جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 406
بررسی «نفخ روح» در قرآن کریم بر اساس دو تفسیر «المیزان» و «مفاتیح الغیب»
نویسنده:
پدیدآور: حیدر ابراهیم شلاکه؛ استاد راهنما: محمد ملکی نهاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
«نَفْخ روح»، یکی از موضوعات عقایدی ذکرشده در قرآن کریم است. قرآن کریم، نفخِ روح را در چند معنا به‌کار برده‌است؛ همچنین، دمیدن روح در حضرت آدم(علیه السلام) و دیگر انسان‌ها، دمیدن روح در حضرت عیسی(علیه السلام) و دمیدن روح در گِلِ ساخته‌شده به شکل پرنده و دمیدن در صور در قرآن کریم آمده‌است. بسیاری از مفسّران از جمله دانشمندان و مفسّران بزرگی همچون علّامه طباطبایی و فخر رازی، پیرامون موضوع «نفخ روح» و تشابه در معنا و مفهوم روح سخن گفته‌اند: سرچشمه حیات، نَفْسِ بشری در حضرت آدم(علیه السلام) که در سایر بشر، جبرئیل، قرآن و روح‌القُدُس دمیده شده‌است. وجوه اختلاف در معنای روح در این کاربردها عبارتند از اینکه: روح، جوهرِ نفسانی و شامل اجسام شفّاف نورانی، با عنصری متعلّق به عالم بالا و با جوهره‌ای قُدسی و توصیف‌ناپذیر و در حال تغییر و تحوّل از نقصان به سوی کمال و فرشته‌ای بزرگ به شکل انسان‌ها و نه از آنان و اجسام نورانی آسمانی لطیف و جوهر و انجیل و روح‌القدس است. این دو مفسّر در انواع نفخ روح در آفرینش انسان‌ها غیر از حضرت آدم(علیه السلام) با هم اتّفاق نظر دارند که با نطفه آغاز شده و با نفخ روح پایان می‌یابد. درباره حضرت عیسی و نفخ روح برای رستاخیز مردگان پیش از روز قیامت نیز با هم اتّفاق نظر دارند. آنان در نفخ روح در حضرت آدم(علیه السلام) با هم اختلاف نظر دارند؛ علّامه طباطبایی نفخ روح در حضرت را استعاره مکنیّه با تشبیه روح به نَفَسی است که با آن تنفّس می‌شود. اضافه روح به خداوند متعال (روحی)، اضافه تشریفیّه است. فخر رازی معتقد است که نفخ روح در حضرت، به جریان انداختن «ریح» (باد) در حفره‌های جسم بوده‌است. آن دو در اینکه روح از سنخ مادّه نیست با یکدیگر اتّفاق نظر دارند؛ امّا در مراحل خلقت انسان پیش از نفخ روح با یکدیگر اختلاف نظر دارند که 4 مرحله است یا 6 مرحله. علّامه طباطبایی و فخر رازی، در حقیقت نفخ روح در حضرت عیسی(علیه السلام) با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ علّامه طباطبایی معتقد است که روح در آیه از امر الهی آفریده شده‌است. اعتقاد فخر رازی این است که نفخ روح در جسم، عبارت از اِحیای آن و دمیدن در شکمش است. نفخ روح در حضرت مریم(سلام اللّه علیها) از طرف روحِ ما، یعنی جبرئیل است. این دو مفسّر در معنای نفخ صور پیش از روز قیامت با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ علّامه طباطبایی معتقد است که نفخ، کنایه از برانگیختن و اِحضار است. فخر رازی با استدلال‌های قرآنی و نحوی معتقد است که «صور»، به معنای «شاخ» و «نفخ صور»، دمیدن در آن است. آنان در تعداد نفخِ صورها پیش از روز قیامت با یکدیگر اتّفاق نظر دارند که دو نفخِ صور است؛ امّا در ادلّه بیان و تبیین آنها با یکدیگر اختلاف دارند؛ علّامه طباطبایی به روایات اهل‌بیت(علیهم السلام) و فخر رازی به ادلّه ادبیات عرب استناد می‌کند. این دو مفسّر درباره بازه زمانی میان نفخه‌ها تا روز قیامت نیز، با یکدیگر اختلاف دارند؛ علّامه معتقد است که همچون زمان یک خواب است و فخر رازی آنها را بلافاصله می‌داند.
