جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

تعامل و ارتباط لازمه طبع و سرشت مدنی آدمی است که باوجود تمایز در دین، مذهب، قومیت،نژاد و... اما گرایش ذاتی به زندگی جمعی دارد لذا تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که؛ نصوص دینی به چه راهبردهای معرفتی و اخلاقی جهت زیست مسالمت‌آمیز با پیروان سایر ادیان انسان را سفارش و تاکید نموده است؟ یافته ها نشان می دهد که نفس‌الامر نصوص طرفی به دین، مذهب، مسلک و... نمی بندد و عناوین از این قسم ملاک سنجش ارزش‌گذاری آدمی بشمار نمی‌آید بلکه مبنای اصیل کرامت از منظر نصوص دینی اسلام، ذات انسان است که بما هو انسان موضوعیت داشته و برخوردار از جایگاه رفیع و فخیم است که عمل به دستورات دینی تحت عنوان راهبرد لااقل دو ثمره کلی و مهم دارد: الف) انس و الفت میان قلبهای عموم مردم که باوجود عدم اتحاد در قومیت،دین،مذهب و... اما به عنوان شهروند، تحت حاکمیت اسلامی زندگی می‌کنند. ب) در سطح ملی و از جهت سیاسی و اجتماعی رفتار مطابق با توصیه‌های‌ دینی با صرفنظر از مذهب، دین، قومیت و... به تحکیم و حفظ کیان حکومت و تقویت بنیان‌های نظام اسلامی می‌انجامد بنابراین رفتار همراه با عطوفت اسلامی و فارغ از عناوین ثانویه در راستای دستیابی به ثمرات اجتماعی، سیاسی، ملی و جهانی شایسته توجه است.

بررسی مختصات عقلانیت از منظر ملاصدرا از مسایل تاثیرگذار در جهت بهبود، اصلاح و ارتقاء کیفی زیست اجتماعی به شمار می‌رود. منظور از مختصات عقلانیت، تحلیل نسبت به جایگاه و ماهیت عقلانیت و کاربست عقلانی است، که در این پژوهش کاربست عقلانی در سه محور بررسی خواهد شد. محور اول: پرهیز از تعصب و ترویج آزاداندیشی عقلانی، محور دوم: شناسایی و شناخت نسبت به اندیشمندان ظاهرنما و پرهیز از تفکرات واعتقادات آنان و محور سوم: هشدار نسبت به تمایل پیداکردن به عقلانیت خودبنیاد قابل بررسی است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا هر سه محور را ریشه‌یابی کرده است. ریشه یابی محور اول، در عدم واکاوی مختصات عقلانیت است، علت آسیب‌زایی محور دوم در عدم تبیین نسبتِ ارزش با مختصات عقلانیت و ریشه‌یابی محور سوم در ظاهرگرایی دانسته شده است. درنهایت باتکیه بر مختصات عقلانیت و به پشتوانه دو پیشنهاد ملاصدرا یعنی توجه به غایت حکمت و پرهیز از تقلید، زیست اجتماعی را می‌توان ارتقاء و بهبود بخشید.

چکیده ماشینی : اگر چه شخصیتی برجسته در تاریخ اندیشه کاتولیک قرن بیستم، آثار سیستماتیک بعدی موریس بلوندل تا حد زیادی در دنیای انگلیسی زبان غیرقابل دسترس بوده است. اولیوا بلانشت، که پیش از این اثر پیشگامانه اولیه بلوندل را «اقدام» (1893) ترجمه کرده بود، اکنون اولین ترجمه انگلیسی اثر نهایی بلوندل را ارائه می‌کند که «مطالبات فلسفی دین مسیحیت» است. این اثر گذار از فلسفه صرف به توجه به دین مسیحی شامل دو مقاله اصلی است، حس مسیحی و کوتاه تر در مورد همسان سازی، و پس از آن یک بازنگری و دیدگاه جهانی و یک پیوست: توضیح ها و اندرزها که در پاسخ به یک تحقیق توسط یک نفر نوشته شده است. محقق جوان درباره روش مقاله اول به بررسی مفهوم مسیحیت از زندگی معنوی می پردازد و اینکه چگونه دین مسیحی، حتی به عنوان ماوراء طبیعی، می تواند در حوزه فلسفه انتقادی قرار گیرد. مقاله دوم حرکت از قیاس به یکسان سازی را در صحبت از زندگی مسیحی بررسی می کند. بلوندل به این سؤال می پردازد: چگونه روح انسان با روح الهی ترکیب می شود به گونه ای که هیچ کدام در این روند گم نمی شوند؟ ضرورت های فلسفی دین مسیحی برای درک اندیشه بلوندل حیاتی است. این ترجمه باکیفیت و مقدمه مختصر بلانشت نه تنها برای فیلسوفان و متکلمان، بلکه برای نویسندگان معنوی و مدیران اعتکاف‌های معنوی در سنت‌های ایگناتی و یسوعی نیز جذاب خواهد بود.

