جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4703
علم حضوری، معیار بداهت گزاره‌های بدیهی از نگاه صدرا و دکارت
نویسنده:
علی کرباسی زاده ، مهدی دهباشی ، سید محمد داود علوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دستیابی به معرفتِ خطاناپذیر، دغدغه‌ی همیشگی فیلسوفان است، بر این اساس مبناگرایان گزاره‌ها را به نظری و بدیهی تقسیم و دلیل صدق گزاره‌های نظری را ارجاع آن‌ها به گزاره‌های بدیهی می‌دانند. امّا چرا گزاره‌هایی بدیهی خطاناپذیرند؟ پرسشی‌ است که این مقاله سعی نموده‌است با اشاره به نگاه متفاوت صدرا و دکارت در باره‌ی شهود (صدرا شهود را مترادف حضور می‌داند، ولی دکارت ذوات بسیط را متعلق شهود می‌شمارد) و یقین (صدرا معتقد است یقین به مثابه رخدادی وجودی افاضه‌ی واهب الصور است، ولی مقصود دکارت از یقین، یقین معرفت‌شناسی است.) این واقعیت را آشکار ‌سازد که علم حضوری معیار و سرّ بداهت گزاره‌های بدیهی است. با این تفاوت که دکارت علم حضوری را محدود به گزاره‌های وجدانی دانسته و اولیّات را به جهت وضوح مفهومی خطاناپذیر می‌داند. در حالی‌که به نظر می‌رسد ملاصدرا نه تنها گزاره‌هایی وجدانی و اوّلی که هر علمی حصولی را مبتنی بر علم حضوری می‌داند. روش به کار رفته در این نوشته جمع آوری، دسته بندی، تحلیل و تبیین و در نتیجه نشان دادن اشتراک‌ها و تفاوتهای این دو فیلسوف است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 122
تقدم بالحق و تاملی در امکان ارجاع آن به تقدم بالحقیقه از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد جواد نصر آزادانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث تقدم و تأخر یکی از مباحث مهم فلسفی می باشد، که هم با مباحث تشکیک و هم با بحث حدوث و قدم پیوند دارد، فلاسفه اسلامی، برای تقدم و تأخر اقسامی را همچون تقدم بالعلیه، تقدم بالطبع و ... ذکر نموده اند، صدر المتألهین نیز دو قسم دیگر به نامهای تقدم و تأخر بالحقیقه و تقدم و تأخر بالحق، بر اقسام مذکور افزوده است، آنچه از ظاهر عبارات صدرالمتألهین مشهود است، غیریت و دوگانگی تقدم و تأخر بالحقیقه و بالحق می باشد، اما با توجه به تفاسیر مختلف کلام ایشان در مورد اعتباریت ماهیت، و مطابق تفسیری که ماهیت معدوم محض نیست و با وجود متحد، به عین وجود، موجود می باشد، و هم چنین با توجه به اینکه رابطه بین کثرات و حق تعالی به واسطه حیثیت تقییدی شأنی تفسیرمی شود که طبق آن موجودات توهم محض نیستند و به واسطه وجود حق موجودند، در این صورت تقدم بالحق به تقدم بالحقیقه برمی گردد و یکی از مصادیق آن خواهد بود، به این معنی که همانطور که رتبه وجود مقدم بر ماهیت و ماهیت به عین وجود موجود است، رتبه ذات حق مقدم بر رتبه شئون و تجلیات است و اصل و اصالت با ذات است و شئون و تجلیات همه به عین ذات حق موجودند و در نتیجه نسبت بین وجود و ماهیت و ذات حق تعالی و تجلیات آن، مثالی برای تقدم بالحقیقه خواهند بود.نوشته پیش روی به روش تحلیلی، توصیفی وبا استناد به منابع کتابخانه ای و رایانه ای، به گردآوری پرداخته است
صفحات :
از صفحه 47 تا 68
