جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
بررسی مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
انسیه ماهینی، ابوالفضل کیاشمشکی، عبدالحسین خسروپناه، رضا حاجی ابراهیم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
این مقاله درصدد است به مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا بپردازد. هرچند ملاصدرا از اصطلاح «ازخودبیگانگی» به‌صراحت نام نبرده، اما اصطلاحات معادلی مانند خودفراموشی، ناخودشناسی و غفلت از خویشتن در آثار وی یافت می‌شود. با تحلیل سخنان ملاصدرا در مباحث قوس نزول و صعود، بازگشت به اصل، غفلت از خود عقلی، مراتب قوای انسانی و تناسخ ملکوتی می‌توان ازخودبیگانگی را استنباط کرد. ملاصدرا در حکمت متعالیه، درصدد تعالی و تکامل انسان است. غایت انسان‌شناسی ملاصدرا علامت‌گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست. حال اگر انسان به معرفت نفس نائل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی‌گیرد، بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می‌شود و در نتیجه پیامدهای ناگوار فراوانی در پی خواهد داشت. بنابراین سعی شد با تکیه بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل ازخودبیگانگی، راهکارهای رفع آن نیز بیان شود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 50
بررسي تطبيقي «ازخودبيگانگي» از ديدگاه مولوي و ملاصدرا
نویسنده:
انسيه ماهيني، ابوالفضل کياشمشکي، عبدالحسين خسروپناه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیشتر ديدگاه‌هاي حكيم صدرای شيرازي و ملاي رومي، با توجه به اشتراكات وسيع فرهنگي، اجتماعي و ديني آنها، شبيه يكديگر و در نتيجه مكمل هم بوده است و بین آنها تنها اختلاف‌های اندكي در مباني فكري وجود دارد. هرچند از نظر پارادايمي، انديشه‌هاي دو متفكر بسيار به هم نزديک است، صدرالمتألهين در بحث خويش از روش حكمي ـ عرفاني استفاده می‌نمايد و مولوي بيان خود را در قالب روشي عرفانی و به صورت تمثيلي بيان می‌کند تا براي عموم، قابل فهم‌تر باشد. یکی از محورهای مهم در اندیشه ایشان، پرداختن به «ازخودبيگانگي» است که البته در عبارات مولوي و ملاصدرا به طور صريح به کار نرفته است؛ اما معادل آن، یعنی «غفلت از خويشتن و خودباختگي» در آثار آنها يافت مي‌شود. در جريان مطالعه تطبيقي افكار این دو، سعي بر آن است تا تصور، ابزارانگار باشد. بر همين اساس، مسئله اصلي پژوهش، در كنار توصيف مواضع خلاف و وفاق، تبيين مواضع نيز بوده است و ازاين‌رو تعريف و تبيين مسئله ازخودبيگانگي از نظر هر دو انديشمند و نیز پيامدها، علل بروز و راهكارهاي درمان آن به صورت تطبيقي بررسي خواهد شد.
