جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
بررسی عناصر داستان طالوت در سوره بقره بر اساس عنصر پیرنگ
نویسنده:
عاطفه اسمعیلی روزبهانی، شادی نفیسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بخش مهمی از داستان‌پردازی امروز، وام‌دار مجموعه­ای از عناصر است که داستان‌نویس به فراخور اثر مورد نظرش از آن بهره می­گیرد. قرآن نیز برای پند­دهی و عبرت‌آموزی از داستان و عناصر داستان استفاده می­کند. در طی ماجراهای داستان مخاطب در متن حوادث قرار می­گیرد و جریان­ها برای او عینیت پیدا می­کند. داستان نبرد طالوت یکی از داستان­های قرآن که از اهمیت هنری برخوردار است. در این داستان، سایر عناصر به­گونه­ای هنرمندانه، زیر چتر عنصری به نام پیرنگ با هم تلفیق می­شود. پیرنگ این داستان از الگویی پیروی می­کند که امروزه نیز در عرصه داستان­پردازی مطرح است. این داستان به طرز نمایشی نقل می­شود تا خواننده در جریان فراز و فرودهای یک جنگ قرار گیرد و لحظات تلخ و شیرین داستان را با شخصیت­های داستان تجربه کند. در این مجال، سعی شد پیرنگ کلی داستان استخراج شود و آنگاه با کمک عناصر داستان، جلوه­های هنری قصه برای مخاطب شرح داده شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 164
سیر تحولات در قرآن پژوهشی حوزۀ آلمانی زبان: با تاکید بر تفسیر سورۀ بقره اثر برترام اشمیتس
نویسنده:
حیدر عیوضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن‌پژوهی در حوزه کشورهای آلمانی‌زبان از سده شانزدهم تا دوران معاصر سیر تحول داشته است. به نظر می‌رسد برای این موضوع می‌توان چهار نقطه عطف را ترسیم کرد: عصر اصلاحات، دوره رمانتیسم، مواجه جدلی و آغاز رویکرد همدلانه به قرآن. با بررسی‌های به‌عمل‌آمده این فرضیه شکل گرفت که ترجمه قرآن از زبان اصلی، عربی تأثیر مستقیم در شکل‌گیری رویکرد همدلانه به قرآن در دوره معاصر داشته است. اگر پیش‌تر قرآن با عنوان کتاب مقدسِ ترک‌ها یا کتاب قانون ترک‌ها از زبان‌های واسطه‌ای ترجمه می‌شد، یا نویسندگانی چون هیرشفلید و کارل آرنس داده‌های قرآنی را اقتباسی ناهمگون از کتاب مقدس می‌شمردند، در رویکرد نوین تلاش می‌شود قرآن به‌مثابه یک میراث مشترک در ادیان ابراهیمی فهم و تفسیر شود. در مقاله حاضر، بر اساس روش تحقیق کتابخانه‌ای، پس از مروری بر این سیر تحول، در رابطه با دستاوردهای رویکرد اخیر، به‌عنوان مطالعه موردی به بررسی تفسیر سوره بقره اثر برترام اشمیتس می‌پردازیم که نویسنده آن سوره بقره را از نگاه بینامتنیت «تورات ثانی» تلقی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 147
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه حلی و ابن‌تیمیه در استدلال به آیه 124 سورۀ بقره در امامت امیرالمؤمنین علی (ع)
نویسنده:
محمد معینی‌فر ، رحیم صبور ، محمدحسین مهدوی‌مهر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه حلی از عالمان بزرگ شیعه با استفاده از آیات قرآنی مرتبط با امامت و ولایت اهل ‌بیت (ع) و روایات واردشده در کتاب‌های اهل تسنن، به اثبات مسئله امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی و دیگر ائمه (ع) در کتاب منهاج الکرامه پرداخته است. برخی از عالمان اهل تسنن از جمله ابن‌تیمیه در کتاب منهاج السنة سعی در خدشه واردکردن به استنادها و استدلال‌های علامه حلی به نصوص مذکور دارند. در تحقیق پیش‌رو استدلال‌های علامه حلی به آیه 124 سوره «بقره» بر خلافت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و در ادامه اشکال‌های ابن‌تیمیه به کلام علامه در جایگاه مسئله این تحقیق بررسی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تمام اشکال‌های ابن‌تیمیه بر استدلال‌های علامه حلی به حدیثی ذیل آیۀ 124 سورۀ «بقره» در اثبات خلافت و امامت امام علی (ع) است که با روش تحلیلی انجام شده است. با بررسی‌های انجام‌شده، ثابت شد هیچ‌یک از اشکال‌های پنج‌گانه ابن‌تیمیه به حدیث مذکور ذیل آیه 124 «بقره» در اثبات امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) وارد نیست.
