جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
واکنش علیه مجرمین یقه آبی از دیدگاه دادرسی عادلانه و نامه 53 نهج البلاغه
نویسنده:
محمد مظفری ، سیدمحمد حیدری خورمیزی ، شهرداد دارابی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
یک انسان رشد یافته، همان انسانی‌ست، که بر محور انسانیت و اصول فطرت خدادادی، حرکت می‌کند و از سه منبع عقل، وحی و تجربه، راه تعمیق و بسط اصول انسانی را، در عرصه‌های حیات مزرعه دنیا برای خود باز می‌کند. ولی گاهی این منابع خدادادی، بنا به دلایلی ناپدید یا کم‌رنگ می‌شوند و تبدیل به یک انسان بزهکار می‌گردد، که به انواع گوناگون در جامعه تقسیم می‌شوند، که یکی از آنها مجرمین یقه آبی هستند و این تفکیک یقه آبی از یقه سفید برجای مانده از نظریه ادوین ساترلند است. مجرمین یقه آبی به انسان ‌هایی در دهک‌های پایین جامعه گفته می‌شود که مرتکب توده جرایم متعارف می‌شوند. از این رو، پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ دهد که، واکنش علیه مجرمین یقه آبی از دیدگاه دادرسی عادلانه و نامه 53 نهج البلاغه چگونه است؟ و به این نتیجه رسیده است که با توجه به ضرورت دادرسی عادلانه، الزاماتی همانند کیفی سازی قوانین کیفری، بهبود وضعیت فرایند کیفری، لزوم افتراقی نگری در انسان‌های مجرم بر اساس نامه 53 نهج البلاغه امام علی علیه السلام و لزوم شناخت کامل قاضی از آنها، مورد تبین بیشتر در جامعه قرار گیرد.
نقد و بررسي رابطه عقل و دين از دیدگاه ميرزامهدي اصفهاني
نویسنده:
ربابه آروئي ، محمد جعفري ، محمد صمدپورآذرشربياني
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نمایه مقاله
چکیده :
ارتباط عقل و دين يکي از بحث‌انگيزترين مسائل فلسفي و کلامي است و قدمتي طولاني دارد. اهميت اين مسئله، آن را به يکي از موضوعات مهم فلسفة دين معاصر تبديل کرده است. سؤال اين است که آيا براي شناخت دين، استفاده از وحي کفايت مي‌کند يا به‌کارگيري عقل نيز ضرورت دارد؟ برخي پذيرش و شناخت دين، تدين و ايمان را بدون توجه به عقل، غيرممکن مي‌دانند؛ اما گروهي ديگر، عقل‌گرايي را موجب به‌خطر افتادن تدين و ايمان، و التقاط در دين معرفي مي‌کنند. اين نوشتار به روش تحليلي ـ‌ توصيفي به بررسي ديدگاه ميرزامهدي اصفهاني در اين زمينه مي‌پردازد که جزو دستة اخير است. هرچند ايشان استدلال‌هايي با صورت منطقي براي اثبات خداوند ارائه نموده است، اما شناخت وجود و اوصاف خداوند با عقل و علوم ظلماني بشر را غيرممکن مي‌داند. همين امر بشر را نيازمند راهنماي غيبي مي‌كند و وجود دين وحياني را ضرورت مي‌بخشد. اين انديشه مبتلا به مشکل دور در استدلال بوده و اثبات حجيت و عصمت کلام خداوند، نبي و امام، محتاج عقل است.
