جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان
نویسنده:
عبدالصمد معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع تحقیق حاضر رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه است. در این تحقیق تلاش شده است که دیدگاه این سه مکتب را از منظر کلامی مورد بررسی و تبیین قرار دهیم. اشاعره بر اساس توحید در ربوبیت و خالقیت معتقدند که افعال و کردار و گفتاری که از انسان سر می‌زند به قدرت و اراده خداوند است. قدرت و اراده انسان در آن هیچ تاثیری ندارد و تنها با فعل متقارن هستند بدون اینکه در ایجاد آن موثر باشند به طوری که افعال و اعمال انسان را در واقع خدا انجام داده و انسان ظرف صدور فعل اختیاری است. لذا به صورت مجازی انجام فعل به انسان نسبت داده می‌شود. لازمه این اعتقاد اسناد ظلم به خداوند است به این معنا که خداوند انسان را به ارتکاب گناهان مجبور کرده و در عین حال به خاطر آن گناه او را مجازات می‌نماید و این اسنا ظلم به خداوند استو حال اینکه خداوند عادل مطلق است و به هیچ بنده‌ای کوچکترین ظلم و ستمی را روا نمی‌دارد. تحقیق حاضر به تشریح دیدگاه‌های کلامی سه مکتب اشاعره، معتزله و امامیه درمقوله نسبت بین قدرت، علم و اراده الهی با اختیار انسان‌ها می‌پردازد و میزان تأثیر قدرت، علم و اراده خداوند متعال در اختیار آدمی از منظر این مکتب کلامی را تجزیه و تحلیل می‌کند. نویسنده برآن است تا نشان دهد انسان نه مختار است و نه مسلوب‌الاختیار، بلکه فعل اختیاری آدمی در عین این‌که فعل اوست، فعل خدا نیز محسوب شده و هیچ منافاتی بین آن‌ها وجود ندارد. به دیگر سخن، نه جبر لازم می‌آید و نه تفویضی در کار است. بدین منظور در چهار فصل دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در این زمینه شرح می‌دهد. ابتدا کلیاتی از تحقیق و مفهوم واژه‌های علم، قدرت، اراده، جبر، اختیار، تفویض و امر بین‌الامرین و... سپس نسبت بین علم خدا و اختیار انسان بیان می‌شود. نگارنده در این زمینه اقسام و مراتب علم الهی همچون: علم به ذات خویش، علم به همه اشیا قبل و بعد از ایجاد و ادله علم به احوال موجودات قبل از آن‌ها را بررسیده و علم ذاتی، علم فعلی و سایر مراتب علم باری‌تعالی را از منظر اشاعره، معتزله و امامیه مطرح می‌سازد و دیدگاه‌های آنان را درباره رابطه علم خدا با اختیار انسان ذکر و تجزیه و تحلیل کرده است. نویسنده در فصل سوم به رابطه بین قدرت خداوند با اراده و اختیار انسان اشاره کرده و ضمن بررسی قلمرو قدرت خدا، عمومیت و عدم تناهی این قدرت، دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در نسبت بین قدرت خدا و اختیار انسان‌ها شرح می‌دهد. وی سپس ادله امامیه را تقویت کرده و شبهه‌های وارد شده در این زمینه را پاسخ می‌گوید. نگارنده در فصل چهارم با اشاره به رابطه اراده خداوند متعال با اختیار انسان و ضمن تبیین مفهوم اراده و حقیقت آن در مورد خداوند و تفاوت اراده و مشیت الهی، نسبت بین اراده الهی و اختیار انسان را از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه بررسیده و دلیل‌های عقلی و نقلی امامیه درباره عدم منافات اراده الهی با اختیار انسان در صدور افعال را فراروی خوانندگان می‌نهد. آن‌گاه به جمع‌بندی تحقیق و نتایج حاصل از تطبیق دیدگاه‌های این سه مکتب کلامی می‌پردازد.
اتحاد عاقل و معقول از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عزیز موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول، از مسایل غامض و پردامنه مباحث فلسفی است، که سابقه آن به یونان باستان بازمی‌گردد، اما همچنان معرکه آرای فیلسوفان باقی مانده است. مسأله اتحاد عاقل و معقول، به تعبیری سخن از شناخت بعدی از نفس و جان آدمی، و شناخت خالق در مقام فعل است که سرنوشت این ادراکات را روشن نموده، و ثابت می‌کند که هر فکر و ادراکی، و هر عملی که مورد ادراک عالم قرار گرفته، نابود نشده، و به عنوان جزیی از وجود آدمی، در روز قیامت وارد صحنه محشر می‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعالیه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ زیرا ملاصدرا با اصول متقن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خیال، همه در مسأله اتحاد، داخل هستند. از میان شش مورد، یعنی وجود خارجی و ماهیت آن، وجود عاقل و ماهیت آن، و معقول بالذات و ماهیت آن، آن‌چه مقصود بحث اتحاد می‌باشد وجود عاقل و معقول بالذات است. از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری، اتحاد در تمام مراحل ادراک حسی، وهمی و خیالی صورت می‌گیرد. همچنین علم تصوری و تصدیقی، و علم خدا و غیر او در این مسأله یکسان است. این نظریه با دلایل و براهین متقن به اثبات رسیده، که از جمله می‌توان به برهان تضایف، برهان ماده و صورت، و برهان جوهر و عرض اشاره کرد. علامه طباطبایی در ابتکاری جالب، برهان اخیر را به این شکل ارایه نموده که علم شیء به شیء، حصول معلوم یا صورت ادراکی برای عالم است، پس حصول شیء نیز چیزی غیر از وجود آن نیست؛ در نتیجه، حصول معلوم برای عالم همان وجود معلوم نزد عالم است. همچنین علامه برهان تضایف را که از سوی ملاصدرا ارایه گردید، مورد مناقشه قرار داده، اما شهید مطهری به رد اشکالات او پرداخته است. از ثمرات مسأله اتحاد می‌توان به اثبات "تجسم اعمال" و "علم الهی به ماسوا در مرحله ذات" اشاره کرد.
  • تعداد رکورد ها : 2