عذاب قبر و نعمت‌های آن در قرآن کریم؛ بررسی تطبیقی بین تفسیر المیزان علامه طباطبائی و تفسیر قرآن عظیم ابن کثیر
نویسنده:
پدیدآور: خلدون ابراهیم خلیل خلیل استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن کریم منبع اصلی برای عقاید و معارفی است که انسان را به سوی کمال و رستگاری در دو دنیا راهنمایی می‌کند. از مهم‌ترین عقاید اسلام، زندگی پس از مرگ و عذاب و نعیم در آن است. مسلمانان در اصل وجود حیات اخروی اختلافی ندارند اما در وجود یا عدم حیات برزخی و عذاب و نعیم در آن، نبرد عقایدی هست. پس از اصل وجود آن، پرسش‌های بسیاری در موضوع هست؛ همچون: آیا منظور از قبر، گودال دفن انسان است یا عالم برزخ؟ آیا عذاب فقط در ورودی قبر است یا عذابی دائمی ‌‌و بهشت و جهنمی‌‌ برزخی وجود دارد؟ عذاب به جسد می‌‌رسد یا به روح یا هر دو؟ جسدی که عذاب برزخ به آن می‌‌رسد همین جسد دنیوی است یا جسدی دیگر؟ متکلمان و مفسران برای اثبات زندگی برزخی و جزئیات آن، به آیات متعددی تمسک کرده‌اند، حکما و عرفا نیز دقایق و لطایف آن را تبیین نموده و بسط داده‌اند. پژوهش حاضر از راه بررسی تراث مسلمانان و تمرکز بر تفسیر المیزان و تفسیر ابن کثیر، با روش توصیفی-تحلیلی، اولاً نقاط مهم موضوع را نزد مسلمانان بررسی می‌‌کند آنگاه ادله‌ای که به آن استشهاد شده و معارفی که از آن بدست آمده را همراه با چگونگی استدلال در دو تفسیر می‌‌پوید و به این نتیجه می‌‌رسد که: فشار قبر برای همگان وجود دارد جز آنان که به دلیلی خداوند فشارشان را بردارد. سؤال قبر اقلاً برای آنان که محض ایمان و محض کفرند وجود دارد. عالم برزخ هم وجود دارد که در آن، مؤمن در نعمت است و کافر نصیبی جز هلاک و نابودی ندارد. نیز آنکه عذاب می‌کشد روح است به واسطه جسد برزخی‌ای که از یکسو با عالم برزخ و از سوی دیگر با عقیده و اخلاق و افعال انسان متناسب است. بسیاری قائل به دوام عذاب و ثواب در برزخ به وجود بهشت و جهنم برزخی هستند و برخی هم آن بهشت و جهنم را در پی حسابی مخصوص برزخ می‌‌دانند. از بحث آشکار می‌‌شود که علامه طباطبائی گرچه زندگی برزخی را از ضروریات قرآن و مورد اجماع همه مسلمانان نمی‌‌بیند ولی خود، عذاب و نعیم در قبر -به معنی عالم برزخ- را ثابت می‌‌داند و قائل به نوعی از حیات برزخی پس از مرگ برای شهدا و مؤمنان و به‌جهت بزرگداشت آنان است البته نه برای کافر که حیاتی جز نابودی ندارد. وی ثواب و عقاب در برزخ را در پی حساب برزخی می‌‌داند. ابن کثیر اصل زندگی برزخی در عالم قبر، وجود عذاب قبر فقط برای کفار را ثابت می‌‌داند. عذاب در برزخ هم به جسد و هم به روح می‌‌رسد. و اهل برزخ از دنیا به طور کلی جدا نشده‌اند به‌نحوی که آنان در عالم واسطه هستند نه با اهل دنیا مشغول اعمالند و نه با اهل آخرت مشغول به نتایج اعمال. از مقارنه کلی بین دو تفسیر بدست می‌‌آید که علامه طباطبائی، اصل معارف را از منابع نقلی می‌‌گیرد و با کمک از تخصص‌های عقلی خود آن را بسط می‌دهد و همچون مفسری از حکمای متأله، اشکالات وارد بر نصوص را دور می‌‌کند و ابهامات آن را با توجهات فلسفی و عرفانی -به دور از پیچیدگی‌های آن علوم- برطرف می‌‌کند. اما منهج ابن کثیر، تنها نقلی است از این رو او برای بیان زندگی برزخی و متعلقات آن و رفع ابهاماتش، مأثورات را گرد می‌آورد و اشکالات را با نقل پاسخ می‌گوید که ریشه آن، اهل حدیث بودن اوست.
