جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی انتقادی معرفت شناسی از منظر ابن تیمیه
نویسنده:
غیور الحسنین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی سنگ بنیاد برای همه ی علمهاست، وآن علمها در اطراف این علم می چرخند. وجهان بینی وایدئولوژی هر مکتب فکری عقدی مبتنی بر معرفت شناسی است. وگروه وهابی سلفی راه وروش خاصی در اسلام دارند، مانند تکفیر مسلمان ها وتخریب قبور وامثال آن. وراه وروش خاص آنها بر دیدگاه ها ونظریه های ابن تیمیه استوار است. وبرای فهمیدن دیدگاه هایش بر خود لازم می دانیم به فهمیدن نظریه هایش در معرفت شناسی، وامکان ندارد بر نظریه هایش نقد کنیم مگر در میان دیدگاه های معرفت شناسی آن بتوانیم نقد کنیم. پس این پایان نامه رأی ابن تیمیه را در معرفت شناسی بررسی می کند. ورویکردی که محقق در تحقیق خود بر آن اعتماد می کند آن رویکردی توصیفی وتحلیلی است.ما در دوران بحث وبررسی به این نتیجه رسیدیم که منشأ علم ودانش از منظر ابن تیمیه وحی است که بر رسول -صلی الله علیه وآله وسلم- نازل شد وابن تیمیه آن را از راویان حدیث می گیرد. ومعتقد است که چیزی که رسول -صلی الله علیه وآله وسلم-آورده اند، وصحابه وتابعین از آن فهمیده اند حجت است، وما به این علمها احتیاج نداریم. واین مطلب مخصوص ابن تیمیه است که می گوید محسوس ومتخیّل موجود است، وچیزی که قابل احساس نیست وجود ندارد. وعقل وخیال ووهم را به حس ارجاع می دهد. پس معرفت حسی نزد او محور اصلی است، وخیلی اهمیتی دارد. وملاک در اختلاف نص است نه عقل.ابن تیمیه نظریه ی نومینالیسم را در معرفت شناسی مبنا قرار داده، وباور دارد که وجود واقعی خارج از ذهن است که آن وجود واقعی از جزئیات وموجودات معیّن ومشخّص تشکیل شده است، وکلّیات در خارج هرگز وجود ندارند. ودر حقیقت ابن تیمیه فکر نومینالیسم را به بالا ترین مقام رسانده حتی در زمینه شریعت نیز آن را قرار داده است. وموجودات ملکوتی در نظرش موجودات معین ومشخص هستند که در میان آنها ذات الهی وجود دارد. واز اینجا فهمیده می شود که او قائل به موضوع جسمانیت شده است.وتاکید می کند بر این مطلب که مقدم بودن شرع بر عقل همیشه در تعارض واجب است، چون عقل تصدیق می کند خبری را که شرع می دهد، وشرع در هر خبری که عقل می دهد تصدیق نمی کند.وابن تیمیه علم حضوری را از اساس انکار می کند. بنابر این از خودِ علم نفس که علم حضوری است انکار می کند. بلکه تفاوت می گذارد بین علم نفس ووجود نفس. ویقین دارد که خودِ وجود نفس خالی از علم است.
ابستيمولوجيا العلم الحديث
نویسنده:
سالم يفوت
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
نظرية المعرفة: دراسات وبحوث - الجزء الرابع: التيّارات والمدارس المعرفيّة في الفكر الغربي
نویسنده:
إعداد وتحرير: عمار عبد الرزاق الصغير
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
نجف - عراق: العتبة العباسیة المقدسة - المرکز الاسلامی للدراسات الاستراتیجیة,
نظرية المعرفة: دراسات وبحوث - الجزء الثالث: التيّارات والمدارس المعرفيّة في الفكر الاسلامي
نویسنده:
إعداد وتحرير: عمار عبد الرزاق الصغير
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
نجف - عراق: العتبة العباسیة المقدسة - المرکز الاسلامی للدراسات الاستراتیجیة,
معرفت شناسی گواهی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jennifer Lackey, Ernest Sosa (Eds.)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: گواهی (شهادت، تصدیق) منبع مهمی از دانش است: ما تا حد زیادی به آنچه دیگران به ما می گویند متکی هستیم. این موضوع اخیراً مورد توجه بسیاری در معرفت شناسی بوده است، و این جلد دوازده مقاله اصلی درباره این موضوع توسط برخی از فیلسوفان برجسته جهان را گردآوری می کند. این نقطه آغازی برای تحقیقات آینده در این زمینه حاصلخیز خواهد بود. مشارکت کنندگان عبارتند از رابرت آئودی، سی.ای.جی کودی، الیزابت فریکر، ریچارد فومرتون، سنفورد سی گلدبرگ، پیتر گراهام، جنیفر لاکی، کیث لرر، ریچارد موران، فردریک اف اشمیت، ارنست سوسا، و جیمز ون کلیو.
