آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
بررسی جامعه‌شناسی منطق براساس کتاب "Weaving Self-Evidence A Sociology of logic" by "Claude Rosental"
نویسنده:
زهرا مهدلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف) بررسی امکان تحقق پژوهش های جامعه شناختی در حوزه منطق؛ تصور می شود، منطق، به مثابه معرفت یقین آور، فعالیتی صرفاً انتزاعی که در اذهان عالمان رخ می دهد. بنابر این غیر قابل مشاهده توسط جامعه شناس هاست. هدف این پروژه: نشان دادن ماهیت ذاتاً اجتماعیِ فرایندی است که در آن گزاره ها به عنوان صادق ها در منطق تولید، پذیرفته و انتشار می یابند. اهمیت این پژوهش روشن کردن بُعد دیگری از فرایند ایجاد معرفت خصوصاً در حوزه منطق است روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه‌گیری، ابزار اندازه گیری ، نحوه‌ی اجرای آن، شیوه‌ی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها: یافته‌های تحقیق: ابداع قضیه ای منطقی و تائید آن در جامعه علمی به هیچ وجه محصول فعالیتی انفرادی و انزوایی نیست بلکه، فرایندی اجتماعی است که مشاهده پذیر و قابل مشاهده است.
خوانش نوکانتی و توماس کوهن از معقولیت علمی و نسبت آن با علم بومی (با نظر به آراء دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر مهدی گلشنی، آیت‌الله عبداله جوادی آملی و دکتر حسین نصر)
نویسنده:
پدیدآور: امیر حاجی‌زاده ؛استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری استاد مشاور: علی‌اکبر احمدی افرمجانی استاد مشاور: محمد رضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این رساله سعی می‌کنیم به بررسی امکان شکل گرفتن نظریات علمی بدیل از قبیل علم بومی و علم دینی با عطف نظر به مسئله معقولیت علمی در آراء کوهن و کاسیرر بپردازیم. لزوم این بحث تطبیقی از این جا بر می‌خیزد که با توجه به دستاوردهای علم‌شناسی جدید، طرفداران گرایش علم دینی و بومی در ایران، بر معقولیت نسبی علم (با تأکید بر نقش مقوّم گزاره‌های متافیزیکی در یک نظریه و ارزش‌های اجتماعی در ردّ و پذیرش نظریات) اصرار می‌ورزند و شکل‌گیری نظریه‌های بدیل با تأسی بر فرهنگ و آیین خودی را امکان پذیر می‌دانند. یکی از آبشخورهای امکان ظهور و یا تأسیس نظریات علمی بدیل، تضعیف روایت رسمیِ فیلسوفان ارتودوکسِ علم از مطلق بودن معقولیت علمی توسط توماس کوهن است. از زمان چاپ کتاب ساختار انقلابات علمی، رویکردهای تاریخی و جامعه‌شناختی به علم به نوعی نسبیّت‌باوری در قبال ارزیابی نظریات علمی دامن زده و همچنین موجب اعتقاد به گسست در تاریخ علم شده است. جهت تعدیل آراء کوهن نگاه فیلسوف-مورخ دیگری همچون کاسیرر برنهاده می‌شود که به‌عنوان یک فیلسوف نوکانتی منظر نوینی در اختیار ما قرار می‌دهد. کاسیرر با تاکید بر وجوه پایدار نظریات به عنوان صورت‌هایِ نامتغیرِ انتظام‌بخش، نظریات علمی را قیاس‌پذیر و تاریخ علم را پیوسته و تکوینی می‌بیند. در این زمینه متفکرین ایرانی متعددی ابراز نظر کرده‌اند که از میان آن‌ها چهار متفکر (آقایان سید حسین نصر، مهدی گلشنی، رضا داوری اردکانی و عبدالله جوادی آملی) جهت شرح آراء و بررسی تطبیقی انتخاب شده‌اند. تلاش شده در هر مورد آسیب‌های تلقی نادرست از علم و سویه‌های قابل دفاع در سایه تحلیل‌های کوهن و کاسیرر بیان شود. در خاتمه با تفکیک چهار عرصه متمایز منبع نظریه، ساختار نظریه، داوری نظریه و تفسیر نظریه موضع خود را جمع بندی می‌کنیم.