بررسی نظریه «جهت داری علم»
نویسنده:
مهدی موحد، اکبر میرسپاه
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تولید علم دینی یکی از مقدمات بسیار مهم در تحقق تمدن اسلامی است و همواره دغدغه اندیشمندان اسلامی بوده است. راهکارهای مختلفی نیز برای تولید علم دینی پیشنهاد شده. یکی از مراکزی که با سابقه طولانی به این امر اهتمام ویژه ای داشته و تولیدات و نظریات پیرامونی قابل توجهی در این موضوع ارائه داده است، «فرهنگستان علوم اسلامی قم» است. بررسی هویت علم دینی مورد نظر فرهنگستان علوم تا قبل از تبیین و بررسی مبانی آن امری خطاست و محققین را به مغالطات فراوان مبتلی خواهد کرد. فرهنگستان در تعیین «هویت علم دینی» به مبانی ششگانه غرب­شناختی، جامعه شناختی فرآیند تولید علم، معرفت­شناختی، فلسفی، منطقی، روش شناسی، دین شناسی معتقد است. یکی از نظریات ویژه فرهنگستان که به منزله رنسانسی در مباحث معرفت­شناسی محسوب می شود نظریه «جهت داری علم» است. این نظریه یکی از مبانی ابداعی و بسیار تاثیرگذار فرهنگستان در تحلیل هویت علم دینی است. در نوشته حاضر با بهره گیری از روش تحقیقات کتابخانه ای و بررسی عقلانی مباحث به تبیین زوایای مختلف نظریه جهت داری علم و نقد آن پرداخته ایم. پرداختن به این نظریه از جهت ریشه ای بودن آن و ایجاد امکان نقد باقی نظرها و آثار علمی فرهنگستان از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی دیگر خاص این تحقیق بهره بردن از آثار موجود در مخزن فرهنگستان است که بعضا منتشر نشده است.
آموزش فلسفه در حوزه‌های علمیه بر اساس مراحل سلوک عقلی از ظاهر عالم به باطن آن
نویسنده:
ابوالحسن بیاتی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
معمولاً طلاب فلسفه که در آغاز کتابی همچون بدایة الحکمة، با مبحثی همچون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت روبرو می‌شوند، با این چالش مواجهند که فایدۀ خواندن این مباحث چیست؟ در پاسخ گفته‌اند که این مباحث برای فهم عقائد و حکمت اسلامی و ... است. لکن چون ارتباط میان این غایت، و زنجیرۀ مباحث کتاب فلسفی تبیین نمی‌گردد، آشفتگی ذهنیشان تسکین نمی‌یابد که این نشان از باقی ماندن آن رخنهٔ ذهنی است. مسألۀ نوشتار حاضر این است که «محتوای آموزشی فلسفه را چگونه سامان دهیم تا طلاب این علم، نیاز به هر مطلب را احساس کنند و با تلاش ذهنی خود سعی در دستیابی به پاسخ آن داشته باشند؟» این تحقیق که از نوع کاربردی می‌باشد، با اصل موضوع انگاشتن این مبنا در علوم تربیتی که روش سازماندهی منطقیِ مبتنی بر «ساختار دانش» را متناسب با نیازهای یادگیرنده نمی‌ داند، با عطف توجه به کتاب بدایة الحکمة و روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهیم زنجیرهٔ مباحث فلسفه مبتنی بر نظام نیازهای یادگیرنده سامان داده شوند، باید در آموزش فلسفه، سیر مباحث از محسوس به انتزاعی و از معقول اولی به معقول ثانی تنظیم گردد که ترتّب ادراک آنها بر یکدیگر ملموس شود تا ذهن مخاطب با آن درگیر شده و بتواند فعّالانه در فرآیند یادگیری مشارکت کند.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا؛ بررسی، نقد و نظر