کتاب راهنمای معرفت شناسی کاربردی راتلج [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Coady; James Chase
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
کشف و تصمیم: بررسی متافیزیک و معرفت شناسی طبقه بندی علمی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Rebecca Bryant
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی انتقادی چالش معرفت‌شناختی داده تجربی از منظر معرفت‎شناسی اسلامی
نویسنده:
محسن ابراهیمی ، رضا صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
داده تجربی در معرفت‎شناسی معاصر، به محتوای بی‎واسطه ادراک حسی اشاره دارد که توسط ضمیر اول شخص و در زمان حال از آن گزارشی داده می‎شود. مهم‎ترین مسأله در رابطه با آن، بحث از توان توجیه‎گری این محتواست. توان توجیه‎گری داده‎ تجربی با قیاس ذو حدین، به چالش کشیده می‌شود که امر را دائرمدار مفهومی و یا غیر مفهومی بودن آن می‎کند. در این مقاله، نخست استدلال شده است که بخشی از این نزاع ناشی از ابهام در کاربرد اصطلاح مفهوم است که معنا و جایگاه هستی‎شناختی روشن و مورد اتفاقی ندارد. سپس با تکیه بر مبانی معرفتی مکتب فلسفی صدرایی، استدلال شده است که محتوای غیر مفهومی داده تجربی پیش شرط لازم برای تحقق و ایفای نقش معرفتی مفاهیم است. ازآنجاکه این محتوای غیر مفهومی، معرفتی حضوری است ـ که غیر از معرفت مفهومی است ـ دیدگاهی که به‌دست می‌آید، نمونه‌ای از نامفهوم‌گرایی خواهد بود. در این دیدگاه برای رها شدن از شک افراطی و دفاع ازعقلانیت دانش تجربی، به تعریفی درون‌گرایانه از توجیه تمسک شده است که در آن داده تجربی نقشی اساسی در حکایت‌گری از جهان خارج دارد. در انتها بیان می‎شود که چنین شناختی با اینکه مطلق و کامل نیست، اما با جهل مطلق نسبت به جهان خارج نیز فاصله دارد و گرفتار خودتنهاانگاری نیست.
صفحات :
از صفحه 113 تا 133
آیا معرفت شناسی فراشخصی امکان پذیر است؟ ارزیابی مجدد یکپارچگی شناختی برای شناخت گسترده [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hadeel Naeem
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایایی گرایی فضیلت شرحی از یکپارچگی معرفتی ارائه می دهد که توضیح می دهد که چگونه یک فرآیند شکل گیری باور قابل اعتماد می تواند به یک توانایی منجر به دانش برای شخصیت شناختی فرد تبدیل شود. دیدگاه یکسان نشان می دهد که این یکپارچگی معرفتی همچنین می تواند توضیح دهد که چگونه یک فرآیند بیرونی می تواند شناخت فرد را به محیط گسترش دهد. اندی کلارک مشکلی با دیدگاه یکسان پیدا می کند. او ادعا می‌کند که بسط شناختی یک امر کاملاً غیرشخصی است، در حالی که یکپارچگی معرفتی که پایایی‌گرایی فضیلت مطرح می‌کند، مستلزم مشارکت عاملی در سطح شخصی است. برای تنظیم دیدگاه یکسان، کلارک یک گزارش یکپارچگی معرفتی زیرشخصی را توصیه می‌کند که راه را برای یک معرفت‌شناسی کاملاً فراشخصی هموار می‌کند. بر این اساس، یک عامل معرفتی می‌تواند مسئولیت فرآیند شکل‌دهی باور قابل اعتماد خود را از طریق مکانیسم‌های کاملاً غیرشخصی به عهده بگیرد. هدف این پایان‌نامه استدلال بر معرفت‌شناسی فرع شخصی و ضرورت آن است. اول، من شرایطی را که انگیزه شناخت گسترده است را زیر سوال می‌برم: الزامات به اصطلاح «چسب و اعتماد» و اصل برابری عملکردی. هیچ یک از این شرایط ایجاب نمی‌کند که بسط باید در شرایط کاملاً