جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
أساطين الفكر: عشرون فیلسوفاً صنعوا القرن العشرین
نویسنده:
روجيه بول دروا؛ ترجمة: علی نجیب ابراهیم
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الکتاب العربی,
رابطة هستی شناختی سوژه بدنمند با جهان در پدیدارشناسی مرلوپونتی
نویسنده:
ندا محجل ، محمود صوفیانی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در پدیدارشناسی مرلوپونتی بدن به مثابة سوژة بدنمند به واسطه نحوه­های وجودی خاص خودش، از لحاظ هستی شناختی، رابطه­ای وجودی با جهان دارد. برای تبیین این موضوع لازم است ماهیت ادراک را بشناسیم که ذاتاً با بدن و در نتیجه با جهان ارتباط وجودی دارد و نیز برای فهم رابطه وجودی بدن با جهان لازم است ماهیت نظرگاه بدنی را که بیانگر در-جهان-بودن جسمانی سوژه است را نیز تحلیل نماییم. به طور کلی مرلوپونتی با انتقاد از ثنویت روح و جسم دکارتی در سنت فلسفی و تقلیل روح یا سوژه به ساحت اندیشه، می­کوشد با نفی این ثنویت هم بدنمندی سوژه را به اثبات برساند و هم نشان دهد که سوژة بدنمند از سنخ یا گوشت جهان طبیعی است و از اینرو رابطه آن با جهان رابطه­ای طبیعی و وجودی است. این پرسش که بدن و جهان در فلسفه مرلوپونتی چه رابطه­ای دارند یقینا جواب این پرسش معرفت­شناختی یا روان­شناختی نخواهد بود بلکه اگزیستانسیالیستی خواهد بود و این پاسخ از یک منظر خلاء معرفتی است که این مقاله در مرلوپونتی پژوهشی به دنبال پر کردن آن است. بنابراین، مرلوپونتی با طرح مفاهیمی مثل سوژه بدنمند، گوشت، نظرگاه بدنی، در جهان بودن و غیره در صدد آن است که به نحو هستی شناختی نشان دهد که ما روابط پیچیده­ای با جهان داریم و بدون فهم این روابط نمی­توان شناختی از خود و جهان داشت.
صفحات :
از صفحه 431 تا 453
المسألة السياسية بين موريس ميرلو-بونتي وجون بول سارتر
نویسنده:
ثريا لبقع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 164 تا 178
مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان
نویسنده:
سیدعلی حسینی ، اکبر رهنما ، رقیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه مبانی هستی‌شناسی رویکردهای مرلوپونتی و لیپمن چه بوده و بر اساس آن الگوی تلفیقی دو رویکرد در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟ در این مقاله، در بحث شناخت مبانی هستی‌شناسی از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی و در ارائه الگوی تلفیقی از روش پژوهش ترکیب سازوار استفاده‌شده است. نتایج بیانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان رویکرد مرلوپونتی و رویکرد لیپمن است. با توجه به اشتراکات پایه‌ای در مبانی هستی‌شناسی و تأکید بر اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن بر بزرگسالی در دو رویکرد، می‌توان با حذف عناصر ناهمسان و همپوشانی نقاط اشتراک با انجام اصلاحات لازم، از تلفیق دو رویکرد برای بهبود برنامه فلسفه برای کودکان استفاده نمود.
الجسد ما بين الثقافة والطبيعة من منظور الفكر النسوي
نویسنده:
حنایا النحاس, توفیق شومر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
ویژگی های اگزیستانسیال بدن در پدیدارشناسی مرلوپونتی
نویسنده:
ندا محجل ، محمود صوفیانی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که موریس مرلوپونتی به سان قدیس حامی بدن تحلیل پدیدارشناختی از بدن ارائه می­دهد که نه از نوع روان­شناختی است نه از نوع عقل گرایانه بلکه از سنخ اگزیستانسیالیستی است. می­دانیم که اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی در اندیشه مرلوپونتی چنان به هم جوش خورده­اند که نمی­توان به راحتی آن دو را از هم جدا کرد و به گفته پریست، مرلوپونتی این دو را در کتاب خودش در قالب تفکر «پدیدارشناسی اگزیستانسیال»(existential phenomenology) خویش خلاصه کرده است. مرلوپونتی تحت تأثیر فلسفه هایدگر تحلیلی وجودی یا اگزیستانسیال از انسان و بدنمندی او ارتباط سوژه بدنمند با جهان ارائه می‌دهد. در این مقاله با تمرکز بر مفاهیمی مثل مکانمندی، شاکله بدن، گوشت، غیاب بدن و نظرگاه بدنی نشان می‌دهیم که تحلیل پدیدارشناسانه مرلوپونتی از این مفاهیم تحلیلی اگزیستانسیال از بدن زیسته است. او این تحلیل را در مقابل تحلیل­های فلسفی از جمله فلسفه دکارتی قرار داده است و به عقیده وی ادراک حسی و بدن به عنوان بنیان آگاهی بشر در فهم او از خودش و جهان به نحو پیشاتأملی نقش مهمی دارد.