بررسی و نقد انگاره برتری بنی اسرائیل از دیدگاه تفسیر المیزان و روح المعانی
نویسنده:
پدیدآور: ذوالفقار ماجد مطشر مطشر استاد راهنما: حامد آل یمین استاد مشاور: میرزا علی کتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پایان نامه با عنوان «بررسی و نقد انگاره برتری بنی اسرائیل از دیدگاه تفسیر المیزان و روح المعانی» با هدف تبیین مساله برتری بنی اسرائیل در قرآن کریم از دیدگاه مفسران به ویژه المیزان و روح معانی و تبیین هدف خداوند از برتری دادن بنی اسرائیل نگارش شده است. در این تحقیق به صورت تفصیلی به رویکرد علامه علامه طباطبایی و آلوسی در تفسیر آیات تفضیل بنی اسرائیل و همچنین به وجوه اختلاف و اشتراک بین دو رویکرد در تفسیر این آیات پرداخته شده است. رویکرد ما در این رساله استفاده از روش تحلیلی-انتقادی در کنار استفاده از متون و نصوص می باشد. این تحقیق با این فرضیه آغاز شده که مراد از برتری بنی اسرائیل بر همه عالم، تفضیل وبرتری آنها بر همه مردم در همه زمانها نیست بلکه مقصود برتری آنها بر جمع کثیری از مردم می باشد و همچنین مراد از برتری مذکور در آیات شریفه یا فقط برتری در زمان خود حضور بنی اسرائیل است، یا در آنچه که خداوند به آنها عطا کرده و آنها را در آن برتری داده است. و مراد از تفصیل، تمایز از سایر امت ها است، و این تمایز و برتری نسب به دیگران در وجود پیامبران زیاد در میان قوم بنی اسرائیل می باشد. در این رساله به این نتیجه رسیدیم که علامه طباطبایی و آلوسی هر دو در این مساله اتقاق نظر دارند که مراد از تفضیل بنی اسرائیل، رحجان آنها بر همه عالمیان در همه ازمنه نیست بلکه مراد برتری آنها وجود پیامبران و ملوک زیاد در میان آنها و همچنین رجحان آنها بر اقوام زمان خودشان می باشد. بنابراین با بررسی نظرات علامه طباطبایی در المیزان و آلوسی در روح المعانی به این نتیجه رسیدیم که مراد از تفضیل بنی اسرائیل یکی از دو نکته ذیل می باشد. 1. برتری آنها نسبت به مردمان زمان خویش 2. برتری آنها نسبت به همه مردم در همه ازمنه در نعمت های ویژه ای که خداوند به انها عطا نموده است مانند ارسال رسل و نعمتهای ویژه الهی مانند من و سلوی و غیره. رویکرد علامه طباطبایی و علامه آلوسی درتفسیر قران کریم، تفسیر قرآن به قرآن و روایی و لغوی بوده و همچینن در تفسیر آیات مرتبط با مساله تفضیل بین اسرائیل از رویکردهای دیگری نیز استفاده شده است.
بررسی روش تفسیر قرآن به قرآن داستان آدم علیه السلام در تفسیر المیزان مطالعه تطبیقی
نویسنده:
پدیدآور: انمار حمید جاسم الصوافی ؛ استاد راهنما: سیدرضا مودب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان نامه به یکی از موضوعات مهم یعنی روش شناسی تفسیر قرآن در داستان آدم (علیه السلام) در تفسیر المیزان علامه طباطبایی می پردازد. محقق در تفسیر خود از ریشه یابی اندیشه تفسیری در مراحل مختلف آن و تبیین دلایل مختلف مسیرهای تفسیری مفسران، اهداف تفسیری خود را مشخص کرده است و نشانه آن در روش شناسی تفسیر قرآن با قرآن است. عن، همان گونه که آیه قرآن را با آیه دیگری از قرآن تفسیر می کند، چه از همان سوره باشد و چه از سوره دیگر، خداوند متعال پیامبرش آدم را از مرحله مقدمه عبور داد و این مرحله به عنوان تربیت بود. مرحله ای که زندگی او را در زمین آسان کند و همگان بدانند که خداوند متعال هنگام خلقت حضرت آدم علیه السلام به فرشتگان فرمود که من در زمین خلیفه می سازم و هدف از این مطالعه برجسته کردن بعد علمی و کاربرد تفسیر قرآن توسط قرآن و بیان اجرای این احکام موجب درک صحیح کلام الله جل جلاله می شود و زیر پا گذاشتن آنها موجب سوء تفاهم از اراده او می شود. حضرت عالی و با رویکرد توصیفی تحلیلی در این تحقیق به نتایج متعددی دست یافتیم که مهمترین آنها : آدم علیه السلام نمونه ای از انسان با انسانیت کامل بود که شخصیت خود را بین بعد جسمانی و بعد اخلاقی و معنوی متعادل می کرد و به جای اینکه یکی را تحت الشعاع قرار دهد همه نیازها و نیازهای هر یک را تأمین می کرد. دیگری و اینکه تعلیم ملائکه با تعالیم آدم فرق دارد. به همین دلیل است که می دانند فقط آنچه را خداوند به آنها آموخته می دانند و این در سجده آنها برای او و بیداری حضرت آدم علیه السلام پس از غفلت و بصیرت پس از لغزش، توبه، توبه، بازگشت به سوی خدا آشکار است. میل به کتمان و فضیلت و اخلاق شریف.