نقش مقولات در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زهرا کریمی ، مجید ضیایی قهنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقولات ابزار ذهن ما برای شناخت حقایق اطراف است. بشر اشیای خارجی یا مفاهیم ناظر به آن‌ها را ذیل یکی از مقولات قرار داده است و فهم می‌کند. اما میزان صدق مقولات بر تمام واقعیات خارجی و تمام حقایق هستی هنوز به درستی مشخص نیست. آنچه در آرای برخی فلاسفة مشاء دیده می‌شود‌این است که مقولات و پیرو آن انواعی که ذیل آنها‌ایجاد می‌شود نقش تعیین کننده در تعین نوعی موجودات دارند و صرفاً ابزار طبقه بندی موجودات در ذهن انسان نیستند. در‌این میان ملاصدرا دیدگاه متفاوتی از مقولات را در آراء خود نشان می‌دهد و آن‌ها را محدود به حوزة اعتباری ماهیات می‌داند. بدیهی است زمانی که اصالت را از آن وجود و نه ماهیات بدانیم تمام اعتبارات و قوانین حاکم بر ماهیت نیز غیر واقعی و اعتباری خواهند شد. بنابرین ما در فلسفة ملاصدرا مجبور به تابعیت از مقوله و ملزم به مقوله بندی نیستیم و می‌توانیم ادعا کنیم که در فلسفة ملاصدرا اهمیت و محوریت مقولات به عنوان امر محوری در تعین نوعی موجودات از بین می‌رود و یک موجود می‌تواند از نوعی به نوع دیگر و از مقوله‌ای به مقولة دیگر تغییر ماهیت بدهد بدون‌اینکه امر محالی لازم بیاید. در‌این مقاله، ابتدا به نحو اجمالی به ذکر نمونه‌ها و مواردی اشاره خواهیم کرد که نشان دهندة استثناهایی در مورد شمول و جامعیت مقولات در لابلای آراء فلاسفه گوناگون است. خارج بودن نمونه‌هایی از حقایق از حیطة مقولات و مناقشه بر سر عدد کلی مقولات نمونه‌هایی از‌این دست است. پس از آن سعی شده، نکتة پیش‌گفته به همراه مثال‌هایی از آثار ملاصدرا بیان شود. در نهایت به بررسی مقولات و جایگاه آن در نظام اصالت وجودی پرداخته خواهد شد. بدیهی است که بررسی چنین مسائلی نیازمند تحلیل، استخراج و استنباط از آراء فیلسوف است و در‌این مقال نیز مقصد و منظور پژوهشگران لزوماً جویا شدن شواهد صریح متنی دال بر‌این موضوع نیست. لیکن استفاده از متن در جهت توضیح مقصود امری اجتناب ناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 46
گفتاری در صدرا شناسی
نویسنده:
علی اصغر ح‍ق‍دار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
استعاره های مفهومی مبتنی بر جهت کنه – وجه در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
وحید خادم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در چارچوب استعاره های مفهومی، فهم مفاهیم انتزاعی به کمک مفاهیم عینی میسر می گردد. این استعاره ها هم در زبان روزمره و هم در متون تخصصی یافت می گردد. جهت کنه – وجه حاصل مواجهه با این واقعیت است که عمق و ژرفای اجسام طبیعی بواسطه سطوح مختلف آن اجسام احاطه شده است. فلاسفه مسلمان و بویژه ملاصدرا از این جهت برای تببین امور معرفت شناختی و هستی شناختی بهره برده اند. کارکرد اصلی جهت کنه – وجه، تبیین دشواری معرفت به حقیقت وجود، ذات واجب تعالی و صفات الهی و ماهیت اشیا است. مهمترین استعاره های مفهومی مبتنی بر جهت کنه – وجه در آثار ملاصدرا عبارتند از : «وجود به مثابه امر دارای کنه و وجه»، «باری تعالی به مثابه امر دارای کنه و وجه»، «صفات الهی به مثابه امور دارای کنه و وجه»، «ماهیت به مثابه امر دارای کنه و وجه»، «مفهوم بسیط به مثابه امر دارای کنه و وجه»، «معقول و محسوس به مثابه کنه و وجه». «صورت به مثابه امر دارای کنه و وجه»، «علت شی به مثابه کنه شی» و «حداکثر مقدار ممکن یک شی به مثابه کنه شی».
