جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1352
توصیف و اثبات وجود خدا از منظر ابن سینا،‌سهروردی و ملا صدرا
نویسنده:
نویسنده:بشیر احمد نهضت؛ استاد راهنما:احمد سعادت؛ استاد مشاور :سید زهیر مسیلینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خدا به عنوان یک وجود برتر و متعالی، همواره یکی از موضوعات مهم برای اذهان بشر بوده است و خرد آدمی که رکنی از ارکان وجودی اوست، هیچ‌گاه از این مهم غافل نبوده است. پژوهش حاضر چگونگی مساله خداشناسی را در دو ساحت عمده توصیف و اثبات وجود آن، از طریق میراث عقلی- فلسفی سه فیلسوف برجسته و تاثیر گزار جهان اسلام، (ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا) مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد. در ساحت تعریف و توصیف، چگونگی تعریف و توصیف خدا و در ساحت اثبات، مساله برهان پذیری و وجود خدا را با روش فلسفی از منظر سه فیلسوف مسلمان، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پرداختن به توصیف و اثبات وجود خدا از راه عقل و فلسفه از منظر سه فیلسوف صاحب مکتب (ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا) در اوضاع بغرنج اعتقادی، که عده‌ی به جهت تنگ‌نظری و جمود فکری وعدم توجه به مبانی و روش‌های فلسفی در خداشناسی، مواضع متاقض و متضادی را اتخاذ می‌کنند و از جسم انگاری خدا و عدم شناخت آن از طریق براهین عقلی – فلسفی سخن می‌گویند، برای قشر تحصیل کرده، بسیار آموزنده و مفید است از سوی کشیدن حصاری محکم بر گرد باور به وجود خدا از نفوذ شبهات منکرین و معاندین نیز می‌باشد. موضوع با روش کتاب‌خانه‌ی با رویکرد تحلیلی- توصیفی انجام شده است. در مساله تعریف و توصیف خدا، بعد از ذکر دیدگاه‌ها و تحلیل و بررسی آنها، پژوهش‌گر به این نتیجه رسیده است؛ که خدا از راه لوازم عقلی و ذاتی باب برهان، قابل تعریف و توصیف است، نه از راه تعاریف ذاتی باب ایساغوجی( کلیات خمس) که مشتمل بر جنس و فصل و از نوع تعاریف ماهوی و حدی است. در مساله اثبات وجود خدا نیز بعد از تحلیل و بررسی دیدگاه‌ها، به این نتیجه رسیده است، که اثبات وجود خدا برای انسان، امری کاملا معقول و منطقی است و امتناع ذاتی ندارد و می‌توان وجود خدا را از طریق براهین عقلی- فلسفی از نوع برهان شبیه به لمّ یا برهان لمّ بالعرض، اثبات کرد، نه از طریق برهان لمّ بالذات.
تقویت تاب آوری بر اساس تعالیم سهروردی
نویسنده:
نویسنده:غزاله خوشفکر مقدم؛ استاد راهنما:نرگس نظرنژاد؛ استاد مشاور :فروزان راسخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رسالۀ حاضر در حوزۀ فلسفه کاربردی است و در آن تلاش شده است تا با بهره جستن از تعالیم شیخ اشراق نشان داده شود که چگونه می‌توان تاب‌آوری انسان را تقویت کرد. دستاوردهای این پژوهش در نهایت می‌تواند مورد استفادۀ مشاوران فلسفی قرار گیرد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، شیخ اشراق کلید تاب آوری انسان را در برابر ناملایمات، شناخت خویش می‌داند؛ این شناخت سبب می شود تا انسان با آگاهی از توانایی‌ها و کاستی‌های خویش، بهتر بتواند نحوه رفتار خود را مدیریت کند و در مقابل ناکامی‌ها بهتر و بیشتر تاب ‌آورد. از سوی دیگر، در نظام جهان‌شناختی نوری شیخ اشراق، پروردگار که نور مطلق و کمال مطلق است، نسبت به انسان شوق و محبّت دارد؛ انسان با تکیه بر این اعتقاد مشکلات را حکمت و امتحان الهی می‌داند و همین امر به تاب‌آوری او کمک می کند. همچنین شیخ اشراق هیولی اولی را نمی‌پذیرد و کل جهان را نورانی می‌بیند؛ این امر نشان‌ می‌دهد که او به جهان و پدیده‌های آن دید مثبت دارد. این نگرش خود، موجب تقویت تاب‌آوری انسان در مواجهه با شرور می-گردد. سرانجام، تعالیم شیخ اشراق در خصوص نحوۀ تعامل با دیگران و منش آشتی‌جویانۀ وی، در این حوزه نیز می‌تواند به تاب‌آوری انسان، کمک کند.