تحلیل انتقادی دیدگاه مدرس زنوزی درباره معاد جسمانی
نویسنده:
ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفی معاد جسمانی از مهم ترین مباحث فلسفه، به ویژه پس از صدرالمتالهین، است. دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی در این مساله مبتنی بر این اصول است که اولا نفس پس از مرگ، ودایع و ویژگی هایی متناسب با هویت خود را در ذرات و عناصر بدن باقی می گذارد، و ثانیا این ودایع و ویژگی ها سبب حرکت جوهری و تحول وجودی ذرات بدن شده و در نهایت، زمینه ساز اتصال بدن برآمده از آن ها با نفس خود شخص در آخرت می شوند، به گونه ای که هیچ نفس دیگری، سازگاری و تناسب لازم برای اتحاد با بدن مذکور را ندارد. بنابراین نظر، می توان ضمن ارائه تبیین فلسفی سازگارتر با آیات قرآن و روایات، از اشکالات دیدگاه غیاث الدین دشتکی بر حذر ماند. بی تردید اگر بتوان تبیینی فلسفی از معاد جسمانی به دست داد که با ظاهر آیات قرآن و روایات سازگارتر باشد و از ناسازگاری منطقی درونی نیز به دور باشد، آن تبیین پذیرفتنی تر از تبیین های رقیب خواهد بود. آیا می توان دیدگاه حکیم زنوزی در باب معاد جسمانی را دیدگاهی منسجم و سازگار با آیات قرآن و روایات دانست؟ و نیز آیا می توان دیدگاه او در این باره را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح دارد؟ در این مقاله، استدلال شده است که نظریه مدرس زنوزی در تبیین معاد جسمانی، از اتقان لازم فلسفی برخوردار نیست، و نمی توان آن را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح داد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی (فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، شیخ اشراق، فخر رازی، خواجه نصیر، میرداماد، ملاصدرا و تابعان ملاصدرا) و مقایسه آن با نصوص دینی
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
صور مرتسمه , نص(امامت) , علم الهی , معارف اسلامی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , نص , فخررازی، محمدبن عمر , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , فارابی، محمد بن محمد , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن رشد، محمدبن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد
چکیده :
در میان صفات خداوند ،صفت علم و در پی آن مسئله علم خداوند به جزئیات و چگونگی آن، یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است که فلاسفه اسلامی برای تبیین کیفیت آن و برداشتن نقاب از چهره این سرّ الهی تلاشهای فراوانی نموده اند و هم چنین در متون و نصوص دینی اسلامی بر «علیم بو دن» خداوند به همه اشیاء، بسیار تأکید شده و آیات و روایات زیادی در این زمینه وارد شده است،از این رو در این پژوهش به مسئله علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی(اعم از فلسفه مشائی،اشراقی وصدرایی)در دو مقام،یکی در مقام ذات و قبل از ایجاد و دیگری در مقام فعل و بعد از ایجاد و مقایسه با نصوص دینی پرداخته شده است.فلاسفه مشاء با استناد به اصل علّیّت و از طریق صور مرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات، قبل و بعد از ایجاد پرداخته اند.فلاسفه اشراقی نظریه ی صور مرتسمه را مردود دانسته و با تمسّک به اضافه اشراقی و احاطه قیّومی حق تعالی نسبت به اشیاء،معتقدند که خداوند به جزئیات در مقام فعل،علم حضوریِ تفصیلی دارد و وجود خارجی جزئیات، عین علم حق تعالی است.فلاسفه صدرایی نیز از طریق قاعده بسیط الحقیقه و اطلاق ذاتی، بر علم خداوند به جزئیات در مقام ذات استدلال کرده و بر این باورند که خداوند به همه جزئیات در مقام ذات،علم حضوری دارد و این علم، عین ذات واجب تعالی و اجمال در عین تفصیل است،و متعلق علم حق تعالی، وجود الهی جزئیات است و در مقام فعل نیز به همه جزئیات علم حضوری دارد که این علم به وجود خاصِ خارجی شان تعلق می گیرد. نصوص دینی نیز با بیان اطلاق ذاتی واجب تعالی)هُوَالْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ( و با ذکر إحاطه قیّومی)وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ( و حضور همه اشیاء در نزد حق تعالی )وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ(بر علم خداوند به همه اشیاء تأکید می نمایند. به طور کلی مکشوفات عقلی در مسئله علم الهی به جزئیات مورد تصدیق داده های وحیانی است، و عقل و وحی ،برهان و قرآن در این موضوع از همخوانی ویژه ای برخوردار بوده و هماهنگ و پشتیبان یکدیگرند.واژگان کلیدی: علم الهی،جزئیات،صور مرتسمه،اضافه اشراقی، بسیط الحقیقه کل الأشیاء، اطلاق ذاتی ،نصوص دینی.
