جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
تکالیف بیماران روانی از دیدگاه فقه فریقین و عرفان اسلامی
نویسنده:
راضیه فتحعلی‌زاده، سید محمد مهدی احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه وجود بیماران روانی و افزایش روز افزون آن بخصوص در شهرهای بزرگ یکی از معضلات جدی جامعة جهانی به حساب می‌آید که مورد توجه روان‌شناسان و جامعه‌شناسان قرارگرفته است. اگرچه در فقه امامیه، عامه و نیز حقوق موضوعه ایران از بخش از جامعه به عنوان محجورین یاد شده و حقوق و تکالیف آنان بطور کامل بیان شده است اما وضع بیماران روانی که معمولا چنین طیف از جامعه در شرایط غیرطبیعی به سر می‌برند و با مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم می‌کنند، از لحاظ حقوقی مبهم است و هیچ حکم فقهی و قانونی در این زمینه وجود ندارد. و اما در حوزه معارف اسلام با توجه به ملاک‌های اخلاقی- عرفانی و دغدغه حرمت انسانی که در اسلام وجود دارد، به حقوق بیماران روانی وکسانی که دچار نقایص روحی هستند، بذل عنایت گردیده است. برخی از این بیماران دارای ناهنجاری‌های شدیدی روانی هستند به گونه‌ای که مانند دیگر افراد جامعه قادر به زندگی عادی نبوده وبا پدیده‌های پیرامون خود واکنش غیر عادی نشان می‌دهند واز این رو ممکن است خود و اطرافیان خود را مورد تهدید قرار دهند و بر هر انسان متعهد به با ور‌های اخلاقی و انسانی لازم است تا با توجه به وضعیت روحی وشأنیت اینگونه افراد رفتار کنند. پژوهش حاضر سعی کرده است تعریف روشنی از بیماران روانی ارائه دهد و نیز به برخی آن‌ها از لحاظ میزان تشخیص ودرک که دارند اشاره کند در این نوشتار نیز ضرورت محجوریت آنان با استناد به دلایل فقهی و حقوقی مورد کنکاش قرار گرفته و به میزان محجوریت آنان اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 212 تا 239
عرفان در آیینه اشعار بدر شاکر السیّاب
نویسنده:
سلیم البوغبیش، سهاد جادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعات عمدة شعر معاصر عربی، عرفان است که از دیرباز، میان شاعران زبان عربی جلوه‌ای خاص داشته است و آن‌ها با بهره‌گیری از افکار ناب عرفانی، اشعاری زیبا و دلنشین سروده‌اند. اگرچه در دورة معاصر، آموزه‌های عرفانی شاعران عارف مسلک گذشته نظیر ابن عربی دیگر نمود پیدا نمی‌کند؛ اما از آن‌جا که عرفان با جان و دل مردم ایران آمیخته است و شعر بهترین حوزه برای نمودار کردن عواطف و افکار درونی شاعر است، می‌توان جلوه‌هایی از این اندیشه‌‌های ناب را در اشعار این دوره هم مشاهده کرد.بدر شاکر سیّاب از جمله شاعران نوگرا و شهیر ادبیات معاصر عربی می­باشد، و مضامین حکمی و عرفانی بخشی از مضامین ناب دیوان اشعار وی را تشکیل می­دهد؛ سیّاب با بهره­گیری از مفاهیمی عارفانه همچون مرگ و فناء، تجرید، وحدت وجود، آفرینش هستی­، مسأله عشق، نوع نگاه به خداوند به قصاید خود روح و جان تازه­ای بخشیده است. در این جستار نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده­ها براساس مؤلفه­های عرفان در شعر بدر شاکر سیّاب می­پردازد.