روش‌شناسی تطبیقی تمثیل‌های فلسفی در افلاطون، ابن‌ سینا و سهروردی
نویسنده:
نویسنده:محسن امین؛ استاد راهنما:محسن جوادی,محمدحسین حشمت‌پور؛ استاد مشاور :مهدی منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آغاز ظهور فلسفه متون فلسفی به شیوه‌های گوناگون نگاشته شده‌اند امّا بدون تردید تمثیل‌ها از جذاب‌ترین آثار فلسفی و عرفانی هستند که در پرتو آن‌ها دیدگاه‌ نویسندگان‌شان بر ما رخ می‌نماید. از مهم‌ترین تمثیل‌های تاریخ فلسفه، تمثیل‌های افلاطون هستند که در میان آن‌ها تمثیل غار از اهمّیّت بالایی برخوردار است؛ در حوزه فلسفه اسلامی نیز می‌توان از هشت رساله تمثیلی سهروردی و سه رساله مهم ابن‌سیناء نام برد. امّا مسأله‌ای که کمتر مورد توجّه قرار گرفته تطبیق و کشف شباهت‌‌های نهفته میان این تمثیل‌هاست. در پژوهش حاضر پس از بررسی و تحلیل تمثیل‌های این سه حکیم چگونگی همانندی آن‌ها با توجّه به کاربرد و موضوعات بنیادی‌شان آشکار می‌گردد. در همه تمثیل‌ها نفس‌ناطقه به عنوان بُعد مجرّد و قابل کمال انسان شناخته شده و به جایگاه اصلی آن توجّه شده است. هم‌چنین همه تمثیل‌ها از طرفی به عالمی نظر دارند که مادی، ظلمانی و مملو از کدورات است و از طرف دیگر نظر به عالمی مجّرد از مادیّات دارند که جایگاه شروق و علم و کمال است. معرفت‌، دیگر موضوعی است که همه تمثیل‌ها به آن نظر داشته و چگونگی کسب آن را به ما می‌نمایانند. هم‌چنین اکثر تمثیل‌ها‌ بر لزوم تهذیب نفس و نیز وجود استادی آگاه که راهنما و دستگیر انسان حقیقت‌جو است، توجّه و تأکید می‌کنند، هرچند در تماثیل افلاطون این موضوعات چندان آشکار نبوده و به راحتی و در نگاه نخست قابل تطبیق با تمثیل‌های ابن‌سیناء و سهروردی نیستند. موضوع دیگر این‌که در همه این تمثیل‌ها دست یافتن به حقیقت که همانا مقصود و هدف نهایی انسان است به نوعی مطرح است و در واقع غایت اصلی این تمثیل ها هم گشودن دروازه ای به این حقیقت است. هرچند جهات افتراق و تفاوت‌هایی میان اندیشه و فلسفه سه حکیم وجود دارد؛ امّا در پرتو این تمثیل‌ها می‌توان به نوعی قرابت و هم‌زبانی میان دیدگاه‌های آن‌ها دست یافت؛ این همانندی در بنیادها بیشتر است و از همین رو یافتن هم‌سخنی میان نگاه این سه حکیم بر اساس این تمثیل‌ها ممکن و بلکه ضروری است. انطباق و قرابت دیگر این تمثیل‌ها به لحاظ کاربرد آن‌هاست؛ زیرا این تمثیل‌ها اگرچه به لحاظ اسلوب نگارش و زبان نوشتاری با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند امّا بیشتر آن‌ها به نوعی در مباحث فلسفی و عرفانی و نیز مباحث معرفت شناسی هم‌چنین در موضوعات اخلاقی، تربیتی و نیز در امر آموزش کاربرد داشته و می‌توان از آن‌ها بهره جست
برسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:اردشیر امیری؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :محمد ذبیحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مربوط به بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا و وجوه تشابه و تمایز دیدگاه های این دو فیلسوف می باشد. فصل اول رساله به بیان کلیات و ادبیات پژوهش که همان دیدگاه های سهروردی و ملاصدرا در مورد مراتب هستی می باشد پرداخته شده ، در فصل دوم به بیان دیدگاه سهروردی در مورد وجود و مراتب عالم ، و همچنین بیان دیدگاه های اواشاره شده است، سهروردی یک فیلسوف اشراقی است ،وبر همین اساس مبنای فلسفه او نور است ،وی معتقد است است که اصالت با نور است ،و بر همین مبنا مراتب هستی را به چهار دسته تقسیم می کند که عبارتند از ؛ نور قاهر«نورالانوار»،عقول یا انوار طولیه ، نفوس یا انوار عرضیه . این سه مرتبه ، از انوار . انوار قائم بالذات هستند. ،هیأت های مثالی، مادی، جمادی، نباتی، حیوانی، این مرتبه از نور، قائم بالغیر است. سهروردی دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی،بر مبنایی مشایی و مشایی با نگرش انتقادی و همچنین بر مبنای حکمت اشراقی تقریر نموده است .