غیرشخصی درک شود. برعکس، شرایط چسب و اعتماد نشان می‌دهد که عوامل باید شخصا و فعالانه با وسایل خارجی خود درگیر شوند تا شناخت را گسترش دهند. علاوه بر این، من یک تفاوت مهم بین این دو نوع ادغام را در نظر می‌گیرم. یکپارچه‌سازی که باعث گسترش می‌شود می‌تواند بلافاصله اتفاق بیفتد، اما یکپارچه‌سازی که باعث می‌شود یک فرآیند شکل‌دهی باور قابل اعتماد به دانش منجر شود، تقریباً همیشه یک فرآیند کند است. با توجه به این و سایر تناقضات مشابه بین این دو گزارش یکپارچه سازی، به این نتیجه می رسم که دفاع از یک نوع دیدگاه یکسان دشوار است. و از آنجایی که این نوع نگاه تک صدایی دلیل اصلی معرفت شناسی فراشخصی است، نیازی به آن وجود ندارد. در مرحله بعد، من انگیزه اصلی کلارک برای معرفت شناسی زیرشخصی او را در گزارش او از مغز پیشگویانه قرار می دهم. در حالی که مغز پیشگو بینش مفیدی را در مورد اینکه چگونه یک فرآیند بیرونی ممکن است شناخت فرد را گسترش دهد ارائه می دهد، من نشان می دهم که وقتی سعی می کند یکپارچگی معرفتی را توضیح دهد با مشکلاتی مواجه می شود. سپس، بررسی می‌کنم که چگونه مفهوم شکست‌دهنده‌های معرفتی به یکپارچگی معرفتی کمک می‌کند. کارگزاران برای حساس بودن به قابلیت اطمینان فرآیندهای شکل‌دهی باور خود و به کارگیری مسئولانه از آن‌ها، باید یک شرط خاص بدون شکست را برآورده کنند. در یک معرفت شناسی کاملاً فراشخصی، نظریه ابطال پذیری ابزاری برای توضیح اینکه چگونه یک عامل نسبت به قابلیت اطمینان فرآیند خود حساس می شود، ندارد. مکانیسم‌های فرعی می‌توانند نسبت به فرآیند جدید حساس شوند، اما این به عامل اجازه نمی‌دهد که فرآیند مذکور را مسئولانه به کار گیرد. در نهایت، من از یک مورد هوش مصنوعی مبتنی بر آمازون الکسا استفاده می‌کنم تا استدلال کنم که همه گزارش‌های یکپارچگی معرفتی باید به صراحت توضیح دهند که چگونه مکانیسم‌های فرعی یک فرد به کل فرد مرتبط است، حتی اگر پیوند ضعیف و غیرمستقیم باشد. بدون این ارتباط بین مکانیسم‌های فرعی فرد و فرد، نسبت دادن باورها به عامل ممکن است دشوار شود. این زمانی آشکار می شود که الکسا به لایه های فزاینده ای از بسط شناختی، ذهنی و عاملی منجر شود.
برداشت افلاطونی از فضایل فکری: اهمیت آن برای معرفت شناسی و تعلیم و تربیت معاصر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alkis Kotsonis
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف اصلی من در پایان نامه ام این است که نشان دهم، برخلاف باور رایج که طبق آن ارسطو اولین کسی بود که فضایل فکری را تصور کرد و آن را توسعه داد، نشانه های محکمی وجود دارد که افلاطون قبلاً مفهوم فضایل فکری را درک کرده و شروع به توسعه مفهوم فضایل فکری کرده است. با این وجود، نباید اهمیت کار ارسطو در زمینه فضایل فکری را دست کم گرفت. ارسطو شرح بسیار کامل تری (در جزئیات و استدلال) از هر دو، یعنی مفهوم «فضیلت» و مفهوم «عقل» از لحاظ متافیزیکی، معرفتی و روانشناختی ارائه داد. با این حال، اولین برداشت از فضایل فکری را باید در مجموعه افلاطونی یافت. چنین تحققی نه تنها مورد توجه تاریخی است، بلکه مهم‌تر از همه، همانطور که می‌خواهم نشان دهم، تصور افلاطونی از فضایل فکری می‌تواند در بحث‌های معاصر درباره نظریه‌های معرفت‌شناسی فضیلت و رویکردهای مبتنی بر فضیلت به تعلیم و تربیت امیدوارکننده باشد. بحث افلاطون از