مبانی و پیامدهای دیدگاه دکارت و ملاصدرا درباره ارتباط نفس و بدن
نویسنده:
خدیجه کثیری بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی تبیین رابطه‌ی نفس (بُعد مجرد و بسیط) و بدن (جوهر جسمانی و مادی) در طول تاریخ اندیشه از موضوع­های پر­مناقشه است. در این رساله از میان نظریه‌های مختلف، تبیین ملاصدرا و دکارت را به عنوان دو فیلسوف تاثیر­گذار غرب و شرق مورد توجه قرار دادیم. ملاصدرا با لحاظ حیثیت فی‌نفسه مانند دکارت قایل به تغایر نفس و بدن شده‌است، در عین حال با لحاظ للغیر (مقام فعل) ارتباط اتحادی این دو جوهر را طرح کرده‌است. این شباهت ما را بر آن داشت پاسخ به این سؤال «کدام تبیین از حیث مبانی و انسجام درون ساختاری به نحو موجه‌تر و متقن‌تر این ارتباط را توجیه کرده‌است؟ انگیزه­‌ی اصلی تدوین رساله باشد. البته این پرسش سؤال­های دیگری را به دنبال دارد که در رساله به آن­ها پرداخته‌­ایم. با تأمل بر مسأله‌ی نفس و بدن و ویژگی­های این دو جوهر و نیز تبیین ارتباط آن­ها از نظر این دو فیلسوف، برخی وجوه اشتراک و افتراق‌هایی آشکار گردید، که در رساله به نحو مختصر اشاره شده‌است. از جمله: هر دو فیلسوف به جوهریت، تجرد، بساطت، بقای نفس قائل‌اند. هم­چنین هر دو متفکر بر رابطه‌ی اتحادی این دو جوهر تأکید دارند، اما تفسیر ملاصدرا از بساطت، جوهریت و تجرد نفس با تفسیری که دکارت ارائه می­دهد متفاوت است در نتیجه تبیین رابطه­‌ی اتحادی نیز در نگرش آن­ها به یک معنی نخواهد بود. پس از مداقه بر مبانی نظریات دکارت و ملاصدرا منشأ اصلی اختلاف نظر را اتخاذ مبانی متفاوت آن­ها یافتیم. البته مبانی متفاوت پیامد­های گوناگونی را نیز در پی دارد. در رساله با اشاره به برخی از مبانی و پیامد­های این دو نوع نگرش به تنقیح مطلب پرداختیم. پس از بررسی و تأمل بر مطالب مطروحه این نتیجه بدست آمد که با توجه به توصیفی که ملاصدرا از نفس، بدن و ارتباط آن­ها ارائه داده‌است می­توان ادعا کرد نظریه‌ی وی مستخرَج از مبانی او­ست. به همین دلیل به نحو مستدل‌تر انسان و رابطه‌ی این دو بُعد وجودی او را توضیح داده‌است، به گونه‌ای که باچالش‌ها و پیامد­های منفی کمتری مواجه است. گر­چه دکارت نیز مانند ملاصدرا مدعی ارتباط اتحادی نفس و بدن است، اما به نحو درون ساختاری نتوانسته‌است ادعای خود را توجیه کند. به تعبیری مبانی وی در اثبات ادعای اتحاد نفس و بدن ناکارآمد تلقی شده­است. در نتیجه تبیین وی زمینه‌ی طرح نظریات بعضاً مباین با نظریه‌ی او را فراهم کرده‌است.