ترجمه ماشینی : اشتراک موضوعات اولین مطالعه تطبیقی و میان رشته ای مفهوم سازی حیوانات در ادیان جهانی است. محققان از طیف گسترده ای از رشته ها، از جمله توماس بری (تاریخ فرهنگی)، وندی دونیگر (مطالعه اسطوره)، الیزابت لارنس (دامپزشکی، مطالعات آیینی)، مارک بکوف (اخلاق شناسی شناختی)، مارک هاوزر (علوم رفتاری)، استیون وایز (حیوانات و قانون)، پیتر سینگر (حیوانات و اخلاق)، و جین گودال (نخست‌شناسی) به این موضوع توجه می‌کنند که چگونه سنت‌های مذهبی عمده حیوانات را در نظام اعتقادی، اسطوره‌ها، آیین‌ها و هنر خود گنجانده‌اند. یافته‌های آن‌ها بینش عمیقی از روابط انسان‌ها با حیوانات و درک عمیق‌تر از شبکه اجتماعی و اکولوژیکی که همه ما در آن زندگی می‌کنیم، ارائه می‌دهد. مشارکت کنندگان یهودیت، مسیحیت، اسلام، هندوئیسم، بودیسم، جینیسم، دائوئیسم، کنفوسیوس، ادیان آفریقایی، سنت های مصر باستان و چین اولیه، و بومیان آمریکا، سنت های بومی تبتی و استرالیایی را در میان دیگران بررسی می کنند. آنها موضوعاتی مانند آگاهی حیوانات، رنج، فداکاری و سرپرستی را به روش‌های روش‌شناختی ابتکاری بررسی می‌کنند. آنها همچنین به چالش های معاصر مربوط به قانون، بیوتکنولوژی، عدالت اجتماعی و محیط زیست می پردازند. مشارکت کنندگان با دست و پنجه نرم کردن با ماهیت و ویژگی های ایدئولوژیک دیدگاه های دینی مختلف، آموزه ها و اعمال دینی را در پرتو جدیدی مطرح کردند. آنها آشکار می سازند که چگونه عمدا یا سهواً «دیگران» را به حاشیه می بریم، چه آن ها انسان باشند و چه غیر آنها، با تأمل در راه هایی که برای موجودات زنده ارزش قائلیم. اگرچه این یک دغدغه باستانی است، موضوع "دین و حیوانات" هنوز به طور سیستماتیک توسط محققان مدرن مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مجموعه پیشگامانه اولین گام ها را به سوی تحلیلی معنادار برمی دارد.

ترجمه ماشینی: از زمان انتشارش در سال 1677، کتاب اخلاق اسپینوزا فیلسوفان، رمان نویسان و دانشمندان را مجذوب خود کرده است. بدون شک یکی از هیجان انگیزترین و بحث برانگیزترین آثار فلسفه غرب است. این اثر که به شیوه‌ای هندسی و هندسی نوشته شده است، به ما می‌آموزد که چگونه باید زندگی کنیم و با اخلاقی پایان می‌یابد که در آن تنها چیز خوب در خود فهم است. اسپینوزا استدلال می کند که تنها چیزی که ما را از درک باز می دارد بد است و نشان می دهد که کسانی که دارای ذهن انسانی هستند باید تا آنجا که می توانند خود را وقف یک زندگی متفکرانه کنند. این جلد همراه شرح مفصل و قابل دسترس اخلاق را ارائه می دهد. این کتاب که توسط تیمی از محققان شناخته شده بین المللی نوشته شده است، اولین گلچینی است که به کل اخلاق پرداخته و به سبکی قابل دسترس نوشته شده است.

ترجمه ماشینی : نقطه عزیمت این اثر این است که مسئله اخلاق هگل را می توان به عنوان تلاشی برای حل مسئله حیاتی عصر مدرن درک کرد، یعنی پاسخی به مسئله جدایی که نشان دهنده جوهره عصر مدرن است. و در زندگی مدرن به اشکال مختلف خود را نشان می دهد. شواهد این تز ابتدا از طریق بازسازی تکامل خود مسئله اخلاق در مهمترین نوشته های هگل استنباط می شود. نکات اصلی تکامل این مفهوم عبارتند از: درک هگل از دین عامه یونانی، انتقاد از مسیحیت مثبت و نهادهای آن، و تلاش برای یافتن رسانه ادغام در مفاهیم عشق. نوشته ها و زندگی هگل از دوره ینا تغییرات مهمی را در درک هگل از مسئله اخلاق نشان می دهد و برای اولین بار تمایز بین این مفاهیم را معرفی می کند. با این حال، بیان نظری و مفهومی کامل مسئله اخلاق را می توان در نوشته های سیستماتیک هگل یافت: پدیدارشناسی ذهن، دایره المعارف علوم فلسفی و فلسفه حق. در این بخش از اثر، بحث‌های مهمی از مسئله اخلاق هگل (نقد اخلاق از منظر اخلاق) که بر جنبه‌های مختلف دریافت فلسفه روح عینی هگل در قرن 19 و 20 تأثیر گذاشت، مورد بحث قرار می‌گیرد. . این اثر نشان می‌دهد که هگل در مواجهه با مسائل اساسی جامعه مدنی مدرن، بازسازی مفهوم اخلاق را ارائه کرده و ثابت کرده است که برخلاف تصور باستانی اخلاق، مفهوم بازتابی مدرن اخلاق باید شامل مفهوم ذهنیت باشد. که اخلاق باستانی را ویران کرد.