نویسنده:
محمدصادق فرزام ، احمد شه گلی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله علم خدا به جزئیات یکی از موضوعات مهم مباحث خداشناسی فلسفی است. این موضوع از ناحیه فیلسوفان متعددی از جمله حکیم سهروردی و ملاصدرا مورد بحث قرار گرفته است. شیخ اشراق با اثبات علم حضوری خداوند به جزئیات توانست مهمترین اشکال علم الهی به جزئیات را یعنی تغییر و تجدد را در مادیات مرتفع نماید. از نظر وی در مقام حضور ممکن نزد واجب، تغییر و سکون تفاوتی نخواهد داشت. همچنین ملاصدرا از بساطت وجودی واجب که حاوی همه کمالات اشیاء در مرتبه ذات است علم به مخلوقات را اثبات نمود، پس واجب تعالی در مقام ذات خویش، به مخلوقات به همه روابط ، نسبت ها و نظام های حاکم میان آنها علم دارد چون حقیقت علم، چیزی جز حضور مجرد نزد مجرد نیست. دیدگاه هر یک از این دو حکیم در این موضوع دارای چالش هایی است که در این مقاله به آنها اشاره و تطبیق می شود. نیز در این نوشتار به طرح رهیافتی نو در زمینه علم الهی که همان «علم بلا معلوم» است از میرزا مهدی اصفهانی(ره) اشاره خواهیم کرد. علم بلامعلوم در واقع همان علم الهی است که برخلاف علم بشری متعلق به هیچ معلومی نبوده و فراتر از تمام معلومات موجود شده یا نشده است. در این صورت خداوند به بی نهایت معلوم حاصل شده و نشده علم دارد. اینگونه پندار، علم الهی را محدودمند به سپهر معلوم ها نکرده و از کران مندی معلوم ها بر تارک علم الهی گزندی نخواهد رسید.
خبر از معدومات در فلسفه ملاصدرا با نظر به چیستی قضایای غیربتیه
نویسنده:
آذر کریمی ، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت معدومات و خبر از آنها در عموم نظام‌های هستی‌شناسانه و به طور خاص در فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا با نظر به اصل مطابقت چالش‌آفرین است . علاوه بر اینکه خبر ایجابی از معدومات بر اساس قاعدۀ فرعیه مناقشه برانگیز است. به عبارت دیگر خبر از معدومات هم به لحاظ معرفت شناسی، هم از جهت منطقی یعنی عقدالوضع و عقدالحمل و هم به لحاظ هستی شناسی یعنی وجود موضوع یا صفت‌پذیری، نیازمند تبیین فلسفی است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد ملاصدرا بر اساس اصالت وجود و مساوقت وجود با شیئیت، چگونه می‌تواند با حفظ قاعده فرعیه و بر اساس اصل مطابقت از معدومات خبر دهد؟ ملاصدرا با ابتنا بر قدرت خلاقۀ ذهن و مفهوم‌سازی آن، به دو طریق درباره خبر از معدومات نظریه‌پردازی کرده است: الف)اختلاف حملین و ب) قضایای لابتیه. طریق دوم در بیان ملاصدرا با سوالاتی مواجه است از قبیل: 1)چیستی قضایای لابتیه؛ 2)چگونگی عقدالوضع قضایایِ لابتیه؛ 3)ملاک توسع دامنه قضایای لابتیه تا قضایای مربوط به واجب، که در اینجا مورد بحث قرار می‌گیرند. در این نوشتار به روشی تحلیلی و تفسیری نشان می‌دهیم اگرچه ملاصدرا در حلّ مشکل اخبار از معدومات به راهکار نفس الامر توجهی نداشته است اما غنای دستگاه صدرایی به واسطه باور به اصالت وجود و علم حضوری نفس در شهود عقلانی و خلاقیّت ذهن در مفهوم‌سازی می‌تواند قاعده فرعیه و اصل مطابقت را حفظ کرده و خبر از معدومات را با موفقیت تبیین کند.