الدافعیه عند علماء النفس والعلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان (دراسه مقارنه)
نویسنده:
پدیدآور: نزار عیدان حمدان اعذی استاد راهنما: محمدحسین باقری‌فرد استاد مشاور: محسن داودآبادی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس انسان یکی از مهم ترین موضوعات نزد روانشناسان و عالمان دین به شمار می رود و نظرات و تحقیقات در ماهیت و کارکردهای آن متفاوت است یکی از ابعاد مهم در روح انسان، انگیزه و میل محرکی است که انسان را به سوی هدف سوق می دهد. روانشناسان درباره عوامل و موانع انگیزش بحثهای زیادی در کتب خود مطرح نموده اند. علامه طباطبایی یکی از علمای دینی است که در تفسیر قرآن خود در ذیل آیات زیادی از قرآن و در قالبهای مختلفی اعم از عینی، داستانی و فلسفی به این مسئله پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل و موانع انگیزش از منظر روانشناسان و علامه طباطبایی است که بصورت تطبیقی ارائه می شود. این تحقیق با روش تحلیلی- وصفی و با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که روانشناسان بر روی عوامل جسمی و روانی دنیوی مثل خوراک پوشاک مسکن و ازدواج و نیاز به احترام در عوامل انگیزش تاکید دارند و علامه طباطبایی علاوه بر این عوامل به عوامل اخروی و محبت خدا نیز توجه ویژه ای دارد.
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
جامعه صالح در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: ابتسام البغدادی استاد راهنما: نبیل الحلباوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این پایان نامه تبیین مبانی کلی جامعه خوب و عوامل شکوفایی و فروپاشی آن از نظر علامه طباطبایی به عنوان مهمترین فیلسوف واندیشمند اسلام است که ذهنشان در تثبیت بسیاری از مقوله های اندیشه اسلامی به طور کلی و به ویژه نظریه اجتماعی نقش داشته است. خلاصه این پژوهش نکات زیر می باشد: یکم: تفسیر "المیزان" دارای ویژگی های متعددی است که مهمترین آن تمرکز وی بر جنبه های اجتماعی است. دوم: ازمبانی عمومی جامعه دینی، نگاه وجودی به انسان، نفی فردیت و محدود نبودن پیام اسلام به فقه و شرع، جامعیت قانون شریعت، نگاه عقیدتی و انکار عقلانیت اجرایی است. سوم: از عوامل ایجاد جامعه صالح در تفسیر "المیزان": الف- عامل دین، چون انسان موجودی است اجتماعی و نیازمند نظام های اجتماعی است که به وسیله دین تأمین شود. ب- عامل اخلاقی که علامه طباطبایی در آن دو مبحث خود را بحث کرده است. ج- عامل آزادی که علامه حدود و مفاهیم و تأثیر آن را در استقرار جامعه مشخص می کند. د- عامل دفاعی: با جهاد جامعه احیا می شود. هـ قوانین شرع جهت تأسیس جامعه مانند عدل اجتماعی و.. چهارم: برای سعادت جامعه پس از تأسیس عوامل متعددی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: تکامل اجتماعی، همبستگی اجتماعی، اتحاد با عوامل تحقیق دهنده آن، اخلاص و تقوا، نظام آموزشی خوب، نظام اقتصادی که نمایانگر هزینه نمودن و نقش مهم آن در تعادل و سعادت جامعه است. پنجم: عوامل فروپاشی جامعه بسیار است، از جمله: الف- زوال اخلاق و گسترش فحشا و منکر و فساد در جامعه، مانند گسترش ظلم، زنا و خیانت. ب- گسترش تفرقه در بین اقشار مختلف جامعه که باعث انتشار فتنه وفروپاشی جامعه می شود. ج- فروپاشی نظام اقتصادی از طریق رواج ربا، عدم پرداخت حقوق و تأثیر منفی آن در فروپاشی جامعه. ششم: از نظر قانون اسلام، بین جامعه اسلامی و جامعه مدنی تفاوتهایی وجود دارد. قانونگذار اسلامی قوانینی را می گذارد که جنبه راهبردی دارد نه برای مدت زمان موقت. اگر در جامعه معاصر خود شکاف گسترده ای ملاحظه کنیم، نقص در آن ناشی از اعمال و رفتار است، نه قانون گذاری. هفتم: علامه طباطبایی معتقد است که اعتبار جامعه صالح در بالاترین درجه و وسیع ترین افق آن در زمان ظهور حاصل می شود، اما این به معنای متکی بودن و عدم تلاش برای فراهم آوردن زمینه برای ایجاد جامعه صالح نیست. از این رو این پژوهش تحت عنوان «جامعه صالح در تفسیر المیزان» تدوین گردید.