همچنین در یک تقسیم بندی کلی مراتب عالم را به ؛عالم انواره قاهره(عقول)،عالم انوارمدبره(نفوس)،عالم برزخیان (اجسام)،عالم مثل معلقه یا خیال،تقسیم می نماید و در ادامه نیز برای اثبات مراتب عالم از قاعده امکان اشرف را به کار می برد. در فصل سوم این رساله دیدگاه ها و نظرات ملاصدرا بیان شده است،ملاصدرا که یک فیلسوف طرفدار اصالت وجود است،او نیز مراتب عالم هستی را به سه دسته یعنی ؛ عالم محسوسات،عالم مثال،عالم معقولات ، که هر کدام از این عوالم تعریف خاص خود را دارند ،محسوسات که همان عالم دنیوی است ،یعنی ماده .عالم مثال ،همان عالم صور است. و عالم معقولات ، همان عالم است که مجرد از ماده است .ملاصدر با تأثیر پذیری از حکمت اشراقی و مشایی، عامل اصلی پیدایش کثرت در عقل اول و سایر عقول را، حیثیات اعتباری معرفی می-کنند.صدرا نیز همانند سهروردی برای اثبات مراتب هستی در فلسفه خود قاعده امکان اشرف را به کار برده است.وی معتقد است، وجود منبسط نفس صدور حقیقی حضرت حق است نه صادر اول،ملاصدرا نیز دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی ،بر مبنای مشایی ،عرفانی تقریر نموده است.فصل چهارم این رساله نیز به بیان دیدگاه های این دو فیلسوف بزرگ در بحث مراتب هستی می باشد،که در آن ضمن بررسی دیدگاه آنها بیان می شود.
تطبیق دیدگاه ابن سینا و سهروردی پیرامون الگوی سلامت نفس
نویسنده:
نویسنده:زهرا حاجی زاده ولوکلایی؛ استاد راهنما:عباس بخشنده بالی؛ استاد مشاور :حسین کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان به عنوان موجودی دو ساحتی در همه حال در پی رسیدن به کمال و سعادت است. آنان که حقیقت زندگی در این دنیا را به خوبی دریافتند در پی نیل به شکوفاشدن بعد روحانی خود می روند، لذا می دانند آنچه حقیقت و هدف خلقت بشر است رسیدن به سعادت حقیقی و جاودانگی در عالم عقبی است. آدمی در رسیدن به این امر مهم باید از قوای نفس انسانی خود و ریاضت های مطلوب بهره ببرد. از همین روی در پژوهش حاضر مساله سلامت نفس انسان از منظر دو اندیشمند بزرگ همچون شیخ الرئیس و شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. سلامت نفسی که ابن سینا بدان می رسد تفاوت بنیادینی با راهکار سهروردی در رسیدن به سلامت نفس دارد. چنانچه ابن سینا در بحث کمال نفس از عقل فعال به عنوان عالی ترین مرحله عقل مدد می گیرد و شیخ اشراق از رشد عقلی سخن می گوید. اما هر دو اندیشمند، علم و عمل و عبادت و ریاضت را راهکاری برای شکوفایی نفس می دانند. البته شایان ذکر است که شیوه تفکر ابن سینا به صورت نظری و عقل محض است و این طرز تفکر در راهکار های ایشان تاثیر بسزایی دارد در مقابل سهروردی نیز از طریق ریاضت و سلوک و عشق ملکوتی به سلامت نفس می رسد. نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی است. نگارنده پس از معناشناسی به سلامت نفس از منظر بوعلی سینا و شیخ اشراق پرداخته است و نظر دو اندیشمند را محور نوشتار خود قرار داده است. ازجمله یافته های مهم نوشتار آن است که انسان به کمک قوانین عقلی و عمل کردن بر پایه علوم می تواند مسیر سعادت را بپیماید و به نهایت رشد برسد. پیشنهاد نگارننده آن است که اگر نظام های آموزشی از خانواده تا مراتب عالی تحصیلی نفس و قوای آن را به انسان از همان کودکی معرفی کنند تا در مراحل بالاتر به پرورش آن بپردازد، یاد می گیرد که چطور راه کمال را بپیماید و به آن برسد.
