نویسنده پس از بیان موضع فکری و عقیدتی مسلمانان دربارۀ اولیا و اشاره به جلوه‌های تکریم و تعظیم آنان به‌ویژه از سوی عموم مردم، یادآور می‌شود ولایت و تصوف/عرفان از هم جدا نیستند و در حقیقت تصوف و عرفان مولود وجود ولایت و اولیاست و از آن تغذیه می‌کند و آسمانی است که ستارۀ هدایت اولیا در آن طالع می‌شود. به دنبال این نویسنده به بررسی پدیده‌ای به‌شدت وابسته به مفهوم ولایت، یعنی پدیدۀ «زیارت» مقابر بزرگان دین و اولیا و ریشه‌های تاریخی آن در صدر اسلام می‌پردازد و طعن و رد تند ابن تیمیه بر این پدیده و نیز نقدهای صوفیه و شیعه را بر دیدگاه او یادآور می‌شود. نویسنده فصل اول را با یکی از رؤیاهای ابن عربی آغاز می‌کند که طی آن وی انبیا را یکایک به همراه اتباعشان مشاهده کرده است. از این رؤیا هم جایگاه روحانی وی معلوم می‌شود و هم آشکار می‌شود که او از همان آغاز اعتقاد به این داشته است که اولیا منفصل از انبیا نیستند و ولایت به هیچ‌وجه از نبوت مستقل نیست، بلکه تابع و دنبالۀ آن است و ولی بر قدم نبی است و در علم و عمل و حال از او تبعیت می‌کند. نویسنده در ادامه به‌تفصیل وارد مباحث لغوی واژۀ «ولی» و «ولایت» شده و ریشه و معانی آن را بررسی می‌کند. در فصل دوم، نویسنده به پی‌جویی نخستین کاربردهای لفظ و مفهوم ولایت در آثار صوفیه می‌پردازد و این اندیشه را نزد دانشمندان مسلمان دنبال می‌کند تا به نوشته‌های ابن عربی می‌رسد. در این پی‌جویی به این نتیجه می‌رسد که برخی از دانشمندان مسلمان واژه‌های ولی و ولایت را منحصراً هم‌معنی مؤمن و ایمان گرفته‌اند و آن را دارای معنی تولیت نشمرده‌اند، هرچند مخالف کرامات و خوارق عادات و علوم الهامی نبوده‌اند. سپس نویسنده متعرض نظر کسان دیگری چون ابن تیمیه، شریف جرجانی و ابن عجیبه در این زمینه می‌شود. در فصل سوم، نویسنده به تعریف مفهوم ولایت و اشکال و صور و کارکردهای آن از دیدگاه ابن عربی می‌پردازد. نویسنده این مفهوم را اولاً بر اساس متن‌های متضمن مفهوم ولی و ولایت صورت‌بندی می‌کند و سپس با استفاده از متن‌های دیگری که این مفهوم را در قالب واژه‌های دیگری آورده‌اند به تکمیل این صورت‌بندی می‌پردازد. مهم‌ترین متن در این زمینه «فصوص الحکم» است. فصل چهارم کتاب اختصاص به تبیین مفهوم «حقیقت محمدیه» دارد. نویسنده فصل را با این سخن ابن عربی آغاز می‌کند که همۀ انبیای مقدم بر حضرت رسول (ص) نایبان او در عالم خلق بوده‌اند و حضرتش به صورت روح مجرد وجود و حضور داشته تا نوبت به ظهور جسمانی‌اش در این عالم رسیده است که دیگر حکمی برای نایبان باقی نمی‌ماند. فصل پنجم با ذکر این عقیدۀ ابن عربی آغاز شده که حضرت رسول (ص) جامع همۀ اشکال و صور نبوت است و از همین‌رو شخص او همۀ مزایای اختصاصی هریک از آنان را در وجود خود جمع دارد. به این ترتیب ولی‌ای هم که وارث روحانی یکی از انبیاست، از حقیقت محمدیه وجه مخصوص به نبی مورث را ارث برد. سوتکبویچ پس از بررسی ماهیت ولایت و هویت ولی و گونه‌ها و سرمشق‌های مختلف اولیا، در فصل ششم وارد