معاد از دیدگاه ابن سینا و ادله او، پاسخ غزالی به ابن سینا و پاسخ ابن رشد به غزالی
نویسنده:
امامعلی خشنود مادوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
انسان شناسی از دیدگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله علیه)
نویسنده:
مراد آیدوغدو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه موجودات مشهود ظاهر عالم باطن است. و ناظرین را به ماورای خود یعنی به علت شان که همان باطن است سوق می دهند. از این جهت همه آنها از ویژگی کلمات برخوردارند. زیرا ویژگی اصلی کلمات این است که مخاطب را به ما واری خود سوق می دهند. پس می توان هم موجودات را به عنوان کلمه خدا تلقی کرد. انسان هم از آن جهت که موجودی از موجودات کلمه خدای متعال و از آن جهت که ظاهر کننده اسمایی از اسمای خدای متعال است که موجودات دیگر توانایی ظاهر کردن آنها را ندارند کلمه تامه خدای متعال می باشد. از این لحاظ می توان همه موجودات را به سه قسم تقسیم کرد موجودات مجرد محض مادی محض و مرکب از هر دو انسان موجودی از موجودات قسم سوم است. بنابراین حقیقت انسان ثنائی و دو بعدی است. یک بعد او ملکوتی و آسمانی است بعد دیگرش ملکی و زمینی. حکمت آفرینش انسان از یک طرف به خدای متعال بر می گردد و از طرف دیگر به خود انسان از آنجا که خدای متعال واجب الوجود و دارای همه صفات کمالیه از جمله رحمانیت و جوادیت است به خدای متعال باز می گردد و از آنجا که انسان از موجوداتی که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد به انسان بر می گردد. پس چون انسان از موجوداتی است که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد خدای متعال به او وجود بخشید. خلقت انسان از ساختار وجودی خاصی برخوردار است این ساختار وجودی موجب شده است که انسان هم از قابلیت صعود و هم از قابلیت سقوط برخوردار باشد. برای اینکه انسان راه صعود را انتخاب کند خدای متعال به انسان لطف نمود و با اراده اختیاریش او را راهنمایی کرد. و در این راستا رسولان را فرستاد. مهمترین و اصلی ترین عنصری که موجب صعود و سقوط انسان می شود نحوه نگرش و انسان شناسی انسان است که یا خود را موجودی مخلوق و وابسته دانسته و به خالقش توجه دارد یا خیر. انسان با نحوه نگرشش مقامی را در عالم امکان برای خود انتخاب می کند و در راستای نحوه نگرش اوست که هویت انسانی انسان شکل می گیرد. خدای متعال برای ظاهر ساختن هویت انسانی انسان که در راستای نگرش او در درونششکل یافته انسان را مورد امتحان و آزمایش قرار می دهد تا اینکه هر وقت خدای متعال او را در جایگاه انتخاب شده اش قرار داد در اعتراض برای او باز نباشد حقیقت و هویت انسانی انسان در این عالم برای قلیلی از افراد مثل اولیاء الهی ظاهر است و بعد از عالم دنیا برای همه افراد انسان بالعیان ظاهر خواهد شد.