حیات برزخی در حکمت صدرایی وحکمت سهروردی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه مظفریان لائین؛ استاد راهنما:حسن رضائی؛ استاد مشاور :مصطفی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر همان طور که از عنوان آن پیداست بررسی حیات برزخی از دیدگاه دو فیلسوف گرانقدر جهان اسلام سهروردی و ملا صدرا است. واژه برزخ در برخی از آثار سهروردی به معنای جسم به کار رفته لذا در ابتدای فصل دوم، مباحثی در این مورد (جسم) بیان شده و سپس به موضوع عالم برزخ که هدف این پژوهش است پرداخته شده. روش: در این پژوهش از شیوه کتابخانه‌ای یا اسنادی استفاده شده و از نوع تحقیقات نظری و توصیفی- تحلیلی بوده و از روش های استدلالی و تحلیل عقلانی استفاده شده است. این دو فیلسوف گرانقدر گر چه عالم برزخ ، را به عنوان یکی از عوالم هستی مطرح نموده اند، اما در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر نیز دارند. آنان معتقدند بدن مادی انسان بعد از مرگ از بین می رود ولی نفس انسان، با بدن های مثالی به حیات خود در برزخ ادامه می دهد. سهروردی به علت این که قوه خیال را مادی می داند نتوانسته است برزخ در قوس صعود را اثبات کند. این دو فیلسوف تناسخ را محال دانسته و معتقدند انسان ها بر حسب علم و عمل خود جایگاه های متفاوتی در عالم برزخ خواهند داشت. و در برزخ قسمتی از نتایج اعمال خود را خواهند دید.هر دو فیلسوف به تکامل در برزخ معتقد بوده و ملا صدرا عالم برزخ را قیامت صغری دانسته و معتقد است که هر اتفاقی که در قیامت کبری رخ می دهد در برزخ نیز اتفاق خواهد افتاد.
بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:اردشیر امیری؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :محمد ذبیحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مربوط به بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا و وجوه تشابه و تمایز دیدگاه های این دو فیلسوف می باشد. در فصل اول رساله به بیان کلیات پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان دیدگاه سهروردی در مورد وجود و مراتب عالم ، و همچنین بیان دیدگاه های او اشاره شده است، سهروردی یک فیلسوف اشراقی است، و بر همین اساس مبنای فلسفه او نور است، وی معتقد است که اصالت با نور است، و بر همین مبنا مراتب هستی را به چهار دسته تقسیم می کند که عبارتند از؛ نور قاهر«نورالانوار»، عقول یا انوار طولیه، نفوس یا انوار عرضیه. این سه مرتبه، از انوار، انوار قائم بالذات هستند. هیأت های مثالی، مادی، جمادی، نباتی، حیوانی، این مرتبه از نور، قائم بالغیر است. سهروردی دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی، بر مبنایی مشایی و مشایی با نگرش انتقادی و همچنین بر مبنای حکمت اشراقی تقریر نموده است. همچنین در یک تقسیم بندی کلی مراتب عالم را به؛ عالم انواره قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره(نفوس)، عالم برزخیان (اجسام)، عالم مثل معلقه یا خیال، تقسیم می نماید و در ادامه نیز برای اثبات مراتب عالم از قاعده امکان اشرف را به کار می برد. در فصل سوم این رساله دیدگاه ها و نظرات ملاصدرا بیان شده است، ملاصدرا که یک فیلسوف طرفدار اصالت وجود است، او نیز مراتب عالم هستی را به سه دسته یعنی؛ عالم محسوسات، عالم مثال، عالم معقولات، که هر کدام از این عوالم تعریف خاص خود را دارند، محسوسات که همان عالم دنیوی است، یعنی ماده. عالم مثال، همان عالم صور است. و عالم معقولات، همان عالم است که مجرد از ماده است. ملاصدر با تأثیرپذیری از حکمت اشراقی و مشایی، عامل اصلی پیدایش کثرت در عقل اول و سایر عقول را، حیثیات اعتباری معرفی می‌کنند. صدرا نیز همانند سهروردی برای اثبات مراتب هستی در فلسفه خود قاعده امکان اشرف را به کار برده است.وی معتقد است،وجود منبسطنفس صدور حقیقی حضرت حق است نه صادر اول،ملاصدرا نیز دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی ،بر مبنای مشایی ،عرفانی تقریر نموده است.فصل چهارم این رساله نیز به بیان دیدگاه های این دو فیلسوف بزرگ در بحث مراتب هستی می باشد،که در آن ضمن بررسی دیدگاه آنها بیان می شود.