چیستی و مراتب «جان‌شناسی» از دیدگاه مولوی
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مولوی جلال الدین بلخی از معرفت نفس به «جان‌شناسی» تعبیر می‌کند: «آن‌که تو جان خوانیش، کی جان بود جان شناسی پیشه‌ی مردان بود» (مولوی، 1380، ص 1045). ایشان حق تعالی را ««جانِ جانان» و ژرف‌ترین لایه‌ی وجودی انسان بر‌شمرده و برای جان و روح انسانی ویژگی‌های ذیل را بر‌می‌شمارد: جان، جام جهان نمای هستی است به گونه‌ای که همه‌ی عوالم هستی اعم از مادّه و مثال و عقل و الوهیت، نمونه و نماینده‎ای در وجود انسان دارند. مولوی فربه‌شدن جان انسان را در گرو خودآگاهی و با خبر بودن جان از حقایق غیبی می‌داند. ایشان بر این باورند که دل و جان انسان می‌تواند از مرتبه‌ی جمادی تا مرتبه‌ی ‌فرا‌عقلی و فنای فی الله سیر و تکامل نماید و به مرتبه‌ای دست یابد که حقیقه الحقایق در او تعیّن و تجلی پیدا کند. از دیدگاه مثنوی آدمی نباید «من» خود را با «تن» خود اشتباه گرفته و در خانه‌ی بیگانه سکنی گزیند؛ زیرا دل انسان از یک فسحت و فراخی برخوردار است که می‌تواند به مقام «کون جامع» دست‌یابد. مراتب وجودی انسان از دیدگاه مولوی عبارت است از: 1- جسم؛ 2- روح؛ 3- عقل؛ 4- روح وحی؛ 5- فنای فی الله. مهم‌ترین موانع جان‌شناسی از منظر مولانا: انانیت، توجه افراطی به جنبه‌ی حیوانی و تن، گناهان و هوس‌ها می‌باشد. از سوی دیگر صیقل دادن دل مهم‌ترین راه‌کار برای دستیابی به معرفت نفس می‌باشد. در این پژوهش ماهیت جان انسان و مراتب باطنی او و نیز موانع و عوامل خودآگاهی شهودی از منظر مولوی مورد بازپژوهی قرار گرفته است.
چالش‌ها و کارکردهای علم دینی از منظر استاد جوادی آملی
نویسنده:
علی قنواتی ، عین الله خادمی ، عبدالله صلواتی ، سیدمحسن حسینی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه‌های متنوع در مورد علم دینی، نشان‌دهنده تنوع فکری در این زمینه است.نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از نظریات برجسته‌ در این حوزه، توجه ویژه‌ای را در میان اندیشمندان به خود جلب کرده است.نهادینه شدن این نظریه می‌تواند به ایجاد تحولی عظیم در سطح جهانی منجر شود.تحقیق حاضر به بررسی چالش‌ها و کارکردهای نظریه علم دینی ایشان پرداخته است.یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد چالش‌هایی مانند تقابل با علم الحادی،تعارض بین عقل و نقل، نهادینه شدن طبیعت به جای خلقت، تعارض احتمالی نتایج و محصولات دانش تجربی با علم دینی، استقرار علم غربی هویت برانداز، چالش تقابل وحی و عقل و وجود تفکر قارونی در میان دانشمندان از جمله موانع اصلی در مسیر تحقق علم دینی هستند. هرکدام از چالش‌های مذکور نیازمند تحقیق مستقلی است، لیکن در این تحقیق صرفا به تبیین آنها و ارائه پاسخ اجمالی به آنها بسنده شده است. همچنین کارکردهای این نظریه شامل رویکرد حداکثری به دین، وحدت علم و دین، جامعیت منابع معرفتی، کمال انسانی، نیل به حیات طیبه، وحدت حوزه و دانشگاه، هم‌افزایی عقل و نقل، تسریع در تمدن‌سازی، دسترسی به منبعی فراتر از عقل، و رفع تعارض میان علم و دین می‌باشد. این کارکردها نه تنها زمینه‌ساز تحول در تمدن اسلامی هستند بلکه بستری برای تعامل میان حوزه‌های مختلف دانش فراهم می‌آورند. این تحقیق بر اهمیت این نظریه به عنوان راهکاری برای مواجهه با چالش‌های معاصر و بهره‌برداری از فرصت‌های پیش رو تأکید می‌ورزد.