صفحات :
از صفحه 73 تا 91
تحلیل تصویری آیات تقابلی انفاق (مطالعه موردی آیات 261-274سوره بقره)
نویسنده:
انسیه السادات میرصابری ، انسیه خزعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیان تصویری در انتقال مفاهیم قرآنی نقش بسیار مؤثری دارد. تصاویر هنری در آیات قرآن ابزاری برای انتقال معانی مورد نظر به ذهن مخاطب است. بررسی و دقت در تصویرگری­ هنری قرآن و بیان کارکردهای این تصاویر راز اعجاز نظام­ بیانی و فکری بافت قرآن را روشن­ تر می­کند و از نتایج ثمربخش آن تحریک عقل و عواطف انسانی در درک و فهم بیشتر آیات ­الهی است. سیّد­قطب و دیگر ادیبان معاصر فراتر از دانشمندان قدیم رفته و اصطلاح "تصویر"­را جایگزین اصطلاحات پیچیده­ی بلاغی کرده و مهمترین عناصر آن را برشمرده­اند. در این راستا این پژوهش بر آن شد که با توجه به آرای سیّد­قطب، محمدداود و حسین‌جمعه به برخی از مهمترین عناصر تصویرپردازی، هماهنگی­ هنری و خیال­ پردازی­حسی در تحلیل تصویرهای تقابلی در آیات انفاق (261-274) سوره­ی البقرة بپردازد؛ زیرا این­گونه تقابل­ها در تصاویر قرآن و به­خصوص در بافت­های همجوار، به­وضوح بیشتر مفاهیم بلند قرآنی و القای سهل­تر معانی به ذهن مخاطب می­انجامد. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی به این نتایج دست یافته­است که بعضی از اسلوب­های هنریِ خیال، هم چون تجسیم و تشخیص در توصیف انفاق کافران و مؤمنان، مشابه هستند؛ اما برخی مانند کنایه، بیشتر برای هشدار و تهدید کافران به­کار رفته­است و تقابل­تضادی یکی از مهم­ترین و پر­بسامد­ترین روابط معنایی در این آیات است. افعال­ حرکتی بیشتر از نوع انتقالی است و به­ کارگیری آن همراه دیگر اسالیب نقش آن را در پویایی تصاویر پررنگ­ تر کرده و در توصیف انفاق کافران بیشتر استفاده شده­است.
صفات اليهود في القرآن الكريم
نویسنده:
محمود عودة سليمان أبو طعيمه
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
العالم الدراسی,
تحلیل مفهوم آنومی در قرآن با تاکید بر سوره مبارکه بقره
نویسنده:
محمد میرزائی ، مصطفی کریمی ، علی سلیمی ، علی اصغر شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آنومی ازجمله مفاهیم کلان در آسیب‌های اجتماعی است که یکی از علل مهم شکل‌گیری این آسیب‌ها را تبیین می‌کند. آنومی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن، فرد قطعیت‌های گذشته را ازبین‌رفته می‌یابد و وجدان جمعی توانایی پشتیبانی و راهنمایی اخلاقی او را از دست می‌دهد. شناخت عوامل آسیب‌های اجتماعی، نقش مهمی در پیشگیری و درمان آنها دارد. سئوالی که وجود دارد این است که آیا قرآن – به‌عنوان مهم‌ترین منبع معرفتی مسلمانان - به مفهوم آنومی در جامعه اسلامی توجه داشته است. هدف این تحقیق، آشکارکردن توجه قرآن به مفهوم آنومی است. آشکارکردن توجه قرآن به این مفهوم، مقدمه بحث از راهکارهای قرآن برای مقابله با این وضعیت است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد ترکیبی است. یافته‌ها نشان می‌دهد که عواملی که منجر به وضعیت آنومی در ابتدای حکومت اسلامی در مدینه شده‌اند عبارتند از: مرجعیت علمی اهل کتاب، القائات اهل کتاب، تغییر قبله و نومسلمانی. ازجمله آثار آنومی که در قرآن بازتاب یافته‌اند، عبارتند از: ضعیف‌شدن اعتبار باورها، ارزش‌ها، هنجارهای اسلامی، شکل‌گیری دلبستگی‌ها و آگاهی‌های دوگانه، سرگردانی افراد در انتخاب نظام‌های اعتقادی و ارزشی موجود و متزلزل‌شدن آنان در عمل‌کردن یا پایبندماندن به باورها، ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی.