نسبت متافیزیک و فلسفه سیاسی اجتماعی هگل
نویسنده:
پدیدآور: مهدی آزموده بیگلر ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نظام مطلق هگل تلاش نموده است در تمامیت خود همه‌ی عرصه‌های گوناگون حیات فرهنگی بشری را جمع آورد. همبستگی عرصه‌های متفاوت این امر را به ذهن متبادر می‌سازد که هیچ دقیقه‌ای را بدون در نظر گرفتن سایر بروزات نمی‌توان مدنظر قرار داد. در این تمامیت، دین به عنوان یکی از مهمترین دقیقه‌ها موقعیت و اهمیت خاصی را دارا است. این درحالی است که تفاسیر مختلف و گاه متعارضی از هگل به وجود آمده که علیرغم باور به سویه‌های دینی تفکر هگل، نظام او را غیر‌متافیزیکی مورد توجه قرار می‌دهند. این جستار تلاش دارد بدین موضوع بپردازد که اولاً رویکردهای متافیزیکی یا غیرمتافیزیکی، کدام وجوه فلسفه هگل را مدنظر قرار می‌دهند، ثانیاً در سایه هر یک از این خوانش‌ها، اندیشه‌‌های سیاسی و اجتماعی هگل چگونه امکان ظهور و بروز می‌یابند؛ و آیا اصولاً می‌توان اندیشه‌های هگل را به نحوی غیرمتافیزیکی خواند و برای او در پرتو این نگاه قائل به فلسفه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز بود. نوشتار حاضر، بدون قضاوتی نهایی، صرفاً به شرح و بسط برخی از آراء و نظرات در سنت هگل‌شناسی انگلیسی‌زبان می‌پردازد.
 پلنتینگا و ضرورت
نویسنده:
امامویردی سه برادری لاهرود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
این پایان نامه به همراه یک مقدمه شامل ترجمه هشت فصل از کتاب The Nature of Necessity آلوین پلنتینگا است. مقدمه شامل شرح مختصری از زندگی و افکار پلتینگابه همراه ملاحظاتی در مورد منطق موجهات و مفهوم ضرورت است. و هشت فصل کتاب پلنتینگا شامل،محدوده ضرورت، وجه گزاره‌ای و وجه شئ‌ای، ذات‌گرا‏یی و تحویل به تئوری مجموعه‌ها، جایگاه ضرورت، تابع هسته‌ای، جهان‌ها، کتابها و ویژگی‌های ذاتی، شاخص‌بندی اولیه ذات، این‌همانی بین جهانی یا افراد مقید‌به‌جهان، منطق موجهات و اشیاء ممکن و دلالت‌شناختی محض و کاربردی می باشد.
گذر از دیالکتیک استعلایی کانت به ایدئالیسم دیالکتیکی هگل
نویسنده:
پدیدآور: زهره شفیعی نژاد ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: احمد علی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث از «امر مطلق» و نحوه ی مواجهه ی آدمی با آن، یکی از مسائل اصیل و عمیق تفکر، در تاریخ فلسفه و اندیشه است؛ بر این اساس در طول سیر اندیشه، هریک از فلاسفه و متفکران نسبت به این مفهوم، نظرات و اکتشافاتی مهم و ارزشمند داشته اند. کانت و هگل نیز از جمله ی این فیلسوفان نام آور محسوب می شوند. در این رساله کوشیده ایم تا ابتدا به درک درستی از مفهوم امر مطلق نزد کانت نائل شویم؛ سپس اظهارات کانت را از دیدگاه هگل به نقد بکشیم و آن گاه به ترسیم دیدگاه هگل در خصوص امر مطلق بپردازیم. به طور کلی کانت معتقد است امر مطلق متعلق به ساحت اشیاء فی نفسه ایی است که عقل محض راهی برای شناخت آن ندارد و به همین علّت در تلاش برای دست یابی به چنین شناختی، دچار دیالکتیک و توهم می شود؛ اما هگل معتقد است در سیستم فلسفی کانت اختلالاتی وجود دارد که منجر به این نتیجه ی نادرست از امر مطلق شده است و بر این اساس او معتقد است تنها دغدغه ی اندیشه ی بشر در طول سیر تاریخ، اندیشه و فلسفه، امر مطلق و دست یابی به شناختی جامع و متقن از آن بوده است؛ همچنین آن که وی بر خلاف کانت، آدمی و قوای شناختی آن را مستعد شناخت و معرفت از امر مطلق می داند و از همین رو هگل در مهم ترین آثار خویش، به ترسیم سیر آگاهی در شناخت وجوه گوناگون امر مطلق پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 7