صفحات :
از صفحه 255 تا 273
مکتب اعتراض در طبله عطار
نویسنده:
سیده صدیقه سجادی راد، احمد ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آغاز شعر فارسی جوهره اعتراض و تعهد اجتماعی در آثار شاعران دیده می‌شود. اعتراض، مقوله­ای از ادبیات است که طی آن روشن فکر به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می­دارد از آن جمله شاعران متعهد، به واسطة رسالت و مسؤولیتی که بر دوش خود احساس می­کنند، به فراخور شرایط، نسبت به ناهنجاری­های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می­بینند بی‌تفاوت نمی‌نشینند و واکنش نشان می­دهند. عطّار منتقد معترضی است که نه تنها کم­ترین لغزش مردم، حاکمان، پیشوایان و امامان جامعه از نظر تیزبینش پنهان نمی­ماند، بلکه گاه حتّی نظام آفرینش را نظام احسن نمی‌بیند و بر آن از زبان عقلای مجانین خرده می‌گیرد. اعتراض درصد قابل توجهی از حکایت‌های مثنوی‌های عطار را به خود اختصاص داده است و در فرهنگ اسلامی پیشنه‌ای بسیار دارد و هر یک از اندیشمدان دنیای اسلام اعتراض خود را به گونه‌ای خاص و از دیدگاه و منظری ویژه بیان کرده‌اند. می­توان گفت بارزترین بعد شخصیت مجانین در آثار عطّار این است که آنان در واقع زبان اعتراض و انتقاد اجتماعی جامعه عصر بلا زده قرن هفتم و هشتم هستند. در این نوشتار، کوشش می‌شود تا با روش توصیفی تحلیلی زمینه‌ها و عوامل اجتماعی مؤثر در شکل‌گیری شخصیت عقلای مجانین در عصر عطار و ارتباط آن با مکتب اعتراض مشخص شود و مهم ترین ویژگی شخصیت عقلای مجانین عصر عطار یعنی «معترض و منتقد اجتماعی» بودن، در برخی از حکایت‌های وی به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 340 تا 360
جایگاه اعیان ثابته در هستی‌شناسی ابن‌عربی با تکیه بر آراء قیصری
نویسنده:
علیرضا سمنانی، عبدالرضا مظاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعیان ثابته از مهمترین اصطلاحات عرفانی ابن‌عربی است. هرچند که مفاهیم دیگری قریب به این اصلاح در سنت فکری اسلامی وجود داشته است لیکن ابن‌عربی خود مبدع این اصطلاح است. شارحان و صوفیان متاثر و به تبعیت از وی آن را بکار بسته‌اند و از آن در مسائل متعدد در تبیین هستی شناسی عرفانی، بهره برده‌اند. داود قیصری را میتوان مهمترین شارح محی‌الدین خواند که با دقت فکری کم نظیری به شرح و تبیین آراء وی پرداخته است. بنابراین این مقاله با تکیه به شرح قیصری استوار گشته است. در اندیشه ابن‌عربی اعیان ثابته از لوازم اسماء و صفات الهی و علم ثبوتی حق تعالی است. نقش واسطه‌ای اعیان ثابته در پدیداری عالم کارکردی ویژه به آن می‌بخشد که بدون پرداختن به آن، فهم عرفان نظری ممکن نیست. لذا از جایگاه مهم هستی‌شناختی در نظام عرفانی برخوردار است. این مقاله جایگاه هستی‌شناختی اعیان ثابته در نظام وحدت وجودی که اساس آن بر تجلی الهی استوار است را تبیین می‌کند و به لوازم وجودشناختی نظریه اعیان ثابته می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 114 تا 127
مقایسۀ مفهومِ «تُهی» در اندیشۀ ناگارجونه با «عدم» در نزد ابن عربی
نویسنده:
معصومه فتح‌اللهی، محمودرضا اسفندیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهومِ شونیه یا شونیتا[1] به معنای خلأ و تُهیگی، یکی از مفاهیم بسیار مهم در دین بودایی است. این نظریه در اصل ابتکار ناگارجونه، موسس مکتب مادهیه میکه (راه میانه)[2] است. این مفهوم را می‌توان از دو نگاه مورد تحلیل و بررسی قرار داد؛ در وهلۀ نخست، در نگاه به پدیدارهای عالم حس که در این رویکرد، همه چیز خالی و تهی از حقیقتِ وجودی است، زیرا همۀ موجودات جهان و پدیده‌های آن به هم وابسته بوده و هیچ یک دارای وجودِثابت، مستقل و قائم به ذات نیستند. این رویکرد با خیالی بودن جهان در عرفان ابن عربی قابل مقایسه است. در وهلۀ دوم، در نگاه به امر مطلق، تُهیّ و خالی بودن، صفت حقیقت مطلقی است که قائم به ذات و ورای این جهان هستی است و به سبب اطلاق و