بازتقریر استدلال‌های قیاسی حوزۀ نفس در پارادایم نظری ابن‌سینا
نویسنده:
فرانک بهمنی ، دلبر شجاع آباجلو
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائۀ استدلال در قالب دستگاه منطقی یکی از روش­های بیان است که با کارکردی اثباتی به جهت اتقان، دارای بیشترین تاثیر بر مخاطب مستفهم امروزی است که طالب اختصاراست؛ نگاه متفاوت ابن سینا به نفس‌ به عنوان فیلسوفی که پزشک است، واکاوی متافیزیکی و فیزیکی وی در نفس‌شناسی، نوآوری‌های او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، حدوث و قدم نفس، تجرد نفس و خلود آن موجب‌شد پژوهش حاضر با هدف بازتقریر استدلال­های قیاسی حوزۀ نفس در پارادایم نظری ابن­سینا به صورت­بندی استدلال­های او در قالب دستگاه قیاسی بپردازد و نسلی را که در مسائل نظری هستی‌شناسی، تابع استدلال و اختصار است با پارادیم ابن‌سینا آشناسازد. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است و با توجه به ماهیت پژوهش و نوع نگرش به موضوع، داده­ها و اطلاعات به روش اسنادی جمع‌آوری و با رویکردی منطقی، بازتقریر شده­است. یافته­ها نشان­داد ابن­سینا با ارائۀ عناصر حجّت و انواع براهین، حیطۀ شناختی و معرفتی مخاطب را سرشار از داده‌های معرفتی می‌کند تا راه عقل نظری را برای فهم حقیقت و واقعیت، هموار نماید. نتایج حاکی از آن است که نفس­شناسی ابن­سینا بر سه محور تجرد، حدوث و خلود استواراست و دلایل وی در این حوزه مبتنی بر مفاهیم معقول اولیه و معقولات ثانویه فلسفی است.
بررسی اعتبار و حجیت قواعد مهم اصول لفظیه در استنباط معارف اعتقادی ازمنابع نقلی دین
نویسنده:
سید محمد طباطبایی ، محمد رضاپور
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
از میان مباحث اصول فقه مبحث اصول لفظیه و مصادیق مهم آن یعنی اصالة الظهور، اصالة العموم، اصالة الاطلاق و مفاهیم به دلیل کاربرد گسترده در استنباط در فقه از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند لکن متاسفانه پیرامون حجیت و کاربرد این قواعد در کتب اصول فقه تنها ناظر به استنباطات فقهی بحث شده و نسبت به میزان اعتبار آنها در دیگر بخش ها از جمله آیات و روایات اعتقادی علی رغم اهمیت بالای این حوزه و کثرت متون اعتقادی بحث خاصی صورت نگرفته است.این مقاله درصدد اثبات حجیت و اعتبار این قواعد در استنباط معارف اعتقادی از منابع نقلی دین می باشد و ضمن پاسخ به اشکال یقینی نبودن دلالت اصول لفظیه و ایراد تعبدی نبودن حوزه اعتقادات،اعتبار آنها را در استنباط معارف اعتقادی در برخی بخش ها ثابت کرده و تفاوت کاربرد آنها در علوم فلسفه،کلام و تفسیر را روشن ساخته و نمونه هایی از استفاده علماء از این قواعد در حیطه اعتقادات را ذکر کرده است. همچنین بر رعایت قواعد اجتهادی و مقدّم بودن احکام یقینی عقل تاکید شده است. قابل توجه آنکه دلیل محوری ای که پایه اعتبار این اصول قرار گرفته می تواند مبنای اعتبار آن در استنباط سایر بخش های معارفی دین همچون: اخلاق،آموزه های مرتبط با علوم انسانی روز،تاریخ،علوم طبیعی و... نیز قرار گیرد.روش تحقیق در این نوشتار به صورت تحلیلی-توصیفی و با رجوع به منابع اصول فقه، کلام، فلسفه، تفسیر و حدیث و بیان نمونه هایی از استفاده از این قواعد در کتب تفسیری به خصوص تفسیر المیزان علامه طباطبایی می باشد.