امیال عقلانی قوی ترین نشانه وجود مفهوم فضایل فکری در گفتگوهای افلاطونی است. امیال عقلانی سازنده فضایل عقلی هستند: امیال دارای تمایل هستند. امیال عقلانی تمایلاتی برای دنبال کردن کالاهای عقلانی هستند. فضایل فکری از این قبیل منش ها هستند. علاوه بر این، شواهد دیگری وجود دارد که افلاطون فضایل فکری را درک کرده بود. برنامه آموزشی دقیق او در جمهوری با هدف توسعه امیال عقلانی است، در حالی که در سمپوزیوم او درباره میل شدید عقلانی به شناخت خیر بحث می کند. با وجود این، برای اینکه از نظر فکری با فضیلت باشد، نه تنها باید میل به دانش داشت. همچنین باید به طور سیستماتیک و قابل اعتماد در دستیابی به خواسته های عقلانی خود موفق بود. من نشان خواهم داد که مؤلفه موفقیت فضایل فکری افلاطون را می توان در روش دیالکتیکی او یافت. دیالکتیک افلاطون هم توسعه دهنده فضیلت است و هم روش قابل اعتمادی است که فیلسوفان برای رسیدن به اهداف خواسته های عقلانی خود از آن استفاده می کنند. من استدلال خواهم کرد که معرفت یکی از فضیلت های فکری اولیه افلاطون است. در این راستا، من به استدلال اخیر پریچارد استناد خواهم کرد که بر اساس آن درک، که از دانش متمایز است، شکلی از دستاوردهای شناختی است و در نتیجه آنچه در نهایت ارزشمند است. من بر اساس شواهد متنی از گفت‌وگوهای افلاطونی میانی و بحث‌های اخیر در ادبیات تفسیری استدلال خواهم کرد که معرفت افلاطون، اگرچه معمولاً به عنوان دانش ترجمه می‌شود، اما به برداشت پریچارد از فهم نزدیک‌تر است. همچنین نشان خواهم داد که معرفت افلاطون، مشابه تصور پریچارد از فهم، یک دستاورد شناختی است که با شانس یا شهادت نمی توان به آن دست یافت. برداشت افلاطونی از فضایل فکری چیزی منحصر به فرد برای ارائه به معرفت شناسی فضیلت معاصر دارد. افلاطون برخلاف ارسطو بین حکمت نظری و حکمت عملی تفاوتی قائل نیست. به گفته افلاطون یک عامل عاقل هم در امور عملی و هم در امور نظری عاقل است. علاوه بر این، افلاطون، برخلاف ارسطو، تمایز دقیقی بین فضایل اخلاقی و فکری قائل نیست. بنابراین، برداشت افلاطونی از فضایل عقلی، در مقایسه با ارسطویی، نقطه شروع مناسب تری برای محققانی است که می خواهند استدلال کنند که فضایل عقلی جز جزئی از اخلاق نیستند. علاوه بر این، من استدلال خواهم کرد که برداشت افلاطونی از فضایل فکری نیز برای رویکردهای مبتنی بر فضیلت به آموزش، شایستگی قابل توجهی دارد. افلاطون این سؤال را مطرح کرد که آیا می‌توانیم به دانش دست یابیم، اما با این وجود، نظریه‌ی تعلیم و تربیت الهام‌گرفته از سقراطی خود را توسعه داد که بر اساس آن می‌توانیم یادگیری را بدون دانستن آموزش دهیم. سقراط بارها نادانی خود را اعلام کرد. با این وجود، او به آموزش جوانان آتن ادامه داد. این چیزی است که من پیشنهاد می‌کنم که تصور افلاطون از فضایل فکری می‌تواند به نظریه‌های تربیت کمک کند: ما باید به کودکان نه با انتقال مستقیم دانش به آنها، بلکه با ایجاد تمایلاتی در آنها برای جستجو و کسب حقیقت آموزش دهیم. من استدلال خواهم کرد که اگرچه نظریه افلاطون در مورد تعلیم و تربیت تا حدودی توسط محققان معاصر نادیده گرفته شده است، امروزه چیزهای زیادی در مورد آموزش شخصیت معرفتی به ما می‌آموزد. برنامه آموزشی افلاطونی از انتقال مستقیم دانش از معلم به دانش آموز حمایت نمی کند، بلکه بر ایجاد تمایلات معرفتی فراگیران تمرکز دارد.