گونه شناسی روایات تفسیری سوره مبارکه الصافات و آموزه های آن با تاکید بر تفسیر البرهان و المیزان
نویسنده:
پدیدآور: سولماز دوراندیش اینانلو استاد راهنما: معصومه قنبرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
روایاتی که به صورت مستقیم با قرآن و تفسیر آن ارتباط دارند به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند: برخی از این روایات به معرفی قرآن می‌پردازند و مباحثی از قبیل جایگاه قرآن قواعد فهم قرآن، علوم قرآنی فضایل سور و... را در خود جای داده‌اند گروه دوم، روایاتی هستند که به گونه ای به بیان مراد یک آیه می‌پردازند و یا زمینه های فهم آیه را فراهم می‌کنند از این گروه با عنوان روایات تفسیری یاد می‌شود روایات تفسیری، روایاتی هستند که به گونه ای به بیان مراد یک آیه می‌پردازند و یا زمینه های فهم آیه را فراهم می‌کنند روایات (احادیث) تفسیری بخشی قابل توجه از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل می‌دهند. که در قرن‌های دهم تا دوازدهم تألیف شده اند تعداد این احادیث را می‌توان بیش از پانزده هزار دانست. در این تفسیر سعی می شود کارکردهای روایات را در تفسیر المیزان و البرهان در سوره صافات بررسی شود. عمده مولفه های علامه در تفسیر سوره صافات در المیزان؛ عرضه روایات بر قرآن، سنجش روایات با روایات صحیح، متواتر، مشهور و مستفیض، عرضه‌ی روایات بر عقل، تطبیق الفاظ روایات بر علم لغت و... بوده است. علامه طباطبایی مفصل و به طور تخصصی به تحلیل محتوایی و روایات در سوره صافات پرداخته و با مبانی فقه الحدیثیی و با تسلط ویژه ای به علوم حدیث، همچون حدیث شناسی مبرز احادیث را مورد بحث و تبیین قرار داده است. گونه های تفسیری در تفسیر البرهان و تفسیر المیزان در سوره صافات شامل ترسیم فضای نزول، ایضاح لفظی، ایضاح مفهومی، بیان مصداق، بیان لایه های معنایی، بیان حکمت و علت حکم، استناد به قرآن، بیان اختلاف قرائت، پاسخگویی با قرآن و تعلیم تفسیر را شامل می‌شود. در مورد روایات باید گفت: با وجود این که علامه طباطبایی قائل به عدم حجیت اخبار واحد بدون قرینه در تفسیر است. ولی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عواملی چون وجود جعل، مستند نبودن برخی روایات، وجود تضاد و تناقض در روایات‌، نفوذ اندیشه‌های غیر اسلامی مثل یهودیت در متون تفسیری و ... را آفت تفسیر روایی می داند؛ لذا به خبر واحد در مرحله اول اعتنا نمی کند. ولی با توجه به نظرات تفسیری علامه طباطبایی، شاهد ارتباط عمیقی بین نظرات تفسیری علامه با روایات وجود دارد. ولی علامه بحرانی به روایات تفسیری توجه خاصی دارد و در ذیل آیات قرآن کریم، تمامی روایات جمع آوری شده را با اجتهاد خود، بیان کرده است و آیات را تفسیر کرده است. علامه طباطبایی و بحرانی در تفسیر المیزان و البرهان برای تفسیر برخی آیات، از روایات تفسیری بهره برده اند مثلا این که علامه بحرانی برای سوره ی صافات روایات فضایل آورده است و یا با توجه به روایات به تبیین مفردات و وجوه معانی آیات پرداخته اند. همچنین علامه طباطبایی و بحرانی در این سوره ذیل برخی آیات به روایات بطن و تاویل و جری و تطبیق و همچنین روایات بیان کننده قصص استناد