بحث جغرافیای ولایت می‌شود؛ به این دلیل که هر ولی‌ای به حسب مرتبۀ ولایتش مرکز و منطقه‌ای از جغرافیای زمین را به خود اختصاص می‌دهد و از آنجا به انجام دادن مأموریت و ایفای نقشی که بر عهده دارد می‌پردازد. نویسنده در این فصل با تقریر و توضیح قسمتی از «فتوحات» به تشریح جغرافیای حضور اولیا می‌پردازد. فصل هفتم را نویسنده با توضیح منازل و مراتب رجال الهی از دیدگاه ابن عربی آغاز می‌کند. به این منظور سراغ باب هفتادوسوم «فتوحات» می‌رود که ابن عربی طی آن حدود هشتاد طبقه از طبقات رجال روحانی را می‌شناساند. در این فصل نویسنده به پیروی از ابن عربی، ابدال هفت‌گانه را مورد بررسی قرار می‌دهد، کسانی که به امر الهی نگهبانان هفت اقلیم‌اند. شوتکیویچ پس از ترسیم جغرافیای کرۀ ولایت و ذکر طول و عرض آن در هفت فصل گذشته، در فصل هشتم به موضوع مهم و اساسی ختم/ خاتم ولایت یا ختم/ خاتم‌های ولایت می‌پردازد. نویسنده با ذکر نقل‌قول‌های مفصل از آثار ابن عربی، سه خاتم را نوشته‌های او شناسایی می‌کند: خاتم ولایت عامه، خاتم ولایت محمدیه، و خاتم الاولاد و به تشریح آنها می‌پردازد. فصل نهم به موضوع شناسایی شخص خاتم ولایت فارغ از کارکرد و مأموریتش می‌پردازد. خاتم ولایت عامه چنان‌که از نوشته‌های ابن عربی برمی‌آید، شخص حضرت عیسی است؛ اما دربارۀ شخص خاتم ولایت محمدیه باید گفت با وجود اشارات متعدد به وی، در هر مورد گویی این شخص مورد اشاره با مورد دیگر فرق دارد، به گونه‌ای که خواننده متحیر می‌شود. گاه ابن عربی می‌گوید در فاس با شخصی دیدار کرده است که خاتم ولایت محمدیه بوده، گاهی هم خود را خاتم ولایت محمدیه دانسته است. در فصل پایانی کتاب اصول و مقدماتی که در فصول گذشته مجال بیان یافته، از رهگذر نقل و تفسیر فقراتی از «رسالة الانوار» و شرح مجهول‌المؤلف آن به نتیجه می‌رسد. نویسنده بحثش را با این نکته آغاز می‌کند که دیدگاه ابن عربی دربارۀ ولایت بر سه مفهوم اصلی وراثت و نیابت و قربت مبتنی است. قربت در حقیقت حاقّ مفهوم و معنای ولایت است که در این فصل روشن می‌شود. فهرست مطالب کتاب: مقدمۀ مؤلف بر ترجمۀ عربی مقدمۀ مترجم عربی مقدمۀ مترجم فارسی درآمد فصل اول: اسم مشترک فصل دوم: هرکس تو را دید، گویی مرا دیده است فصل سوم: سپهر ولایت فصل چهارم: حقیقت محمدیه فصل پنجم: وارثان انبیا فصل ششم: اوتاد اربعه فصل هفتم: اعلی‌مرتبۀ ولایت فصل هشتم: سه خاتم فصل نهم: ختم ولایت محمدیه فصل دهم: نردبان دوسویه نمایه
نقد اظهارات عسکر یحیی زاده خطیر پیرامون مدرن بودن بهائیت
سخنران:
حسن ارشاد
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
کرسی نقد عقل دینی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایکنا / سایت محمد بیابانی اسکویی,
چکیده :
در کرسی نقد عقل دینی حجت‌الاسلام اسلامی عقل خودبنیاد مکتب تفکیک را مورد نقد قرار داد و حجت‌الاسلام محمد بیابانی تأکید کرد که تعقل مدنظر تفکیک گرچه با عقل مدنظر قرآن تفاوت دارد، ولی این طور نیست که فقط اختصاص به مؤمنین داشته باشد.