صفحات :
از صفحه 101 تا 129
بررسی کارکرد ایمان دینی در محبت به خویش از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
منا تکاورنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان و مسائل مربوط به آن همواره یکی از مباحث محوری حکمای اسلامی بوده است. دانشمندان مسلمان ازجمله ملاصدرا به‌صورت مستقل به مقوله ایمان پرداخته است؛ که مراتب ایمانی را به زبانی، تقلیدی، عقلی و کشفی تقسیم نموده است. هدف: مقاله این بوده است که دیدگاه ملاصدرا را در خصوص رابطه ایمان و محبت به خویش را بررسی کند و با روش: اجتهادی و استنباطی به مسئله محبت به خود که یکی از موضوعات مهم و دغدغه‌های انسان معاصر پرداخت. یافته‌ها: یافته‌ها و تحلیل و بررسی آثار ملاصدرا حاکی از آن بود که ایمان شاخص و کلید معمای محبت به خویش است. نتیجه‌گیری: محبت به خویش ناظر به‌مراتب ایمانی است و افراد با توجه به درجه ایمانی، نسبت به خود مهر می‌ورزند و یا با خود نامهربانی می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 829 تا 852
بررسی ونقد بدنمندی ذهن ( با تاکید بر دیدگاه مارک جانسون وجورج لیکاف) بر اساس مبانی حکمت ملاصدرا
نویسنده:
محمودرضا قاسمی ، محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه بدنمندی ذهن را جانسون و لیکاف ،در پاسخ به مساله ذهن-بدن، و بر اساس نظریه استعاره اولیه مطرح کرده اند. مساله مقاله تعریف بدنمندی از طرف آن دو و نقد بر اساس مبانی صدرا می باشد . از نظر لیکاف و جانسون ذهن و کارکردهای آن به ویژگی های فیزیکی بدنی و سیستم عصبی وابسته است ، و مغز نقش علیت در پردازش های ذهن دارد . آنان بر ضرورت بدن به مثابه منشأ جسمانی ساختارهای فهم مثل طرح واره های تصویری تاکید می کنند. در دیدگاه ملاصدرا، اگرچه حیثیت هستی شناختی بدن و نفس در ابتدای تکوّن یکی است و کارکردهای نفس در آن محقق می شود، در بحث بلوغ صوری وادراکی نفس و تعامل نفس و بدن دیدگاهی فراتر از دیدگاه دکارتی ونوخاسته گرایی دارد، شباهت حدوث جسمانی ملاصدرا با نوخاسته گرایی در فراتر بودن هویت ذهن از ماده جسمانی و تفاوت آن دو در این است که در نهایت صدرا بدن را مرتبه نازله نفس و از شئون آن می داند نه برعکس. از دیدگاه او، نفس در ابتدای تکوّن بدنمند است با تعریفی متفاوت از بدنمندی جانسون ولیکاف ،آنگاه در روند استکمال، که با فاعلیت نفس برای بدن همراه است به نفسمندی بدن می رسد.
صفحات :
از صفحه 1047 تا 1063
بررسی نحوه صدور کثرت از وحدت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علی عباسی ، جلال حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین «نحوه پیدایش کثرت در عالم از مبدأ هستی و رابطه کثرت و وحدت» از دغدغه‌های فیلسوفان و از جمله چالشی‌ترین مباحث در مکاتب فلسفی بوده و تفسیرها و تبیین‌های متفاوتی از آن ارائه شده. ملاصدرا در نحوه صدور و واقعیت کثرت، دیدگاه خاصی دارد. این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته، بر این فرض استوار است که کثرت و وحدت در اندیشه ملاصدرا ، به‌گونهای متفاوت از بسیاری از حکما ارائه شده است. ملاصدرا ارتباط حقایق عینی و وجودی با حق‌تعالی را با کلید واژه‌های متفاوتی همچون علیت، تشأن و تجلّی تبیین نموده ‌است. هدف اساسی این تحقیق، تبیین صحیح نظام صدور و ترسیم تلاش‌های ملاصدرا در تبیین این مهم در ارائه صحیح جهان‌شناسی برآمده از اندیشه‌های اوست. تبیین معناشناختی کثرت عالم و نحوه پیدایش آن از مبدأ هستی از نظر ملاصدرا، از جمله نتایج و یافته‌های این پژوهش محسوب می‌شود. ملاصدرا دارای دو دیدگاه است که در یک امتداد هستند. در دیدگاه اول، از راه تشکیک وجود «عقل اول» را صادر اولی می‌داند که مجرای بقیه صوادر و کثرات است و در دیدگاه نهایی خود، همگام با وحدت شخصی عرفا، همه ماسوی الله را نمود و مظهر حق‌تعالی می‌داند که از او در یک مرتبه متجلی گردیده و آن وجود منبسط و نفس رحمانی است و همه ماسوی را در بر می‌گیرد. با این تفاوت که این مظهریت در نزد ملاصدرا، قوی‌تر و نزد عرفا ضعیف‌تر و ظلی‌تر است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
بررسي تطبيقي نسبت معرفت فلسفي با معرفت ديني در سير تکاملي نفوس از ديدگاه صدرالمتألهين
نویسنده:
رضوانه قاطع ، علي‌اصغر جعفري ولني
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اساس همة معارف، اصل شناخت «وجود» است. صدرالمتألهين علم را از سنخ وجود و ايمان را از سنخ علم می‌داند؛ لذا پیرو طرح نظریة تشکيک در وجود، تشکيک را در علم و نيز در ايمان جاري مي‌داند؛ يعني معرفت نفوس به متعلقات ايماني، همان شناخت به متعلقات فلسفي و وجودي است و در اين ساحت مي‌توان معرفت فلسفي را از سنخ معرفت ديني دانست. لذا حقايق وجوديه‌اي مانند خدا، نبي، معاد و حشر، از متعلقات معرفت فلسفي يا حکمت است که صدرالمتألهين علم به آنها را معادل معرفت ديني يا ايماني مي‌داند. صدرا براي اين نوع معرفت، طبق تشکيک وجود مراتب مختلفي را ذکر مي‌کند که برخي از اين مراتب، حقيقي و برخي غيرحقيقي‌اند. به بيان وي، نفس انساني در اثر طي کردن مراتب مختلف حسي، خيالي و عقلي، و همچنين اکتساب صور مختلف در علم حصولي و نيز علم مکاشفه‌اي، به‌تدريج مراتب استکمال را (هم در معرفت فلسفي و هم معرفت ديني) طي مي‌کند و از قوه به فعليت مي‌رسد. البته اين امر در کنار قرائن ديگري چون استعمال اسامي مختلف حکمت، نور و فقه، نشان مي‌دهد که نفوس انساني در اثر استکمال در مراتب خود، هم به معرفت فلسفي و هم معرفت ديني دست مي‌يابند که خود نشان از پيوند و ارتباط وثيق ميان معرفت ديني و فلسفي دارد.