صفحات :
از صفحه 293 تا 316
مسألة الحرية ووظيفة المعنى في فلسفة موريس مرلو-بونتي
نویسنده:
عبد العزيز العيادي؛ إشراف: فتحي التريكي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
صفاقس - تونس: دار صامد للنشر و التوزيع,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اصل این کتاب رساله تحصیلی دوره دکتری مولف در رشته فلسفه بوده است.
نقش بدن زیسته در عینیت بخشی به اعیان از منظر مرلوپونتی
نویسنده:
سمیه رفیقی , محمد اصغری , محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین مرلوپونتی از قصدیت عملی به مثابه قصدیتی تنانه و متحرک راه را برای بیان معنای جدیدی از تقویم و عینیت می­گشاید. تحلیل او از چنین قصدیتی، ابزاری ملموس و پیشاتأملی، اما معنادار و تنانه برای داشتن جهان و اعیان قصدی فراهم می­آورد. مرلوپونتی بر این باور است که آگاهی به واسطه خصلت قصدی خود روی به سوی اعیان خود در جهان دارد. اعیان آگاهی اموری مشخص و متعین نیستند، بلکه در حوزه­ای قرار دارند که خود ذاتاً معنادار است و این معنا در مواجه سوژه با آن منکشف می­شود. آگاهی برای مواجهه با اعیان از بدن به منزله نظرگاه خود بهره می­گیرد. بر این اساس، مرلوپونتی آگاهی را در بدن قرار می­دهد و بدن را سوژه- بدنی محسوب می­کند که در جهان پیرامون خود حضور دارد و از طریق تجربه ادراکی با اعیان در تماس است. آنچه در طی این تجربه آَشکار می­شود نوعی درک پیشاتأملی از جهان محسوس به منزله جایگاه حیات عملی است. سوژه همواره به واسطه بدن خود در درون جهانی که در آن تحقیق و عمل می­کند جای دارد و در مواجهه تنانه با اعیان نامتعین، به آنها عینیت می­بخشد. این تعین­بخشی به واسطه قصدیت جنبشی و وحدت تألیفی بدن روی می­دهد. در این مقاله درصدد هستیم تا نقش بدن در این تعین­بخشی را بیشتر برجسته نماییم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
معرفت‌‌شناسی عشق در عرفان مولوی تحلیلی در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی
نویسنده:
کمال ملکیان ، عیسی نجفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نگاه فلسفی، بررسی معرفت عاطفی و به تع آن معرفت عرفانی که مبتنی بر عشق به خداست، چندان در سنت فلسفی غرب جایگاه شایسته‌ای نداشته است. مطابق دیدگاه حاکم بر این سنت، عواطف و احساسات ارتباط چندانی با دستیابی‌های عالی به معرفتِ «محض» ندارند. در این رویکرد، معرفت به منزلۀ «بسندگی یا تطابق حداکثری» میان «بازنمود ذهنی» و برخی «ذوات» در جهان خارج از ذهن فهمیده می‌شود؛ یعنی برخلاف «زبان» و «داده‌های حسی»، «عواطف» هیچ چیز را «بازنمایی» نمی‌کنند و چیزی بیشتر از «پاسخ‌های ذهنی» به اشیا نیستند؛ همین امر موجب نادیده‌گرفتن نقش حوزۀ عاطفی و احساسی انسان در کسب معرفت در این سنت بوده است. این امر متفکران غربی را برانگیخت تا به بازنگری مفهوم معرفت و راه‌های دستیابی به آن بپردازند. در این میان، هوسرل با تشخیص مفهوم «حیثِ التفاتی» به عنوان مهم‌ترین ویژگیِ آگاهی، دریچه‌ای تازه به مفهوم معرفت گشود. علاوه بر هوسرل، هایدگر نیز در پدیدارشناسی‌ خاص خود نشان داد مفهومی از «معرفت» در دست است که اصیل‌تر از «بازنمودِ کارآمد» است. معرفت نزد هایدگر همان «گشودگی»است؛ پس عواطف و احساسات چگونگیِ بودن اشیا را بر ما «می‌گشایند». هدف مقاله پیش رو تحلیل کارکرد عشق به‌مثابه قوی‌ترین و مهیج‌ترین امر عاطفی و احساسی به روشی پدیدارشناختی و در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی برای شناخت معرفت عاطفی و عاشقانه در مثنوی مولوی است. یافته‌های مبتنی بر تحلیل‌های پدیدارشناختی اشعار مثنوی، امکان حصول معرفت‌ عرفانی «عشق» را از خلال فروکاست و التفات عرفانی تأیید می‌کنند و نشان می‌دهند که معرفت عرفانی نه‌تنها امکان‌پذیر است، بلکه شیوه‌ای از معرفت است که کمتر در جریان سنت فلسفی غرب به آن پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 6 تا 32
انتقادی شدن پدیدار شناسی: هوسرل و مرلوپونتی
نویسنده:
مراد فرهادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 54