نقد حسن اللهیاری
سخنران:
حسن میلانی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
کلیدواژه‌های اصلی :
الهیات اندوه در گفتگو با فرهاد شفتی
شخص محوری:
فرهاد شفتی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
کلیدواژه‌های اصلی :
مناقشه زیارت در الهیات مسیحی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
منصور معتمدی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دکتر معتمدی در ابتدای جلسه زیارت را یک پدیده ی جهانی توصیف کردند و گستره ی وسیعی را به لحاظ زمانی و مکانی برای زیارت قائل شده و افزودند که هیچ دین و مذهبی در دنیا وجود ندارد مگر اینکه زیارت به نوعی در آن وجود دارد. بعد از این مقدمه، ایشان به مسئله گفت و گوی ادیان و کیفیت آن پرداختند. یک صورت آن این است که بزرگان هر اندیشه ای وارد عرصه شوند و بحث کنند، اما یک نوع دیگری هم وجود دارد و آن هم این است که ما خودمان مطالعه و تامل کنیم و از پیشینه ها و تجارب ادیان و مذاهب آگاهی پیدا کنیم. ایشان در ادامه به آسیب هایی که در بحث زیارت وجود دارد اشاره کردند و افزودند با توجه به اینکه بخش بزرگی از طرفداران زیارت عامه مردم هستند احتمال وجود آسیب ها و انحرافاتی مانند سکولار شدن زیارت، تجاری شدن و... در زیارت وجود دارد. فلذا با هم اندیشی و استفاده از تجارب دیگر ادیان می توان از این آسیب ها جلوگیری کرد. دکتر معتمدی عمده کتاب های ترجمه و تالیف شده در موضوع مناقشات زیارت در مسیحیت را مختصِ دو مذهب کاتولیک و ارتدوکس دانستند و جای خالی مذهب پروتستان را در این مباحث پررنگ جلوه دادند. ایشان علت آن را هم کمبود منابع در خود مسیحیت و مذهب پروتستان عنوان کردند. شاید علت آن این باشد که هیچ مدخلی در باب زیارت در دایرة المعارف پروتستان ها وجود ندارد. ایشان بخش بعدی فرمایشات خود را به وجود زیارت در عهدین اختصاص دادند و گفتند اگر با دقت بیشتری سراغ این کتب برویم، می بینیم که عمدتا درباره سفرهای پیامبران و یا توضیح عبادت ها بحث کرده اند. فلذا زیارت به تعبیری در این کتب وجود ندارد و به تعبیری دیگر وجود دارد. مانند تمایزی که اسلام شناسان درباره حج و زیارت گذاشته اند. اگر این تمایز را در نظر بگیریم می توانیم بگوییم زیارت از قرن 4 شروع می شود. در ادامه دکتر معتمدی به تقسیم بندی زیارت در مسیحیت و مویدات هر نوع از زیارت ها پرداختند.در تاریخ دو هزار ساله مسیحیت دو نوع زیارت قابل بررسی است. یک نوع زیارت فیزیکی و جابجایی از یک مکان به مکان دیگر و نوع دیگر زیارت باطنی و درونی است. مبنای الهیاتی هر دو نوع و هردو گروه به نحوه شهادت و عروج حضرت مسیح در اعتقادات خودشان برمی گردد. در الهیات مسیحی عروج حضرت عیسی بعد از مرگ اتفاق افتاده است و این دلیلی می شود بر اینکه مسیح پیکرش مکان مند نیست و در جای خاصی نمی توان به زیارت او رفت. این یکی از مویدات طرفداران زیارت باطنی و درونی است. از طرف دیگر انگیزه ی دیگری برای زیارت در الهیات مسیحی مطرح می شود و آن اینکه اگر ما محل زندگی حضرت مسیح و قدیسان ادامه دهنده راه او را ببینیم باعث بهتر شدن رابطه ما با خدا می‌شود. در این موضوع افراد مختلفی کتاب ها و نوشته هایی را در جهت رد و تایید هر کدام از انواع زیارت نوشته اند. مانند «توماس آکمپیس (Thomas à Kempis)» که در کتاب «تشبه به مسیح (The Imitation of Christ)» در این باره بحث کرده است. دکتر معتمدی در بخش بعدی سخنان خود به مسئله مارتین لوتر و نقدهایی که جنبش اصلاحات و پروتستان به زیارت داشتند پرداخته و افزودند‌ که لوتر بعد از یک دوره زیارت، در سفرنامه ها و خطابه های خود شروع به نقد کلیسا و پاپ و اسقف ها کرد و پول پرستی و مقام پرستی آنها را مورد نقد قرار می دهد. البته بودند افرادی که سالها قبل از لوتر این نقدها را مطرح کرده بودند. از سمت دیگر در آن زمان مسئله خرافات مطرح بود. البته خرافات به معنی خطرناک بودن آن برای اعتقادات الهیاتی است. دکتر معتمدی در پایان به این نکته اشاره کردند که وقتی بعضی کتب ترجمه شده در ایران برای تبلیغ پروتستان را می‌بینیم، متوجه می شویم که زیارت حتی در جنبش اصلاحات هم مطرح بوده است. ولی تفاوت آن بیشتر در نیت و انگیزه زیارت بوده است. اینکه زیارت با چه انگیزه ای تاثیرگذار است. (تهیه کننده: مهدی تقیون)