نظریه شیخ شهاب الدین سهروردی و ملاصدرا در مورد معاد و نُبُوّات
نویسنده:
نویسنده:زینب میرعلائی؛ استاد راهنما:عبدالرضا صفری حلاوی؛ استاد مشاور :مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغدغه های بشری ترس از مرگ بوده است برای درمان این ترس از حوزه های مختلف به نظریه پردازی و بررسی، دقیق پیرامون این مسئله پرداخته شده است. مرگ از جهات مختلف مورد مطالعه و تحلیل مکاتب مختلف فلسفی قرارگرفته و بر همین پایه تفکر فلسفی، ترس از مرگ، ریشه در نوع نگاه و اندیشه انسان ها نسبت به حقیقت مرگ دارد. از نظر فلسفی دیدگاه انسان نسبت به جهان پس از این دنیا به دسته های مختلف تقسیم می شود: گروهی تفکر مادی دارند و مرگ را نابودی انسان می دانند و می گویند همه چیز به پایان میر سد و مشخص است که درک و شناختی نسبت به حقیقت وجود انسان یعنی، نفس و روح آن ندارند و همه حقیقت انسان را در همین جسم خاکی و مادی وی خلاصه کرده اند. اما گروه دومی وجود دارد که حقیقت انسان را همان نفس و روح انسان می دانند. و می گویند: جسم ابزاری در اختیار روح است، و در این نظریه مرگ را فقط قطع ارتباط روح از بدن می دانند.پس معتقد هستند که همچنان زندگی ادامه خواهد داشت و از حیات باز نمی ایستد. سهروردی و ملاصدرا بر مبنای تفکر فلسفی خود نظریه دوم را در کنار بسیاری از فلاسفه مسلمان و غیر مسلمان دیگر پذیرفته اند و به واقعیت آن از جهات مختلف پرداخته اند. هر چند هر کدام در راستای مبانی فلسفی خود عوامل متعددی را برای این ترس از مرگ و یا آرامش پس از مرگ مطرح می کنند که در برخی مسائل با یکدیگر موافق و در مسائلی هم با یکدیگر مخالف هستند. در ادامه خواهیم خواند، که هر دو به همراه فلاسفه دیگر علت اصلی ترس از مرگِ برخی انسان ها را جهل از واقعیت مرگ می دانند. در ادامه بحث خواهیم گفت: که سرنوشت نفوس انسانها پس مرگ چه می شود؟ ویا خواهید خواند که دلایل حکمای اسلامی بر تجرد نفس چیست؟ مرگ از نظر روان شناسی مورد بررسی قرا گرفته است. بیان حرکت جوهری وجود انسان نشانه حیات نفس پس از مرگ است. یکی از مسائل دیگر که می توان به زندگی اخروی معتقد بود، مسئله تناسخ است که مورد بررسی قرار گرفته. ادراکات حسی و اقسام آن می توانند در فرایند وحی و رؤیای صادقه از نظر فلسفی و روان شناسی کمک قابل توجهی به دیدگاه معتقدان به نظریه زندگی پس از مرگ داشته باشد. در پایان، مطالبی هم در مورد دانش نُبُوّات ارائه شده، تا بیشتر و دقیق تر کارکرد نفس را پس از مرگ مورد بررسی قرار دهد. واژه نُبُوّات بعد از مطرح شدن علم النفس بیان شده و نشان دهنده اهمیت و خارق العاده بودن زندگی و ادامه حیات درجهان دیگراست که توسط همان نفس جوهری صورت می گیرد.