صفحات :
از صفحه 121 تا 146
بررسی عملکرد تفسیرالمیزان وتفسیرروح المعانی در انتقال مفاهیم الفاظ و عبارتهای چند معنایی در سوره های بقره، آل عمران، نساء و مائده قرآن کریم
نویسنده:
پدیدآور: ابوالفضل تاجیک استاد راهنما: حامد صدقی استاد راهنما: صغری فلاحتی استاد مشاور: سیدعدنان اشکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن معجزه بزرگ پیامبر اسلام و متنی فرابشری است، که پژوهشگران از جنبه‌های مختلفی آن را مورد بررسی قرار داده اند؛ تعدّد معانی برخی واژگان در قرآن و سطوح معنایی متعددی که برخی واژگان قرآنی دارند، در تمام مذاهب اسلامی پذیرفته شده است، گاهی یک لفظ در سوره ای از قرآن می تواند معانی متعددی را به خواننده منتقل کند، سطوح گوناگون معنایی در قرآن سبب شده گاهی مفسران برداشت های متعددی از یک آیه داشته باشند، اعتقاد به ساختار چندمعنایی بودن واژگان در شمار مهم‌ترین مبانی تفسیر قرآن است. بر این اساس، برای هر آیه، پس از گذر از معنایی ظاهری، می‌باید به معنایی درونی و لایه‌های بعدی معانی آیات توجه کرد. در این نوشتار پژوهشگرتلاش کرده است بستری فراهم سازد تا ضمن بررسی آیاتی که حاوی واژگان متعدد المعانی هستند، عملکرد علامه طباطبایی و علامه آلوسی را در دو تفسیر «المیزان» و «روح المعانی» در حیطه این نوع از واژگان، نشان دهد. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مواضع وجایگاههای چند معنایی های مهم دربرخی سوره های قرآن کریم و بررسی وتطبیق دو تفسیرمذکور ضمن بیان نقاط قوت و ضعف هردوتفسیرو بیان اصول درستِ قواعد وقرائن فهم معنا، به یک درک دقیق ویکسان برسد؛ بنابر این با روش توصیفی - تحلیلی با تکیه برمنابع کتابخانه ای تلاش نموده اهمیت کشف معانی ثانویه و تأثیرآن در فهم عمیق قرآن و نقش دوتفسیر"المیزان " و"روح المعانی" در انتقال معانی الفاظ وعبارتهای چندمعنایی را بررسی کند، و بیان نموده که این دو مفسراز چه روش و مبنایی برای فهم معانی الفاظ وعبارتهای چند معنایی درقرآن بهره جسته اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که کشف معنای ثانویه، فهم و درک مطالب را برای مخاطبان قرآن آسان‌تر کرده، و در برخی موارد موجب گردیده احکام نادرست از متن قرآن برداشت نشود. به فراخور موضوع مورد مطالعه، تفسیر المیزان که دیدگاه های یک عالم شیعه اثنا عشری علامه طباطبایی به روش کلامی، و روح المعانی دربردارنده دیدگاه های یک عالم سنی علامه آلوسی به روش اشعری مورد واکاوی قرار گرفته، و مشخص شد علامه طباطبایی و علامه آلوسی فقط به معنای فرهنگ واژگانی کلمات اکتفاء نکرده اند بلکه معنای دوم و بیشتر را نیز برای برخی واژگان در نظر گرفته اند تا ترجمه ای درست و دقیق ارائه دهند و مخاطب را با مفهوم صحیح عبارت آشنا کنند. علامه طباطبایی و علامه آلوسی برای یافتن معنای مراد از علم لغت و تفسیر استفاده کرده اند.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 4 (البقرة: 228 - البقرة: 286)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد چهارم به تفسیر آیات 228 تا 286 سوره بقره پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 3 (البقرة: 183 - البقرة: 227)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد سوم به تفسیر آیات 183 تا 227 سوره بقره پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 2 (البقرة: 124 - البقرة: 182)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد دوم به تفسیر آیات 124 تا 182 سوره بقره پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 18