تبارشناسی زیارت در مسیحیت کاتولیک [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
سیدرضا قائمی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
ورود دکتر قائمی به بحث با اشاره به صحنه ای از فیلم «ایستگاه مرکزی برزیل» بود که در آن مردم با هر وسیله ای که داشتند وارد مسیر زیارت می شدند و این صحنه را با سفر زیارت اربعین مقایسه کردند. دکتر قائمی با ذکر مصادیقی مسئله زیارت را موضوعی پررنگ و جدی در ادیان ابراهیمی، و حتی غیر ابراهیمی و غیر الهی عنوان کردند. برای مثال رفتن به زیارت و استفاده از مکان های مقدس در هندوها به شکل جدی مطرح است. در یهود هم، پیش از ازبین رفتن و خرابی معبد سلیمان، یهودیان موظف بودند در سه روز مشخص به اورشلیم بروند و این معبد را زیارت کنند. در شرح حال هایی که وجود دارد به شرکت یهودیان ساکن ایران هم در این مراسم اشاره شده است. وقتی به موضوع زیارت در مسیحیت می رسیم، تفاوت هایی در برخی مراسم زیارتی بین مذاهب آن می بینیم. اما تعداد زیادی از آیین های مسیحی که به آن «sacrament» گویند در همه گروه های مسیحی یکسان است. در واقع مسیحیت و کلیسا بر این باورند که هر آنچه بازتاب دهنده زندگی حضرت مسیح باشد را باید انجام دهند. در همین رابطه دکتر قائمی فلسفه جن گیری کشیشان مسیحی را به خاطر روایت هایی دانست که در کتاب مقدس درباره جنگ گیری حضرت مسیح آمده است. همچنین اخباری وجود دارد که حضرت مسیح به همراه حواریون به زیارت بیت‌المقدس رفته است و یک مسیحی به خاطر همین اخبار زیارت اماکن مقدس را برای خود فرض دانسته و بیت المقدس را هم به عنوان یکی از اماکن زیارتی مورد تکریم قرار می دهد. اما باید توجه داشت که آداب و ادبیات زیارت یک مسیحی از بیت المقدس با یهودیان زائر بیت المقدس متفاوت است. دکتر قائمی به دو نگاه ظاهری و باطنی نسبت به زیارت در مسیحیت اشاره کردند و افزودند «نگاه اولیه یک مومن مسیحی به زیارت، توسل وآمرزش گناهان و قرار گرفتن در یک فضای معنوی است». سپس ایشان با اشاره به اماکن زیارتی مسیحیان به این نکته اشاره کردند که در آداب زیارت مسیحیت مهمترین مکان زیارتی، اورشلیم یا همان بیت المقدس است. مسیحیان در اعتقادات خود قائل به یک بیت المقدس زمینی و یک بیت المقدس آسمانی هستند. بیت المقدس زمینی شامل معبد سلیمان و یک سری اتفاق که در اورشلیم افتاده می شود. مثلا مسیری در بیت المقدس وجود دارد به نام «طریق الآلام» که در اعتقادات مسیحیان این همان مسیری است که حضرت مسیح بعد از شکنجه همراه صلیبِ خود آن را طی کرده و به محل شهادت خود رسیده است. همچنین قبور حواریون، شهدای راه تبلیغ مسیحیت و قدیسان که در اورشلیم هستند، جزو بیت المقدس زمینی محسوب می شوند. اما نگاه دیگری به به بیت المقدس وجود دارد و آن هم وجود بیت‌المقدس آسمانی است. این نگاه مبتنی بر آموزه گناه نخستین است. در این نگاه، انسان یک مسافر است و باید به زادگاه اصلی خود که بهشت است بازگردد. پس باید زندگی زائرانه داشته باشد و به دنیا و اجزای آن تعلق خاطری نداشته باشد. الگوی این سبک زندگی هم حضرت ابراهیم است. علاوه بر این نوع زندگی، انسان نیارمند یک منجی هم است. این منجی حضرت مسیح است که به صلیب رفته و باعث بخشش گناهان مردم شده است. بنابر این زندگی زائرانه و پیروی از مسیح و کلیسا باعث می شود انسان به آن ملجأ اصلی خود که بهشت است برسد. دکتر قائمی در بخش پایانی سخنان خود به بیان تحریفات و آسیب هایی که بعدها در آموزهای زیارتی مسیحیان به وجود آمد پرداخته چنین گفتند «بخاطر به وجود آمدن رقابت بین شهرها و کلیساها و به خاطر مسائل اقتصادی، متولیان این اماکن با سوءاستفاده از اشیاء و قطعات قبور و اجساد قدیسان و شهدا سعی در افزایش زائران مکان های زیارتی خودشان داشتند تا جایی که شوراهای کلیساها برای جلوگیری از این سوءاستفاده ها قواعدی را هم وضع کردند». (تهیه کننده: مهدی تقیون)
  • تعداد رکورد ها : 1835