تحلیل روش‌شناختی ابو حامد محمد غزالی در فهم نصوص دینی (با تأکید بر مباحث جاودانگی و معادشناسی)
نویسنده:
ابوذر رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روش‌شناسی فهم نصوص برای استخراج مفاهیم مختلف از دین بسیار اهمیت دارد. روش‌ها و رهیافت‌ها و رویکردهای مواجهه با متون دینی متعدد است. چگونه می‌توان به فهم نصوص دینی دست یافت؟ از چه راهی می‌توان مراد مولف متن را به‌دست آورد؟ این کار چه مقدماتی دارد و باید چه مراحلی را طی نمود؟ تحقیق پیش‌رو به دنبال آن است تا الگوی پژوهشی غزالی را در به‌کارگفتن ابزارها و رهیافت‌ها در فهم نصوص دینی نشان دهد. او درباره فهم معانی آیات و روایات در آثار خود مطالبی بیان می‌کند که با بررسی و تحلیل آنها می‌توان به روش‌شناسی فهم متن، از دیدگاه وی پی برد. از نظر او به‌مانند بیشتر متفکران اسلامی می‌توان با به‌کارگیری روش‌های خاصی، به فهم صحیح از نصوص دینی راه یافت. مراد از روش‌شناسی غزالی در فهم نصوص دینی بررسی رویکردها و روی‌آوردهای وی در فهم متون دینی است. ضمن اینکه باید دید آیا وی در این روش، توانسته است یک الگوی پژوهشی ارائه دهد تا دیگران نیز بتوانند براساس آن در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی به‌مانند خود او نائل آیند؟
رابطه بین دین وفناوری(تکنولوژی)
نویسنده:
حسین مطیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فناوری و امکان تحقق به فناوری اسلامی از جمله موضوعاتی است که برای تحقق جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم و معرفی سبک زندگی اسلامی و در نهایت تمدن سازی ضرورت ویژه ای دارد. این مسئله که متأسفانه تاکنون ابعاد و زوایای آن به طور دقیق بررسی نشده است مستلزم دانستن مبانی و پیش فرضهای فناوری از یک سو و همچنین آثار لوازم و پیامدهای آن از دیگر سوی و نقد دینی هر کدام است. لازم است با تشریح تعامل و تأثیر متقابل دین و فناوری بر یکدیگر به تبیین روشن در این زمینه دست یافت. نیز در این راه گریزی از ذکر نظریات رقیب و نقد آنها و بررسی علل ناکافی بودن آنها نیست. همچنین باید به رابطه دین و فناوری در دوره های تاریخی (ادبیات موضوع) و شیوه های جلوگیری از تکبن فناوریهای مضر به جوامع انسانی و محیط زیست نیز نظر داشت. این رساله با پیمودن این مسیر و پیشنهاد راهکار جذب گزینشی برای حاکم شدن جهان بینی اسلامی بر فناوری به اثبات نظریه خود یعنی امکان و مطلوبیت فناوری اسلامی پرداخته و با معرفی اوصاف سلبی و ایجابی فناوری اسلامی آن را تکمیل کرده است. این تحقیق بنیادی است و نوع روش تحقیق آن تبیینی و تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات آن هم روش تحلیل اسنادی سامان پذیرفته است.
بررسی از خودبیگانگی از نظر صدرالمتألهین و جلال‌الدین مولوی
نویسنده:
انسیه ماهینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راههای شناخت و نقد اندیشه‌ها، مقایسه نظرات گوناگون بزرگان فکر و اندیشه با یکدیگر و داوری کردن میان آنهاست.در پژوهش حاضر، هدف بررسی تطبیقی نظریات دو عارف متأله فارسی زبان جهان اسلام مولوی و ملاصدرا در خصوص مسئله‌ی « از خودبیگانگی» است. در جریان مطالعه تطبیقی افکار مولوی و ملاصدرا، سعی بر آن بود تا تصور، ابزار انگار باشد. بر همین اساس مسأله اصلی مورد پژوهش در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است. از این رو برای فهم عمیق‌تر و درک کامل‌تر مسأله علاوه بر تطبیق مبانی، برخی موارد که به کلیات فردی و مکتبی بازگشت داشته مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه به تعریف و تبیین مسئله از خودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند، پیامدها،علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی پرداخته شد. آنچه ضرورت پیگیری پژوهش را بیشتر می سازد آن است که بررسی این مسئله، علل و راهکارهای آن منحصر به قرون گذشته نبوده بلکه با توجه به این که حرکت در مسیر خلاف فطرت بشری است در دوران معاصر با توجه به شرایط موجود، طرح آن اهمیت بیشتری می یابد، خصوصاً بررسی راهکارهای درمان آن که با توجه به فضای فکری، فرهنگی و دینی مولوی و ملاصدرا، در سرزمین های اسلامی ایجاد معرفت افزایی و در صورت تأثیر گذاری و عمل، معضل خودباختگی را خصوصاً در بین نسل جوان برطرف خواهد نمود .