کرده اند. نقطه ی مثبت علامه طباطبایی از روایات تفسیری این است که علامه با مضمون برخی روایات، مستفاد کرده است که روایات دارای شان تعلیمی هستند و از این روایات می توان در تفسیر قرآن کریم بهره برد. همچنین طبق نظر مفسران خصوصا علامه طباطبایی و بحرانی، به غیر از آموزه های اعتقادی در سوره ی صافات، آموزه های اجتماعی و اخلاقی مثل عدم اطاعت پذیری از رهبران بی ایمان و عدم گمراهی دیگران و همچنین به آموزه های اخلاقی مثل عدم استهزا، عدم لجاجت و عناد، عدم تکبر، ادب در گفتار، رعایت تقوا، صبر و بردباری و... در این سوره اشاره کرد.
اسباب جهل و آثار فردی و اجتماعی آن و راههای مقابله با آن مقایسه بین آراء دو تفسیر «المیزان و من وحی القرآن»
نویسنده:
پدیدآور: علی عزیز نعمه المعموری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
جهل یکی از موضوعاتی است که در قرآن کریم و تفاسیر بدان پرداخته شده است. فقدان علم به چیزی اعم از عقیده یا غیر آن را جهل گویند. جهل بیماری مهلکی است که فرد و جامعه را درگیر خود می کند و منجر به زوال و تباهی جامعه می شود. قرآن کریم در آیات شریفه، شواهدی که باعث ظهور جهل در جوامع جاهلی است را روشن کرده وعلل و دلایل آن را بیان کرده است. اسباب جهل بر اساس تفسیر المیزان موارد ذیل می باشد: اهانت و کوچک شمردن مقام پروردگار، علم و اعتقاد به چیزی که خلاف آن باشد، عدم درک و خرد، نافرمانی، کمک به کافران و دوست گرفتن آنها، دروغ، شک و سوء ظن به خدا ، عدم تشخیص نفع و ضرر، پیروی از عقائد نادرست پدران. اما اسباب جهل بر اساس کتاب من وحی القرآن موارد ذیل است: جهل طغیان گر، اصرار بر کفر و بی ایمانی، دوستی جاهلان، غفلت و انحراف از حق، عدم تدبر در آیات قرآن.و اما آثار فردی جهل بر اساس تفسیر المیزان عبارتند از: ظلم کردن، ضلالت، حماقت، لغو و نسیان و آثار اجتماعی آن: تزلزل در جامعه و عدم شفافیت در امور. اما آثار فردی جهل بر اساس من وحی القرآن عبارتند از آثار فردی:سرکشی و طغیان، جسارت در برابر احکام خداوند متعال، انحراف دینی، کفران نعمت و جمود ذهنی، و آثار اجتماعی: پیروی از عقائد پدران بدون دلیل، جهل عمومی جامعه و پیامدهایی که از خود بر جای می گذارد.و اما نحوه علاج جهل بر اساس تفسیر المیزان عبارت است از: التزام به امر خدا و اهل حق، محبت خداوند متعال و اخلاص، پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و دین خدا، ایمان به آیات خدا، ایمان به تقدیر و قدرت و عظمت او، ایمان به غیب و یقین به آن، تحقق عدل و عمل با آن، دوری از نزاع به باطل و راههای علاج جهل بر اساس تفسیر من وحی القرآن عبارت است از: از بین بردن تشنج و طغیان و آن حاصل می شود با: امر به صبر و بردباری و عفو، رقت قلب واعظ، نهی از بی احترامی به پیامبر، نهی از دروغگویی به خدا، پرستش تنها معبود که خداست.
ماهیه الایمان و دور العمل فیه من منظور القرآن الکریم وفقا لتفسیر المیزان للعلامه الطباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالحکیم لقمان عبد ال احمد استاد راهنما: سید شبیب موسوی استاد مشاور: سید شبیب موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
  • تعداد رکورد ها : 406