بررسی تطبیقی زیباشناسی از دیدگاه افلاطون و سهروردی
نویسنده:
نویسنده:سمیه ادریس آبادی؛ استاد راهنما:مهین کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی زییاشناسی از دیدگاه افلاطون و سهروردی می باشد،تأمل در بحث زیبایی و جمال، از دیگر مقوله‌های فلسفه ی است که بسی قدمـت دارد. پرسش از «امرِ زیبـا» و «هنـر»، پرسش‌هایی هستند که از دیربـاز اندیشۀ آدمی را به‌خـود مشغـول داشته‌اند.در بین فلاسفه مشهور یونان، افلاطون و در بین فلاسفه اسلامی، سهروردی، در زمره اندیشمندانی هستند که پیرامون زیبایی شناسی و تشریح آن، نظریات ارزشمندی را مطرح کرده‌اند. از نظر افلاطون زیبایی و هنر، غایتی عینی است و به باور او، بیان ماهیت زیبایی دشوار و موفقیت در این زمینه، امکان فهم زیبایی آفریده های انسانی را آسان خواهد کرد. او حقیقت زیبایی را سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد چنین زیبایی ، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد.شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی مبـاحث مربوط به شناخت حقیقت زیبـایی را، ذیل مباحث جهان‌شنـاسی و علم‌الانـوار و مفـاهیم حُسن و جمـال در حکمت اشراق مورد بررسی قـرار داده است. در آراء اشراقی سهروردی، «حُسن» حقیقتی نورانی و مینوی است که با حفظ هویّت ملکوتی خویش، قدم در قوس نزول نهاده و در عالم مُلک نیز متجلّی گشته است و زیبایی‌های محسوس و این‌جهانی، نشانه و آیتی است از زیبایی‌های معقول و آن‌جهانی است . نتیجه ای این تحقیق نشان می دهدکه هنر اشراقی ، جز از طریق شهود به دست نمی‌آید و تحقق این شهود، آن‌گاه میسّر است که سالک یا هنرمند اشراقی با فهم «منطق پـرواز» به بازآفرینی معراج در نفس خویش نائل آید. حکمت و هنر اشراقی هر دو به زبان رمز بیان می‌گردند، بر همین مبنا علم «تـأویل» نیز در فهم و تبیین زبان رمزی حکمت و هنر اشراقی از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است.
بررسی تطبیقی قوس نزول و صعود از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:امین دهقانی؛ استاد راهنما:حسن معلمی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق به قوس نزول و قوس صعود از منظر سه فسلسوف بزرگ اسلامی؛ ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و سپس به بررسی تطبیقی (افتراقات و اشتراکات) آن‏ها پرداخته می‏شود. برای تحقق این اثر سعی بر آن بوده که از منابع اصلی و اصیل این سه فیلسوف و همین طور از اکثر آثار آن‏ها (به نحو تتبع نسبتا جامع) استفاده شود تا به یک نتیجه گیری قابل اعتماد، نایل گردیم. از آن جا که مسایل مربوط به قوس نزول (چینش نظام هستی) و قوس صعود (سیر صعودی آدمی) در سامان دهی سایر اندیشه‏های انسان در جمیع ساحت‏های مربوط به دنیا و آخرت بسیار تاثیرات راهبردی و تعیین کننده دارد، لذا ضروری می‏نمود که چنین اثر سترگی بر اساس اندیشه بزرگ ترین فلاسفه اسلامی (رئسای مکاتب مشاء و اشراق در بستر اسلامی و حکمت متعالیه) سامان یافته و به اهل تحقیق و اندیشه عرضه گردد. ابن سینا در قوس نزول به سه مرتبه واجب تعالی، عقل و عالم ماده معتقد است. سهروردی علاوه بر ترسیم واسطه بین واجب تعالی و عقول (نور اقرب)، به عالم مثال نیز قایل است. اما ملاصدرا با تاثّر از مبانی عرفانی از طرفی و با پی ریزی مبانی اختصاصی خود، علاوه بر افزودن مرتبه احدیت و واحدیت، به اعمال دقت نظرهای بیشتری می‏پردازد و گوی سبقت را از دو فیلسوف قبلی می‏رباید. در قوس صعود نیز مساله حدوث نفس نقطه آغازین منظور گشته و سپس به بحث تکامل نفس و کمال نهایی آن و همین طور تناسخ و معاد و در نهایت مساله فنا پرداخته شده است. ملاصدرا نفس را بحدوث البدن حادث می‏داند نه مع حدوث البدن و همین طور اختلافات راهبردی و تعیین کننده آن‏ها در مسایل مربوط به حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول و غیره در ترسیم نهایی دیدگاه آنان در قوس صعود بسیار اثرگذار است.
  • تعداد رکورد ها : 1352