از نظر مولوی انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط،از آن دور افتاده و دچار خود فراموشی شده است.آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند تعلق و آمیزش با ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که باعث شده کم کم تیرگی و ظلمت بر وی چیره شده او را از عالم پاک و روشن دور سازد و بدین سبب در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود می کند. می توان این سیر استکمالی در آثار مولوی را در قالب قوس نزول و صعود به تصویر کشید.از خودبیگانگی نقطه مقابل خودشناسی است از این رو پیامدهای آن عدم حضور و وجود پیامدهای خودشناسی است که به برخی از آنها از دید مولوی اشاره می شود.از دید مولوی دو دسته عوامل باعث عدم شناخت خویشتن است که برخی عوامل درونی و بعضی بیرونی اند که در جایگاه خود مورد بررسی واقع می شود.از نظر وی نقطه مقابل علل از خودبیگانگی،راه هایی برای خودیابی و غلبه بر از خودبیگانگی است .بصورت اختصار راه درمان آن از دید مولوی چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست. ملاصدرا در حکمت متعالیه، در صدد تعالی و تکامل انسان است.غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست.حال اگر انسان به معرفت نفس نایل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین سعی شد با تأکید بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل از خودبیگانگی، راهکارهای آن نیز بیان شود. اکثر دیدگاههای حکیم شیرازی و ملای رومی با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل یکدیگر بوده و موارد اندکی اختلاف که به مبانی فکری مربوط می باشد بین آن دو وجود داشت.به نظر می رسد هرچند از نظر پارادایمی اندیشه های هر دو متفکردر این خصوص بسیار به هم نزدیک می باشند؛ اما صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی – عرفانی استفاده می نماید اما مولوی بیان خود را در روشی عرفانی به صورت تمثیلی بیان کرده که برای عموم قابل فهم می باشد. این تحقیق پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که در جمع‌آوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای پیروی می‌کند.
دین و عقلانیت در نگاه ملاصدرا
نویسنده:
ابراهیم نویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت میان دین و عقلانیت هم در عالم اسلام و هم در خارج از جهان اسلام همواره به صورت مساله جلوه‌گر بوده است. اندیشمندان مسلمان با رویکرد‌های مختلف فکری در صدد تبیین این نسبت قرار گرفته‌اند. صدرالمتالهین شیرازی یکی از این اندیشمندان است که ضمن آشنایی با منابع اساسی دین یعنی قرآن و حدیث و اشتغال به تفسیر قرآن کریم و شرح اصول کافی و تسلط فراوانش به مدارس کلامی، عرفان و مشرب مشائی و اشراقی فیلسوفان و با بنیان‌ گذاری مکتب استوار حکمت متعالیه کوشیده است در نوشته‌های مختلف و متعدد خود به تبیین نسبت دین و عقلانیت بپردازد. رساله حاضر تلاش دارد پس از مفهوم شناسی دین و عقلانیت در نگاه وی، در نخستین گام نشان دهد که وی بجدّ با خرد ستیزی دین مخالف است. او این مخالفت خود را به طرق مختلف از جمله ارائه دلیل و ارائه راه‌کار برای زدودن ستیز میان برخی گزارهای دین با عقلانیت نشان داده است. اندیشه‌های صدرا گرچه او را با دیدگاه‌های مختلفی رو به رو ساخته است؛ اما آن دیدگاه‌ها از رخنه نقد‌هایی بنائی و مبنایی صدرا و صدرائیان ایمن نمانده‌اند. در گام دوم نشان داده خواهد شد که صدرا معتقد است دین واجد برخی گزاره‌هاست که طور معرفتی آنها ورای طور عقل قرار دارد و از این رهگذر باید آنها را فراخرد دانست. البته در این مجال روشن خواهد شد که انقیاد نسبت به گزاره‌های فراخرد، عملی خرد پذیر است. او با دیدگاه‌های افراطی–که همه یا عمده دین را فرا خرد می دانند- و نیز با قول به نبود گزاره فرا خرد در دین و الحاق این گزاره‌ها به گزاره‌های خرد ستیز هم مخالفت می کند.
  • تعداد رکورد ها : 64