صفحات :
از صفحه 189 تا 206
التنقیح فی علم المنطق
نویسنده:
صدرالدین محمّد الشیرازی (ملاصدرا)؛ تصحیح، تحقیق، مقدمه و اشراف: غلامرضا یاسی‌پور، احد فرامرز قراملکی و سید محمد خامنه‌ای
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران - ایران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التنقيح في المنطق، تألیف صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) کتابی است به زبان عربی با موضوع منطق. ملاصدرا در این اثر، اصول منطق را بدون ذکر مباحث اضافه و زیادی بیان کرده است. این اثر از حیث اسلوب نگارشی، روانی عبارات و روشنی مفاهیم، نوع اصطلاحات و نحوه اخذ و اقتباس، مشخصات قلم ملاصدرا را دارا است. کتاب التنقيح شامل نُه بخش است و به همین سبب، ظاهر تبویب، موهم‎ نُه‌بخشی بودن ساختار آن است. نه‌تنها این اثر، بلکه بسیاری از منطق‌نگاری‌های دو بخشی متأخر، شامل نُه بخش عمده‌اند و این نه به دلیل نُه‌بخشی بودن ساختار منطقی آن‌ها، بلکه به دلیل حفظ ظواهر سنّت ارسطویی است. نُه بخش کتاب التنقيح، شامل همه صناعات خمس نیست، بلکه مانند اشارات به بحث اجمالی از برهان و مغالطه بسنده کرده است. پراکندگی مباحث دو بخشی در ابواب التنقيح، شیوه خاصی دارد و تابع آثار پیشین نیست. ملاصدرا اثر خود را شامل نه باب و هر باب را شامل چندین فصل قرار داده و عناوین باب و فصل را به‌ترتیب «اشراق» و «لمعه» نامیده و موضوع هر اشراقی را گاهی با تعابیر ارسطویی و گاهی با تعابیر متداول متأخر می‌آورد: اشراق اول با عنوان «ایساغوجی»، علاوه بر کلیات پنج‌گانه، شامل تعریف منطق و دلالت‌شناسی و نسبت‌های چهارگانه است؛ اشراق دوم در «اقوال شارحه» است؛ اشراق سوم با تعبیر ارسطویی «باری‌ارمیناس» به بحث از تعریف و اقسام قضیه می‌پردازد؛ اشراق چهارم «موجهات»، «تناقض» و «عکس» را مورد بحث قرار می‌دهد؛ اشراق پنجم با عنوان «ترکیب ثانی» به بحث از قیاس می‌پردازد. ارسطو بحث از قیاس را تحت عنوان «تحلیل اوّل» آورده است. ملاصدرا عنوان «ترکیب ثانی» را از خواجه طوسی متأثر است که تألیف قیاسی را در برابر تألیف قضیه، تألیف یا ترکیب ثانی می‌نامید؛ اشراق ششم به «قیاس خلف» اختصاص دارد؛ و اشراق هفتم نیز به بیان اقسام سه‌گانه «استدلال» می‌پردازد؛ اشراق هشتم و نهم به‌ترتیب در «برهان» و «مغالطه» است که بیش ‎و کم به روش کتاب اشارات نگارش یافته‌اند. التنقيح علاوه بر ساختار منطقی به‌لحاظ تحلیل مسائل منطقی نیز به روش دو بخشی است.
  • تعداد رکورد ها : 4703