بی حدی اش در هیچ تعریف و توصیفی نمی گنجد، این وجود مطلق و لایتناهی عاری از هر گونه تقیید، تغییر نسبیّت و حد است و از آنجایی که با هیچ زبان و با هیچ صفتی توصیف شدنی نیست، بهترین سخن دربارۀ آن سکوت است. شبیه این رویکرد در عرفان ابن عربی برای اشاره به مرتبۀ ذاتِ حق دیده می‌شود. ابن عربی معتقد است، حق در مرتبۀ ذات، هیچ گونه احکام، صفت، خصوصیت و امتیازی ندارد و از آنجا که هیچ همسانی و سنخیتی با خلق ندارد قابل شناسایی نیست. در واقع مقام «لااسم و لارسم له» است. نوشتار حاضر به مقایسۀ مفهوم «تُهی» و «عدم» در اندیشۀ دو متفکرِ بزرگ مسلمان و بودایی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 150 تا 169
تجلی اشارات عرفانی و اسطوره‌ای در سروده‌های محمد بیابانی
نویسنده:
سیده فاطمه مهدوی مرتضوی، سید احمد حسینی کازرونی، عبدالله رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شعر فارسی متأثر از پشتوانه‌های تاریخی، عرفانی و اسطوره‌ای است. تأثیر این عناصر را در اشعار شاعران معاصر، بیش از دوره‌های دیگر می‌توان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است. شعر و اسطوره جدایی ناپذیرند و اسطوره سبب بارور شدن واژه­ها و شکوفایی شعر می­شود. در قرآن کریم، بخش زیادی از مفاهیم در قالب نماد و تمثیل بیان‌ شده است. وجود این تمثیل‌ها در حقیقت نزدیک کنندة هر چه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. داستان‌های عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک قرآن به‌ویژه در تأویل داستان‌های قرآنی بهره برده‌اند. معروف‌ترین داستان‌های رمزی در قرآن کریم، داستان پیامبران است که شاعران در آثار خویش به اشارات آن توجه کرده­اند و به‌طور صریح یا غیرصریح به رمزگشایی از آن پرداخته‌اند. هدف اصلی این مقاله، پژوهش پیرامون تجلّی اشارات عرفانی و اسطوره‌ای در آثار محمد بیابانی است. بیابانی در آثارش در عین هنجار گریزی و سنّت­شکنی، رگه‌هایی از عرفان را دخیل می­سازد. با همۀ اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعار وی رنگ و بوی تجدد و مرزشکنی و تازگی به خود می­گیرد و مفاهیم، مضامین و پیام­هایش حتی با درون‌مایه‌های عرفانی رنگ تازگی دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی-تحلیلی، به درون‌مایه‌های عرفانی اشعار بیابانی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 128 تا 149
رهیافتی به تجربه‌های عرفانی عارفان در زبان عرفان
نویسنده:
جلیل نیک نژاد، محمدرضا زمان احمدی، شاهرخ حکمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان عرفانی که گویای ناب‌ترین لحظات عارف است در پی خصلت متناقض‌نمای تجربه عرفانی پارادوکسیال می‌شود و یکی از ویژگی‌های کلام عارفان همین متناقض نماهاست، بی‌گمان تأمّل وامعان نظر در گستره و ژرفای این تقابل‌ها و تناقص‌ها و روابط دو سویة آنان هر نگاهی کاونده و خواهان را به حقیقت عرفانی عارفان نزدیکتر می‌کند. کوشش و رسالت پژوهشی این مقاله بر آن است که در رهیافت زبان عرفان جنبة تجربه‌های عرفانی یک عارف را یافته، واکاود، ویژگی‌ها، دلایل و موانع این گونه تجربه‌ها را بررسی کند، چرا که معرفت عرفانی پیامد گونه‌ای تجربه است که آن را هم تجربة عرفانی نامیده‌اند، مقدمات این گونه تجربه، «عرفان عملی» و نتایج آن عرفان نظری نامیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 274 تا 296
تأثیر شناخت درمانی گروهی با رویکرد عرفانی بر کمال‌گرایی و خودکارآمدی دانشجویان
نویسنده:
فاطمه بیان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی گروهی با رویکرد عرفانی بر کاهش کمال گرایی منفی و افزایش خود کارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سمنان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، 60 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سمنان انتخاب و در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل با انتساب تصادفی جای گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس خودکارآمدی شرر (1982) و مقیاس کمال گرایی تری- شورت و همکاران (1995) بود که دانشجویان به این دو پرسشنامه در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون باسخ دادند. گروه آزمایشی تحت 12جلسه نود دقیقه‌ای شناخت درمانی گروهی با رویکرد عرفانی قرار گرفتند. تجزیه تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان کمال گرایی منفی گروهی که آموزش را دریافت کردند نسبت به گروه کنترل کمتر و خودکارآمدی گروهی که آموزش دریافت کردند نسبت به گروهی که این آموزش را دریافت نکرده بودند بیشتر بود. به عبارت دیگر، افراد دارای کمال گرایی منفی از افکار کمال گرایانه خود به عنوان شیوه‌ای برای رهایی از اضطراب استفاده می­کنند و تمایل دارند همه امور در کنترل آن‌ها باشند وقتی این افراد تحت آموزش شناخت درمانی گروهی عرفانی قرار می­گیرند راه­های دیگری برای کاهش اضطراب خود پیدا کرده و باورشان نسبت به کنترل تمام رویدادها تغییر می‌کند. همچنین مشخص شد که خودکارآمدی توان سازنده‌ای است که به وسیله آموزش مهارت‌های شناختی با رویکرد عرفانی می‌تواند به گونه‌ای اثر بخش ساماندهی شود.
صفحات :
از صفحه 123 تا 148
ویژگی‌های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)
نویسنده:
اسماعیل آذر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت‌هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های سبکی او را رقم می‌زند. غزل‌های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت‌های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه‌ای که ارتباط و همبستگی‌های معنادار در غزل‌های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره‌ای از قافیه‌ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه‌های عربی و گاه ترکیب‌های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می‌توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی‌های دیگر سبکی او کاربرد واژه‌هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانۀ شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی‌های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
صفحات :
از صفحه 100 تا 122
مفهوم دیگری و دیگرستیزی و دیگرپذیری در مثنوی مولانا
نویسنده:
محمد ذاکری، حشمت الله آذرمکان، نجمه دری، عبدالله فروزان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دیگری» از مفاهیم فلسفی‌ای است که از قرن بیستم در آثار فیلسوفانی چون ‌هایدگر، سارتر و بوبر و لویناس مطرح شده است.اگر چه در فلسفه اسلامی مفهوم «دیگری» به صورت یک مساله مطرح نشده است اما در ادبیات فارسی به شکل‌های مختلفی چون اقلیت‌های دینی، قومی و زبانی به این پدیده پرداخته شده است. نگاه مولانا در کتاب مثنوی معنوی‌اش به مساله دیگری به دو گونه است که هر دو نگاه، برخاسته از ویژگی‌های شخصیتی و فکری خود او و ضرورت‌های فضای فرهنگی عصر زندگی شاعر است. در نگاه اول مولانا در قامت یک فقیه مدرسه‌ای وامدار بر ساخته‌های پیشین درباره دیگری‌های مطرح در جامعه زمان خویش است و داوری‌هایی را روایت می‌کند که خود هیچ نقشی در تولید آن نداشته است و رنگی از ستیز با دیگری در قالب تحقیر، طرد و نفی را به همراه دارد. در نگاه دوم اما، دنیای مولانا بسیار متفاوت بوده و اندیشه خود وی و تجربیات شخص‌اش، شکل‌دهنده و تعریف‌کننده مفهوم دیگری است. اگر در نگاه اول، شاعر روایتگر اندیشه‌های دیگران است در نگاه دوم، خود دست به تولید معرفت می‌زند و در این افق جدید با کمک بن مایه‌های اندیشه عرفانی، بسیاری از بر ساخته‌های مرسوم پیشین را بر نتافته و تکرار نمی‌کند و با نگاهی انسانی و عرفانی، هستی و انسان را روایت می‌کند و از این رهگذر مفهوم «دیگری» نیز از تعاریف سابق خود دور و بازتعریف می‌شود.
صفحات :
از صفحه 68 تا 99
  • تعداد رکورد ها : 1265